خودسوزی یک کارگر شهرداری اندیمشک به علت عدم دریافت حقوق
روز یکشنبه هفته گذشته نورعلی اسدی از کارکنان شهرداری اندیمشک در مقابل فرمانداری این شهرستان اقدام به خودسوزی نمود.
نورعلی اسدی،از کارکنان شهرداری اندیمشک، یکشنبهی گذشته، به دلیل عدم دریافت حدود ۱۱ ماه حقوق از شهرداری، در مقابل فرمانداری این شهرستان اقدام به خودسوزی نمود.
به گفته نزدیکان آقای اسدی، بیماری همسر نامبرده و نیاز ایشان به معالجه و عدم دریافت حقوق از شهرداری و همچنین عدم تمدید دفترچه های بیمه خانواده نامبرده از سوی سازمان بیمه بعلت پرداخت نشدن حق بیمه از سوی شهرداری و همچنین دلایل و مشکلات دیگر ناشی از عدم دریافت حقوق از جمله دلایل این اقدام ایشان بوده است.
هم اکنون از شرایط جسمانی این کارگر معترض پس از خودسوزی اطلاع دقیقی در دست نیست.
------------------------
حكایت كلیه فروشیكارگراخراجی ایرانخودرو دیزل؛
فریادرسی هست
از رییسجمهور عدالتمحور، از وزیر صنایع، از وزیر كار و از هر كسی كه میتواندكاری به من بدهد و به وضعیت بغرنج من پایان بخشد طلب كمك دارم.
ایلنا: یازدهم اردیبهشتماه سال ١٣٨٦ و روزكارگربود.كارگران در مجموعه ورزشی شیرودی تهرانگرد آمدند و خواستههای خود را مطرح كردند. یكی از این كارگران سیدجواد موسوی عضو شورای اسلامیكار ایرانخودرودیزل بود.
بهگزارش خبرنگار ایلنا، موسوی دراینگردهمایی با رعایت مصالح ملی نظام، خواستار توجه مسوولان و دولتمردان به قشر كارگر شدو از كارگران هم خواست كه با اتحاد پیگیرمنافع صنفی خودباشند.
اما بعد از این مراسم و زمانیكه موسوی به شركت ایرانخودرو دیزل بازگشت مدیریت شركت به بهانههای واهی او را تحویل مقامهای انتظامی داد و بهانه ایشان هم صحبتهای او در روز جهانی كارگر بود، صحبتهایی كه از سردلسوزی و درد و با رعایت موازین نظام انجام شد.
موسوی از كارگران قراردادی شركت بود و پایان قراردادش هم ١۴ خردادماه بود و تازه یكسال هم از زمان حكم وزارت كار مبنی بر عضویت در شورای اسلامی كار ایرانخودرو دیزل باقی بود اما مدیریت شركت قرارداد او را كه ١٠ سال سابقه كارهم در این واحد صنفی داشت را تمدید نكرد و این آغازی دردناك برای این كارگر و عضو شورای اسلامی كار بود.
البته موسوی به وزارت كار هم مراجعه كرد اما چیزی دستش را نگرفت و بالاخره تسویهحساب او صادر و حكم اخراجش تحویل شد.
موسوی ۴۵ ساله این روزها حتی به دنبال فروش كلیهاش است زیرا هرجا كه مراجعه میكند به دلیل سن او كاری به وی نمیدهند.
اما موسوی میگوید: آیا این عدالت است؟ آیا صحبت صنفی كردن جرم است؟ آیا كسی نیست به فریاد من برسد؟ من دو فرزند دارم و روزگار برایم سخت شده است.
او میافزاید: تنها خواستهام كار است. هرجا كه میخواهید كاری به من بدهید تا شرمنده خانوادهام نباشم. آیا باید بگویم كه زنم میخواهد طلاق بگیردكه البته میخواهد این كار را بكند تا شما كاری به من بدهید.
وی میگوید: ازرییسجمهور عدالتمحور، از وزیر صنایع، از وزیر كار و از هر كسی كه میتواندكاری به من بدهد و به وضعیت بغرنج من پایان بخشد طلب كمك دارم.