اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا-انتاریو به موج جهانی و گستردۀ محکوم کردن اعدام ها ملحق شد
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا-انتاریو به موج جهانی و گستردهی محکوم کردن اعدام دو جوان در ایران، که به دنبال اعتراضات سراسری مرتبط با قتل ژینا مهسا امینی به دار آویخته شدند، ملحق میشود.
اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا-انتاریو ، شوک و نگرانی عمیق خود از مرگ مجیدرضا رهنورد و محسن شکاری، معترضانی که در پی محاکمههای ساختگی و ناعادلانه اعدام شدند، را ابراز نموده و آنرا بشدت محکوم میکند.
به گفتهی متحدان ما در جنبش کارگری ایران، از زمان شروع اعتراضات، کمتر از سه ماه پیش، هزاران نفر دستگیر و متهم شدهاند و بیشتر از ۵۰۰ نفر از جمله ۶۰ کودک به قتل رسیدهاند.
با توجه به اینکه درحال حاضر حدود ۳۰ نفر در ارتباط با اعتراضات اخیر، در معرض خطر اعدام قرار دارند و احتمالاً تعداد زیادی از دیگر جوانان بازداشت شده، با همین حکم روبرو هستند، اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا-انتاریو، از دولت ایران خواسته است که اجرای تمامی اعدامهای مرتبط با اعتراضات اخیر را فوراً متوقف کند.
فرید پرتوی، رئیس کمیته همبستگی بینالمللی اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا-انتاریو: "خبر اعدامها و همچنین بازداشتشدگانی که بر اثر شکنجه جان خود را از دست دادهاند، برای مردم ما در ایران و همه ما بسیار آزاردهنده، دردناک و خشمبرانگیز است. خشونت و ایجاد وحشت و ترور علیه معترضان کاملاً ظالمانه است و باید همراه با هرگونه حکم اعدام علیه زندانیان سیاسی و ملیتها و گروههای تحتستم در سراسر کشور فورا متوقف گردد. ما با مجازات اعدام مخالفیم و معتقدیم که باید درهمه جای دنیا لغو شود".
نسترن یداللهی، عضو هیئت اجرایی اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا-انتاریو: "افرادی که برای حقوق انسانی خود و دستیابی به حق تعیین سرنوشت اعتراض میکنند، نباید با مجازات اعدام یا زندان مواجه شوند. نظام زندان مبتنی بر سیستم مردسالار و سرمایهداری است که برای ساکت کردن و کنترل محروم شدگان، به فقرکشیده شدگان و کسانی که جسورانه علیه بیعدالتیهای تحمیلی و اعمال شده توسط حاکمیت و همهی دستگاههای آن صحبت میکنند، در نطر گرفته شده است. این نظامهای مجازاتی منسوخ شده باید در همه جا ملغی شوند."
فِرد هان، رئیس اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا-انتاریو: «ما همواره با جنبش کارگری و مردم ایران، که برای داشتن اعتراضات مسالمتآمیز برحق خود، حق تشکلیابی و آزادی بیان تلاش میکنند، اعلام همبستگی میکنیم. ما همچنین از دولت ایران میخواهیم که به حق ابراز آزادانهی مطالبات مردم بدون ترس از چنین انتقامجوییهای وحشتناکی، احترام بگذارد."
***********
بیانیه در محکومیت اعدام محسن شکاری
بهنام خداوند جان و خرد
معلمان عزیز و مردم شریف ایران:
متاسفانه همانگونه که باخبرید در یک اقدام عجولانه، بدون دادرسی عادلانه و انجام تشریفات قضایی، از جمله ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی، یکی از جوانان معترض ایرانی محسن شکاری اعدام شد. جوانی که حتی با مجرم دانستن او حداکثر باید به حبس درجه شش محکوم میشد و آنچه که بنا بر اظهارات رسمی، او بدان مرتکب شده بود، نهایتا بین سه ماه تا یک سال حبس داشت. متاسفانه بدون اعلام قبلی ناگهان در ۱۷ آذر با برپا کردن چوبه دار به زندگی این جوان ۲۳ ساله پایان دادند.
محسن شکاری و هزاران جوان چون او که در سراسر عمر خود تنها تجربه کار و مشقت و تلخی و بیپولی و بیکاری را از سر گذراندهاند، قربانی فساد مدیریتی، ناکار آمدی و اختلاسها و غارتگریهای سردمدارانی شدند که با نادیده گرفتن شکاف گسترده میان زندگیِ افسانهای خود و نزدیکانشان و فقر فزایندهی عمومی، با بیرحمی و بیوجدانی تمام، پاسخ کمترین طغیان این جوانان به جان آمده را مهیا کردن چوبههای دار برای آنها میدانند. تصور باطل آنها این است که این چوبههای دار برای بی گناهان، راه نجات غارتگران را تسهیل می کند و با زهر چشم گرفتن از هر معترضی و نشان دادن عاقبت معترضان، آنان را وادار می.کند تا دیگر به شیوه حکمرانی نالایق و غیر شایسته کنونی، معترض نشوند.
حاکمان ایران عامدانه اصرار دارند نه تنها معترضان را در خیابانها به گلوله ببندند بلکه اصرار بیشتری میورزند تا سلاح قانون را هم از کار بیندازند و برای ایجاد ارعاب، احکامی را صادر کنند که با بدیهیترین اصول آیین دادرسی در تعارض باشد.
وقتی پای جان کسی در میان باشد، چگونه میتوان با این سرعت و شداد و غلاظ، برای پایان دادن به زندگی انسانی، اینگونه به منتهای شتاب روی آورد؟
سرنوشت دو محسن در دو حکومت در مقام مقایسه بسیار میتواند درس آموز باشد که ما اکنون پس از چهار دهه از انقلاب به چه سقوط قضایی تنزل کرده ایم. محسن مخملباف در ۲۲ مرداد ۱۳۵۳ به اتهام حمله با چاقو به پلیس و مضروب و مجروح نمودن مامور دولت در حین انجام وظیفه به منظور خلع سلاح٫ ساختن کوکتل مولوتف و توهین به مقام سلطنت دستگیر شد و نهایتا به ۵ سال حبس محکوم گردید و محسن شکاری در سوم مهر ۱۴۰۱ به اتهام بستن خیابان و مجروح کردن سطحی یک بسیجی دستگیر شد و بدون داشتن وکیل انتخابی و طی یک دادرسی ناعادلانه و مغایر با تمام قوانین دادرسی داخلی و بین المللی در طی ۷۵ روز حکم اعدام او در مرحله بدوی و تجدید نظر و دیوان تایید و به مرحله اجرا در آمد.
به راستی این جوانان به ستوه آمده چه گناهی کردهاند که تاوان خطاها و غارتگریهای سردمداران ما هم باید جان آنها باشد، نه تغییر مشی و شیوههای نادرست و مغایر با منافع ملی؟
آیا تا کنون عزمی و ارادهای در حاکمیت دیده شده که صدای صدها اندیشمند و روشنفکر مصلح این سرزمین از نویسنده تا شاعر، از اقتصاددان تا جامعه شناس از حقوقدان تا روانشناس و از معلم تا استاد دانشگاه و دانشجو و کارگر و دیگر اقشار این کشور را بشنود و در مدیریت کلان، سهمی برای آن ایدهها قائل باشد؟
استفاده از قوه قهریه و دستگیری و سرکوب منتقدان از خیابان تا زندان و اینک برپایی چوبه دار برای معترضانی که گناه بیلیاقتی حکمرانی نامطلوب، سهم آنها را از زندگی مشقتبار و یاسآلود تا بدانجا رسانیده که نهایتا طناب داری بر گردن آنها آویخته شود، چگونه میتواند راه حل مناسبی برای ابر بحرانهای متعدد حاکم بر این سرزمین باشد؟
آیا بعد از این همه فاجعهی متعدد و داغدار شدن خانوادههای بسیار در این سرزمین، وقت آن نرسیده تا از سوی حاکمان این بانگ در پیچد که ای ملت دردمند ما صدای ضجه و ناله و فغان شما که تا بن جان و جگر و استخوانتان را سوزانده، بالاخره شنیدیم و احساس می کنیم شما هم از این سرزمین و از این مملکت حقی دارید.
آیا این خواسته ناحقی است که ملتی به صد زبان و بیان میگوید به ظلم و غارتگری پایان دهید و به عدالت و آزادی درود بفرستید؟!
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن هشدار جدی به حاکمیت نسبت به گسترش اعدامها، احیای شیوههای منسوخ دههی شصت و کشتار ۶۷ را نه تنها راه حل مناسبی برای ادامه زمامداری کنونی نمیداند بلکه به تصریح اعلام مینماید که بازسازی آن نحوه از زمامداری به تسریع بیشتر اعتراضات و نارضایتیها دامن خواهد زد و حتی اندک طرفداران وضع موجود را هم دچار تزلزل و دوگانگی جدی خواهدنمود.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران پیشنهاد میکند حاکمیت با آزاد کردن همه معترضان و منتقدان وضع موجود و ابطال کردن احکام قضایی صادره علیه معترضان، راه تازه ای را در پیش گیرد، پیش از آنکه دیر شود!
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
***********
بیانیه جمعی از فعالان مدنی، صنفی، هنری محبوس در زندان اوین
در اعتراض به اعدام جوان معترض، زنده یاد محسن شکاری
خیزش خشونتپرهیزی که طی ماههای اخیر، جوانان پر شور وطن را در هر کوی و برزن به میدان آورده، در تداوم جنبش آزادی خواهانهی مردم ایران از مشروطه تا امروز سرمایه عظیم و ارزشمندی است که امید به توسعه دموکراسی و عدالت را در ایران فردا نوید میدهد. در این میان طالبان قدرت و حافظان وضع موجود ناتوان در درک و فهم زبان و صدای، زن زندگی آزادی، تنها به سرکوب و منکوب کردن آن میاندیشند و در این توهم به سر میبرند که آتش فروزان اعتراضات را میتوان با توسل به خشونت عریان خاموش کرد.
اعدام جوان ۲۳ ساله، زنده یاد #محسن_شکاری، نشانهی اوج بیخردی و بی تدبیریست درحالی که خیزش اعتراضی کنونی راه خود را در بستری از امید، زندگی، صلح، دوستی، آرامش و خشونت پرهیزی جستجو میکند، نباید پاسخ آنها با بازداشت و زندان و اعدام داده شود.
حاکمان گمان نبرند که میتوان با تشدید خشونت از سیاست مشت آهنین به ساحل امن و آرامش رسید و بر کرسی قدرت ماند، مگر اعدام و حبس و محرومیت مانع از خیزشهای متعدد پیشین و امروز شده که تصور میشود، قتل و اعدام معترضان جوان، آنها را از ادامه تلاش برای ساختن زندگی بهتر و ایرانی آباد و آزاد باز خواهدداشت.
بدانید شعلههای خشونت و نفرتی که بهپاکردهاید، دامنتان را خواهد گرفت.
به بند میکشید و نیاموختهاید که بند زندانی را خاموش نمیکند. می کشید و گمان می کنید چوبهی دار، صحنهی اقتدار شماست.
اما اعدام هر معترض نمایش استیصال و درماندگیتان و موجب ایستادگی و قوام بیشتر معترضان است. گویی نیاموخته.اید که هر کس، انسانی را به ناحق بهقتل برساند جامعهای را بهقتل رسانده است.
ما جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین، فارغ از هر تعلق سیاسی فکری ضمن محکوم کردن ترویج و تشویق خشونت خواستار توقف سیاستها و رفتارهای خشونتآمیز، بهویژه صدور و اجرای احکام اعدام هستیم و در کنار همهی علاقهمندان توسعه آزادی، دموکراسی و عدالت در ایران تمامی تلاش خود را مصروف توقف چرخه خشونت میکنیم.
۱ - رسول بداقی
۲- جعفر پناهی
۳- مصطفی تاجزاده
۴- محمد حبیبی
۵- امیر_سالار داوودی
۶- حسین رزاق
۷- محمد_رسول اف
۸- حسن سعیدی
۹- رضا شهابی
۱۰- علیرضا فرشی
۱۱- سعید مدنی
۱۲- مهدی محمودیان
۱۳- اکبر نعیمی
۱۸ آذر ۱۴۰۱ - زندان اوین
***********
محمود بهشتی لنگرودی: یاداشتی در مورد اجرای حکم اعدام محسن شکاری
تصویر سمت راست مربوط به جوان ۲۳ سالهای بهنام #محسن_شکاری ست، او را صبح امروز به اتهام محاربه، اعدام کردهاند!!! مصادیق جرمش را راهبندان !! و آسیب زدن به کتف یک بسیجی در خیابان ستارخان عنوان کردهاند.
فاصلهی حکم بدوی تا صدور حکم فقط ۱۸ روز بوده !!! و دیوان حتی تقاضای تجدیدنظر و بررسی مجدد پرونده را رد کرده است!!!
هیچکس تا امروز او را نمیشناخته و مردم عادی از کلیت ماجرای او بیخبر هستند.
فرد سمت چپ، شهرهی عام و خاص است، بابک زنجانی نیاز به معرفی ندارد، اکثریت قریب به اتفاق مردم میدانند که این فرد، سالهاست که به جرم افساد فیالارض به اعدام محکوم شده اما اجرای حکم هر بار به دلایل نامشخصی به تاخیر افتاده است.
در سالهایی که در زندان اوین بودم و در روزهای ملاقات، بارها و بارها این فرد را دیدهام، با محافظانی و در وضعیتی کاملا متفاوت با زندانیهای دیگر.
خوشتیپ و با کفشهای واکسزده و لباس اتو کشیده !!! گویی تمام زندان و زندانبانها در خدمت ایشان هستند.
تصویر وسط هم مربوط به قاضی صلواتی ست. قاضی پروندهی بابک زنجانی و محسن شکاری.
در طول دوران زندان با بعضی از اشرار برخورد داشتم که بعضا مرتکب جرایم سنگینی شده بودند، از قمهکشی تا آدمربایی و خیلی از اینها برای چندمین بار بازداشت شده بودند و کاملا مشخص بود که در صورت آزادی مجددا همان اعمال را انجام خواهند داد اما حتی مرخصیهایشان پابرجا بود و در دوران مرخصی هم مرتکب خلاف میشدند!!!
با این اوصاف، این پرسش مطرح است که دستگاه قضایی با چه نیتی، حکم یک جوان ۲۳ ساله را بدون طی شدن تشریفات متعارف، سریعا اجرا میکند اما در ارتباط با بسیاری از اشرار واقعی و غارتگران بیت المال با تساهل و تسامح برخورد میکند؟!!!
علاوه بر این، نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی برای احقاق حقوق سایر کشتهشدگان حوادث اخیر چه اقدامی انجام دادهاند؟ با قاتلان مهسا، نیکا، کیان و دهها و صدها جوان و نوجوان دیگری که در این حوادث کشته شدهاند چه برخورد حقوقی و قانونی صورت میگیرد؟
با فردی که با تیربار به جان مردم بیگناه زاهدان افتاده و دهها نفر از آنها را به قتل رسانده چه برخوردی صورت گرفته است؟!!!
آیا حکومت در قبال خون تکتک این کشتهشدگان مسئول نیست؟!!!
قتل مهسا امینی و حوادث بعد از آن میتوانست درس عبرتی برای مسئولان کشور باشد که بدانند انسان حرمت دارد. تکتک انسانها.
اما ....
***********
روز دانشجو با نام لیلا حسینزاده گره خورده است
شانزده آذر هرسال، با نام دانشجویان کشور گره خورده است. دانشجویانی که در طی دوران بیداری کشور، جزو پیشروترین اقشار جامعه بودهاند و در این مسیر، به مصائب فراوان دچار گشتهاند.
از بین خیل عظیم دانشجویان شرافتمند کشور، نام #لیلا_حسین_زاده، همانند خورشیدی تابناک بر آسمان حقخواهی کشور میدرخشد.
لیلا، در زندان عادل آباد شیراز، در شرایط جسمانی وخیم، بارها با اعتصاب غذا صدای خود را به گوشِ کاربهدستان! رساندهاست.
لیلای عزیز،
جهانیان صدای مقاومت تو شنیدهاند.
ایستادگی تو، به نمادی برای آزادگی تبدیل شده است. مقاومتت برای همگان نشاندهندهی شکست قدرتی است که بقای خود را در خشونت تعریف کرده است.
شنیدهایم که گفتهای نگه داشتنت در زندان، مرگ خاموش است. اما بدان که نام تو برای ما همیشه یادآور"مقاومت و زندگی است" وجود نازنین تو همیشه پشتیبان و نشاندهندهی راه زندگی بهتر برای طبقات تحت ستم بوده است ...
بخند
بخند
درختان را که نه
امّا
لبخند تو
ما را سیراب می کند
ببار
ببار
زمستان
یا
بهار ...
فرقی ندارد
دلم می خواهد
تمام فصل ها بباری
نام تو،
جسارتِ تو،
ایستادگیتو
مقاومت را معنا میکند.
***********
همراهی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران با دانشجویان در ۱۶ آذر
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
امروز که در آستانه روز دانشجو هستیم، #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_معلمان_ایران، اعلام مینماید که از فراخوانهای اعتراضی اقشار مختلف حمایت کرده و از همکاران گرامی درخواست مینماییم که در کنار دانشجویان و دانشآموزان خود قرار گیرند و حامی آنها باشند.
وعده ما فردا ۱۶ آذر سال ۱۴۰۱ همراه با اقشار و گروههای مختلف در کف خیابان و به طور خاص جلوی دانشگاهها.
***********
خبر آزادی اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
سوران (اسکندر) عزیز و مسعود جان آزادیتان مبارک
سوران اسکندر لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، و مسعود نیکخواه، عضو هیئت مدیرەی انجمن صنفی معلمان مریوان، که در روز ۱۶ مهر ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، امروز ۱۴ آذر ۱۴۰۱ آزاد شدند.
لازم به ذکر است که آقایان سوران اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه، در حالی مجددا بازداشت شدند که با وثیقەی ٢ میلیاردی، بعد از حدود ۵ ماه بازداشت و انفرادی، در اواخر مرداد ماه آزاد شدە بودند. و با وجود وثیقەی قبلی، مجددا با تودیع ۵٠٠ میلیون وثیقەی جدید آزاد شدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، ضمن استقبال از آزادی سوران اسکندر لطفی، و مسعود نیکخواە و تبریک به ایشان، خانوادەهایشان و تک تک جامعەی فرهنگی ایران، آزادی بی قید و شرط سایر همکاران بازداشتی را خواستار است. شورای هماهنگی همچنان با تاکید خواهان پایان دادن پروندهسازی علیه فعالین صنفی و روند وثیقه های سنگین و غیرمعقول، در قبال آزادی فعالین صنفی دربند است.
***********
حمایت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران از اعتراضات روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
به نام خداوند جان و خرد
حدود سه ماه از خیزش مردم ایران برای عدالت و آزادی میگذرد. تداوم این خیزش و نیز رنج و شکنجه و حبس و خونی که مردم ایران بابت آن پرداخت کرده و میکنند، نشاندهنده این واقعیت است که نهضت عدالتجویی و آزادیخواهی مردم ایران از مشروطه تا کنون مسیر تکاملی را پیموده و به اوج خویش نزدیکتر میشود.
مبارزه با هر نوع از دیکتاتوری و زندگیخواهی و زندگیجویی، در این جنبش، گواه تکامل خواستههای منطقیِ مردم رنجدیده و ستمدیده ایران در طول بیش از یک سده تلاش آزادیخواهانه است.
در این میان نوجوانان و جوانان، دانشجویان و دانشآموزان نقش کلیدی را در این جنبش ایفا میکنند و به درستی تشخیص دادهاند که قلب جهان مدرن و راه عبور از هر نوع استبداد و رسیدن به برابری و رهایی، خیابان است و بنابراین، قلب تپنده این جنبش را خیابان قرار دادهاند. در این راه نیز صدها کشته و هزاران زخمی و بازداشتی را تقدیم کرده و شریان خیابان را با خون خویش پر نبض و پر تپش نمودهاند. آنها با جسارت و خوشفهمی و تیزبینی خویش، راه را به ما نشان میدهند: «ما از دانشآموزانی که کف خیابان خون میدهند، آموزش میگیریم». علاوه بر این، ما معلمان نیز طی بیش از بیست سال گذشته و بهخصوص چند ماه اخیر، هزینههای زیادی دادهایم. تعداد کثیری از همکاران ما بازداشت و زندانی شدهاند و تعدادی نیز به خون غلطیدهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، در تمام این مدت سعی کرده است که ضمن رصد و شناخت جریانی که هر روز و هر لحظه در جامعه گستردهتر میشود و تمام جغرافیای ما را در مینوردد، از این جنبش حمایت کند و نقش تاریخی خویش را ایفا نماید.
امروز که در آستانه روز دانشجو هستیم، این شورا اعلام مینماید که از فراخوانهای اعتراضی اقشار مختلف حمایت کرده و از همکاران گرامی درخواست مینماییم که در کنار دانشجویان و دانشآموزان خود قرار گیرند و حامی آنها باشند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۲ آذر ۱۴۰۱
***********
نامهی جعفر ابراهیمی، معلم و زندانی سیاسی به معاونت قضایی زندان اوین
جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی پس از ۱۲ روز یکشنبه ۱۴۰۱/۶/۹ از بیمارستان مرخص شد. در این مدت عوامل زندان (بازرسان و برخی پاسیاران) بعنوان مامور یگان حفاظت زندان شرایط غیرانسانی برای وی ایجاد نموده بودند. نامه زیر اعتراض این فعال صنفی به رفتار غیرانسانی مأموران و اعمال محدودیت های فراتر از زندان در دوران بستری می باشد. متن زیر جهت روشنگری و اعتراض به عملکرد فاجعهبار ماموران زندان با یک زندانی بیمار است:
معاونت قضایی زندان اوین
آقای حمیدی
اینجانب جعفر ابراهیمی معلم و زندانی سیاسی، در تاریخ ۲۴ آبان، جهت درمان ناشی از بیماری با هزینه شخصی به بیمارستان اعزام شده و از آن تاریخ تاکنون بستری هستم. در طول این مدت از ملاقات با همسر و اعضای خانواده و وکلای خود محروم بوده و حق تماس تلفنی نداشته و بصورت دایمی با پابند به تخت زنجیر شده ام. شرایطی که هم اکنون بر من تحمیل شده به مراتب بدتر از شرایط زندان بوده لذا درخواست دارم:
ممنوعیت تماس و ملاقات اینجانب برداشته شود تا اعضای خانواده و وکلای من بتوانند برای پیگیری و عیادت به بیمارستان مراجعه نمایند.
در حالیکه یک پاسیار و دو سرباز بصورت شبانه روزی بالای سر من هستن زنجیر کردن اینجانب به تخت معنا ندارد لذا خواستار لغو دستور بستن زندانی با پابند یا دستبند به تخت هستم.
بی شک ادامه شرایط موجود مصداق بارز شکنجه جسمی و روحی یک زندانی بیمار است که بیش از هر زمان نیاز به آرامش دارد و تاثیر منفی بر روند درمان داشته، موجب به خطر افتادن سلامت اینجانب خواهد شد که در این صورت تبعات آن متوجه کسانی خواهد شد که این شرایط غیرانسانی و غیرپزشکی را رقم زده اند.
رونوشت: بازرسی اداره کل زندان های استان تهران
مسئول یگان حفاظت زندان اوین
جمعه ۴ آذر
***********
بیانیه در محکومیت شکنجه و ضرب و شتم سوران اسکندر لطفی
همچنین تائید حکم پنج سال زندان برای جعفر ابراهیمی
بیانیه ی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت شکنجه و ضرب و شتم سوران اسکندر لطفی، عضو ارشد انجمن صنفی معلمان کردستان و سخنگوی شورای هماهنگی، همچنین تائید حکم پنج سال زندان برای جعفر ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
به نام خداوند جان و خرد
آید آن صبحی که صبح ظالمان گردد غروب!!
مردم شریف ایران، همکاران و دانش آموزان عزیز
سال هاست که معلمان در قالب فعالیت های صنفی و در چهارچوب تشکل ها و کانون های مستقل علم مبارزه با تبعیض، تفریق و جهل در حوزه های مربوط به آموزش و پرورش کشور را برداشته و مسئولان را نهیب می زنند.
به دفعات و کرات، عواقب پیامدهای آموزش و پرورش ایدئولوژیک، واپسگرا و غیرعلمی گوشزد گردید و به مسئولان نسبت به نتایج آن انذار داده شد. اما دریغ از گوش شنوا!!
ماحصل و دستاورد رویکرد غلط ایدئولوژیک در آموزش و پرورش به طور خاص و اداره ی کشور به شیوه ی عام افتادن تشت رسوایی حاکمیت از بام بود و آن چیزی ست که هم اکنون نه تنها افکار عمومی مردم ایران بلکه جهانیان را نیز به واکنش و نکوهش آن واداشته است.
رسالت یک حکومت ایجاد زمینه و بستر مناسب برای پرورش استعدادها و بسط و توسعه ی کشور است به گونه ای که حقوق آحاد ملت از هر قشر و طیفی و با هر نگاهی محترم شمرده شود و قانون و قانون پذیری سرلوحه ی اندیشه و اعمال حکومت گران و مردم آن جامعه واقع شود و از آن باب آرامش و نیکبختی بر عرصه های مختلف زندگی مردم سایه گستراند.
متاسفانه انحصار طلبی، تنگ نظری و فساد در سیستم مدیریتی کشور به جایی رسیده که روز بروز حلقه های خودی نظام تنگ و محدودتر و باعث بی پشتوانه ماندن حاکمیت گردیده است و اکثریت قریب به اتفاق مردم در تصمیم گیری ها، برخورداری از امکانات و فرصتها به حاشیه رانده شده اند و این امر سبب بروز نارضایتی های عمده بالاخص در دو دهه ی اخیر گردیده است و هر بار این اعتراضات با قهری ترین و خشونت بارترین وجه ممکن سرکوب شد تا جایی که در شهریور امسال دمل چرکین این رویه ی غلط و ناپسند با قتل حکومتی ژینا امینی، بیش از هر بار سر باز کرد و باعث خیزش عمومی مردم ایران علیه حاکمیت شد و این اعتراضات بیش از دو ماه است که ادامه دارد و هر روز ابعاد آن گسترده تر می شود.
متاسفانه، حوادث اخیر بهانه ای شد برای فشار بیشتر بر فعالین صنفی شناخته شده و فرصتی برای سواستفاده جریان های خاص دست داد تا با معلمان نیک اندیشی که همواره این بحران ها را پیش بینی، گوشزد و هشدار داده بودند، به ناروا برخوردهای غیرقانونی شود.
در همین راستا پروژه سازیها شروع شد و افراد خوشنامی از جمله سوران اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، محمد حبیبی، ژیلا خیر و... یا بازداشت شدند و یا با احکام سنگین مواجه گردیدند.
اخیرا #سوران_اسکندر_لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی علی رغم گذاشتن وثیقه، در زندان تهران بزرگ شکنجه و ضرب و شتم گردیده و حکم پنج سال زندان جعفر_ابراهیمی، در دادگاه تجدید نظر تائید شد!
برای همیشه نمی توان با سناریوسازی و دروغ چشم حقیقت و بصیرت مردم را بر واقعیات و حقایق بست.
بسیار حقارت آمیز است دستگاه های امنیتی یک کشور که در دام سودجویان، افراد فاسد و بازجو خبرنگاران متملق هرزه ای بیافتد که برای نیل به اهداف پلید خود، روشنفکران و اندیشمندان در حوزه های مختلف آموزشی، اجتماعی و سیاسی را قربانی کنند.
تمام مشکلات کشور ریشه در ناکارآمدی سیستم حکمرانی آن دارد و نسبت دادن آن به بیگانه، دخالت خارجی و... سناریویی کاملا نخ نماست و محلی از اعراب ندارد.
تا کی سر در برف فرو کرده و مشکلات دست ساخته ی خود را به غیر حوالت داده و با فرافکنی و فرار به جلو از زیر بار مسئولیت ها شانه خالی می کنید؟
کانون های صنفی فرهنگیان، به ویژه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم نمودن کشتار مردم بی دفاع در جریان خیزش اخیر و اعمال شنیع و غیرانسانی از دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی میخواهد هر چه زودتر معلمان بازداشتی از جمله آقای #سوران_اسکندر_لطفی، را آزاد نمایند چرا که صبر معلمان برای ابد نیست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز ناخرسندی از بازداشت و زندانی کردن فله ای معلمان، دانش آموزان و آحاد مردم و توسل به زور و شکنجه با هدف اعتراف گیری برای چندمین بار هشدار می دهد عواقب رویداد هر حادثه ی ناگورای را متوجه حاکمیت به ویژه نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی می داند و در برابر آن سکوت نخواهد کرد. همچنین این شورا انتظار دارد پرونده های همه ی معلمان زندانی در دادگاههای قانونی بدون اعمال نظرهای ناصواب و با رویه ی صحیح قضایی مورد بازبینی قرار گیرد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۶ آذر ۱۴۰۱
***********
تائید حکم پنج سال زندان جعفر ابراهیمی،
بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیانایران
جعفر ابراهیمی، هفتەی پیش بدلیل مشکلات شدید گوارشی در بیمارستان بستری شد. آقای ابراهیمی، در طول مدت بستری، ممنوع الملاقات، ممنوع التلفن و پاهایش بصورت دائم به تخت زنجیر شده بود؛ امروز ۶ آذر ماه ۱۴۰۱ دادگاه تجدید نظر حکم پنج سال زندان ایشان را تایید کرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت تائید حکم جعفر ابراهیمی، و برخوردهای غیرانسانی با ایشان در بیمارستان، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آقای ابراهیمی، همهی دانشآموزان و دیگر معلمان زندانی میباشد.
***********
پیام جمعی از معلمان مهاباد در حمایت از سوران اسکندر لطفی، معلمان زندانی و وریا غفوری
شیر را بر گردن ار زنجیر بود
بر همه زنجیردارن، میر بود
کشتن، حبس و ضرب و شتم، نه اراده های شیفتهٔ آزادی را سست کرده و نه از بزرگی انسان های شرافتمند کاسته است.
بدینوسیله ما جمعی از معلمان شهر مهاباد استان آذربایجان غربی، ضمن اینکه خواستار آزادی بدون قید و شرط معلمان و معترضان و حق خواهان محبوس در زندان هستیم؛ ضرب و شتم سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران کاک اسکندر سوران لطفی، را در زندان شدیدا محکوم می کنیم و نیز به سبب سابقهٔ شریفانه و شرافتمندانهٔ وریا غفوری در صدای بی صدایان بودن و دفاع از حقوق به تاراج رفتهٔ مردمان این مُلک بلا دیده و جفا کشیده و دلجویی از «باوان» دختر خواهر شهیدمان(فرشته احمدی) با حضور در مهاباد، کاک وریا غفوری را به عنوان معلم افتخاری شهر مهاباد، شهر امید و آزادی معرفی می نماییم.
***********
وضعیت جسمانی بسیار وخیم اسکندر لطفی در اثر ضرب و شتم بازجویان
سوران(اسکندر) لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، در زندان تهران بزرگ، مورد ضرب و شتم بازجویان قرار گرفت و وضعیت جسمانی ایشان بسیار وخیم گزارش شده است
اسکندر لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان، روز ۱۶ مهر ماه بدون هیچ مستند قانونی در مریوان و در منزل خود بازداشت و سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. روز ۲۵ آبان به علت کثرت بازداشتیهای اعتراضات اخیر از بند ۲۰۹ زندان اوین، سوران به زندان بزرگ تهران انتقال داده شد. روحیهی خوب سوران-اسکندر_لطفی، حس دوستی و حسن اخلاق و رفتار ایشان همواره مورد توجه زندانیان جوان بوده است. متاسفانه زندانبان «زندان بزرگ تهران» مقبولیت و مورد احترام بودن سوران را بر نتابیده و ایشان را به اسم بازجویی فراخواندهاند و دراتاق بازجویی ایشان را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. شدت شکنجه و کتک کاری به حدی بوده است که این معلم بازنشسته در چند روز گدشته وضعیت جسمی وخیمی داشته است و تاکنون هیچ نوع رسیدگیای به وضعیت ایشان و هیچ نوع مداوایی صورت نگرفته است.
وضعیت سوران-اسکندر لطفی، معلم بازنشسته که بازجوها پاسخ ۳۰ سال زحمت و دلسوزی ایشان را با مشت و لگدها دادهاند، بسیار نگران کننده است.
***********
همبستگی فدراسیون معلمان نیو ساوت ولز-استرالیا با مردم ایران
همبستگی با مردم ایران
فدراسیون (فدراسیون معلمان نیو ساوت ولز-استرالیا) همبستگی خود را با جنبش جهانی اتحادیههای کارگری، که سرکوب وحشیانه و کشتار مردم ایران توسط حکومتی را محکوم کرده اند که به طور سیستماتیک، حقوق بنیادی زنان، فعالان سیاسی از جمله اعضای شناخته شدهی تشکلهای صنفی آموزش و پرورش و جامعه «الجیبیتیکیوپلاس» را نقض کرده است، اعلام میکند. (قطعنامه را در اینجا بخوانید)
کنگره کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری (آی تی یو سی)، خواستار « آزادی فعالین صنفی و کارگری زندانی و همه افرادی می باشد که با نقض آشکار قوانین بینالمللی بازداشت و زندانی شدهاند» می باشد و «از مقامات ایرانی می خواهد به خشونت علیه زنان و دختران پایان دهند و به حقوق زنان، دختران و همه ایرانیان در خصوص آزادی تجمع، آزادی بیان، استقلال بدنی و به امنیت افراد احترام بگذارد».
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید
***********
خبر فوری و بسیار خوب از آخرین وضعیت اسماعیل عبدی
در اقدامی کمنظیر و ستودنی، شعبه نهم دیوان عالی کشور، پس از چند بار رد اعاده دادرسی #اسماعیل_عبدی، معلم زندانی در زندان مرکزی کرج، نهایتا با تلاش و پیگیری وکیل محترم ایشان رامین صفرنیا، با نقض و رد دادنامه پیشین شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب که اسماعیل عبدی را به اتهام جاسوسی به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم کرده بود، به عدم ادله کافی در ارکان بزه انتسابی در ماده ۵۰۵ قانون مجازات اسلامی در این دادنامه اشاره کرده و آورده است:
«اطلاعات طبقهبندی شده اعم از سری و یا به کلی سری یا محرمانه و یا به کلی محرمانه که محکوم علیه مبادرت به جمع آوری و در اختیار قرار دادن آن به دیگران نموده به عنوان عنصر مادی بزه انتسابی مشخص نگردیده است.» شعبه نهم دیوانعالی در پایان رای به استناد ماده ۴۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری خواهان اعاده دادرسی رسیدگی به شعبه هم عرض دادگاه انقلاب تهران شده است.
شورای هماهنگی ضمن استقبال از اعاده دادرسی اسماعیل عبدی، خواهان برائت او در شعبه هم عرض و نقض همه دادنامههای فعالان دیگر صنفی و کارگری و مدنی و معترضان سه ماه اخیر است.
***********
بیانیه در محکومیت برخورد های خشونت آمیز حاکمیت با ملت در دو ماهه ی اخیر.
به کدامین گناه کشته شده اند؟؟؟
جای بسی تأسف و تأمل است، حکومتی که خود را نماینده حکومت الله بر زمین و خدمتگزار آحاد مردم می داند، در این دو ماهه ی اخیر، نه تنها اعتراضات قانونی و بحق دانش آموزان، معلمان، اقشار و اصناف مختلف جامعه، به ویژه دانشجویان عزیز را که از بزرگترین سرمایه های کشور محسوب می شوند، نادیده گرفته، به جای مرتفع کردن مشکلاتی مانند تورم افسارگسیخته، مبارزه با فساد و اختلاس، احترام به زنان کشور، برقراری عدالت اجتماعی در پرداخت ها و دستمزدها، حذف سهمیه های غیرعادلانه، پولی کردن آموزش و ...
بلکه در کمال ناباوری، با بی رحمی و شقاوت تمام، معترضان به شرایط فوق را به خاک و خون کشیده، در انظار عمومی، با شلیک گلوله به مرد و زن، دانش آموز و معلم، کودک و جوان رحم نکرده و حتی از تحویل اجساد کشته شدگان به خانوادههای داغدارشان هم خودداری می کند.
برای معترضین به ویژه دانشجویان خیل دستگیری گسترده و پرونده سازی و محاکمه سریعالسیر راه انداخته و به گمان واهی خود، با ایجاد رعب و وحشت و تعرض به معترضان می توانند ریشه عدالت خواهی را در مردم بخشکانند.
انجمن صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه ضمن محکوم کردن برخوردهای غیرانسانی توسط عوامل سرکوب، خواستار توقف سریع سرکوب و آزادی بی قید و شرط دانشجویان کشور، به ویژه دانشجویان دانشگاه رازی می باشد
بدیهی است ادامه روند کنونی، باعث ایجاد انزجار عمومی شدید و گستردگی هر چه بیشتر دامنه اعتراضات و عواقب گریبانگیر خواهد شد.
انجمن صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه
۱۴۰۱٫۸٫۲۸
***********
فراخوان در خصوص اعتصاب و تعطیلی مدارس دولتی و غیردولتی در روز یکشنبه ۲۹ و دوشنبه ۳۰ آبان
به نام خداوند رنگین کمان!
به نام زن زندگی آزادی
معلمان و دانش آموزان حقطلب و مردم مبارز ایران:
علیرغم اینکه اعتراضات بهحق مردم وارد سومین ماه خود شده است. همانطور که همه شاهد هستیم، حاکمیت به جای شنیدن صداهای حقطلبانه ی مردم، بیرحمانهتر از همیشه سر و سینه فرزندان ما را با شلیک مستقیم گلوله میشکافد. لیست جانهای پرپر شدهی عزیزان ما را هر روز و هر ساعت بلندتر و خونینتر میکند و زنجیرهای از جنایتهای هولناک با آدمربایی و خشونت و کشتن مردم بیگناه در سراسر کشور به راه انداخته است. حاکمیت در جدیدترین اقدام مذبوحانه لباس شخصیهای سردار و سرکوبگر و بسیجیان مزدور، در ایذه و سقز چهار کودک به نامهای:
کیان پور فلک
آرتین رحمانی
سپهر مقصودی
دانیال پابندی
را با ضرب مستقیم گلوله از پای در آورده است. از سوی دیگر در سقز یک فرهنگی بازنشسته به نام #عبدالرحمان_بختیاری، هم با شلیک مستقیم سرکوبگران کشته شد.
ما معلمان علیه این کشتارهای جنایتکارانه فریاد میکشیم و اجازه نخواهیم داد رویای "رنگینکمانی کیان" به دست فراموشی سپرده شود. ما رنجها و اشکهای مادری که از ترس دزدیدن جنازه طفل ده سالهاش مجبور بود تا صبح تن بیجانش را با "یخ " نوازش کند را تا آزادی و رهایی در حافظهی بلند ظلم ستیزیمان زنده نگاه خواهیم داشت.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکومیت قاطعانه کشته شدن مردم بیگناه مخصوصا این چهار دانش آموز مظلوم و معصوم و قتل فرهنگی بازنشسته سقز و تمامی کشتهشدگان راه "آزادی و برابری" بار دیگر همراهی خود را با موج جدید اعتصابات اعتراضی کارگران، دانشجویان، کسبه و بازاریان و آحاد مردم در سراسر کشور اعلام داشته و از همه معلمان شاغل و پیشکسوتان بازنشسته و دانش آموزان شجاع در مدارس دولتی و غیردولتی سراسر ایران تقاضا دارد که روز یکشنبه ۲۹ و دوشنبه ۳۰ آبان، با تعطیل کردن مدارس و خودداری از رفتن به مدرسه، یاد و نام این جان باختگان و همه قربانیان کشتار دو ماه اخیر را گرامی بدارند. این شورا در خصوص نگرانی شدید از جان عزیز کودکان و اعتراض به قتل حکومتی آنان، از مادران و پدران گرامی درخواست میکند که روز یکشنبه و دوشنبه کودکان خود را به مدرسه نفرستند.
در خاتمه این شورا با لحنی قاطعانه رو به حاکمیت میگوید که این آغاز فصل جدیدی از اعتصابات سراسری معلمان خواهد بود. حاکمیت باید بداند که خاطرهی خون و خونریزی مشمول گذر زمان نخواهد شد و ما معلمان همصدا با مردم سراسر ایران فریاد میزنیم که کشتن هر نفر، یعنی ملحق شدن هزاران هزار نفر دیگر به اعتراضات آزادیخواهانه مردم ایران است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۷ آبان ۱۴۰۱
***********
جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، در بیمارستان بستری شد
جعفر ابراهیمی، معلم زندانی، به دلیل مشکلات گوارشی که در اثر عدم رسیدگی پزشکی تخصصی در زندان، وضعیت جسمی وخیمی پیدا کرد و در بخش گوارش بیماران بیمارستان هزارتختخواب تهران، (امام خمینی) بستری شد.
جعفر ابراهیمی مدتهاست به دلیل عود بیماری التهاب روده نیاز فوری به درمان دارد. لازم به ذکر است در طول مدت دوران بازداشت به دلیل وخامت وضعیت جسمی، وی را ٤ بار به بیمارستان “قمر بنی هاشم” اعزام نمودند و اقدامات تشخیصی اولیه صورت گرفته بود اما اجازه و شرایط هیچ اقدامی درمانی تاکنون صورت نگرفته است و این معلم زندانی در وضعیت جسمی سختی بهسر میبرد.
با توجه به وضعیت فعلی این فعال صنفی، انتظار میرود بازپرس پرونده، با قبول وثیقه، شرایط را برای آزادی و درمان ایشان فراهم کند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، خواهان آزادی بی قید و شرط هر چە سریعتر جعفر ابراهیمی و دیگر فعالین صنفی دربند است.
***********
پیام همبستگی، اتحادیه ملی آموزش و پرورش بریتانیا
پیام بزرگترین اتحادیه آموزشی اروپا، اتحادیه ملی آموزش و پرورش بریتانیا (NEU)، به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران (CCITTA)
اتحادیه آموزش و پرورش کشوری بریتانیا، که بزرگترین اتحادیه معلمان و کارکنان بخش آموزش در اروپا است در این پیام صمیمانه، گسترش همبستگی خود را با شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، که در حال مبارزه برای حقوق انسانی خود هستند، را اعلام میکند.
دبیرکل عزیز،
ما به عنوان دبیران عمومی مشترک اتحادیهی ملی آموزش و پرورش بریتانیا، این نامه را برای گسترش همبستگی خود با شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، اعضای این شورا و نیز مردم در سراسر ایران مینویسیم که برای بدست آوردن حقوق بنیادی خود مبارزه میکنند و با یک سرکوب مرگبار دولتی روبهرو هستند.
ما از گزارشهای مربوط به نقض شدید حقوق بشر توسط مقامات دولت ایران از زمان کشته شدن #ژینا_مهسا_امینی، تاکنون، کاملا آگاه، و بنابراین نگران و آشفته هستیم. گزارشهای مربوط به کشته شدن بیش از ۲۵۰ معترض در اعتراضات مسالمتآمیز، از جمله ۵۰ کودک، بسیار هولناک است. ما به شرایط شما میاندیشیم و به همهی آسیبدیدهها صمیمانه تسلیت میگوییم.
ما به عنوان اتحادیه ملی آموزش و پرورش بریتانیا، با جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه بریتانیا، مکاتبه و از او درخواست کردهایم که از مقامات ایرانی، از جمله از طریق شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، بخواهد که به حقوق بشر پایبند بمانند و به اجرای آن متعهد باشند. ما همچنین از دولت بریتانیا خواستهایم از کانالهای دیپلماتیک خود، برای آزادی تمام کسانی که به ناحق دستگیر و بازداشت شدهاند، از جمله معلمان و فعالین صنفی استفاده کند. اتحادیه ملی آموزش و پرورش بریتانیا آمادهی پاسخگویی به هرگونه درخواستی از شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و اعضای این شورا در راستای گسترش حمایت و همبستگی با آنها است.
ما از شجاعت اعضای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و مواضع قاطعانهی اعضای آن برای دفاع از آزادی و حقوق بشر الهام میگیریم. شجاعت شما ستودنی و تشکل شما به جهانیان امید میبخشد.
ما در این روزهای سخت مبارزه و در این دوران طاقتفرسا در کنار شما ایستادهایم.
Mary Bousted دبیر کل مشترک Kevin Courtney دبیر کل مشترک
***********
فراخوان برای دعوت از اقشار مختلف ملت شریف ایران پیرامون عدم پرداخت قبوض آب، برق وگاز
نه به پرداخت قبوض
به نام خداوند جان و خرد
به نام ژن ژیان ئازادی
ملت شریف و بزرگوار ایران
همکاران، اولیای محترم دانش آموازان ایران زمین
۴۳ سال از حکومتی که وعده ی رفاه، آزادی، عدالت، عزت و انسانیت را به مردمانی از خود گذشته و آزاده داده بود گذشت.
با شعار آزادی و عدالت بر اریکه ی قدرت نشستند اما این قدرت را در جهت به استضعاف کشاندن بیشتر همان کسانی که به آنان وعده ی سرافرازی داده بودند، به کار گرفتند.
شوربختانه این شعارها و وعده ها نه تنها هرگز تحقق نیافت بلکه هر بار به بهانه های مختلف کارکردی جز توهین به شعور مردم نیافت!
مردم نجیب و فرهیخته ی ایران تمام ناملایمات و رویدادهای تلخ و ناگوار از حمله ی نظامی بیگانه گرفته تا تحریم و... را تاب آورد، به امید اینکه روزی میوه های آنچه را که کاشته بودند، حاصل کنند اما صد افسوس که بدعهدی ها، ناکارآمدی ها، ناسپاسی ها و سو استفاده های عده ای نامسئول فریبکار، این فرصت را از ایشان دریغ داشت.
بیش از یک دهه است مسئله ی تحریم خود ساخته که ابعاد گوناگون زندگی مادی و معنوی مردم را به مرز فنا و تباهی کشانده است، از دولتی به دولت دیگر احاله شده و ابزاری برای قدرت طلبی، فساد و فرصت خواهی باندها و جناح های سیاسی گشته است و سازش با غرب نه برای توسعه و تعالی کشور و رفاه مردم بلکه به رقابتی بین این جناح ها برای هوسرانی و اهداف پلید و نامشروع بدل گشته است.
تمام سرمایه ها و منابع کشور صرف ماجراجویی های هسته ای در داخل، اختلاس و ایجاد نا آرامی در خارج به بهانه ی مبارزه با امپریالیسم و داعش و... شد اما در عمل نه مبارزه ای صورت گرفت و نه داعشی از میان رفت.
اشتهای سیری ناپذیر دسته ها و باندهای قدرت به سرکشیدن منابع خدادادی رضایت نداده و پی در پی با حربه هایی جدید می خو اهد تار و پود معیشت مردم رنج دیده و تهیدست را از هم بپاشاند یکی از این نمونه ها گرفتن مالیات کمرشکن نامحسوس و غیرمستقیمی ست که با خلق پول بی پشتوانه توسط بانک مرکزی و ایجاد تورم ساختگی و لحظه ای بیش از ۷۰ درصد مردم ایران را پله ها زیر خط فقر برده است!
خط فقری که توسط مراکز آمار و نهادهای مسئول خود این حاکمیت تعریف شده است!
علی رغم تمامی این گذشت ها، اکنون مردم و جوانانی که هیچ افق روشنی را در آینده ی مبهم و تار خود نمی بینند و زندگی خود را باخته و به تاراج رفته می دانند با تکیه بر اصول قانونی و حقوق شهروندی که حق اعتراض را برایشان به رسمیت شناخته، به خیابان آمده اند اما پاسخی جز باتون، گلوله و گاز اشکاور دریافت نکردند!
حکومتی که دست در جیب مردم دارد این پول ها را صرف سرکوب خشن و غیرقانونی همین شهروندان به تنگ آمده از جعل، جور و جبر می کند. دانشجویان نخبه و دانش آموزان را در خون خود می غلتاند و با گلوله های جنگی سر و قلب آن ها را نشانه می رود!
شورای_هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت و به رسمیت شناختن حضور مسالمت آمیز مردم در خیابان ها و همچنین نکوهش و محکوم نمودن سرکوب عریان و غیر انسانی نیروهای سرکوب در راستای حقوق مشروع، قانونی و نافرمانی های مدنی از همکاران خود، اقشار مختلف و مردم فهیم و نجیب ایران می خواهد به منظور کاهش و تحدید بخشی از درآمدهای دولت که صرف سرکوب و کشتار کودکان و زنان آزاده می شود از پرداخت قبوض آب برق و گاز خودداری نمایند و به پرداخت این قبوض نه بگویند و این را حق مردمی می داند که به مراتب زیر فشار و خط فقر تحمیلی واقع شده اند.
همچنین این شورا حمایت خود را از رویکرد تحریمی مردم نسبت به شرکت ها و نهادهایی که در جریان این سرکوب های خشونت آمیز، بازوی نیروهای سرکوبگر بوده اند، اعلان داشته، توسعه و اشاعه ی آن را واجب و ضروری می داند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۴۰۱/۸/۲۱
***********
سوران اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه همچنان
در سلول های انفرادی زندان اوین در وضعیتی بحرانی به سر میبرند
سال هاست معلمان به درستی خواهان تغییرات بنیادی در ساختار کنونی آموزش و پرورش هستند که آموزش این کشور را به قهقرا برده است.
تشکل های صنفی معلمان ایران در ۲۰ سال گذشته از تمام ظرفیتهای قانونی اعم از رایزنی، طومار نویسی، صدور بیانیه و اعتراض های خیابانی استفاده کردهاند تا مسئولان را متوجه وضعیت اسفناک آموزش کنند اما شوربختانه تنها پاسخ همیشگی آنان همواره تشدید خط سرکوب بوده است. به شیوهای که فکر می کردند با بازداشت فعالین صنفی می توانند آنان را از مطالبه خواسته های بر حق خود بازدارند.
بارها اعلام شده سرکوب نتوانسته و نخواهد توانست عرف مطالبه گری معلمان را به محاق ببرد و حاکمیت مجبور خواهد شد کنش مطالبه گری در امتداد اصول قانون اساسی را بپذیرد و به حاکمیت قانون گردن بنهد.
سوران اسکندر لطفی، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، مسعود نیکخواه،
محمد حبیبی مهدی فتحی، هاشم خواستار، حمید رحمتی را هرچه زودتر آزاد کنید.
***********
لطیف روزیخواه، عضو هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان آذربایجان شرقی، دادگاهی میشود!
اعتصاب غذا و بی خبری از وضعیت مسعود کردپور فعال صنفی معلمان و روزنامهنگار در زندان
مسعود کردپور، از فعالان صنفی معلمان بوکان و سردبیر آژانس خبری موکریان، کە بیش از یک ماە است در بازداشتگاە اطلاعات ارومیە بە سر میبرد، از روز جمعە ٢٠ آبانماە، دست بە اعتصاب غذا زدە و با توجه به اینکه آخرین تماس او با خانواده، روز ۱۰ آبان بوده، خانواده او از آن روز تاکنون در بی خبری از وضعیت این روزنامهنگار زندانی بهسر میبرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط همهی معلمان زندانی است و اعلام میدارد مسئولیت هر آسیبی که به زندانیان وارد شود، با قوه قضائیه جمهوری اسلامی خواهد بود.
***********
لطیف روزیخواه، عضو هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان آذربایجان شرقی، دادگاهی میشود!
این روزها مسئولان بویژه دستگاههای اطلاعاتی امنیتی با همکاری دستگاه قضا چون مار زخمی به خود میپیچند و به هر منتقد و معترض که بر میخورند زخمی و نیشی میرسانند.
لطیف روزیخواه، از فرهنگیان پیشکسوت و صنفی شهرستان جلفا، عضو هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان آذربایجان شرقی، که سه هفته پیش با اتهام نخ نمای فعالیت تبلیغی علیه نظام بازداشت شده بود برای مورخه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱ جهت رسیدگی به اتهامات وارده به دادگاه انقلاب جلفا فراخوانده شده است.
تکثر فراخوانی همکاران صنفی در جای جای کشور و شتاب در برگزاری جلسات دادگاه پرونده های ساختگی با هدف ایجاد رعب و وحشت در بین کنشگران صنفی مدنی صورت می پذیرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان کشور، ضمن تقبیح و محکوم کردن این شیوەهای سرکوبگرانە، بە حاکمیت یادآور می شود نتیجەی چنین رفتارهایی، یقینا پشیمانی بیشتری برایتان بە خواهد داشت.
***********
پایان موفقیت آمیز طوفان توئیتری
طوفان توییتری «نه به کودک کشی» دیروز با موفقیت انجام شد. بر اساس دادههای استخراج شده، هشتگهای این طوفان توییتری،
#نه_به_کودک_کشی
#StopKillingChildrenInIran
دیروز در ایران ترند شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران از همه دوستان و همراهانی که در این طوفان توییتری شرکت کردند، صمیمانه سپاسگذاری میکند.
اتحادیهها و فدراسیونهای بینالمللی نیز به این طوفان توییتری پیوستند و همبستگی خود را با دانشآموزان و معلمان ایرانی نشادن دادند. تا جایی که ما اطلاع داریم، آموزش بینالملل (EI) و فدارسیون معلمان آمریکا (AFT)، بزرگترین اتحادیه معمان این کشور و دارای ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر عضو، دو مورد از این نهادهای بینالمللی بودهاند که با طوفان توییتری همراهی کردند. این شورا از تمامی نهادها و افرادی که در این طوفان توییتری شرکت کردند قدردانی میکند.
همبستگی قدرت ماست!
***********
بی خبری مادر و پدر و دیگر اعضای خانواده سوران اسکندر لطفی، پس از گذشت یک ماه بازداشت موقت
چهارنفر از اعضای خانواده سوران (اسکندر) لطفی، یعنی مادر و پدر سالخوردهی ایشان و نیز خواهران ایشان، به امید گرفتن خبری از وضعیت سوران و نیز داشتن ملاقاتی با وی، از مریوان به تهران رفتهاند.
براساس گزارشات رسیده به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، مسئولین امنیتی زندان اوین از هر نوع پاسخي به این خانواده سرباز زده و به آنها اجازه ملاقات ندادهاند. اذیت و آزار خانوادهی سوران (اسکندر) لطفی، به شیوهایی بوده است که پدر ایشان از هوش میروند و اکنون در بخش آیسییو بیمارستان مهراد بستری است.
ماموران امنیتی در تاریخ ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱، به منزل سوران (اسکندر) لطفی سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، هجوم بردند و با شکستن در و پنجره منزل ایشان، ساعت ۷ صبح وارد منزل ایشان شده و او را دستگیر کردند. این درحالی بود که سوران ۲۸ مرداد ماه، پس از حدود ۴ ماه انفرادی و بازداشت، با وثیقهی۲ میلیاردی از زندان آزاد شده بود.
پس از دستگیری سوران لطفی و بازداشت مسعود نیکخواه، دیگر معلم مریوانی و عضو شورای هماهنگی، آنها را به زندان اوین در تهران منتقل کردند. لازم به ذکر است در این انتقال سوران در طول مسیر مریوان به تهران دستبند به دست بوده است.
مسافت طولانی و سختی تردد بین مریوان و تهران به یک معضل برای خانواده این دو معلم مریوانی تبدیل شده است. آنها صدها کیلومتر مسیر طی میکنند به امید دیداری کوتاه با عزیزانشان، اما مسئولین زندان این دیدار کوتاه را نیز از آنها دریغ میکنند و به شیوههای مختلفی آنها را مورد اذیت و آزار قرار میدهند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، بار دیگر بازداشت این دو معلم و دیگر معلمان زندانی را محکوم میکند و از حاکیمت میخواهد که دست کم به حقوق اولیهای زندانیان و حق خانوادهی آنها برای ملاقات عزیزانشان پایند باشد.
***********
اعلام رای قطعی فاطمه بهمنی، فعال صنفی فرهنگیان استان مرکزی
رای قطعی شعبه دوازده دادگاه تجدید نظر دادگستری استان مرکزی در خصوص رد اعتراض به حکم صادره در تیرماه هزار و چهارصد و یک تایید گردید و رای نهایی فاطمه بهمنی، استان مرکزی شازند مهاجران، مبنی بر پرداخت یکصد میلیون ریال جزای نقدی جایگزین شش ماه حبس تعزیری صادر و عینا تایید گردید.
این فعال صنفی فرهنگیان بخاطر فعالیتهای مطالبەگرانەاش، بارها احضار و دادگاهی و بازجویی شدە است.
در روزهای اخیر، حاکمیت در راستای سرکوب جنبش حقخواهی، موجی از احضار معلمان بە نهادهای امنیتی و دادسراها و هیئتهای تخلفات را بە راە انداختە است. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، به عوامل حراستی و هیاتهای تخلفات اداری هشدار میدهد: دست از پرونده سازی علیه معلمان بردارند. یقینا روزهای روشن فراخواهد رسید و سیاهی زمستان پایان خواهد یافت.
***********
بیانیه در اعتراض به دستگیری "توماج صالحی"
و حمایت از هنرمندان و ورزشکاران و خبرنگارانی که در سمت مردم بهجانآمده ایستادند
بهنام خداوند جان و خرد!
«رپ» سبکی است در موسیقی که از دهه ۹۰ میلادی و توسط سیاهان آمریکا در اعتراض به تبعیض نژادی رواج یافت و به سرعت جای خود در بین جوانان جهان پیدا کرد. این سبک اساساً بر مبنای اعتراض شکل گرفتهاست.
"توماج صالحی" رپر جوان کشورمان حدود دو سال است که در اعتراض به بیعدالتی حاکمیت و نابرابریهای موجود در جامعه هنرنمایی میکند. او مسئولیت اجتماعی و تعهد خود را نسبت به اقشار مختلف جامعه از جمله معلمان کشور ایفا کرده و پیش از این کلیپهایی در حمایت از معلمان و آرمانهای معلمی منتشر کرده است.
در قیام # مهسا امینی (ژینا) نیز جهت همراهی با مردم از دردهای جامعه و خواسته های طردشدگان که با حضور در خیابان علیه بیعدالتیها عصیان کردهاند، به مسئولیت تاریخی و تعهد اجتماعی یک هنرمند جامه عمل پوشاند.
اما قدرت طلبان و تمامیت خواهان حکومتی نتوانستند او را تحمل کنند و در تاریخ ۸ آبانماه با مجموعهای از نیروهای سرکوبگر به خانهای که این هنرمند مردمی در آن حضور داشتند هجوم برده و با خشونت هرچه تمام او را به همراه دوستانش میربایند. و طی یک نمایش تلویزیونی و با اخذ اعتراف اجباری قصد " ترور هنر" او را دارند، هرچند چون همیشه سازندگان چنین سناریوهای مبتذلی هرگز نتوانستند کمترین اقناعی را حتی در میان هواداران اندک خود ایجاد کنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت از همه هنرمندان، ورزشکاران، خبرنگاران، موزیسینها و سینماگرانی که در کنار اعتراضهای عدالتخواهانهی مردمی قرار گرفته و سمت درست تاریخ ایستادهاند، دستگیری و بازداشت "توماج صالحی" را محکوم میکند و برخوردهای غیرقانونی، غیرانسانی با شهروندان را خلاف تمامی تعهدات و موازین اخلاقی، ملی و جهانی میداند، این شورا بهتاکید خواهان آزادی بیقید و شرط "توماج صالحی" است.
شورای هماهنگی به حاکمیت هشدار میدهد: با توجه به ابعاد گسترده سرکوب و شلیکهای خیابانی و انسداد سیاسی، راه بازگشت و اصلاح را به دست خود مسدود ننماید. دور اندیشی اقتضا میکند که صدای "نه" بزرگ ملت شنیده شود و بیش از این، با فریادِ درپیچیده در گوشه گوشهی کشور، در نپیچد. در اینشرایط عاقلانهترین راه، ایجاد شرایطی است تا سرنوشت ملت ایران به دست خودشان رقم بخورد، اینکار مستلزم این مهم است که: قدرتِ مردم دستِکم گرفته نشود و دستهای آلوده از گلوی "آزادی" کوتاه گردد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
یکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۱
***********
بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان در خصوص ۱۳ آبان
به نام خداوند جان و خرد!
ملت شریف ایران، دانش آموزان و
فرهنگیان ارجمند
اربابان قدرت، همراه عاملان سرکوب و کشتار، با عملگی سرسپردگان بی اراده و سرداران و لباس شخصیها، در حالی مراسم ۱۳ آبان و روز دانش آموز را برای سرپوش نهادن بر شقاوت و تجاوزهای گسترده نسبت به ساحت مدرسه و دانش اندوزی برگزار میکنند که از آغاز قیام حق طلبانهی اخیر ملت ایران با رمز قیام مهسا امینی علیه ناکارآمدی، تبعیض، فقر و فساد، تعدادی از کودکان، دانش آموزان و نوجوانان را بی رحمانه به قتل رسانده و تعدادی از این آینده سازان را ربوده و در بازداشتگاههای مخوف مورد انواع آزار قرار دادهاند.
این رفتارهای غیر دمکراتیک و غیرانسانی در حالی رقم خورده است که وزیر گوش به فرمان آموزش و پرورش از آن به عنوان «اصلاح و تربیت» یاد کرده است.
جهت یاد آوری این کشتار سبوعانه که مصداق بارز جنایت علیه بشریت است، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، اسامی دانش آموزان کشته شده را محضر ملت شریف ایران عرضه میدارد تا پوشالی بودن نمایش ابزاری ۱۳ آبان و روز دانش آموز را که عملی فریبکارانه در جهت اغفال اذهان عمومی است، نمایان کند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن قدردانی از ملت شریف ایران و دانش آموزان فهیم و علاقمند به فرهنگ و مدنیت ایران زمین و حمایت و همراهی با آنها، اعلام میکند که دانش آموزان ما در سال تحصیلی ۱۴۰۱ معلمانه و مجاهدانه و درس آموز، خواستههای به حق خود را فریاد زدند و نمایشهای حکومتی در تجلیل ظاهری از روز دانش آموز و برخورد قهری و خشونت بار و شلیک مستقیم گلوله به سوی آنها و بازداشت بیرحمانهی تعداد بی شماری از آنها در سراسر ایران، حکایت از دد منشی مزورانهی اربان قدرت دارد.
برای اکثریت دانش آموزان ما و ملت فهیم ایران مبرهن و آشکار است که حاکمان فریبکار و قدرت طلب و اختلاسگران اموال مردم، میخواهند با این نمایش مضحک ۱۳ آبان، با وجود فقر عمومی، بی عدالتی، تجاوز به حریم مدرسه، کشتار دانش آموزان و سرکوب اعتراضات به حق مردم، پردهای بر اعمال ننگین خود بپوشانند، حال آنکه این شرمساری در کشتن کودکان بی گناه لکهی ننگینی است که با هیچ آبی پاک نخواهد شد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۲ آبان ۱۴۰۱
***********
بیانیه در حمایت از سوران (اسکندر) لطفی و مسعود نیکخواه
سوران (اسکندر) لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و مسعود نیکخواه عضو انجمن صنفی معلمان کردستان- مریوان در یک تماس کوتاه تلفنی با خانودههای خود، از وضعیت بسیار بحرانی بازداشتگاههای خود خبر دادهاند. این دو معلم در مریوان، در حالیکه با وثیقههای سنگین به شکل موقت آزاد شده بودند، مجددا بازداشت شدند. ماموران امنیتی صبحی زودهنگام ساعت ۷ روز ۱۶ مهر ۱۴۰۱ با شکستن در و پنجره وارد منزل سوران لطفی شده و او را بازداشت کردند. پس از آن مسعود نیکخواه نیز احضار و بازداشت شد. این دو معلم پس از یک روز، از ادارهی اطلاعات مریوان به زندان اوین منتقل شدند و هم اکنون در اتاقکهای امنیتی بند ۲۰۹ هستند. سوران و مسعود در این تماس تلفنی کوتاه به خانوادههای خود گفتهاند که اکنون این اتاقکهای ۲ نفره، دست کم به ۵ نفر اختصاص داده شده است و به دلیل حجم بیش از اندازه بازداشتیها، زندانیان مجبور هستند که در فضاهای تنگ و محدود و به صورت «کتابی» بخوابند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، کل پروندهای که برای این دو معلم و نیز دیگر معلمان و کارگران ساخته و پرداخته شده است را یک سناریوسازی بیاساس و غیرقانونی میداند. این شورا معتقد است که معلمان و نیز کارگران و فعالین بازداشت شده در جریان پروندهی مرتبط با دو توریست فرانسوی، مطلقا مرتکب هیج نوع جرمی نشدهاند و هر آنچه انجام دادهاند در دایرهی دغدغههای صنفی معلمان، فرهنگیان و کارگران بوده است.
در یک سناریوسازی جدیدتر، وزارت اطلاعات، شعبان محمدی، عضو دیگر انجمن معلمان کردستان- مریوان را به جریانهایی منتسب میکند که هیچ نوع ارتباطی با فعالیتهای صنفی و قانونی معلمین و فرهنگیان ندارند. این در حالیاست که شعبان محمدی بیش از ۵ ماه تحت بازجویی فشرده توسط نیروهای امنیتی در زندان اوین و بازداشتگاههای سنندج و مریوان بود و پس از پایان بازجوییها، با وثیقه از زندان آزاد شد و تاکنون هیچ نوع حکمی دال بر احضار یا بازداشت مجدد دریافت نکرده است. این شورا قاطعانه اعلام میکند که شعبان محمدی یک معلم و عضو قانونی انجمن معلمان کردستان- مریوان است و خبرهای کذبی که وزارت اطلاعات در مورد این معلم منتشر میکند، به همان بیپایگی و بیاساسی روایتهایی است که در دیگر سناریوهایشان منتشر کرده است.
این هجمهها و غیرقانونی خواندن انجمنها، کانونها و تشکلهای فرهنگیان از طرف نهادهای امنیتی در حالی است که تمامی مدارس کوردستان با قاطعیت به فراخوان شورای هماهنگی برای برگزاری یک تحصن دو روزه در روزهای اول و دوم آبان ماه پاسخ مثبت دادند. این استقبال و همبستگی و این هشیاری معلمان کوردستان، علاوه بر برحق بودن خواسته ها، نتیجهی تلاشهای طولانی مدت فعالین صنفی فرهنگیان کوردستان و از جمله سوران (اسکندر)، مسعود، شعبان و دیگر فعالین این حوزه است. گمان نکنید که با آزار و زندانی کردن شخصیتهایی چون سوران(اسکندر) لطفی و مسعود نیکخواه قادر به پیاده کردن برنامه های ناعلادلانه خود خواهید بود.
فعالیتهای صنفی و حق تشکلیابی، از حقوق اولیهی معلمین و تمامی دیگر نیروهای کار است. این حقوق هم در قوانین داخلی و هم در کنوانسیونهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده است و بدون آنها نیروهای کار در معرض زیادهخواهیهای ویرانگر از جانب کارفرمایان خصوصی و دولتی قرار خواهند گرفت. موجهای پیاپی خصوصی سازی و کاهش بودجهی آموزش عمومی در سالهای گذشته ضربههای ویرانگری به نهاد آموزشی وارد کرده است. اکنون دیگر نمیتوان دانش آموزی را در سراسر کشور پیدا کرد که بتواند به صورت رایگان در مدرسهای ثبت نام کند. با کاهش بودجهی مدارس عمومی و دولتی، کیفیت این مدارس به شکل دردناکی پایین آمده است. و این یکی از مخربترین سازوکارهای حاکمیت کنونی، یعنی طبقاتی شدن آموزش، را رقم زده است. این فرم از آموزش از اساس غیر دموکراتیک و ناعادلانه و به دور از فلسفهی وجودی دستگاه آموزشی است. اگر امروز سوران لطفی، مسعود نیکخواه، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، رسول بداقی و اسماعیل عبدی، مهدی فتحی، هاشم خواستار، پیروز نامی، حمید رحمتی در بند هستند، به دلیل صدای بلند آنها، به عنوان نمایندگان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، علیه این ویرانگریها و علیه این تخریبها است.
در حالیکه معلمین از حقوق همکاران خود و دانش آموزان سراسر ایران دفاع میکنند، حاکمیت هر روز احکام جدیدی علیه فعالین صنفی و اعضای خوش نام تشکلهای فرهنگیان اعلام میکند. در جدیدترین این احکام، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی و محمد حبیبی مجموعا به بیش از ۱۵سال زندان محکوم شدند و سه نفر از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان، عزیز قاسم زاده، انوش عادلی و محمود صدیقیپور هر یک به یک سال زندان محکوم شدند.
این شورا ضمن محکوم کردن این احکام و ظالمانه خواندن آنها، بار دیگر حمایت قاطع خود را از همه معلمین زندانی، از جمله سوران لطفی و مسعود نیکخواه اعلام میکند. همچنین شورای هماهنگی حمایت قاطع خود را از شعبان محمدی که چند ماه پیش با وثیقه و به شکل موقت از زندان آزاد شد، اعلام میدارد و با صریحترین زبان ممکن بیان میکند که ایشان یک معلم خوشنام و یکی از اعضای انجمن معلمان کوردستان-مریوان است که به شکلی صددرصد قانونی، علنی و شفاف در حوزهی مسایل صنفی آموزش و پرورش فعالیت میکند و هر نوع برچسب زنی از جانب نیروهای امنیتی، صرفا یک استراتژی نخ نما و شکست خورده برای مرعوب کردن فعالین صنفی بوده و فاقد هر گونه ارزش حقوقی و قانونی است. این شورا باور دارد، اگر به خاطر فعالیتهای دلسوزانهی این معلمین نبود، وضعیت نظام آموزشی و وضعیت معیشتی فرهنگیان از آنچه اکنون است به مراتب بدتر میشد. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران خطاب به حاکمیت میگوید که این معلمان الگوی ما و دانش آموزانمان هستند؛ ما و دانش آموزان از سوران و مسعود و دیگر معلمین زندانی درس آزادگی، حقخواهی و برابری طلبی میآموزیم. زندان و شکنجه، فقط محبوبیت آنها و آرمانهایشان را برای مدرسه، دانش آموز و معلم بیشتر خواهد نمود.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
پنجشنبه ۱۲ آبانماه ۱۴۰۱
***********
بخشهایی از متن قطعنامه مصوب در همبستگی با معلمان
متن قطعنامه مصوب در همبستگی با معلمان، تشکل های صنفی و اعتراضات در ایران- این قطعنامه به اتفاق آرا توسط نمایندگان تشکلهای معلمان از ۲۶ کشور در آسیا و اقیانوسیه در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۲۲ به تصویب رسید
این قطعنامه براهمیت حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شناخته شده ی بین¬المللی، و نیز برآزادی تشکل ها، حق تشکل یابی و آزادی بیان بدون هیچ گونه سانسور، انتقام جویی، آزار و اذیت و یا تعقیب توسط دولت و یا مقامات دیگر، به منظور پیشبرد حقوق تشکل ها و دیگر جنبش های اجتماعی تاکید کرد.
معلمان ایران سالهاست که حق تشکلیابی، شرایط کاری بهتر و آموزش عمومی رایگان و با کیفیت را برای عمومجامعه مطالبه کرده اند. آنها همچنین درصدر مبارزه با خصوصی سازی فزاینده نظام آموزش و پرورش بوده اند.
معلمان در ایران و نمایندگان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در ایران سالهاست تحت تحت سرکوب بیوقفه، دستگیری، بازداشت، اخراج و حبس های طولانی مدت به سر میبرند. در حال حاضر دهها معلم و عضو دیگر تشکلهای کارگری در زندان هستند، در عین حال صدها معلم دیگر با اتهامات و محاکمه مواجه هستند.
بنا به گزارش شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، در خصوص اعتراضات هفته های اخیر بیش از ۲۰۰ نفر از جمله تعداد زیادی کودک زیر ۱۸ سال در سراسر ایران کشته و بسیاری دیگر زخمی شده اند. خشم عمومی و اعتراضات به کشته شدن ژینا (مهسا) امینی، ادامه داشته است. صدها معترض، از جمله بسیاری از دانش آموزان، از زمان آغاز اعتراضات دستگیر و زندانی شده اند.
بنابراین کنفرانس آموزش بین الملل در منطقه آسیا و اقیانوسیه موارد زیر را تصویب نمود:
•اعلام حمایت و همبستگی با مبارزات معلمان در ایران علیه خصوصی سازی، و برای دسترسی همگانی به آموزش رایگان و با بودجه عمومی برای همه دانش آموزان، شرایط کاری مناسب و زندگی شایسته برای همه
• مطالبات تشکلها ازجمله حق تشکلیابی، تجمع، اعتراض بدون ترس از دخالت های ظالمانه دولت، و نیز رای آزادی بی قید و شرط همه معلمان زندانی و فعالان صنفی در ایران را انعکاس و انتشار خواهد داد.
• به آموزش بین الملل، و دیگر فدراسیونهای اتحادیه های جهانی و کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری، در محکوم کردن سرکوبهای وحشیانه مقامات ایرانی علیه اعتراضات اخیر در ایران در پی کشته شدن ژینا (مهسا) امینی می پیوندد و خواستار همبستگی بین المللی پر قدرت تر با مردم ایران و فشار بیشتر علیه رژیم ایران برای پاسخگو نگه داشتن آنها در برابر سیاستها و اقدامات سرکوبگرانه خود علیه اتحادیه های کارگری، زنان و دیگر گروههای تحت ستم، می باشد.
علاوه بر این: کنفرانس منطقه ای آموزش بین المللی در آسیا و اقیانوسیه از رهبری آموزش بین الملل خواهان اقدامات ذیل می باشد:
• نظارت، اطلاع رسانی و مبارزه ی فعالانه علیه تمامی تهدیدات و نقض حقوق معلمان و فعالین صنفی در منطقه از جمله در ایران.
• شکایت رسمی با همکاری شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران علیه دولت ایران در سازمان جهانی کار به دلیل نقض مقاوله نامهها و حقوق شناخته شده بین المللی.
• تسهیل گفتگوهای منطقه ای بین اعضا و متحدان ما در مورد آزادی تجمعات، آزادی بیان و چگونگی ابراز همبستگی بیشتر حتی در بدترین شرایط
•همکاری با شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران و متحدان بین المللی ما برای آزادی همه معلمان دستگیر شده، فعالان اتحادیه های صنفی و کارگری، زندانیان سیاسی و دانشجویان زندانی در ایران.
***********
بیانیه در همبستگی با وکلا، پزشکان و دانشجویان
بهنام خداوند جان و خرد!
این روزها، ایرانِ ما، روزهای پر التهابی را از سر می گذراند، هر روز که می گذرد، صف آراییها شفافتر و مسیر حقخواهی روشنتر میشود.
در یک سو مردم حقطلب و عدالتخواه که برای آزادی و برابری میکوشند، و دیگرسو قدرتپرستان و منفعتطلب قرار گرفتهاند. برای اولینبار در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران نیروهایی متکثر از نحلههای مختلف هدف مشترکی را پیشگرفتهاند، در این راه اتحاد و همبستگی حداکثری ضروریترین کنش پیشرو است. لازمه این اتحاد، داشتن بینش عمیق برای اولویتدادن منافع جمعی بر فردی است. از همین رو در کنار مبارزات اجتماعی و طبقاتیِ چند دهه اخیر، شاهد حضور اعتراضات تمامی طیفهای اجتماعی بوده و اخیراً شاهد اعتراضات جامعهی پزشکی و وکلای آزاده هستیم. از همین رو خط سرکوب بسیاری از این پزشکان معترض و وکلای مستقل را نشانه رفته است. در حالی که چند روزی از حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصیها به تجمع کانون وکلا نگذشته بود، به پزشکانی که روند پرونده پزشکی قانونی مهسا (ژینا) امینی را ناشفاف و نتایج آن را به دور از حقیقت میدانستند نیز مورد حمله خشونت قرار گرفتند.
دانشگاهها که امروز به سنگر راستین و ستبر آزادی خواهی تبدیلشدهاند، بیش از نهادهای دیگر مورد هجمهی انحصارطلبان قرار گرفته است بهطوری که همگان شاهداند که لباس شخصیهای سرکوبگر با ماهیت نظامیِ خاص، از ورود به دانشگاهها کمترین ابائی ندارند و بدون هیچ ملاحظهی حقوقی و قانونی، هر جا که لازم بدانند به دستور آمران، آتش به اختیار عمل می کنند و به دانشجویان حملهور میشوند و با سبوعیت تمام با آنها رفتار مینمایند. سرکوب وکلا هم در این روزها حکایت از این دارد که مسئولان بیکفایت هیچگاه دلِ خوشی از وکلای مستقل نداشته، چرا که حضور آنها همیشه کار را بر قضات و دادگاههای نامستقل سخت کرده و میکند.
همزمان در این روزها حاکمیت، جامعهی پزشکی را در شرایطی قرار داده است که مجبور باشند بین اوامر نهادهای نظامی و امنیتی و قسمنامههای پزشکی و مسئولیت طبابت خود، یکی را انتخاب کنند. پزشکان شریفی که مسیر سختِ اصالت پزشکی را انتخاب میکنند تحت فشارهای گوناگون قرار میگیرند. تا جایی که تیم پزشکی بیمارستان کوثر سنندج اعلام کرده است که به دلیل مداخلهی نهادهای امنیتی و نظامی در امورات بیمارستان و به دلیل اینکه این نیروها از فضای بیمارستان برای شناسایی، دستگیری و شکنجه مردم معترض استفاده میکنند، دست به اعتصاب میزنند و به جز جراحیهای اورژانسی، که بر اساس قسمنامههای خود پایبند به انجام آن در هر شرایطی هستند، هر نوع عمل جراحی دیگری را انجام نخواهند داد.
داستان شوم حملهی پیوسته نیروهای سرکوبگر لباس شخصی به مدارس، دیگر به خبری روزانه تبدیل شدهاست. دانشآموزان و معلمان، دیگر در مدرسه احساس امنیت نمیکنند، چرا که این نیروها برای ورود به فضاهای مدارس هیچ نوع منع قانونی و حقوقی را به رسمیت نمیشناسند. این روزها اشارات فرماندهان لباس شخصی و مهرههای امنیتی، به قانونی نانوشته تبدیل شده است که نه ناظر به خیرعمومی و رفاه همگانی، که معطوف به منافع شخصی و گروهیِ قدرتمندان است.
در چنین شرایطی، لازم است که همهی نیروها و صنفها و تشکلهای معترض در برابر زیاده رویهای فزایندهی حاکمیت، همبستگی خود را حفظ نمایند و همگام با اعتراضات به حق مردمی، از آزادی و برابری دفاع کنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران همبستگی و اتحاد خود را با کانون وکلا، جامعهی پزشکی و دانشجویان و اعتصابات کارگری سراسر کشور اعلام میکند. این شورا معتقد است آنچه که امروز بر مردمان سراسر ایران میرود، مصداق واقعی قانون گریزی، استبداد و خودکامگیِ کاربهدستان است. این شورا همچنین معتقد است که همکاری و همبستگی بین صنفها و تشکلهای مختلف، برای پیشبرد مبارزات آزادیخواهانه مردم بسیار ضروری است. در غیاب این همبستگی و همگرایی، سرکوبگران راحتتر میتوانند به حریم اصناف مختلف و مردم تعرض کنند. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران معتقد است که امروز مردم سراسر کشور یک مبارزه مشترک را با اختلاسگرانِ ریاکار و ظالم پیش میبرند. در این مبارزه مشترک، معلمان ایران همبستگی خود را با وکلا، پزشکان، دانشجویان، کارگران، بازاریان، جوانان و نیز قاطبه ی مردم عدالتخواه معترض اعلام میکند، ما فرهنگیان شاغل و بازنشسته بر آنیم که تا پیروزی بر این شبهای تاریک، باید در کنار یکدیگر برای پیشبرد این مبارزه مشترک یاری رسان هم باشیم.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۰ آبان ۱۴۰۱
***********
بیانیه در محکومیت احکام سنگین آقایان رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی
به نام خداوند جان و خرد!
آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاه پرندهای
هیچ کجا دیواری فروریخته باقی نمیماند.
شاملو
در زمانهای که حاکمان از زاهدان تا کردستان، آذربایجان و خراسان و تهران و رشت و شیراز و... را به خون کشیدهاند که بگویند ما به هر قیمتی بر شما حاکم خواهیم بود، در زمانهای که جور جابران و ظلم ظالمان، مردمان صلحجو و بردبار ایران را عاصی کرده و چارهای به جز فریاد و خشم و آتش را برای آنها باقی نگذاشته، در زمانهای که هر روز خانواده یا خانوادههایی در سوگ عزیزانشان مینشینند و جامعه توامان در ماتم و امید به سر میبرد، حاکمیت بار دیگر بدسگالی خویش را به رخ فرهنگیانی کشید که برای عدالت و آبادی به میدان آمده بودند. رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی، سه معلم شریف و دردمند که زندگی خود را وقف شکل گیری آموزش نوین و رایگان برای همه فرزندان ایران نموده اند و به صورت مسالمتآمیز و بر اساس اصول قانون اساسی، تعطیل شدن اصل ۳۰ یعنی آموزش رایگان و با کیفیت را به حاکمان گوشزد کرده اند و به شکلی مدنی خواستار ارتقا کیفیت زندگی معلمان بودند؛ مجموعا به ۱۵ سال زندان، ممنوع الخروجی از کشور و ممنوعیت در فعالیت های گروهی محکوم شده اند. حکمی که نه تنها با بدیهی ترین اصول حقوقی سازگاری ندارد، بلکه بنیان آن بر ظلم استوار است. زندگی شخصی این بزرگواران گواه بارزی است که آنها در عین تنگدستی، درویشی پیشه کرده و از دغدغه معیشت خویش فرا رفته اند و خیر عمومی را تنها لحاظ کرده اند. حاکمان نالایق با غیر مستقل کردن دستگاه قضا و گماردن قاضیانی مطیع برای صدور این احکام ظالمانه و غیر قانونی، نشان داده اند که کمترین وقعی به قوانین مصوب خویش ندارند و به عواقب سو رفتارهای خود حتی در پیچیده تر کردن شرایط خود هم اندیشه نمی کنند و در حماقت دست هر نادانی را از پشت بسته اند. حکم سنگین سه معلم فرهیخته آقایان رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی در کنار سرکوب گسترده معترضان طی ۶ هفته اخیر، نشان داد که بنیاد حکمرانی حاکمان کنونی فقط بر سرکوب و ارعاب و زندان و کشتار است. ذرهای آزادی-حتی آزادی مندرج در قوانین مصوب خویش را در عمل بر نمیتابند. و دشمنی آنها با آزادی و دشمنی با هر نوع آبادی است؛ که به قول شاملو “آزادی آبادیست.”
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با محکوم کردن شدید این رفتار غیرقانونی و صدور این احکام ظالمانه این بار در محضر ملت شجاع و آگاه ایران و نیز در مجامع بینالمللی و حقوق بشری، علیه صدور چنین حکم ظالمانه ای که بر خلاف تعهدات حقوقی حاکمیت نسبت به کنوانسیون های بین المللی است، اعلام جرم میکند و خواهان حمایت و توجه عمیق مردم و نهادهای مدنی و مردمی نسبت به این احکام ظالمانه و مقابله با آن و نیز نهادهای بینالمللی برای پایان دادن به صدور چنین احکام ظالمانه است.
شورای هماهنگی با ناامیدی از روند حکمرانی کنونی با استعانت به مقام معلمی و سرشتی خود از حاکمان ایران بار دیگر می خواهد بیش از این در تضییع حقوق مردم معترض و صدور احکام سنگین برای منتقدان نکوشند. کنشگران صنفی ایران و این سه معلم آزاده زندانی آقایان: بداقی و حبیبی و ابراهیمی در پیشگاه معلمان و جامعه ایرانی نه تنها تبرئه هستند که شایسته تجلیل و تقدیر به واسطه خدمات بی شائبه آموزشی شان هستند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۷ آبان ۱۴۰۱
***********
جان حمید رحمتی در خطر است
حمید رحمتی، معلم بازنشستهی اهل شهرضا از دوشنبه ۱۱ مهر در بازداشت است؛ ایشان علیرغم بیماری قلبی از لحظهی بازداشت اعلام اعتصاب غذای خشک کرده و با توجه به اینکه ممنوع التماس و ممنوع الملاقات شده، خانوادهی وی از او خبری ندارند و این مسئله برای همکاران و خانوانده ایجاد نگرانی کرده است.
آقای رحمتی فقط به دلیل در دست گرفتن یک پلاکارد با مضمون مطالبهی امنیت، مقابل منزلش بدون هیچ توضیحی بازداشت شده است. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز نگرانی از وضعیت سلامت این معلم زندانی خواستار آزادی هرچه زودتر و بدون قید و شرط ایشان است.
***********
بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، برای چهلم ژینا امینی
به نام "زن، زندگی، آزادی"
چهل روز از قتل حکومتی ژینا (سیصد و پنجاه میلیون نفر #مهسا) امینی گذشت. نیروهای انتظامی و امنیتی و لباس شخصی های قداره بند و بسیجیان، صدها نفر را در سراسر کشور قتل عام کردند تا ثابت کنند ژینا را نکشتهاند. آنها جوانان و مردم را به رگبار بستند، دانشگاه را به محل جنایت تبدیل کردند، زندان را به آتش کشیدند و زاهدان را غرق در خون کردند و از آمل تا دهدشت و ارومیه و تهران و مشهد و کرج و رشت و خوزستان و اردبیل و کوردستان، جنایتی را از کودکان، نوجوانان و مردم آزادیخواه دریغ نکردند.
چهل روز به صورت وحشیانه به مدارس هجوم آوردند، اما مدرسه اکنون غراتر از چهل روز پیش شعار ترقی خواهانه ی قرن
«زن زندگی آزادی»
را فریاد میکشد، چرا که نام ژینا رمز حریت و آزادگی شده است. این اسم رمز از حافظه مدرسه و خانه و کوچه و خیابان دیگر پاک نمیشود. ژینا، اسمی رمزی شد برای همهی ستمدیدگان، برای زنان، برای دانش آموزان، برای معلمان و برای همهی آنهایی که چهل و اندی سال است به شکل های مختلف مورد خشونت سیستماتیک قرار میگیرند. با این اسم رمز، همدردها یکدیگر را در سراسر کشور یافتند، دست در دست یکدیگر نهاده و نوعی همبستگی ایجاد کردند که وحشتی جنونآمیز برای حاکمیت جور رقم زده است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، در چهلم ژنیا (مهسا) امینی، ضمن ابراز همدردی با خانوادهی ایشان و مردم آزادیخواه ایران، بار دیگر همبستگی خود را با اعتراضات سراسری مردم عدالتخواه ایران اعلام میکند. تحولات هفتههای گذشته و تصویر پرتکرار هجوم نیروهای امنیتی و نظامی به مدارس نشان داده است که مدارس اکنون دیگر یکی از مهمترین سنگرهای آزادیخواهی تبدیل شدهاند؛ سنگری برای پس گرفتن آزادی و برای پس گرفتن حرمت و کرامت انسانی.
شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان ایران به خوبی میداند که در این دورهی حساس چه مسئولیت تاریخی خطیری بر دوش دارد و به خوبی آگاه است که دشمن واقعی این همبستگی سراسری و این همدلی فراگیر چه کسانی هستند. این شورا معتقد است که مرزها اکنون بیش از هر زمانی بر مردم روشن شده است و آنکه در جبهه مردم نایستند و آنها را در سنگرهایشان تنها بگذارد، نه تنها از مسئولیتی خطیر شانه خالی کرده است، بلکه به رویاها و به آرزوهای مردم و خون به ناحق ریخته شدهی بیگناهان خیانت کرده است. این شورا از روز اول اعتراضات حق طلبانه مردم در اعلام همراهی و همدلی با مطالبات و خواستههای به حق معترضین ذرهای تردید به خود راه نداده است و امروز قاطعانهتر از همیشه بر این همراهی و بر این همبستگی تاکید میکند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
چهارم آبان ۱۴۰۱
***********
آغاز اعتصاب در مدارس
پیرو فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، امروز تحصن در مدارس کل کشور آغاز خواهد شد.
در روزهای یکشنبه ۱ آبان و دوشنبه ۲ آبان ماه:
الف - معلمان در مدرسه حاضر شده اما به کلاس درس نمیروند.
ب - از والدین محترم تقاضا داریم که فرزندان خود را در روزهای یکشنبه ۱ آبان و دوشنبه ۲ آبان ماه به مدرسه نفرستند. یا خودشان با دانش آموزان در مدرسه حاضر شوند.
ج - از مدیران و معاونین مدارس تقاضا داریم که به همراه همکاران در تحصن شرکت نمایند و در مقابل معلمان نایستند و در صورت تعرض احتمالی لباس شخصیها به دانش اموزان و حریم مدرسه، با اتحادی پولادین در برابر آنان مقاومت نمایند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی ایران
***********
جوابیه به وزیر آموزش و پرورش
کوکب بداغی پگاه معلم/ ایذه
این نوبت از کِسان به شما، ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
دانش آموزان قهرمانان وطن هستند، شیردلان
جسوری که پیاده روی فقر روی خط لوله ثروت را
تاب نیاوردند و برای آزادی و رفاه بزرگترین سلاح
خود که جان آنهاست را روانه ی میدان کردند که
“بُزدل ترین وزیر قرن بگوید بازداشت دانش آموزان برای اصلاح و تربیت است"
نه جناب وزیر اشتباه آدرس داده ای همانگونه که اشتباهی منصوب شدی باید به عرض شما
برسانیم نظام فرسوده وقرون وسطی آموزش
وپرورش نیاز به اصلاح دارد نظامی که تبدیل به پادگان شده و بر صورت دانش آموزان ابتدایی
گاز اشک آور می ریزند
شرمتان باد.
اگر نظام آموزش وپرورش بر اساس شایسته سالاری چیدمان شود افرادی چون شما حتی
جرات رد شدن از کنار وزارت خانه را نخواهد داشت.
تاریخ نام این نسل شجاع را با اقتدار ثبت خواهد کرد.
می دانی جناب وزیر خاک ایران مدتهاست بوی
خون می دهد و این دانش آموزان پژواک
صدایش بودند که در کل دنیا پیچیده
شما پای راه رفتن آنها را بریدید ولی غافل از قدرت پروازشان بودی
جناب وزیر اینهمه دانش آموز کشته شد چرا سکوت کردی ؟
معلمان شریف را در بند کرده اند به جرم حق
خواهی ولی مهر خاموشی بر لب زده بودی ؟
در شگفتم !!!!
چگونه؟
و بر اساس کدامین عقل و منطق
وزیر آموزش و پرورش کشوری زندان را محل
مناسبی برای اصلاح و تربیت دانش آموزان می داند؟
جناب وزیر قانون اساسی کشورها بطور معمول
هر ١٩ سال تغییراتی دارد و باز نویسی میشود
چون معتقدهستند هیچ نسلی حق ندارد برای نسل های بعدی تعیین تکلیف کند
کار شما از هشدار و اخطار گذشته ولی بدان این نسل قطعا آزادی را خواهند دید.
منِ معلم ندای حق طلبی دانش آموزانم را شنیدم
و کنار آنها خواهم ایستاد در خیابان "درس آزادی خواهی با موضوع زن، زندگی و آزادی برگزار خواهیم کرد"
آنچه عقابِ داخل قفس را پیر میکند
غم قفس نیست.....
پرواز کلاغ های بی سر و پاست......
***********
دیدار جمعی از فعالین صنفی شهرستان مریوان با خانواده اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه و گلاله وطن دوست.
عصر دیروز جمعی از فعالین صنفی شهرستان مریوان، با حضور در منزل اسکندر لطفی، سخنگوی کانون صنفی شورای هماهنگی فرهنگیان ایران، مسعود_نیکخواه، عضو هیئت مدیره ی کانون صنفی معلمان مریوان و گلاله وطن دوست، وکیل و فعال حقوق زنان، با خانواده ایشان دیدار کردند. اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان مریوان، در این دیدار خواستار آزادی بی قید و شرط تمام معلمان و فعالین زندانی، شدند.
***********
فراخوان اعتصاب شورای هماهنگی تشکلها...
در اعتراض به جانباختن و بازداشت دانش آموزان عزیز ایران
حمایت قاطع نمایندگان تشکلهای معلمان آسیا و اقیانوسیه از معلمان، اتحادیههای صنفی و معترضین در ایران
کنفرانس آموزش بینالملل برای منطقهی آسیا و اقیانوسیه با شرکت ۱۹۶ نماینده اتحادیههای صنفی معلمان از ۲۶ کشور در این منطقه، از تاریخ ۲۶ تا ۲۸ مهر ۱۴۰۱، برابر با ۱۸ تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۲، در کشور کامبوج برگزار گردید.
در این کنفرانس پیام همبستگی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران قرائت گردید که مورد استقبال گرم کلیه شرکت کنندگان قرار کرفت.
اولین قطعنامهی ارائه داده شده به اجلاس، قطعنامه «همبستگی با معلمان، اتحادیههای کارگری و اعتراضات در ایران» بود که به اتفاق آرا تمام نمایندگان اتحادیههای شرکت کننده به تصویب رسید.
گزارش کامل ایناجلاس به زودی منتشر خواهد شد.
همبستگی مرز نمیشناسد
***********
تهدید دانشآموزان و معلمان در انزلی توسط مسئولین حراست و هیئت تخلفات
خبرهای دریافتی حاکی است جاوید بلند پایه، مسئول هیئت تخلفات آموزش و پرورش بندرانزلی، به همراه حسن طالبی، مسئول حراست این اداره، با حضور در برخی مدارس به ویژه مدارس و دبیرستانهای دخترانه بندرانزلی و زیر فشار دادن مدیران برای معرفی دانش آموزان معترض و تهدید دانشآموزان از آنها میخواهند که در محیط مدرسه از دادن شعارهای اعتراضی پرهیز کنند.
از جمله مدارسی که این دو حضور پیدا کردهاند، دبیرستان دخترانه امام علی است. شایان ذکر است این دو در اعتصابات سال گذشته معلمان نیز در روزهای اعتصاب با حضور در مدارس انزلی به تهدید معلمان می پرداختند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با هشدار به این افراد فرصتطلب به آنها اعلام میکند که دیر نخواهد بود که این جماعت در دادگاههای صالحه به خاطر نقض حقوق معلمان و دانشآموزان و خیانت به آموزش و حیثیت معلمی به محاکمه کشیده شوند. پس تا دیر نشده بیش از این از تهدید معلمان و دانش آموزان دست بردارید و از تعدی به حقوق آنها پرهیز کنید.
***********
فراخوان اعتصاب شورای هماهنگی تشکلها...
در اعتراض به جانباختن و بازداشت دانش آموزان عزیز ایران
به نام خداوند جان و خرد
مردم آزادیخواه و حق طلب ایران، همکاران گرانقدر!
شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران در اعتراض به سرکوب سیستماتیک معلمان، دانش آموزان و مردم شریف ایران بیانیههایی را همراه اخبار مدارس به اطلاع مردم شریف ایران رسانده است. نیک میدانیم نیروهای نظامی، امنیتی و لباس شخصیها، در حال تعرض به حریم مدارس و فضاهای آموزشی هستند.در طی این سرکوب سیستماتیک، تا کنون جانِ عزیزِ تعدادی از دانشآموزان و کودکان را به بیرحمانهترین شکل گرفتهاند؛ از نیکا و سارینا تا ابوالفضل و اسرا پناهی در اردبیل و ۱۴ دانشآموز و کودک سیستان و بلوچستان و کرمانشاه و گیلان و مازندران و کردستان و آذربایجان و مشهد...
نهادهای سرکوبگر در هفتههای گذشته، برخلاف قوانینی که کودکی را رافع مسئولیت میداند، صدها دانشآموز را در بازداشت نگه داشتهاند و این روند به شکل غیر انسانی همچنان تداوم دارد، همچنین تعداد زیادی از معلمان نیز بیهیچ دلیل و بدون هیچ حکم قضایی بازداشت شدهاند.
با کمال تأسف وزیر آموزش پرورش نهتنها کمترین صیانتی از جامعه آموزش کشور به عمل نیاورد، بلکه خود و حراست ادارات در سراسر کشور، به آلتِ دستی برای سرکوب تبدیل شده و با مشروع دانستن ارجاع دانش آموزان معترض به کانونهای اصلاح و تربیت رسالت آموزش و پرورش را به کلی زیر سوال بردهاند.
قطع سیستماتیک اینترنت کشور نمونهی کوچکی از تحدید آزادیهای قانونی ملت ایران است، حاکمیت طی سالهای گذشته، برای جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات و وارونه نشان دادن حقیقت، به این کار غیر قانونی دست زده است. «آزادی» یکی از خواستههای مردم ایران در انقلاب ۵۷ بود که متأسفانه قربانی اصلی چهار دهه حاکمیت کنونی است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بارها به حاکمیت هشدار داده که از محدود کردن مفهوم مقدسِ«آزادی» و خشونت علیه معترضین دستبردارد، حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد و دست از آزار دانشآموزان و امنیتی کردن فضاهای آموزشی بردارد. اما حاکمان، در جواب، روشهای سرکوب را شدیدتر و خشونتبارتر کردهاند، تا جاییکه حتی در مدارس ابتدایی هم گازِاشک آور شلیک میکنند، دانشآموزان را به اجبار به مراسم ایدئولوژیک که هیچ ارتباطی با آموزش و تربیت ندارد، اعزام میکنند و تحفه اینکه اگر کسی همراهی نکند، او را چنان کتک میزنند تا جان عزیزش را بستانند. از دانشآموزان بازجویی میکنند و تعهد میگیرند و بعد به جای پاسخگویی، به سناریوسازی و اعتراف گیری اجباری روی میآورند. علت مرگ معترضین را بیماری مادرزاد، خود کشی و گاز گرفتگی سگ جلوه میدهند، و جان کودکان و جوانان این سرزمین را در معرض گلوله قرار میدهند.
حاکمان، باید بدانند که جامعهی معلمان ایران، این قساوتها و سبوعیت را تحمل نمیکند و اعلام میدارد که ما از مردم هستیم و آن گلولهها و ساچمههایی که در خیابانها به مردم میزنید، روح و جان ما را هدف قرار میدهد. نفس دانشآموز با نفس ما درهم آمیخته و ما نمیتوانیم در میانهی باروت و آتش و ساچمه، روی تخته سیاه تمرکز کنیم و برایمان مهم نباشد که حال فرزندان این سرزمین چگونه است. اگر مردم و جامعه فریاد میزند، ما هم بخشی از این فریاد و تظلم خواهی هستیم.
از همین رو شورای هماهنگی در حمایت از اعتراضات برحق مردم سراسر ایران، و در محکومیت کشتارها و سرکوبهای هفتههای گذشته و بهویژه در محکومیت کشتن و بازداشت دانشآموزان و معلمان، کنشهای اعتراضی زیر را به مردم ایران به ویژه و معلمان شریف کشور اعلام میدارد:
۱- این شورا روزهای پنجشنبه ۲۸ و جمعه ۲۹ و شنبه۳۰ مهر را به یاد جانباختگان اعتراضات، عزای عمومی اعلام میکند.
در این روزها با سرکشی به خانوادهی جانباختگان، حضور بر سر مزار آنها و پوشیدن نمادین لباس، مچ بند و دیگر پوششهای مشکی، مراتب همدردی و همبستگی خود با این خانوادههای داغدیده اعلام میکنیم و روز شنبه همگی با لباس مشکی در مدرسه حاضرمیشویم.
۲- شورای هماهنگی برای روز یکشنبه ۱ و دوشنبه ۲ آبان تحصن اعلام میکند.
ما معلمان در این دو روز در مدارس حاضر میشویم، اما از حضور در کلاسهای درس خودداری میکنیم.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با برگزاری این تحصنها، بار دیگر همراهی خود را با مردم اعلام و به حاکمیت اعلام میکند که خواستههای بنیادین معلمان به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم، آزادی بدون قید و شرط تمامی دانش آموزان است و تا زمانی که دانش آموزان به مدرسه برنگردند و حاکمیت دست از کشتار مردم و کودکان برندارد و صدای بهحق مردم را با گلوله جواب دهد، به اعتراضات خود ادامه میدهیم.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۲۷ مهر ۱۴۰۱
***********
ملت شریف ایران، دانش آموزان و معلمان گرامی
از خون جوانان وطن می نوشند!!!
قتل ژینا امینی توسط ماشین سرکوب
پلیس امنیت!!!! رخدادی تکین در ایران و
جهان شکل داد، رخدادی که به خلق جهان
پس از خود پرداخته و انسان، ادبیات،
هنر ، فلسفه و گفتمان خویش را باز تولید
می کند، امری که حاکمیت قطعاً قدرت
فهم آن را نخواهد داشت.
به دنبال این قتل ، خانه و خیابان و دانشگاه
و کارگاه و کارخانه و مدرسه محملی برای
اندیشه و عمل انسانی شد : « دادستانی ».
همهی انسانیت قیام کرد، چه! نشستن آلودن
خویش به خون نام گرفت.
حاکمیت نیز ننشست ! اما، نه به دادگری
که به خونریزی آشکار و قساوت رفتار!
خون را نه در خیابان، که سیرابش نساخت، بلکه در « کلاس درس» که شاید عطش خود را خاموش سازد ، بهای بقای خود ساخته ، ارعاب و یورش را از خیابان به
دانشگاه و شنیع تر به مدارس کشانده و به این سبعیت افتخار می کند !!!!
شما حاکمان، دستان خود را به خون
جوانان و کودکان دانش آموز ما بی
رحمانه آغشته کردید.
اذهان مردم خاصه دانش آموزان پر
است از یک پرسش:
چرا ما را می کشید ؟؟؟
مگر ما جز « زندگی» چه می خواهیم؟؟
و جواب شما بنا به ذاتی که تاریخ دارد،
یک کلیشه بیش نبوده و نیست:
«« چون جز کشتن نمیدانیم »!!!!
شما آمران و عاملان سرکوب سیستماتیک، در این روزهای تاریخ ساز مردم جان به لب رسیده، تعدادی از دانش آموزان بی گناه این مملکت را با دل هایی پر از کینه و دستانی به خون آغشته کشتید و به آن می بالید . قهقهه خنده مستانه تان به گوش همه می رسد.
ایران خونین است، ایران داغدار است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران به دادخواهی از خونهای به ناحق ریخته عدالت خواهان خصوصاً قتل فجیع
دانش آموزان ایران زمین روزهای پنجشنبه و جمعه این هفته ( ۲۸ و ۲۹ مهر) و شنبه مورخ ۳۰ مهر را « عزای عمومی » اعلام می کند، و از دانش آموزان، فرهنگیان و ملت شریف ایران می خواهد به هر روش ممکن ما را در این برهه شرف آفرین یاری رسانند .
یاد آوری این نکته ضروریست که:
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران برای روزهای آتی کنش های دیگری در دستور کار دارد که متعاقباً از طریق کانال شورا اعلام خواهد شد.
***********
بی خبری از سرنوشت معلم بازداشتی، مسعود قبادی
مسعود قبادی، معلم چرام از استان کهگلویه و بویراحمد، جمعه شب ۲۲ مهر، توسط نیروهای اطلاعات سپاه چرام بازداشت شد و پس از گذشت چند روز هیچ اطلاعی از وضعیت ایشان در دست نمی باشد.
آقای قبادی از چهره های خوشنام و فعال مدنی استان کهکیلویه و بویراحمد، بارها یورش نیروهای امنیتی به مدارس و ایجاد فضای امنیتی در مدارس را محکوم کرده بود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم نمودن هر نوع برخورد قهری، با معلمین و فعالان صنفی، آن را اقدامی غیرقانونی و غیراخلاقی میداند و انتظار دارد که مراجع قانونی نسبت به قانون شکنیهای انجام گرفته حساسیت نشان دهند و این برخوردهای غیرقانونی برچیده شود.
***********
درخواست اعاده دادرسی پروندهی اسماعیل عبدی، برای بار دوم رد شد
درخواست اعاده دادرسی حکم ده سال زندان تعلیقی اجرا شده برای اسماعیل عبدی که توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران صادر شده بود، هشتم شهریور ۱۴۰۱، در شعبه ۹ دیوان عالی بررسی و برای بار دوم رد شد.
لازم به ذکر است که حکم پنج سال زندان اسماعیل عبدی در خصوص اتهام اجماع و تبانی، در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ به پایان رسیده و از ابتدای خرداد ۱۳۹۹ حکم ۱۰ سال زندان تعلیقی مربوط به پروندهی دیگر ایشان به اجرا درآمده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت دبیرکل سابق کانون صنفی معلمان تهران، امیدوار است که کاربهدستانِ این پرونده با توجه به شرایط فعلی و وضعیت سلامتی اسماعیل عبدی، با عقلانیت نسبت به آزادی ایشان اقدام عاجل نمایند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، معتقد است که فعالیتهای اسماعیل عبدی، کاملاً قانونی و در جهت پیشرفت آموزش کشور است و شایسته نیست که یک معلم، به جرم فعالیت صنفی و با اتهامات واهی به مدت ۸ سال در زندان باشد.
***********
اطلاعیه در پی آتش سوزی همراه با انفجار و تیراندازی های پی در پی در زندان اوین
به نام خداوند جان و خرد
هموطنان عزیز متاسفانه چنانچه می دانید زندان اوین در شامگاه شنبه ۲۳ مهر ماه در آتشی سخت گرفتار آمد. آنچه بر نگرانی عمیق خانواده های زندانی و عموم مردم ستمدیده ایران افزوده، صدای چندین انفجار و تیراندازی پی در پی در حین آتش سوزی در این زندان و گسیل کردن نیروهای سرکوب به سوی اوین از سوی سرکوبگران است.
هم اکنون آقایان رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه از جمله معلمان محبوس در اوین هستند.
در پی اعتراضات مردم جان به لب رسیده در هفته های اخیر به دنبال قتل مهسا امینی به دست گشت ارشاد حکومتی، بسیاری از نوجوانان و جوانان گمنام به صورت گسترده دستگیر شدند و هم اکنون در زندان اوین بازداشت هستند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، با ابراز نگرانی عمیق از سرنوشت این زندانیان، هشدار می دهد،با توجه به اینکه طبق قوانین کشور، مسئولیت مستقیم حفاظت و سلامتی زندانیان، با سازمان زندان ها و قوه قضاییه است، هرگونه حادثه ای که منجر به خسارت جانی زندانیان شود، مستقیم بر عهده قوه قضاییه جمهوری اسلامی است و مسلما تبعات سختی برای بانیان آن خواهد داشت.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۲۴ مهر ۱۴۰۱
***********
بیانیه در محکومیت قتل و بازداشت دانش آموزان ایران و سخنان وزیر نالایق
و بی کفایت آموزش و پرورش، این شورا خواهان عزل این عنصر بی خاصیت از پست وزارت آموزش پرورش است
به نام خداوند جان و خرد
در روزهای اخیر متاسفانه بازداشت بسیاری از دانش آموزان و ربودن آنها در مدرسه به رویه ای عادی برای ماموران امنیتی تبدیل شده است.هرگز تصور نمی رفت حاکمیت ایران حتی از دانش آموزان و نوجوانان این سرزمین چنین وحشتی داشته باشد. از سوی دیگر دانش آموزان زیادی در گوشه و کنار این کشور به ضرب گلوله مستقیم نیروهای سرکوبگر کشته شده اند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن به حق دانستن اعتراضات عدالتخواهانه ی مردم، کشتار معترضان از جمله دانش آموزان، جوانان و آحاد مردم در سراسر کشور را به دست ماموران نظامی و لباس شخصیهای خشک مغز که به هیچ کجا پاسخگو نیستند، شدیدا محکوم می کند. شورای هماهنگی خطاب به مردم شریف کشور اعلام میکند که حضور نیروهای نظامی و امنیتی در مدرسه به هر شکل و شمایلی برعلیه تمامی قوانین پذیرفته شدهی داخلی و کنوانسیونهای بینالمللی است. حاکمان بدانند وقتی حریم مدرسه را ناامن می کنند،تلاشی مضاعف علیه خود و اضمحلال خود در پیش گرفته اند. متاسفانه در هفته گذشته شاهد حمله وحشیانه ی نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها به فضاهای آموزشی در شهرهای مختلف کشور از جمله مدارس مختلف کردستان، گوهردشت و مهرشهر کرج، ارومیه، اردبیل و رشت بودیم. آنان با ایجاد رعب و وحشت، دانشآموزان را دستگیر و به مکانهایی نامعلوم منتقل کرده اند. شورای هماهنگی مراتب خشم خود را علیه وزیر بی اختیار و بی کفایت و دانش آموز ستیز آموزش و پرورش اعلام میکند و خواهان عزل این عنصر بی خاصیت است. وزیری که بازداشت، شکنجه و کشتار دانشآموزان را با عناوین بیشرمانهای توجیه کرد و در قامت وکیل مدافع بازجویان، مکنونات خود را هویدا ساخت. وزیری که دانش آموزان بی گناه خود را به کانون های به اصطلاح اصلاح و ترببت می دهد، نه تنها هیچ درکی از آموزش و پرورش ندارد، بلکه باید در قامت یک بازجو به او نگریست. مردم ایران و انظار جهانی به خوبی شاهد اصلاح و تربیت شما در خصوص مهساها، نیکاها، نیماها،ساریناها و حدیث ها و ... هستند.بیش از این دیگر به ویرانی آموزش و کشور و فرزندانش نکوشید. برای ثابت کردن بی کفایتی وزیر و آموزش و پرورش کنونی همین یک دلیل کافی است که در زمان صدارتش بزرگترین فاجعه ی قرن یعنی شلیک گاز اشک آور به مدارس ابتدایی انجام گرفت.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران از تمامی معلمان سراسر کشور تقاضا دارد تا با حمایت از اعتراضات همگانی و حق طلبانهی مردم در کنار جوانان،دانشجویان، کارگران، بازاریان، رانندگان و کامیونداران، خانواده های دادخواه،آنان را تنها نگذارند و به یاریشان برخیزند.این شورا از معلمان میخواهد که هفتهی پیش رو از روز یکشنبه ۲۴ مهر تا روز چهارشنبه ۲۷ مهر کلاسهای درس را همچنان تبدیل به کرسی آزاداندیشی کنند و نسبت به ظلم های انجام شده به ویژه علیه دانش آموزان مظلوم، در مدارس روشنگری نمایند.
شورای هماهنگی بار دیگر از نیروهای نظامی و لباس شخصی که در خیابان ها، مردم معترض را بیرحمانه سرکوب میکنند میخواهد که آنان را به چشم خانواده خود بنگرند و بیندیشند که با هر شلیک، فرزندی از فرزندان رشید ایران دیگر به خانه و آغوش خانواده باز نخواهد گشت و با اندیشیدن به این صحنه دردناک،اسلحه خود را بر زمین بگذارند. این شورا خطاب به این نیروها میگوید: در حالی آمرینتان شما را به دل آتش و خون میفرستند، که فرزندان خود را در خوش آب و هواترین و مرفهترین کشورهای دنیا اقامت داده اند و شما خود بزرگ ترین قربانیان این فجایع هستید. پس به مردم ملحق شوید تا همه باهم برای ایرانی آزاد و پر عدل تلاش کنیم.به تصاویر خیابانها نگاه کنید میدانید که آتش این خشم چقدر میتواند سوزنده باشد. شما از همین مردم هستید پس بجای جنگیدن با مردم آزادی خواه، در کنار آنها باشید و با بیگانگان با وطن و مردمش بجنگید.
شورای هماهنگی از تمامی مدیران، معاونان و معلمان می خواهد که قبل از وقوع هر اتفاق ناگواری با اتحادی پولادین بین معلم و دانش آموزان از حق قانونی خود استفاده نموده و از ورود غیر قانونی نیروهای نظامی و لباس شخصی در مکان های آموزشی و دانشگاهی جلوگیری نمایند.
شورای هماهنگی به آن دسته از مدیران و معاونینی که به جای دفاع از دانش آموزان در مدارس، در همدستی و همکاری آشکار با لباس شخصی ها و امنیتی ها دست خود را به خون دانش آموزان آلوده می کنند، اخطار جدی می دهد که این گناهشان هرگز در پیشگاه ملت بخشودنی نیست و خیانت آشکار به ساحت معلمی است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
***********
بیانیه در رابطه با وضعیت پر ابهام دانش آموزان
دستگیر شده و ادامه شرایط سرکوب معترضان به ویژه وضعیت سنندج
در روزهای اخیر و پس از قتل مهسا (ژینا) امینی به دست ماموران گشت ارشاد، شاهد گسترش روزافزون اعتراضات به حق مردم در جای جای کشور بودهایم. متاسفانه حاکمیت به جای شنیدن صدای مردمی که خواهان حقوق اولیهی خود و روشنگری در رابطه با قتل مهسا بودند، با گلوله، گاز اشک آور، باتوم و ایجاد رعب و وحشت به مردم پاسخ میدهد. در این میان متاسفانه دانش آموزان زیادی تا کنون در شهرهای مختلف ایران دستگیر شدە که اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری آنها در دست نیست و با کمال تأسف طبق اخبار دریافتی تا به حال دست کم ۲۸ دانشآموز در این اعتراضات به خاک و خون کشیده شدهاند.
وزیر بی کفایت و بی مسئولیت آموزش و پرورش اما در گفتگو با روزنامه شرق گفته است: «دانش آموزی در زندان نداریم و مواردی هم اگر بازداشت باشند برای بحث اصلاح و تربیت است که در مرکز روانشناسی هستند و دوستان کارشنان کارشان را انجام می دهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه برگردند.» وزیر آموزش و پرورش ایران در پاسخ به این سوال که تعداد دانش آموزان بازداشتی چند نفر است گفته «تعدادشان زیاد نیست و اینقدری نیستند.نمی توانم آمار دقیقی از تعدادشان بدهم.» چنین وزیری با چنان میزان از بی مسئولیتی نسبت به جوانان حق خواه وطن نشان از عمق فاجعه مدیریتی در سرزمینی است که ناشایسته ترین و نالایق ترین افراد بر مناصب امور تکیه زده اند. این ادعای وزیر در حالی است که دست کم در یک مورد نیروهای امنیتی با ماشین «ون سفید بدون پلاک و شماره» وارد یک مدرسه شده اند، اما خوشبختانه واکنش به موقع دانشآموزان و والدین آنها مانع از دستگیری دانشآموزان شده است. این برخوردهای ضدانسانی، نه تنها دانشآموزان را نمیترساند، بلکه هر روز بر تعداد افراد معترض و ناراضی میافزاید.
سنندج، پس از سقز اولین شهری بود که به قتل مهسا (ژینا) امینی واکنش نشان داد. بیش از سه هفته است که سنندج صحنهی اعتراضات بیوقفه و مسالمت آمیز مردم این شهر در همبستگی و همدلی با دیگر مردم کشور است. نیروهای امنیتی و نظامی در این شهر به شکلی غیرمسئولانه و بیرحمانه به مردم بی دفاع یورش میبرند؛ به جوانی که جرم آن فقط بوق زدن بود و حتی از ماشین خود هم پیاده نشده بود شلیک کردند و او را در میان چشم انظار کشتند. به خانههای مردم گاز اشک آور پرتاب میکنند و هر روز کلکسیونی از انواع تیرهای جنگی را از خود در سطح شهر به جا میگذارند.
گزارشهای منابع محلی حاکی از آن است که نیروهای نظامی با اسلحههای کالیبر ۵۰ به منازل مسکونی شلیک میکنند و دستههای سرکوب از هر تلاشی برای بیشتر عصبانی کردن مردم فروگذاری نمیکنند. در حالیکه امکان حضور خبرنگاران مستقل در این شهر وجود ندارد و اینترنت را قطع کردهاند، بیم آن میرود که کشتاری دیگر مانند «جمعهی خونین زاهدان» در سنندج هم تکرار شود. تاریخ مقاومت و آزادیخواهی #سنندج بر هر ایرانی روشن است. بیدلیل نیست که حاکمیت برای سرکوب این شهر سنگ تمام میگذارد. بر اساس گزارشهای منابع محلی وضعیت جنگی در این شهر حاکم است و حاکمیت در حال انتقال ادوات نظامی سنگین و انتقال نیروهای سرکوب از دیگر مناطق کشور به سنندج است. فعالان حقوق بشر و نهادهای گوناگون مانند «عفو بینالملل» در مورد بحرانی بودن وضعیت این شهر هشدار دادهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، از حاکمیت میخواهد که از میلیتاریزه کردن فضای شهرها دست بردارد. سال تحصیلی جدید با سرکوب و گلوله مستقیم به بسیاری از نوجوانان و جوانان دانش آموز، آغاز شد. اما این سیاست رعب و وحشت افکنی و رفتارهای ظالمانه، دانشآموزان را نسبت به سرنوشت خود و دیگر هم نوعانشان حساستر و آگاهتر کرده است و امروز شاهد صحنههای باشکوه اعتراضات دانشآموزان، بویژه دانشآموزان دختر، چه در مدرسه و چه در خیابان و در جای جای کشور هستیم. دانشجویان نیز امروز فریاد میزنند: «سنندج زاهدان، خونین تمام ایران». حقیقتی دردناک در این فریاد دانشگاه نهفته است. «درد مشترکی» اکنون فریاد زده میشود. این «درد مشترک» قلبهایی را به همدیگر در سراسر کشور پیونده زده است همه آنها خواهان زندگی آبرومندانه و با عزت و نیز خواهان آرامش و آسایش برای خود و دیگران هستند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، بار دیگر همبستگی خود را با اعتراضات مسالمت آمیز مردم سراسر کشور و این «درد مشترک» اعلام میکند و قاطعانه از حاکمیت میخواهد که از سرکوب، بازداشت اذیت و آزار مردم و به ویژه شلیک به سمت مردم بی دفاع دست بردارد و تا دیر نشده صدای عدالتخواهی مردم را بشنود چه که «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم»!
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۹ مهر ۱۴٠١
***********
همکاری بیشرمانهی برخی از مدیران مدارس در سنندج و تعدادی از شهرهای دیگر با نیروهای سرکوب
متاسفانه به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران گزارش شده است که برخی از مدیران مدارس سطح شهر سنندج و تعدادی از دیگر شهرهای ایران، تبدیل به بازوی نیروهای امنیتی و نظامی شدهاند و در راستای سرکوب دانشآموزان و معلمان معترض با این نیروهای سرکوبگر همکاری میکنند. طبق خبرهای رسیده مدیر یکی از مدارس سنندج ، اقدام به دادن فیلم های مدار بسته به حراست استان نموده است. این در حالی است خون بیش از ۲۵ دانشآموز از چنگال نیروهای نظامی و امنیتی میچکد، این همدستی مصداق واقعی «نان به خون زدن» است و بهای سنگینی برای این خیانت نابخشودنی پرداخت خواهند کرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، قاطعانه اعلام میکند که این همدستی یک خیانت نابخشودنی است و نیز اعلام میکند که در صورتی که این افراد به این همدستی خائنانه ادامه دهند، اسامی یک به یک آنها، که به این شورا ارسال شده است، را در تمامی شبکهها و پلاتفرمهای خود منتشر خواهد نمود. شورای هماهنگی از این مدیران میخواهد که تا دیر نشده است، دست از این «خودفروشی»های ارزان بردارند.
***********
انتقال اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه از مریوان به زندان اوین
روز شنبه ۱۶ مهرماه، ماموران امنیتی با یورش به منزل اسکندر لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان و عضو هیئت مدیره انجمن صنفی معلمان مریوان، و شکستن در منزل، ایشان را بازداشت کردند. ضمنأ همزمان با احضار مسعود نیکخواه، دیگر عضو هیئت مدیره انجمن صنفی معلمان مریوان، به اداره به اطلاعات شهر مریوان، او را نیز بازداشت کردند.
روز گذشته، یکشنبه ۱۷ مهرماه، این دو فعال صنفی معلمان از مریوان به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند.
این بازداشت و انتقال به اوین در حالی صورت گرفته که هر دوی این فعالین اواخر مردادماه با وثیقه ی ۲ میلیارد تومانی آزاد شده بودند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان کشور، ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه، هر نوع برخورد قهری، با فعالان صنفی را، اقدامی غیر قانونی و غیر اخلاقی میداند و انتظار دارد که مراجع قانونی نسبت به قانون شکنی های انجام گرفته در مسیر دستگیری کنشگران صنفی و مدنی حساسیت نشان دهند و این برخوردهای غیرقانونی برچیده شود.
***********
بیانیهی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
در محکومیت سناریوسازی صدا و سیما در خصوص نمایش اعترافگیری از دو معلم فرانسوی
بهنام خداوند جان و خرد
در حالی که صدای آزادیخواهی و عدالت طلبی در سرتاسر کشور پیچیده و در عمق مدارس پیش دبستانی نیز ریشه دوانیده است، حاکمیت بار دیگر در تلاشی مذبوحانه به سناریوسازی و خیالبافیهایی محیرالعقول دست زده است.
رسانهای که عنوان «ملی» را با خود به یدک میکشد و قاعدتاً باید صدای مردم باشد، با بیشرمی و بیمسئولیتی تمام، این سناریوهای مبتذل و سراسر بیاساس را پخش کردهاست.
برای ردّ این داستان پردازیِ بیشرمانه، نیاز به استدلال یا بیان دلیل وجود ندارد. چرا که مردمی که این روزها با دستان خالی درخشانترین صفحات تاریخ این کشور را مینویسند و منبع الهام هزاران انسان آزادیخواه در دور تا دور دنیا شدهاند، حقیقت را بیش و پیش از هر کس دیگری درک میکنند. فقط یک اشاره کافی است تا نشان دهد میزان هوش! و آگاهی! این سناریوسازان چگونه است: ادعا میشود که این دو شهروند فرانسوی با ۲۰ هزار یورو پول آمدهاند تا در ایران انقلاب بکنند.
آیا سناریست این داستان از خود نپرسیده است که با این مبلغ پول الان حتی در یک شهر چند هزار نفری هم نمیتوان یک مسکن مهر یک خوابه هم خرید. و مضحکتر اینکه با این میزان پول در تهران نمیتوان حتی یک خانه هم اجازه کرد چه برسد به انقلاب و تدارک مالی برای اعتصابات سراسری معلمان و کارگران و تهیه و تدارک اسلحه!!!
ما جداً به این فکر میکنیم که آیا این سناریو نویسها آنقدر از مردم و جامعه و فضای این کشور بریدهاند که نمیتوانند یک تخمین اولیه بزنند که قدرت خریدِ ۲۰ هزار یورو، چقدر است!؟ آیا با این مبلغ میتوان دو خودرو سمند خرید!؟
به نظر ما اینک، درست زمانِ آن رسیدهاست که این حاکمیت به حال خود «خون گریه کند».
بیشک، عزت و احترام، امری ذاتیاست و نمیتوان با روشی نخنما، سرشناسترین فعالان صنفی را به اتهام واهی جاسوسی منسوب کرد. به اعتراف همگان، فعالان فرهنگی و کارگری دستگیر شده جزو شریفترین، معتمدترین و دلسوزترین افراد این جامعه هستند و دریای وجودشان با چنین یاوهسراییهایی، آلوده نخواهد شد. بهتر است که سناریو نویسانِ نابلد، برای یافتن جاسوس، «اطراف خود» را بهتر بنگرند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، قاطعانه اعلام میکند که در تدوین این سناریو، ذرهای شرف و وجدان به کار نرفتهاست. ما قاطعانه اعلام میکنیم که یک ریال مناسبات پولی و مالی بین فعالین بازداشتشده، با هیچ طرفِ غیر ایرانی وجود نداشته و ندارد.
قابل ذکر است که بر اساس موازین حقوقی، عرفی و قانونی، هر تشکل مجاز است که با دیگر تشکلهای قانونی ارتباط و همکاری داشته باشد و در این روابط و همکاریها هیچ چیز پنهانی و مخفیانهای وجود نداشته است. اگر دستگاه قضا آنگونه که باید، استقلال داشت، میبایست تمام کسانی که این اتهامها را وارد میکنند و آن را در رسانهای به اصطلاح ملی جار میزنند، محاکمه میکرد.
شدت مالیخولیای این سناریونویسان آنجا به اوج خود میرسد که ادعا میکنند: «سازمان جهانی کار» قصد براندازی در ایران را داشته است. این در حالی است که یک تشکل دولت ساختهی بهاصطلاحکارگری، از ایران، عضو هیات مدیرهی «سازمان جهانی کار» است و جمهوری اسلامی ایران، عضو این سازمان جهانی است.
یکی دیگر از دیگر سازمانهایی که در این سناریو از آن نام بردهاند «آموزش بینالملل EI» است که بهجز حوزهی آموزشی در هیچ زمینهای کمترین مداخلهای ندارد.
ای کاش، سناریوسازان، ذرهای آگاهی داشتند و یا میدانستند که در قرن جدید، روشهای دههی شصت، هیچگاه جواب نخواهد داد، و به قول مولانا: «از قضا سرکنگبین صفرا فزود»
در این فیلم مضحک، دستگاه حاکمه، رد یک ارتباط معمولی و دوستانه را در اتاقهای مخوف سرویسهای جاسوسی فرانسه میجوید و ادعا میکند که دولت فرانسه در قالب «س ژ ت» درصدد اقدامات براندازانه بوده است. اما سناریونویسها کم هوش اندکی به خود زحمت ندادهاند تا جستجو بکنند و یاد بگیرند که مجموعهی «س ژ ت» خود مدافع و پشتیبان شورش «جلیقه زردها» در پاریس بود که تا ماهها پایههای دولت فرانسه را به لرزه در آورده بود.
آقایان! آیا پس از شش ماه بازداشت و انفرادی و شکنجهی دو تبعه و سندیکالیست فرانسوی، به این کشفیات بینظیر و درخشان رسیدهاید!؟ حقا که پولی که بابت سناریونویسی گرفتهاید حرام است، شما وظیفه داشتید دربارهی موضوع مطالعه و تحقیق داشته باشید. لازم نیست به اشراف اطلاعاتیتان بنازید، این میزان از بیاطلاعی و ناآگاهی خود گویای هوشمندی و توانایی شما است! بر این روال که شما پیشه ساختهاید، سادهلوحترین هواداران شما را نیز، قانع نمیکند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۶ مهرماه ۱۴۰۱
***********
ربودن وحشیانهی سوران (اسکندر) لطفی و مسعود نیکخواه
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
ساعت ۷ صبح امروز شنبه ۱۶ مهر سال خونین ۱۴۰۱ تعدادی از ماموران جیره خوار و مزدور رژیم، بدون هیچ مجوزی با شکستن در و پنجره وارد منزل اسکندر لطفی شده و پس از ضرب و شتم وحشیانه، این عضو کانون صنفی معلمان مریوان و نیز سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، را به مکان نامعلومی منتقل کردهاند. در حرکتی مشابه و همزمان، تعدادی دیگر به منزل شعبان محمدی، دیگر عضو این کانون ریختند اما خوشبختانه ایشان منزل نبودند و مامورین تا به حال نتوانستهاند شعبان محمدی را دستگیر کنند. همزمان ادارە اطلاعات مریوان با احضار مسعود نیکخواە، عضو هیئت مدیره ی انجمن صنفی معلمان مریوان، بە ادارەی اطلاعات ایشان را نیز بازداشت کردند.
ما، شورای هماهنگی کانونهای صنفی معلمان ایران، به نهادهای نظامی و امنیتی هشدار میدهیم که هر اتفاقی برای این عزیزان ما بیافتد، رژیم مسئول مستقیم آن خواهد بود. ما به نمایندگی از معلمان سراسر کشور به حکومت هشدار میدهیم که به آزار و اذیت فعالین صنفی و دیگر مبارزین آزادیخواه و عدالت طلب در سراسر ایران پایان دهد. ما به حاکمان هشدار میدهیم که حکمرانی با خونآشامی و خونخواری تفاوت دارد؛ سرتاسر کشور را غرق در خون کردهاید و هر روز مادران بیشتری را به عزا مینشانید. ما باور داریم که دیر یا زود برای این قلدریها و برای این قانون گریزیها به مردم حساب پس خواهید داد.
یورش ماموران امنیتی رژیم به منزل معلمینی که تازه گی با قید وثیقه از حبس آزاد شده بودند، بیش از هر چیز نشان از استیصال، درماندگی و آشفته حالی حاکمان و اربابان آنها دارد. آنها خود واقف شدهاند که پایههای حاکمیت به لرزه درآمده است و نظم حاکم از نظر مردم فاقد کمترین مشروعیت ممکن است، این است که به شکل وحشیانهای به کشت و کشتار و بازداشت و ربودن و شکنجه و اعتراف گیری اجباری روی آوردهاند.
ما معلمین با رساترین و شفافترین صدای ممکن همبستگی و همصدایی خود را با معترضین در سرتاسر کشور اعلام میکنیم. ما اعلام میکنیم که درس و مدرسه در شرایط جنگی بیمعنا است و از همهی آحاد مردم میخواهیم که صدای معترضین باشند و با هر ظرفیتی که در توان دارند صدای این اعتراضها باشند و از یاری رساندن به مردم مظلوم و بیدفاع دریغ نورزند. نیز از دانش آموزان عزیزمان، که در روزهای گذشته حماسهها خلق کردهاند، میخواهیم که کلاسهای درس و مدرسه را تبدیل به کانون مبارزه و آزادیخواهی بکنند. درس اصلی امسال، این سال خونین، درس آزادی و رهایی است. و این کلاس درس دایر خواهد بود تا آزادی و رهایی.
***********
اطلاعیه شورای هماهنگی پیرامون پخش اعترافات اجباری دو تبعه فرانسوی
مردم آزاده و معلمان فرهیخته ایران زمین:
صدا و سیمای حکومتی در تاریخ ۱۴ مهر ماه در برنامهای تحت عنوان «داستان یک ماموریت» با پخش اعترافات اجباری اتباع دستگیر شده فرانسوی، در اقدام ناشیانهی دیگری، اتهامات واهی، ناجوانمردانه و مهوعی علیه کنشگران صنفی ایران به کار بست.
شورای هماهنگی ضمن محکوم کردن شدید این پروژه رسوا به زودی با صدور بیانیهی تحلیلی، دلایل متقن، شفاف و مستندی را در رد سناریونویسان مبتدی این نمایشنامهی مضحک که تنها به رسوایی بیشتر خودشان منجر شده، برای تنویر افکار عمومی منتشر خواهد کرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۶ مهرماه ۱۴۰۱
***********
بیانیه درباره شرایط حاکم بر کشور و شکست آموزش و پرورش ایدئولوژیک حکومتی:
به نام خداوند جان و خرد!
آموزش و پرورش ایدئولوژیک که اصرار بر آموزههای تحمیلی خود را به صورت بخشنامهای و حکومتی در کنار تعطیل کردن اصل ۳۰ و آموزش رایگان، سالها به مردم سرزمین ما تحمیل کرده بود، این روزها پاسخی کوبنده و رسا از سوی دانشآموزان دریافت کرده است. این نسل آگاه و طغیانگر این سبک از زندگی و حجاب اجباری و آموزههای ایدئولوژیک حاکمیت را به چالشی جدی گرفتهاند و آن را نشانه تحکیم پایههای انقیاد حاکمان و ظلم بیشتر بر عموم مردم میدانند و این امر از یک سو شکست آموزش و پرورش و از سوی دیگر شکست کلیت دستگاه حکومتی در تربیت انسان همسو با باورهای ایدیولوژیکی خود را به درستی نشان داد. حاکمیت کنونی در میان انظار جهانیان و هزاران دوربینی که به ثبت جنایات هفتههای اخیر پرداخته است، به سرکوب خونین اقشار مختلف جامعه خود به ویژه جوانان دست زد. نخبهترین فرزندان دانشگاهی ما امروز در زندان هستند و با بی شرمی تمام، نیروهای مسلح و لباس شخصیهای قاتل و بچه پایگاهیهای نااهل مساجد را برای سرکوب به دانشگاههای ایران گسیل کردند تا دنائت را در پیوند با شناعت برای اعمالی فجیع و در پیوند با سرکوب گسترده مردمی، خلق کنند. مردمی که هفتههاست در خیابانهای ایران، سیاستهای کلی نظام کنونی ایران را مردود اعلام کردهاند. ایرانیان و جهانیان همچنین دیدند که دانشجویان شریف و نجیب ما که در همراهی با مردم ستمدیده صدای اعتراضشان را طنینانداز کردند، چگونه با هجوم سرکوبگران مواجهه شدند. چنانچه با سرکوب دانشگاه شریف، تمام دانشگاههای ایران به پا خاست تا از حریم دانشگاه حمایت کند. از سوی دیگر در جمعه خونین گذشته ده ها نفر از شهروندان و نمازگزاران بلوچ پس از نماز جمعه در زاهدان با گلوله مستقیم قاتلان سرکوبگر کشته شدند. امری که به درستی نشان داد که خدا و قرآن و نماز برای اربابان قدرت، تنها وسیلهای برای حفظ موقعیتهای دنیوی و غارت بیشتر ملت و سیاست مبتنی بر تحمیق است. گرچه خوشبختانه امروز دستشان رو شده و فریبهایشان بر آفتاب افکنده شده است.
شورای هماهنگی در همراهی با اعتراضات مردم جان به لب رسیده، پیرو بیانیههای پیشین و در ادامه آنها در اعتراض به پادگانی شدن کل کشور، مخصوصا پادگانی شدن دانشگاه و مدرسه و زندانی شدن دانشجویان و دانشآموزان و همراهی با خیزش نسل طغیانگر دانشآموزان امروز ایران، و نیز هم پیمان شدن با خونهای به ناحق ریخته شده فرزندان ایران در خیابانها، از معلمان سراسر ایران میخواهد که با درک این ضرورت تاریخی در انجام وظیفه اخلاقی و ملی خود، در هفته پیش رو از روز شنبه مورخ ۱۶ مهر تا پایان هفته با تبدیل کلاسهای درس به کرسی آزادی خواهی و عدالت طلبی در همراهی با جنبش اعتراضی مردم ایران از طبقات مختلف جامعه از دانش آموز و دانشجو و کارگر و از شهروندان عادی تا نخبگان و شایستگان و متفکران و هنرمندان و ورزشکاران، مراتب اعتراض خود را به ظلم سیستماتیک و بی عدالتی های حاکمیت، بلندتر و رساتر از همیشه طنین انداز کنند.
در پایان شورای هماهنگی به حاکمیت هشدار جدی میدهد که هر چه سریعتر تمامی زندانیان معترض سه هفته گذشته مخصوصا زندانیان دانش آموز، دانشجو و جوانان شجاع و همه معلمان زندانی و زندانیان عقیدتی و سیاسی را هرچه سریعتر آزاد کند و از برخوردهای ناشایست و نابخردانه با دانشآموزان آزادیخواه و ارعاب و تهدید خانواده آنان دست بردارد. شورای هماهنگی با توجه به شقاوت به کار گرفته شده و شلیک مستقیم به قلب جوانان وطن، با ملاحظاتی امسال هم زمان با ۵ اکتبر و برگزاری تجمعهای سالانه به مناسبت روز جهانی معلم که حتی یک قلب پاک به تیر ناپاکان در این تجمع ها پرپر نشود، تجمع هر ساله خود را به این مناسبت برگزار نکرد. اما اگر حاکمیت بخواهد به روند سرکوب دانشآموزان و دانشجویان و جوانان و قاطبه ملت ادامه دهد، این شورا اعلام تجمعات اعتراضی و خیابانی را در دستور کار قرار خواهد داد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۵ مهر ۱۴۰۱
***********
جلسه رسیدگی به پرونده رسول بداقی
پیرو فراخوان اعتصاب مدارس
رسول بداقی، فعال صنفی و از اعضای شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ۱۸ مهر در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار میشود
بنا به تویتر آقای صفرنیا وکیل پرونده پیشتر دیوان عالی حکم پیشین این فعال صنفی معلمان را نقضکرده است.
لازم به یادآوری است که رسول بداقی از دهم اردیبهشت ماه در بازداشت وزارت اطلاعات به سر می برد و از چند روز پیش به بند ۴ زندان اوین منتقل شده است
***********
اطلاعیه شماره ۲
تا آزادی، تا رهایی
دانش آموزان عزیز، جوانان دهه هشتاد و نود، شجاعت شما ستودنی است. ما معلمان از شما درس"شجاعت، زندگی و آزادگی" میآموزیم.
شما به شجاعانه ترین زبان، در انظار جهانیان درس رهایی، برابری و آزادی را فریاد زدید؛ شما در حال مقاومت در برابر یکی از بیرحم ترین دستگاههای سرکوب تاریخ معاصر خاورمیانه هستید و این شجاعت مثال زدنی و الهام بخش در تاریخ این سرزمین و فراتر از آن در سطح منطقه ماندگار خواهد شد. و شما در حال نوشتن برگهای زرینی از تاریخ قرن بیست و یکم هستید.
الف - با معلمان خود شرایط و اتفاقات روز را بحث و تحلیل کنید و کلاسهای درس را تبدیل به سنگر آزادی بیان، آزادیخواهی و عدالتخواهی کنید. از این طریق می توانید به ماهیت معلمان شجاع و آزادیخواه که مواضع خود را شفاف اعلام می کنند پی ببرید و «معلمان سهمیهای»، بسیجی، ترسو و خائن به مردم را بشناسید.
ب - این خیزش برابری میخواهد و آزادی و رهایی، برای زن و برای مرد و برای همه.
«سرود برابری» را هر کجا که میتوانید همخوانی کرده و آن را تبدیل به سرود مقاومت و رهایی کنید.
***********
اطلاعیه شماره ۱
پیرو فراخوان اعتصاب مدارس
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن هشدار به آمران خشک مغز و لباس شخصی های قاتل از «ارتش، نیروهای نظامی و انتظامی» میخواهد با تامین امنیت جانی مردم معترض و حق طلب، از ورود لباس شخصی های بیهویت تمامیت خواه در دانشگاه ها جلوگیری به عمل اورده و اجازه ندهند که قداره بندهای لباس شخصی، به جان و مال مردم به ستوه آمده متعرض شوند.
متاسفانه حاکمیت جمهوری اسلامی بار دیگر به حریم دانشگاه متعرض شده و دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار داده است.
ما با حاکمیتی مواجه هستیم که واژگون شدن سطل زباله و سوختن بنرهای تبلیغاتی ارگان نظامی اش را تخریب سرمایه ملی می خواند اما کشتار ، بازداشت و زخمی کردن نخبگان دانشگاهی که بزرگترین سرمایه کشور هستند ،مبارزه با اغتشاشگر سرسپرده می نامد
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، از تمامی معلمان سراسر کشور می خواهد با پیوستن به اعتراضات حق طلبانه و آزادیخواهانه مردم این جنبش حق خواهی را همراهی کنند.
معلمان شجاع و آگاه در روز سه شنبه مورخ ۱۲ مهرماه ضمن اعتصاب در مدارس، کشتار، دستگیری و زندان انسان های شریف و رنجدیده معترض به ساختار نامشروع حاکمیت را محکوم مینمایند و بر حفظ حریم دانشگاهها و مکان های علمی پای میفشارند.
نیروهای نظامی، تفنگ تان را زمین بگذارید و به خیل مردم حق طلب بپیوندید.
این خیزش با کشتار و دستگیری مردم خاموش نمی شود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان
۱۱ مهرماه ۱۴۰۱
***********
اعتصاب روز سه شنبه مورخ ۱۲ مهر به مناسبت ۵ اکتبر روز جهانی معلم
بیانیه شورای هماهنگی پیرامون اعتصاب روز سه شنبه مورخ ۱۲ مهر به مناسبت ۵ اکتبر روز جهانی معلم و در همراهی با اعتراضات حق طلبانه ی مردم ایران
به نام خداوند جان و خرد!
فرهنگیان آگاه، دانش آموزان شجاع و مردم عدالتخواه و ستم دیده ایران:
در حالی سال نو تحصیلی در مدارس و دانشگاه ها را آغاز کردیم که جامعه با چالش ها و البته امیدهای جدی تری روبرو شده است. امروز دانشجویان این فرزندان دیروز ما معلمان،صدای حق خواهیشان رساتر از همیشه طنین انداز شده و علی رغم شدیدترین سرکوب ها، جانانه برای آزادی و عدالت می رزمند. از طرف دیگر معلمین هم در پیکاری که سالهاست در برابر آموزش پادگانی-حوزوی، پولی شدن و طبقه ای شدن آن، تعطیلی اصل ۳۰ (آموزش رایگان و با کیفیت)عدم به رسمیت شناختن حق تشکل یابی و وضعیت اسفبار معیشتی، در پیش گرفته اند، از سوی حاکمیت با سرکوب، ارعاب و زندانی شدن روبرو بوده اند و ده ها تن از فعالان تشکل های صنفی فرهنگیان در سراسر کشور مورد غضب مستمر نهادهای سرکوبگر قرار گرفته و اکنون بسیاری از آنان در زندان بوده و یا با اتهامات واهی و خطر حبس های طولانی مدت و اخراج روبرو هستند.
در روزها و هفته های اخیر سراسر ایران شاهد اعتراضات حق طلبانه و عدالتخواهانه وسیع اقشار مختلف مردم است که در واکنش به قتل حکومتی #ژینا (مهسا) امینی به دست یکی از واحدهای گشت ارشاد تهران آغاز شد. حاکمیت این بار هم مثل همیشه به جای پاسخگویی منطقی و عاقلانه، دست به ابزار سرکوب و خشونت برد و متاسفانه تاکنون دست کم صد نفر از هموطنان عزیزمان را کشته و هزاران دختر و پسر جوان را زخمی و یا بازداشت کرده است.بسیاری از این معترضان به جان آمده، دانش آموزان و دانشجویانی هستند که همراه با میلیون ها ایرانی دیگر از خفقان تحمل ناپذیر موجود به تنگ آمده اند و صدها تن از آنها اکنون در زندان و تحت فشار و شکنجه های روانی و جسمی به سر می برند. متاسفانه در شامگاه روز یکشنبه نیروهای سرکوبگر با حضور در دانشگاه شریف و با سلاح به مقابله با نخبه ترین فرزندان وطن برخاستند تا به خیال خام خود صدای این جوانان حق خواه وطن را خاموش کنند.
در اعتراض به چنین وضعیتی، مردم ایران در سطحی وسیع تر و هم بسته تر در شهرهای مختلف به میدان آمده اند و با اتحاد هر چه بیشتر و هم صدایی در حق خواهیشان، بر خشم و خشونت حاکمیت افزوده اند. پیوستن خیل عظیمی از اساتید دانشگاه ها، معلمان، فعالان اجتماعی زندانی، بازاریان، کارگران، ورزشکاران، هنرمندان، رانندگان و کامیونداران، روزنامه نگاران، نویسندگان پیشرو و ... به اعتراضات توده ای که اتحادی مبارک برای دست یابی به آرزوهای بلند و دیرین ملت ایران است، بیش از همه شکاف بین مردم و حاکمیت را به خوبی به تصویر کشیده است.
در شروع سال تحصیلی جدید بسیاری از اساتید و معلمان و همچنین جمعیت وسیعی از دانش آموزان اعلام کرده اند که تا آزادی دانش آموزان و دانشجویان زندانی و بازگشت شان به کلاس درس، از رفتن به دانشگاه و مدرسه خودداری خواهند کرد و یا در مدارس و دانشگاه ها اعتصاب خواهند نمود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، از نیروهای نظامی و انتظامی دعوت می کند که به وظیفه ی اصلی خود که همانا حفظ جان و امنیت شهروندان است، عمل نمایند و در کنار مردم معترض و عدالتخواه قرار گیرند.
نیروهای نظامی و انتظامی بهتر است حساب خود را از لباس شخصی های قاتل و سرکوبگر و آمران خشک مغزشان جدا ساخته تا در آینده ی نزدیک نزد وجدان خود و دادگاه مردمی شرمسار نشوند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، همراهی و همبستگی قاطعانه خود را با موج وسیع اعتراضات و اعتصابات عدالتخواهانه و حق طلبانه ی مردمی اعلام می دارد. امسال روز جهانی معلم یعنی پنجم اکتبر در ایران هم زمان شده است با یک تعطیلی سراسری، از همین رو شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران از معلمان و دانش آموزان میخواهد که در روز سه شنبه مورخ ۱۲ مهرماه با اعتصاب در مدرسه و خودداری از کلاس رفتن، همبستگی و همراهی خود را با همه معترضان جان به لب آمده، نسبت به بی عدالتی های حاکمیت نشان دهند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۰مهر ۱۴۰۱
***********
موج اعتصاب علیه بازداشت ها در دانشگاه ها
در پی گسترش اعتراضات سراسری در ایران، شماری از اساتید دانشگاه صنعتی شریف در واکنش به بازداشت دانشجویان، دست به اعتصاب زدند.
دکتر شهرام خزایی، سهراب راهوار، علی قاضی زاده، مهرزاد پور محمد نامور، علیرضا معززی تهرانی، زهرا کاوه وش و علی شریفی زارچی هفت تن از اساتید دانشگاه صنعتی شریف هستند که ضمن تاکید بر اینکه «تا زمان آزادی دانشجویان بازداشت شده کلاس های درس را برگزار نخواهند کرد»، اعتصاب خود را اعلام کردند.
معلمی در قشم در حمایت از بازداشت شدگان کلاس را تعطیل کرد
یکی از معلمان مدرسهای در قشم، در راستای فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران و نیز اعتراض به بازداشت دانشآموزان، کلاس را تعطیل کرد.
***********
لیلی گلهداران و مریم کشکولینیا استادان دانشگاه "در هیچ دانشگاهی تدریس نخواهیم کرد"
پیام دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان
استاد گرامی، با تشکر از حمایت افتخار آفرین شما از اعتراضات به حق مردم ستم دیده ایران، شما اثبات کردید که سیستم حاکم نمیتواند شرف انسانها را با رتبه و سمت دانشگاهی خریداری کند و کنار دانشجویان و تمام مردم کشور قرار گرفتید.
امید داریم اساتید دیگر در تمام دانشگاههای کشور اعتصاب و استعفای اعتراضی انجام داده، پیام ما را ببینند و به مردم ایران بپیوندند. مردمی که با عرق و خون برابر نیروی سرکوب تا دندان مسلح حکومت ایستادهاند. بازداشتی و کشته دادهاند و همچنان هم ایستادهاند.
***********
بیانیه در اعتراض به سرکوب گسترده اعتراضات مردم
بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به سرکوب گسترده اعتراضات مردم، پادگانی شدن برخی مدارس و دستگیری دانش آموزان و دانشجویان و معترضان خیابانی و دعوت از معلمان و دانش آموزان به تعطیلی مدارس در روزهای دوشنبه ۴ مهر و چهارشنبه ۶ مهر
به نام خداو ند جان و خرد!
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است.
معلمان آزاده و ملت رشید ایران:
در روزهای اخیر شاهد صحنه هایی بودیم که از یک سو تلخ و از سوی دیگر شیرین بود.تلخی سوگوار شدن خانواده #مهسا_امینی برای پر پر شدن فرزند بی گناهشان و از سوی دیگر موج عظیمِ ملی و امیدوار کننده مردم در سراسر کشور در همبستگی و همراهی با این خانواده سوگوار،نشان داد که ایران هنوز زنده و پویا است و در برابر ظلم سر خم نمی کند.
دستگاه سرکوب حکومتی که تمام سعی اش در رسانه ها و پروپاگاندای حاکم این بود که نشان دهد مهسا به مرگ طبیعی مرده است،واهمه ای از این تناقض نداشت که به سوی مردم بی گناه در خیابان ها به صورت مستقیم شلیک کند تا ثابت کند که مرگ مهساها ی این سرزمین هیچ گاه تصادفی نبوده است.از سوی دیگر آمران خشک مغز جنایتکار، برخی مدارس کشور را پایگاه نظامی برای سرکوب مردم معترض کرده اند و بسیاری از جوانان دستگیر شده، دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان ورودی ۱۴۰۱ هستند که هنوز پایشان به دانشگاه باز نشده،باید تجربه انفرادی و زندان را از سر بگذرانند.از دیگر سو هر روز در خیابان های کشور شاهد تصاویری دردناک از سرکوب معترضانی هستیم که به طور گسترده در شبکه های مجازی منتشر شده و میلیون ها ایرانی و غیر ایرانی در سراسر جهان این صحنه های خشونت بار را مشاهده کرده اند.این تصاویر به حدی جانکاه و جگر سوز است که دل هر انسان شرافتمندی را به درد می آورد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت شدید سرکوب حکومتی علیه مردم بی دفاع در اعتراض به وضعیت حاکم به ویژه پادگانی شدن برخی مدارس ، دستگیری و زندانی کردن دانش آموزان، دانشجویان و مردم در تجمعات مسالمت آمیز اخیر،از همه فرهنگیان شاغل و بازنشسته و دانش آموزان می خواهد تا در اعتراض به رفتار نادرست و خشن حاکمیت و همراهی با مظلومان به پا خاسته در کنار آنان قرار گیرند و نیز از معلمان و دانش آموزان درخواست دارد در روزهای دوشنبه ۴ مهر و چهارشنبه ۶ مهر از رفتن به کلاس های درس در سراسر کشور خودداری نمایند.
مرگ مهسا امینی ثابت کرد اقشار مختلف اجتماعی نسبت به رویکرد حجاب اجباری که حتی دلایل دینی متقنی هم ندارد، به شدت معترض هستند. انتظار می رود دانش آموزان ایران زمین و به ویژه دختران شجاع سرزمین ما بر پافشاری این حق قانونی و ذاتی خود بیش از پیش اصرار ورزند و به نحوی مقتضی به مطالبه این حق ذاتی خود ادامه دهند.
موج همراهی ملی در اعتراض به قتل #مهسا_امینی ثابت کرد که دیگر کسی از این پس به راحتی گذشته جرات نخواهد کرد که دختران این سرزمین را نادیده بگیرد و رفتاری غیر انسانی با آنها داشته باشد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران از تمامی نیروهای انتظامی صمیمانه و معلمانه درخواست دارد که تفنگ خود را زمین گذاشته و به سوی مردم دردمند و به جان آمده خود شلیک نکنند و قبل از اینکه خیلی زود دیر شود،در کنار مردم قرار گیرند.
شورای هماهنگی همچنین از تمامی معلمان شاغل و بازنشسته،پیشکسوتان و بازنشتگان کشوری و لشگری و تامین اجتماعی ، سندیکاهای کارگری، ورزشکاران و هنرمندان و همه ی افراد مرجع و اثر گذار و مورد وثوق جامعه تقاضا دارد که در این روزهای سخت و البته امید انگیز، در کنار دانش آموزان و دانشجویان و مردم حق طلب ایران زمین قرار گیرند تا آسیب کمتری را فرزندان و هم وطنان ما بر دوش بکشند. شورای هماهنگی امیدوار است که طی روزهای آینده مقامات حکومتی با محاسبه بی ثمری سرکوب و تاثیر آن در گسترش اعتراضات و نارضایتی ها طی تجربه های آزمون شده بسیار، با رویکردی عقلانی و قانونی دست از سرکوب شهروندان بردارند و به خواسته های مردم تمکین کنند در غیر این صورت شورای هماهنگی برنامه های بعدی خود را در اعتراض به شرایط کنونی و در همراهی با دانش آموزان و دانشجویان و مردم عزیز ایران اعلام خواهد کرد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۳ مهر ۱۴۰۱
***********
لیلا عباسی را بازداشت کردند
خانم لیلا عباسی، عضو هیئت مدیره ی کانون صنفی فرهنگیان بیجارِ، مدرس و معلم هنر، این شهروند نخبه و شجاعِ کردستان را آزاد کنید.
روز سه شنبه ۲۹ شهریور، نیمه شب به منزلش یورش برده و بر دستان این معلم و هنرمند آزاده دستبند زده و وی را بازداشت کردند.
از محل و علت بازداشت این فعال صنفی هیچ اطلاعی در دست نیست.
***********
بیانیه تحلیلی در حمایت از اعتراض های اخیر مردم ایران به کشته شدن مهسا امینی
به نام خداوند جان و خرد
معلمان آزاده و ملت شریف ایران:
در پی قتل مهسا امینی به دست عوامل سرکوب گشت ارشاد، موجی از همبستگی ملی و جهانی در محکومیت این قتل، شگفتی خارق العاده ای خلق کرد. ماشین سرکوب که به دفعات در ادوار گذشته، تعدی به حقوق شهروندان را به اجانب و بیگانه نسبت می داد، این بار با این موج عظیم همبستگی عاطفی بی نظیر، ناچار شد از یک سو به طور رسمی با خانواده زنده یاد #مهسا_امینی، ابراز همدردی کند و از سوی دیگر در تناقض آشکار با این همدردی، بار دیگر با توسل به اخبار دروغ در رسانه میلی، مدعی شود که مهسا خود فوت کرده است. در حالی که پدر مهسا با صدای بلند اعلام کرد: دخترش هیچ بیماری زمینه ای نداشته و بدن او به هنگام مرگ کبود بوده و او به قتل رسیده است. مظلومیت قتل مهسا انفجار خشم را در سراسر کشور تکثیر کرد و موجب شد در اکثر نقاط کشور، تجمعات اعتراضی خودجوشی در محکومیت قتل مهسا امینی شکل بگیرد که متاسفانه سرکوب گران با هجوم به این تجمعات، برخی از فرزندان ایران را به ویژه در برخی از شهرهای کردستان به شهادت رسانده اند.
درحالی که تصاویر منتشر شده حضور پر رنگ نیروهای امنیتی را با ماشین آپ پاش و باتون و اسلحه در برخی خیابان های مختلف کشور نشان می دهد، باز بخش های مختلف حاکمیت از طریق اخبار دروغ و نخ نما می خواهند اذهان را منحرف کنند. گرچه هرگز این دروغ ها دیگر با این حجم از مدارک و شواهد آشکار، حتی نمی تواند طرفداران آنها را هم قانع کند که چنین به جان مردم افتادن، برای آنها پذیرفتنی باشد. پرسش مهم اینجاست اگر مهسا امینی به طور تصادفی و غیر سیستماتیک به مرگ طبیعی مرده است، چرا از یک سو چرخه چنین مرگ های تصادفی هیچ گاه در کشور ما قطع نشده است و از دیگر سو چرا حاکمیت برای سوگواران این جوان ۲۲ ساله درگذشته نیروهای سرکوبگر را به خیابان ها گسیل می کند؟ آیا حضور نظامیان در خیابان برای سرکوب اعتراض مسالمت آمیز و یا همدردی عاطفی با مرگ دختری بی گناه هم تصادفی است یا دشمنان قسم خورده برای بدنام کردن نظام، چنین به جان جوانان وطن افتاده اند؟
در طی این دو سه روز از سراسر کشور صدها ویدئو از حضور گسترده مردم در اقصی نقاط کشور از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور با حضور همه اقشار جامعه از دانشجو تا بازاری و مردم کوچه و بازار را به معرض دید عموم نهاده است اما آیا با دیدن این تصاویر می توان شاهد همدلی و همراهی حاکمیت بود تا با ادعایش در چگونگی مرگ مهسا امینی، در تعارض بنیادی نباشد؟ یا این تصاویر حکایت از نفاق و دو چهرگی حضرات در مواجهه با مرگی است که از درونش حیات جوشیده و معترضان در سراسر ایران شعار «زن زندگی آزادی» را به دفعات طنین انداز نموده اند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن حمایت و همراهی با اعتراضات مردمی در روزهای اخیر به کشته شدن مهسا امینی، عمیقأ به حاکمیت هشدار می دهد دست از تقابل با مردم و سرکوب هم وطنانش بردارد و این نصیحت کارساز و راهبرد معلمانه را برای کاهش بحران های حداکثری خود در دستور کار قرار دهد.
شورای هماهنگی هشدار می دهد که طوفان خشم لایه های مختلف جامعه را در هم نوردیده است سرکوب معترضان، نادیده گرفتنشان و وارونه نمایی و تحریف وقایع تنها بر عمیق شدن این خشم می افزاید چه که سرکوب هرگز نمی تواند و نتوانسته مشکلات عدیده حاکمیت را حتی به صورت میلی متری حل و فصل نماید. تنها راه ممکن برای کاهش خشم فزاینده جامعه، بازگشت به قانون، پایان دادن به خودکامگی، شفاف سازی سیاسی و اقتصادی، انهدام گعده های مافیایی در اقتصاد، پایان غارت سرمایه ملی، مشارکت همه گروه های سیاسی و عقیدتی در ساختار کلان تصمیم سازی، رفع تبعیض ها و آزادی های سیاسی و اجتماعی و احترام به حقوق شهروندی و برپایی کامل عدالت در حیطه های سیاسی، اقتصادی و معرفتی است. مطبوعات آزاد، احزاب و اصناف آزاد و در یک کلام حاکم شدن ملت بر سرنوشت خویش، مُهر پایان همه ی نارضایتی های جمعی و عمومی است. هیچ راهی و راه حلی غیر از نکات یاد شده فوق، نمی تواند ملت معترض را خاموش کند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، عمیقأ انتظار دارد راه حل ملی و معلمانه این شورا هرچه زودتر در تصمیم گیری کلان لایه های فوقانی قدرت برای حل معضلات کشور و پایان دادن به نارضایتی های عمیق و شکاف عمیق ملت دولت در دستور کار قرار گیرد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
***********
بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت قتل دختر بی گناه ایران مهسا امینی
ژن ژیان ئازادی
زن زندگی آزادی
به نام خداوند جان و خرد
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سروقدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
ملت شریف و داغدار ایران و کردستان
امروز بیش از هر زمانی شاهد فجایع و جنایات سیستماتیک و سازمان یافته از جانب تبه کاران ریاکاری هستیم که سرشت ذاتی و انسانی آدمی را به پشیزی نمی گیرند و در تقابل و تعارض آشکار با حقیقت، گوی سبقت را از همه ددمنشان تاریخ ربوده اند!
افسارگسیختگانی که به نام دین و به کام قدرت طلبی و هوای نفس پلید خود، آمر به این جنایات هستند، سالهاست کمر همت نابودی دین را بسته اند و در بسط دین گریزی به دین ستیزی راهی نزدیک تر پیموده اند.
کسانی که از اندیشه و تعقل ورزی هراسان و گریزانند، حکومت و حکمرانی را با عداوت و شقاوت چنان عجین کرده اند، که هیچ دشمنی تاکنون نتوانسته این چنین زندگی را به کام این ملت، تلخ و زهرآگین کند!
متاسفانه سیاست های غلط و خوانش های نادرست از دین و حکومت هر روز فاجعه ای می آفریند.
این ایدئولوژی و تفکر منحط در راستای فریب جامعه به منظور ایجاد حواشی و انحراف افکار عمومی است تا با مسائل و مصائب ساختگی،تسلط بیشتر برای غارت منابع و ثروت کشور بیابند و بر قدرت نامشروع خود بیفزایند.
امروز با ریختن خون دختر معصوم اهل سقز به نام
ژینا(مهسا)، دیروز در مریوان و فارس و خوزستان و تهران و البرز؛ گویا این چرخه قتل تمامی ندارد و عزمی جدی برای کشیدن خط بطلان، بر پایان چنین فجایع و جنایاتی دیده نمی شود.
خشک مغزانی که چنین با قرائت خشونت بار از دین، سالها علیه حقوق شهروندان اقدام کرده اند و با این خوانش نامبارک، زمینه قتل و کشتن شهروندان را فراهم آورده اند،باید بدانند شهروندان ایرانی دیگر در مقابل چنین جنایاتی بی تفاوت نخواهند گذشت. اگر عزمی جدی برای پایان دادن به چرخه خشونت ها و قتل ها از ندا آقا سلطان تا پویا بختیاری و نوید افکاری در میان بود، امروز ما شاهد پرپر شدن معصومانه ژینا امینی در ۲۲ سالگی نبودیم. کشته شدن مسافران بی گناه در پرواز ۷۵۲، قتل های زنجیره ای، حمله به کوی دانشگاه و عدم بررسی دقیق عاملان و آمران این فجایع و برخورد جدی و ریشه ای با آنها موجب شده که اعتماد عمومی دچار خدشه ای جدی گردد و حاکمیت سرمایه اجتماعی خود را به طرز بی سابقه ای از دست بدهد.
و اما جا دارد هشداری به مقلدان و مأمورانی بدهیم که خود را معذور می نامند و می دانند. آنها باید بدانند که امر آمران کج اندیش علیه شهروندان ایران، مسئولیت را از آنها سلب نکرده و ننگ ابدی را برای همیشه بر پیشانیشان خواهد نگاشت. به برپا کنندگان گشت ارشاد هم انذار می دهیم: گشت ارشادتان برای مردم غربب نیست، اما مرگ فجیع مظلومانی چون مهسا امینی، چهره ی بدون روتوش تفکر و منش آمران خشونت طلب تهی مغز پشت صحنه را در ویترین افکار عمومی به نمایش گذارده است.
به راستی گشت ارشاد با کدامین مجوز قانونی و شرعی و حقوق بشری به خود اجازه می دهد به صورت وحشیانه و غیر انسانی، دختران معصوم و مظلوم ایران را در درون "ون" بیندازد تا به بهانه ی آموزش های ایدئولوژیک در بازداشتگاه ها، برخی از آنها را از مسلخ قتل بیرون آورد؟
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز همدردی با خانواده و بازماندگان مرحوم ژینا(مهسا) امینی، مردم شریف ایران و کردستان خواهان اجرای نص صریح قانون و عدالت در مورد آمران و عاملان این جنایت هولناک بوده و از دستگاه قضایی و نهادهای حاکمیتی انتظار دارد اجازه ندهند قانون گریزان و خاطیان این پرونده همچون موارد مشابه در امان باشند.
همچنین این شورا خواهان برچیده شدن نهادهای بی خاصیتی همچون گشت ارشاد (ارتجاع) بوده چرا که اعتقاد دارد این نهادها کارکردی جز نقض حقوق بشر و کاشتن تخم کین و نفاق در تار و پود جامعه نداشته و صرفا بستری برای سو استفاده ی تمامیت خواهان و قدرت طلبان است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۴۰۱/۶/۲۶
***********
آزادی مریم زیرک
خانم مریم زیرک عضو هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان قزوین که به دلیل اعتراض به بازنشستگی زود هنگام و اتفاقات رخ داده در روز سه شنبه مورخ ۲۲ شهریور دستگیر و بازداشت شده بود. امروز پنج شنبه مورخ ۲۴ شهریورماه با استقبال گرم اعضای هیئت مدیره کانون صنفی و تعدادی از فعالان صنفی فرهنگیان قزوین با سپردن وثیقه ۴۰ میلیون تومانی آزاد شد.
***********
صدور قرار منع تعقیب برای فعالین صنفی معلمان شهر سقز و اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان سقز:
#سلیمان_عبدی، #عزیز_مرزی، #طاهر_حامدی، #حسن_رحیمیان، #حسام_الدین_خاکپور، #کیوان_محمدی، #محسن_شکوهی، #حسین_محمدی، #قادر_یثرابی، #خالد_عبدالهی، #احمد_قادری، #طاهر_قادرزاده، #خالد_شیخی، #صلاح_حسینی، #اسماعیل_ریحانی، #زاهد_مرادی، #آمانج_امینی، #محمد_فتاحی، #لقمان_الله_مرادی، و #انور_فرج_زاده
قرار منع تعقیب فعالین و اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان_سقز، توسط دادسرای عمومی و انقلاب این شهرستان صادر شد.
بر اساس این قرار که توسط شعبه دوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب سقز صادر شده، این عزیزان از اتهام اختلال در نظم عمومی، نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام و تجمع غیرقانونی تبرئه شدهاند.
در تاریخ ۲۶ خرداد ماه امسال، در پی فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته کشور در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان در مقابل ادارات آموزش و پروش بسیاری از شهرها دست به تجمع زدند. روز قبل از برگزاری این تجمع و نیز در این میان تجمع معلمان، شماری از فعالان صنفی در شهر سقز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و پس از بیش از یک هفته بازداشت غیرقانونی، با تودیع قرار وثیقه تا پایان مراحل دادرسی از زندان سقز آزاد شدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، ضمن استقبال از قرار منع تعقیب این فعالین صنفی معلمان، و تبریک به ایشان و تک تک جامعه ی فرهنگی ایران، خواستار پایان دادن پروندهسازی علیه فعالین صنفی, و نیز همچنان با تاکید خواهان آزادی بی قید و شرط سایر همکاران بازداشتی است.
***********
دیدار فعالین انجمن های صنفی معلمان تهران و البرز و نیز فعالین کارگری با سارا سیاهپور
امروز سه شنبه پانزدهم شهریور ماه، جمعی از فعالین صنفی معلمان و نیز فعالین کارگری، با سارا سیاهپور، از فعالین صنفی معلمان تهران و البرز، که شنبه دوازدهم شهریور ماه، از زندان آزاد شد، دیدار کردند.
***********
رسولبداقی به قرنطینه بند ۴ زندان اوین منتقل شد
رسولبداقی پس از گذشت ۱۳۰ روز با تمدید چند باره قرار بازداشت از بازداشتگاه امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات به قرنطینه بند ۴ زندان اوین منتقل شد
این خبر به روز رسانی میشود.
خبر تکمیلی: رسول بداقی, به بند ۴ زندان اوین انتقال یافت
رسولبداقی، محمدحبیبی و جعفرابراهیمی از اعضای شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان, از دهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند و علی رغم اتمام مراحل بازجویی بدون دلایل موجه قانونی کماکان در بازداشت به سر می برند.
شورای هماهنگی و تشکل های صنفی فرهنگیان, بر آزادی بیقید و شرط فعالین صنفی تاکید دارد و بار دیگر به مقامات هشدار می دهند ادامه رویه کنونی در سرکوب فعالین نه تنها معلمان را از حق مطالبه گری منصرف نمیکند بلکه آنها را از قانون پذیری دولت ناامید میکند
***********
گزارشی از آخرین وضعیت معلمان و کارگران زندانی
روز ده اردیبهشت ۱۴۰۱ دهها معلم و فعال صنفی از جمله رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی بازداشت شدند و تاکنون به صورت غیرقانونی در بازداشت به سر می برند.
این فعالان صنفی در حالی وارد ماه پنجم دوران بازداشت موقت شدهاند، که رسول بداقی همچنان در بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات است، جعفر ابراهیمی با وجود ابتلا به بیماری صعب العلاج دستگاه گوارش و تشدید آن در زندان، همچنان بدون رسیدگی پزشکی در حبس است و بازداشت محمد حبیبی هرماه بدون ادله قانونی و مستند تمدید می گردد.
از سوی دیگر به دنبال دستگیری معلمان، تعدادی از فعالان کارگری و مدنی نیز باز داشت شدند که هدف از این بازداشتها سناریوسازی علیه معلمان و کارگران بود. در همین راستا تاکنون رضا شهابی، حسن سعیدی و کیوان مهتدی مانند معلمان در بازداشت موقت به سر میبرند.
قوه قضاییه در حالی معلمان و کارگران را به خاطر مطالبهگریشان در حبس نگه داشته است و آنان را آزاد نمیکند که زندانیان فاسد و چپاولگری مانند اکبر طبری را بی سر و صدا مورد عفو قرار داده و از زندان آزاد کرده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن اعتراض به دادرسی ناعادلانه و محکوم کردن بازداشت معلمان و کارگران، خواستار آزادی بی قید و شرط معلمان و کارگران زندانی است.
***********
همکار عزیز خانم سارا سیاهپور آزادیت مبارک
سارا_سیاهپور، از فعالین صنفی معلمان البرز، امروز ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ با قرار وثیقه ۳۰۰ میلون تومانی آزاد شد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران آزادی این همکار عزیز را به ايشان، خانواده محترم و جامعه فرهنگیان مطالبه گر تبریک گفته و بر آزادی دیگر همکاران دربند تاکید میکند.
به امید آزادی همکاران عزیزمان:
رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، اسماعیل عبدی و مهدی فتحی
***********
بیانیه اعتراضی شورای هماهنگی پیرامون معلمان زندانی و بازداشتی
بهنام خداوند جان و خرد
در زمانهای که کشور ما با بحرانهای همآیندی در عرصه اقتصادی، زیستمحیطی، فرهنگی، اجتماعی و…دست و پنجه نرم میکندو نیاز به عقلانیت مضاعف دارد، فرادستان حاکمیت به روی هر اندیشه و صدای خیرخواهانهای شمشیر میکشند تا نشان دهند بهجای حل مسائل و مشکلات جامعه، همچنان آگاهی مردم را نشانه میروند و منادیان آگاهی را سرکوب میکنند. در حالی که ۴ ماه از بازداشت موقت آقایان رسول بداقی، محمد حبیبی و جعفر ابراهیمی میگذرد، آنها برخلاف قانون در بازداشت بهسر میبرند رسول بداقی حتی به بند عمومی منتقل نشده و در سلول انفرادی است.
هاشم خواستار علیرغم بیماری در چهارمین سال زندانش، از دسترسی به دارو و تلفن نیز محروم شدهاست. اسماعیل عبدی بعد از شش سال زندان ظالمانه بیش از دو سال است که زندان دوم خود را در کچویی کرج سپری میکند. جواد لعل محمدی و محمد حسین سپهری نیز در وکیل آباد مشهد و مهدی فتحی هم در زندان عادل آباد شیراز زندانیند.
بسیاری از معلمان و کنشگران صنفی در سال ۱۴۰۰ دادگاهی و محکوم شدهاند تا دست از فعالیتهای صنفی بشویند. اخیراً نیز خانم سارا سیاهپور بدون دسترسی به وکیل، بهصورت غیرقانونی در زندان است.علیرغم اینکه به او قول قبول وثیقه برای آزادی نیز داده بودند، اما همچنان زندانی است.
معلمان، منادیان آگاهی، دانش و معرفت در این سرزمینند و تمام دغدغهشان این است که نظام آموزشی کشور را بهبود بخشند تا از رهگذر آن، بهروزی برای مردم به ارمغان آورند. ازهمین رو این کنشگران با وجود مشکلات معیشتی در مسیر فعالیت صنفی، مبارزه با تبعیض آموزشی از جمله دفاع از اصل ۳۰ (آموزش رایگان) از اولویتهای نخست آنها بوده است.
فعالان صنفی خواهان عدالت آموزشی برای همه فرزندان این مرز و بوم هستند و بهخوبی به این امر واقفند که تفاوت و تبعیض در دسترسی به منابع و امکانات آموزشی، علاوه بر محرومیت هزاران و حتی میلیونها نفر از فرزندان ایران، آموزش را به کالایی قابل خرید و فروش تبدیل میکند که نتیجهاش ویرانی اخلاق، وجدان و مسئولیت اجتماعی در نسل و نسلهای آینده است.
منادیان امید و بهروزی و آینده روشن باید قدر بینند و بر صدر نشینند اما حاکمیت با بیتدبیری، چراغ افروزان روشنایی را در بند کرده است تا روزنههای امید مسدود گردد و آینده سلاخی شود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران نیکخواهانه به حاکمیت هشدار میدهد، که مدیریت عقلانی و قانونی را جایگزین شیوههای ناکار آمد و آزمونشده نماید و با مانع تراشی در مسیر آموزش اصولی، راه را بر بهروزی و آینده این مملکت نبندد.
ما به صراحت میگوییم، رویههای غیرقانونی انجامشده علیه منافع معلمان و تضییع حقوق مادی و معنویشان، بر خلاف منافع امروز و آینده این کشور است. همانطورکه افکار عمومی در طی ماههای اخیر به سناریو سازیهای تدوینشده و تبلیغشده علیه کنشگران صنفی معلمان کمترین وقعی ننهاد. این سناریوسازیهای خیالبافانه، معنایی جز عداوت با آگاهی و عدالت و آزادگی ندارد.
فریادهای ما گرچه در سینههایمان منقبض شده و گلویمان را میفشارد، ولی باز با همه یاسها و افراشته شدن داسها، با مدارا به مسیر خود ادامه میدهیم و با کلام و قلم، همچنان اعتراض مسالمت آمیز و قانونی خود را به این بیعدالتی از طُرق مختلف از جمله اصل ۲۷ قانون اساسی بیان میداریم.
این روزها کسانی در این اندیشهاند تا با وضع قانون به جنگ قانون اساسی بروند و حقِ قانونی شهروندان مطالبهگر را محدود نمایند. در حالی که بسیار مضحک است که حاکمیتی بخواهد تمهیداتی را علیه قانون اساسی کشور به راه بیندازد و آن را مستمسک برخورد با حقوق شهروندان نماید.
این شورا خواهان آزادی همه معلمان بازداشتی و زندانی و پایاندادن به روند پروندهسازیهای غیر قانونی علیه معلمان است. همچنین اعلام میداریم چندیپیش بر خلاف اصل ۳۷ قانون اساسی که اذعان میدارد: «اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم محسوب نمیشود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد» صدا و سیما اتهاماتی را علیه آقایان رسول بداقی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، مسعود نیکخواه، جعفر ابراهیمی و محمدحبیبی، مطرح نمود، لذا حق قانونی این کنشگران، مردم و وجدانهای پاک است که مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی با برگزاری علنی دادگاههای این کنشگران صنفی، بتوانند قضاوت درست خود را داشتهباشند تا سیهروی شود هرکه در او غش باشد.
شورای هماهنگی در پایان اعلام میکند گرچه با نحوه و پرداخت رتبهبندی به شدت معترض است و آن را توهینآمیز میداند، اما این دستاورد را محصول تجمعات سال گذشته و فداکاریهای معلمان هزینهداده میداند و از همه این مطالبه گران تقدیر به عمل می آورد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۹ شهریور ۱۴۰۱
***********
آزادی چهار تن از فعالین صنفی معلمان کردستان- دیواندره
آزادیتان پیروز و استقامت تان ستودنی
امروز سهشنبه هشتم شهریورماه ۱٤۰۱، امید شاهمحمدی، پرویز احسنی، کاوه محمدزاده و هیوا قریشی، چهار عضور انجمن صنفی معلمان کردستان-دیواندره با تودیع قرار وثیقه موقتاً و تا زمان پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج آزاد شدند.
این چهار فعال صنفی معلمان کردستان روز چهارشنبه ۲۵ خردادماه امسال، توسط نیروهای امنیتی در دیواندره بازداشت و جهت انجام مراحل بازجویی به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل شده بودند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، ضمن استقبال از آزادی این عزیزان گ و تبریک به آنان و تک تک جامعه ی فرهنگی ایران، آزادی بی قید و شرط سایر همکاران بازداشتی را خواستار است. شورای هماهنگی همچنان با تاکید خواهان پایان دادن پروندهسازی علیه فعالین صنفی و آزادی بی قید و شرط تمامی فعالین صنفی دربند است.
***********
نامه ی اعتراضی اتحادیه معلمان استان کبک - (کانادا):
همه ی معلمان و فعالان صنفی زندانی را آزاد کنید
هدف ما از نوشتن این نامە محکوم کردن سیاستها و اقدامات سرکوبگرانه دولت ایران در قبال معلمان و اتحادیههای کارگری در ایران است. اعتراضات مسالمت آمیز، حق تشکلیابی و مطالبه شرایط کاری بهتر و یک سیستم آموزشی عمومی، عادلانه و رایگان از حقوق اساسی تمامی اعضای جامعه ایران ازجمله دانش آموزان، والدین و معلمان است. حق تشکلیابی و تشکیل انجمنها و اتحادیههای کارگری از جمله نهادهای هماهنگکننده مانند شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، هم براساس قوانین داخلی و هم با موازین بینالمللی، از جمله کنوانسیونهای ٨٧ و ٩٨ سازمان جهانی کار و نیز بیانیه سازمان جهانی کار در مورد "اصول و حقوق بنیادین در کار" کاملاً قانونی است. تلاش برای خاموش کردن صدای جمعی معلمان ایرانی بە اشکال مختلف از جمله سرکوب اعتراضات مسالمتآمیز آنان، اخراج و بازداشت فعالان صنفی معلمان، تحمیل حبس انفرادی و حبسهای طولانی مدت برای اعضای فعال تشکلهای صنفی معلمان کاملا غیرقانونی و نقض آشکار حقوق اساسی است.
برای مشاهدۀ و مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**********
سارا سیاەپور را آزاد کنید
بر اساس اخبار دریافتی، امروز پنجشنبه سوم شهریور چهارصد ویک، خانواده سارا سیاهپور به زندان اوین مراجعه کردند تا درباره محل نگهداری و نهاد بازداشتکنندهی این فعال صنفی معلمان پرس و جو بهعمل آورند که متاسفانه هیچ پاسخ روشنی به خانواده این معلم بازداشت شده داده نشد و از آنها خواستند که در روز شنبه پیگیر وضعیت سارا سیاهپور باشند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با ابراز نگرانی شدید از وضعیت نامعلوم محل نگهداری و ارگان دستگیر کننده خانم سیاهپور، خواهان آزادی فوری این کنشگر صنفی است و انتظار دارد که باتوجه به نزدیکی مهرماه و بازگشایی مدارس، نهادهای امنیتی سعی در ملتهب کردن فضای آموزشی کشور نداشتهباشند.
**********
خبر فوری: سارا سیاەپور را دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل کردند
بنا بر اخبار دریافتی, امروز ٢ شهریور، ساعت ۷ صبح سارا سیاەپور، از فعالین صنفی معلمان تهران و البرز، بیرون از خانه دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
لازم بە ذکر است کە خانم سیاهپور را پس از بازداشت بە منزل برگرداندە و خانە ی ایشان را تفتیش نموده اند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان کشور، ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت خانم سارا سیاەپور، انتظار دارد که مراجع قانونی نسبت به قانون شکنی های انجام گرفته در مسیر دستگیری کنشگران صنفی و مدنی حساسیت نشان دهند.
خبر تکمیلی پیرامون دستگیری خانم سارا سیاهپور، فعال صنفی معلمان تهران و البرز
بر اساس اخبار دریافتی سارا سیاهپور، طی یک تماس بسیار کوتاه با خانواده اش، اعلام کرده که در بازداشتگاه به سر می برد اما نمی داند که در کدام بازداشتگاه به سر می برد. هنوز ارگان و علت دستگیری این فعال صنفی معلمان مشخص نیست.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن اعتراض به نحوه دستگیری غیر قانونی سارا سیاهپور، خواهان پایان دادن به شیوه های ارعاب و سرکوب به منظور خاموش کردن مطالبه گری است و نیز سایرارکان حکومت را به قرار گرفتن درمسیر قانونی دعوت میکند.
**********
مسعود نیکخواه و شعبان محمدی آزاد شدند
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مسعود و شعبان عزیز آزادیتان مبارکباد
مسعود نیکخواه و شعبان محمدی از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی معلمان کردستان/ مریوان که در روز ۱۱ اریبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شده بودند، امروز ۲۹ مرداد ۱۴۰۱ آزاد شدند.
لازم به ذکر است آقایان رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی از دیگر معلمان زندانی هستند که از روز ۱۰ اردیبهشت همچنان در بازداشت و بلاتکلیفی به سر میبرند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، ضمن استقبال از آزادی شعبان محمدی و مسعود نیکخواه و تبریک به این عزیزان و تک تک جامعه ی فرهنگی ایران، آزادی بی قید و شرط سایر همکاران بازداشتی را خواستار است. شورای هماهنگی همچنان با تاکید خواهان پایان دادن پروندهسازی علیه فعالین صنفی و روند وثیقه های سنگین و غیرمعقول، در قبال آزادی فعالین صنفی دربند است.
**********
تجمع معلمان طرح مهرآفرین در اعتراض به عدم رتبهبندی
امروز شنبه ۲۹ مرداد
تعدادی از معلمان طرح مهرآفرین، امروز مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش تجمع اعتراضی برگزار کردند.
معلمان معترض با حمل پلاکارد و سردادن شعارهایی نسبت به وضعیت معیشتی و بلاتکلیفی خود اعتراض کرده و خواهان اجرای کامل قوانین از سوی دولت شدند.
شماری از معلمان در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، در قالب طرح مهرآفرین استخدام شده بودند که برخی از آنان تا کنون ساماندهی نگردیده و قرارداد شغلی آنها از پیمانی به رسمی تبدیل نشده است.
**********
پیام دیگری از دیوید ادوارد، دبیرکل آموزش بین الملل به معلمان بازداشتی
شجاعت بی نظیر شما در مواجهه با چنین خشونت و بی عدالتی فراتر از آن چیزی است که بسیاری از ما می توانیم درک یا تصور کنیم. ادامه ی متمرکز فشارها در حمایت از فعالین زندانی حداقل کاری که می توانیم انجام دهیم. مقاومت بازداشت شدگان الهام بخش معلمان و کارگران در همه ی دنیا است و همه باید آزاد شوند.
**********
خبر فوری: آزادی اسکندر لطفی
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
سوران (اسکندر) عزیز آزادیت مبارک
اسکندر لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران، که در روز ۱۱ اریبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، امروز ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ آزاد شد.
لازم به ذکر است آقایان رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، شعبان محمدی، محمد حبیبی، و مسعود نیکخواه از دیگر معلمان زندانی هستند که از روز جهانی معلم همچنان در بازداشت و بلاتکلیفی به سر می برند.
در شرایطی که دزدان بیت المال و اختلاسگران، آزادانه مشغول غارت داراییهای کشورند، معلمان این قشر زحمتکش و دلسوز را با اتهامات واهی زندانی و با وثیقههای غیر معقول آزاد میکنند. این مکانیسمی در توجیه روند بازداشت های غیرقانونی فعالین صنفی و تلاش در موجه جلوه دادن آن به جامعه است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران، ضمن استقبال از آزادی اسکندر لطفی و تبریک به ایشان و تک تک جامعه ی فرهنگی ایران، آزادی بی قید و شرط سایر همکاران
بازداشتی را خواستار است. شورای هماهنگی همچنان با تاکید خواهان پایان دادن پرونده سازی علیه فعالین صنفی و روند وثیقه های سنگین و غیرمعقول، در قبال آزادی فعالین صنفی دربند است.
**********
طوفان توئیتری
چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱
ساعت ۲۲ تا ۲۴
در حمایت از معلمان زندانی
**********
حمایت و پشتیبانی اتحادیه های کارگری جهان از کارگران و معلمان زندانی
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
کمیسیون های کارگری اسپانیا: جرم معلمان و
فعالین کارگری زندانی در ایران چیست؟ فعالین کارگری زندانی باید فوری آزاد شوند
اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا: به حقوق کارگران احترام بگذارید! معلمان و فعالان کارگری زندانی را آزاد کنید
فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل: ما هرگز در برابر سرکوب فعالین سندیکاهای کارگری کنار نخواهیم ایستاد
اتحادیه ملی دریانوردان هند: همه فعالان سندیکایی زندانی در ایران را آزاد کنید
کمیسیون های کارگری اسپانیا: جرم معلمان و فعالین کارگری زندانی در ایران چیست؟ فعالین کارگری زندانی باید فوری آزاد شوند
اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا: به حقوق کارگران احترام بگذارید! معلمان و فعالان کارگری زندانی را آزاد کنید
استفان کاتن، دبیر کل فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل (آی تی اف)، و پدی کراملین، رئیس هیأت مدیره آی تی اف و دبیر ملی اتحادیه دریایی استرالیا، در یک بیانیه مشترک خطاب به کارگران بخش حمل و نقل در جهان اعلام کردند: "ما بارها و بارها قدرت همبستگی جهانی را در جنبش خود نشان داده ایم. در واقع، به همین دلیل فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل ایجاد شد. اما این لحظاتی است که بیش از هر چیز دیگری بر نیاز مبرم به این همبستگی تأکید می کند. ما هرگز در برابر سرکوب فعالین سندیکاهای کارگری کنار نخواهیم ایستاد.....برادران ما رضا شهابی و حسن سعیدی، هر دو از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که عضو فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل از ایران می باشد، در ماه اردیبهشت به اتهامات ساختگی بازداشت شدند و در اعتراض به اعتصاب غذا دست زده بودند. این دو از جمله بسیاری از فعالان اتحادیه ای هستند که در ماههای اخیر زندانی شدهاند؛ طبق گزارشات بیش از ۲۳۰ نفر در این مدت بازداشت شدند...."
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**********
خبر فوری: ملاقات سمانه عابدینی با جعفر ابراهیمی
صبح امروز پنج شنبه ۱۳ مرداد سمانه عابدینی همسر جعفر ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی توانسته با او به صورت کابینی و در حضور کارشناس پرونده اش ملاقات کند. حال روحی جعفر ابراهیمی بسیار قوی و محکم بوده ولی به لحاظ جسمی، شرایط مطلوبی نداشته است.
بازرس شورای هماهنگی در این دیدار کابینی از تمدید قرار بازداشتش به همسرش اطلاع داده و خبری از انتقال آقایان اسکندر لطفی شعبان محمدی و مسعود نیکخواه به بند عمومی نداشت. جعفر ابراهیمی هم اکنون در اتاق دو نفره ۲۰۹ با یک فرد غیرسیاسی هم سلولی است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن اعتراض به این رویه غیر حقوقی در پرونده کنشگران صنفی، تمدید قرار بازداشت و شرایط نگهداری بازرس شورای هماهنگی را بر خلاف قوانین کشور و حقوق متهم می داند و با توجه به شرایط جسمی نامطلوب جعفر ابراهیمی خواهان آزادی فوری او و دیگر کنشگران صنفی زندانی و محاکمه آنها در دادگاه علنی مطابق اصل ۱۶۵ قانون اساسی است.
**********
خبر فوری:
پس از انتقال اسکندر لطفی سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران به بند ۴ زندان اوین محمد حبیبی هم روز یکشنبه نهم مرداد به این بند منتقل شد همچنین مسعود نیکخواه و شعبان محمدی هم پس از سه ماه شرایط سخت و زندان انفرادی، از امروز کنار هم هستند. تا این لحظه از انتقال جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی و رسول بداقی ریاست شورای هماهنگی به بند عمومی خبری نرسیده است.
شورای هماهنگی ضمن استقبال از شرایط بهتری که برای کنشگران صنفی منتقل شده به بند عمومی روی داده، انتظار دارد در روزهای آینده با آزادی همه آنها و شرایط برگزاری دادگاه عادلانه مطابق اصل ۱۶۵ قانون اساسی و حق برخورداری از وکیل، شرایط برای دفاع آزادانه این کنشگران از اتهامات ساختگی و سناریو سازی ها فراهم گردد و با برائت این کنشگران صادق صنفی در دادگاه علنی، امید و نشاط به جامعه صنفی ایران برگردد.
**********
طوفان توییتری در همبستگی با معلمان و کارگران زندانی
تاریخ: روز سه شنبه ۱۱ مرداد ماه ۱۴۰۱ زمان: ساعت ۵ - ٧ بعد از ظهر
با هشتگ
#معلم_زندانی_کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد
#Freedom_for_Trade_Unionists_in_Iran #Solidarity #1u
#رسول_بداقی
#اسکندر_لطفی
#شعبان_محمدی
#مسعود_نیکخواه
#جعفر_ابراهیمی
#محمد_حبیبی
#رضا_شهابی
#حسن_سعیدی
#ریحانه_انصاری_نژاد
#آنیشا_اسداللهی
#کیوان_مهتدی
#واله_زمانی
فعالیت تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در چند سال اخیر به شکل الهامبخش و امیدوار کننده، فراگیر شدهاست.
در روزهای آغازین اردیبهشت سال جاری، نهادهای تصمیمگیری در ایران، در یک اقدام به اصطلاح پیشگیرانه و برای جلوگیری از برگزاری تجمعات روز کارگر و روز معلم، موجی از بازداشت فعالان فرهنگی و کارگری را به راه انداخت.
دستگاههای امنیتی در یک حرکت ناشیانه، تلاش کردند تا یک سناریوی بیاساس را به خورد جامعه بدهند و یک دیدار دوستانهی فعالان صنفی با دو فعال سندیکایی فرانسوی را تحت عنوان جاسوسی رقم بزنند.
پس از انتشار سناریوی کذایی در تلویزیون سراسری، نیروهای امنیتی از هر تلاشی برای گرفتن اعتراف اجباری از فعالان فرهنگی و کارگری بازداشت شده فروگذاری نکردند. ماهها از بازداشت خودسرانه و غیرقانونی این عزیزان میگذرد اما مقاومت و ایستادگی آنها داستان سناریوسازی حاکمیت را نقش برآب کرد. براساس تماسهای محدودی که این عزیزان با خانوادههای خود داشتهاند، فعالین کارگری و فرهنگی از پافشاری بر قانونی و برحق بودن خواستههای خود یک قدم عقبنشینی نکردهاند و نیروهای امنیتی را در تولید سناریو و اعترافگیریهای اجباری ناکام کردهاند. بازداشت خودسرانه و محبوس کردن افراد در سلولهای انفرادی و بیخبر نگه داشتن خانوادههای آنها، مصداق بارز شکنجه و تعرض به ابتداییترین حقوق مردم است.
حق تشکلیابی و دفاع از حقوق صنفی و کارگری یک حق کاملا قانونی است و برخورد حاکمیت با تجمعات کارگران و معلمان و بازداشت فعالین فرهنگی و کارگری یک قانونشکنی تمام عیار است.
تشکلهای فرهنگی و کارگری کاملاً قانونی و فعالیتهای آنها از روز تاسیس تاکنون در چهارچوب قوانین موجود کشور بوده است. صدای معلمان و کارگران صدای برحق جامعهای است که علیه غارت اختلاس و تبعیض و بیعدالتی فریاد میزنند.
ما از همهی فرهنگیان، کارگران و عموم نیروهای دموکراتیک و مترقی میخواهیم تا در تاریخ ۱۱ مرداد ماه از ساعت ۵ تا ٧ بعد ازظهر به وقت ایران و با هشتگ
#معلم_زندانی_کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد
#Freedom_for_Trade_Unionists_ in_Iran #Solidarity #1u
در قالب یک طوفان توییتری فراگیر، همبستگی خود را با معلمان و کارگرانی که ذیل این سناریوسازی بازداشت شدهاند، نشان دهند و در فضای مجازی صدای رسای معلمان و کارگران زندانی باشند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، از عموم هموطنان عزیز تقاضا دارد که به منظور پایان دادن به سرکوب معلمان، کارگران و تشکلهای مستقل صنفی و کارگری، رعایت و اجرای حق پایهای آزادی تشکل صنفی و کارگری طبق مقاوله نامه های جهانی ۹۸ و ۸۷، "بیانیه اصول و حقوق بنیادین در کار" و نیز همبستگی با فعالین فرهنگی و کارگری که چندین ماه است در شرایط ظالمانهای و بدون هیچ دلیل و مدرک محکمهپسندی بازداشت شدهاند در این طوفان توییتری شرکت کرده و صدای عزیزان دربند باشند.
**********
پیام بزرگترین اتحادیه آموزش و پرورش بریتانیا و اروپا به شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان
اتحادیه آموزش و پرورش کشوری (بریتانیا)، که بزرگترین اتحادیه معلمان و کارکنان بخش آموزش در اروپا میباشد، در پیامی صمیمانه به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اعلام نمود:
رفقای عزیز،
ما از طرف (NEU)، اتحادیه آموزش و پرورش کشوری (بریتانیا)، همبستگی خود را با معلمان و کارگران بخش آموزش که در دفاع از حقوق صنفی اتحادیهای در ایران دست به اعتراض زدهاند، اعلام می کنیم.
اتحادیه آموزش و پرورش کشوری (بریتانیا)، اعمال خشونت دولتی علیه فرهنگیان شرکت کننده در اعتراضات مشروع را محکوم میکند و خواهان آزادی معلمان بازداشت شده در تهران، بوشهر، مریوان و سایر نقاط کشور است.
ما (NEU)، بازداشت نمایندگان و اعضای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را محکوم میکنیم. همچنین خواستار آزادی فوری معلم زندانی اسماعیل عبدی، که اکنون در هفتمین سال حبس خود به سر میبرد، میباشیم.
این پیام همبستگی با امضای مشترک دو دبیر کل اتحادیه آموزش و پرورش کشوری (بریتانیا)، ماری بوستد و کوین کورتنی، به شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ارسال شده است. اتحادیه آموزش و پرورش کشوری (بریتانیا) همچنین نامهای اعتراضی به سفارت ایران در بریتانیا ارسال کرده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن قدردانی از حمایت اتحادیه آموزش و پرورش کشوری (بریتانیا)، و دیگر تشکلهای معلمان و اتحادیههای صنفی در اقصی نقاط جهان، و نیز آموزش بینالملل، همبستگی متقابل خود را با همقطاران خود در تمامی این کشورها اعلام میدارد.
معلم زندانی آزاد باید گردد
**********
محمدعلی زحمتکش، معلم زندانی از زندان عادل آباد شیراز لحظاتی پیش با استقبال همکاران آزاد شد.
محمدعلی زحمتکش بازرس انجمن صنفی معلمان فارس از تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا ۲۸ تیر ۱۴۰۱ در زندان بود.
شورای هماهنگی ضمن استقبال از آزادی معلمان در بند امیدوار است که با پایان دادن به روند پرونده سازی و آزادی معلمان در بند روندی عقلایی و قانونی در تصمیم گیری های کشور ایجاد شود.
به امید آزادی همه معلمان دربند
**********
خبر فوری: پایان اعتصاب غذای محمدعلی زحمتکش
طبق گزارشهای رسیده امروز شنبه ۱۴۰۱/۴/۲۵ محمد علی زحمتکش به پیشنهاد و اصرار فعالین صنفی
معلمان در سراسر کشور و
قول مساعدت مسئولین قوه قضاییه و مسئولان زندان مبنی بر آزادی ایشان طی روزهای آینده، همچنین رایزنیهای صورت گرفته در این خصوص به
اعتصاب غذای خود در زندان عادل آباد شیراز پایان داد.
شورای هماهنگی صنفی فرهنگیان ایران و فعالین صنفی معلمان در سراسر کشور آرزوی سلامتی برای این فعال صنفی و آزادی دیگر معلمان زندانی را دارند.
**********
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران،
در خصوص وضعیت بحرانی محمد علی زحمتکش در چهاردهمین روز اعتصاب غذا
بهنام خداوند جان و خرد
محمد علی زحمتکش بازنشستۀ آموزش و پرورش شیراز و از فعالان صنفی معلمان ایران است. ایشان تمام سالهای خدمت خود را صرف روشنگری در آموزش و پرورش کرده است و در دوران بازنشستگی با وجود محکوم شدن به حبس تعزیری به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقامات»، همچنان در راه رسیدن به خواسته های برحق فرهنگیان از هیچ کوششی فروگذارنکرده است.
اکنون با گذشت بیش از دو ماه از بازداشت مجدد این فعال صنفی، ایشان در اعتراض به روند بازداشت شدن غیرقانونی در زندان عادل آباد شیراز، با وجود مشکلات زمینهای، مجبور به اعتصاب غذا شده است. وضعیت جسمی آقای زحمتکش در چهاردهمین روز اعتصاب غذا وخیم گزارش شده است. لازم به تاکید و ابراز نگرانی است که ایشان از سه روز پیش قدرت تکلم خود را از دست داده و دچار افت شدید فشار خون شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت سلامت رو به وخامت این عضو انجمن صنفی معلمان فارس، خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط محمد علی زحمتکش و دیگر فعالان دربند است. نیز این شورا یادآور میشود که عواقب هرگونه خطرات جانی برای این فعال صنفی زندانی، متوجه مسئولان قضایی و حفظ سلامت زندانی به عهده مسئولین قضایی است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان با تاکید، مجددا به مقامات، نهادهای امنیتی، دولت، مجلس و قوهی قضاییه هشدار میدهد که با تهدید، احضار، پرونده سازیها و زندان، جنبش معلمان به محاق نخواهد رفت؛ همچنان که معلمان بارها نشان دادهاند برای احقاق حقوق خود و دانشآموزان آماده پرداخت هر نوع هزینه ای هستند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۱ تیرماه ۱۴۰۱
**********
اطلاعیه در خصوص بازداشتِ هنرمندان مردمی کشور
بهنام خداوند جان و خرد
در ادامه سرکوبهای کنشگران مدنی، روز جمعه هفدهم تیرماه ۱۴۰۱ دو تن از فیلمسازان ارزنده کشور، آقایان محمد رسولاف و مصطفی آلاحمد به علت حمایت از آسیب دیدگان واقعهی دردناک و مرگآور متروپل توسط نهادهای امنیتی دستگیر شدند. روز گذشته نیز کارگردان بزرگ، مردمی و متعهد کشور، آقای جعفر پناهی بازداشت شد.
تاریخ فراموش نخواهد کرد که هنرمندانی همچون جعفر پناهی، محمد رسولاف و مصطفی آلاحمد، صدای مظلومان جامعه از جمله معلمان و کارگران دربند بودند. این هنرمندان شریف مصداق عینی "هنر بهمثابه تعهد" هستند و بیشک معلمان کشور، فداکاری این عزیزان را فراموش نخواهند کرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن این دستگیریهای بیضابطه، خواهان پایان دادن به روند سرکوب شهروندان و کنشگران صنفی و مدنی و بازگشت به مدار حقوقی و قانونی است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با درخواست آزادی فوری و بدون قید و شرط این عزیزان، امیدوار است بیش از این حوزه آزادیهای مدنی و شهروندی مورد تهدید قرار نگیرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۱ تیرماه ۱۴۰۱
**********
خبر فوری: بنا به اخبار رسیده از زندان عادل آباد شیراز
حال محمد علی زحمتکش در دوازدهمین روز اعتصاب غذای ایشان
رو به وخامت گذاشته و قادر به تکلم نمی باشد
این فعال صنفی همچنین دچار اُفت فشار شدید شده و جامعه فرهنگیان ایران نگران حال ایشان می باشد.
جان محمد علی زحمتکش در خطر است
*صدایش باشیم*
انجمن صنفی معلمان فارس
**********
خبر فوری تکمیلی: در بارۀ وضعیت اسکندر لطفی
اسکندر لطفی (سوران) طی تماسی که روز سه شنبه ۱۴ تیرماه، با خانواده خود داشت، اعلام کرد که بازجوییهای او تمام شده و او را به قرنطینه زندان اوین انتقال دادند و قرار است به بند عمومی انتقال یابد. لازم به ذکر است که پیشتر اسکندر لطفی در بند ۲ الف توسط اطلاعات…
خبر فوری تکمیلی:
بنا بر اخبار واصله از پنج شنبه نهم تیر ماه اسکندر لطفی تماس هایی با خانواده داشته و طی آخرین تماس در روز گذشته خبر انتقال خود به بند عمومی را به خانواده اعلام نموده است. اما در کمتر از ۲۴ ساعت با انتقال دوباره او به بند ۲۰۹ و ممنوع الملاقات کردنش، سناریوسازان دور جدید فشارهای امنیتی برای سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران را در دستور کار قرار داده اند.
از آنجا که علی رغم همه فشارهای وارد شده بر آقایان اسکندر لطفی، #شعبان محمدی، مسعود نیکخواه، رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی، به دلیل شفاف بودن فعالیت های صنفی و قانونی این کنشگران، سناریو سازان تا کنون با شکست مواجه بوده اند، به دنبال تشدید و تجدید فشار حداکثری در جهت ضربه زدن به جنبش مطالبه گری معلمان ایران هستند.
شورای هماهنگی ضمن محکوم کردن این رویه غیرقانونی و غیراخلاقی و برخلاف حقوق شهروندی، انتظار دارد که عقلای قوم با درنظر گرفتن پیامدهای خطرناک این رفتارهای معلم ستیزانه، شرایط برگزاری دادگاه عادلانه کنشگران صنفی را مطابق قانون اساسی فراهم آورند و به روند فشارهای حداکثری غیرقانونی پایان دهند.
**********
اطلاعیه، در حمایت از اعتراض بازنشستگان کشوری و لشکری
بهنام خداوند جان و خرد
"پیشکسوتان در تنگنای معیشتی و در خط مقدم تبعیض"
متاسفانه در سالهای اخیر، به دلیل سوء مدیریت دولتمردان، وضعیت معیشتی بازنشستگان شریف کشوری و لشکری، در تنگنای شدید قرار دارد. به همین دلیل، این قشر عزیز، مانند سایر افرادی که حقوق قانونی خود را طلب میکنند، این بار نیز تصمیم گرفتهاند در روز سه شنبه ۱۴ تیر ماهِ ۱۴۰۱( ساعت ۱۰ صبح مقابل صندوق بازنشستگی کشوری) بار دیگر، حقوق پایمال شدهی خود را در کف خیابان فریاد بزنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت از اعتراضات قانونی و بهحق این قشر شریف، انتظار دارد مسئولان و دست اندرکان از بیاعتنایی و سرکوب این صداهای حق طلبانه دست بکشند.
صدای بازنشستگان صدای مظلومیت قشری است که از طریق همه مجاری قانونی برای تحقق مطالبات خود همت ورزیدهاند و در نهایت برای اعتراض به تمام بد عهدیها، از حق قانونی اصل ۲۷ قانون اساسی، در دفاع از حقوق خود بهره جستهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
دهم تیرماه ۱۴۰۱
**********
اطلاعیه
تغییر اعتصاب غذای خشک به تر
در پی وخامت جسمی جناب آقای محمد علی زحمتکش، بازرس انجمن صنفی معلمان فارس با اصرار همکاران در انجمن صنفی فرهنگیان فارس و کانون صنفی معلمان بوشهر و با اصرار هم بندی هایش، ایشان پذیرفتند که اعتصاب غذای خود را پس از ۶ روز به اعتصاب غذای تر تغییر دهند.
لازم به یادآوری است برای ایشان تعیین وثیقه نگردیده است و قصد آزادی این همکار گرامی را ندارند
ایشان اعلام نمودند تا زمان آزادی به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد.
**********
روز شمار
ششمین روز اعتصاب غذای خشک
محمدعلی زحمتکش بازرس انجمن صنفی معلمان فارس در اعتراض به بازداشت غیرقانونی و بلاتکلیفی در زندان عادل آباد شیراز
**********
بیانیه در حمایت از مطالبات بازنشستگان کشور
بهنام خداوند جان و خرد
«همبستگی معلمان و بازنشستگان، ضرورتی انکار ناپذیر»
سالهاست که بخشهای مختلفِ مزدبگیرِ ایران، در واکنش به سیاستهای ناکارآمدِ دولتها در ادوار مختلف، به میدان آمده و مطالبات قانونی و برحقِ خود را در اشکال مترقی و متمدنانه، مطرح کردهاند. در مقابل، امّا، پاسخی جز توهین، تهدید، سرکوب، زندان و درنهایت، توجیه وضعیت موجود، دریافت نکردهاند.
با اینحال و با وجودِ تمامی تنگناها، موانع و کارشکنیها، تشکلیابی اقشار مختلف، ادامه داشته و اکنون شاهد اعتصابات و اعتراضات وسیع معلمان، بازنشستگان، کارگران و... هستیم
تهدید، احضار، تبعید، پروندهسازی، زندان، سناریوسازی و... نه تنها نتوانسته این جنبشها را به عقب براند، بلکه بهدلیل ضرورت طرح مطالبات، روزی نیست که صدای اعتراض در گوشهای از ایران بهگوش نرسد.
بازنشستگان بهعنوان بخشی از جنبش
مطالباتیِ سالهای اخیر، با طرح خواستههای برحق و قانونی و در پیش گرفتن سبک کار مبارزاتی آموزنده، توانستهاند توجه و پشتیبانی سایر بخشهای جامعه را نیز بهخود جلب کنند.
یکشنبههای اعتراضی بازنشستگان، مدرسه ایست که میتوان درسهای ارزندهای از جمله اتحاد، استمرار، مقاومت و پایمردی را از آن آموخت.
در شرایطی تاریخی کنونی که روز به روز ضرورت پیوند جنبشهای اعتراضی ملموستر میگردد. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن پشتیبانی و حمایت از تجمعات متحد و سراسری یکشنههای اعتراضی بازنشستگان، اعلام میدارد که تا رسیدن به مطالبات برحقِ این عزیزان، در کنار آنان همگام و هم صدا خواهد ماند.
شورای هماهنگی، از باب توصیه به خیر، از مسئولان کشور میخواهد، صدای اعتراضات مدنیِ طبقات مختلف جامعه را، بهموقع بشنوند و تا دیر نشده، برای رفع مشکلات، قدمهای عملی بردارند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
نهم تیرماه ۱۴۰۱
**********
نامه سرگشاده خانوادههای: جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی،
محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه
چنان که پیشتر در خبرها آمده است، اردیبهشت ماه سال جاری، نیروهای امنیتی با یورش به منزل فرهنگیان و فعالان کارگری، بسیاری از آنان را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. این بازداشتیها، از اعضای خانوادهٔ ما و پارههای تنمان بودند. به محض دستگیری عزیزان ما، شبکههای مختلف صدا و سیما با همکاری دستگاههای اطلاعاتی، پروندهسازی علیه آنان را آغاز و انواع اتهامات را به ایشان وارد ساختند. تمام علائم، از همان ابتدا، نشان از تلاش عبث دستگاههای امنیتی برای فراهم کردن اسباب افترا و تهمت داشت. از همین رو، طی نزدیک به دوماه، اعضای خانوادهٔ ما را در بازداشت موقت نگاه داشته و با انفرادی و بازجوییهای مکرر تحت فشار قرار دادهاند. در کجای دنیا چند معلم و کارگر زحمتکش و خوشنام را که هیچ جنایتی نکردهاند، در خیابان جوانان مردم را با گلوله نکشتهاند، حق دیگران از زندگی را نزدیدهاند، اختلاس نکردهاند، مال مردم را نخوردهاند، سرمایههای عمومی را بالا نکشیدهاند و خانه مردم را روی سرشان ویران نکردهاند، اینگونه آزار میدهند؟ جرم پارههای تن ما جز انساندوستی و دفاع از ابتداییترین حقوق کارگران و فرهنگیان چیست؟ چرا عزیزان ما که به حقطلبی و دیگرخواهی زبانزد عام و خاصاند، باید طی سالهای متمادی اینچنین آزار ببینند، زندانی شوند، با انفرادی شکنجه ببینند و هدف پروندهسازیهای دروغین نهادهای اطلاعاتی و نمایشهای شرمآور و غیرقانونی صدا و سیما قرار بگیرند؟
حال با گذشت حدود دوماه، نه تنها فشار بر عزیزان ما پایان نیافته، بلکه مسئولین زندان ملاقات ما با این عزیزان را نیز ممنوع کردهاند. طی روزهای اخیر، برخورد مسئولین قضایی پرونده با ما خانوادههای بازداشتیها، پر از اهمال و بیتوجهی بوده است. در عین حال، ما را تهدید میکنند که در صورت سکوت نکردن، ماجرا پیچیدهتر خواهد شد.
چرا دست از اذیت و آزار کارگران و معلمان واعضای خانوادهشان برنمیدارید؟ چرا این نمایش بیشرمانه را پایان نمیدهید. چرا نمیخواهید بفهمید که دیگر این دروغها خریداری ندارد؟
ما به عنوان اعضای خانواده بازداشت شدگان اخیر، خواستار توقف فوری پروندهسازیهای دروغین علیه عزیزانمان و پایان یافتن بازجوییهای مکرر و موهن و تهدیدآمیز آنها هستیم. هیچ توجیهی برای برای تداوم بازداشت آنها وجود ندارد. تهدیدها و توهینهای مقامات زندان و بازجوها در برخورد با بازداشتیها و اعضای خانوادهشان، مصداق بارز آزار و شکنجه است و باید فوراً خاتمه بیابد. از تمام همکاران و همراهان و نهادهای مدافع حقوق کارگران و معلمان در ایران و جهان تقاضا داریم تا ضمن دفاع از حقوق اولیه و ابتدایی این عزیزان، از مقامات جمهوری اسلامی و مسئولان قضایی بخواهند تا فوراً آنان را آزاد کنند و بیش از این آنها و ما را عذاب ندهند. از رسانههای جمعی نیز درخواست داریم که دادخواهی و مطالبهٔ ما خانوادههای کارگران و معلمان بازداشتی را بدون معذوریت انعکاس دهند.
اسامی به ترتیب حروف الفبا
خانوادههای: جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی،
رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه
شورای هماهنگی تشکل های فرهنگیان ایران
**********
گزارشی از وضعیت معلمان زندانی شعبان محمدی، مسعود نیکخواه و اسکندر لطفی
به دنبال بیخبری از وضعیت آقایان شعبان محمدی، مسعود نیکخواه و اسکندر لطفی، طی هفتهی گذشته، با پیگیری مداوم خانوادههای این عزیزان، در نهایت مسئولان زندان اوین به آنها اجازه ملاقات دادند.
اسکندر لطفی دیداری کابینی با خانواده ی خود داشت. ماموران امنیتی حتی به خانواده ایشان اجازه ملاقات حضوری نداده و این فعال صنفی معلمان و خانوادهاش را وادار کردهاند که از طریق گوشی و از دو سوی شیشه با هم گفتگو کنند.
شعبان محمدی و مسعود نیکخواه نیز دیدارهای کوتاهِ حضوری و چند دقیقهای با خانوادهی خود، داشتند.
لازم به ذکر است ملاقات با حضور مامورین بوده و خانوادهها را مجبور کردند تا با زبان فارسی صحبت کنند.
هر سه فعال صنفی بازداشت شده، بار دیگر اعلام کردند که آنان را به ناحق در زندان نگه داشتهاند. آنها تاکید داشتند که فعالیتهایشان کاملاً برحق و صنفی بوده و هست و ادامهی بازداشت آنان هیچ توجیهی ندارد و کاملا سلیقهای است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران موکداً اعلام میدارد که ادامه بازداشت این همکاران، غیرقانونی، غیراصولی، غیرانسانی و خلاف اصول موضوعه قانونی و انسانی و خلاف حق بدیهی معلمان و سایر افراد در زمینه حق تشکل و تجمع و آزادی بیان است. لازم به ذکر است که همکاران بازداشتی ما، نمایندگی مطالبات و خواستهی معلمان کشور را برعهده داشته و دارند.
ما خواهان آزادی فوری و بیقید و شرط این همکاران شریف و عزیز هستیم.
دوم تیر ماه ۱۴۰۱
**********
تجمع سراسری معلمان در شهرهای ایران
خبرفوری: لیست بهروز رسانی شده از بازداشت گستردهی معلمان
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
پس از اعلام عمومی فراخوان شورای هماهنگی برای تجمع سراسر فرهنگیان ایران، نهادهای امنیتی، همچون گذشته دستبه کار شده و به جای حل مساله، روش قدیمی پاک کردن صورت مساله را در پیش گرفتند.
بر همین مبنا دیروز چهارشنبه ٢۵ خرداد ماه یک روزمانده به تجمع اعتراضی سراسری معلمان در سراسر کشور و امروز پنجشنبه ۲٦ خرداد ماه وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، سراسیمه و دست پاچه، تعدادی از فعالان صنفی معلمان را در شهرهای مختلف بازداشت نمودند تا به زعم خود مانع شکل گیری تجمع شوند. غافل از اینکه اینگونه رفتارها نه تنها به جنبش پویای معلمان آسیب نخواهد زد و هیچ خللی بر ارادهی آهنین معلمان در راه رسیدن به خواسته هایشان ایجاد نخواهد کرد؛ بلکه ارادهی معلمان را راسخ و مطمئن مینماید.
مثلث دولت، مجلس و نیروهای امنیتی، اینبار نیز، دست در دست هم، برای پایمال نمودن حقوق معلمان و دانشآموزان، با قدرت تمام، گام برداشتند تا ثابت کنند، برای فرهنگ، علم، دانش و عدالت، ذرهای ارزش قائل نیستند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، به اطلاع عموم فرهنگیان کشور و مردم عزیز ایران میرساند، نیروهای امنیتی در اداره اطلاعات، اطلاعات سپاه، پلیس امنیت، با چراغ سبز قوه قضاییه، تعداد دیگری از بهترین معلمان ایران را بازداشت کردهاند، که اسامی این عزیزان به شرح زیر میباشد:
انجمن صنفی معلمان گیلان:
#محمودصدیقی_پور
#عزیزقاسم_زاده
#جواد_سعیدی
#انوش_عادلی
برخی از خبرها حاکی از این است که ۲ همکار خانم هم در تجمع گیلان بازداشت شدهاند که اطلاع دقیقی از آنها در دست نیست.
انجمن صنفی معلمان کردستانسقز و زیویه:
#خالد_عبداللهی
#محمد_فتاحی
#طاهر_قادر_زاده
#سلیمان_عبدی
#عزیز_مرزی
#احمد_قادری
#کیوان_محمدی
#حسین_محمدی
#لقمان_اله_مرادی
#خالد_شیخی
#انور_فرج_زاده
#صلاحالدین_حسینی
#قادر_یثرابی
#مرضیه_طلایی
#زاهد_مرادی
#آمانج_امینی
#زاهد_مرادی
#انور_فرج_زاده
#آوات_رضوی
#اسماعیل_ریحانی
انجمن صنفی معلمان کردستان مریوان:
#تحسین_مصطفی
#سیوان_سلیمانی
#آرام_محمدی
#آرام_قادری
انجمن صنفی معلمان #کردستان_دیواندره:
#هیوا_قریشی
#کاوە_محمدزادە
#امیدشاە_محمدی
#عثمان_رضایی
#پرویز_احسنی
انجمن صنفی معلمان کردستان سنندج:
#صلاح_حاجی_میرزایی
#بهزاد_قوامی
کانون معلمان خوزستان
#کوکب_بداقی
توضیح اینکه خانم بداقی در تجمع صنفی گیلان/رشت شرکت داشتند که بعد از تجمع و در مسیر بازگشت به منزل بازداشت شدهاند.
کانون صنفی فرهنگیان قزوین
#محمد_رضا_بهنام_نژاد
#علی_صادقی_نژاد
#محمود_صابونی
#محمود_زمانی
#آقای_صیادی
#حمید_فرخ_امینی
#آقای_فتخاری
و خانمها #رزنی #کاظمی
تا این لحظه هویت نفر دهم بازداشت شده، مشخص نشدهاست.
خبرها حاکی از این نکته است که در شهرهای مختلف همکاران دیگری نیز بازداشت شدهاند. به محض دریافت اخبار موثق، لیست بهروز رسانی خواهد شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۶ خردادماه ۱۴۰۱
**********
قطعنامه پایانی تجمع سراسری شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران،
پنجشنبه بیست و ششم خرداد هزار و چهارصد و یک
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران فرهیخته، مردم آگاه ایران، اولیای محترم دانش آموزان!
کمتر از یک سال پیش، وعدههایی پر رنگ و لعاب، از زبان رییسجمهور محترم از تلویزیون پخش شد:
- معیشت مردم به مذاکرات هستهای گره نخواهد خورد.
- در اقتصاد رشد پنج درصدی خواهیم داشت.
- سالانه یک میلیون شغل و یک میلیون واحد مسکونی ایجاد خواهد شد.
- نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت
- فقر مطلق به سرعت ریشهکن خواهد شد.
طولی نکشید که وعدهها فراموش و مشخص شد که سیاست «جراحی اقتصادی»، ادامهی سیاستِ دولتهای پیشین است و به جای کاهش شکاف طبقاتی و فقر، سفره ما معلمان و سایر دستمزدبگیران را هدف گرفتهاست، بهگونهای که طبقهی متوسط را با سرعتی وصف ناشدنی، به زیر خط فقر کشاندهاند.
در چنین شرایطی، کارمند، کارگر، معلم _شاغل و بازنشسته_ توان مقابله با تورم لجامگسیخته را از دست داده و هر روز قدرت خریدشان کمتر و بهتبع سفرهشان کوچکتر میشود و بهناچار، مطالبات خود را از طریق تجمعات اعتراضی و با فریاد دادخواهی و حقطلبی در کف خیابان طلب میکنند.
جای تاسف است که، کاربهدستان، بهجای شنیدنِ فریاد اعتراضِ مردم بەستوەآمدە، با خشونت ورزیتمام با آنها مقابله میکند. گویی هنوز باور نمیکنند که مردم، از #فقر و #فرق، به ستوه آمدهاند.
در حوزهی آموزش و پرورش، علاوه بر کاهشِ چشمگیر سهم آموزش و پرورش از درآمد ناخالص ملی، اصل سیام قانون اساسی را زیر پا گذاشته و حقوق سیزده میلیون دانشآموز را تضییع نمودهاند.
چهاردهسال از تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری میگذرد، همسانسازی حقوق بازنشستگان به انحای مختلف اجرا نمیشود، قانون رتبەبندی شاغلان گویی هیچگاه اجرا نخواهد شد و... اینموارد و مواردی از ایندست، ظلم مضاعف در حقِ جامعهی معلمان کشور است، فرهنگیانی که صادقانه، توان خود را با عشق به فرزندان این آب و خاک، صرف کردهاند.
مگر معلمان، چیزی فراتر از حق خود و دانشآموزان طلب کردهاند؟
از دیگر سو، صدا و سیما، در حرکتی پیشپا افتاده و غیر قانونی، با زیر پا گذاشتنِ اصول ۳۷ و ۱۰۵ قانون اساسی و برای بهانحراف کشاندن ذهنیت عموم مردم، در جهت تخریب چهرهی معلمان نموده و به ابزاری برای فرار دولت و مجلس، از زیر بار مسئولیتِ اجرای قانون، دست به سناریوسازیِ نخنما، تبدیل شدهاست.
دستاندر کاران، بهجای پاسخگویی و حل مشکلاتِ مبتلابه آموزش و پرورش، موجودیت خود را در گرو نابسامانیهایی خودساخته و پاک کردنِ صورت مساله میبینند. غافل از اینکه جنبش معلمان ایران، بدون هیچ نوع وابستگی داخلی و خارجی، با اصالت و حفظ استقلال، مطالبات معلمان و دانشآموزان را پیگیری کرده و خواهد کرد.
فرهنگیان شریف و ملت گرانقدر!
همانطور که اطلاع دارید، اخیراً تعدادی از بهترین معلمهای این سرزمین به ناحق، بدون هیچگونه سند و صرفاً برای خاموش کردن شعلهی حقطلبی معلمان کشور، بازداشت کرده و نزدیک بە دو ماە است که بدون دسترسی به وکیل، به شدیدترین شکل، تحت فشاراند که علیه خود دست به اعتراف بزنند و به این شکل معلمان کشور را، از پیگیری مطالبات، دلسرد نمایند، غافل از اینکه:
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد، همیشه در دلِ ماست
جنبش معلمان ایران در طول دو دهه فعالیت، برای اجرای عدالت با استفاده از ظرفیتهای داخلی و مستقل و تبیین اندیشههای علمی، عدالتخواهانه و مطالبه محور توانستهاست هزاران معلم دادخواه و کنشگر را وارد عرصهی مطالبهگری و حقخواهی نماید، بیشک با زندانی کردن تعدادی از کنشگرانِ خوشنام، نمیتوان این حرکت را عقیم و ناکارآمد ساخت، بلکه بر عکس، از خاکسترِ این فشارها، تهدیدها و به حبس کشیدنها، ققنوسهای جوان، تازه نفس و با انگیزه، برخواهند خاست و این راه را تا سرمنزل مقصود ادامه خواهند داد!
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز اعتراض به رویهی بازداشتها و اعمال فشار و ارعاب بر جامعهی صنفی و مطالبه گری، از متولیان امر و دست اندرکاران میخواهد که با آزاد کردن معلمان زندانی، از جامعهی فرهنگیان کشور دلجویی نمایند.
ما به دولت و حاکمیت، وظایف قانونی داخلی و بین المللی را _که نسبا به آنها تعهد دادهاست_ را یادآوری میکنیم و منتظر اقدامات عملی در جهت برچیده شدن تفکر سرکوبگرانه در برخورد با فعالان صنفی و سایر معترضین هستیم.
ما دولتمردان و مجلسنشینان را به عقلانیت، منطق و قانون توصیه میکنیم و معتقدیم اگر خلاف این رویه عمل نماید، به مصداق شعرِ سعدی:
یکی بر سرِ شاخ، بُن میبرید...
علاوه بر سستکردن پایههای حکومت، اعتماد مردم را نیز، از دست خواهد داد.
این شورا با تاسی از آرمانها، تفکرات حقخواهانه و فراگیر معلمانِ کشور و به پشتوانهی تشکلهای صنفیِ مستقل و ریشهدار، از تمام ظرفیتها و پتانسیلهای اعتراضی، برای برآورده شدن مطالبات معلمان و دانش آموزان، اقدام خواهد کرد.
در پایان اهم خواستههای فرهنگیان کشور را با صدای بلند و اعلام میکنیم:
۱- مختومه کردن پروندهی کنشگران صنفی و آزادی هر چه زودتر معلمان زندانی: #اسماعیل_عبدی #اسکندر_لطفی #رسول_بداقی #محمدتقی_فلاحی #محمد_حبیبی #جعفر_ابراهیمی #مسعود_نیکخواه #شعبان_محمدی
#مژگان_باقری #هاله_صفرزاده
#محمدعلی_زحمتکش #غلامرضا_غلامی_کندازی #اصغر_امیرزادگان
#محمد_عالیشوندی #حمید_عباسی
#ناصر_موسوی #ایرج_رهنما
#عبدالرزاق_امیری #مهدی_فتحی #بهنام_محمدی #جبار_دوستی
#هاشم_خواستارد #جواد_لعل_محمدی
#محمدحسین_سپهری و...
۲- اجرای کامل رتبهبندی معلمان، همسانسازی حقوق فرهنگیان بازنشسته.
۳- اجرای اصل سیام قانون اساسی
۴- برچیدن آموزش پولی و جلوگیری از کالایی سازی آموزش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۶ خرداد ۱۴۰۱.
**********
خبر فوری
بهنام محمدی فعال صنفی شیراز امروز یکشنبه ۲۲ خرداد بازداشت شد.
هنوز از دلایل و ارگان بازداشت کننده او خبری در دست نیست.
این حجم از دستگیری معلمان کنشگر در سطح کشور و به ویژه در شیراز، با توجه به قانونی بودن همه فعالیت ها و مطالبات فعالان صنفی معلم، حکایت از قانون ستیزی آشکاری دارد که کمترین حقی برای ملت و کوچک ترین وقعی برای قانون اساسی را نمی پذیرد.شورای هماهنگی خواهان پایان دادن به این رویه های غیر قانونی است و چنانچه بارها هشدار داده است سرکوب هرگز نتوانسته مطالبات معلمان را به محاق ببرد.
**********
پیش به سوی تجمع سراسری معلمان ایران
مامیآییم، باشکوه میآییم، همه میآییم
در ایران طوفانی در راه است معلمان ایران متحد شوید
وعده ما:
پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۱
ساعت ۱۰ صبح
تهران، مقابل: مجلس
مراکز استان ها: مقابل ادارات کل
شهرستان ها مقابل: ادارات آموزش و پرورش شهرستان
**********
همکاران گرامی، ملت شریف ایران!
برای امضای طومار اعتراضی تنها چهل و هشت ساعت فرصت دارید، پس از این بازهی زمانی، طومار اعتراضی با اسامی امضا کنندگان به سازمان جهانی کار (ILO) تحویل داده خواهد شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، از همه همکاران، مخاطبان و مردم شریف دعوت مینماید که تا قبل از اتمام فرصت چهل و هشت ساعت باقی مانده، نسبت به حمایت از همکاران زندانی و امضای این طومار اقدام کنند.
همچنین به اطلاع میرسانیم، که طومار که به چند هزار امضا رسیده است، چهل و هشت ساعت دیگر در محل اجلاس بین المللی و سالانه سازمان جهانی کار توزیع خواهد شد و به رویت تمام هیاتهای نمایندگی اعزامی از همه کشورهای جهان خواهد رسید.
حمایت و همدلی هزاران امضا کننده این طومار اعتراضی و پاسخشان به فراخوان شورا برای پیوستن به این کنش حمایتی، اقدامی تاریخی، تحسین برانگیز و قابل تقدیر است.
قابل ذکر است که افرادی که امضا کردن طومار از طریق لینک برایشان مقدور نیست می توانند نام خود را به آی دی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران @kashowranews ارسال کنند.
عزیزانی هم که تمایل دارند از طریق وبسایت طومار را ملاحظه و امضا کنند می توانند به این
لینک مراجعه نمایید.
لطفا این پیام را برای سایر گروه ها و کانال ها ارسال کنید و آن را با دیگران اشتراک بگذارید.
**********
خبر فوری: تماس اسکندر لطفی با خانواده
اسکندر لطفی طی تماسی که امروز با خانواده داشته عنوان کرده که روز پنج شنبه ۱۲ خرداد به او گفته شده که سه روز دیگر از زندان سنندج به مریوان منتقل می شود و پس از طی تشریفات قضایی و وثیقه گذاری آزاد می شود اما متاسفانه این قول عملی نشده است. روحیه و صدای سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران طی این تماس بسیار عالی بوده و از قرار معلوم اعتصاب او از حالت خشک به تر تبدیل شده و خطر و نگرانی جامعه معلمان نسبت به جان شریف او خوشبختانه رفع شده است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران همچنان علی رغم شرایط سرکوب کنونی، امیدوار است با درایت و تدبیری مسئله معلمان زندانی و پرونده سازی ها خاتمه یابد و راهی به سوی نور و آزادی و عدالت بپیماییم. این شورا انتظار دارد همان طور که به اسکندر لطفی عنوان کرده اند در روزهای آینده با آزادی او شور و سرور را به جامعه معلمان نوید دهند.
**********
خبر فوری: شعبان محمدی و مسعود نیکخواه به زندان اوین منتقل شدند
در اقدامی تازه از سوی نهادهای امنیتی، شعبان محمدی و مسعود نیکخواه از زندان سنندج به زندان اوین منتقل شدند.
این دو عضو انجمن صنفی معلمان مریوان طی تماسی با خانوادههایشان این خبر را اعلام کردهاند. نکتهی قابل تامل اینجاست که مسعود نیکخواه را وادار کردهاند که با زبان فارسی با همسرش صحبت کند.
این انتقال در راستای پروژه سازیهای کذایی صدا و سیما و سناریو سازیهایی است که جامعه معلمان مراتب اعتراض خود را به آن ابراز داشتهاند.
شورای هماهنگی ضمن محکوم کردن این شیوههای غیر قانونی، حمایت خود را از این معلمان صادق که دو دهه در راستای کنشگری صنفی و آموزش رایگان همه مضایق را به جان خریده اند، اعلام میدارد و خواهان برگزاری شرایط عادلانه دادگاه آنهاست. بی تردید در دادگاهی صالحه، حکم برائت این معلمان شریف صادر خواهد شد.
قابل توجه است که هنوز از وضعیت اسکندر لطفی و شرایطش خبری در دست نیست. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، مسئولیت مستقیم هرگونه اتفاق ناگوار درباره او را متوجه نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی میداند.
**********
آموزش بین الملل در نامه ای اعتراضی به رهبر جمهوری اسلامی ایران، ضمن محکوم کردن دستگیری و حبس معلمان، خواهان آزادی فوری همه بازداشت شدگان شد.
عالی جناب آیت اله سید علی خامنه ای
رهبر جمهوری اسلامی ایران
E-mail: contact@leader.ir
info_leader@leader.ir
بروکسل، دوم ژوئن ۲۰۲۲
اعتراض نسبت به دستگیری و حبس خود سرانه معلمان در ایران
عالیجناب!
ایننامه را به نمایندگی از سوی آموزش بینالملل (EI)، فدراسیون جهانی اتحادیههای بخش آموزش که ۳۲ میلیون کارگر آموزش و پرورش را در ۱۷۸ کشور و منطقه، از جمله ایران، نمایندگی میکند، بهشما مینویسم تا به اینوسیله دستگیری دهها نفر از فعالین صنفی معلمان در اول ماه مه، که روز جهانی کارگران در سراسر جهان است را محکوم کنم. ما خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط همه دستگیرشدگان هستیم.
دهها نفر از معلمان در شهرهای مختلف ایران بهطور ناعادلانه و بهدلیل فعالیتهای مسالمتآمیز که مورد حمایت قوانین جهانی است، دستگیر و زندانی شدهاند. سالهاست که معلمان ایران با صدای بلند مطالبات بهحق خود را برای تحقق شرایط کاری شایسته و به رسمیت شناختهشدن حقوق اولیه خویش به عنوان کارگر و شهروند، اعلام کردهاند.
در همه جوامع، حق تجمع مسالمتآمیز و حق ایجاد تشکل از حقوق بنیادی بهشمار میرود. دستگیری و بازداشت فعالان صنفی که از این حقوق استفاده میکنند، سوءاستفاده آشکار از قدرت است و به معنای نقض مقاوله نامه ۸۷ سازمان جهانی کار (ILO ) مبنی بر آزادی ایجاد تشکل و حمایت از حق سازماندهی، و مقاوله نامه ۹۸ سازمان جهانی کار سازمان مبنی حق تشکل و انعقاد پیمانهای دستهجمعی است. دولت ایران باید به مطالبات مردمی و مشروع از طریق گفتگو و سیاستگذاری پاسخ دهد و نه با توسل به سرکوب.
آموزش بینالملل ( EI) بهویژه نگران دستگیری و زندانی کردن تعداد بسیار زیادی از نمایندگان کانونها و انجمنهای صنفی فرهنگیان در اقصی نقاط کشور است. آنها معلمان دلسوزی هستند که به امر آموزش و بهروزی دانشآموزان و نسلهای آیندهی ایران تعهد دارند.
این نمایندگان عبارتند از: جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، اسکندر لطفی، رسول بداقی، اصغرامیرزادگان، محمد عالیشوندی، محمدعلی زحمتکش، عبدالرزاق امیری، مهرداد یغمایی، حمید عباسی، غلامرضا غلامی کندازی، هادی صادق زاده، ایرج رهنما، مجید کریمی، مسعود فرهیخته، ایرج انصاری، وحید گودرزی، صلاح آزادی، شعبان محمدی و مسعود نیکخواه.
ما همچنین بار دیگر در خواست اتحادیههای بخش آموزش در سراسر جهان برای آزادی #اسماعیل_عبدی، دبیر سابق کانون صنفی معلمان تهران، که با اتهامات ساختگی تا سال ۲۰۳۱ به زندان محکوم شدهاست را اینجا تکرار میکنیم. تحمل زندان طولانی مدت و بد رفتارهایی که در زندان با اسماعیل عبدی صورت گرفته، سلامتی ایشان و خانوادهاش را بهشدت تحت تاثیر قرار دادهاست.
آموزش بینالملل از دولت ایران میخواهد:
- همهی فعالین اتحادیههای صنفی و مدافعان حقوق انسانی که در حبس هستند را بدون قید و شرط آزاد کند و همه اتهامات نسبت داده شده به آنها را ملغی اعلام نماید.
- به حقوق معلمان و کارکنان بخش آموزش از جمله حق آنها در آزادی برای ایجاد تشکل، حق برگزاری تجمع مسالمتآمیز و حق بر خورداری آزادی بیان، بدون ترس از مداخلهی مقامات حکومتی، احترام بگذارد و آنرا رعایت کند.
- گفتگو با نمایندگان تشکلهای معلمان و کارکنان بخش آموزش در مورد مسایل مربوط به سیاستهای آموزشی و مسایل مربوط به معلمان را به امری نهادینه تبدیل کند.
- به حقوق و حریم خصوصی اعضای خانواده رهبران و فعالین زندانی احترام بگذارد و امنیت و سلامتی آنها را تضمین کند.
آموزش بینالملل منتظر دخالت فوری شما در مورد این موضوع جدی میباشد. در عین حال، ما وقایع اخیر را به اطلاع سازمان جهانی کار و یونسکو خواهیم رساند و همچنان وضعیت فعالین صنفی معلمان را بهدقت پیگیری خواهیمکرد.
با احترام،
دیوید ادواردز
دبیر کل اموزش بینالملل
بازتکثیر: شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
**********
خبرفوری: تماس تلفنی رسول بداقی با خانواده
رسول بداقی ساعاتی پیش با خانواده خود تماس تلفنی گرفته است و اعلام کرده که در بند عمومی است و معلم بازداشتی فرانسوی را به بند دیگری منتقل کرده اند.
روحیه آقای بداقی مثل همیشه بسیار باصلابت، قوی و امید بخش بوده است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران با اعلام انزجار از تایید عجولانه ی حکم #رسول_بداقی و محکومیت ۵ سال زندان و ۲ سال ممنوع الخروجی و ۲ سال خروج اجباری از تهران و استان های هم جوار در دادگاه تجدید نظر، انتظار دارد دیوان عالی کشور با ابطال چنین احکام ظالمانه ای بذر امید را در جامعه ی معلمان این سرزمین شکوفا سازند.
**********
بیانیه در پاسخ به سناریو سازی مضحکِ صدا و سیما علیه فعالان صنفی معلمان
گمان مبر که به پایان رسیده کارِ مغان
هزار بادهی ناخورده در رگِ تاک است
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران محترم، فرهنگیان شریف ایران!
همانگونه که اطلاع دارید شورایهماهنگی با سابقهی بیستساله، مجموعهای است که از دل کانونها و انجمنها صنفی فرهنگیان در سراسر کشور، برآمده است و تمامی تشکلهای عضو این مجموعه، با مجوز وزارت کشور فعالیت میکنند. این شورا براساس آرای نمایندگان تشکلهای عضو اداره میشود و بههیچ وجه قائم بهفرد نیست.
همچنین این شورا، از ابتدای تاسیس، عضو رسمی سازمان جهانی معلمان (آموزش بینالملل ei) بوده و با ایننهاد بینالمللی ارتباط داشته و دارد.
این شورا، از ابتدای تاسیس مطالبات معلمان و دانش آموزان را مدنظر داشته و از طُرق مختلف (نامهنگاری، جلسه با دولت، مجلس، وزارتخانه، نوشتن طومار و نهایتاً تجمعات اعتراضی) صدای خود را به گوش مسئولان رساندهاست.
در مدت بیست سال، فرهنگیان ایران به مسالمت آمیزترین و مدنیترین شکل ممکن و بر اساس اصل بیستوهفتم قانون اساسی تجمعات اعتراضی برگزار کردهاند. فقط در سال گذشته یازده کنش مدنی و موفق برگزارشده که به معلمانهترین شکلِ ممکن، انجام شدهاست.
تاکید میشود که تصمیمات اینشورا از طریق نمایندگان تشکلها اتخاذ و با نام شورای هماهنگی منتشر میشود.
لازم بهذکر است که جنبش اعتراضی معلمان، جنبشی اصیل، مستقل و صنفی بوده و به هیچ فرد، جناح، گروه و یا نهادی وابسته نبوده و نیست. معلمان ایران نجیبتر از آنند که به ناجوانمردانه و نانجیبانهترین شکل، به نهادها، گروهها یا اشخاص داخل یا خارج از کشور منتسب شوند.
اخیرا وزارت اطلاعات پس از دستگیری چند نفر از خوشنامترین و با سابقهدارترین کنشگران صنفی، ابتدا در سناریویی مضحک آنان و شورای هماهنگی را مرتبط با دستگیری دو نفر از اتباع فرانسوی (خانم سیسیل کوهلر معلم و عضو اتحادیه معلمان فرانسه و همسرش آقای ژاک پاریس معلم مقطع ابتدایی) جلوه داد که در پی ایجاد آشوب در ایران از طریق کنشگران صنفی بودهاند، و اصلاً از خود نپرسیدهاند که اگر معلمان در پی ایجاد آشوب بودهاند، چرا در بیستسال گذشته، به مسالمتآمیزترین شکل اعتراض کردهاند.
در اقدام مذبوحانهای دیگر، صدا و سیما با پخش گزارشی و نام بردن از چند تن از معلمان شریف ایران (رسول بداقی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی و مسعود نیکخواه) پروژهی سناریوسازی کمیکِ خود را علیه معلمان شریف ایران که رزومهی فعالیتِ آنها بسیار شفاف است، ادامه داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم نمودن این رفتار نیروهای امنیتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چند نکته را به استحضار فرهنگیانِ عزیز و ملت شریف ایران می رساند:
۱- طبق قوانین جمهوری اسلامی، پیش از تشکیل دادگاه علنی و با حضور متهم و رعایت ضوابط حقوقی کامل، نمی توان از طریق رسانهای که قید ملی را یدک میکشد، با آبرو و حیثیت افراد بازی کرد. هرچند صدا و سیمای ایران ید طولایی در این امر دارد، به شکلی که خبرنگار، عملاً نقش بازجوها را بازی میکند و چه بسا کاسهی داغتر از آش میشود.
اما نکتهی ظریف اینجاست که ملت شریف ایران، با این روش بهخوبی آشنا است؛ احتمالاً در چند روزِ آینده و برای تکمیلشدنِ این سناریو، این دو تبعه فرانسوی مجبور شوند که در تلویزیون حاضر شوند و اعترافکنند که: هدفشان از مسافرت به ایران به آشوب کشیدن تجمعات معلمان بودهاست!
۲- نیمنگاهی به رزومه افراد دستگیر شدهی فرانسوی نشان میدهد که آنها در فرانسه، فعال صنفیِ مستقل از حکومت بوده و با سیاستهای دولت فرانسه در حیطه آموزشی و کارگری اساساً مخالفند. بسیار مضحک است که شهروندان مستقل از نهادهای قدرتِ یک کشور را گروگان گرفته و دستاویز سرکوبِ کنشگران صادقِ ایرانزمین قرار دهند و انتقام مطالبهگری را به غیر اخلاقیترین شکل ممکن، از معلمان ایران بگیرند.
۳- طی بیستسالِ گذشته، این فعالان صنفی خوشنام (بداقی، لطفی، نیکخواه، محمدی) پیگیر مطالبات صنفی جامعه معلمان و از جمله تعطیلشدن اصل سیام قانون اساسی بودهاند. صدا و سیما گزارشش را طوری تنظیم کرده که این افراد، تازه به جمع معلمان پیوستهاند و قصد آشوب از طریق خارجیها را دارند. حال آنکه معلمان دستگیر شده، سابقهای بیستساله در پیگیری مطالبات صنفی دارند و فعالیتِ آنها بر اساس اصل بیستوهفتم قانون اساسی انجام شدهاست.
برهمگان روشن است که تجمعات معلمان، معطوف به مطالبهگری صنفی بوده و این نکته در شعارها، سخنرانیها و برنامههای تجمع کنندگان موجود است و با مرور آنها، میتوان دستِ پوشالیِ سناریوسازان را رو کرد.
۴- بهنظر میرسد وزارت اطلاعات برای تدوین اینپروژه یا سناریو، با یک تیر، سه نشانه را مد نظر داشتهاست:
نخست، تاثیرگذارترین کنشگران صنفی و در عین حال خوشنامترین و محبوبترینها را نشانه بگیرد و برایشان پرونده سازی کند.
دوم، شورای هماهنگی را که تنها مرجع اعتراضات جنبش معلمان بوده و هست را به آشوب و خطگیری از خارج متهم سازد.
سوم، اینکه به وقت مناسب با توجه به خالیشدن خزانه کشور ناشی از غارتگریهای افسار گسیخته، از طریق این دو تبعیه دستگیر شده، بتواند سهمخواهیهای خود را از دولت فرانسه داشتهباشد.
در این میان اما، برای عملیاتی شدنِ این پروژه غیر اخلاقی، قرعه بهنام معلمانی افتاده است که همه زندگی خود را طی سالها کنشگری برای سرافرازی آموزش در ایران و احقاق حقوق معلمان و دانشآموزان وقف کردهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن حمایت قاطع از تمامی معلمان دستگیر شده و رد اتهامات نخنما، انتظار دارد که تمامیِ آنها در اسرع وقت و بیقیدوشراط آزاد شوند و یا طبق اصل ۱۶۵ قانون اساسی، دادگاهِ آنها به صورت علنی برگزار شود، تا ملت شریف ایران خود قضاوت کنند:
تا سیهروی شود هرکه در او غش باشد
علیرغمِ منشِ معلم ستیزیِ برخی از تصمیمسازان، امیدواریم بهخاطر شرایط حاکم بر کشور، زعمای باقیماند، با تجدید نظر در نگاه خود، بهجای خط سرکوب، به پاسخگویی مطالبات جامعه معلمی بپردازند و از پروژه سازیهای نمایشی علیه معلمان دست بکشند و خیال باطلِ سرکوب فعالیتهای صنفی را از سر بیرون کنند و بدانند که:
گیرم که بر سر اینباغ بنشسته در کمین پرندهاید
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجههای نشسته در آشیانه چه میکنید؟
گیرم که میکشید
گیرم که میبرید
گیرم که میزنید
با رویش ناگزیر جوانهها چه میکنید؟!...
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران. ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
**********
بیانیه پیرامون سناریو سازی ۲۰:۳۰، کیهان و رسانه های وابسته
صدا و سیمای میلی و چند رسانه ی امنیتیِ شناسنامهدار، در گزارشی که مرغ پخته را نیز به خنده وامیدارد به دیدار چند عضو ارشد و خوشنام شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران با زن و شوهری فرانسوی پرداخته است.
این فیلم قصد دارد اعتراضات معلمان را دسیسه ی سرویسهای جاسوسی غربی معرفی کند و با تمسک به آن صدای حقخواهی معلمان، که یکی از درخشانترین حرکتهای مدنی دو دهه گذشته را رقم زدهاند، خاموش کند.
غافل از این که چنین سناریوهای نخ نمایی چندین سال است گوش شنوایی ندارد و باعث آبرو ریزی بیشتر تهیه کنندگانش میشود.
اگرچه تهیه ی گزارش از سوی مجموعه خبری ۲۰:۳۰ و رسانههای معلومالحالی همچون کیهان، مردم فهیم و آگاه جامعه را بی نیاز از توضیحات بیشتر در مضحک بودن این سناریوسازی و تلاش برای فریب افکار عمومی میکند اما برحسب وظیفه برخود لازم میدانیم توضیحاتی در این باره ارائه کنیم :
خانم سیسیک کوهلر معلم و عضو اتحادیه معلمان فرانسه است.
او از سال ۲۰۱۶ مسئول روابط بین الملل فدراسیون ملی فرهنگ و آموزش حرفه ای شده که بزرگترین فدراسیون معلمان فرانسه است.
آقای ژاک پاریس هم آموزگار است اما مانند خانم کوهلر فعالیت های چشمگیری ندارد.
خانم سیسیل فردی سرشناس در حوزه فعالیتهای سندیکایی و عضو مهمی از سازمان آموزش جهانی (EI) است و همه فعالیتهای ملی و بینالمللی او شفاف انجام میگیرد و مصاحبهها و مقالههای گوناگون ایشان در رسانههای بینالمللی، گویای دیدگاههای اوست.
از طرف دیگر #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_معلمان، تقریبا از زمان تولدش، عضو EI بوده و کاملا شفاف و علنی با این نهاد بین المللی که مجموعهای از اتحادیههای معلمان سراسر جهان است، ارتباط دارد.
یکی از مهمترین وظایف این نهاد، پیگیری اصلاحات آموزشی و رصد شرایط آموزش و پرورش کشورها به ویژه وضع معلمان است.
حال چگونه است که این فرد که عضو این نهاد بین المللی ست و با اسم و رسم و عنوان به ایران میآید و در حوزه فعالیت خودش انجام وظیفه می کند جاسوس نامیده می شود!؟
و این احتمالا رازی است که تنها تهیه کنندگان با استعداد! برنامههای امنیتی صدا و سیما و رسانههای وابسته به آن می دانند!
در عکس منتشر شده رسول بداقی، اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه و شعبان محمدی در کنار این دو معلم فرانسوی دیده میشوند.
به گواه همه فعالین صنفی کشور، این معلمان از خوشنامترین و وطن پرستترین فعالین صنفی معلمان هستند و به هیچ وجه اتهامات مطرح شده در فیلم به این عزیزان وارد نیست.
کمترین سند در این رابطه، زندگی معلمی آنان است که در کنار معلمی و فعالیت صنفیشان یکی راننده اسنپ است و دیگری کشاورزی میکند و دیگران هم بدون شغل دوم روزشان به شب نمیرسد!
اینها، برخلاف جاسوسان واقعی، نه خانه و ویلایی در لندن دارند و نه حساب پساندازی در سوئیس و نه فرزند یا فرزندانی در آمریکا و کانادا و ...
آری معلمانی گچ بهدست میباشند که مانند همه مردم این سرزمین تحت انواع فشارهای سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیک و مخصوصا اقتصادی هستند و اتهام مضحک جاسوسی، ابدا به آنان نمیچسبد.
به تهیه کنندگان این شوی مسخره گوشزد میکنیم که طرح چنین بحثهایی، مانند موارد قبلی، علاوه بر این که بر شاخ نشستن و بن بریدن است، موجب آبرو ریزی بیشتر شما شده و خزانه ی خالی از اعتماد عمومیتان را خالیتر از امروز میکند.
اعتراضات معلمان ریشهها و زمینههای واقعی و چند دههای دارد و لجن پراکنی تهیه کنندگان این گزارش تنها پاک کردن صورت مسئله است.
ریشه های آن، وعدههای تو خالی مسئولان دولتهای گوناگون در ساماندهی به وضع معیشت فرهنگیان و بازنشستگان است.
زمینه ی آن کوچک شدن سفره ی ایرانیان از جمله معلمان است.
دلیل آن تبعیضهای چند دههای در ساختار حقوقی کشور است.
علت آن بیتوجهی به اصول گوناگون قانون اساسی از جمله اصل ۲۷ و ۳۰ است.
علتالعلل آن ناکارآمدی مدیریت سیاسی و اقتصادی و لج بازی با جهان و رویارویی با معلمانی همچون فلاحی، عبدی، حبیبی، ابراهیمی و ده ها همکار خانم و آقایی ست که یا در زندان هستند، یا احضار می شوند و یا پرونده ی باز دارند؛ معلمانی که همچنان امید دارند که با فعالیتهای گوناگون از جمله اعتراض، آموزش و پرورش کشور را از لبه پرتگاه نجات دهند.
هشدار داده و توصیه میکنیم با چنین برنامههایی بیش از این عِرض خود را نبرید؛ زیرا حرکت معلمان با خواستههای معیشتی-منزلتی که در یک سال گذشته بیش از همیشه پویا، زنده و واقعی ست با این برنامههای مستهجن! نه تنها آرام نمی گیرد بلکه آتش خشمشان را برافروختهتر خواهد کرد.
چراغی را که ایزد برفروزد، گر احمق پف کند ریشش بسوزد!
کانون صنفی معلمان ایران
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
**********
پذیرش در خواست شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران،
از سوی اسماعیل عبدی برای پایان دادن به اعتصاب غذا
به نام خداوند جان و خرد
آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک؛ همچون گلوگاه پرندهای
هیچ کجا دیواری فروریخته برجای نمیماند
سالیان بسیاری نمیبایست
دریافتن را که
هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است
اینروزها، معلمان شریف ایران، بیشاز هر زمانی دیگر، به اتحاد حداکثری نیازمندند.
اکنون، زمانِ بههم پیوستنِ همه نحلههای فکری است که به آینده نیکوی ایرانِ عزیز دلبستهاند.
جنبش معلمان ایران در سالهای گذشته، سربلند و سرافراز خواستههای برحقِ خود را با تاسی به فراخوانهای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در سینه تاریخ به ثبت رساندهاست. بر همین مبنا، اینجانب اسماعیل عبدی (معلم ریاضی دبیرستانهای اسلامشهر) نیز اطاعت از درخواست شورای هماهنگی را وظیفهی خود میدانم و به دستور این نهادِ مرجع، مبنی بر شکستن اعتصاب غذا گردن مینهم.
با عنایت به اینکه طی سالیان گذشته و امروز شورای هماهنگی، مرجع حق خواهی جنبش مطالبهگری معلمان بوده و هست، اینجانب با ادای احترام به درخواست شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و با عنایت به پارهای از مذاکرات انجام شده، در این مرحله به اعتصاب غذای خود پایان میدهم و از یارانِ همبند و همراه و بزگوارم در زندان مرکزی کرج آقایان:
مهدی فراحی شاندیز، منوچهر بختیاری، مهدی بیرامی، سید ساسان مکانیکناریه و محمد آشتیانی که علی رغم داشتن بیماری زمینهای، رنج جابهجایی و کفخوابی و به خطر انداختن جان را بر خود هموار کردند، سپاسگزاری مینمایم و با توجه به اینکه شرایط برخی از ایندوستان در اثر اعتصاب وخیم است، صمیمانه میخواهم که به اعتصاب غذای خود پایان دهند.
همچنین از برادر ارجمندم ابوالفضل رحیمی شاد که مرا شرمندهی محبت و همراهی خود نمود و این راه صعب را برای من هموار نمود و نیز از عزیز قاسمزاده، دوست و برادر ارجمندم که اینبار نیز همچون همیشه یار و همراهم بود سپاسگزاری مینمایم و تقاضا دارم که به اعتصاب غذای خود پایان دهند.
جا دارد مراتب قدردانی و امتنان خود را به فعالان صنفی معلمی و کارگری و حقوق بشری به واسطه نگرانیهای پیوستهشان، ابراز دارم. بیتردید با پذیرش ماده ۴۴٧ توسط رئیس قوه قضائیه، انتظار نقض حکم ده سال زندان اینجانب توسط قضات عادل در دیوان عالی کشور میتواند امیدواری را در جامعه معلمان فراهم آورد.
در پایان آرزومندم معلمان زندانی بازداشت شده در تجمع ۱۱ و ۲۲ اردیبهشت هرچه زودتر آزاد شوند و به آغوش خانواده و جامعهی معلمان بازگردند.
اسماعیل عبدی ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
زندان کچویی کرج
**********
بازداشت سیامک چهرازی
سیامک چهرازی از فعالین شناخته شده اهواز که در تجمع امروز ۲۲ اردیبهشت حضور داشت با ضرب و شتم شدید در مقابل اداره کل آموزش و پرورش خوزستان بازداشت شد.
**********
قطعنامه پایانی تجمع ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
همکاران ارجمند و معلمان فرهیخته
تجمع امروز را در حالی برگزار می کنیم که بخش هایی از حاکمیت، در ستیزی آشکار با اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی، موج گسترده هجوم خود را به سمت کنشگران صنفی سراسر کشور نشانه گرفته است.
و این کار صرفا به خاطر اعتراض به تعطیلی اصل ۳۰ قانون اساسی و تضییع حقوق میلیون ها دانش آموز و خانواده هایشان طی سه دهه بوده است.
شاید در هیچ کجای جهان مرسوم نباشد که حاکمیتی آموزگاران سرزمینش را به واسطه گوشزد نمودن قدرتمداران به تمکین از قوانین کشور، به مجازات های سخت محکوم نماید.
همکاران ارجمند و معلمان سراسر کشور:
اخیرا، بخشی از حاکمیت، در اقدامی نانجیبانه و ناجوانمردانه، حرکت اصیل، قانونمند و مطالبه گرانه ما معلمان را که چند دهه قدمتی صادقانه دارد به دست های نامرئی بیگانه ربط داده است اما دریغ که ما معلمان همواره از اینکه عظمت سرزمین ما با سیاست های نادرست، مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار گیرد به شدت، معترض بوده ایم.
ما ضمن محکوم کردن این اتهامات نخ نما از زعمای امور انتظار داریم که صدای اعتراض مسالمت آمیز و نجیبانه جامعه معلمان را بشنوند.
همکاران ارجمند، دانش آموزان عزیز و اولیا محترم:
ما امروز در اینجا گرد هم آمد ه ایم تا صدای معلمان مظلومی باشیم که به علت فعالیت جهت آموزش بهتر و بهبود وضعیت معیشتی معلمان و بازنشستگان راهی زندان شده اند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی اقدامات توام با خشونت با فرهنگیان و بازداشت های اخیر را شدیدا محکوم نموده و خواسته های فرهنگیان را به شرح ذیل اعلام می نماید.
۱- آزادی بدون قید و شرط معلمان زندانی
۲ - پایان دادن به برخوردهای توام با خشونت با فرهنگیان و اتمام پرونده سازی ها و احضار و تهدید کنشگران صنفی
۳- آزادی فوری همه معلمانی که در هفته گذشته در شهرهای تهران، بوشهر، مریوان و سایر نقاط کشور بازداشت شده اند.
۴- رسیدگی فوری به خواسته های اسماعیل عبدی معلمی که در هفتمین سال زندان و علی رغم بیماری های مختلف در دوازدهمین روز اعتصاب غذاست.
۵- اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری
۶- اجرای درست رتبه بندی و همسان سازی حقوق بازنشستگان
۷- تمکین مسئولان نظام به قانون اساسی و اجرای اصول ۲۶ ،۲۷ ، ۳۰ و فصل سوم قانون اساسی که در آن حقوق ملت به رسمیت شناخته شده.
در پایان از وزیر آموزش و پرورش درخواست می کنیم که به جای تهدید معلمان، مدافع حقوق شهروندی همه معلمانی باشد که در محدوده مسئولیت او در حال انجام وظیفه هستند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
٢٢/٢/۱۴۰۱
**********
خبر فوری:
شعبان محمدی عضو انجمن صنفی معلمان مریوان امروز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت دستگیر شد. شایان ذکر است که شعبان محمدی پیش از این یک بار در ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ پیش از تجمع و بار دیگر در یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ در تجمع معلمان مریوان بازداشت شده بود. هم اکنون دو عضو دیگر انجمن صنفی معلمان مریوان اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه هم در زندان و یازدهمین روز اعتصاب غذا هستند. معلمان سراسر ایران پنج شنبه ۲۲ اردیبهشت بزرگ ترین تجمع حمایتی را در سراسر کشور از معلمان بازداشتی و زندانی به عمل می آورند.
**********
خبر فوری:
بنا بر اخبار واصله قطع تلفن و ممنوع الملاقات بودن اسماعیل عبدی و انتقال او به زندان کچویی که از پنج شنبه ۱۶ اردیبهشت صورت گرفته بنا بر دستور دادستانی و عالی ترین مقامات قوه قضاییه انجام گرفته است. همچنین زندانیان هم بند عبدی که در پی اعتصاب او و حمایت از اسماعیل عبدی دست به اعتصاب غذا زده اند، به بند جرائم خطرناک و مواد مخدر منتقل شده اند. تا کنون مهدی فراحی شاندیز منوچهر بختباری مهدی بیرامی و سید ساسان مکانیک ناریه در حمایت از اسماعیل عبدی در زندان مرکزی کرج دست به اعتصاب غذا زده اند.
**********
بیانیه بسیار مهم شورای هماهنگی
به نام خداوند جان و خرد
انتقاد عقلانی، ابزار ما بود اما جواب شما، خشونت بود و سرکوب !!!
معلمان گرانقدر، مردم فهیم ایران
در هفتهای که در تقویم ملی مان به نام معلم مزین شده است، حاکمیت، در سراسر کشور، با احضار و پروندهسازی علیه فعالان صنفی معلمان، نشان داد که اهمیت مقام معلم که سالها از آن دم میزند، سراب و فریبی بیش نبوده است.
از صبح روز دهم اردیبهشت، عوامل حاکمیت با یورش قرون وسطایی به منازل چهار نفر از خدمتگزاران شریف و صادق جامعه معلمان، آقایان رسول بداقی، محمد حبیبی، جعفر ابراهیمی و علی اکبر باغانی، آن ها را دستگیر و به زندان اوین منتقل کردند.
پروژه سرکوب علیه کنشگران، به همینجا ختم نشد و صبح روز دهم اردیبهشت، در حرکتی به زعم خود گسترده، بسیاری از معلمان در شهرهای مختلف کشور را تهدید، احضار و بازداشت کردند که این احضارها و تهدیدها، عموماً در جهت تحت فشار قراردادن کنشگران صنفی و لغو تجمع اعتراضی یازدهم اردیبهشت بود.
همچنین، صبح روز یازدهم اردیبهشت، پیش و پس از تجمع، بسیاری از کنشگران صنفی دستگیر شدند که از آن جمع، آقایان: اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه، محسن عمرانی، محمود ملاکی، اصغر حاجب، رضا امانیفر و هادی صادق زاده هنوز در زندان به سر می برند.
همکاران گرانقدر، مردم شریف ایران
در بند هفتم از اصل سوم قانون اساسی، «تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی» از تکالیف مسلم دولت برشمرده شده است.
در اصل ۳۹ همین میثاق نامه ملی آمده است:
«هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون، دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هرصورت که باشد، ممنوع و موجب مجازات است.»
اکنون پرسش از روسای قوای سه گانه، این است که:
آیا به قانون اساسی التزام عملی ندارید که بنابر مصلحت، چشم بر معلم ربایی های اخیر و اقدامات قانون شکنانه و غیردمکراتیک حوزه ی قضایی و ضابطان آن بسته اید؟
آیا پایمال شدن حقوق شهروندی معلمان، آن هم در هفته بزرگداشت مقام آنها،از منظر شما، عین عمل به قوانین نانوشته ای است که درآن، فرهنگیان به اقتضای سیاست، از جمله مردم و صاحب حق قلمداد نمی شوند؟
سال های بسیار ی است که آموزش رایگان و معیشت عادلانه معلمان به گروگان تدابیر و تصمیماتی گرفته شده که دستاوردی جز «تبعیض، بی عدالتی، فقر، آموزش ناکارآمد، تربیت فشل و تولید افسردگی و ناهنجاری» نداشته است.
چگونه است که در مرامنامه ی مدیریت شما، اجتماع برای دفاع از حقوق غیر ایرانیان روا، جایز و حتی تکلیف به شمار می آید اما وقتی نوبت به دفاع از حقوق فرهنگیان و دانش آموزان ایران
زمین می رسد، این حق مدنی و قانونی، در قالب جعلی و ابزاری «اخلال در نظم عمومی، تشویش اذهان، تبلیغ و تبانی علیه نظام و ضدیت با امنیت ملی» تعریف میشود؟
تاسف برانگیزتر این که وزیر آموزش وپرورش در چنین شرایطی، به جای اهتمام به دفاع شرافتمندانه از مجموعه ی سازمانی خود، در کنار قانون شکنان می ایستد تا شاید سهم بیشتری از سفره قدرت نصیب او گردد.
اگر نمایندگان مجلس، براین عملکرد ضد معلمی و منفعت جویانه ی وزیر، چشم بپوشند، نباید پرسید که آیا نماینده ملت هستید یا خدمتگزار قدرت؟
در حالی که تمام تجمعات اعتراضی معلمان در چارچوب اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی و در جهت ارتقای کیفی و عادلانه سازی آموزش و ترمیم معیشت فرهنگیان و در فضایی لبریز از خشونت پرهیزی صورت گرفته است بی اعتنایی محض حاکمیت به آنها و تداوم تصمیمات ناعادلانه و ضد آموزش، نشان از آن ندارد که گویا اراده ای به عمد می خواهد وضعیت، این چنین بماند!؟
آیا محصول این اراده بنیان سوز، اقدام ویرانگر علیه امنیت ملی است یا عدالت خواهی بنیادساز معلمان؟
بنابراین، شورای هماهنگی، ضمن پای فشردن موکد بر استیفای مطالبات معیشتی و آموزشی فرهنگیان و دانش آموزان، بازداشت ها و احضارهای فله ای و غیرقانونی معلمان در دو هفته اخیر و برخورد هنجارشکنانه و بعضا توام با ضرب و شتم آنها را شدیدا محکوم و اعلام می نماید که در صورت آزاد نشدن معلمان بازداشتی طی روزهای آتی، در اعتراض به این رفتار انحصارجویانه و ضد مردم سالاری، تجمع خود را این بار در سراسر کشور در روز پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت با محوریت ویژه حمایت از معلمان بازداشتی و زندانی و همچنان عدم اجرای رتبه بندی و همسان سازی حقوق بازنشستگان و پولی سازی آموزش برگزار می نماید.
طبیعتا، سران سه قوه، مسئول حفظ جان معلمان زندانی ِ به ویژه آقایان اسماعیل عبدی، اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه که در اعتصاب غذا به سر می برند و دیگرانی که به منظور حمایت به این عزیزان پیوسته اند،خواهند بود.
زمان و مکان تجمع: ساعت ۱۰ صبح پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
تهران، مقابل: مجلس
مراکز استان ها: مقابل ادارات کل
شهرستان ها مقابل: ادارات آموزش و پرورش شهرستان
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
**********
پیام اسماعیل عبدی به مناسبت اول ماه می روز جهانی کارگر و روز معلم
برای مشاهدۀ تصاویر و کلیپ ها و مطالب شورای هماهنگی تشکلهای...
اینجا کلیک کنید.
فرا رسیدن روز جهانی کارگر و روز ملی معلم در ایران یاد آور فعالیت های مستمر کنشگران صنفی برای بهبود وضعیت معیشتی و ارتقا جایگاه کارگران و معلمان از گذشته تا به امروز است و آنان همچنان در تنگنای بی عدالتی ها با تشکیل اتحادیه های مستقل برای نیل به اهداف قانونی و رسیدن به حقوق پایمال شده خود تلاش می کنند.
احضار، تهدید و زندان هرگز نتوانسته آنان را از تلاش های بی وقفه برای رفع نابرابری ها فارغ از قومیت، جنسیت و مذهب و ایجاد آموزش و پرورشی رایگان و برابر دور کند.
اول ماه می فرصتی برای یادآوری این موضوع است که جهان پیرامون ما به همان اندازه که ندای آزادی سر داده باید شیفته عدالت باشد در جهان کنونی بسیاری از مردم زحمتکش از ابتدایی ترین حقوق محروم هستند در حالی که فقر به صورت گسترده و فزآینده در جهان تکسیر شده و بخش بزرگی از ثروت دنیا در انحصار عده ایی خاص قرار دارد، در چنین شرایطی کارگران برای احقاق حق خود و برهم زده مناسبات ناموزن و ظالمانه دست ازمبارزه نمی کشند و معلمان نیز که الگوی تغییر و عدالت خواهی در هر سرزمینی برای از میان بردن این همه نابرابری ها در حیطه های آموزشی و انسانی به حکم وظیفه معلمانه خویش هر دو روز را گرامی میدارم تا تحقق رویای عادلانه تسریع یابد. امید میرود تلاشهای ارزنده و گسترده تر آن موجب همبستگی زحمت کشان و غارت بیشتر ملت ها توسط نظام های استبدادی شود.
در ایران تشکل های مستقل معلمان و کارگران مانندکانون های عضو شورای هماهنگی صنفی معلمان سراسر ایران، سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد تهران، سندیکای نیشکر هفت تپه و اتحادیه آزاد کارگران ایران مدت هاست توسط حکومت سرکوب میشوند و تاکنون صدها معلم و کارگر عضو این تشکل ها، توسط نهادهای امنیتی مانند وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران بازداشت و با اتهاماتی واهی مانند اغدام علیه امنیت کشور در دادگاه هایی فرمایشی محاکمه و سپس زندانی شده اند.
بدیهی است تلاش های این عزیزان زحمت کش، امنیت کسانی را به خطر می اندازد که در شرایط نابسمان اقتصادی، مشغول ثروت اندوزی اند و در حالی که مردم برای تهیه حداقل های معیشتی در رنج اند، با گرفتن تصمیمات سیاسی نادرست موجب انزوای بین المللی ایران و فشار مضاعف بر مردم شده اند.
اینجانب ضمن گرامی داشت روز جهانی کارگر و روز ملی معلم و اعلام همبستگی با زحمتکشان سراسر دنیا از تلاش های ارزنده نهادهای حقوق بشری و سازمان های بین المللی مستقل همچون سازمان عفو بین الملل، امنستی(Amenesty)، سازمان جهانی کار(Ilo)، آموزش بین الملل (EI)، فدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری(IPO)،برای بهبود کیفیت معیشتی، منزلتی و آموزشی مردم جهان سپاسگزارم و از آنان میخواهم که شرایط دشوار معلمان و کارگران ایران را با دقت پیگیری کنند و از جمهوری اسلامی درباره ظلم مضاعف به معلمان و کارگران زندانی توضیح بخواهند. امیدوارم معلمان و کارگران با پیوستن به تشکل های صنفی مستقل جنبش مطالبه گری را در رسیدن به حقوق واقعی و قانونی خود یاری رسانند.
اسماعیل عبدی - زندان مرکزی کرج
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
**********
پیام حبیب افکاری برادر جهان پهلوان شهید شیراز به جامعه معلمان و کارگران ایران
درود به تمام معلمان و کارگران وطنم و خانواده های عزیزشان، امیدواریم در این برهه حساس و تاریخی که شما با اعتراضات خود چراغی شدید و دوباره نور امید و حق طلبی را به خیابان ها کشاندید، ما هم درس آزادگی و مقاومت را مثل همیشه از شما بیاموزیم و کنارتان باشیم. اکنون که در آستانه ی روز معلم و کارگر قرار داریم ضمن تبریک این روز به محضر شما آموزگاران و کارگران ایران، نخست خطاب به معلمین عرض می کنم که ما شاگردان کوچک شما تا همیشه خود را کنار شما میدانیم و برای رسیدن به خواست های صنفی و سیاسی شما تا پای جان دست در دست شما برای فردایی بهتر و ایرانی آزاد و آباد مبارزه خواهیم کرد. هم چنین به برادران و خواهران کارگرمان ضمن تبریک روز جهانی کارگر، این نکته را باید بدانید که ما برادران افکاری دوشادوش شما ایستادهایم. من حبیب افکاری به عنوان عضوی کوچک از جامعه کارگری ایران نیز چون شما تمام سختی هایی را که بر شما تحمیل شده است را زیسته ام.
برخورد های قضایی و امنیتی، پرونده سازی، شکنجه، محکومیت، حبس و تهدید به همکاری که خود بارها شاهد آن بوده ام نه تنها اعتراضات کارگران و معلمان را به محاق نخواهد برد، بلکه باعث خواهد شد که صدای حقانیت آن رساتر از همیشه به گوش تمامی مردم برسد.
در چند سال اخیر پشت میله های زندان شاهد اعتصابات و اعتراضات شما بوده ام، و طنین بلند شعار هایتان را از پس میله های زندان شنیده ام و اکنون به خوبی درک میکنم که راه همین است که شما رفتید و از این به بعد نیز با هم خواهیم پیمود. "مبارزه در خیابان تا پس گرفتن زندگی" همان گونه که مستحضرید مناسبت های مربوط به معلمان و کارگران پیش روی ماست.
ما برادران افکاری که از دل جنبشهای اعتراضی سالهای گذشته بیرون آمده ایم، هم پیمان شدن دو جنبش معلمان و کارگران در روز ۱۱ اردیبهشت را خجسته میدانیم و از آنان حمایت میکنیم. این گونه به هم پیوستن جنبش هایی که سالها در خیابان تجربه دارند، میتواند هسته اصلی یک جنبش اجتماعی تاریخ ساز در ایران گردد. پیوستن جنبش معلمان به جنبش کارگران میتواند فراخوانی برای پیوستن خرده جنبشهای مطالباتی بوده و همه را برای دست یازیدن به هدفی مشترک یکپارچه کند و به این طریق همه ما آماده رزمی خیابانی برای نجات ایران و نجات زندگی شویم.
ما برادران افکاری کنار معلمان و کارگران خواهیم بود و از تمامی گروه ها، اقشار، اصناف و طبقات تحت ستم درخواست می کنیم به این جنبشها بپیوندند تا دوشادوش هم از این بن بست رهایی یابیم. در پایان از این که همیشه در کنار خانوادهی افکاری بودید و ما را در روزهای جنگیدن بر سر آزادی و عدالت تنها نگذاشتید بی نهایت سپاسگزاریم و بدانید که ما تا آخرین قطره خونمان در کنار شما معلمان و کارگران شریف و نجیب خواهیم ایستاد.
**********
قطعنامه پایانی تجمع ۱۱ اردیبهشت:
"هیچ جامعهای فراتر از اندیشه معلمانش رشد نمیکند".
و ما معلمان در پس طوفانها و بحرانهای همآیندی که کشورمان را فرا گرفته، دردمندانه و دلیرانه به پا خواستهایم تا از ساحت نظام آموزش و پرورش به عنوان یکی از ارکان اساسی توسعه همهجانبه و پایدار دفاع کنیم. امروزه در هر کجای کشور و هر گوشه جهان که سخن از معلم ایرانی باشد، ذهن میرود به سمت جنبشی پیشرو که عدالت و آزادی را فریاد میزند.
حال که این مملکت نیاز به فرزندانی دلیر برای عبور از بحرانهای مختلف پیدا کرده است، ما معلمان فریاد میزنیم که تا جایی که به ما مربوط است، ما هستیم، ما آمادهایم، ما آمدهایم که بهار را به ارمغان آوریم. در هفت ماه گذشته پاییز و زمستان را به آتش کشیدیم. از تاریکی و سرمای زمستان عبور کردیم و اتحادمان نشان از بهاری بود که در راه است.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**********
متن بیانیه شروع اعتصاب غذای اسماعیل عبدی
در حالی به اولین روز جهانی کارگر و روز ملی معلم در قرن پانزدهم شمسی نزدیک میشویم که در ایران فقر، گرسنگی و نابرابری آرامش زحمت کش ترین اقشار جامعه را سلب کرده و آن ها را در دشوار ترین وضعیت معیشتی و منزلتی قرار داده است طوری که بسیاری نه تنها توان تهیه ابتدایی ترین امکانات آموزشی برای فرزندانشان را ندارند بلکه نگران حداقل های تغذیه ایی آنان هستند.
استانداردهایی مانند مزد و بیمه متناسب با کار، مدارس هوشمند و آموزش و پرورش رایگان و برابر جدا از قومیت، جنسیت و مذهب که در بیشتر نقاط جهان جز خدمات عادی محسوب میشوند، در ایران به رویاهایی غیر قابل تحقق تبدیل شده اند.
با این اوصاف مردم بارها نسبت به این شرایط نابسامان اعتراض کردند که متاسفانه به شدت ترین شکل ممکن مورد سرکوب قرار گرفتند.
یکم ماه می در ایران مجالی است برای ابراز فریادهای فروخورده و بغض های مانده در گلوی مردمی که هنوز وقایع غم بار دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ را از یاد نبرده اند که در آن ها رشید ترین جوانان این سرزمین فقط به خاطر اعتراض به گرانی، تورم، فساد و اختلاس در خون خود غلتیدند.
تلخ تر آن که جمهوری اسلامی برای فرار به جلو و نمایش اقتدار با القای ترس از سوریه ایی شدن ایران، هر چند روز یک بار از موشک های بالستیک رونمایی کرده و جای پاسخ گویی به این همه ناکارآمدی و بحران اقتصادی؛ اقدام به پرونده سازی برای کنش گران صنفی، مدنی و سیاسی کرده و آن ها را با اتهاماتی امنیتی به زندان های طولانی مدت محکوم می کند.
اینجانب در اعتراض به صدور احکام امنیتی برای فعالان صنفی و ظلم مضاعف به خانواده های معلمان و کارگران زندانی از تاریخ ۱۱ اردیبهشت، یک ماه می اعتصاب غذا میکنم.
بدیهی است که عواقب این اعتصاب غذا بر عهده قوه قضاییه جمهوری اسلامی است.
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
زندان کرج - اسماعیل عبدی
**********
گزارش تکمیلی تجمع اول اردیبهشت
روز اول اردیبهشت ۱۴۰۱ پس از حدود دو ماه وقفه در تجمعات و اعتراضات خیابانی، بار دیگر با فراخوان شورای هماهنگی فرهنگیان، معلمان به خیابان آمدند و صفحهای دیگر از کنشکری خویش را به نمایش گذاشتند.
در این روز یکبار دیگر معلمان نشان دادند که آموزگاری را صرفاً در چارچوب کلاس درس و مدرسه محدود نمیکنند و از آن فراتر رفته و کلاس درس خود را به پهنه کل کشور و شهرها و خیابانها گسترش میدهند.
از سوی دیگر، معلمان بر این مهم تاکید نمودند که فارغ از مسائل تربیتی و آموزشی دانشآموزان و مشکلات اقشار مختلف جامعه نیستند و علاوه بر مشکلات معیشتی خویش فریاد عدالت برای همه اقشار را پیش کشیدهاند.
اصرار بر اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی نشاندهنده عزم راسخ معلمان برای فریاد عدالت برای همگان است.
علاوه بر این، معلمان در این روز به سرکوبگری حاکمیت در قبال مطالبه به حق کنشگران صنفی اعتراض کردند و با در دست داشتن تصاویر معلمان زندانی شعار "معلم زندانی آزاد باید گردد"، سر دادند و خواستار پایان دادن به پروندهسازی، حبس و دیگر شیوههای سرکوب شدند. آنها نشان دادند که اقدامات سرکوبگرانه بعد از هر دوره از خیزشها، نه تنها باعث ترس و بر هم زدن تجمعات نمیشود، بلکه معلمان را در مطالبهگری خویش جدیتر میکند و رادیکالیسم را شتاب میبخشد.
در این روز هزاران معلم در بیش از ۷۰ شهر کشور به خیابان آمدند و جدیت خویش در مطالباتشان را به صحنه کشیدند.
فهرست زیر اسامی تعدادی از شهرهایی است که به فراخوان شورای هماهنگی پاسخ دادند و به تجمع سراسری کشوری پیوستند: بوشهر، شیراز، تهران، کرمان، رشت، سنندج، اصفهان، الیگودرز، اسلامآباد غرب، ساری، بابل، همدان، تبریز، مریوان، برازجان، ماهشهر، شیروان، اهواز، هرسین، جلفا، ملارد، سردشت، فیروزآباد، کازرون، رستم، داراب، زرین دشت، سیرجان، بروجرد، شوش، دلفان، سقز، بانه، شوشتر، مهریز، کرج، زیویه، اراک، کوهدشت، شهرکرد، لرستان، تاکستان، قم، شهرضا، بیجار، بوکان، نیشابور، دهگلان، زنجان، کرمانشاه، پلدختر، کامیاران، مشهد، یزد، بهمئی، یاسوج، لاهیجان، اندیمشک، خمینی شهر، اردبیل، باغملک، تربت حیدریه، زاهدان، قزوین، ایذه، فسا، لامرد، نجفآباد، دیواندره، رضوانشهر، پاسارگاد، شهریار.
متاسفانه تجمع در تهران با دخالت پلیس و نیروهای امنیتی شکل نگرفت و ۴۰ زن معلم و ۳۰ معلم مرد دستگیر شدند. معلمان زن به بازداشتگاه وزرا و مردان به کلانتری گیشا منتقل شدند که خوشبختانه تا آخر روز پنجشنبه همگی آزاد شدند.
**********
فراخوان تجمع سراسری معلمان به مناسبت فرا رسیدن هفته معلم
فرهنگیان شریف بازنشسته و شاغل!
درود بر شما
همانطور که میدانید ۱۲ اردیبهشت سالروز جان باختن ابوالحسن خانعلی به دست نیروهای سرکوبگر در سال ۱۳۴۰ است. از آن زمان این تاریخ به صورت غیررسمی روز معلم نام گرفت. در دهه هشتاد کانونها و انجمنهای صنفی با احیای نام ابوالحسن خانعلی، روز معلم را به این مناسبت ثبت نمودند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران هفته معلم را به تمام فرهنگیان شاغل و بازنشسته تبریک و شادباش میگوید و یاد و خاطره خانعلی و تمام معلمان جانباخته راه آموزش و آزادگی و برابری را گرامی میدارد.
همکاران عزیز!
با توجه به اینکه هنوز مطالبات ما محقق نشده، شورای هماهنگی به تجمع سراسری در روز یکشنبه، ۱۱ اردیبهشت در سراسر ایران فراخوان میدهد.
از آنجایی که این روز مصادف با اول ماه می و روز جهانی کارگر است و اکثریت والدین دانشآموزان ما کارگران و زحمتکشان هستند و مطالبات معلمان مانند آموزش رایگان و باکیفیت، افزایش حقوق بالای خط فقر، حق تجمع و تشکلیابی و حق فعالیت آزادانه و آزادی معلمان و کارگران با سایر اقشار کارگری مشترک است.
شورای هماهنگی ضمن تبریک اول ماه می به کارگران شریف جهان و ایران و دفاع از مطالبات و حق اعتراض کارگران، از والدین دانشآموزان خود میخواهیم برای تحقق مطالبات خود و دفاع از اصل آموزش رایگان و باکیفیت از مطالبات معلمان که بخشی از مطالبات اکثریت جامعه است حمایت نمایند و صحنه واقعی از اتحاد فرهنگیان و سایر اقشار اجتماعی را رقم بزنند.
امیدواریم که سایه اتحاد عمل زمینه همبستگی بیشتر بین تمام اقشار جامعه برای تحقق حاکمیت مردم، دموکراسی، آزادی، برابری، رفاه و شادی فراهم گردد.
وعده ما:
یکشنبه، ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
ساعت ۱۰
تهران: مقابل مجلس
مراکز استانها: ادارات کل آموزش و پرورش
شهرستانها: اداره آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
**********
مهدی فتحی کنشگر صنفی استان فارس به
۸ سال زندان و ابطال گذرنامه و ممنوعیت از خروج کشور محکوم شد
روز گذشته و همزمان با تجمع سراسری معلمان همسو با خط سرکوب، دادگاه تجدید نظر با احکامی ظالمانه و بدون مستند مهدی فتحی را به زندان و مجازات تکمیلی محکوم نمود.
در این احکام این معلم به پنج سال با اتهام «قصد بر هم زدن امنیت کشور » و یک سال به اتهام « تبلیغ علیه نظام » و دو سال به اتهام « توهین به بنیانگذار نظام و رهبر نظام» محکوم شد و ضمن ابطال گذرنامه حکم ممنوعیت خروج از کشور برای وی صادر گردید.
شورای_هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن این حکم ظالمانه، خواهان لغو این احکام ناعادلانه و آزادی تمام معلمان زندانی است. این احکام نمیتواند در اراده معلمان خللی ایجاد کند و ما تا تحقق مطالبات به خیابان خواهیم آمد.
**********
تجمع معلمان امروز پنجشنبه اول اردیبهشت ۱۴۰۱
برای مشاهدۀ تصاویر و کلیپ ها و مطالب شورای هماهنگی تشکلهای...
اینجا کلیک کنید.
**********
قطعنامه پایانی تجمع سراسری معلمان ایران، یکم اردیبهشت ۱۴۰۱
معلمان عزیز، همکاران گرامی!
ما در اینجا جمع شده ایم تا فریاد بزنیم تا زمانی که مطالبات فرهنگیان محقق نگردد ما خیابان را ترک نخواهیم کرد. خیابان از آن ماست تا زمانی که تمام مطالبات محقق گردد سرکوب و زندان و پرونده سازی قادر نیست جنبش معلمان را یک گام به عقب براند.
در سال گذشته علی رغم تلاش و کوشش و اعتراضات مستمر و فراوان، متاسفانه نهادهای حاکمیتی اهمیتی به خواسته های ما نداده و به روش گذشته به جای پاسخگویی شیوه نادرست خود را ادامه می دهند.
اگر چه منشا سیاست های آموزش و پرورش و نگاه ایدئولوژیک به امر آموزش ریشه در سیاستهای کلان نظام سیاسی و مورد توافق جناح های درون حکومت است. اما وجود یک وزیر نالایق و بی کفایت در راس وزارتخانه باعث شده است که این وزارتخانه به محلی برای برنامه ریزی و تدوین قوانین و آیین نامەهای ضدمعلم و ضد آموزشی تبدیل گردد. تدوین ناقص آیین نامه رتبه بندی نمونه بارز این ناکارآمدی است. ما خواهان عزل وزیری هستیم که از عهده اداره یک مدرسه بر نمی آید چه رسد به وزارتخانه آموزش و پرورش.
همسانسازی حقوق بازنشستگان محقق نشده است. خواسته ما این است که قانون مدیریت خدمات کشوری کامل اجرا گردد و حقوق تمام معلمان شاغل و بازنشسته به بالای خط فقر برسد.
از طرفی عملکرد ضعیف و اهمال سازمان بازنشستگی کشوری در برگرداندن کسورات معلمان شاغل و بازنشستە بە حساب بانک ها و صندوق ها سبب زیان های مادی متعددی بە آن ها شدە است.
ما خواهان توقف سیاستهای ضد آموزشی خصوصیسازی و پولی سازی آموزش هستیم تبعات این سیاستها افزایش کودکان کار و بازمانده از تحصیل و گسترش آسیبهای اجتماعی است ما این سیاستها را محکوم میکنیم.
در ادامه مطالبه گری در سال گذشته نیروهای امنیتی و قوه قضاییه بهصورت مستمر و سیستماتیک سرکوب معلمان را ادامه دادند امروز محمدتقی فلاحی، لطیف روزیخواه، یعقوب یزدانی، حسین رمضانپور، ناهید فتحعلیان، زینب همرنگ، معصومه عسگری، هاله صفرزاده، عالیه اقدام دوست، هاشم خواستار، محمدحسین سپهری و جواد لعل محمدی دوران حبس خود را سپری میکنند درحالیکه اسماعیل عبدی بهصورت ظالمانه بیش از هفت سال است که به بند کشیده شده است ما خواهان آزادی بیقیدوبند تمام معلمان دربند بهویژه اسماعیل عبدی هستیم.
در دور جدید سرکوب معلمان شاهد صدور احکام ظالمانه علیه فعالان صنفی هستیم. صدور ۵ سال حکم زندان و به همراه تبعید و ممنوعالخروجی برای رسول بداقی، صدور ۴ سال و ۶ ماه حکم برای جعفر ابراهیمی، ۱۲ سال حبس علیه مهدی فتحی و تأیید حکم زندان رسول کارگر و فرزانە ناظران پور همه برای ارعاب معلمان است ما خواهان لغو این احکام ظالمانه هستیم.
سرکوب معلمان محدود به این موارد نمیگردد طی شش ماه گذشته صدها معلم در سراسر کشور به بازپرسی و نهادهای امنیتی احضار شده و دادگاه محمود بهشتی لنگرودی، محمود ملاکی، عزیز قاسمزاده ، رادا مردانی ، پیروز نامی ، علی کروشات، فرنگیس نسیم پور، غلامرضا غلامی کندازی و … برگزارشده است و محمد رضا رمضانزادە نیز دوران محکومیت خود را با پابند الکترونیکی سپری می کند.
همه اینها برای توقف مطالبه گری است ما خواهان توقف احضار و پروندهسازی علیه معلمان هستیم.
ما با صدای رسا اعلام میکنیم که مطالبات ما بخشی از حقوق انسانی و اولیه ماست، تشکل یابی و تجمع حق مسلم ماست. تنها راه تحقق مطالبات فرهنگیان اتحاد و همبستگی تشکیلاتی است و به زودی تاریخ تجمع بعدی را اعلام میکنیم و روند اعتراض تا تحقق مطالبات ادامه خواهد داشت.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
**********
بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت حکم ظالمانه
و خلاف قانون اساسی آقای رسول بداقی و اعتراض به روند پرونده سازی ها علیه فعالان صنفی
معلمان فرهیخته و مطالبه گر، مردم آگاه و فهیم ایران:
رسول بداقی معلم اخراجی و اسطوره ی مقاومت فرهنگیان در یک دادگاه نمایشی و فرمایشی وبه دور از هرگونه انصاف به پنج سال زندان ؛ ۲سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲سال ممنوعیت اقامت در تهران و استان های هم جوار محکوم شده است.
این حکم ظالمانه بی تردید یادآور احکامی است که در دادگاه های انگیزاسیون قرون وسطایی برای آگاهان و فرهیختگان صادر می شده.
حاکمیت امروز اراده کرده که نه تنها صدای حق طلبانه ی معلمان را نشنیده بگیرد، بلکه با تشدید فشارها و پرونده سازی های نابخردانه ؛ جنبش معلمان ایران را به محاق ببرد. پس از تجمعات گسترده و افتخار آمیز وبه حق معلمان از تاریخ مهر تا اسفند ۱۴۰۰
❇️حاکمیت در اسفند ماه در گام نخست با پرونده سازی برای کنشگران سراسر کشور،خط جدید و گسترده تری را برای سرکوب معلمانِ مطالبه گر را پی ریزی کرد.
❇️در گام دوم با ارعاب و تهدید ، تجمع حمایتی و مسالمت آمیز معلمان، در شهرستان رودسر در اعتراض به محاکمه عزیز قاسم زاده را با سرکوب وحشیانه پاسخ داد.
❇️ در مرحله سوم، هم زمان با نزدیک شدن به هفته معلم، با صدور حکمی ظالمانه و غیر قابل باور برای رسول بداقی، نهایت ترس و وحشت خود را از کنش صنفی وجنبش مدنی وآگاهانه معلمان نشان داد.
اما معلمان ایران نشان داده اند که هیچ عاملی نمی تواند آنان را از مطالبه گریِ حق طلبانه باز دارد و به کنج عزلت و بی تفاوتی و درماندگی بکشاند، معلمان مکرر فریب مسئولان و عدم تعهدشان را طی سالیان متمادی تجربه کرده اند واز همین رو اعتراض میدانی را اینک تنها راه حل برای عقب نشینی فرهنگ ستیزانی می دانند که در جای جای این سرزمین بر مصادر امور تکیه زده اند و جز چپاول سرمایه های ملی و تعدی به حقوق ملت، یادگار دیگری از خود بر جای نگذاشته اند.
احکام قضایی ناعادلانه باعث شده که رسول بداقی در زندگی با سختی های بسیاری روبرو شده و با محکومیت او به حبس های ناعادلانه، درصدد به انزوا کشاندن ایشان هستند. در صورتی که بداقی تنها در یک مرحله هفت سال زندان بدون یک دقیقه مرخصی را سربلند و سرافرازانه پشت سر گذاشته است.مسلما پرونده سازی های ناجوانمردانه و صدور احکام ناعادلانه ی قضایی برای رسول بداقی کوچکترین خللی در اراده و عزم مثال زدنی او به وجود نخواهد آورد و معلمان ایران زمین را بر مطالبه گری به حق شان مصمم تر خواهد نمود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکومیت شدید حکم غیر انسانی، غیر قانونی و ظالمانه رسول بداقی ، اعلام می دارد صادر کنندگان این حکم ناعادلانه و ناجوانمردانه، پاسخ کردار معلم ستیزانه خود را در تجمع یکم اردیبهشت ماه از جنبش معلمان ایران زمین دریافت می کنند.
دهن کجی به خواسته معلمان با صدور چنین احکامی مسلما تبعات سنگینی برای حاکمیتی دارد که امروز معلم ستیزی را در صدر برنامه های خود قرار داده و با انتخاب وزیرانی در راس آموزش و پرورش که هیچ نسبتی با مطالبات معلمان نداشته اند، تا به امروز، این تقابل را به روشنی به نمایش گذارده اند.
بی تردید جامعه ایرانی برای داشتن ایرانی آباد و آزاد و مملو از عدالت، چشم امیدش به معلمان حق طلبی چون رسول بداقی ، اسماعیل عبدی ، جعفر ابراهیمی ، عزیز قاسم زاده ، مهدی فتحی ؛ رسول کارگر ؛ محمود بهشتی لنگرودی،محمد فلاحی، صلاح آزادی، رادا مردانی ، محمود ملاکی و هزاران هزار معلم آزادیخواه سراسر کشور است که به فرهنگ حق طلبی و عدالت خواهی در میان معلمان و باور عمومی یاری رسانده اند. حاکمان بهتر است بدانند که اگر فرهیختگان و معلمان یک مملکت را بشکنند ، خودشان توسط مردم شکسته و له می شوند و این سزای بی عدالتی حاکمان ظالم است!!
لذا شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت از رسول بداقی و سایر همکاران دارای پرونده به حاکمیت هشدار می دهد که به عواقب رفتار معلم ستیزانه با آموزگاران شریف ایران اندیشه کند و راهی نو را برای حل بحران ها و معضل های کشور بیابد.
باشد که عاقبت زیان کاران و خشک مغزان متحجر عبرتی باشد برای آنان که برشاخ قدرت نشسته و نابخردانه همان شاخ را به تیغ ظلم می برند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۲۹ فروردین ۱۴۰۱
**********
اعتراضات سراسری معلمان
برای مشاهدۀ تصاویر و کلیپ ها و مطالب شورای هماهنگی تشکلهای...
اینجا کلیک کنید.
ما خواهان تحصیل رایگان برای همه فرزندان ایران هستیم.
ما خواهان اجرای کامل و بدون نقص رتبه بندی و همسان سازی بازنشستگان هستیم.
وعده ما: پنجشنبه
تاریخ: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
ساعت: ۱۰ صبح
تهران: مقابل وزارت آ. پ، خیابان سپهبد قرنی
مراکز استان ها: مقابل ادارات کل آ. پ
شهرستانها: مقابل ادارات آ. پ
**********
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران تهران) در
محکومیت برخوردهای غیرفرهنگی و غیر انسانی با دانش آموزان
به نام خداوند جان و خرد
پخش تصاویری از برخوردهای زشت و مشمئز کننده یکی از فرهنگیان با دانش آموزان یک مدرسه ، واکنش های گسترده ای را در شبکه های اجتماعی در محکومیت چنین رفتارهایی ایجاد کرده است.
معلمان هم به صورت گسترده در کنار سایر هموطنان به درستی نسبت به چنین اقدامات غیر فرهنگی واکنش نشان داده و محکوم کرده اند.
در همین راستا کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) لازم می داند نکاتی را خطاب به هموطنان عزیز و جامعه فرهنگیان متذکر شود:
یک. حفظ حقوق دانش آموزان به عنوان کودک در محیط آموزشی از اصول بنیادین حقوق بشر است که، بر اساس کنوانسیون حقوق کودک، هرگونه آسیب روانی، جسمی و شخصیتی مصداق مشخصی از نقض حقوق بشر محسوب می شود. لذا رعایت این حقوق بنیادین وظیفه ای همگانی است.
دو. مشکلات آموزشی و پرورشی در مدارس ایران بیش از هرچیز ناشی ساختار معیوب آموزشی و غیر مدرن حاکم بر آموزش و پرورش ایران است. این ساختار ایدئولوژیک همواره مورد نقد جدی تشکلهای صنفی فرهنگیان بوده است. ساختاری که در آن رعایت حقوق انسانی و شهروندی جایی ندارد و با فرصت طلبی، مسئولیت مشکلات پیش آمده این چنینی را بر عهده نمی گیرد. تا زمانیکه تحول بنیادینی در چنین ساختاری صورت نگیرد، همواره شاهد نقض حقوق بنیادین دانش آموزان و معلمان خواهیم بود.
سه. مسئولیت و رسالت معلمان به عنوان پرورش دهنده نسل های آینده این سرزمین ایجاب می کند که در رعایت حقوق دانش آموزان و آگاه سازی در این زمینه پیشتاز باشند. مراقبت از اعتبار جامعه دلسوز و زحمت کش فرهنگیان یکی از وظایف صنفی ماست و در این زمینه لازم است مراقبت بیشتری انجام دهیم . ارتباط هر چه بیشتر با اولیا دانش آموزان و درگیر کردن خانواده ها در مسائل تربیتی و انضباطی در مدارس می تواند به عنوان راه حلی برای جلوگیری از بروز چنین رفتارهای زشتی موثر باشد.
کانون صنفی معلمان ایران ( تهران) ضمن محکومیت مجدد رفتارهای غیر فرهنگی با دانش آموزان و بویژه رفتار غیر انسانی اخیر ، خواستار برخورد جدی با فرد خاطی شده و یادآوری می کند که مشکل اصلی بروز چنین حوادثی در ساختار معیوب آموزشی ایران است و بدون تحول در چنین ساختاری، متاسفانه در آینده همچنان شاهد تکرار موارد مشابه خواهیم بود.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۴۰۱/۰۱/۲۵
**********
بیانیە انجمن صنفی معلمان کردستان - مریوان
در خصوص محکومیت پرونده سازی علیه آقای صلاح آزادی فعال صنفی مریوان
بیانیە انجمن صنفی معلمان کردستان - مریوان در خصوص محکومیت پرونده سازی علیه آقایصلاح آزادی فعال صنفی مریوان
جنبش سراسری معلمان ایران در قالب تشکلها و فعالان صنفی در سال ۱۴۰۰ شاهد فعالیتهایی گسترده و تاریخی نسبت به وضعیت اسفبار آموزش و معیشت معلمان و بازنشستگان بوده است. این فعالیت ها با استقبال و حضور چشمگیر فرهنگیان سراسر کشور مواجه شده و نقطه عطفی در تجمعات و اعتراضات قانونی محسوب می شود. بر همین اساس اراده معلمان را در پیگیری حقوق برحق خود و منافع عمومی آموزش و پرورش و حقوق دانش آموزان دو چندان کرده است.
آموزش رایگان و با کیفیت، نفی خصوصی سازی آموزش عمومی، اجرای کامل رتبه بندی و معیشت معلمان و همسان سازی حقوق بازنشستگان و شاغلین از مطالبات اصلی فرهنگیان شاهدی بر حق بودن کنش های صنفی و فعالان صنفی است.
متاسفانه به سیاق چند دههی اخیر حاکمیت در ماههای اخیر به جای توجه به مطالبات فرهنگیان و وضعیت اقتصادی بحرانی کشور و گرانی و تورم افسار گسیختهای که ناشی از بی کفایتی و سیاستهای کلی نظام می باشد، تهدید، سرکوب، زندانی و پرونده سازی امنیتی و سیاسی به عنوان سیاست مواجهه با مطالبات قانونی و مسالمت آمیز معلمان و بازنشستگان را برگزیده است.
در همین راستای سیاست نادرست حاکمیت در چند روز اخیر شاهد احضار فعال صنفی مریوان آقای صلاح آزادی به پلیس امنیت و دادگاه بوده ایم.
ما معلمان اعلام می داریم با علم به قانون و اعتقاد به اصل قانونی بودن جرایم کنش های خود را سازمان داده ایم اما متاسفانه از سوی متولیان دستگاه قضایی و ضابطین قضایی اصل قانونی بودن به کرات نقض شده و با قلب قانون برای معلمان جرم تراشی می کنند، امروز دوباره با احضار آقای صلاح آزادی شاهد این پدیده غیر قانونی بودیم که فعالیت صنفی و دادخواهی را امنیتی قلمداد نمود.
احضار آقای صلاح آزادی با اتهامات واهی امنیتی و سیاسی برای جامعه و تشکلهای صنفی دارای هیچ گونه وجاهت قانونی نیست و سیاستی در جهت سرکوب و امنیتی نمودن مطالبات و خواسته های فرهنگیان محسوب می شود.
#انجمن_صنفی_معلمان_کردستان_مریوان ضمن محکوم نمودن هرگونه احضار و پرونده سازی امنیتی و سیاسی برای فعالیتهای صنفی خواهان توقف فوری پرونده سازی امنیتی برای #صلاح_آزادی و تمامی فعالین صنفی سراسر کشور است.
این تشکل ضمن محکومیت و ابراز نگرانی شدید از احضار و پرونده سازی فعالان صنفی از حاکمیت و دادگاه می خواهد که به چنین سیاستی پایان دهند و به جای ارعاب و سرکوب مطالبهگران به پیگیری و اجرای اصول معوق قانون اساسی در دفاع از حقوق ملت بپردازند
امری که وظیفه ذاتی آنهاست و در این مورد قصور و اجحاف زیادی بر مردم تحمیل کرده اند.
انجمن صنفی معلمان کردستان - مریوان ضمن دعوت تمامی تشکلهای صنفی و همکاران فرهنگی در دفاع از معلمان احضار شده و زندانی به عنوان یک اولویت، خواهان پیگیری مطالبات عدالتخواهانه فرهنگیان و دانش آموزان باشند
انجمن صنفی معلمان کردستان - مریوان
۱۴۰۱/۱/۲۳
**********
احضار ۹ تن از فرهنگیان شهرستان لردگان به شعبه ی سوم دادیاریِ دادگاه انقلاب.
دادستانی لردگان « نادر شریفی، کوروش قنبری، زادعلی محمودی، محمد سعیدی ابواسحاقی، کوروش شریفی، حمید اسحاقی، محمد امیری، غلامحسین موسوی و علی بابامیر» را برای پاره ای از توضیحات مبنی بر انتشار مطالب در فضای مجازی علیه نظام جمهوری اسلامی در راستای تشویش اذهان علیه اقدامات سلبی دستگاه های امنیتی و قضایی به دادگاه فراخوانده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت از فعالان صنفی لردگانی این خط سرکوب را محکوم نموده و خواهان مختومه شدن پرونده این عزیزان است.
**********
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
در حمایت از حق تحصیل دختران افغانستان و محکومیت حمله به دختران و زنان در مشهد.
ماهها می گذرد که طالبان با فرش قرمز قدرتهای جهانی و منطقهای با خشونت بر سر کار آمدند.
بی گمان محروم کردن دختران افغانستانی از حق تحصیل تنها یکی از هزاران ستمی است، که به دنبال چشم پوشی جهانیان به روی جنایات و ارتجاع طالبان رخ داد.
اگر چه حق تحصیل بنابر میثاق نامههای جهانی از جمله کنوانسیون حقوق کودکان، یک حق طبیعی و جهانشمول است، اما محروم کردن دختران از تحصیل ریشه در رویکرد و تصمیمات زنستیزانه ی طالبان و رهبری امارت اسلامی دارد.
محروم کردن دختران از ادامه تحصیل بعد از پایه ی ششم یک عمل ضدانسانی است که یکی از پیامدهای آن بیکار شدن تعداد زیادی از معلمان بویژه معلمان زن خواهد شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن دفاع از حق تحصیل دختران در افغانستان هر نوع ممنوعیت و محدودیت کاری معلمان به ویژه زنان معلم را محکوم میکند.
همانگونه که در طی سال گذشته ما شاهد حمایتهای گسترده جهانی از مطالبات معلمان ایران بودیم اینک وظیفه خود میدانیم نسبت به وضعیت آموزشی در افغانستان و تهدیدات علیه معلمان سکوت نکنیم و با جامعه ی فرهنگی افغانستان به ویژه معلمان آن کشور اعلام همبستگی نماییم.
آنگونه که همه میدانیم سرکوب زنان و دختران محدود به افغانستان نیست و این یک معضل جهانی است و در دنیای امروز زنان حقوق برابر با مردان ندارند و به شیوه های گوناگون، این نابرابری بازتولید میشود. در ایران نیز طی چهار دهه ی گذشته زنان به پیوسته وگسترده سرکوب شدهاند.
در آخرین اقدام ضد زن، به شیوه ی طالبان، دیدیم در مشهد زنانی که قصد ورود به ورزشگاه داشتند با حمله وحشیانه ی ماموران و اسپری فلفل روبرو شدند. بی گمان این شیوه ی سرکوب در ادامه اسیدپاشی به چهره ی زنان قابل تحلیل است و باید ریشههای آن را در روزگاری جست که عدهای با شعار « یا روسری یا توسری » زمینههای قوانین ضدزن را فراهم کردند.
قوانینی که تمام جناحهای درون حاکمیت از اصلاحطلب تا اصولگرا و اعتدالی در تصویب و اجرای آن نقش داشتند.
کسانی که امروز فاجعه ی مشهد را به شرایط حاکم در خراسان رضوی تقلیل میدهند، یا از شرایط تاریخی بیاطلاع هستند یا میخواهند جامعه نقش آنان در سرکوب زنان را فراموش کند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران همانگونه که با کودکهمسری مخالف است و خواهان برخورداری دختران در مناطق محروم از حمایتهای آموزشی و اجتماعی است.
همانگونه که با اختناق در مدارس دخترانه مخالف است و خواهان حق انتخاب پوشش برای زنان است. همانگونه که با نابرابری دستمزد بین زن و مرد مخالف است و خواهان حق اشتغال برای زنان است.
از حضور در اجتماع و آزادیهای اجتماعی زنان حمایت میکند.
جلوگیری از حضور زنان در استادیوم برای تماشای بازی، از اخلاق ورزشکاری به دور بوده و رفتاری غیر قانونی و غیر انسانی است.
شورای هماهنگی ضمن حمایت از زنان معترض و فعالان زن از ورزشکاران مردمی و باشرافت و تمام مردان برابریخواه میخواهد که در برابر این هجمه علیه زنان سکوت نکنند.
متاسفانه همانگونه که جامعه ی جهانی در برابر طالبان در افغانستان مماشات میکند تا آنان زنان را قربانی کنند.
فیفا نیز خواسته زنان ایران را قربانی منافع خود میکند. پس همانگونه که مردم افغانستان برای تغییر باید متکی به خود باشند مردم ایران نیز شایسته است، با اتحاد و قدرت جمعی قوانین ضد زن را پس بزند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت از حق تحصیل برای تمام کودکان جهان از جمله حق تحصیل دختران در افغانستان، خواهان واکنش موثر نهادهای بینالمللی به ویژه یونسکو و آموزش بینالملل است.
همچنین تعرض به زنان ایران در مشهد را به شدت محکوم میکند و با هرگونه سیاست ضدزن در هرجای جهان بویژه در افغانستان و ایران مخالف است و از نهادهای مردمی می خواهد، برای دفاع از حقوق زنان متحد شوند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۳ فروردین ۱۴۰۱