حکم ۱۱ عضو کانون صنفی معلمان خوزستان صادر شد
برای مشاهدۀ تصاویر و کلیپ ها و مطالب شورای هماهنگی
اینجا کلیک کنید.
سرکار خانم فرزانه زیلابی، وکیل ۱۱ عضو کانون صنفی معلمان استان خوزستان، اعلام نمود:
جلسه رسیدگی به پرونده اتهامی معلمان خوزستان در شعبه سوم دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی فتحی در تاریخ ۲٧ خردادماه برگزار گردید. در این پرونده دو اتهام به موکلین منتسب شده بود: «فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت در گروههایی که هدف آن بر هم زدن امنیت کشور میباشد». منظور از این گروهها، کانون صنفی معلمان استان خوزستان و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بود.
با این توضیحات، امروز دادنامه صادره به اینجانب (فرزانهزیلابی) ابلاغ گردید، حسب آن:
آقای پیروز نامی دبیرکل کانون صنفی معلمان خوزستان و آقای اقبال تامرادی بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، هرکدام به پرداخت دو میلیون و پانصد هزار تومان جزای نقدی بدل از سه ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
در خصوص اتهام دیگر این دو موکل و اتهامات انتسابی سایر موکلان، حکم برائت صادر گردید و در خصوص آقای سیامک صادقیچهرازی، نسبت به اتهام سوم، زیر عنوان اخلال در نظم عمومی، قرار عدم صلاحیت به شایستگی مرجع صالح صادر گردید.
لازم به اشاره است که در دادنامه صادره، دادگاه از کانون صنفی معلمان و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، تلقی گروه معاند را نداشته است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن تشکر از تمامی وکلای شرافتمندِ ایران زمین، بهخصوص سرکار خانم فرزانه زیلابی، رای برائت دربارهی این معلمان را در راستای صداقت در عمل کانونها و انجمنهای صنفی معلمان میداند و امیدوار است رای سه عضو دیگرِ این کانون صنفی در دادگاه تجدیدنظر، ختم به برائت شود.
**********
بیانیه کانون صنفی معلمان در ارتباط با بیقانونی های متعدد در پرونده اسماعیل عبدی
به نام خداوند جان و خرد
پرونده اسماعیل عبدی سند قانون گریزی در قوه قضاییه
همکاران گرامی
همان گونه پیش تر نیز گفته شد ، در سال ۹۹ هنگامی که اسماعیل عبدی ( دبیر کل پیشین کانون صنفی معلمان ایران ) ماههای پایانی محکومیت ۵ ساله خود را میگذراند، به طور غیر منتظره ای حکم تعلیقی ۱۰ سال حبس ایشان در اوج ناباوری اسماعیل ، خانواده ، همکاران و حتی وکیل ایشان به وی ابلاغ شد. این حکم مربوط به پرونده ای بود که هنوز هم بعد از گذشت بیش از ۸ سال از صدور حکم ، مستنداتی برای صدور آن ارائه نشده است.
لازم به ذکر است که در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ به وکیل و خانواده اسماعیل اطمینان داده شده بود که این پرونده مختومه شده و نیازی به پیگیری نیست.
در سال ۱۴۰۰ توسط وکیل اسماعیل و براساس ماده ۴۷۴ برای این حکم بیاساس و ناعادلانه، تقاضای اعاده دادرسی داده شد. این تقاضا در شعبه ۹ دیوان عالی کشور پذیرفته شد. دیوان ضمن نقض حکم، در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۱ دستور رسیدگی مجدد داد. قانونا در این مرحله بلافاصله پس از پذیرفته شدن تقاضای اعاده، زندانی تا تعیین تکلیف با تعیین قرار وثیقه آزاد میشود.
اما متاسفانه بازهم در مخالفت آشکار با قوانین جاری کشور از تعیین قرار وثیقه نیز جلوگیری شد و برخلاف آنچه قبلاً در پیگیری ماده ۴۷۷ گفته شده بود، اعلام کردند ماده ۴۷۷ پذیرفته شده و پرونده به معاونت قضایی دادستان کل تهران ارسال شده است.
اکنون وکلا و خانواده در مثلثی گرفتار آمدهاند. شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب که از طرف دیوان برای بررسی مجدد پرونده در نظر گرفته شده، اصل پرونده را برای رسیدگی مجدد میخواهد اما کپی (بدل) پرونده به صورت ناقص ارسال شده که شعبه ۲۹ اعلام کرده به این ترتیب قابل رسیدگی نیست و البته که باید اصل پرونده به صورت کامل در اختیار دادگاه قرار گیرد.
اجرای احکام اعلام میکند پرونده را برای اعمال ماده ۴۷۷ به دفتر معاونت قضایی دادستان فرستاده و دیگر در اختیار ندارد.
معاونت قضایی نیز میگوید پرونده در مسیر اعمال ماده ۴۷۷ قرار گرفته و در این حالت به جای دیگر داده نمیشود.
در حالیکه پس از گذشت چند ماه از دریافت پرونده، پاسخی هم داده نشده، اما حتی نمیپذیرند که برای یک هفته پرونده کامل را در اختیار دادگاه انقلاب برای بررسی بفرستند.
دادگستری استان تهران ۸ ماه کار رسیدگی به اعمال ماده ۴۷۷ را به تاخیر انداختند با این عنوان که پرونده مختومه شده و دنبال نکنید.
این در حالی است که اطاله دادرسی هم از نظر قانونی و هم به دلیل تاکیدات ریاست قوه نباید صورت گیرد.
تخلف دیگر اینکه اگرچه ضابط این پرونده وزارت اطلاعات است اما اطلاعات سپاه هم دخالت میکند.
پرسش این است در شرایطی که اسماعیل عبدی در هشت سال گذشته با اتهاماتی که مبنای قانونی نداشته در زندان است و دستکم حکمی که باعث زندانی شدن او در سه سال گذشته شده در دیوان عالی کشور نقض شده، چرا باید همچنان برخلاف قوانین همین کشور در زندان بماند؟ شواهد حاکی از آن است که اسماعیل گروگان کینه و خصومت ضابطان است نه قانون.
اکنون در قوه قضاییهای که داعیه استقلال قاضی را دارد، مرجع مشخص یا دستکم گوش شنوایی وجود دارد تا صدای تظلمخواهی اسماعیل و خانواده اش را بشنود؟
آیا در شرایطی که هیچکس تعهدی به اجرای قانون ندارد، دست یاری به سوی مراجع حقوقی بینالمللی دراز کردن، حق طبیعی این انسان عدالتخواه نیست؟
کانون صنفی معلمان ایران ضمن توضیح آنچه در ارتباط با این معلم زندانی اتفاق افتاده است خواهان توقف فوری این ظلم آشکار نسبت به اسماعیل عبدی بوده و آزادی بیقید و شرط او را خواهان است.
کانون صنفی معلمان ایران
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
**********
بیانیه کانون صنفی فرهنگیان
الیگودرز در اعتراض به تبدیل مدارس دولتی به هیات امنایی
همکاران گرامی، اولیا محترم و دانشآموزان عزیز!
در جلسهای که خرداد ماه امسال، مدیریت اداره آموزش و پرورش الیگودرز با کارشناسان داشته، اظهار نموده که قصد دارند یکی دیگر از مدارس متوسطه دوم را به هیات امنایی تبدیل نمایند.
کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز با استناد به اصل ۳۰ قانون اساسی این اظهار و اقدام را بیتوجهی به قانون میداند. اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
(دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همهی ملت تا پایان دوره متوسطه فراهمسازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور بهطور رایگان گسترش دهد).
کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز، از این مدیریت اداره انتظار دارد در تصمیم خود تجدیدنظر نموده و تلاش نماید تا شرایط بهتری جهت آموزش در مدارس عادی ایجاد شود، بهگونهای که شرایط این مدارس هم در سطح مدارس سمپاد، نمونه، شاهد و هیات امنایی قرار گیرد.
اگر چه تصمیمات سالهای اخیر وزارت مبنی بر طبقاتیشدن آموزش، باعث گردیده که فرزندان طبقه فرودست جامعه از آموزش مطلوب محروم شده و شکاف طبقاتی به صورت مداوم گستردهتر شود.
بدیهی است، اینامر باعث گسترش فقر، گسست طبقاتی و ناامنیهای اجتماعی خواهدشد.
ما ضمن اعتراض به این موارد، از وزیر آموزش و پرورش انتظار داریم که برنامهای جهت برچیدهشدن مدارس طبقاتی _بهمرور زمان_ داشتهباشند تا در آینده شاهد رفع تبعیض و برقراری عدالت آموزشی باشیم.
از همهی همکاران گرامی، اولیا محترم و دانشآموزان عزیز هم انتظار داریم از پرداخت هر مبلغی تحت عنوان شهریه در همه مدارس دولتی خودداری نمایند.
در پایان اعلام میکنیم آموزش رایگان حق مسلم همه دانش آموزان است.
کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز
۱۴۰۲/۳/۲۷
**********
رای بدوی دادگاه انقلاب شیراز برای ۸ نفر از معلمان صادر شد
دادگاه اعضای انجمن صنفی فرهنگیان فارس که در تاریخ ۱۴۰۰/۳/۲۰ با حضور وکلادر دادگاه انقلاب شیراز برگزار شده بود، با صدور آرای زیر، به این معلمان ابلاغ شد:
۱- عبدالرزاق امیری /دو سال زندان با پابند
۲- زهرا اسفندیاری/ دو سال زندان با پابند
۳- ایرج رهنما/ پنج سال حکم تعزیری
۴- افشین رزمجویی/ پنج سال حکم تعزیری
۵- مژگان باقری/ پنج سال حکم تعزیری
۶- غلامرضا غلامی/ پنج سال حکم تعزیری
۷- محمدعلی زحمتکش پنج سال حکم تعزیری
۸- اصغر امیرزادگان/ پنج سال حکم تعزیری
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن چنین احکامی که با فشار نهادهای امنیتی صادر میشود ، امیدوار است که رای این معلمان شریف در دادگاههای تجدید نظر و زیر نظر قضات مستقل، شکسته شود و حکم برائت این عزیزان صادر گردد.
**********
دادگاه یازده عضو کانون صنفی فرهنگیان خوزستان برگزار شد
امروز ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ یازده عضو کانون صنفی خوزستان، آقایان و خانمها: پیروز نامی، سیامک صادقی چهرازی، زهره بختیاری، شهریار شیروانینیا، عماد رفیعی نژاد، علی کروشاتی، کوکب بداغی، معین زرگانی، صادق ناصری، اقبال تامرادی، بهنیا بهمئینژاد، با اتهامات فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت در گروههایی که هدف آن برهمزدن امنیت کشور است، با وکالت خانم فرزانه زیلابی برگزار شد. از بین یازده عضو کانون معلمان خوزستان، پیروز نامی، با عنوان متهم ردیف اول محسوب شده و بیم آن میرود که این فعال صنفی خوشنام، بیشتر از سایر اعضا مورد خشم نهادهای امنیتی قرار گرفتهباشد.
نهادهای امنیتی از اردیبهشت ۱۴۰۱ شمشیر قلع و قمع علیه کانونها و انجمنهای صنفی فرهنگیان را از رو کشیده و در صددند تا به هر شکل و با هر نوع اتهامات واهی، خورشید پرفروغ مطالبهگری معلمان را خاموش نمایند.
در همین راستا از اردیبهشت سال گذشته، بیش از ۲۵۰ فعال صنفی فرهنگیان کشور را با اتهامات واهی بازداشت، زندانی، اخراج، تبعید کرده و برای تعداد زیادی از آنان پرونده سازی کردهاند.
فعالیت این کنشگران صنفی در راستای ارجنهادن به اصل آموزش است که متاسفانه طی سالهای گذشته، بهعمد به فراموشی سپرده شده و هر شخصی با هر عنوانی این مشکلات را به اطلاع مسئولان میرساند، با قوهی قهریهی نهادهای امنیتی مواجه میشود.
جای تعجب است که کاربهدستان، بهجای گوش سپردن به انتقادات کنشگران صنفی که هدفشان اجرای دقیق اصول (۲۶ و ۲۷ و ۳۰) قانون اساسی است، معلمان را زیر فشار قرار میدهند و از این حقیقت غافلاند که برخوردهای قهری و سیاست «النصر بالرعب» هیچگاه نتوانسته کنشگران صنفی را از پیگیری مطالبات قانونی خود، منحرف سازد.
**********
تجمع همزمان معلولان در تهران، کرمانشاه، اراک، قم، بروجرد، اردبیل و کرمان
یکشنبه ۲۱ خرداد جمعی از معلولان همزمان در کرمانشاه در مقابل اداره کل بهزیستی این شهر و در تهران در مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند تا نسبت به پنج سال عدم اجرای ماده ۲۷ «قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت» اعتراض کنند. مهمترین بخش این مادهی قانونی دولت را مکلف میکند «کمک هزینه معیشت افراد دارای معلولیت بسیار شدید و یا شدید فاقد شغل و درآمد را به میزان حداقل دستمزد سالانه تعیین و اعتبارات لازم را در قوانین بودجه سنواتی کشور منظور کند» اما پنج سال است که دولتهای جمهوری اسلامی از اجرای این مادهی قانونی سر باز میزنند.
معلولان در شهرهای اراک، قم، بروجرد، اردبیل و کرمان هم در پاسخ به فراخوان «کمپین معلولان» در مقابل اداره بهزیستی این شهرها تجمع کردند و خواستار اجرای ماده ۲۷ «قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت» شدند.
**********
بیانیه در محکومیت حبس اصغر امیرزادگان
در حالی که نظام آموزشی کشور، سالهاست که به قهقرای نابودی نزدیکشده و آموزش به مثابه کالایی قابل فروش دستبهدست میگردد و ایدئولوژیِ بخش کوچکی از قدرت بهجای دانش ارائه و سکاندارانِ مهمترین نهاد فرهنگی به سرهنگانی منفعت طلب تبدیل گشتهاند. به عبارت دیگر، اصل ۳۰ قانون اساسی و نیز اصول مرتبط با حقوق ملت بهدست فراموشی سپردهشده و عملاً نادیده گرفته میشود، هرکسی که این حقایق را به زبان آورد، به داغ و درفش نواخته خواهدشد.
بیش از بیست سال است که فعالان صنفی فرهنگیان، در اینخصوص هشدار دادهاند، اما بهجای قدردانی از آنان، توبیخ، تبعید، اخراج و زندان را برایشان در نظر گرفتهاند.
فعالان صنفی فرهنگیان کشور، این حقایق را در چهار چوب قانون، گوشزد کردهاند. اما گویی قانون به وسیلهای تبدیل شده که فقط با تفسیر عدهای خاص قابل اجراست. گویی در این سرزمین «مقنن شأن خود را فراتر از آن میداند که خود به قانون عمل کند».
در جدیدترین اقدام نهادهای امنیتی، #اصغر_امیرزادگان از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی معلمان فارس، با اتهام نخنمای تبلیغ علیه نظام، برای گذراندن ۸ ماه حبس، به زندان فیروزآباد منتقل شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، از مسئولان قضایی و نهادهای امنیتی این پرسش را دارد:
چگونه یک معلم میتواند علیه نظام تبلیغ کند؟ کجاست شأن معلم که در بنگاه بانگ و رنگ میلی از آن دم میزنید؟ چرا به جای حل مساله در صدد پاک کردن صورت مساله هستید؟
اگر میخواهید مشکلات را برطرف کنید، چرا کسانی که کشور را به ورطهی نابودی کشاندهاند، زندانی نمینمایید؟
چرا کسانی را که برای منافع شخصی و گروهی، خون مردم را به شیشهکشیدهاند را زندانی نمیکنید؟
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم کردن بازداشت و زندانی کردن #اصغر_امیرزادگان و سایر معلمان زندانی، با صدای رسا اعلام میدارد: بازداشت، تبعید، اخراج، زندان و… فعالان صنفی را از مسیر حقیقت و عدالتخواهی، منحرف نخواهد کرد. این شورا معتقد است تازمانی که آموزش و پرورش بهمسیر درست خود برنگردد، هیچ نوع تغییرِ مثبتی در جامعه قابل تصوّر نخواهدبود.
این شورا همانگونه که در بیانیههای پیشین اشاره نموده، معتقد است بیعدالتیهایی که دانسته در حق معلمان اعمال میشود، میتواند عواقب غیر قابل تصوری ایجاد نماید.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
**********
بیانیه در اعتراض به ادامهی حبس غیر قانونی اسماعیل عبدی
بهنام خداوند جان وخرد
بیش از ۸ سال است که اسماعیل عبدی، به جرم تلاش برای بهبود شرایط آموزش کشور در زندان است. این در حالی است که قاتلان و اختلاسگران، آزادانه در کشور جولان میدهند و خون ملت را میمکند.
اسماعیل عبدی، دبیر ریاضی، به جرم دفاع از حقوق مادی و معنوی معلمان و اصول (۲۶، ۲۷، ۳۰) قانون اساسی از سال۹۴، زندانی است. عبدی عضو کانون صنفی معلمان و دبیر پیشین این نهاد صنفی است. تمامی فعالیتهای او در چارچوب قانون اساسی و در راستای اعتراضات ۲۰ سالهی معلمان برای بهسامان کردن وضعیت اسفبار آموزش و پرورش و بهبود شرایط معلمان و دانشآموزان این کشور بوده و هست.
حکم اول اسماعیل عبدی ۵ سال حبس بود که از ۶ تیرماه ۱۳۹۴ اجرایی شد. پس از پایان این دوران پنج ساله در اقدامی نادر، حکم ۱۰ سال زندان تعلیقی او که در سال ۸۹ صادر شده بود، به اجرا در آمد.
اواخر سال ۹۸ لایحهای که براساس ماده ۴۷۷ تنظیم شده بود، توسط وکیل ایشان به دیوان عالی ارسال شد. با تایید دیوان، حکم صادره خلاف شرع و قانون تشخیص داده شد که ریاست قوه قضاییه میتواند آن را لغو کند. عجیب اینکه این حکم، در مورد عبدی اجرا نشد و طی مراجعات مکرر خانواده، اعلام شد که چنین حکمی (ده سال حبس تعلیقی) در پرونده وجود ندارد و پرونده مختومه شده است.
در ابتدای سال ۱۴۰۱، لایحهی جدیدی بر مبنای ماده ۴۷۴ توسط وکیل دیگر اسماعیل عبدی به دیوان عالی تقدیم و اعاده دادرسی درخواست شد. اعاده دادرسی از سوی دیوان پذیرفته شد. اما در این زمان، برخلاف اعلام قبلی، گفته شد ماده ۴۷۷ پذیرفته شده و پرونده به معاونت قضایی دادستان کل تهران ارسال شده است.
اکنون که بیش از شش ماه از زمان پذیرش اعاده دادرسی میگذرد، وکلا و خانواده در مثلثی گرفتار شدهاند؛
شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب که دیوان برای بررسی مجدد پرونده تعیین کرده است، اصل پرونده را میخواهد اما بدل پرونده و خلاصهی آن به این شعبه ارسال شده و قاضی شعبه با اعلام این که: باید اصل پرونده به صورت کامل به شعبه ارسال شود، از بررسی پرونده امتناع مینماید؛
اجرای احکام میگوید اصل پرونده را در اختیار ندارد چون برای اعمال ماده ۴۷۷ به دفتر معاونت قضایی دادستان فرستاده است؛
معاونت قضایی دادستان نیز میگوید پرونده در مسیر اعمال ماده ۴۷۷ قرار گرفته و در این مرحله که ممکن است ۳ ماه تا ۱سال طول بکشد، پرونده را در اختیار جای دیگر قرار نمیدهد.
این موضوع ماههاست به بلاتکلیفی وضعیت این فعال صنفی دامن زده است.
در اقدامی مسئولانه دادیار شعبه اول اجرای احکام دادسرای اوین، طی نامهای که به دفتر ریاست دادگستری استان تهران ارسال کرده، اعلام نمودهاند: «جهت تسهیل در روشن شدن وضعیت #اسماعیل_عبدی پرونده را به شعبه ارجاع نمایید، چرا که نگهداشتن ایشان خلاف قانون است».
طبق روال قانونی با پذیرش اعاده دادرسی، پس از پانزده روز پروندهی متهم بررسی و تاریخ جلسهی بررسی مجدد، مشخص و متهم باسپردن وثیقه تا زمان تشکیل جلسه دادگاه، آزاد میشود، اما در اقدامی غیرقانونی این روند درباره اسماعیل عبدی انجام نشده و همچنان در زندان کچویی کرج، بلاتکلیف مانده است.
نیروهای امنیتی در تمامی این سالها با پرونده سازی و دخالتهای فراقانونی، مانع آزادی اسماعیل شدهاند. متاسفانه دستگاه قضایی نیز بیتوجه به خدشهدار شدن استقلال این قوه، اقدام شایستهای برای اجرای قانون در خصوص این معلم زندانی انجام نداده است.
مراجعات مکرر وکلا و خصوصاً مادر سالمند این معلم زندانی، تا کنون به نتیجه نرسیده است.
شورای هماهنگی نیز بارها و طی بیانیههایی، بر قانونی بودن فعالیتهای اسماعیل عبدی تاکید کرده و خواستار آزادی بدون قید و شرط اوست. در همین راستا، این شورا امیدوار است در اسرع وقت اصل پرونده به صورت کامل از معاونت قضایی ولو به صورت موقت به شعبه یک اجرای احکام و از آنجا به شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب ارسال شده و توقف اجرای حکم اسماعیل عبدی اجرایی شود.
در تمامی این مدت دستگاههای مسئول، ظلمی که به اسماعیل عبدی و همسر و فرزندان او روا داشته شده را نادیده گرفتهاند. این چشم پوشی، از دید فعالان صنفی در سراسر کشور پوشیده نمانده و در صورت ادامهی حبس غیر قانونی ایشان، برخود واجب میدانند که با صدای بلندتر، اقدامات لازم برای رساندن صدای این معلم شریف را به انجام برسانند.
شورای هماهنگی ضمن محکوم کردن هر نوع بیقانونی در خصوص فعالان صنفی، خواستار آزادی بیقید و شرط اسماعيل عبدى است، و از آمران و عاملان این ظلم میخواهد ضمن رجوع به شرافت انسانی و وجدان خود، خرد و تدبیر در امور را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند و بیش از این موجبات مهجور ماندن عدالت در رابطه میان حاکمیت و مردم و تنش در جامعه معلمان را فراهم ننمایند
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
**********
مسعود فرهیخته دبیر شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران آزاد شد
مسعود فرهیخته که در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه توسط پنج نفر از نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات در منزل شخصی اش دستگیر شده بود بعد از سپری کردن ۲۳ روز سلول انفرادی و دو روز در زندان قزلحصار در مجموع ۲۵ روز آزاد شد.
مسعود فرهیخته بسان نلسون ماندلا معتقد است که وقتی زندانبانم درب سلول را می گشود او برایم نور و امید و عشق به آزادی به ارمغان می آورد و من سعی میکردم به رسم مهمان نوازی با گشاده رویی و مهربانی به استقبال آنان رفته تا سلول کوچک و اندوهبارم را برایشان با صفا جلوه داده تا فضای انسان دوستانه در زندان حاکم شود.
او می گوید زندانی و زندانبان همگی اسیر حصارهای زندان هستند .زندانبان برای کسب معاش و من برای آزادی خواهی و برابری طلبی و مبارزه علیه بی عدالتی های حاکم بر جامعه.
نلسون ماندلا که میگوید: می دانی فرق من با زندانبانم چیست؟ زمانی که پنجره کوچک سلولم را باز میکند، او تاریکی و غم را میبیند و من روشنایی و امید.
**********
۵۰ روز حبس، بلاتکلیفی و عدمپاسخگویی در خصوص وضعیت معلم بازداشتی مسعود فرهیخته
مسعود فرهیخته، فعال صنفی و عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، که در تاریخ ۱۱ اردیبهشت در خانهاش در کرج بازداشت شد، همچنان در مکانی نامعلوم تحت بازجویی میباشد. تاکنون مقامات قضایی هیچ پاسخ روشنی به خانوادهی ایشان ندادهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز ناخرسندی از تداوم بازداشت آقای فرهیخته و بی بلاتکلیفی وضعیت ایشان این رفتارهای غیرقانونی و ناعادلانه را بشدت محکوم میکند و خواهان آزادی سریع ولی قیدوشرط ایشان و تمامی فعالین در بند میباشد.
**********
محمد حبیبی آزاد شد
دقایقی پیش محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران، تهران، پس از ۴۷ روز بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین، با قید وثیقه شد.
شورای هماهنگی ضمن استقبال از آزادی #محمد_حبیبی، با تبریک به ایشان، خانوادهیشان و جامعهی فرهنگی ایران، خواهان پایان دادن به روند پروندهسازی و آزادی بی قیدوشرط تمامی معلمان و فعالین در بند میباشد.
**********
مقاومت زندگیست…
شبهایمان با خواندن خبر انتقال به قرنطینه خاموش میشود و روزهای لعنتزدهمان با شنیدن اذانِ اعدام آغاز میشود.
به راستی در کدامین سیاهچالهی تاریخ گرفتار آمدهایم که این چنین دستهدسته بیگناهترینهایمان را سلاخی میکنند؟ در کدامین گرداب هایل گرفتار آمدهایم که با شتابی این چنین به اعماقهای تباهی فرو میرویم؟
آزادهترینهایمان را گلچین کردهاند و در سیاهچالها به زنجیر کشیدهاند. آشپزباشی با فراغت و با حوصله مغز رعناترینهایمان را برای شام شوم ضحاک سیری ناپذیر سرخ میکند.
ماران افسانه تکثیر شدهاند و بر هر کوی و برزن جانهای آزاده را میبلعند. روزی نیست که جانی را بردار نکنند و صبحی نیست که جگر مادری را کباب نسوزانند.
به راستی آیا تاریخ قصاوتی تا به این حد و اندازه به یاد دارد؟ جامهی سیاه عزا و شیون را به تن شهر به شهر و دیار به دیار این سرزمین دوختهاند. شهروندی و حق را دارند از یادها میبرند و بساط اربابی و رعیتی را هر روز پهنتر میکنند. زندانی درست کردهاند به وسعت ایران و یکیک دارند همهی ما را غل و زنجیر میکنند به تاوان آزادیخواهی و زندگیخواهی.
ما ولی فریاد میزنیم که این جنایتها و این کشتارها بیعقوبت نخواهد ماند، ما ولی فریاد میزنیم که روزی شما خداوندگاران جور را به پای میزهای محاکمه خواهیم کشاند. ما ولی بر سر این خفقان فریاد میزنیم که برای رهایی از این جهنم تحملناپذیر تا نفر آخرمان با سپاه ضحاک مبارزه خواهیم کرد و انتقام داغهایی که بر دل مادران سیاه پوشمان گذاشتهاید را از یکیک شما خواهیم گرفت…
ما با این باور این روزهای جهنمی را سر میکنیم که روزی دادگاهی از جنس دادگاه نورنبرگ برای شما تبهکاران و جانیان برپا کنیم، دادگاهی که کلاس درس تاریخ شود برای این خاورمیانهی محنت زده. دادگاهی شما فصل زندگی جدید خاورمیانه خواهد شد. ما میدانیم که مسئولیت تاریخی دشواری بر شانههایمان سنگینی میکند. در عزای عزیزانمان با این مسئولیت تاریخی پیمان تازه میکنیم و به خون سربدارانمان قسم میخوریم که تا برچیدن بساط جور شما و چوبههای دارتان از پای ننشنیم.
ما باور داریم که روزی شما را محاکمه خواهیم کرد و نوای زندگی را به این سرزمین بازخواهیم گرداند.
مقاومت زندگیست!
**********
هر شب ستارهای به زمین میکشند و باز
این آسمان غمزده غرق ستاره است
باز هم بامداد امروز همچون هزاران صبح خونین دیگر در ۴۴سال گذشته؛خون جوانان شتک زد بر آسمان وطن و کاسبان دین و قدرت، به گمان خود، پیامشان را با قاطعترین شکل ممکن؛ به مردم رساندند: «خفه میکنیم!»
غافل از آنکه ما نه تنها با ماشین اعدام حکومت خفه نمیشویم، بلکه خروش و طغیانی دیگر را رقم خواهیم زد.
ما را از مرگ و اعدام نترسانید، ما برای پس گرفتن جانها و جوانانمان، هیچگاه چنین استوار و پابرجای نبودهایم!
پیام را ارغوانهای وطن، قاطعتر و رساتر به ما رساندهاند: «نذارید ما را بکشند»
**********
خبر فوری: دربارۀ عزیز قاسم زاده
عزیز قاسم زاده معلم زندانی طی تماسی با خانواده خود اعلام کرده است که برای بازجویی به بند انفرادی اطلاعات سپاه گیلان منتقل شده است.
وی ضمن تاکید بر وضعیت روحی مناسب خود نسبت به رویکرد نهاد امنیتی و انتقال ایشان از زندان لاکان رشت به بند امنیتی معترض بودهاست.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت پروندهسازیها برای فعالین از دستگاه قضایی میخواهد بیش از استقلال خود را زیر سوال نبرد.
آرزومندیم ایشان هرچه سریعتر به زندان لاکان رشت برگردند.
**********
تجمع اعتراضی والدین مقابل اداره آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی
اولیای دانش آموزان شرکت کننده در آزمون سمپاد برای ورود به دوره دوم مقابل ساختمان مرکزی اداره کل آموزش و پرورش آذربایجانشرقی تجمع اعتراضی برپا کردند.اعتراض آنان به برگزاری دوباره این آزمون برای دانش آموزان سمپاد برای ورود به دوره دوم است.
والدین این دانشآموزان خواهان لغو این آزمون برای ورود به دوره دوم متوسطه هستند. آنها میگویند وقتی که فرزندان ما در دوره اول متوسطه با آزمون وارد مدارس سمپاد شدند و سه سال در این مدارس درس خواندند؛ چه دلیلی دارد که برای ورود به متوسطه دوم، از آنها دوباره آزمون ورودی گرفته شود؟!
**********
امراله نصرالهی: برای جعفر ابراهیمی و بیدادی که بر او رفته است
اما داوری آن سوی در نشسته است
بی ردای شوم قاضیان
ذاتش درایت و انصاف
هیاتش زمان...
(احمد شاملو)
لنین روزگاری از قول مارکس نقل می کند؛ ماهیت دموکراسی سرمایه داری این است؛ "هر چند سال یک بار به ستمکشان اجازه می دهند تصمیم بگیرند که از میان طبقه ی ستمگر چه کسی در پارلمان، نماینده و سرکوب کننده ی آنان باشد."
و اکنون این قصه ی سرکوب ما ستمکشان است که در صحنه ی جهانی این نبرد طبقاتی زیر چتر سلطه ی سرمایه ی مالی با روبنای ارتجاع مذهبی اش تکرار می شود. این ائتلاف ارتجاع و سرمایه در جامعه ی دیروز و امروز ایران نیز برای حفظ منافع مالی خود همواره سرکوب را در دستور کار خود داشته است. جنبش معلمان که در زمینه ی خواسته های صنفی-آموزشی خود بر اصول مبارزه ای کلاسیک یعنی سازماندهی، تفکر اجتماعی و داشتن لیدرهایی در لایه های گوناگون آن گام نهاده و در این مسیر خواهان بازگشت حاکمیت به پایبندی به قوانین ناقص و علیل نیم بند خود هست، آنقدر توانسته است گفتمان قدرت تولید کند که دستان آهنین سرکوب قدرت حاکم را به سوی پیکره و بدنه اش روانه سازد. یکی از اعضای این بدنه که در تولید این گفتمان نقش داشته، جعفر ابراهیمی است. بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران. کرد و کار جعفر از باورهای طبقاتی او برمی خیزد. طبقه ای تحت ستم نظام زنجیروار سرمایه. نگاه او به مسائل اجتماعی ریشه ای و پیکربندی شده است. طمانینه ی او در گفتن و شنیدن از باور به انسان بودگی سرچشمه می گیرد. در قاموس رفتاری او مدارا و تساهل به صورتی دینامیکی کاملا هویداست. در غیاب امر گفت و گو به مثابه ی رفتاری نهادینه و رایج در جامعه ی ما، او را می توان از مصداق های چنین دیالوگی در جنبش معلمان دانست. رادیکالیسم چپ گرایانه ی او نافی اندیشه ها و سلایق دیگر نیست. صد البته جایی که احساس کند اعلام موضع سرراست و قاطع داشته باشد کوچکترین مماشاتی نیز نمی کند. جعفر ابراهیمی در طبقه نگری خود حاشیه را بر متن ارجح می نهد. چرا که حاشیه به مراتب ستم کشیده تر، محروم تر و در فقر بیشتری دست و پا زده است. در میان رفقای جنبش شاید بتوان او را یکی از برجسته ترین منادیان همین حاشیه ی محروم در امر آموزش دانست. دفاع او از حقوق کودکان در سیستان و بلوچستان نمونه ای از این حاشیه باوری اوست. پژوهش ها و پیگیریهای او در امر آموزش کودکان آن جغرافیا نیز گواه روشنی بر مدعای بنده است. جعفر اصل سی قانون اساسی را که بر آموزش رایگان تاکید دارد مبنایی می داند برای دفاع از حقوق پایمال شده ی کودکان این سرزمین. زین میان حق با اوست اگر بر کودکان کار و محروم از تحصیل بلوچستانی تاکید ویژه تری داشته باشد. میزان این حساسیت چنان است که در شماره ی نخست گاهنامه ی اینترنتی "فراسوی کند و کاو" نوشته ای را به همین موضوع اختصاص داده است.
او در این جنبش بی گمان سمبل فریادهای خاموش کودکان آن دیار نابسامان پور دستان است. سرزمینی که ظرف و زمانه ای از اساطیر و حماسه ی قومی ایران را به خود اختصاص داده و ستون ثقل ایرانشهر و نگاهبانان شایسته ای برای آن بوده است. اگر بگویم مانیفست جعفر در نوع کنشگری خود از آن جغرافیا مایه گرفته است بیراه نگفته ام. به راستی در همین جنبش کمتر کسی است که چون او وجه تراژیک آموزش کودکان و دانش آموزان آن مناطق را به ما و متولیان امر گوشزد کرده باشد. وجه مخرب و ویرانه ساز آموزش ایدئولوژیک در دیارانی اینچنین در شمایلی کریه تر خود را نشان می دهد. آموزشی به شدت ضد بشری رو به قعر و قهقرا. اتوپیایی از عقب ماندگی و فقیر سازی. بی شک جعفر با توجه به نگرش طبقاتی خویش بر این رخداد شکاف ساز میان طبقه ی فقیر و غنی درنگی ویژه داشته است. او صدای بی صدایان و فریاد خاموشان فرزندان صاحبان قلعه های رفته بر بادی است که روزی تاریخ زنده ای از حوادث دورانساز تمدنی بوده اند. نداگر دلسوز هر کودکی که ضجه هایش در دالان های هزار توی آموزش ایدئولوژیک مذهبی گم شد و کسی صدایش را نشنید. پیام آور دانش آموزانی بی نان، بی کتاب، بی دفتر. تصویرگر سوختگان بی چهره به تف سوزان آتش بیداد. تذکار دهنده ی غریقان در مرداب این آموزش بیعار و بیمار. افشا کننده ی دست های پنهان الیگارشی ثروت در وزارتخانه ای عقیم. آنان که آموزش رایگان را به زیر چرخ دنده های پولی سازی خود له نمودند. او را می نگرم که از زبان نیمای یوش در قفس بیدادگاه ردای شوم قاضیان یکسر فریاد می زند؛
آی آدمها
که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره، جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را...
**********
بیانیه در خصوص سالگرد سرکوب معلمان و دستگیری دو معلم فرانسوی
به نام خداوند جان وخرد
معلمان شجاع و آگاه، دانش آموزان گرامی و مردم شریف ایران!
سال گذشته در چنین روزهایی با حمله سراسری نیروهای امنیتی صدها معلمی که به وضعیت کنونی ساختار آموزشی معترض بودند دستگیر شدند. سپس با پروندهسازیهای نهادهای امنیتی و همدستی دستگاه قضایی احکام سنگینی علیه بسیاری از آنان صادر شد.
در ادامه با سناریوسازیهای نخنما و تکراری نهادهای امنیتی تلاش کردند تا فعالیتهای معلمان را به برنامههای دیگر دولتهای جهان منتسب کنند و از این راه سرکوبهای بیشرمانه معترضان را دامن زنند.
تشکلهای صنفی معلمان در تمامی دوران فعالیت خود نشان دادهاند که مستقل از جریانهای سیاسی داخلی و خارجی و تنها در پی تغییر و اصلاح ساختار معیوب و بیمار نظام آموزشی هستند. در این راستا معلمان همیشه در برابر سیطره ایدیولوژیک حاکمیت بر آموزش بهدرستی موضعگیری کرده و خواهند کرد.
ارتباطات بینالمللی فعالین صنفی و تشکلهای معمان ایران با تشکلهای مستقل معلمان دیگر کشورها امری کاملا معمول و پذیرفته شده در سراسر کشورهای آزاد جهان است. این ارتباطات و استفاده از تجارب تشکلها و فعالین کشورهای گوناگون امری بسیار سازنده و ضروری است. بدیهی است که این ارتباطات کمترین ربطی به حکومتها و دولتها در هیچ کجای جهان ندارد.
در همین رابطه سال گذشته خانم #سیسل_کوهلر و همسر ایشان آقای #ژاک_پاریس، نمایندگان بینالملل سندیکای معلمان فرانسه (fo) در سفری توریستی به ایران با جمعی از معلمان دیداری کاملا دوستانه و غیر رسمی داشتند. این دو معلم فرانسوی که با ویزای توریستی و با مجوز وزارت خارجه به ایران سفر کرده بودند؛ بعد از دیدار با معلمان و جمعی از فعالین کارگری بازداشت شده و از آن تاریخ تا امروز در بند امنیتی ۲۰۹ بازداشت هستند. در اقدامی بیشرمانه و غیرقانونی صداوسیما در همدستی با نیروهای امنیتی در یک برنامهی تلویزیونی، اعترافات اجباری این دو معلم فرانسوی را منتشر کرد.
بر همه عیان است که اعترافات تلویزیونی هیچگاه وجاهت قانونی نداشته و نخواهد داشت و در این مورد هم، بنا به سابقه فعالیت سندیکایی این دو معلم و مجوز نهادهای امنیتی برای سفر آنان به کشور، هر آنچه که در اعترافات اجباری گفته میشود کذب محض است و کمترین قرابتی با واقعیت ندارد.
نیروهای امنیتی عجولانه و قبل از بازجویی معلمان و کارگران دستگیر شده و تفهیم اتهام آنان، در یک اقدام غیرقانونی در همان روزهای اول دستگیری، با ساخت یک کلیپ، تلاش کردند که اعتراضات معلمان را به برنامهریزیهای این دو معلم فرانسوی و دولت فرانسه نسبت دهند و در ادامه و بعد از گذشت شش ماه دوباره با کلیپی جدید تلاش کردند که خیزش مردمی در شهریور ماه را هم به هدایت این دو معلم نسبت دهند.
اینک، همه میدانند که این داستانسراییها پرداخته ذهن سناریونویسان نهادهای امنیتی است.
اگرچه مردم ایران و جامعه معلمان بهدقت مسایل را رصد میکنند و مرعوب چنین سناریوهای کذب نشده و نمیشوند، اما لازم است تاکید شود که جنبش اعتراضی معلمان ریشه در ناتوانی حاکمیت برای حل بنیادی مسایل آموزشی دارد.
حاکمیت به جای پرداختن به ویرانههای ساختار آموزشی، با زبان سرکوب، اخراج، بازداشت و پروندهسازی اعتراضات حقطلبانه معلمان را پاسخ میدهد.
معلمان ایران ضمن همبستگی با سایر معلمان حقطلب در سراسر دنیا در برابر کالاییسازی و پولیسازی آموزش مبارزه میکنند.
ما معلمان برای معیشت شایسته و حل مسایل ریز و کلان آموزش در برابر بیتدبیرهای حاکمیت مقاومت میکنیم و اجازه نمیدهیم که آموزش عمومی، این حق سلب ناشدنی تمامی شهروندان را به یک امتیاز ویژه در انحصار طبقات فرادست تبدیل کند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، به نمایندگی از بخش بزرگی از جامعه معلمان کشور، تاکید دارد که معلمان ایران نه تنها به هیچ یک از قدرتهای جهانی در حل مسایل خود توهم ندارند بلکه رویکرد این قدرتها را بخشی از ماشین سرکوبی تلقی میکند که دیکتاتوریها را به سرکوب تمامقد نیروهای معترض مستقل سوق میدهد، اگر چه تلاش کردهاند با بیانیهها و اعلانها ریاکارانه، غیر آن را به مردم نشان بدهند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۴اردیهشت ۱۴۰۲
**********
گزارش تجمع صنفی فرهنگیان کشور، در ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
پیرو فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، مبنی بر تجمع ۱۹ اردیبهشت، فرهنگیان۳۲ شهر در سراسر کشور، به خیابان آمدند تا بار دیگر خواستههای بهحق خود را فریاد بزنند.
سالهای مدیدی است که آموزش و پرورش در اولویت هیچکدام از دولتها قرار ندارد، طی این سالها سهم آموزش و پرورش از درآمد ناخالص ملی، به پایینترین سهم خود، در دوران پس از انقلاب رسیده است و از این بودجه ناچیز ۹۷.۷ دهم درصد صرف حقوق پرسنل و ۲.۳ دهم درصد آن صرف کیفیت بخشی میشود. این مطلب بدان معناست که اصل سیام قانون اساسی که آموزش برابر و رایگان را برای دانش آموزان در نظر گرفته، عملا تعطیل شدهاست.
افزایش حقوق فرهنگیان شاغل و بازنشسته نیز، متناسب با نرخ تورم افزایش نداشته و عدم توازن در افزایش حقوق و دستمزد، با هزینههای زندگی، سفره فرهنگیان را هر روز کوچکتر کرده و آنها را مجبور کرده که به مشاغل دوم و سوم روی آورند.
در این میان کانونها و انجمنهای صنفی فرهنگیان که در قالب شورای هماهنگی پیگیر معضلات آموزشی کشورند، طی بیست سال گذشته، به شکلهای گوناگون (اخراج، تبعید، زندان، کسر حقوق، بازنشستگی پیش از موعد و…) مورد آزار قرار گرفتهاند. با این حال، شورای هماهنگی هیچگاه از مواضع بهحق خود (حقوق معلمان و دانشآموزان) عقب نشینی نکرده و همچنان بر خواستههای بهحق این دو قشر اصرار میورزد.
در پایان لیست شهرهایی که در روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۴۰۲ به فراخوان شورای هماهنگی پاسخ مثبت دادهاند ذکر میگردد، امید که گوش شنوایی برای شنیدن خواستههای بهحق فرهنگیان پیدا شود:
۱-هرسین
۲-اراک
۳-اهواز
۴شوش
۵-تربت حیدریه
۶-همدان
۷-اسلامآباد غرب
۸-سنندج
۹- قزوین
۱۰- تاکستان
۱۱- کرمانشاه
۱۲- جلفا
۱۳- بجنورد
۱۴- رشت
۱۵- آبدانان
۱۶-سقز
۱۷- بابل
۱۸- اردبیل
۱۹- اصفهان
۲۰ - مریوان،
۲۱-ساری
۲۲- یاسوج
۲۳- مشهد
۲۴- بهمئی
۲۵-الیگودرز
۲۶-شیروان
۲۷-بوشهر
۲۸-کازرون
۲۹-تهران
۳۰- نورآباد ممسنی
۳۱- شیراز
۳۲- دیواندره
**********
سه معلم زندانی، محبوس در زندان لاکان رشت، ممنوعالملاقات و ممنوع تلفن شدند
آقایان انوش عادلی عزیز قاسم_زاده و محمود صدیقی پور، از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان گیلان که از ۱۷ فروردین برای گذراندن دوران حبس یکساله در زندان لاکان رشت محبوس هستند، از ابتدای هفتهی معلم اجازه تماس تلفنی و ملاقات با خانواده، از آنها سلب شدهاست.
این عمل غیر قانونی، مخالف حقوق زندانی است و هیچ شخص یا نهادی نمیتواند این حق را از زندانی سلب نماید.
در اغلب کشورهای پیشرفتهی فرهنگی، افرادی که برای ارتقای فرهنگ تلاش میکنند، مورد تقدیر قرار میگیرند. حال که معلمان خوشنام این مرز و بوم، بهجای قدردانی، با اتهامات واهی زندانی شدهاند، آیا رواست که حقوق قانونی آنان تضییع شود؟
**********
گزارشی از آخرین وضعیت محمد حبیبی معلم زندانی و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
امروز ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ ، خانم خدیجه پاکضمیر همسر محمد حبیبی موفق شدند پس از ۳۵ روز؛ به صورت کابینی با آقای حبیبی ملاقات کند.
در این ملاقات کوتاه؛ آقای حبیبی گفتهاند که سه روز است از انفرادی ۲۰۹ به اتاقی ۱۲ نفره در همان بند ۲۰۹ منتقل شدهاند.
حالشان خوب بود و به همه همکاران و دوستان سلام رساندند.
همچنین ایشان از واقعه حمله ماموران به منزلش و بازداشت دوستان و همکاران در تاریخ ۸ اردیبهشت؛ بسیار ابراز ناراحتی کردند و از همه دوستان و عزیزانی که برای همدلی و محبت به منزلشان آمده بودند تشکر و قدردانی کرد.
همچنین آقای حبیبی گفتند که از وضعیت پرونده و اتهامات و تمدید یا عدم تمدید قرار بازداشت خود؛ هیچ اطلاعی ندارد و هنوز در این باره به او چیزی نگفتهاند.
**********
اعتصاب غذای فرزاد صفی خانپور
آقای صفیخانپور روز ۱۹ اردیبهشت در تجمع فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در شهر سنندج با ضرب و شتم و خشونت بازداشت و به .مکان نامعلومی انتقال داده شد.
بر اساس گزارشات رسیده به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، آقای صفیخانپور در اعتراض به بازداشت غیرقانونی خود دست به اعتصاب غذا زده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با اعلام نگرانی شدید از وضعیت فرزاد صفیخانپور و عاتکه رجبی، به مقامات قضایی و به ویژه نیروهای امنیتی هشدار میدهد که مسئولیت خطرات ناشی از اعتصاب غذای فرزاد صفیخانپور و عاتکه رجبی و هر اتفاق ناگوار دیگری، مسلما بر عهدهی آنها خواهد بود.
**********
اعتصاب غذای خشک عاتکه رجبی
عاتکه رجبی فعال صنفی مشهد از سهشنبه ۱۹ اردیبهشت دست به اعتصاب غذای خشک زده است.
عاتکه روز ۱۹ اردیبهشت به منظور شرکت در تجمع فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، از خانه خارج و بر اساس گزارشات رسیده در مقابل اداره آموزش و پرورش استان مشهد، بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده شد. در همان روز نیروهای امنیتی با یورش به منزل این فعال صنفی به تفتیش خانه و بازداشت خواهر ایشان، آرزو رجبی، اقدام کردند که بعد از چند ساعت خانم آرزو رجبی را آزاد کردند. عاتکه رجبی در تماسی تلفنی اعلام کرده است که در انفرادی است و از روز بازداشت در اعتراض به بازداشت غیرقانونی خود دست به اعتصاب غذای خشک زده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با اعلام نگرانی شدید از وضعیت عاتکه رجبی، به مقامات قضایی و به ویژه نیروهای امنیتی هشدار میدهد که مسئولیت خطرات ناشی از اعتصاب غذای خشک عاتکه رجبی و هر اتفاق ناگوار دیگری، مسلما بر عهدهی آنها خواهد بود.
**********
اعطای جایزهی صلح ویژه حقوق بشر ٢٠٢٣ به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
بنیاد ۱۸ می، در نشست مطبوعاتی خود، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را برندهی «جایزهی صلح ویژهی حقوق بشر۲۰۲۳» اعلام نمود. مراسم رسمی «گوانگجوی حقوق بشر ۲۰۲۳» در تاریخ ۱۸ می، ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، در کرهی جنوبی برگزار خواهد شد.
در بیانیهی بنیاد ۱۸ می آمده است:
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در دو دههی گذشته٫ به طور مشخص در طول یک سال پیش، در ایجاد همبستگی بینالمللی برای محکوم کردن سیاستهای ضد حقوق بشری دولت ایران در سرکوب معلمان و فعالان اتحادیههای کارگری تلاشهای بسیاری کرده و این شورا متعهد به رساندن صدای معلمان ایران در سطح بینالمللی بوده است.
فعالیتهای جنبش معلمان در راستای ایجاد همبستگی جهانی در دفاع از آزادی بیان، آزادی، حق تشکل یابی، دسترسی عمومی به آموزش رایگان و باکیفیت و مقابله با خصوصیسازی آموز، سرکوب و بازداشت دانشآموزان، دانشجویان و معلمان فعالین اتحادیههای کارگری در ایران مبارزه میکنند و نیز در پتیشنی که به امضاهای فراوانی رسید از سازمان بینالمللی کار (ILO) درخواست کرده است تا نمایندگان دولت ایران را از هیئتمدیره این سازمان برکنار کنند.
بیش از ۲۰۰ معلم از روز کارگر در فاصله یک ماهه از اول ماه می ۲۰۲۲ بازداشت شدند و هنوز از آنان همچنان مورد بازجویی قرار میگیرند و در بازداشت به سر میبرند؛ نیز برخی از آنها با وثیقههای سنگین آزاد تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شدهاند. در جریان جنبش انقلابی جاری در ایران که در اعتراض به قتل #ژینا_امینی آغاز شد تعدادی زیادی کودک و دانشآموز و نیز دو معلم به قتل رسیدند و نیز تعدادی زیادی معلم و دانشآموز بازداشت شدند. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران تجمعات و اعتصاباتی را در اعتراض به کشته شدن کودکان و خشونت و سرکوبهاب ایجاد شده برگزار نمود.
با وجود مسمومیت حدود ۲۰۰۰ دانشآموز دختر با گاز سمی از آذر ماه ۱۴۰۱ در مدارس، همچنان دولت ایران اعلام کرده است که این حادثه یک موضوع فوری تلقی نمیشود. در پاسخ به بیتوجهی مقامات مربوطه، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، تجمعی سراسری را علیه این مسمومیتها در مدارس دخترانه در ۱۶ اسفند ترتیب داد که توسط نیروهای امنیتی با خشونت سرکوب شد و منجر به دستگیری بسیاری از معلمان شرکتکننده در تظاهرات شد.
علیرغم فشار بر فعالین صنفی معلمان و تمامی مشکلات متعددی که شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با آن مواجه است، اما همچنان پرتلاش با تبعیض و نابرابری مبارزه میکنند تا حداقلی از حقوق بشر را با بهبود سیستم آموزشی تضمین کنند
**********
تجمع سراسری معلمان
عصیان در من زبانه میکشد!
امروز با خانعلی و صمد و فرزاد پیمان تازه کردم و این عصیانها را فریاد زدم تو نیز همصدای من بودی، تو نیز معلم من بودی. /
سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲
**********
قطعنامه پایانی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
در تجمع اعتراضی ۱۹ اردیبهشت۱۴۰۲
اگرچه آموزش و یادگیری روز و ماه و سال نمیشناسد و تمامی فصل های زندگی هر انسانی را شامل میشود، اما اردیبهشت را میتوان ماه معلمان نامید. ماهی که بهرغم فراموشی عمدی دستگاههای تبلیغاتی حکومتی، با نام تاثیرگزارترین چهرهها در تاریخ آموزش جدید و مبارزات معلمان در کشور مزین شده است.
این معلمان هریک به گونهای براساس موقعیت تاریخی و جغرافیایی که در آن قرار گرفته بودند، برای رفع کاستیهای جامعه خود از هیچ کوششی دریغ نکردند.
بیتوجهی حاکمان به نقش محوری معلمان در آموزش و ضرورت برخورداری آنان از رفاهی نسبی نیز انگیزهای شد برای تلاشهایی فردی یا جمعی توسط این معلمان و ادامه دهندگان راهشان در دورههای مختلف و البته تقابل متحجران، چه در زیر نقاب دفاع از دین و مذهب، چه صاحبان قدرتی که آموزش را تنها در راستای پرورش افراد مطیع در برابر سیطره آنان میخواستند یا ترکیبی از هر دو. از اینرو همدستان قدرتطلب در دفاع از نظم و امنیت سلطهجویانه، به زندانی کردن، تبعید و حتی شدیدترین اقدامات سرکوبگرانه، کشتن و اعدام، معلمان، در دورههای مختلف روی آوردند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره تمامی معلمانی که در راستای رشد و توسعه آموزش در این سرزمین به هر شکل کوشیدهاند اعلام میدارد هرچند با توجه به ناتوانی اشغالکنندگان پستهای مدیریتی در نظام آموزشی در ذیل ناکارآمدی کل نظام اجرایی و ضدیت کل حاکمیت با اندیشه و آموزش مدرن، امید به رخ دادن کمترین تغییر مثبت را از بین برده، اما همچنان پیگیر مطالبات انباشته معلمان، شاغل و بازنشسته، و حقوق دانشآموزان به همه روشهای ممکن و مدنی همچون گذشته هست.
انواع مطالبات معیشتی معلمان از جمله:
- اجرای دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری برای شاغل و بازنشسته
- اجرای رتبهبندی معلمان مطابق مصوبه اولیه ،...
- بازگشت به اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی
- تامین آموزش با کیفیت و امنیت مدارس به ویژه برای دختران دانشآموز،
آزادی بی قید و شرط همه فعالین در بند و ...
را خواهانیم.
اما به این باور نیز رسیدهایم که بدون بازنگری انتقادی و عمیق در:
- مبانی فکری و سیاسی ایدئولوژی حاکم
- بدون باز اندیشی انتقادی و عمیق در شیوههای حکمرانی و اداره مدارس
- بدون رهاسازی مدرسه و نظام آموزشی از سیطره ایدئولوژی تمامیتخواه حاکم، که آموزش را از سرشت طبیعی خود تهی نموده است
- بدون پذیرش تفاوتهای فردی، فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان
- بدون برطرف نمودن تمرکزگرایی شدید موجود در نظام آموزشی که همراه با ایدئولوژی تمامیتخواه و اقتدارگرا، فضای مدرسه را با خفقان، رخوت و بیانگیزگی و تهی شدن از انرژیهای عاطفی و فرهنگی پر کرده و جایی برای نقشآفرینی معلمان و دانشآموزان در فرایند آموزش باقی نگذاشته
- بدون تغییرات بنیادی در سازوکارهای موجود و شکست خورده اداره مدرسه که با اعمال عریان قدرت و استفاده از تکنیکهای سلطهجویانه عجین شده،
هدف نظام آموزشی را نه تربیت شهروند که تربیت سربازانی همسو با القائات تنگنظرانه ایدئولوژی تمامیت خواهان میداند
نهاد مدرسه نیازمند درک انسانهاست. درک اینکه دانشآموزان پیشینههای اجتماعی و فرهنگی متفاوت، ترجیحات و سبکهای یادگیری، هوشهای چندگانه و مسیرهای زندگی گوناگون و علایق و نیازهای مختلف دارند. نادیده گرفتن این تفاوتهای فرهنگی و فردی و به اجبار گنجاندن همه دانشآموزان در قالبها و ساختارهای همگن ساز، نه تنها انگیزه و رغبت دانشآموزان برای یادگیری را نابود میکند، بلکه آنها را به مقاومت فعالانه علیه برنامه درسی سوق میدهد.
آنچه در خیزش اجتماعی اخیر در مدارس و خیابانها دیده شد، شکست کامل الگویی بود که بیاعتنا به تحولات عمیق در عرصه واقعیتهای اجتماعی می کوشد تا ایدهآلهای غیرواقعبینانه خود را در نظام آموزشی محقق نماید.
در پایان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اعتراض جامعه معلمان را به موارد زیر اعلام میدارد:
۱- بیتوجهی آشکار به جایگاه علم و معلمان
۲- حذف عملی اصل ۳۰ قانون اساسی
۳- تشدید القائات ایدئولوژیک در کتابهای درسی
۴- عدم اجرای درست قانون رتبهبندی و تبدیل آن از یک عامل تشویق معلمان به ابزاری برای مطیع کردن آنان
۵- انتظار بیش از یک دهه برای همسانسازی حقوق بازنشستگان
۶- عدم اجرای همین قانون نیمبند رتبهبندی برای بازنشستگان سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱
۷- ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز
۸- تداوم پروندهسازی و فشارهای امنیتی بر فعالین صنفی.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
**********
بیانیه حمایتی مشترک تشکل دانش آموزان انقلابی تهران و بوشهر
ما دانش آموزان انقلابی، که فعالیت متشکل و سازمانیافته را یک ضرورت مهم می دانیم در کنار معلمان مبارز خود هستیم که الگوی مبارزه مستمر و متشکل و سازمانیابی در اعتراض به وضع موجود بودهاند.
بدینوسیله ما از جانب تشکل دانشآموزان انقلابی تهران و بوشهر، ضمن گرامیداشت یاد و خاطر معلمانی که در برای علم و آگاهی و ارزشهای انسانی در این سرزمین تلاش کرده اند، خواستار آزادی معلمان دربند خود هستیم و پشتیبانی خود را از مطالبات معلمان شاغل و بازنشسته و همچنین حقوق دانشآموزان اعلام میکنیم.
ما از فراخوان تجمع سراسری معلمان ایران برای روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ حمایت کرده و اعلام میداریم که در جهت تحقق مطالبات آنها ایستادهایم.
مطالبات حیاتی و ویژه معلمان چون توجه به جایگاه علم و دانش و ارزشهای جهانشمول، تحصیل رایگان برای همه دانش آموزان، جدایی دین از آموزش و پرورش، حذف خرافات و القائات ایدئولوژیک در مدرسهها و کتب درسی، افزایش حقوق معلمان و بازنشستگان، آزادی معلمان دربند، توقف حملات شیمیایی به مدارس و ایجاد امنیت جانی و روانی دانشآموزان، مطالبه همه ماست!
ما از تمامی دانشآموزان مقطع متوسطه و همچنین خانوادههای دانشآموزان میخواهیم، روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت، همراهی کنند، قدرت ما در اتحاد و همبستگی ماست، این تجمع فرصتی است برای فریاد علیه ظلم و ستم و سرکوب، فریاد علیه نابرابری و تبعیض، فریاد علیه فقر و فلاکت، فریاد علیه ارتجاع و آموزش ایدئولوژیک، فریاد علیه مسمومسازی عامدانه دانشآموزان به ویژه دانشآموزان دختر. بیایید همه با هم در تجمع سراسری معلمان ایران حضور بهم رسانیم.
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
**********
جای معلم در زندان نیست
تجمع سراسری معلمان ایران نوزدهم اردیبهشت ماه
زمان: سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲
;
ساعت ۱۰ تا ۱۲
مکان:
تهران: مقابل مجلس
مراکز استان: مقابل ادارات کل آموزش و پرورش
شهرستانها: مقابل ادارات آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان
**********
محسن عمرانی آزاد شد
محسن عمرانی، عصر روز چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ از زندان بوشهر آزاد شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن تبریک آزادی این کنشگر صادق و مقاوم خواهان پایان دادن به پروندهسازیهای امنیتی برای معلمان و کنشگران صنفی و مدنی و آزادی همهی زندانیان صنفی و عقیدتی و سیاسی و معترضان ماههای اخیر و ابطال احکام آنها است.
**********
بیانیه پیرامون بزرگداشت مقام معلم و فراخوان تجمع ۱۹ اردیبهشت
اگرچه آموزش و یادگیری روز و ماه و سال نمیشناسد و تمامی فصل های زندگی هر انسانی را شامل میشود، اما اردیبهشت را میتوان ماه معلمان نامید. ماهی که بهرغم فراموشی عمدی دستگاههای تبلیغاتی حکومتی، با نام و یاد سه تن از تاثیرگزارترین چهرهها در تاریخ آموزش جدید و مبارزات معلمان در کشور مزین شده است.
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمد بهمنبیگی بنیانگذار آموزش عشایری و برنده جایزه یونسکو برای تلاشهایش در این مسیر،
۱۲ اردیبهشت سالروز جان باختن ابوالحسن خانعلی در تجمع اعتراضی معلمان در مقابل مجلس در سال ۱۳۴۰،
۱۹ اردیبهشت زادروز جبار باغچهبان، معلمی پیشرو در جهت حمایت از حقوق معلمان و توسعه آموزش در کشور و بنیانگذار تئاتر کودکان، آموزش ناشنوایان و... .
هر یک از این معلمان عالمانه و عاشقانه، زندگی کوتاه یا بلند خود را به تلاش برای رشد و اعتلای فرزندان این سرزمین اختصاص دادند و آگاهانه دریافته بودند تنها «انسان» است که میتواند و باید محور و هدف هرگونه تعلیم و تربیت قرار گیرد؛ فارغ از تعلق داشتن به هر دین، مذهب، قومیت، جنسیت، زبان، نژاد، محل سکونت و... .
این معلمان هریک به گونهای براساس موقعیت تاریخی و جغرافیایی که در آن قرار گرفته بودند، تلاش برای رفع کاستیهای جامعه خود را سازمان دادند. داشتن حق برابر در برخورداری از آموزش مناسب شاید همان انگیزهای بود که آنان را به تلاش برای بردن آموزش در میان عشایر، به دورافتادهترین نقاط یا کودکان ناشنوا، سوق داد. بیتوجهی به نقش محوری معلمان در آموزش و ضرورت برخورداری آنان از رفاهی نسبی نیز انگیزهای شد برای تلاشهایی فردی یا جمعی توسط این معلمان و ادامه دهندگان راهشان در دورههای مختلف و البته تقابل متحجران، چه در زیر نقاب دفاع از دین و مذهب، چه صاحبان قدرتی که آموزش را تنها در راستای پرورش افراد مطیع در برابر سیطره آنان میخواستند یا ترکیبی از هردو. روندی که نه تنها تکفیر افرادی چون رشدیه و بیبیخانم استرآبادیها را به دنبال داشت، بلکه همدستان قدرتطلب آنان را در دفاع از نظم و امنیت سلطهجویان، به زندانی کردن، تبعید و حتی شدیدترین اقدامات سرکوبگرانه - کشتن و اعدام- معلمان، در دورههای مختلف، راه داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره تمامی معلمانی که در راستای رشد و توسعه آموزش در این سرزمین به هر شکل کوشیدهاند اعلام میدارد هرچند با توجه به ناتوانی اشغالکنندگان پستهای مدیریتی در نظام آموزشی در ذیل ناکارآمدی کل نظام اجرایی و ضدیت کل حاکمیت با اندیشه و آموزش مدرن، امید به رخ دادن کمترین تغییر مثبت را از بین برده، اما همچنان پیگیر مطالبات انباشته معلمان (شاغل و بازنشسته) و حقوق دانشآموزان به همه روشهای ممکن و مدنی همچون گذشته هست.
انواع مطالبات معیشتی معلمان از جمله -اجرای دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری برای شاغل و بازنشسته،
- اجرای رتبهبندی معلمان مطابق مصوبه اولیه،...
- بازگشت به اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی،
- تامین آموزش با کیفیت و امنیت مدارس به ویژه برای دختران دانشآموز، ...
را خواهانیم.
اما به این باور نیز رسیدهایم که بدون بازنگری انتقادی و عمیق در
- مبانی فکری و سیاسی ایدئولوژی حاکم،
- بدون باز اندیشی انتقادی و عمیق در شیوههای حکمرانی و اداره مدارس،
- بدون رهاسازی مدرسه و نظام آموزشی از سیطره ایدئولوژی تمامیت خواه حاکم، که آموزش را از سرشت طبیعی خود تهی نموده است،
- بدون پذیرش تفاوتهای فردی، فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان
- بدون برطرف نمودن تمرکزگرایی شدید موجود در نظام آموزشی که همراه با ایدئولوژی تمامیتخواه و اقتدارگرا، فضای مدرسه را با خفقان، رخوت و بیانگیزگی و تهی شدن از انرژیهای عاطفی و فرهنگی پر کرده و جایی برای نقش آفرینی معلمان و دانشآموزان در فرایند آموزش باقی نگذاشته،
- بدون تغییرات بنیادی در سازوکارهای موجود و شکست خورده اداره مدرسه که با اعمال عریان قدرت و استفاده از تکنیکهای سلطه جویانه عجین شده،
هدف نظام آموزشی را نه تربیت شهروند که تربیت سربازانی همسو با القائات تنگنظرانه ایدئولوژی تمامیت خواهان میداند،
آموزش در کشور راه به جایی نخواهد برد؛ به جای رسیدن به دانشآموز «تراز» و رساندن به «حیات طیبه»، از برهوت بی معنایی و ضدیت با ارزشهای مطلوبش سر در میآورد.
نهاد مدرسه نیازمند درک انسانهاست. درک اینکه دانشآموزان پیشینههای اجتماعی و فرهنگی متفاوت، ترجیحات و سبک های یادگیری، هوشهای چندگانه و مسیرهای زندگی گوناگون و علایق و نیازهای مختلف دارند.
نادیده گرفتن این تفاوت های فرهنگی و فردی و به اجبار گنجاندن همه دانش آموزان در قالب ها و ساختارهای همگن ساز، نه تنها انگیزه و رغبت دانش آموزان برای یادگیری را نابود میکند، بلکه آنها را به مقاومت فعالانه علیه برنامه درسی سوق می دهد.
آنچه در خیزش اجتماعی اخیر در مدارس و خیابانها دیده شد، شکست کامل الگویی بود که بیاعتنا به تحولات عمیق در عرصه واقعیتهای اجتماعی می کوشد تا ایدهآلهای غیرواقعبینانه خود را در نظام آموزشی محقق نماید.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن بزرگداشت مقام معلم از همکاران خود در سراسر کشور دعوت میکند تا
در روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
از ساعت ۱۰ تا ۱۲،
همراه با گرامیداشت یاد و خاطره تمامی تلاشگران عرصه آموزش کشور، اعتراض خود نسبت به
- بیتوجهی آشکار به جایگاه علم و معلمان
- حذف عملی اصل ۳۰ قانون اساسی،
- تشدید القائات ایدئولوژیک در کتابهای درسی،
- عدم اجرای درست قانون رتبهبندی و تبدیل آن از یک عامل تشویق معلمان به ابزاری برای مطیع کردن آنان،
- انتظار بیش از یک دهه برای همسانسازی حقوق بازنشستگان،
- عدم اجرای همین قانون نیمبند رتبهبندی برای بازنشستگان سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱،
- ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز
- ۰۰۰
اعلام نمایند.
زمان: سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲
ساعت ۱۰ تا ۱۲
مکان:
تهران: مقابل مجلس
مراکز استان: مقابل ادارات کل آموزش و پرورش
شهرستانها: مقابل ادارات آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
**********
پیام اسماعیل عبدی، به مناسبت روز ملی معلم و روز جهانی کارگر
بهنام خداوند جان و خرد
ملت شریف ایران!
درود برشما
امسال هشتمین سال است که روز اول ماه می و روز معلم را از پشت میلههای زندان به همکاران گرانقدر و کارگران عزیز کشورم شادباش میگویم، تقارن روز معلم و کارگر، اتفاقی است که با شهادت دکترخانعلی، معلم معترض، از سال ۱۳۴۰ اتفاق افتاد، گویی ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادند تا به این دو گروه زحمتکش و ستمدیده، این پیام را برساند که سرنوشت مشترکی دارند.
در شرایطی که عموم مردم ایران، خصوصا معلمان و کارگران در بحران شدید معیشتی قرار دارند و توسن سرکش تورم، عنان اختیار بریده و فریاد دادخواهان گوش فلک دریده، گویی هیچ گوشی را ارادهی شنیدن نیست و هیچ دستی را یارای دست گرفتن نیست.
سالیان مدیدی است که این دو قشر تلاشگر، به مدنیترین شکل ممکن خواستههای قانونی خود، اعم از دستمزد شایسته، رعایت اصل ۲۶، ۲۷ و ۳۰قانون اساسی و رعایت مقاولههای جهانی در مورد حقوق کارگران (که ایران به آن پیوسته و ملزم به اجرای آن است) را به اطلاع مسئولان رساندهاند، اما هیچگاه بهاندازهی مبارزات مدنی خود، نتوانستهاند به حقوق قانونی خود دست پیدا کنند.
مسئولان باید این نکته را به خوبی درک کنند که وقتی با اعتراضات مدنی (که کمبودها را به آنها نشان میدهد) برخورد غیرقانونی و خشن صورت گیرد و به هیچ کدام ازین خواستهها وقعی نهاده نشود، نتیجهی آن را در اعتراضات گسترده خیابانی خواهند دید، متولیان امر باید این نکتهی مهم را دریابند که شهروندان این کشور صرفا خواستههای طبیعی و قانونی خود را طلب میکنند و سزای آنکه جویای حق است، داغ و درفش نیست.
بار دیگر، همراه با فعالان صنفی و مدنی، دلسوزانه و معلمانه هشدار میدهم:
احکام قضایی و سرکوب، مانع حقطلبی مردم نخواهد شد، بیتوجهی به خواستههای معیشتی، و اصل آزادی درجنبههای مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و نادیده انگاری مردم شریف ایران، نهتنها به عقبنشینی فعالان منجر نمیشود، بلکه طغیان اجتماعی و عصیان عمومی را در پی خواهد داشت.
اسماعیل عبدی/ دهم اردیبهشت چهارصدو دو/ زندان کچویی کرج
**********
ماموران امنیتی با یورش به خانه محمد حبیبی، جمعی از معلمین و فعالین کارگری را بازداشت کردند
ماموران امنیتی با یورش به خانه محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، جمعی از معلمین و فعالین کارگری را بازداشت کردند
روز جمعه، هشتم اردیبهشت ماموران امنیتی با یورش به خانه محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، تعدادی از معلمان حاضر در این دیدار و نیز تعدادی از فعالان صنفی و مدنی مدافع حقوق کارگران را با خشونت بازداشت کردند.
در جریان این بازداشت یکی از خانمها معلم دچار حمله قلبی شد و در بیمارستان بستری گردیده است.
ریحانه انصارینژاد، عسل محمدی، هیراد پیربداقی، آنیشا اسدالهی، سروناز احمدی، کامیار فکور، حسن ابراهیمی، ژاله روحزاد و الدوز هاشمی تعدادی از فعالینی هستند که به دست ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شدهاند.
به زودی خبرهای تکمیلی در این خصوص اعلام میشود
**********
انتقامگیری و سرکوب جنبش معلمان ادامه دارد
برای مشاهدۀ تصاویر و کلیپ ها و مطالب شورای هماهنگی
اینجا کلیک کنید.
با توجه به فرا رسیدن روز کارگر و روز معلم روند سرکوب فعالین صنفی معلمان شدت بیشتری به خود گرفته است.
بنا به اخبار و اسناد رسیده به کانون صنفی معلمان استان بوشهر ، چهار نفر از اعضای هیات مدیره این کانون به دادگاه انقلاب بوشهر فراخوانده شدند.
محمود ملاکی، اصغر حاجب، عبدالرضا امانی فر، محسن عمرانی
تاریخ جلسه دادگاه اعضای هیات مدیره این کانون یکم خردادماه تعیین گردیده است.
اردیبهشت سال ۱۴۰۱اعضای این کانون بصورت سریالی توسط پلیس امنیت ، اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات کشوری، دستگیر و بعد از چند هفته بازداشت با قید وثیقه بطور موقت آزاد شدند. شاکی این پرونده اطلاعات کشوری میباشد و سرنوشت دیکر پروندهها نامعلوم میباشد
لازم به یادآوری است در زمستان ۱۴۰۱هیات رسیدگی به تخلفات اداری آقای محمود ملاکی را بطور دائم از کار اخراج و آقای محسن عمرانی را محکوم به کسر یک سوم حقوق نمودند.
**********
بیانیه لزوم تشکیل کمیتههای مردمی برای حفاظت از دانش آموزآن
مدارس در برابر حملات شیمیایی و زنجیره ی انسانی در اطراف مدارس
شش ماه از جنایت حملات شیمیایی مداوم به مدارس غالبا دخترانهی کشور میگذرد. با وجود واکنشهای گاه و بیگاه مقامات، این حملات بارها از سوی مردم، والدین، معلمان و نهادهای بینالمللی محکوم شده است و همگی خواهان دستگیری آمران و عاملان این سلسله جنایات هستند در حالی شاهد تداوم این جنایت هستیم که ظن سازمانیافتگی و حمایت هدفمند حکومتی بیش از هر عامل دیگری نمود دارد.
کتمان و توجیهات مسئولین بیکفایت، خاک در چشم حقیقت میپاشد. فرماندهی نیروی انتظامی کشور ناتوان از تامین امنیت کودکان این مرز و بوم است. اما در همان حال اهتمام خود را صرف تهدید زنان آزادیخواه کرده است؛ زنانی که برای انتخاب آزادانهی نوع پوشش خود در برابر فشارها و سرکوب غیرقانونی مقاومت میکنند.
در این شرایط شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران وظیفهی خود میداند برای حفظ جان دانشآموزان، معلمان و کارکنان شریف و زحمتکش مدارس از همهی امکانات و ظرفیتهای عملی خود استفاده کند. پیشنهاد میشود دانشآموزان، خانوادههایشان و معلمان دلسوز، دست در دست هم، آستین بالا زده و کمیتههای حفاظت از دانش آموزان را در مدارس و محلات سازماندهی کنند. اگر آمران و عاملان این جنایات فاجعهآمیز معرفی، محاکمه و مجازات نشوند، معلمان ناگزیر و برای حفظ جان دانشآموزان، کلاسهای درس را در خیابان برگزار کرده و از کمیتههای حفاظت مردمی والدین خواهند خواست که با زنجیره ی انسانی از حریم دانشآموزان در خیابان محافظت کنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، از سربازان و افسران پلیسی که دستشان به خون مردم آلوده نشده و بویی از شرف و انسانیت در وجودشان هست، میخواهد بهجای چشمپوشی از بازداشت عاملان مسمومسازی دختران دانشآموز، به وظیفهی قانونی خود در حفاظت از فرزندان و دانشآموزان این کشور همت گمارند و به جای اتلاف وقت و توان خود در پیگیری منویات غیرقانونی و ناموجه حاکمان، از حریم مدارس محافظت کنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، برای دفاع از جان و روان دانشآموزان ایران خواستار تشکیل هرچه سریعتر کمیتههای مستقل و مردمی حفاظت از مدارس به ابتکار والدین در ارتباط با معلمان و دانش آموزان میباشد.
همان گونه که پیش تر هم گفته ایم : مسئولان بدانند دانش آموزان خط قرمز ما معلمان هستند و هرگونه آسیب به جسم و روان ایشان، اقدامی علیه آیندهی ایران و مردم این سرزمین است. اراده جامعه معلمان بر اصلاح آموزش است. سلامت روانی و جسمی دانشآموزان در محیط امن مدارس از اولویتهای اصلی شورای هماهنگی و فعالین صنفی است و تلاش ما قبل از معیشت معلمان برای ارتقای آموزش کودکان است. از این رو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در صورتی که حملات شیمیایی بلافاصله متوقف نشود و با امرین و عاملین این جنایت هولناک برخورد قضایی عادلانه نشود از تمام پتانسل خود برای مقابله استفاده خواهد کرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، به نمایندگی از معلمان، در خصوص سناریوی مسموميتسازی دانشآموزان سکوت نخواهد کرد و در صورت ادامهی این فاجعهی غیرانسانی در هفته های آتی به همراه معلمان سراسر کشور، در کف خیابانها پاسخ مناسبی به این تفکر غلط و متحجرانه ی مغزهای پوسیده خواهد داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در پایان اعلام میدارد که بیانیههای تکمیلی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در این خصوص به زودی صادر میشود.
**********
رسول بداقی: مسمومیت ذهنی و مسمومیت جسمی
بر کسی پوشیده نیست ارزش انسان در میان سایر حیوانات به روان و اندیشههای اوست، انسان از آن رو به سر حیوانات برتری دارد که دارای روان و اندیشه برتری است و به آسانی تربیت پذیر و ابزارساز است، این توانایی تربیتپذیری را مدیون ذهن خویش است.
بر کسی پوشیده نیست که با تنی بیمار، اما ذهنی سالم به بالاترین دست آوردها میتواند برسد. اما، با تنی سالم ذهن و روانی بیمار هرگز نمیتواند دستاوردی نیکو برای کمک به پیشرفت خود و هم نوعانش داشته باشد.
آزمون روشن و آشکار است که ارزش انسان پیش از آنکه باطن او باشد، به ذهن و مغز اوست، سپس امنیت ذهن مهمتر از امنیت جسم باید باشد، گرچه هر دو ضروری هستند. دست و پا و اعضای بدن نگهبان و پاسبان سر هستند. سر نیز به خاطر اینکه جایگاه ذهن و مغز و اندیشه است ارزشمند می باشد. نیز بر همگان روشن است که بزرگترین مرکز با پرورش اندیشه حوزه وزارتخانهای است به نام آموزش و پرورش و در سطم بالاتر از دانشگاه. اما آموزش و پرورش ایران بیش از چهار دهه است که همواره با دو خطر بزرگ روبرو میباشد.
یک خطر مسمومیت ذهنی و دیگری خطر مسمومیت جسمی، که هر دو به وسیله حاکمان انجام شده است،خطر مسمومیت ذهن دانشآموزان را حاکمان به چند شیوه انجام دادهاند یکی اینکه حاکمان مدرسه و دانشآموزان را ابزار تحکیم قدرت سیاسی خویش ساختهاند، دانشآموزان و معلمان را تبدیل به سیاهی لشکر خود برای مشروعیت بخشیدن به نظام سیاسی خویش کرده اند، دوم تلاش برای تبدیل کردن آنان به انسان های چشم و گوش بسته و رام و ساکت در برابر ستمهایی که بر آنان و همنوعانشان روا داشته میشود.
انسانهایی ترسو بدون توانایی در نقد و اعتراض همچنین فقیر نگه داشتن نظام تعلیم و تربیت و دهها شیوهی استثماری دیگر که در اینجا فرصت بیان آنها نیست.
این خطرات را معلمان و فرهنگیان معترض در قالب شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در طول ۲۲ سال گذشته گوشزد کرده و به خاطر گوش زد این خطرات هزینههای هنگفتی مانند زندان، اخراج ، انفصال از خدمت، محرومیت، تبعید... و نیز پرداخت کرده است.
خطر دومی که در طول چهار دهه گذشته دانشآموزان این سرزمین را تهدید کرد مسمومیت جسمی بوده است که در صد ها مدرسه دخترانه ایران به وسیله نیروهای حکومتی انجام شده و دانشآموزان بسیاری را راهی بیمارستان نمود و تعدادی را به مرگ مبتلا نموده است.
اما پرسش اینجاست که چرا مردم ایران در برخورد با این دو شیوه مسمومیت دو روش متفاوت در پیش گرفتهاند؟
در برابر مسمومیت ذهنی بیتفاوت بوده، اما در برابر مسمومیت جسمی (فیزیکی) واکنش مناسب نشان داده و از فرستادن فرزندان خود به کلاس درس جلوگیری نمودهاند. آیا از دید ما ایرانیان ارزش جسم از ارزش ذهن بیشتر است؟
رسول بداقی- زندان اوین
۱۴۰۲/۰۱/۲۹
**********
پرداخت نشدن هفت ماه حقوق معوقه معلمان خرید خدمات در سیستان و بلوچستان
به گزارش حال وش، معلمان خرید خدمات سیستان و بلوچستان مدت هفت ماه است که از حقوق ماهیانه و بیمه خود بدلیل تخلفات مسئولین استان محروم شدهاند.
به گفته یکی از معلمین به گزارشگر حال وش: «من یکی از ۲،۰۷۰ معلم خرید خدمات سیستان و بلوچستان هستم که قرار بود تبدیل وضعیت بشیم الان هفت ماه است که نه حقوقی گرفتیم نه بیمه هستیم و الان بعد هفت ماه به دلیل تخلف مسئولین استان امور استخدامی کشور و وزارتخانه بخشنامه این استان را لغو کردن در صورتی که در تهران و مشهد معلمین خرید خدمات تعیین تکلیف شدند و کد پرسنلی و حقوق هفت ماه خود را دریافت کردند گرچه که تخلف مسولین بهانهای بیش نیست دلیل این است که جمعههای اعتراضی زاهدان دلیل آن است و دولت و استاندار نظامی با توجه به شرایط ما میخواهد فشاری بر مسجد مکی و مولوی عبدالحمید وارد آورد».
گفتنی است طبق اطلاعات حالوش قرار است که شماری از معلمان برای اعتراض به استاندار و مدیرکل سیستان و بلوچستان مراجعه کنند.
**********
خبر فوری
محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران ( تهران) امروز بعدازظهر با خانواده خود تماس گرفته و از سلامتی خود خبر داده است.
این معلم زندانی در تماس تلفنی به همسر خود خدیجه پاکضمیر گفته که همچنان در انفرادی بند ۲۰۹ بسر میبرد.
محمد حبیبی ۱۹بهمن ۱۴۰۱ پس از ۱۰ ماه حبس آزاد شد و دوباره در تاریخ ۱۶فروردین ۱۴۰۲ در مدرسه بازداشت و هنگام انتقال به زندان در خودروی نیروهای امنیتی ضرب و شتم شد.
همچنان از وضعیت پرونده این فعال صنفی معلمان خبری در دست نیست.
**********
فراخوان فعالین مدنی مهاباد
امروز شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲، دبیرستان دخترانه معروف شافعی و دبیرستان حاج صالح شاطری و دبستان ستایش در مهاباد هدف حملات شیمیایی قرار گرفته و شماری از دانشآموزان مسموم و به مراکز درمانی منتقل شدەاند.
وضعیت تعدادی از این دانشآموزان وخیم است. در همین راستا فعالین مدنی مهاباد از تمامی دانشآموزان این شهر خواستهاند تا روز یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲، به نشانه اعتراض به حملات شیمیایی و همچنین نبود امنیت جانی برای دانشآموزان، تمامی دانشآموزان سطوح مختلف مدارس مهاباد، کلاسهای درس را بایکوت کنند.
**********
بیانیە انجمن صنفی معلمان کوردستان (سنندج- کلاترزان) در محکومیت تداوم مسمومیتسازی در مدارس
مردم شریف و آگاە، اولیای گرامی و معلمان محترم؛
همانگونە کە مستحضرید، قریب بە چهار ماە است کە مدارس دخترانە کشورمان آماج حملات شیمیایی و بیولوژیکی قرار گرفتە و آسیبهای جبرانناپذیری به جسم و روح دانشآموزان، اولیا و معلمان وارد آمده است. هر روزه تعدادی در بیمارستانها بستری میشوند، عدهای در منزل تحت مراقبت دارویی و پزشکی قرار میگیرند، در چند مورد هم شاهد شهادت مظلومانە فرزندانمان بودەایم. اکنون بسیاری از دختران معصوم این مملکت دچار "مدرسههراسی" شده و با هزاران ترس و تردید قدم در راه مدرسه مینهند.
متاسفانه مدارس کردستان نیز از این یورش در امان نبوده و در این مدت بارها مورد هدف این حملات قرار گرفتە و همچنان ادامه دارد. در مقابل، اما مسئولان کشوری و استانی نە تنها اقدامی جدی برای جلوگیری از این حملات انجام نداده، بلکە از شفافسازی و دادن پاسخی قانع کنندە جهت آرامش و تنویر اذهان عمومی جامعە طفرە میروند. برخی از مسولان دشمن(!!) را عامل این حملات میدانند، برخی به شیطنت و بازیگوشی دانشآموزان نسبتش میدهند و یک نماینده بیمقدار مجلس هم انگشت اتهام به سوی معلمان دراز میکند (معلمانی که خود قربانی این خشونت و ترور هستند).
اکنون که این مسئله به یک کلاف سردرگم تبدیل شده و بیآنکه هیچکس مسولیت آن را بپذیرد عنانگسیخته به پیش میتازد، چند پرسش مطرح میشود به امید آنکه مخاطبان آن به فراخور مسئوُلیتی که دارند پاسخی شفاف و شایسته ارائه بدهند:
۱- آیا تنبیه، ترساندن و محرومیت دختران از تحصیل و حضور در اجتماع، جزئی از رویکرد جدید حکمرانی حاکمان است یا برنامه یک اقلیت خاص و تندرو در داخل ساختار قدرت و یا اساسا طرح و نقشه مجموعهای خارج از این ساختار است؟
۲- در حالی که "امنیت" جزء امور حاکمیتی است و هر ساله بخش عظیمی از بودجه مملکت صرف نهادهای متولی امنیت میشود، چرا متولیان امر در طول چند ماه نتوانستهاند عاملین حملات شیمیایی به مدارس را شناسایی کنند (آنهم در مکانهای مشخص، مسقف و محدودی که اتفاقا به تجهیزات نظارتی هم مجهز هستند) ؟
۳- شورای تامین استان - که در خصوص اعتراضهای قانونیِ نهادهای صنفی و مدنی سریعا تشکیل جلسه داده و موضعگیری و برخورد میکند - در این مورد چه پیگیریها، مصوبات و اقداماتی داشته است؟ آن را رسانهای کند.
۴- مسئولان آموزش و پرورش کردستان که در ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ با بستن درهای ورودی ادارهکل و با گسیل نیروهای نظامی و امنیتی تجمع مسالمتآمیز معلمان به مسمومسازی دانشآموزان را با گاز اشکآور، باتوم، گلوله ساچمهای، فحاشی و دستگیری و زندانی نمودن معلمان پاسخ دادند خود برای جلوگیری از تکرار حملات شیمیایی به مدارس و بهبود و بازتوانی قربانیان این حوادث چه اقدامی انجام دادهاند؟
انجمن صنفی معلمان سنندج-کلاترزان، ضمن محکومیت حملات بیولوژیکی به مدارس سراسر کشور و از جمله کوردستان، حاکمیت را مسئول اصلی این تراژدی میداند و مجددا تاکید مینماید که دانشآموزان خطقرمز جامعە فرهنگیان هستند و این را برنمیتابند که هر روز جانیان، داعشوار، به جسم و جان دختران حمله کنند و مدارس را به میدان جنگ تبدیل کنند. لذا این انجمن خواهان آنست کە در سریعترین زمان ممکن، مسئولان امر و در راس آنها شورای تامین استان و مسئولان آموزش و پرورش، ضمن جلوگیری از تکرار چنین فجایعی، عاملان این جنایت را بە مردم معرفی و مورد محاکمە قرار دهند. در صورت تداوم بیتوجهیها به این خواسته بحق، جامعه معلمی و دانشآموزی و خانوادههای آنها حق دارند به هر شیوه قانونی که خود تشخیص دهند از سلامت خود و کیان مدرسه دفاع کنند.
**********
جانباختن یک معلم سوختبر در شهرستان سرباز
یک معلم سوختبر پس از ۹ روز تحمل درد ناشی از سوختگی در شهرستان سرباز جانش را از دست داد.
بنابه گزارش منتشرشده روز دوشنبه ٢١ فروردینماه ۱۴۰۲، یک معلم که بدلیل مشکلات اقتصادی مجبور به روی آوردن به کار سوختبری شده بود پس از تحمل ٩ روز مجروحیت بر اثر سوختگی در بیمارستانی در شهر زاهدان جان باخت. هویت این شهروند بلوچستانی، `اخترعلی تقوی”، ۴۵ ساله فرزند آخرداد و اهل روستای کوهمیتگ از توابع شهرستان سرباز عنوان شده است. بر اساس این گزارش، وی روز ۱۲ فروردین ماه ۱۴۰۲، بدنبال آتش گرفتن خودرو حامل بنزین در منطقه مرزی ریمدان از توابع شهرستان دشتیاری مجروح شده بود. بدنبال این حادثه، اخترعلی ابتدا به بیمارستان امام علی چابهار منتقل شده و سپس بدلیل وخامت حال وی به بیمارستانی در زاهدان منتقل شده بود.
**********
هیئت نظارت بر مطبوعات و درخواست سکوت در مقابل مسمومیت ها
برای مشاهدۀ تصویر
اینجا کلیک کنید.
هیئت نظارت بر مطبوعات طی ابلاغیهای از اصحاب رسانه خواست تا اخبار مربوط به مسمومیت دانشآموزان را منتشر نکنند
برخی از فعالان رسانه، ابلاغیهی دبیرخانهی هیئت نظارت بر مطبوعات را منتشر کردهاند که از مدیران رسانهها خواسته:
«از انتشار اخبار ادعای مسمومیتهای جدید در مدارس» اکیداً خودداری کنند.
این درخواست، مخالف ماده ۴ قانون مطبوعات است که سانسور را منع کردهاست.
نکته قابل تامل در این ابلاغیه، استفاده از واژهی «ادعای مسمومیت» است، که نشان میدهد تصمیمگیران، درصدد حاشا کردنِ فاجعه مسمومیت دانشآموزان کشور هستند.
**********
بیانیەی انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویە)
در محکومیت حملەی تروریستی بیولوژیک بە دانشآموزان دختر در سقز و شهرهای دیگر.
بە نام خداوند جان و خرد
مردم آگاە، همکاران فرهیختە، دانشآموزان عزیز:
گستردگی، تداوم وعدم کنترل واشراف نهادهای عریض وطویل امنیتی کشور در جریان مسمویت های سریالی دانش آموزان نشان می دهد کە حملات جنایتکارانەی کودککشی و مسمومیت دانشآموزان بالاخص در مدارس دخترانە، کاملاً سیستماتیک و سازماندهی شدە، در جریان است و عاملان آن از چنان پشتگرمی و حمایتی از سوی آمران برخوردار گشتەاند، کە پس از گذشت پنج ماە از شروع آن، هنوز بدون واهمە- وظاهراً بدون هیچ گونه سرنخی؟!!-بە نقشآفرینی در انجام اعمال رذیلانەی خود، مشغول هستند. آنچنانکە گویی این مسمومیتهای سریالی، پایانی ندارد!
نگاهی گذرا بە شیوەی یکسان این حملات شیمیایی، و در کنار آن توجە بە:
١- گفتەهای غیر منطقی مسئولان بیکفایت ٢- واکنشهای طنزگونەی حاکمیت در قبال جان دانشآموزان و امنیت روانی و جسمی آنان ٣- نحوەی خبر رسانی در رسانەهای حاکمیت ٤- برخوردهای خودسرانە و غیرقانونی نیروهای انتظامی و امنیتی با اولیا دانشآموزان و معلمان و مردم معترض بە این مسمومیتها ٥- سهلانگاری عامدانەی نهادهای مربوطە در شناسایی، مجازات و شناساندن عاملان، آمران و آبشخور فکری این جنایات عظیم و سیستماتیک و بسیاری موارد دیگر، سوالات و ابهامات بسیاری در افکار عمومی ایجاد کردە کە لازم است حاکمیت کە مدعی اشراف اطلاعاتی بر داخل و خارج مرزهاست، برای تنویر افکار عمومی، اقدام بە شفافسازی و پاسخگویی کند. کە در غیر آن، خشم و انزجار عمومی، فراتر و فراگیرتر از قبل، آحاد مردم و حتی قشر خاکستری و بیتفاوت جامعە را هم در بر خواهد گرفت.
انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویە) ضمن محکوم کردن شدید این جنایات
سریالی و گستردە، کە پیامدهای بیولوژیکی و تبعات ویرانگر آن، بدون شک در آیندە خود را نشان خواهد داد، بە نهادهای مدعی و مسئول یادآوری میکند بیتفاوتی در برابر جان شهروندان و دانشآموزان، و سخنان نابخردانە و نسنجیدەی برخی از مسئولان، برخوردهای امنیتی با اولیای دانشآموزان و معترضان بە این جنایات، نە تنها بە حفظ امنیت مدارس و دانشآموزان کمکی نمیکند، بلکە باعث بسترسازی برای امنیت بیشتر بانیان مسمومیتهای سریالی و جانیان خواهد شد. و لذا این انجمن صنفی هشدار میدهد شیوەی فعلی در پاک کردن صورت مسئلە کە همانا ادامەی راە غلط چندین سالە در مستور کردن حقیقت و فریب افکار عمومیست، دیگر کارکرد خود را از دست دادە و تبعات اصرار بر آن، بزودی همەی آنانی را هم کە "در برابر قانون برابرترند!" در بر خواهد گرفت. چرا کە وقتی برای بخشی از جامعە ناامنی ایجاد شود، این ناامنی، به شیوه های متفاوت ومتنوعتر، سایر بخشها را نیز فرا میگیرد.
انجمن صنفی معلمان کوردستان(سقز و زیویه)
٢١ فروردین ١٤٠٢
**********
آزادی سلیمان عبدی از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان-سقز
سلیمان عبدی از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان-سقز که ۲۸ اسفندماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی شهر #سقز بازداشت شده بود، امروز دوشنبه ۲۱ فروردینماه ١۴٠٢ پس از ۲۳ روز بازداشت با تودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی موقتاً و تا زمان پایان مراحل دادرسی از زندان سقز آزاد شد.
**********
سوتِ جیغِ استبداد؛ دست رذل دیکتاتور!
گزارش ویژه خانه فرهنگیان ایران از تجمع امروز معلمان در مقابل وزارت آموزش و پرورش
امروز از ساعت حدود ۹ حدود ۵۰۰ نفر پلیس با ونهای سیاه و سفید و تعداد زیادی لباس شخصی در خیابان محل تجمع حضور داشتند.
برخورد توحش آمیز آنان با معلمان زن و مرد را از پشت پنجره تماشا میکردم و از شدت نفرت و خشم ضربان قلبم بالا رفته بود.
در زیر وقایع این اقدام رذیلانه پلیس و لباس شخصیها را برای شما همکاران گرامی شرح میدهم.
کل جمعیت معلمان بیشتر از ۳۰۰-۲۰۰ نفر نمیشد. البته خیلیها را در خیابانهای اطراف متفرق و یا بازداشت کرده بودند.
در ابتدای کار حدود ۵۰۰ پلیس با لباس سازمانی همزمان سوتهای گوشخراشی مینواختند تا جمعیت پراکنده شود. سوت جیغ استبداد توسط دستان رذل دیکتاتور شاید زنگ پایانِ حکومتی باشد که نه گوش شنوا دارد و نه عقلی برای عاقبت اندیشی!
در مقابل اداره لباس شخصیها با نشان کردن معلمان و ورود در هسته تجمع زنان و مردان را روی زمین میانداختند و کشان کشان به ونها منتقل میکردند. نیروهای متوحش لباس شخصی و پلیس موهای خانمها را میکشیدند و به سوی ونها میبردند.
چندین نفر از آقایان و خانمها را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند که نشان از وضعیت وخیم نظام و ترس آنان از شدت بیشتر اعتراضات جاری باشد.
انتخاب یک فرد امنیتی به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش نشان از تقابل بیشتر و برخوردهای خشنتر با معلمان در آینده را دارد. برخوردی که قطعا به سود حکومت نیست و سرعت این سقوط را بیشتر میکند.
چنین توحشی در مقابل معلمانی که تاکنون به مدنیترین و محترمانه ترین شکل اعتراضات خود را ابراز کردهاند موجب تأسف و ناامیدی بیشتر است و سرافکندگی آن برای سران حکومت و رذالههای لباس شخصی و پلیس ضد مردم میماند. این اقدامات ذلیلانه در برخورد با فرهنگیان کشور را شدیداً محکوم میکنیم و در آینده کنشهای اعتراضی خود را با قوت ادامه خواهیم داد.
تا این لحظه برای خانه فرهنگیان ایران آزادی تمام بازداشتشدگان محرز نشده است. از نزدیکان و دوستان بازداشتشدگان میخواهیم اطلاعات تکمیلی خود را در اختیار ما قرار دهند.
خبر تکمیلی
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) اعلام کرد: معلمان بازداشت شده در مقابل وزارت آموزش و پرورش در تهران، ساعاتی پس از پایان یافتن تجمع امروز ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، آزاد شدند.
**********
فراخوان برای تجمع فرهنگیان در تاریخ پنجشنبه ۱۷ فروردین
گروه پیگیری مطالبات فرهنگیان استان تهران بدینوسیله مواضع خود را در خصوص اقدامات اخیر مسئولین اعم از دولت، نمایندگان مجلس و شخص وزیر آموزش و پرورش در قبال جامعه بزرگ فرهنگیان اعلام میدارد.
اقدامات مجلسنشینان، سازمان برنامه و بودجه و متولیان وزارت آموزش و پرورش در خصوص تصویب و اجرای لایحه رتبهبندی، نه تنها شیرینی و حلاوت تصویب این لایحه را به مرارت تبدیل کرد بلکه باعث خشم و انزجار فرهنگیان نسبت به عملکرد خط مشی گذاران و مسئولین حکومتی گردید.
اکنون به مسئولین تذکر داده و سوال میکنیم شما چگونه به خود اجازه میدهید با فرهنگیان نجیب و شریفی که از حقوق قانونی خود در برخورداری از حقوق حداقل ۸۰ درصد هیأتعلمی چشم پوشی کردند و از ادامه اعتراضات و تجمعات خود دست کشیده و یک بار دیگر به مسئولین اعتماد نمودند، اینگونه رفتار کرده و آنان را موردتوهین و تحقیرهای ناروا قرار دهید؟!!
از کدام برخوردهای توهینآمیزتان با معلمان بگوئیم؟!
از همسانسازی حقوق فرهنگیان بازنشسته و شاغلین طبق قانون مصوب و ۹۰ درصد شاغلین؛ از پرداخت حقوق معلم در آخرین ساعات آخرین روز سال و همزمان با شروع تعطیلی پایان سال آنهم بصورت قسطی؛ از اعمال رتبهبندی، حقهبندی، و خلاف قانون و مغایر با نص صریح قانون با آن سازوکار کذایی که باعث اعتراض قریب به اتفاق همه همکاران خصوصا همکاران باسابقه بالا گردید. یا از عدم پرداخت بیش از شش ماه اضافهکاری و حقالتدریس معلمین؛ یا از عدم بهرهمندی معلمان مظلوم از مفاد قانونی مدیریت خدمات کشوری؛ یا از عدم اعمال فوقالعاده خاص برای معلمان با وجود نص صریح قانون مدیریت خدمات کشوری؛ یا از عدم تصویب و اعمال فوقالعاده ویژه ۵۰ درصد باتوجه بر نص صریح قانون مدیریت خدمات کشوری؛ یا از عدم بهرهمندی معلمین از رفاهیات و خدمات رفاهی براساس مفاد قانون مدیریت خدمات کشوری؛ و آیا پرداخت دیرهنگام حقوق اسفندماه در آخرین ساعات پایان سال مصداق توهین و تحقیر نیست؟!!
چگونه است که حقوق تمام کارمندان دولت و نهادها و...طبق روال همیشه در چند روز قبل از پایان سال به همراه پاداشهای آنچنانی و تمام معوقات و بهرهمندیها و اضافات و.... واریز میشود اما نوبت که به فرهنگیان میرسد با منع قانونی و اشکال در سیستم و بهانههای واهی مواجه میشود!! آیا مسئولین هرگز میتوانند خود را لحظهای به جای معلمی که منتظر واریز حقوق و خرید مایحتاج شب عید برای خانواده خود است تصور کنند؟! این تبعیضها و بیعدالتیهای آشکار و توهینها و تحقیرها را چگونه میتوان تحمل نمود. البته متهم اصلی در این تحقیرها و بیحرمتیها شخص وزیر آ.پ و متولیان امر در وزرات آموزش و پرورش هستند چرا که از قدیم گفتهاند "احترام امامزاده به متولی آن است." حال بر اساس وظایف شرعی و انسانی خود مبنی بر عدم سکوت در مقابل ظلم، در مطالبه حق به همه مسببان این توهین و تحقیرها هشدار میدهیم چنانچه مطالبات ذیل محقق نگردد مجبور به تعطیلی کلاسها و از سرگیری تجمعات خواهیم بود
اهم مطالبات فرهنگیان که باید در اسرع وقت محقق شود:
- پرداخت اضافهکاری شش ماهه همکاران به طور کامل و تمام تا پایان تعطیلات نوروزی و قبل از شروع کلاسها
- اصلاح آئیننامه قانون رتبهبندی بر اساس مولفههای مدرک، سنوات خدمت، ارزشیابی سالانه و ساعات ضمنخدمت، و پرداخت معوقات مرتبط بر آن طبق قانون از ۳۱شهریور ۱۴۰۰
- برخورداری همکاران فرهنگی از پرداختیها و رفاهیات و خدمات رفاهی همچون سایر نهادها و دستگاههای دولتی
- تصویب و اعمال فوقالعاده خاص و فوقالعاده ویژه برای فرهنگیان طبق قانون مدیریت خدمات کشوری
ناگفته نماند که گروه پیگیری مطالبات استان تهران، با بررسی کارشناسی آئیننامه کذایی رتبهبندی اشکالات و خیانتهای آن را استخراج نموده بود و همکاران را از بارگذاری مدارک نهی کرده بود و نسبت به عواقب بارگذاری مدارک هشدار داده بود. لذا طبق در خواست فراوان فرهنگیان، از همکاران فرهنگی باشرف تقاضا میشود جهت جلوگیری از تکرار این بیاحترامیها و حفظ شأن و جایگاه معلم ضمن ورود به مدارس از حضور در کلاسهای درس از تاریخ ۱۴ فروردین خودداری نموده و در تجمع روز پنجشنبه ۱۷ فروردین ساعت ۱۰ صبح در محل وزارت آموزش و پرورش شرکت نمایند.
در ضمن یادآور میشویم مسئولیت تبعات ناشی از این اقدامات برعهده مسئولینی است که برخلاف وعدههای خود عمل نموده و باعث تحقیر و توهین به معلم شدهاند.
تاریخ تجمع: پ نجشنبه ۱۴۰۲/۱/۱۷
زمان: ساعت ۱۰ صبح
مکان: جلوی وزارت آوپ
گروه پیگیری مطالبات صنفی و قانونی فرهنگیان شاغل و بازنشسته استان تهران
**********
بیانیه در محکومیت بازداشت محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران (تهران) و یکی از شاخصترین فعالان صنفی فرهنگیان صبح چهارشنبه ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ در محل تدریس در شهریار توسط نیروهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد.
مدارک و شواهد نشان میدهد که نامبرده توسط چهار نفر از نیروهای وزارت اطلاعات غرب استان تهران در مدرسه و با حکم قضایی بازپرسی شهید مقدسی اوین به اتهام "تبلیغ علیه نظام" و "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" دستگیر و سپس جهت تفتیش منزل به خانه اش ریختند و با فحاشی، تهدید و ضرب و شتم نسبت به ایشان و همسر محترم شان، وی را به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند.
قابل ذکر است که با استناد به قسمت موخر ماده ۴ قانون آئین دادرسی کیفری ورود به حریم خصوصی افراد نباید به گونه ای باشد که به حیثیت اشخاص آسیب وارد شود حال آنکه با ورود به مدرسه به حیثیت شغلی این معلم شریف لطمه وارد شده است. متاسفانه نیروها امنیتی حکومت اسلامی پا را فراتر گذاشته و با یورش به منزل آقای حبیبی موجب سلب آسایش خانوادگی ایشان نیز شدهاند.
ضمنا طبق محتوای اصل ۳۹ قانون اساسی هتک حرمت و حیثیت کسی که به موجب قانون، بازداشت، دستگیر، زندان و یا تبعید میشود به هر صورت ممنوع و مستوجب مجازات است که متاسفانه این مهم توسط نیروهای نادان اطلاعاتی حکومت اسلامی رعایت نشده و مقام قضایی صادر کننده حکم بازداشت آقای حبیبی در قبال رفتار نادرست و عملکرد خلاف قانون اساسی نیروهای امنیتی با نامبرده و خانوادهی محترم ایشان مسئول است و باید به این رفتار متخلفانه نیروهای اطلاعاتی نیز رسیدگی نماید.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن دستگیری و بازداشت این فعال صنفی و کنشگر راستین مطالبات جامعه فرهنگیان، خواهان آزادی هر چه سریعتر ایشان و تمامی مطالبهگران راه آزادی و برابری میباشد.
**********
محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بازداشت شد
صبح امروز در محل تدریس در شهریار به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور با فحاشی و الفاظ رکیک از سوی شعبه دوم بازپرسی شهید مقدسی اوین بازداشت شد.
شاکی محمد حبیبی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است در حالی او امروز بازداشت شد که از آزادی او کمتر از دو ماه سپری نشده است.
خدیجه پاکضمیر، همسر محمد حبیبی در این رابطه عنوان داشت:
«ظهر امروز چهارنفر از ماموران اداره اطلاعات غرب استان تهران با حضور در مدرسه و در دست داشتن حکم بازداشت، همسرم محمد حبیبی را بازداشت و جهت تفتیش خانه به خانه آوردند و با فحاشی و تهدید به ضرب و شتم نسبت به ایشان و بنده وی را به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند.»
**********
تجمع اعتراضی فرهنگیان
تجمع اعتراضی فرهنگیان شهرستان فیروزه خراسان رضوی برای پیگیری مطالبات.
همدان ناحیه دو مدرسه محمود کاظمی
مدرسه فاضل جمی- شهرستان جم- استان بوشهر
تحصن در مدارس بوکان (آذربایجان غربی)
طبق تصویری که به کانال شورا رسیده، معلمان در برخی مدارس بوکان در اعتراض به ناکارامدی رتبهبندی دست به تحصن زدهاند./
دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۲
**********
سلیمان عبدی را آزاد کنید
اعلام تجمع معلمان سقز در اعتراض به تداوم بازداشت غیرقانونی و بیخبری از وضعیت سلیمان عبدی، عضو انجمن صنفی معلمان کردستان
انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویە) اعلام نموده است که در صورت تداوم بازداشت آقای عبدی، روز پنجشنبە مورخ ١٤٠٢٫١٫١٧ ساعت ١٠ تا ١٢ قبل از ظهر در ادارهی آموزش و پرورش شهرستان سقز تجمع اعتراضی برگزار خواهد شد.
**********
سلسله دیدارهای همبستگی و حمایتی دیدار جمعی از فعالان صنفی با خانواده رسول بداقی
روز جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ تعدادی از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران و برخی فعالان صنفی با خانواده رسول بداقی دیدار کرده و همبستگی و همراهی خود با خانواده این معلم زندانی اعلام نمودند.
**************
طومار حمایت از معلمان مطالبهگر گیلان را امضا کنیم
مطالبهگری، حق آحاد جامعه است
روز سه شنبه ١٦ اسفند١٤٠١، معلمان حق طلب گيلان، بنا به فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران همراه با ساير معلمهاى استانهاى ديگر، در اعتراض به حملات شيميايى پى درپى به مدارس و مسموميت سريالى دانش آموزان، دست به تجمع اعتراضى برای حمایت از حریم مدرسه و حفظ جان دانش آموزان زدند.
فرداى روز تجمع (١٧ اسفند١٤٠١) براى وثيقهگذارمحترمِ سه عضو هيئت مديره كانون صنفی فرهنگيان گيلان (عزيز قاسم زاده، محمود صديقى پور و انوش عادلى) ابلاغیهای مبنی بر اینکه وثیقهگذار، موظف است ظرف مدت يك ماه (تا ١٧ فروردين ١٤٠٢) آنها را به شعبه پنجم اجراى احكام معرفى نمايد، صادر شد.
قابل ذکر است که هرسه نفر این عزیزان از اعضاى نيكنام هيئت مديره كانون صنفى فرهنگيان گيلان و مدافع حقوق دانش آموزان و معلمان هستند.
ما امضاكنندگان اين طومار، خواهان آزادى همهی دانش آموزان و معلمان زندانى و مختومه شدن پروندهی همهی معلمان تحت تعقيب به ويژه توقف سريع اجراى حكم سه عضو خوش نام هيئت مديره كانون صنفى فرهنگيان گيلان (انوش عادلى، محمود صديقى پور و عزيزقاسمزاده) هستيم.همچنین اعلام مینماییم در قبال زندانی شدن معلمان و احکام سنگین و پروندهسازی علیه کنشگران صنفی، مسلماً حق دفاع و پیگیری و کنشگری میدانی را برای خود محفوظ نگاه خواهیم داشت.
در صفحهی فرم زیر، میتوانید این طومار را امضا کنید
اینجا کلیک کنید.
**************
معلمان اردبیل با پرواز دادن کبوتران سفید، آزادی معلمان در بند را فریاد زدند!
سخنرانی آقای اصغری در تجمع اعتراضی سراسری هشتم فروردین ماه معلمان و فرهنگیان، برای آزادی معلمان بازداشتی و با به پرواز در آوردن کبوتران سنبل آزادی شعار:«معلم زندانی آزاد باید گردد.» را فریاد زدند!
**************
آخرین وضعیت سیسیل کولر، گروگان فرانسوی در گفتوگو با نوئمی کولر
۳۲۰ روز است از بازداشت سیسیل کولر و ژاک پاری، دو معلم فرانسوی در ایران میگذرد. خواهر سیسل کولر به زمانه میگوید آنها از حق دسترسی به وکیل و خدمات کنسولی محروم هستند.
فروردین و اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱، سلسلهای از بزرگترین اعتراضات و تحصنهای سراسری معلمان در ایران شکل گرفت. معلمها هر هفته برای پیگیری و طرح مطالبات صنفی خود، دست به تحصن زدند و دانشآموزان نیز برای حمایت از معلمان خود، به صف تحصنکنندگان پیوستند. مطالبات معلمان از حق آموزش رایگان، تا آموزش به زبان مادری، حق بیمه، و اجرای قانون مدیریت کشوری در رابطه با رتبهبندی و همسانسازی و آزادی معلمان زندانی بود.
در این میان نیروهای امنیتی سریعا با بازداست گسترده فعالان صنفی معلمان، توانستند تحصنهای اعتراضی معلمان تا حدی مهار کنند و پس از آن سریع به مانند گذشته به سناریوسازیهای امنیتی برای معلمان بازداشت شده پرداختند. یکی از این سناریوسازیها ارتباط با اتهام «همکاری با جاسوسهای فرانسوی» بود. منظور از جاسوسهای فرانسوی، دو عضو انجمن آموزشی و تحصیلی فرانسه به نامهای سیسیل کولر و همسرش ژاک پاری بود که با ویزای توریستی به ایران سفر کرده بودند.
صداوسیمای جمهوری اسلامی با پخش یک مستند، تلاش کرد برخی چهرههای سرشناس فعال حقوق معلمان مانند اسکندر (سوران) لطفی، مسعود نیکخواه، شعبان محمدی، رسول بداقی و محمد حبیبی و رضا شهابی، از فعالان صنفی سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد تهران را که با آنها دیدار کرده بود به «ارتباط با نیروهای خارجی» متهم کند. خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسدران زیر در گزارشی سیسیل کولر و ژاک پاری رابه تلاش برای «سازماندهی آشوب» و «بینظمی» متهم کرد.
خواهر سیسیل کوبرمیگوید طی ۱۱ ماهی که از بازداشت خواهرش میگذرد، او تنها دو بار توانسته با پدر و مادر تماس تلفنی داشته باشد.
دولت فرانسه سیسیل کولر و ژاک پاری را «گروگانهای دولتی» معرفی کرده است. این دو شهروند فرانسوی اکنون ۳۲۰ روز است که در ایران زندانی هستند.
به گفته نوئمی کولر فرانسه و ایران معاهدات بینالمللی امضا کرده و هر دو کشور تحت قوانین بینالمللی هستند، با این حال اساسیترین حقوق خواهر او و همسرش رعایت نمیشود.
گفتوگو با نوئمی کولر
از آخرین وضعیت سیسیل کوهلر و ژاک پاریس در زندان چه میدانید؟ آیا آنها با خانواده در این مدت ارتباط و تماس داشتهاند؟
نوئمی کولر: پس از دستگیری آنها در اردیبهشت ماه (۱۴۰۱)، ما هیچ خبری از آنها دریافت نمیکردیم. حتی نمیدانستیم آنها در کجا نگهداری میشوند. تمام درخواستهایمان برای بازدید از طریق کنسولگری در آخرین لحظه رد یا لغو شد. اولین نشانهای که مبنی بر زنده بوده آنها در عرض پنج ماه از آنها گرفتیم، این ویدیوی وحشتناک اعتراف دروغین بود.
پس از این، تصمیم گرفتیم کمیته حمایتی ایجاد کنیم و با رسانهها حرف بزنیم. ۲۲ نوامبر (۲۰۲۲) یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کردیم. روز بعد، سیسیل و ژاک اولین و تاکنون تنها ملاقات کنسولی خود را داشتند. اکنون میدانیم که آنها در بند ۲۰۹ زندان اوین هستند و هر دو چندین ماه را در سلول انفرادی گذراندهاند.
خواهرم تا الان فقط دو بار با پدر و مادرم تماس تلفنی داشته است. او در هر دو تماس تحت نظر بود و نمیتوانست آزادانه صحبت کند. در مورد شرایط بازداشت او اطلاعات بسیار کمی داریم. ما میدانیم که او اکنون چند هم سلولی دارد، اما آنها همیشه تغییر میکنند. او فقط میتواند هفتهای سه بار از سلولاش به حیاط زندان (هواخوری) برود. او همچنین از ژاک بیخبر است و از این موضوع رنج میبرد. خواهرم در بیش از ۱۰ ماه بازداشت تنها یک کتاب برای خواندن داشت...
پرونده آنها تاکنون چگونه پیش رفته است؟ آیا به وکیل و خدمات کنسولی فرانسه دسترسی داشتهاند؟
به دست آوردن اطلاعات دقیق بسیار سخت است، زیرا خواهرم و همسرش تا کنون فقط یک بار ملاقات کنسولی داشتهاند، آن هم چهار ماه پیش. وکلای مستقلی که ما برای آنها استخدام کردیم به آنها و پروندهشان دسترسی ندارند. ما نمیدانیم اتهامات مطرح شده علیه آنها دقیقا چیست. ما در مورد دادگاهی که احتمالا قرار است برگزار شود، هیجی نمیدانیم و به نظر میرسد وضعیت کاملا بلاتکلیف و متوقف شده است.
سرویسهای کنسولی فرانسه تمام تلاش خود را میکنند تا کالاهایی را که ما ارسال میکنیم به دست آنها برسانند و بازدیدهای کنسولی را دریافت کنند، اما موفق نشدند. آخرین بازدید کنسولی برنامهریزی شده بار دیگر در آخرین لحظه لغو شد. به نظر میرسد سیسیل و ژاک کاملاً از دنیای بیرون جدا شدهاند. پس از گذشت تقریباً یک سال و با وجود چنین محرومیتهای اجتماعی و مادی، به شدت نگران سلامتی آنها هستیم. آنها باید بدون تاخیر آزاد شوند.
دولت فرانسه برای آزادی آنها تاکنون چه اقدامهایی انجام داده است؟
دولت فرانسه دیپلماسی گروگانگیری شهروندان فرانسوی توسط ایران را محکوم کرده است. آنها به ما اطمینان دادند که برای آزادی همه گروگانهای فرانسوی در ایران کاملا بسیج شدهاند. امیدواریم تا زمانی که عزیزانمان به خانه برگردند حداکثر تلاش خود را انجام دهند. به عنوان خانواده، ما به خوبی توسط مقامات فرانسوی حمایت شدهایم و بهصورت منظم با آنها تماس داریم.
آیا سیسیل و ژاک در مدت زمان بازداشت مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفتهاند؟
آنها چندین ماه را در حبس انفرادی گذراندند. به اعترافات دروغین در برابر تلویزیون دولتی ایران مجبورشان کردند و تحت فشار روحی و روانی شدید هستند. اطلاعات چندان درستی در مورد وضعیت بازداشتشان نداریم، اما شهادت گروگانهای سابق و بازداشتیها هم چندان دلگرم کننده نیست.
**************
بیانیه به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲ خورشیدی
سالمان نو شد و غمهایمان کهنه؛ تکرار اینکه «مردگان امسال عاشقترین زندهگان بودند»، ذهنمان را تسکین خواهد داد تا شاید سالی نو و بهاری نو را در ادامه راهی که آغاز کردهایم تجربه کنیم.
یاد باد آن جاویدنامانی که به احترام زن به پابرجایی زندگی و شکوه آزادی ایستاده. جان دادند و داغ نبودنشان در شروع سال جدید همچنان بر آنان که پرچم آزادیخواهی برافراشتهاند سرد نشده است. امسال را در حالی به پایان رساندیم که این باور در وجود تکتکمان تقویت شد که دیگر استبداد توان ایستادگی در برابر قدرت بیقدرتان را ندارد و راه باریک آزادی قابلگذرتر از همیشه است. در این سال پرشُکوه و شِکوِه، معلمان ایران نیز مانند همیشه از خیابانها کنار نکشیدند و با پیوند مطالبات صنفی خود با مطالبات اجتماعی، دوشادوش تمام راد مردان و زنان ایران خواهان رقم خوردن تغییرات به نفع مردم ایران بودند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، به نمایندگی از کانونها و انجمنهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز همدلی با خانوادههای داغدار و آسیبدیدگان خیزش تحولخواهی یادآوری میکند، چون سالهای گذشته علاوه بر همراهی با خواست اجتماعی و همگانی مردم جهت ایجاد تغییرات اساسی در رویکرد حاکمیت موارد زیر را نیز در دستور کار خود قرار میدهد.
۱- با توجه به اجرای ناقص و سلیقهای قانون رتبهبندی، عدم اجرای همسان سازی حقوق بازنشستگان، تورم شدید و خط فقر اعلام شده، همچنان حق اعتراض را برای خود قائل هستیم و کوتاه نخواهیم آمد.
۲- با توجه به برخوردهای غیرقانونی و مخدوش هیاتهای تخلفات اداری و سختگیریهایی هدفمند و مهندسی شده برای حذف و محروم کردن برخی از فعالین صنفی از مزایای رتبهبندی همچنان بر اجرای صحیح قانون و مشمول بودن تمام همکاران و بازنگری بر این تصمیم تنگ نظرانه تاکید دارد.
۳- زندان، اخراج، انفصال، تبعید و گشودن پروندههای قضایی برای فعالین صنفی معلمان، لحظهای شک و تردید را در اذهان آگاه معلمان ایجاد نخواهد کرد و مطالبهگری معلمان که بدون شک آغاز همهگیری اعتراضات عمومی و عادیسازی خیابان بوده، همچنان ادامه خواهد داشت. حضور معلمان و دانشآموزان در کنار یکدیگر نویدبخش روزهایی پر از آگاهی خواهد بود. روزهایی که سرود آزادی را هر روز در مدرسه رهایی زمزمه کنیم. به امید روزی که معلم و دانشآموز پرچم صلح و دوستی را بر فراز دستان خود به اهتزار در آورند و با آرامش خیال یاد بدهند و یاد بگیرند.
۴- به حاکمیت هشدار داده در صورت برآورده نشدن مطالبات حداقلی خود، خیابان همچنان میعادگاه معلمان خواهد بود و خود را برای اردیبهشت ۱۴۰۲ مهیا خواهیم ساخت.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
___________________________
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب سال گذشته
اینجا کلیک کنید.