افق روشن
www.ofros.com

اخبار، گزارش، مصاحبه و مطالب کارگری


رادیو زمانه                                                                                                      جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۲۱ مه ۲۰۲۱


با کسب سه دستاورد، تحصن کارگران معدن آسمینون منوجان پایان یافت

همبستگی و پایداری کارگران معدن آسمینون ثمر داد. مدیریت معدن ناگزیر شد چند خواست مهم کارگران را بپذیرد: حذف شرکت پیمانکار و عقد قرارداد مستقیم یک ساله، اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، برقراری مجدد سرویس ایاب و ذهاب، بهبود ایمنی محیط کار و پرداخت غرامت به کارگرانی که در اثر حوادث کار دچار نقص عضو شده‌اند.
کارگران معدن که به مدت سه شبانه روز جاده ترانزیتی بندرعباس به کهنوج را مسدود کرده و در تونل منوجان متحصن شده بودند، شامگاه پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت پس از آن که رئیس معدن در حضور مسئولان دولتی، نظامی و انتظامی که آن‌ها نیز در جمع کارگران در تونل حاضر شده بودند تعهد کرد مطالبات کارگران را برآورده کند، به تحصن خود پایان دادند.
معدن آسمینون بیش از ۱۲۰۰ کارگر دارد و سال ۸۸ به بخش خصوصی واگذار شده است و در حال حاضر توسط شرکت معدن فاریاب بهره برداری می‌شود. کارگران شرکت ۸ تا ۱۸ سال سابقه کار دارند.
مدیر شرکت علیمحمدی با این توجیه که هزینه‌های شرکت دو برابر درآمد آن است و بدون «اصلاح ساختاری» قادر به ادامه تولید نیست، مدیریت شرکت بازگشایی معدن را به کاهش بهره مالکانه و مالیات از یک سو و کاهش هزینه نیروی کار از سوی دیگر منوط کرد. معدن را از ابتدای سال تعطیل کرد.
کارگران که دو ماه حقوق عقب مانده داشتند ۱۴ فروردین زمانی که با درهای بسته معدن روبرو شدند در شهر راهپیمایی کردند. پیشنهاد بستن قراردادهای یک ماهه به واسطه پیمانکار به اعتراضات کارگران دامن زد.
کارگران معدن کرومیت آسمینون که به عقد قرارداد یک ماهه با پیمانکاران، نبود امنیت شغلی، حذف سرویس ایاب و ذهاب و شرایط برده وار کار معترضند از ۲۸ اردیبهشت جاده بندرعباس به کهنوج را مسدود کرده و در تونل منوجان تحصن کردند. روز پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت کارگران و خانواده‌هایشان در شهر راهپیمایی کردند که با حمایت مردم روبرو شد.
در روزهای گذشته مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) و استانداری کرمان از برگزاری نشست‌هایی برای برآورده کردن مطالبات مدیریت معدن خبر داده بودند. مسلم مروجی فرد رئیس سازمان صمت جنوب کرمان جمعه گفت برگزاری جلسات متعدد برای بررسی خواست‌های کارفرما، سرانجام منجر به آغاز فعالیت معدن شد.
پیش از انجام توافق و پایان تحصن کارگران، علی زینی وند استاندار کرمان از تریبون سیمای جمهوری اسلامی کارگران را به خاطر بستن جاده و تحصن در تونل به شدت سرزنش کرد. او در همان حال که به کارگران اطمینان می‌داد هیچ کارگری از شرکت اخراج نخواهد شد، از نفوذ «اخلالگران» در میان کارگران سخن گفت و افزود کمیته تأمین استان در حال پیگیری مسأله هستند و قوه قضائیه هم به مسأله ورود کرده است تا «قانون شکنان» را شناسایی کند. او هشدار داد: «هم از طرف دستگاه قضایی و هم از طرف شورای تأمین اعلام می‌کنم باید منتظر مجازات سنگین بخاطر این کار غیر قانونی باشند».
مسئولان استان و کارفرما در مصوبه ۱۸ ماده‌ای پنجشنبه شب، در کنار پذیرش مطالبات کارگران، مسئولان منطقه و کارفرما ماده‌ای را هم به ایجاد حراست، و پایگاه بسیج در معدن برای کنترل کارگران اختصاص داده‌اند.

************

از هفت‌تپه و هپکو تا معدن آسمینون منوجان

آنچه در نیشکر هفت تپه، هپکوی اراک، فولاد اهواز و... سربرآورد، اکنون در جنوبی ترین نقطه کرمان ظهور کرده است. بیش از ۱۲۰۰ کارگر معدن آسمینون منوجان که از حمایت خانواده‌هایشان و مردم محلی برخوردارند گرچه با دستان خالی، مصممانه در برابر کارفرمای خصوصی و حامیان دولتی او ایستاده‌اند.
کارگران اعتصابی معدن آسمینون پس از سه روز بستن جاده بندرعباس به کهنوج و تحصن در تونل منوجان پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت به همراه خانواده‌هایشان و گروهی از مردم در منوجان راهپیمایی کردند. اکنون خواست برکناری مدیرعامل شرکت نیز به خواست امنیت شغلی افزوده شده است. مسئولان استان تمام‌قد پشت کارفرما ایستاده‌اند. استاندار کرمان در واکنش به چهار روز اعتصاب و تحصن کارگران، از کارفرمای معدن حمایت کرد و گفت کارگران به دلیل بستن جاده تحت پیگیرد قرار می‌گیرند.

مدیران شرکت می‌گویند هزینه‌های شرکت دو برابر درآمد آن است و بدون «اصلاح ساختاری» قادر به ادامه تولید نیست. آن‌ها بازگشایی شرکت را منوط به کاهش بهره مالکانه و مالیات از یک سو و کاهش هزینه نیروی کار از سوی دیگر کرده‌اند. در همین راستا کارگران را وادار کرده‌اند از طریق شرکت پیمانکاری با قرارداد یک‌ماهه کار کنند. قرار است پس از پایان قرارداد یک‌ماهه مدیریت با «تشخیص سره از ناسره» کاهش هزینه‌ها به چرخه تولید بازگردد.
کارگران معدن کرومیت آسمینون که به عقد قرارداد یک ماهه با پیمانکاران، نبود امنیت شغلی، حذف سرویس ایاب و ذهاب و شرایط برده‌وار کار معترضند از ۲۸ اردیبهشت جاده بندرعباس به کهنوج را مسدود کرده و در تونل منوجان تحصن کرده‌اند. نیروهای یگان ویژه پلیس کرمان برای جلوگیری از ادامه حرکت کارگران در محل ایست بازرسی گذاشتند و آنجا مستقر شده‌اند. کارگران با ریختن تکه‌های سنگ در جاده، راه پیشروی یگان ویژه را سد کرده‌اند.

کار در معدن: بردگی مدرن
معدن آسمینون در منوجان در جنوبی‌ترین استان کرمان قرار دارد. این معدن که گفته می‌شود از بزرگ‌ترین ذخایر کرومیت در خاورمیانه است سال ۸۸ به بخش خصوصی واگذار شد و در حال حاضر توسط شرکت معدن فاریاب بهره‌برداری می‌شود. بیش از ۱۲۰۰ کارگر هر یک با ۸ تا ۱۸ سال سابقه کار در معدن شاغلند.
یکی از کارگران می‌گوید: «قردادهای ما را از شش ماه به سه ماه و سپس به دو ماه رساندند، الان هم یک‌ماهه شده است. کجای دنیا با کارگری با سابقه ۱۵سال را یک‌ماهه می‌بندند؟»
کارگران هنگام امضای قرارداد موظفند تعهد عدم اعتراض بدهند. پیش‌شرط تمدید قرارداد کارگران شرکت تعهدنامه، سفته، عدم سوء پیشینه و عدم اعتیاد است.
از رانندگان خودروهای سنگین سفته گرفته می‌شود. کارگرانی که روی دستگاه‌ها کار می‌کنند وادار به امضای ضمانت‌نامه بانکی به میزان ۱۰ درصد بهای دستگاه‌ها هستند. ضمانت‌نامه‌ها در مواردی به ۵۰۰ میلیون تومان می‌رسد.
سرانه نهار کارگران به هزار تومان تا ۱۵۰۰ تومان کاهش‌یافته که تنها برای خرید یک عدد نان کفایت می‌کند. در پی حذف سرویس رفت و آمد، کارگران ناگزیرند جان خود را به خطر بیندازند و با موتورسیکلت در جاده ترانزیت بین‌المللی عبور کنند.
ایمنی معدن پائین است و کارگران امنیت جانی ندارند. سال گذشته پس از آن که ریزش معدن به مرگ چند تن از کارگران و مصدوم شدن چند کارگر انجامید، مسئولان وعده بهبود وضعیت را دادند که عملی نشد. یکی از کارگران می‌گوید تونل‌های معدن فاقد ایمنی هستند: «رفتنمان به معدن با خودمان است و برگشتنمان با خدا».
کار در معادن در زمره کارهای سخت و زیان‌آور است و ساعات کار کارگران کمتر از ساعات کار عادی (۱۴۴ ساعت در برابر ۱۷۶ ساعت). مدیران معدن اما برای بهره‌کشی بیشتر از کارگران، قوانین دلخواه خود را ابداع کرده‌اند: کار سخت ۱۵۷ ساعت و کار عادی ۱۹۲ ساعت.
کارگران در روزهای تعطیل با حقوق روزهای عادی هفته به کار گرفته می‌شوند و دستمزدشان اندک است. اسماعیل محمودی یکی از نمایندگان کارگران می‌گوید: «با توجه به سختی کار حقوق دریافتی کارگران ۳ و نیم الی ۴ میلیون تومان است که هنوز نیمی از آن به صورت معوق مانده و هنوز پرداخت نشده است».
به این مشکلات باید عدم اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، حذف ملحقات مزد از قبیل حق اولاد تعویق پرداخت حقوق و حق بیمه را افزود.
هر چند که شورای تامین استان در پی اعتراضات کارگران، کارفرما را موظف به پرداخت حقوق معوقه کارگران کرد اما دستگاه قضایی برای کارگرانی که برای مطالبات معوقه خود دست به اعتراض زده بودند، پرونده تشکیل داد. ۱۶ تن از کارگران با شکایت مدیران معدن احضار شدند.

مشکلات مدیران: مالیات و حقوق کارگران!
کارگران معدن آسمینون که دو ماه حقوق معوقه داشتند و نیمی از عیدی خود را هم نگرفته بودند، صبح ۱۴ فروردین به محل کار رفتند اما با درهای بسته شرکت روبه‌رو شدند. مدیریت در اسفندماه بدون این که کارگران در جریان باشند، در نامه‌ای به وزارت کار اعلام کرده بود شرکت از اول فروردین موقتا تعطیل می‌شود.
کارگران در اعتراض به شهرستان منوجان رفتند و مقابل فرمانداری تجمع کردند. روز بعد ۱۵ فروردین، کارگران به مدت ۱۰ ساعت جاده ترانزیتی مقابل شرکت را مسدود کردند. رئیس هیات مدیره معدن اعلام کرد مطالبات معوقه کارگران را تا اردیبهشت پرداخت و شرکت «پس از رفع مشکلات با کارگران مورد نیاز» تولید را از سر خواهد گرفت.
فرماندار منوجان در جمع کارگران حاضر شد و وعده داد مطالبات معوقه پرداخت و معدن بازگشایی شود. کارگران به اعتصاب پایان دادند.
اما این پایان کار نبود. پیش از بازگشایی معدن مدیرعامل جدید معدن آسمینون در برابر کارگرانی که به امید تحقق وعده‌ها دست از اعتصاب کشیده بودند، با شمشیر آخته ظاهر شد.
محمد علیمحدی، ۱۸ فروردین در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت بهره‌وری شرکت پائین است. ترازوی هزینه‌های شرکت به مراتب سنگین‌تر از درآمد شرکت است. شرکت به مثابه بیماری رو به موت است - قلب، کلیه و شش او کار نمی‌کند و دیالیز هم می‌شود و در حال مرگ است. او چاره کار بیمار را کاهش بهره مالکانه و مالیات و کاستن از «هزینه نیروی کار» اعلام کرد.

بازگشایی؛ با پیش شرط‌های مدیریت
ششم اردیبهشت رئیس صمت استان کرمان از آغاز به کار مجدد معدن خبر داد. کارگران در بازگشت به شرکت دریافتند که قرار است از اول خرداد به جای قرارداد مستقیم با شرکت، با پیمانکاران زیرمجموعه شرکت قرارداد یک ماهه ببندند. در مقابل امتناع کارگران، کارفرما تهدید کرد شرکت را تعطیل می‌کند.
در پی یک هفته اعتراض در درون معدن، کارگران دوشنبه ۲۷ اردیبهشت اعتراض را به سطح شهر کشاندند. صدها کارگر اعتصابی در منوجان راهپیمایی کردند و مقابل فرمانداری گرد آمدند. آن‌ها شعار می‌دادند: «فرماندار حیا کن، صندلی رو رها کن.»
سه‌شنبه کارگران جاده کهنوج به بندرعباس را مسدود و در تونل منوجان تحصن کردند. نیروهای یگان ویژه پلیس کرمان با استقرار در محل ایست بازرسی برای سرکوب کارگران صف‌آرایی کردند. شورای تامین استان برای پایان دادن به حرکت از پیماتکار خواسته مطالبات کارگران را برآورده کند. مدیریت پیشنهاد قراردادهای دوماهه را داد که از سوی کارگران پذیرفته نشد. تحصن ادامه یافت.
پنجشنبه امام جمعه شهر و «شورای کارگری استان» نهاد وابسته به استانداری و وزارت کشور پا به میدان گذاشتند.
راهپیمایی کارگران و خانواده‌هایشان در منوجان و همبستگی مردم با کارگران نشان داد که کارگران مصمم‌اند. تهدید کارگران توسط استاندار کرمان و هشدارهای نخ‌نمای استاندار درباره «نفوذ افراد ناباب در میان کارگران» هم خبر از زمینه‌سازی دور دیگری از سرکوب و تعقیب قضایی کارگرانی است که برای دفاع از حق خود مبارزه می‌کنند.

************

مروری کوتاه بر ۱۵ تجمع اعتراضی سه‌شنبه ۲۱ اردیبهشت

برگزاری تجمعات اعتراضی مختلفی از سوی معلمان، کارگران، کارکنان بیمارستان، دانش آموزان و بازنشستگان ادامه دارد. مروری بر تجمعات امروز.
سه‌شنبه ۲۱ اردیبهشت شهرهای مختلف ایران شاهد برگزاری تجمعات اعتراضی از سوی معلمان، کارگران، کارکنان بیمارستان، دانش آموزان و بازنشستگان بود. اخبار و گزارش‌هایی از دست‌کم ۱۵ تجمع در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده است.
معلمان در تهران، شیراز و اصفهان تجمع کردند. کارگران شهرداری در خرمشهر و اروند رود، کارگران قطار شهری در شیراز، و کارکنان بیمارستان نظام مافی در شوش تجمع کردند. دانش آموزان در ایذه، شیراز و خرمشهر به تجمعات خود علیه برگزاری امتحان حضوری ادامه دادند. بازنشستگان نیز در شوش، اصفهان، رشت، کرمانشاه و مشهد گرد هم آمدند.

سه تجمع اعتراضی معلمان در تهران، شیراز و اصفهان
معلمان موقت موسوم به کارنامه سبز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت برای سومین روز متوالی مقابل مجلس تجمع کردند. معلمان کارنامه سبز پذیرفته شدگان «آزمون کتبی ماده ۲۸» و خواستار استخدام در آموزش و پرورش هستند. وزارت آموزش و پرورش در حالی از استخدام معلمان موقت خودداری می‌کند که به گفته‌ی رئیس مرکز برنامه‌ریزی و نیروی انسانی سابق آموزش‌وپرورش، از سال ۱۳۹۷ تا کنون هر سال حدود ۴۰ هزار معلم بازنشسته شده‌اند و وزارت آموزش و پرورش اکنون با کمبود ۲۰۰ هزار معلم روبروست.
معلمان کارنامه سبز که به نمایندگی از همکاراشان از شهرهای مختلف برای تجمع به تهران سفر کرده‌اند، در تجمع امروز خود گفتند چنانچه پاسخ نگیرند اعتراضات خود را گسترش خواهند داد.
۲۱ اردیبهشت معلمان استان فارس و زرین شهر اصفهان نیز تجمع اعتراضی بر پا کردند. معلمان فارس در شیراز مقابل اداره کل آموزش و پرورش فارس و در زرین شهر روبروی اداره آموزش و پرورش اصفهان تجمع کردند. خواست آن‌ها پرداخت مطالبات عقب مانده و اجرای کامل طرح رتبه‌بندی است.

تجمع اعتراضی کارگران شهرداری خرمشهر و اروند کنار، کارگران قطار شهری شیراز و کارکنان بیمارستان نظام مافی شوش
تجمع روز ۲۱ اردیبهشت کارگران شهرداری خرمشهر و اروند رود ادامه تجمعات این کارگران در اعتراض به تعویق پرداخت دستمزد بود.
کارگران شهرداری خرمشهر ماه‌هاست حقوق نگرفته‌اند. شهرداری اروند کنار نیز ماه‌هاست با این توجیه که شهرداری فاقد منابع مالی است، از پرداخت حقوق و سایر مطالبات کارگران خودداری کرده است.
کارگران قطار شهری شیراز هم به عدم پرداخت حقوق معترض هستند و مقابل ساختمان قطار شهری تجمع کردند.
همچنین گروهی از کارکنان بیمارستان نظام مافی شوش در اعتراض به عدم پرداخت حقوق، قطعی نشدن احکام حقوق سال جدید و مشکلات معیشتی مقابل دفتر رئیس بیمارستان تجمع اعتراض برگزار کردند.

ادامه اعتراض دانش‌آموزان پایه نهم و دوازدهم در خرمشهر، ایذه و شیراز
دانش آموزان امروز نیز در خرمشهر، ایذه و شیراز با برگزاری تجمع اعتراضی خواستار لغو این تصمیم شدند. دانش آموزان که به سبب همه گیری کرونا از آموزش حضوری محروم بوده‌اند، خواستار لغو امتحانات حضوری و برگزاری امتحان مجازی هستند.
دانش‌آموزان کنشگر در «رگبار»، کانال تلگرامی دانش‌آموزان درباره تصمیمات یک بام و دو هوای مسئولان یادداشتی نوشته‌اند. در این یادداشت تصمیم وزارت آموزش و پرورش که بر ضرورت برگزاری امتحان حضوری دانش‌آموزان تاکید دارند با تصمیم معاون آموزش «حوزه‌های علمیه خواهران» مبنی بر این که امتحان حضوری طلاب برای حفظ سلامتی آن‌ها لغو شده است، مقایسه و نتیجه گرفته شده است که گویا جان دانش‌آموزان برای مسئولان ارزشی ندارد. به نوشته رگبار، معاون آموزش حوزه‌های علمیه خواهران درباره لغو امتحان حضوری زنان طلبه گفته است:
«اهمیت سلامتی طلاب باعث شد که در این شرایط نیز امتحانات به صورت مجازی و بدون حضور خواهران طلبه در حوزه‌ها برگزار شود. ورود بیش از هزار و ۸۰۰ طلبه در حوزه‌ها بدون شک سلامتی آنها را به خطر می‌اندازد».

دانش‌آموزان کنشگر در پایان افزوده‌اند: «اگر این تبعیض و بی‌عدالتی نیست پس چیست!؟ دانش‌آموزها تا زمانی که این تبعیض وجود دارد، با شعارهای " #نه‌به‌امتحان‌حضوری " و " #آموزش‌مجازی‌امتحان‌مجازی "به اعتراضات خود ادامه خواهند داد».

تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی و وزارت بهداشت در ۶ شهر
بازنشستگان تامین اجتماعی سه‌شنبه نیز با شعار «هزینه‌ها دلاریه، حقوق ما ریالیه» در شهر شوش تجمع کردند و خواستار بهبود معیشت خود شدند. بازنشستگان تامین اجتماعی که بیش از ۷۰ درصد آنا حداقل بگیرند از دی ماه تا کنون هر یک‌شنبه به طور همزمان در شهرهای مختلف تجمع می‌کنند. در هفته‌های اخیر تجمعات بازنشستگان در برخی شهرها بیش از یک بار در هفته برگزار می‌شود.
سه‌شنبه ۲۱ اردیبهشت بازنشستگان وزارت بهداشت و درمان نیز از جمله در تهران، اصفهان، رشت، کرمانشاه و مشهد دست به تجمع اعتراض زدند.
بازنشستگان وزارت بهداست و درمان به اجرای ناقص همسان سازی و عدم پرداخت مطالبات خود معترضند. آن‌ها در تهران مقابل سازمان برنامه و بودجه تجمع کردند.

************

تجمع کارگران رسمی نفت مقابل مجلس

کارگران مناطق نفتی که به خاطر شیفت کاری امکان حضور در تجمع تهران را نداشتند، در محل کار خود اعلام همبستگی کردند. نحوه ترمیم دستمزد کارگران رسمی در سال ۱۴۰۰، اعتراض این کارگران را برانگیخته است. در هفته‌های اخیر کارگران در مراکز مختلف نفتی اعتراضاتی را سازمان داده‌اند.
گروهی از کارگران رسمی صنعت نفت صبح روز دوشنبه ۲۰ اردیبهشت مقابل مجلس خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.
در این تجمع علاوه بر کارگران نفت تهران و کارگرانی که از نقاط مختلف کشور به نمایندگی از همکارانشان برای شرکت در تجمع به تهران سفر کرده بودند، گروهی از بازنشستگان نفت نیز شرکت داشتند.
همزمان، کارگران مناطق نفتی که بخاطر شیفت کاری امکان حضور در تجمع تهران را نداشتند، در محل کار خود با در دست داشتن دست نوشته‌هایی حاوی مطالباتشان از تجمع همکارانشان مقابل مجلس حمایت کردند. گروهی از کارگران نیز همزمان در اهواز مقابل شرکت ملی نفت این شهر تجمع کردند.
نحوه ترمیم دستمزد کارگران رسمی در سال ۱۴۰۰، اعتراض این کارگران را برانگیخته است. در هفته‌های اخیر کارگران در مراکز مختلف نفتی اعتراضاتی را سازمان داده‌اند.
مصوبه مجلس درباره افزایش ۲۵ درصدی حقوق کارکنان دولت، درباره نفتگران تبعیض آمیز است و در آن حقوق کارکنانی را که به‌صورت اقماری در جزایر، سکوهای نفتی و گازی، پایانه‌ها، نفتکش‌ها و دریا و بیابان به استحصال و بهره‌برداری از چاه‌های نفتی و گازی به ویژه در میادین مشترک مشغولند، لحاظ نکرده و تفاوتی میان افزایش دریافتی این کارکنان با کارکنانی که در شهرخود مشغول به کار هستند در نظر گرفته نشده است.
کارکنان رسمی وزارت نفت که در هلدینگ خلیج‌فارس واقع در منطقه ویژه پتروشیمی اشتغال دارند، اعتراضشان را نسبت به تبعیض و پایمالی حقوقشان ازجمله عدم اجرای افزایش دستمزد ۲۵ درصدی اعلام کردند.
نارضایتی کارگران از این طرح سبب شده در مناطق پتروشیمی در ماهشهر و عسلویه اجرای آن به حال تعویق درآید.
کارگران صنعت نفت شامل کارگران رسمی، کارگران قرارداد موقت و کارگران پیمانکاری گرچه به سبب تفاوت میان نوع قرارداد و حقوق و مزایا مطالبات مختلفی دارند اما در ماه‌های اخیر در فرازی جدید از مبارزات خود با تکیه بر اشتراکات در جهت وحدت حرکت کرده‌اند.
در همین زمینه، کارگران غیر رسمی نفت که شکننده ترین وضعیت را دارند و در پرداخت دستمزد و شرایط کار مورد تبعیض قرار می‌گیرند، بیانیه‌ای در حمایت از خواست‌ها و مطالبات کارگران رسمی در تجمع ۲۰ اردیبهشت منتشر کرده‌اند. در این بیانیه آمده است:
«ما بر این باور هستیم که خواستهای ما کارگران غیر رسمی و رسمی پیوندهای بسیاری با هم دارد و با مبارزات متحدانه مان باید این مرز گذاری رسمی و غیر رسمی را بشکنیم و نیروی بزرگی در برابر تعرضات هر روزه به زندگی و معیشتمان شویم».
کارگران غیر رسمی نفت رئوس خواست‌های فوری کارگران صنعت نفت را چنین بیان کرده‌اند:
پایه دستمزد نباید کمتر از ۱۲ میلیون تومان باشد.
لغو قوانین مناطق ویژه اقتصادی که کارفرمایان این مناطق را از اجرای قانون کار معاف کرده است.
حذف پیمانکاران و برچیده شدن قراردادهای موقت و پیمانی.
پرداخت بموقع دستمزد و بهبود شرایط کار.
امکانات درمانی رایگان برای همه کارگران صرفنظر از نوع قرارداد.
اجرای پروتکل‌های سازمان بهداشت جهانی و واکیسناسیون رایگان و همگانی برای مقابله با کرونا.

************

کارگر نیشکر هفت‌تپه: حق‌مان را گرفتیم، زیر پرچم هیچ‌کس نمی‌رویم

گفت‌وگویی درباره پیروزی کارگران در نیشکر هفت‌تپه با یکی از کارگران این مجتمع. او اهمیت این پیروزی و معنای واقعی آن را تشریح می‌کند. او می‌گوید: خلع ید آغاز پیروزی‌های بعدی برای احقاق حق کارگران و مردم هفت‌تپه است.
در شوش کارگران هفت‌تپه نتیجه مقاومت چند ساله خود را گرفتند. به آنها گفته شد از امید اسدبیگی و مهرداد رستمی که شش سال قبل در یک معامله غیرشفاف بزرگ‌ترین مجتمع کشت و نیشکر خاورمیانه را ارزان‌تر از قیمت واقعی آن صاحب شدند، خلع ید شده است. صدها کارگر نیشکر هفت‌تپه از پنج سال قبل به حضور «بخش خصوصی» در آنجا معترض شدند و هر چه گذشت و تیغ سرکوب تیزتر شد، مقاومت و همبستگی کارگران برای بیرون راندن «صاحبان تازه» کارخانه فزونی گرفت تا آنجا که هفت‌تپه «پایتخت اعتصاب» و «قلب تپنده» مبارزات کارگری ایران نام گرفت. نه زندان و شکنجه اسماعیل بخشی، نه بازداشت و پرونده‌سازی برای بیش از ۲۰۰ کارگر، نه اخراج و آزار کارگران و نمایندگان کارگری و نه بازی‌های «عدالت‌خواهان» حکومتی، هیچ‌کدام آنها را از مبارزه برای تحقق خواسته‌شان باز نداشت.
شنبه هجدهم اردیبهشت پس از آنکه مشخص شد دادگاه رای به خلع ید داده است، کارگران جشن گرفتند. یک روز بعد، یکشنبه نوزدهم اردیبهشت جشن به خیابان‌های شوش کشیده شد و کارگرانی که کارخانه هفت‌تپه را متعلق به شهر می‌دانند شادی‌شان را با مردم شریک شدند.
همزمان با شادی کارگران و خانواده‌های آنها از پیروزی در گام نخست، در فضای سیاسی و اجتماعی بحث و گمانه‌زنی در باره حال و آینده نیشکر هفت‌تپه درگرفت. «عدالتخواهان» ولایی و حتی برخی تحلیلگران در خارج از ایران کوشش جمعی کارگران را به «نظر و رأی» ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه تقلیل دادند. رسانه‌های نزدیک به رئیسی کوشیدند از رأی دادگاه برای انتخابات پیش‌رو بهره ببرند. در سوی دیگر نیز برخی گفتند که بازگشت به دولت و مالکیت دولتی با ایده خودگردانی و نظارت کارگری در تضاد است.

گفت‌وگو با یک کارگر هفت‌تپه
زمانه برای آنکه تصویری دقیق‌تر از آنچه که در هفت‌تپه می‌گذرد ارائه شود، با یکی از کارگران آنجا گفت‌وگو کرده است. او می‌گوید:
خلع ید آغازی است برای پیروزی‌های بزرگ و کارگران برای رسیدن به آن مقاومت کرده‌اند و نه پایان مبارزه برای تحقق مطالباتشان. او در باره بهره‌بردای جریان‌های سیاسی و به ویژه ابراهیم رئیسی از آنها در انتخابات می‌گوید: هرکس بخواهد بهره‌برداری سیاسی کند، با برخورد سخت ما روبرو می‌شود.

زمانه: خبر لغو واگذاری شرکت هفت تپه به بخش خصوصی امروز [شنبه هجدهم اردیبهشت] منتشر شد. آیا شما از جزییات بیشتر این حکم خبر دارید؟ در حال حاضر شرکت هفت تپه به دولت برگشته یا بلحاظ مالکیت سرگردان است؟
■ کارگر هفت‌تپه: امروز خبرگزاری های رسمی جمهوری اسلامی از روزنامه‌ها، سایت‌ها تا صداوسیما با قاطعیت گفتند به دولت برگشته. و در توضیح علت این تاخیر هم - که تا الان خبر را اعلام نکردند - گفتند به دنبال مهیا کردن زمینه های واگذاری و انتقالش به دولت بوده‌اند. تا این‌جا ما خبر داریم که قطعا خلع ید انجام شده و به هیچ ارگان شبه دولتی، نیمه دولتی، نیمه خصوصی و از این قبیل واگذار نشده، چون ما مخالف این هستیم. فعلا در دست دولت است. این که دولت می‌خواهد چه کار بکند را ما نمی‌دانیم ولی ما این را پیروزی می‌دانیم. پیروزی نهایی ما قطعا نیست اما این را هم یک پیروزی می‌دانیم و ما هر پیروزی را جشن می‌گیریم، چه کوچک چه بزرگ . فعالین هفت تپه این را یک آغاز می‌دانند، یک نقطه‌ی شروع می‌دانند و نه پایان . آنها می‌دانند که در آینده ممکن است روزهای سختی داشته باشند بنابراین از همین لحظه می‌خواهند در صحنه باشند، دخالت‌گری‌هایشان را بیشتر کنند و متشکل‌تر شوند و اجازه ندهند در آینده، هر اتفاقی پیش آمد همین مسائل و رنج‌ها تکرار شود.

این لغو واگذاری برای شما چه دستاوردهای عینی ای خواهد داشت؟ چه تاثیری بر وضعیت عینی کارگران هفت تپه دارد؟
■من یک چیز کلی به شما بگویم. مردم اینجا ، کارگران اینجا هفت‌تپه را مال خودشان می‌دانستند. ما همیشه گفته‌ایم برای هفت‌تپه مالک تعریف نکنید. اینها وقتی آمدند مالک تعریف کردند و یک نفر تصمیم گیرنده باشد و هرکاری دلش بخواهد بکند، زمین‌ها را بفروشد، زمین‌ها را اجاره دهد، از کشاورزی خارج کند. چه آسیب‌هایی که به محیط زیست نزد، چه آسیب‌هایی که به زندگی مردم نزد. اینجا مردم هفت‌تپه را مال خودشان می‌دانند یعنی با رفتن بخش خصوصی و مالک یک نفره، اینجا دیگر مردم احساس می‌کنند مال خودشان است و می‎‌خواهند دخالت‌گری کنند. آینده‌ی اینجا برایشان مهم است.
هفت‌تپه یک شهر است، شهر هفت‌تپه. شهرشان برایشان مهم است، محیط زیستش، محیط فرهنگی‌اش، محیط اجتماعی‌اش؛ فضای اخلاقی، ورزشی، آموزشی‌اش. همه اینها به واسطه‌ی بخش خصوصی تحت تاثیر قرار گرفته، تاثیرات منفی. خیلی چیزها نابود شده بود، اعم از امنیت، فرهنگ، آموزش و ... لذا با رفتن بخش خصوصی الان ما خودمان می‌توانیم بیایم دخالت کنیم، خودمان می‌توانیم مدیریت کنیم، خودمان می‌توانیم نظارت کنیم. وقتی ما خودمان برای شهر خودمان که در آن زندگی می‌کنیم، این‌ها را در نظر می‌گیریم. ولی مالک خصوصی فقط برایش سود مهم بود ولو این که درخت‌های چندین ساله‌ی هفت‌تپه را برای منافع خودش قطع کرده بود. از درختان هم نگذشته بود. یعنی نه زیبایی برایش مهم است، نه محیط زیست، نه محیط زندگی مردم. فقط سود، سود، سود. ولی ما اینجا علاوه بر معیشت‌مان، به شهرمان، به وضعیت زندگی‌مان اهمیت می‌دهیم.

"موضع ما دخالت کارگری است. درست است که می‌گویند دولتی، اما ما به دولت امید نداریم؛ دولت باید بیاید اینجا تاوان بدهد. ولی در مدیریت و نظارت، به هیچ عنوان ما امید نداریم که آنها بخواهند برای ما تصمیم بگیرند. باید با دخالت کارگران هفت‌تپه و مزدبگیران از مدیران تا آبیاران دخالت کنند."

با رفتن بخش خصوصی ما می‌توانیم با متشکل شدن و دخالتگری در مدیریت از صدر تا ذیل مسایل در هفت‌تپه را می‌توانیم ترمیم کنیم. از این جنبه است که ما این را یک دستاورد بزرگ حساب می‌کنیم. ما نمی‌گوییم دیگر تمام شد، خلاص شد. ولی به هر حال این هم یک پیروزی است. کسانی که مبارزه می‌کنند پیروزی‌های کوچکشان هم برایشان دلچسب است و برایش جشن می‌گیرند. برای همین باز به کارگران هفت‌تپه باید تبریک گفت، خود کارگران هفت‌تپه می‌دانند این پیروزی چقدر دلچسب است، چون ۵ سال برایش مبارزه کردند و جنگیدند. این پیروزی یک آغازی است برای پیروزی‌های بعدی‌شان. اگر این نباشد دستاوردهای دیگر هم به دست نمی‌آید، ولی در سایه متشکل بودن و حفظ اتحاد و رفاقت‌ها.

امکان مداخله‌ی کارگران در اداره‌ی کارخانه پس از بازگشت مالکیت به دولت را چقدر می‌دانید؟
■ بسیار امیدواریم و قطعا امکانش هست. ما وقتی می‌گوییم اداره هفت‌تپه توسط کارگران، تمام مزدبگیران هفت‌تپه را می‌گوییم، یعنی تمام پرسنل‌ش؛ مدیرانمان، مهندسانمان، کارگران فنی‌مان، تکنسین‌هایمان، آبیارانمان، مکانیک‌هایمان و تمام زحمت‌کشان هفت‌تپه در صحنه هستند و الان هم فضای شاد و پرامیدی در هفت‌تپه به وجود آمده.
ما دیگر الان در آغاز کار هستیم و کارگران باید هوشیار باشند و اجازه ندهند جریان‌های دیگر بهره‌برداری کنند از این قضیه. بلافاصله باید تشکل خودشان را شکل بدهند. الان کارگران همه امید دارند که مجمع نمایندگان مجددا تشکیل بشود. مجمع نمایندگان، مجمعی خوب و گسترده است که می‌تواند در همه هفت‌تپه و اداراتش گسترش یابد و از نظر نظارتی کارگران عمل کند. همچنین از مهندسان و مدیرانمان می‌خواهیم که ورود کنند و کارگروهی درست کنند برای بحث‌های فنی در دخالت‌گری‌هایمان. می‌کوشیم مدیریت‌های حساس را خود پرسنل هفت‌تپه به عهده بگیرند. نظارت‌ها هم با تشکیل مجمع برقرار باشد و بتوانیم دخالت‌گری کنیم. بله، امید داریم و تلاش هم می‌کنیم و سر حرف‌هایمان هم هستیم.
اصلا موضع ما دخالت کارگری است. درست است که می‌گویند دولتی، اما ما به دولت امید نداریم؛ دولت باید بیاید اینجا تاوان بدهد. ولی در مدیریت و نظارت، به هیچ عنوان ما امید نداریم که آنها بخواهند برای ما تصمیم بگیرند. باید با دخالت کارگران هفت‌تپه و مزدبگیران از مدیران تا آبیاران دخالت کنند. همه با حضور پرسنل خود هفت‌تپه باشد.

بسیاری معتقدند این لغو واگذاری درواقع تبلیغاتی برای تیم رییسی به شمار می‌رفت. به ویژه با توجه به رسوخ و نفوذ پیشینی تیم رییسی در هفت تپه ، آیا راهی برای خنثی کردن موج‌سواری حکومتی ها دارید؟
■ ببینید این که طرف مقابل از هر چیزی برای بهره‌برداری‌های سیاسی یا انتخاباتی خودشان استفاده بکند ناگزیر است و دست ما هم نیست. چیزی که دست ما هست این است که ما مواضع خودمان را داریم و تا اینجا هم هیچ کس از کارگران هفت‌تپه اصلا نگاه انتخاباتی ندارد و ما هم از قبل و بعدش بارها مواضع خودمان را گفتیم که اصلا کاری به انتخابات نداریم. آنچه که گرفتیم حقمان بوده، دیر هم حق‌مان داده‌اند، تازه باید از ما عذرخواهی کنند؛ این که طرف بیاید بابت این که حقمان را داده منت سر ما بگذارد خب می‌زنیم توی دهنش. اصلا اینجوری نیست.

"!کارگران هفت‌تپه از هیچ جریان سیاسی‌ای حمایت نمی‌کنند، عضو هیچ جریان سیاسی در کشور و بیرون از کشور نیستند و ما خودمان را اصلا بیلبورد تبلیغاتی کسی نمی‌کنیم و اجازه هم نمی‌دهیم که کسی بخواهد روی موج شادی‌ها و پیروزی‌هایی که ما به واسطه‌ی استقامت و اتحاد و رفاقت و ایستادگی خودمان بر سر حقی که داشتیم و گرفتیم، سوار شود."

هرکسی هم بخواهد بیاید بهره‌برداری‌های سیاسی و انتخاباتی خودش را بکند با برخوردهای سخت ما مواجه می‌شود. ما زیر پرچم هیچ کسی نمی‌رویم. در روزهای آینده هم قطعا کارگران هفت‌تپه مواضع‌شان را کامل مشخص می‌کنند مثل گذشته. اگر او بخواهد تبلیغات کند ما پاسخش را می‌دهیم. کارگران هفت‌تپه از هیچ جریان سیاسی‌ای حمایت نمی‌کنند، عضو هیچ جریان سیاسی در کشور و بیرون از کشور نیستند و ما خودمان را اصلا بیلبورد تبلیغاتی کسی نمی‌کنیم و اجازه هم نمی‌دهیم که کسی بخواهد روی موج شادی‌ها و پیروزی‌هایی که ما به واسطه‌ی استقامت و اتحاد و رفاقت و ایستادگی خودمان بر سر حقی که داشتیم و گرفتیم، سوار شود. نه ما نمی‌گذاریم. طرف مقابل هر چه می‌خواهد بگوید، باید دید ما چه می‌گوییم.

چشم‌انداز پیش روی هفت‌تپه را در پیوند با جنبش کارگری ایران چگونه می‌بینید؟
■ این پرسش را نمی‌شود یکسویه پاسخ داد، یعنی فقط از سمت هفت‌تپه این پرسش را پاسخ داد. این پرسش را باید به این شکل طرح کرد که پیوند دیگر بدنه‌های کارگری در ایران باهم چطور بوده است. خب درمورد هفت تپه ما اغراق نمی‌کنیم، واقعا بدل به نقطه ی امید همه‌ی کارگران ایران شده است. وقتی همه کارگران ایران به حرکت هفت تپه نگاه می‌کنند و نتیجه‌ی حرکات هفت‌تپه بسیار برایشان اهمیت دارد یعنی پیوند برقرار است.

"ما نمی‌گوییم به همه خواسته‌هایمان رسیده‌ایم و دیگر تمام؛ تا زمانی که جامعه طبقاتی است، با این شکاف‌های عمیق طبقاتی، مبارزه ادامه دارد. این یک قدم از موفقیت‌های ماست. واقعا از آینده کسی خبر ندارد که آیا این پیروزی ما را به قهقرا می‌برد یا نمی‌برد؛ آیا می‌گذارند ما کارهای دیگرمان را بکنیم یا نه. چون واقعا معلوم نیست. ما در یک نظام بسته زندگی می‌کنیم. نمی‌دانیم با آینده ما چکار می‌خواهند بکنند. ولی تا اینجا ما خوب آمدیم."

حالا این پیوند چقدر زیاد باشد، چقدر کم، خوب است یا بد، اینها جای گفت‌وگوهای بیشتر دارد که بحث‌های تخصصی جنبش کارگری کل ایران هست. ما هم جزوی از این جنبش هستیم ولی قطعا یکی از تاثیرگذارترین اجزای جنبش کارگری ایران بودیم که در این برهه، نمی‌گوییم همیشه، در این برهه امید همه کارگران ایران حرکتمان بوده است.
ما نمی‌گوییم به همه خواسته‌هایمان رسیده‌ایم و دیگر تمام؛ تا زمانی که جامعه طبقاتی است، با این شکاف‌های عمیق طبقاتی، مبارزه ادامه دارد. این یک قدم از موفقیت‌های ماست. واقعا از آینده کسی خبر ندارد که آیا این پیروزی ما را به قهقرا می‌برد یا نمی‌برد؛ آیا می‌گذارند ما کارهای دیگرمان را بکنیم یا نه. چون واقعا معلوم نیست. ما در یک نظام بسته زندگی می‌کنیم. نمی‌دانیم با آینده ما چکار می‌خواهند بکنند. ولی تا اینجا ما خوب آمدیم و به اعتقاد من پیوندی که بین کارگران هفت تپه و موضوع هفت تپه با دیگر جاها بوده، خوب بوده. کافی نبوده ولی میتوانم بگویم خوب بوده.
ارتباط ها خیلی باید بیشتر باشد و این بحث پیوندها جای بحث بیشتری دارد، مسایل بیشتری باید مطرح شود.‌ ولی ما خودمان را جزیی از کلیت جنبش کارگری میدانیم و یکی از اجزای اثرگذار آن. این اتفاق که برای ما افتاد نقطه ی امیدی برای جنبش است و ما هرچیزی که موجب امید می‌شود را باید قدرش را بدانیم و در حفظش کوشا باشیم.

************

پنجمین روز تلاش برای نجات کارگران زیرآوار مانده معدن طزره دامغان

معدن زغال سنگ طزره دامغان شنبه گذشته ساعت ۱۴ ریزش کرد. دو کارگر زیر آوار مانده‌اند. در پنجمین روز این حادثه تلاش تیم‌های جست‌وجو برای یافتن کارگران و آواربرداری برای نجات جان آن‌ها ادامه دارد.
کارگران اکسیژن به اندازه کافی دارند. حداقل با اکسیژن‌رسانی این امید وجود دارد که آن‌ها زنده بمانند. اما غذا و مهم‌تر از آن آب؟ در پنج روزی که از ریزش معدن زغال سنگ طزره دامغان می‌گذرد، امدادگران حدود ۳۰ متر پیشروی کرده‌اند.
حادثه معدن زغال سنگ طزره دامغان شنبه ۱۱ اردیبهشت در تونل شماره ۴۲ معدن بزرگ طزره از معادن چهارگانه شرکت زغال سنگ البرز شرقی در کارگاه استخراج k ۱۳ پیشرو، هنگام استخراج و به دلیل ریزش ناگهانی سقف کارگاه رخ داد. در این حادثه دو نفر کارگر پیمانکاری شرکت به نام‌های میلاد روشنائی و سید اصغر افضلی دچار حادثه و محبوس شده‌اند.
کارگاه استخراج این تونل ۷۰ متر طول دارد و این دو کارگر در عمق ۳۵ متری زیر آوار هستند. به گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا) چهار تیم متخصص از سه مکان تونل‌‌های فرعی حفر کرده‌اند. این تیم‌ها تاکنون حدود ۳۰ متر پیشروی داشته‌اند. تخته‌سنگ‌های بزرگ که ریزش کرده‌اند کار امدادرسانی را دشوار و پیشروی تیم‌های نجات را کند کرده‌اند. تیم‌های نجات در تلاش‌اند که با تعریض دهانه تونل این تخته‌سنگ‌ها را از سر راه بردارند و از معدن خارج کنند.
مهدی بندرآبادی، فرماندار دامغان به ایسنا گفت:
«همزمان با تخلیه آوار از تونل اصلی، تونل‌های فرعی عمودی از سطح زمین به تونل حادثه دیده در حال حفر است تا از این طریق ضمن امکان اعزام نیروهای فنی و متخصص به داخل تونل حادثه دیده و جستجو برای یافتن معدن‌کاران محبوس در آن امکان تهویه‌ی طبیعی هوا نیز میسر شود.»‌
کارگران معدن زغال‌سنگ البرز شرقی به خبرگزاری ایلنا گفته‌اند که همزمان با ایجاد دستک، در معدنِ ریزش کرده و عملیات تخلیه زغال هم در حال انجام است.
به گفته کارگران، اکسیژن‌رسانی به حادثه‌دیدگان به وسیله شلنگ‌های مخصوص در داخل معدنِ ریزش کرده در حال انجام است و نگرانی از بابت کمبود اکسیژن وجود ندارد.
گزارش‌ها اما متناقض هم هست. مهدی بندرآبادی، فرماندار دامغان به خبرگزاری دانشجویان ایران گفته است که پنج تیم در محل حضور دارند. بر این اساس هر چهار ساعت یک بار تیم‌های امداد شیفت عوض می‌کنند و فعالیت آن‌ها در شبانه‌روز ادامه دارد.
بر اساس این گزارش در این مدت فعالیت همه کارگاه‌های معدن متوقف شده‌ است.
اغلب معادن ایران فرسوده و فاقد حداقل امکانات ایمنی و بهداشت کار هستند و کارگران معدن در معرض بیماری‌های ناشی از کار در معدن و مصدومیت و مرگ در نتیجه حوادث معدن قرار دارند. معادن سنگ تزئینی و زغال سنگ حادثه‌سازترین معادن ایران‌اند.
مهم‌ترین و بزرگ‌ترین فاجعه‌ها در معادن در ایران در سال ۹۶ در دولت روحانی اتفاق افتاد. انفجار معدن یورت زمستان آزادشهر استان گلستان در ۱۵ آبان ۹۶ فاجعه‌بارترین این حوادث بود که ۴۳ کشته به جای گذاشت.
در سال‌های دهه ۹۰ بیش از سه هزار حادثه در معادن کشور رخ داده است. در این حوادث حدود ۱۳هزار کارگر مجروح و بیش از ۴۳۰ معدنچی جان خود را از دست دادند.

************

بازداشت ۳۰ نفر از کارگران معترض در تهران و سنندج، تجمع اعتراضی در چندین شهر

گزارش‌های غیررسمی برخی فعالان کارگری که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده حاکی است که دست‌کم در تهران، نیروهای امنیتی از تشکل‌های وابسته به حکومت نیز برای برهم زدن اعتراضات کارگران استفاده کرده‌اند.
گزارش‌ها از ایران حاکی است که حدود ۳۰ نفر از کارگران معترض که صبح امروز در مقابل ساختمان وزارت کار در تهران تجمع کرده بودند دستگیر شده‌اند. در سنندج نیز شیث امانی از فعالان کارگری در این شهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
اتحادیه آزاد کارگران گزارش داده است که دستگیری‌ها با هدف مقابله با گسترش اعتراضات انجام شده است.
هنوز در مورد هویت افرادی که در تجمعات روز کارگر دستگیر شده‌اند منتشر نشده است. گزارش‌های غیررسمی برخی فعالان کارگری که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده حاکی است که دست‌کم در تهران، نیروهای امنیتی از تشکل‌های وابسته به حکومت نیز برای برهم زدن این اعتراضات استفاده کرده‌اند.
در گزارشی که اتحادیه آزاد کارگران از رویدادهای امروز در مقابل وزارت کار داده، آمده است:
«در خیابان اصلی مقابل وزارت کار از همان ساعات اولیه صبح حجم بسیار زیادی از نیروهای پلیس ‌و لباس شخصی‌ها مستقر شده بودند که مانع از شکلگیری تجمع کارگران شوند. با نزدیک شدن به ساعت ۱۰:۳۰ که زمان شروع تجمع بود حضور نیروهای امنیتی بخصوص لباس شخصی‌ها بسیار شدت گرفت به طوریکه در جلوی متروی شادمان تجمع گسترده‌ای از لباس شخصی‌ها به وجود آمده بود که مانع از عبور تجمع‌کنندگان از مترو به جلوی وزارت کار شوند. جمع زیادی از کارگران، بازنشستگان، معلمان و دیگر فعالین به محل‌ وزارت نزدیک شده بودند که اقدام به برگزاری تجمع نمایند و این منجر به ترس و وحشت و دستپاچگی نیروهای امنیتی شده بود که لباس شخصی‌ها از ترس اقدام حاضرین برای برگزاری تجمع، هر کسی را که به او مشکوک می‌شدند ‌سریعاً دستگیر کرده و سوار بر ماشین‌های پلیس می‌کردند . گمانه‌زنی‌ها بر این است که حدوداً نزدیک به ۳۰ نفر در محدوده وزارت کار دستگیر شده‌اند. موقعیت وزارت کار به طوری است که نیروهای امنیتی و‌ انتظامی به راحتی می‌توانند اطراف آن‌ را قُرُق کنند و اجازه نزدیکی به ساختمان را ندهند. بخصوص که هم مقر پلیس راهنمایی و رانندگی مقابل وزارت و هم زیر زمین ساختمان وزارت را قبل از شروع تجمعات مملو از نیروهای گارد ویژه و لباس شخصی می‌کنند.»
هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر نیز گزارش داده است که دستگیری شیث امانی در محل شهرک صنعتی شماره ۲ این شهر رخ داده است. شیث امانی در تاریخ ۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ نیز توسط ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج با استناد به مجوز قضایی احضار شده بود، که در پی آن در تاریخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، پس از مراجعه به این نهاد مورد بازجویی قرار گرفته و از سوی مامورین امنیتی مورد تهدید قرار گرفته بود.
اتحادیه آزاد کارگران همچنین اعلام کرده است که دستگاه‌های امنیتی در تماس‌ تلفنی با اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران، از جمله جعفر عظیم‌زاده و پروین محمدی، به آنان گفته بودند که حق برگزاری یا شرکت در تجمعات اول ماه می را ندارند.
نیروهای امنیتی در هفته‌های گذشته با احضار فعالان کارگری در شهرهای مختلف به آن‌ها درباره دادن فراخوان برای حضور در تجمعات کارگری در روز اول ماه می هشدار داده بودند.
کانال تلگرامی «همراه کارگران» درباره روند دامنه‌دار تهدید فعالان کارگری نوشته است:
«نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در تماس‌های تهدیدآمیز با تعدادی از فعالین کارگری طیف‌های مختلف، خواستار خودداری از حضور آنان در هر تجمعی به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر شده‌اند. این تهدیدات نشانه وحشت حاکمیت از اعتراضات مستقل کارگران و مزد و مستمری‌بگیران کشور علیه فقر و فلاکت است؛ اعتراضاتی که هم‌روند با عمیق‌تر شدن شکاف‌های درونی گروهبندی‌های حاکمیتی همچنان در حال گسترش است. فعالین کارگری و تهدیدشدگان که تجربه سالها برخوردهای تهدیدآمیز، زندان، تبعید، آوارگی، اعدام‌های دسته جمعی زندانیان سیاسی، قتل های زنجیره ای، آدم‌ربایی و ترور این حاکمیت را دارند قطعا مرعوب تهدیدات نیروهای امنیتی نمی‌شوند.»
به رغم این تهدیدها، حال تعدادی از تشکل‌های کارگری مستقل، با انتشار بیانیه‌هایی ضمن اعتراض به استثمار گسترده و سیستماتیک نیروی کار، خواستار اتحاد کارگران و برگزاری تجمعات اعتراضی شده بودند.
گزارش‌ کاربران شبکه‌های اجتماعی از شهرهای دیگر نیز نشان می‌دهد به رغم شرایط کرونا و همه‌گیری، تجمع‌های اعتراضی کارگران برگزار شده است.

************

یک خواسته محوری جامعه کارگری ایران: درمان رایگان

در موج چهارم همه‌گیری کرونا در ایران ظرفیت بیمارستان‌ها پر شده است. کارگرانی که به موارد حاد کووید-۱۹ مبتلا می‌شود چاره‌ای ندارند جز آنکه سراغ مراکز نیمه‌دولتی مثل تامین اجتماعی و مراکز خصوصی بروند و اگر بیمارستان‌های تامین اجتماعی نیز پر شده باشد، هیچ راهی ندارند جز اینکه به بخش خصوصی مراجعه کنند و میلیون‌ها تومان بابت درمان کرونا بپردازند.
یک نمونه: در قزوین خانواده‌ای که بیمه شده صندوق فولاد بودند و پدر و مادر خانواده هر دو به کووید-۱۹ مبتلا شده بودند در یک بیمارستان نیمه‌دولتی تحت مداوا قرار گرفتند اما در اثر پیامدهای ابتلا به کووید-۱۹ جان باختند. خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گزارش می‌دهد فرزندان که برای ترخیص جنازه والدین خود رفته‌اند باید حدود ۳۰ میلیون تومان بابت هزینه‌های معوق درمان بپردازند تا بتوانند جنازه‌ها را ترخیص کنند.
با خروج داروهای OTC از شمول بیمه، امکانات درمانی رایگان تامین اجتماعی هم به تدریج کاهش یافت و به این ترتیب اکنون با توجه به نرخ تورم و بحران معیشتی هزینه‌های درمان برای کارگران و بازنشستگان کمرشکن شده است. دریافت خدمات درمانی باکیفیت رایگان یکی از مهمترین مطالبات طبقه کارگر است. همه‌گیری ویروس کرونا به این بحران دامن زده است.

مردم کم‌درآمد چگونه درمان شوند؟
بر اساس اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، خدمات درمانی و بیمه‌ای رایگان یک حق مسلم شهروندی است. قانون سازمان تامین اجتماعی را ملزم کرده است که کارگران علاوه بر برخورداری از امکانات اصل ۲۹ باید از امکانات درمانی رایگان در مراکز تامین اجتماعی نیز برخوردار شوند. طبعاً در دوران همه‌گیری دهک‌های مزدبگیر و لایه‌های فرودست جامعه بیش از مواقع دیگر به خدمات رایگان و با کیفیت نیاز دارند.
آیت اسدی، عضو کارگری شورایعالی کار و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان قزوین در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) وزیر بهداشت را خطاب قرار داد و این پرسش را مطرح کرد:
«وقتی ظرفیت بیمارستان‌های خودمان در بخش دولتی دیگر تکمیل است، مردم کم‌درآمد چطور باید درمان شوند؟»
اسدی در ادامه این مصاحبه گفت:
«حداقل انتظاری که از وزارت بهداشت داریم این است که در همه مراکز درمانی کشور (دولتی، خصوصی و نیمه دولتی) درمان کرونا رایگان باشد. امروز مراکز دولتی پر است؛ ظرفیت بخش نیمه دولتی مثل مراکز درمانی تامین اجتماعی نیز در آستانه تکمیل است و در بسیاری از شهرها پر شده؛ در این شرایط، کارگران و دهک‌های فرودست چگونه باید درمان شوند؟»

وزیر بهداشت فکری به حال جامعه کارگری کند
ظرفیت‌های بیمارستانی در موج چهارم کرونا تکمیل شده. بسیاری از مبتلایان به موارد حاد کووید- ۱۹ به طور سرپایی اکسیژن دریافت می‌کنند. خبرگزاری ایلنا می‌نویسد کار به آنجا رسیده که کادر درمان در بیرون از بیمارستان‌ها در تلاش برای احیای بیماران‌اند. در این بحران مشخص شده که تامین اجتماعی با سایر صندوق‌های بیمه‌ای و بازنشستگی مثل صندوق فولاد یا کشوری قرارداد ندارد تا بیمه‌شدگان آن‌ها را رایگان پذیرش و درمان کند و این امر به معنی آن است که دولت حتی حاضر به انعقاد قرارداد درمانی بین صندوق‌های بیمه‌ای نشده تا همه مزدبگیران بتوانند از امکانات درمانی به صورت رایگان در بیمارستان‌های ملکی تمام صندوق‌ها بهره‌مند شوند.
آیت اسدی، عضو کارگری شورایعالی کار و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار گفت مهم‌ترین خواسته جامعه کارگری ایران درمان رایگان در تمامی بخش‌های درمانی کشور است:
«وزیر بهداشت فکری به حال جامعه کارگری کشور خودمان بکند که امروز از یک طرف بی‌پولی و فقر تغذیه دارند و از سوی دیگر هزینه‌های سنگین درمان کرونا روی دست‌شان مانده و صدایشان هم به هیچ کجا نمی‌رسد.»
سعید نمکی، وزیر بهداشت در اظهاراتی متناقض از یک سو مدیریت کرونا در ایران را نسبت به دیگر کشورها موفق‌تر دانسته و از سوی دیگر خود را «مدیرکل مرده‌شورخانه» توصیف کرده است.