افق روشن
www.ofros.com

!بهره‌برداری انتخاباتی از هفت‌تپه ممنوع

مصاحبه مریم وحیدیان از اقتصاد ۲۴ با اسماعیل بخشی

مریم وحیدیان                                                                                                 دوشنبه ٢٧ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ١٧ مه ۲۰۲۱

کارگران هفت‌تپه روز‌های متمادی اعتصاب و اعتراض را با هدف خلع ید از کارفرما و بازگشت شرکت به زیرمجموعه دولتی و کنترل کارگران بر تولید انجام داده‌اند. در این راه برخی از کارگران از جمله شما از کار بیکار شدید یا برایتان پرونده‌های قضایی گشوده شد، اما در نهایت به این هدف رسیدید. شما به عنوان یکی از فعالان کارگری در هفت‌ تپه ویژگی اصلی حرکت کارگران در هفت‌تپه را چه می‌دانید؟
ما برای مطالبه‌گری در هفت‌تپه فقط با اسدبیگی‌ها مبارزه نمی‌کردیم بلکه با یک سیستم تو در تو و دارای قدرت و ثروت و رسانه از صداوسیما، گرفته تا مسئولان شهری و استانی و قوه قضاییه مواجه بودیم که حامی کارفرما بودند. در روز‌های اولی که کارفرمای خصوصی هفت‌تپه معرفی شد، همین حمایت‌ها منجر شد تا عملاً او را فرد مقدسی معرفی کنند که نقد به او برخی مسئولان را برآشفته می‌کرد. می‌گفتند بعد از مدتی بالاخره یک سرمایه‌دار آمده و هفت‌تپه را خریده، بنابراین باید سکوت کرد. در ابتدای تلاش‌ها و مبارزات هفت‌تپه زمانی طول کشید تا بگوییم می‌توان این افراد را نقد کرد.
صداوسیما تا لحظات آخر برای کارفرمای هفت‌تپه برنامه پخش می‌کرد. حدود ۸ تا ۹ طرح توسعه نیشکر در خوزستان وجود دارد که خوب کار می‌کنند و تولید دارند. صداوسیما حتی یک برنامه در ثنای این طرح‌ها پخش نکرد، اما برنامه‌های زیادی در این مدت برای هفت‌تپه روی آنتن برد. صداوسیما فقط یکی از رسانه‌هایی بود که خبر و برنامه حمایتی از کارفرمای هفت‌تپه منتشر کرد. فضای رسانه‌ای به گونه‌ای بود که گویی کارگران بودند که تولید را در هفت‌تپه نابود کرده بودند. در چنین فضایی واقعاً باید پرسید چه شد که پیروز شدیم. چون این توفیق راحت به دست نیامد. رمز این حرکت به اعتقاد من درک رنج مشترک، رفاقت، اتحاد، ایستادگی روی خواسته‌ها از طریق متشکل شدن کارگران هفت‌تپه بود. کار جمعی و شورایی حرکت کردن برای گرفتن نتیجه بسیار مهم بود. ما ادعا نمی‌کنیم که این دستاورد پایان راه بوده است. اما ما در مسیر تاریخی مطالبه‌گری‌مان به پیروزی ارزشمندی رسیدیم. چراکه هر زمان در جامعه طبقاتی با شکاف‌های عمیق طبقاتی زندگی می‌کنیم، تلاش و مبارزه انتهایی ندارد.
کارگران با دست خالی حرکت کردند؛ نه ثروتی داشتند و نه قدرت هیچ نهاد دولتی و قضایی را پشت خود داشتند. فقط و فقط خودمان بودیم و حمایت مردم، دیگر کارگران، دانشجویان، معلمان و خبرنگاران شریف و مستقل. وقتی ما با این بضاعت کم و این ابزار‌های مستقل بتوانیم به خواسته‌ای برسیم، برایمان خیلی شیرین است. کارگران هفت‌تپه گام بزرگی برداشتند. ما در راه رسیدن به مطالباتمان گام‌ها را می‌شماریم؛ آن‌ها را جشن می‌گیریم. این یک گام خیلی بلند بود. در این شرایط پیروز شدن واقعاً لذت‌بخش است.

خیلی‌ها از اسم هفت‌تپه استفاده کردند و ادعا می‌شد که پیگیر مسائل و مشکلات این واحد هستند. خلع ید از کارفرمای هفت‌تپه از قضا نزدیک به انتخابات رخ داد. در این بین نگاه دو دسته قابل بررسی است. برخی تلاش‌های کارگران را نادیده گرفتند تا بگویند این اتفاق در آستانه انتخابات یک کارکرد سیاسی برای عده‌ای دارد و کارگران نباید خیلی خوشحال باشند. چون بعد انتخابات که آب‌ها از آسیاب بیفتد همه چیز به حالت قبلی برمی‌گردد. برخی دیگر هم با همین استدلال از سوی دیگر خواستند تا این اتفاق را تاثیرگذاری قوه قضاییه بنامند که از قضا کاندید انتخابات ریاست جمهوری هم شده است. شما و کارگران دیگر چطور به موضوع نگاه می‌کنید؟
برخی شاید دلسوزانه می‌گویند هفت‌تپه نباید در دام مصادره کنندگان بیفتد. حالا که کارگران موفق شدند، خلع ید را عملیاتی کنند، همه می‌خواهند خودشان را سهیم کنند. ما نقد‌ها و تذکرات را روی چشم می‌گذاریم. اما از این جنبه هم نگاه کنیم که ماجرای هفت‌تپه به گونه‌ای شده که همه می‌خواهند خود را در آن سهیم کنند. کارگران هفت‌تپه به حدی ایستادگی کردند که بر تمام رسانه‌هایی که پول داشتند و مطالبات کارگران را زیرفرش می‌کردند، فایق آمدند. کارگران هفت‌تپه از هر طریقی که به دستشان رسید صدای خودشان را به کف جامعه رساندند و حتی آن را جهانی کردند. کارگران کاری کردند که همان افرادی که مقابل ما بودند؛ علیه ما چه مصاحبه‌ها می‌کردند و مستند‌ها علیه ما می‌ساختند، تمام حرکاتشان شکست خورد و ما با دست خالی از نظر رسانه‌ای موفق شدیم افکار عمومی را به سمت خود جلب کنیم. آن‌ها افرادی هستند که هر موضوعی را در جامعه می‌خواهند مصادره به مطلوب کنند. یکی از کاندیدا‌ها شعاری که ما دادیم را شعار انتخاباتی خود کرد. ما را به خاطر همان شعار تا کجا‌ها که نبردند. چه بلایی بر سر ما آوردند، حالا خودشان شعارمان را تکرار می‌کنند.
تذکرات به جای خود، اما عده‌ای گفتند داستان خلع ید هفت‌تپه از اساس برای این بوده که در جریان انتخابات برای برخی نفع داشته باشد. کارگران قطعاً این نگاه را رد می‌کنند. کسی که ۵ سال زحمت و مبارزه و مطالبه‌گری ما در راه این هدف را ندیده و حکم می‌دهد، قضاوت نادرستی دارد. تمام کسانیکه این نگرانی را دارند که هفت‌تپه برای انتخابات مصادره شود، ارجاع به روز جشن کارگران هفت‌تپه می‌دهم. در این روز در سخنان سخنرانان که کارگران بودند، حتی یک جا نام انتخابات برده نشده است، بلکه به اهداف روز اولشان پا فشاری کردند. بنر‌های کارگران هفت‌تپه در روز جشن هیچ اشاره‌ای به انتخابات یا حمایت از فردی ندارد؛ بنابراین جشن و حرکت کارگران انتخاباتی نبوده و نیست. من به هر دو طیفی که یکی نگران بهره‌برداری‌های سیاسی و انتخاباتی است و دیگری به دنبال بهره‌برداری انتخاباتی، می‌گویم که این گفته کاملاً ضداخلاق و توهین به شعور کارگران هفت‌تپه است. این ۵ سال هیچکدام از این طیف نبودند. این مدتی که ما اخراج شدیم و پرونده قضایی داشتیم. اگر کسی یا جریانی بخواهد از رنج کارگران هفت‌تپه سو استفاده کند، کارگران مقابلشان می‌ایستند.

سرنوشت هفت‌تپه برای خیلی از کارگران مهم است. برخی کارخانه‌ها بعد از بازگشت کارخانه به دولت هنوز در پیچ و خم و مشکلات تولیدی و حقوق کار هستند؛ از جمله هپکو و کشت و صنعت مغان. در واقع واگذاری به دولت راه حل اصلی مشکلاتشان نبوده است. پس شما چرا این راه را رفتید و راهکار اصلی در مقطع فعلی از نظر کارگران هفت‌تپه چیست؟ درباره هدف و رویکرد کارگران هفت‌تپه بیشتر توضیح می‌دهید؟
در ابتدای امر باید توجه کرد، لزوماً دو شرکت با هم قابل مقایسه نیستند. هفت‌تپه واقعاً پتانسیل رشد دارد. زمین‌ها، نیرو‌های متخصص، مدیران حرفه‌ای متخصص و باسابقه ما به گونه‌ای است که ما در حوزه‌های فنی و تخصصی مشکلی نداریم. اینکه شرکت دولتی شود، باز هم ضرر می‌بینیم، کاملاً حرف درستی است و ما در مصاحبه‌ها گفته‌ایم. در حال حاضر یک دولتی بر سر کار است که قدرت نیز دارد. چه بخواهیم این دولت روی کار باشد و چه نباشد. بخش خصوصی ویرانگر از حمایت همین دولت کارخانه‌ها را به دست گرفتند و این دولت به ما خسارت زد و الان باید مشکلی را که خود در آن سهم داشته، جبران کند. اینطور نیست که خسارتی به شرکت زده شده و اموال عمومی اختلاس شده و الان همه به روز‌های اول بازگردیم. پیش از خصوصی‌سازی تا زمانی که مدیریت تمام بخش‌های هفت‌تپه به دست پرسنل هفت‌تپه بود، شرکت خیلی خوب اداره می‌شد. وقتی می‌گوییم پرسنل هفت‌تپه منظورمان از بالاترین رده‌های مدیریت تا آبیار است. تا زمانی که تصمیم گیران، هدفگذاران این شرکت از خود پرسنل بوده و در آن رشد کرده‌اند که به تخصص و سطوح بالا رسیده‌اند، ما مشکلی نخواهیم داشت. آن زمان اوضاع هفت‌تپه عالی بود. در جنگ هشت ساله در دهه ۶۰ هفت‌تپه یکی از زیرساخت‌های مهمی بود که رژیم صدام در نظر داشت آن را بزند. آن زمان هفت‌تپه توسط خود کارگران اداره می‌شد. دقیقاً از زمانی که دولت آمد و دخالت کرد و افرادی را مدیر کرد که شایستگی نداشتند و با سیاست‌هایی مثل تعرفه شکر جلوی رشد هفت‌تپه را گرفت تا بتواند در نهایت آن را خصوصی کند، ما گرفتار شدیم.
دولت به هر حال نهادی است که اموال مردم را به صورت امانت در دست دارد و وظیفه دارد از آن صیانت کند. ولی مردم خودشان باید مدیریت کنند و دولت به عنوان حافظ منافع مردم باید امر نظارت و حمایت را انجام دهد. ما می‌گوییم هفت‌تپه از تصمیمات غلط دولت خسارت دیده، باید دولت حمایت کند تا این شرکت توسط خود کارگران اداره شود. ما از همه بهتر بلدیم که شرکت را چطور اداره کنیم و افراد با تجربه و تخصص بالا داریم که عمری را در این شرکت کار کرده‌اند. ما چه در بازار، چه در کار، چه در حسابرسی و چه در امور اداری تجربه داریم. همچنین یک سابقه تاریخی در اداره هفت‌تپه داریم. برخی تصور نکنند ما منتظریم دولت برای ما مدیر بفرستد. از هیئت مدیره تا همه بخش‌ها را خودمان می‌توانیم اداره کنیم.

کارگران برای رسیدن به خواسته‌هایشان زیاد جنگیدند، اما هفت‌تپه ویژگی‌های متمایزی داشت. مثلاً دیده می‌شد که در شبکه‌های اجتماعی سخنرانی برخی کارگران منتشر شده که در آنجا از مطالباتشان حرف می‌زدند و در نتیجه مردم هم مستقیم کلامشان را می‌شنیدند یا کارگران در یک محوطه‌ای جمع می‌شدند و با هم صحبت و اجماع می‌کردند. با این وجود برخی می‌گویند، هفت‌تپه اینهمه مطالبه‌گری کرده، چرا هنوز تشکل ندارد. نظرشما چیست؟
برخی می‌گویند هفت‌تپه تشکل ندارد. اگر قرار است که تشکل رسمی داشته باشیم که خیلی‌ها جلوی آن را می‌گیرند. سوال اینجا است که اینهمه فعالان کارگری مستقل هفت‌تپه که می‎‌رفتند در جلسات حضور پیدا می‌کردند از کجا آمده‌اند؟ تصمیم‌گیری خرد جمعی و شورایی پس چطور به وجود آمده است؟ ما بر اساس شرایط و مشکلاتمان روز به روز خودمان را کامل‌تر کردیم و تجربه اندوختیم. چاره دیگری هم نداشتیم. اگر واقعاً تشکل نداشتیم که هرگز به موفقیت نمی‌رسیدیم. اگر تشکلی فکر شده نداشتیم که بازنده بودیم. حداقل ۲۰ تا ۳۰ نفر از کارگران داشتیم که دور هم جمع می‌شدند و تعداد بسیار زیادی در بدنه به این افراد وصل می‌شدند و تشکل سلسله مراتبی به صورت عملی در هفت‌تپه ایجاد شده بود. حالا اگر اسمی ندارد، خب نداشته باشد. ما به دنبال نمایش و ساختار ویترینی نبودیم. کارگران هفت‌تپه تشکلی داشتند که آن را زندگی کردند. الان هم اگر می‌گوییم مجمع نمایندگانمان را راه بیاندازیم به این علت است که می‌خواهیم به آن رسمیت بدهیم.

آیا الان که قوه قضاییه عدم اهلیت کارفرما را پذیرفته، کارگران اخراجی قصد بازگشت به کار دارند؟
کارگران اخراجی هفت‌تپه زیاد هستند و فقط من هم نیستم. ۸ نفری را شب عید اخراج کردند و کارگران فصلی و دفع آفات هم اخراجی زیاد دارند. الان باید تکلیفشان را مشخص کنند. برخی را به هوای استخدام سر کار بردند و کارشان که تمام شد به علت فصلی بودن اخراج کردند. به هر حال همه این کارگران باید تعیین تکلیف بشوند. در روز جشن نیز کارگران من را شرمنده کردند و هیچ واژه‌ای برای تشکر از کارگران هفت‌تپه نمی‌شناسم. آن‌ها در این روز به من یک لباس کار هدیه دادند که برای من هدیه بسیار گران‌بها و با ارزشی بود. این حرکت کارگران خود پاسخ همه پرسش‌ها است.