افق روشن
www.ofros.com

اخبار، گزارش، مصاحبه و مطالب کارگری


رادیو زمانه                                                                                                                           چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ - ۱٣ ژوئیه ۲۰۲۲


جانِ ارزان کارگران: طی ۴۸ ساعت چهار کارگر جانشان را از دست دادند

در چهار حادثه کاری جداگانه چهار کارگر کشته شدند، یک تن مصدوم شد. همه آنان کارگران کارگاه‌های کوچک، ساختمانی، بخش عمومی و معدن بودند که با قراردادهای موقت و خارج از نظارت نهادهای مرجع مشغول به کار بوده‌اند
بنا بر گزارش رسانه‌های داخلی ایران در یک سانحه حین کار که در مهاباد رخ داد یک کارگر جوشکار و راننده تانکر حامل سوخت جانشان را از دست دادند.
مدیرعامل سازمان آتش نشانی مهاباد گفت که این حادثه شامگاه دوشنبه ۲۰ تیر رخ داد. او بدون توضیح در باره جزئیات حادثه «بی احتیاطی» راننده تانکر و جوشکار را علت این حادثه عنوان کرد و گفت: «بی‌احتیاطی موجب تبخیر سوخت داخل تانکر سوخت و منجر به انفجار شد.»
هویت جان‌باختگان این حادثه اعلام نشده است. کارگاه‌های کوچک در ایران بر اساس قانون کار، مشمول قوانین کار و تامین اجتماعی نمی‌شوند و نظارت دقیقی بر وضعیت ایمنی و شرایط کار در این بخش نمی‌شود. در بهار امسال مرگ دستکم ۳۱ کارگر کارگاه‌های کوچک ثبت شد و ۱۵ کارگر این بخش نیز مصدوم شدند.

سقوط از بلندی جان یک کارگر ساختمانی دیگر را گرفت
در همین روز، یعنی ۲۰ تیر یک کارگر ساختمانی هم در تهران از یک برج نیمه کاره سقوط کرد و جانش را از دست داد.
رسانه‌های داخلی ایران به نقل از مرکز فوریت های پلیسی علت حادثه را «نامشخص» گزارش کردند و نوشتند «بازپرس پرونده با توجه به مشکوک بودن مرگ کارگر ۲۱ ساله دستور تحقیقات را صادر کرد».
کارگران ساختمانی بالاترین نرخ حوادث کاری و مرگ بر اثر حوادث کاری را دارند. بنا بر اعلام مقام های دولتی و صنفی حدود نیمی از حوادث کاری منجر به مرگ در بخش ساختمان رخ می‌دهد. در بهار امسال مرگ حداقل ۴۸ کارگر ساختمانی در رسانه‌های داخلی ایران گزارش شد و ۲۴ کارگر نیز مصدوم شدند. آمار واقعی حوادث کاری در بخش ساختمان حداقل دو برابر آنچه که در رسانه‌ها گزارش می‌آید، برآورد می‌شود.
بیشتر کارگران ساختمانی بدون قرارداد و بیمه تأمین اجتماعی به صورت روزمزد مشغول کار هستند و اصلاح قانون بیمه کارگران ساختمانی که نرخ پوشش بیمه آن‌ها را افزایش می‌دهد، نزدیک به یک سال است که در مجلس شورای اسلامی معلق مانده است.

بازهم یک معدنکار جانش را از دست داد
یک تن دیگر از کارگران فوت شده بنا بر گزارش خبرگزاری فارس، یک معدنکار در آمل بود. هویت این کارگر تا به حال فاش نشده است اما علت این حادثه که در یک معدن رخ داد، «ریزش سنگ» اعلام شد.
مرکز فوریت‌های پزشکی مازندران گفته که این کارگر در حین انجام کار دچار حادثه شد و جانش را از دست داد.
کارگران معدن نیز از جمله گروه‌ها با نرخ حادثه کاری منجر به مرگ بالا هستند. ناامنی معادن و عدم نظارت مستمر بازرسان از معدن‌هایی که اغلب به بخش خصوصی واگذار شده، از اصلی‌ترین دلایل حادثه‌های کاری در معادن هستند.
۱۴ تیر امسال رسانه‌های ایران «مرگ دلخراش» یک کارگر ۱۸ ساله را در یکی از معادن سنگ «محلات» گزارش کردند. در ۱۰ خرداد نیز یک کارگر معدن زغال سنگ طبس بر اثر ریزش دیوار جانش را از دست داد.

مصدومیت یک کارگر شهرداری
چهارمین حادثه کاری که به مصدومیت یک کارگر منتهی شد، سه شنبه ۲۱ تیر در ایلام رخ داد. «رکنا» که اخبار «حوادث» را به صورت ویژه پوشش می‌دهد، به نقل از سرپرست جمعیت هلال احمر ایلام نوشت: «بر اثر برخورد یک دستگاه خودرو سواری با کارگر شهرداری ۴۴ ساله حین کار در شهرستان دره شهر به داخل سیل بند سقوط کرده بود».
کارگران بخش عمومی نیز از جمله گروه‌هایی با نرخ حادثه کاری بالا هستند.
زمانه در خبرنامه کارگری شماره ۲۱، جان باختن دستکم ۹ کارگر این بخش را در سه ماه نخست سال ۱۴۰۱ ثبت کرده است. در همین دوره دستکم ۱۲ کارگر بخش خدمات عمومی مصدوم شدند.
بنا بر اعلام وزارت کار سالانه بیش از ۷۰۰ کارگر بر اثر حوادث کار جانشان را از دست می‌دهند. شمار کارگران جان باخته از آمارهای رسمی که تنها کارگران دارای قرارداد و گزارش شده به مراجع قانونی را شامل می‌شود، بیشتر برآورد می‌شود.

***********

حمله نیروهای یگان ویژه به کارگران اعتصابی مجتمع مس سونگون

خواست کارگران معدن مس سونگون همسان‌سازی حقوق با کارگران رسمی و کارگران سایر معادن و اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل است و سه روز است که برای دستیابی به خواسته‌های خود دست به اعتصاب زده‌اند. در روز سوم نیروهای یگان ویژه به آن‌ها حمله کرده و چند نفر را بازداشت کردند.
به‌گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، امروز پنج‌شنبه ۱۶ تیرماه، کارگران شرکت‌های پیمانکاری مجتمع مس سونگون ورزقان در استان آذربایجان شرقی برای سومین روز متوالی اعتصاب کردند و در محوطه معدن گرد هم آمدند.
بنا به این گزارش یک‌هزار و ۲۰۰ نفر از کارگران نیز شب گذشته در هوای سرد شبانگاهی در داخل چادر یا خودرو‌های خود یا بر روی آسفالت‌ محوطه معدن به‌سر بردند.
از همان آغاز صبح پنج‌شنبه شمار زیادی نیروی یگان ویژه به محل معدن سونگون اعزام شدند. نیروهای ضدشورش با حمله به کارگران و ضرب‌وشتم آن‌ها تعدادی را دستگیر کردند تا بتوانند به اعتصاب کارگران پایان دهند.
این حمله در حالی صورت گرفت که روز گذشته سه نفر دیگر از کارگران بازداشت شدند و شمار کارگران بازداشتی به ۵ نفر رسید. ولی‌الله محمودی، ارشد کاظم‌پور، جعفر عباس‌پور، مهرداد منفرد و خدایی اسامی کارگران بازداشت‌شده توسط نهادهای امنیتی است. کارگران گفته‌اند همکارانشان را به زندان اهر منتقل کرده‌اند.
سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه روز پنج‌شنبه حمله نیروهای یگان ویژه به کارگران اعتصابی معدن سونگون را محکوم کرده و این حمله را «وحشیانه» خواندند. در اطلاعیه سندیکای کارگران هفت‌تپه آمده است:
«کارگران با تهدید و بازداشت و سرکوب مرعوب نخواهند شد. ما کارگران برای داشتن نان، کار، آزادی، برای داشتن زندگی شایسته و به دور از ستم و استثمار به مبارزه خود ادامه خواهیم داد.»
اعتصاب کارگران پیمانی مجتمع مس سونگون از روز سه‌شنبه ۱۴ تیر آغاز شد. خواست کارگران همسان‌سازی حقوق با کارگران رسمی و کارگران سایر معادن و اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل است. آن‌ها به عدم رسیدگی به مطالباتشان معترضند.
کارگران اعتصابی در شرکت‌های پیمانکاری آهن‌آجین، مبین، نوآوران، زحل و ندای رهاوی شاغلند.
کارگران پیمانی مجتمع مس سونگون در دو سال اخیر بارها با خواست امنیت شغلی و افزایش دستمزد اعتصاب و اعتراض کرده‌اند. آخرین اعتصاب آن‌ها در خردادماه برگزار شد و سه روز ادامه یافت. در پی آن اعتصاب، مدیران شرکت طرح سرهم‌بندی‌شده‌ای را به‌عنوان طرح طبقه‌بندی مشاغل به کارگران تحمیل کرد. کارگران می‌گویند، مدیریت با تهدید و پرونده‌سازی و نسبت دادن اتهاماتی از قبیل برهم زدن نظم عمومی، راهپیمایی بدون مجوز، اخلال در تولید ملی، قوم‌گرایی و....، نمایندگان کارگران را وادار به امضای طرح کرده است.
در اعتراض به این شرایط، کارگران از اوایل تیرماه، حجم استخراج و باطله‌برداری معدن را به یک سوم کاهش داده و اعلام کردند که تا اجرای طرح همسان‌سازی به اعتراض ادامه می‌دهند.
معدن مس سونگون در ورزقان از بزرگترین معادن مس ایران است و بهره‌برداری از بخشی از آن با امضای یک قرارداد ۸ هزار میلیارد تومانی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه پاسداران واگذار شده است.

***********

میلاد پورعیسی: مادر کیوان مهتدی: «مسئولان قضایی-امنیتی با خانواده بازداشت‌شدگان بازی روانی می‌کنند»

فرزانه امیری‌جان، مادر کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و فعال کارگری که در جریان موج بازداشت‌های گسترده اخیر دستگیر شد، به زمانه می‌گوید فرزندش از حق داشتن وکیل و ملاقات ممنوع است و با وجود اعتراض خانواده‌ها به مستندهایی که توسط صداوسیما علیه این فعالان بازداشت شده پخش شده، هنوز هیج پاسخی دریافت نکرده‌اند .
دو ماه بعد از بازداشت فعالان صنفی کارگری، معلمان و حامیان آنها در سراسر کشور، فشار برای اعتراف‌گیری اجباری از آن‌ها ادامه دارد. بازداشت ده‌ها فعال صنفی در استان‌های مختلف، در روزهای نزدیک به ۱۲ اردیبهشت «روز معلم» انجام شد.
مقاومت این زندانیان در برابر پروژه اعتراف‌گیری اجباری، در هفته‌های اخیر به محروم شدن آن‌ها از حق قانونی ملاقات و حتی تماس تلفنی با خانواده‌های خود منجر شده است. در همین شرایط، اعتصاب غذا و وضعیت وخیم جسمانی برخی از این زندانیان، از جمله «رضا شهابی» و «حسن سعیدی»، دو فعال سندیکای کارگران شرکت اتوبوس‌رانی تهران و حومه در زندان اوین تهران، و «محمدعلی زحمت‌کش»، عضو کانون صنفی فرهنگیان در زندان عادل آباد شیراز، بر نگرانی‌ها دامن زده است.
صفحه رسمی سندیکای کارگران شرکت اتوبوس‌رانی تهران و حومه، از تماس تلفنی بسیار کوتاه رضا شهابی، عضو این سندیکا در بیستمین روز اعتصاب غذا در روز شنبه ۱۱ تیر ماه بعد از حدود یک ماه بی‌اطلاعی از او خبر داده است.
آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی، دو نویسنده و مدافع حقوق کارگران هستند که در جریان بازداشت‌های گسترده اخیر، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.

مادر کیوان مهتدی، فعال صنفی بازداشتی: به شدت نگران هستیم
اعتراض به ممنوعیت ملاقات، هم‌زمان با تداوم بازجویی‌های سنگین فعالان صنفی بازداشتی و البته تداوم حبس غیر قانونی آن‌ها، حالا از مهم‌ترین اعتراضات خانواده‌های فعالان صنفی بازداشتی در استان‌های مختلف است.
فرزانه امیری‌جاه، مادر کیوان مهتدی، نویسنده، معلم و عضو کانون نویسندگان ایران که در بند ۲۰۹ زندان اوین زندانی است، با اشاره به حدود یک ماه بی‌خبری از وضعیت فرزند خود به زمانه می‌گوید:
«با توجه به گمانه‌زنی‌ها در مورد اعتصاب غذای همگانی فعالان صنفی بازداشتی در زندان اوین، ما به شدت نگران حال فرزندان خود هستیم.»
کیوان مهتدی، روز ۱۹ اردیبهشت، به همراه همسرش، آنیشا اسداللهی، فعال کارگری، مترجم و نویسنده، در منزل خود در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.
آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی بعد از حدود یک ماه حبس در سلول انفرادی و بدون برخورداری از حق قانونی ملاقات و تماس با خانواده، از اواخر خرداد ماه و به فاصله کمی از یک‌دیگر، به سلول‌های چند نفره بند ۲۰۹ زندان اوین، متعلق به وزارت اطلاعات، انتقال یافتند:
«روز شنبه ۲۸ خرداد کیوان یک تماس تلفنی کوتاه با منزل ما گرفت. در این تماس با این که تازه از سلول انفرادی به سوئیت چند نفره بند ۲۰۹ منتقل شده بود، روحیه بسیار خوبی داشت. گفت دو جلسه بیشتر از بازجویی باقی نمانده و چون تعداد متهمان این پرونده زیاد است، باید شکیبایی داشته باشیم. کیوان حتی احتمال صدور قرار وثیقه را هم داد. کیوان گفت بازجو از استوری که من از لحظه بازداشت، در اینستاگرام منتشر کردم، به شدت عصبانی بود.»
درست در همان روزها، خانواده ریحانه انصاری‌نژاد، فعال کارگری و جعفر ابراهیمی، فعال صنفی معلمان در زندان اوین از تأمین وثیقه برای آزادی آن‌ها خبر دادند که در لحظه آخر، مسئولان قضایی از آزادی او جلوگیری کردند.

بازی روانی مسئولان قضایی و امنیتی با خانواده بازداشتی‌ها
فرزانه امیری‌جاه، مادر کیوان مهتدی، فعال کارگری زندانی، با اشاره به «بازی» روانی مسئولان قضایی با خانواده‌های زندانیان، در مورد اظهارات متناقض مسئولان زندان اوین و بازپرس شعبه دوم دادسرای مقدس زندان اوین می‌گوید:
«ما خانواده‌های زندانیان این پرونده نمی‌دانیم دقیقا از روز بعد از تماس تلفنی با عزیزان‌مان در زندان، چه اتفاقی رخ داد که به یک باره ملاقات و تماس تلفنی را قطع کردند. از آن روز ما بارها با مقامات مختلف از جمله بازپرس شعبه دوم دادسرای مقدس و حتی سرپرست زندان اوین ملاقات کردیم که تقریباً پاسخ همه آن‌ها به سوال ما این بود که بازجویی‌ها کامل نبوده، و باید پاسخ سوالات دیگری را هم بگیریم. »
مادر کیوان مهتدی با بیان این‌که استنباط آنها چنین است که از روز دوم تیر ماه بازداشت‌های جدیدی انجام شده و شاید بازداشتی‌های جدید را هم قرار است به این پرونده اضافه کنند، ادامه می‌دهد:
«بازپرس شعبه دوم در صحبتی که هفته گذشته با او داشتیم، به طور کل ممنوع‌الملاقات بودن بچه‌های ما را رد کرده و گفت احتمالاً اشتباهی صورت گرفته است. بازپرس حتی نامه‌‌ای با مهر و امضا خطاب به مسئولان اوین به دست من داد و گفت اگر آن‌ها با ملاقات موافقت کردند، از نظر من این کار بلامانع است و در بند ۲۰۹ زندان هم اعلام کردند که ملاقات باید با مجوز کارشناس پرونده انجام شود. تا امروز ما درگیر همین رفت و آمدها هستیم و نه ملاقاتی انجام شده و نه حتی تماس تلفنی برقرار شده است. من اسم این پاسخ‌های متناقض مقامات قضایی به خانواده‌ها را بازی‌های روانی می‌گذارم.»

محرومیت آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی از حق دسترسی به وکیل
مادران آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی در روزهای گذشته با انتشار ویدئوهایی در اینستاگرام، با تأکید بر بی‌گناهی فرزندان خود، به روند غیر قانونی طی در روزهای بازداشت آن‌ها اعتراض کردند: «در طول حدود ماه بازداشت، ما تنها دو ملاقات و دو تماس تلفنی با فرزند خود کیوان مهتدی داشتیم. این در حالی است که ملاقات یکی از حقوق ابتدایی متهمان با هر نوع اتهامی است. ضمناً در تمام این مدت نزدیک به دو ماه، کیوان مهتدی از حق قانونی دسترسی به وکیل محروم است. آقای امیر رئیسیان وکیل او است، اما او تا به حال اجازه پیدا نکرده که با کیوان ملاقاتی انجام دهد و از جزییات پرونده هم بی‌اطلاع مانده است. من در همین مورد اعتراض خودم را به بازپرس پرونده اعلام کردم که او هم تنها به امنیتی بودن پرونده اشاره کرد و گفت ما خودمان برای او وکیل در نظر خواهیم گرفت.»
فرزانه امیری جاه، با تأکید بر این که فرزندش کیوان مهتدی در آخرین تماس تلفنی خود گفته قرار بازداشت موقت خود را تنها برای ۱۰ روز امضا کرده، ادامه می‌دهد:
«کیوان در تماس تلفنی بعد از تقریباً یک ماه بعد از بازداشت گفت به وکیل او آقای امیر رئیسیان اطلاع بدهم که تنها قرار بازداشت ۱۰ روزه خود را امضا کرده است. بنابراین به جز ۱۰ روز ابتدایی بازداشت، بقیه آن با امضای کیوان انجام نشده است. در حالی که ما خانواده زندانیان همین چند روز پیش شنیدیم که قرار بازداشت یک ماه دیگر تمدید شده و اطلاع نداریم که این کار به چه نحوی انجام شده است.» صحبت های فرزانه امیری‌جان در اینستاگرام اینجا کلیک کنید

امیر رئیسیان، وکیل دادگستری، در طول حدود دو ماه بازداشت موقت کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی، از هر گونه تماس و یا ملاقات با آن‌ها محروم بوده است. محرومیت از برخورداری از وکیل در طول این دو ماه، تقریباً برای همه فعالان صنفی بازداشتی در سراسر کشور اعمال شده است.
در همین مدت، صداوسیمای جمهوری اسلامی، با انتشار دو فیلم، تلاش کرد در پرونده سازی امنیتی برای فعالان صنفی بازداشتی به کمک دستگاه امنیتی بیاید. در یکی از این دو فیلم که از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی تهیه شده، دو فرانسوی با نام‌های «سسیل کولر»، عضو فدراسیون آموزش و فرهنگ سندیکای نیروی کارگر فرانسه و همسرش «ژاک پاری» به «جاسوسی» متهم می‌شوند.
علاوه بر آن، این دو فرانسوی در ارتباط با چند عضو شناخته شده کانون صنفی معلمان ایران از جمله رسول بداقی، شعبان محمدی و مسعود نیک‌خواه معرفی می‌شوند. این دو فعال سندیکای فرانسوی روز ۱۷ اردیبهشت از سوی مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شدند.

«اشتباه ضابط قضایی» در تهیه «فیلم مستند»
مادر کیوان مهتدی، با بیان روایتی از اعتراض خود به پخش این دو فیلم در حضور سرپرست زندان اوین می‌گوید، این مقام مسئول در کمال شگفتی از پخش هر دو این فیلم‌ها ابراز بی‌اطلاعی کرده است:
«روز دوم خرداد ماه که من به همراه برادر آنیشا اسدللهی، همسر کیوان با مسئول سرپرست زندان اوین ملاقات داشتیم، علاوه بر بی‌خبری از عزیزان خود، به پخش دو فیلم به اصطلاح مستند از صداوسیما اعتراض کردیم. در این فیلم که آخری درست یک رو قبل و به صورت کاملاً غیرقانونی پخش شد، اتهامات غیر مستندی علیه متهمان این پرونده از جمله کیوان و آنیشا مطرح شد. در این ملاقات، ما به تضاد پخش این فیلم‌ها با حقوق متهم، از جمله محفوظ بودن هویت او در مرحله بازپرسی، محرمانه بودن اطلاعات پرونده، حق پاسخ‌گویی به اتهامات و بسیاری دیگر از حقوق متهم اشاره کردیم. اولین فیلم روز ۲۷ خرداد از صداوسیما در حالی پخش شد که کیوان در سلول انفرادی بود و حتی ما به عنوان خانواده او هیچ اطلاعی از وضعیت فرزندمان نداشتیم.»
او ادامه می‌دهد:
«در کمال تعجب مسئول زندان اوین، از پخش این فیلم ابراز بی‌اطلاعی کرد و پذیرفت که این کار غیر قانونی بوده است. او گفت احتمالاً یکی از ضابطین پرونده اشتباه کرده و قول پیگیری این اشتباه را داد که هنوز نتیجه این پیگیری مشخص نشده است.»
انتشار این دو فیلم از صداوسیما برای پرونده‌سازی علیه فعالان صنفی بازداشتی، در حالی صورت گرفته که خانواده ۱۰ تن از این فعالان، در نامه‌‌ای سرگشاده از فشارهای امنیتی برای پرهیز از هرگونه اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت اعضای بازداشتی خانواده خود انتقاد کرده‌اند.
این خانواده‌ها هم‌چنین به تداوم بازجویی سنگین همراه با توهین به این شهروندان در زندان اعتراض کرده و خواستار آزادی فوری آن‌ها شدند.

***********

آنیشا اسداللهی: از دغدغه برای حقوق کارگران تا گرفتاری در سناریونویسی امنیتی‌ها

آنیشا اسداللهی و همسرش کیوان مهتدی را مأموران امنیتی دوشنبه ۱۹ اردیبهشت دستگیر کردند. آنیشا مترجم، نویسنده و حامی حقوق کارگران است. از او چه می‌دانیم؟
آنیشا (مریم) اسداللهی، مترجم، نویسنده و حامی حقوق کارگران است. او تاکنون چند بار به دلیل فعالیت‌هایش که اغلب در حمایت از کارگران بوده، بازداشت، احضار و زندانی شده است.
آنیشا اسداللهی ۱۹ اردیبهشت همراه با همسرش، کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم، عضو کانون نویسندگان ایران که او نیز مدافع حقوق کارگران است، در خانه شخصی‌شان در تهران دستگیر شدند. این بار او قربانی سناریوسازی امنیتی شده است.
آنیشا اسداللهی در رشته برق دانشگاه خواجه‌نصیر تحصیل کرده و ورودی سال ۱۳۸۷ است.
او طی ۱۰ سال گذشته به ترجمه و فعالیت‌های مدنی در قالب حمایت از حقوق کارگران مشغول بوده است. بیش‌تر آثار تألیفی و ترجمه آنیشا اسداللهی در حوزه زنان، فمینیسم، نقد سرمایه‌داری و حقوق کارگران است.
یکی از ترجمه‌های قابل توجه آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی «کارفرمایان یونیفورم‌پوش» است؛ متنی که به بررسی کشورهایی می‌پردازد که اقتصاد آنها در سیطره‌ ارتش قرار دارد. این مقاله در وب‌سایت نقد اقتصاد سیاسی منتشر شده است.

بازداشت به دلیل حمایت از کارگران
در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، ده‌ها نفر از افرادی که در جریان تجمع روز جهانی کارگر مقابل مجلس شورای اسلامی شرکت کرده بودند، بازداشت شدند. آنیشا اسداللهی جزو این بازداشت شده‌ها بود و این افراد در روزهای بعد به بند ۲۰۹ زندان‌های اوین، زندان تهران بزرگ (فشافویه) و قرچک ورامین منتقل شدند.
بازداشت این فعالان حامی کارگران اعتراض‌های گسترده داخلی و بین‌المللی به دنبال داشت. دانشجویانی که در یکی از برنامه‌های دانشگاه تهران به ادامه بازداشت‌ها اعتراض کرده بودند، هدف حمله بسیج دانشجویی قرار گرفتند.
آنیشا اسداللهی که پس از مدت کوتاهی به قید کفالت آزاد شده بود، در تاریخ ۲۸ خرداد همان سال مجدداً دستگیر شد. خانواده آنیشا در هفته‌های اول اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری او نداشتند و بعداً مشخص شد برای چند هفته در انفرادی محبوس بوده است.
همان زمان نیروهای امنیتی نیز خانواده آنیشا اسداللهی را تحت فشار گذاشتند تا او را وادار به «همکاری» کنند.
علی اسداللهی، برادر آنیشا آن زمان از آزار و تهدید پدر و مادرش از سوی وزارت اطلاعات خبر داد و در حساب توییتری‌اش نوشت:
" به مادر و پدر من مدام زنگ می‌زنند و آنها را تهدید می‌کنند که آنیشا "همکاری" نمی‌کند. چه کسی به یک بازجو این اختیارات را داده؟ این کار غیرقانونی‌ست. مادر من در این چند وقت فقط سه بار صدای دخترش را شنیده (روی هم ده دقیقه!) ‏یک‌بار هم هفته‌ پیش مادرم را در اوین به دیدار آنیشا بردند. البته نه در روزهای ملاقات، بلکه خیلی ناگهانی، تا به آنیشا .بگوید که همکاری کند. او هم این را بهانه کرد تا چند دقیقه‌ی کوتاه دخترش را ببیند. ببینید کار ما به کجا رسیده است که مادر برای دیدار دخترش باید به آب و آتش بزند"
آنیشا اسداللهی نیز تاکید کرده بود او جرمی مرتکب نشده تا «همکاری» کند و بازداشت‌اش غیرقانونی است. نهایتا بعد از تحمل نزدیک به دو ماه انفرادی، در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۹۸ از بند ۲۰۹ به بند زنان اوین منتقل و پانزدهم همان ماه نیز به قید وثیقه به صورت موقت از زندان آزاد شد.
دیده‌بان حقوق بشر ۲۸ ژوئن ۲۰۱۹/هفتم تیر ۱۳۹۸ در بیانیه‌ای با اشاره به بازداشت بیش از ۳۵ تن در جریان تظاهرات مسالمت‌آمیز سازمان‌های مستقل کارگری در اول ماه مه، نسبت به ادامه حبس ندا ناجی و عاطفه رنگریز، مرضیه امیری و آنیشا اسدللهی انتقاد کرد و مایکل پِیج، رئیس بخش خاورمیانه دیده‌بان حقوق بشر گفت که مقام‌های ایرانی این افراد را به خاطر فعالیت‌های مسالمت‌آمیز مجازات می‌کنند.
آذر ماه سال ۱۳۹۸ اتحادیه آزاد کارگران گزارش داد که شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی افشاری، آنیشا اسداللهی را به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد. بر اساس این گزارش، شش ماه از حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای او قابلیت اجرایی داشت. همچنین سه ماه از محکومیت او به «دو ماه خدمت به جانبازان و رونویسی از کتاب تعیین شده توسط دادگاه» تبدیل شد که این نوع احکام با نام «مجازات‌های جایگزین» شناخته می‌شود. سه ماه باقی‌مانده از حکم او تعزیری و قابل اجرا بود.
۱۴ دی ۱۳۹۸ او پس از حضور در شعبه اجرای احکام بازداشت شد و جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد و نهایتا سه‌شنبه ۱ بهمن ماه ۹۸، با پایان دوران محکومیت خود از زندان اوین آزاد شد.

تکرار بازداشت، سلول انفرادی و تهدید
در روزها و هفته‌هایی که شهرهای کوچک و بزرگ کشور مملو اعتراض‌ها به گرانی و تجمعات و تحصن‌های سراسری صنوف و کارگران از جمله معلمان، رانندگان شرکت واحد و بازنشستگان بود، نهادهای امنیتی دست به سرکوب گسترده فعالان صنفی و کارگری و حامیان آنها زدند. تاکنون بیش از ۱۵۰ نفر بازداشت شده‌اند.
آنیشا اسداللهی و همسرش کیوان مهتدی را مأموران امنیتی دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ساعت ۱۴ بعدازظهر (به وقت تهران) دستگیر کردند. کیوان مهتدی در یک استوری اینستاگرام از مأموران امنیتی که برای بازداشت آنها آمده‌ بودند، ویدئو برداشت. او در این ویدئو می‌گوید: «آمده‌اند ما را بگیرند.»
اتهام آنها «همکاری با یک تیم خارجی» از سوی نهادهای امنیتی عنوان شد؛ اتهامی که در سال‌های گذشته نیز بارها از سوی وزارت اطلاعات و قوه قضاییه برای سرکوب و صدور احکام قضایی بلندمدت علیه فعالان مدنی و معترضان استفاده شده است.
در اطلاعیه منسوب به وزارت اطلاعات ایران که ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ منشر شد، رضا شهابی و آنیشا اسداللهی به ارتباط با سسیل کولر، عضو فدراسیون آموزش و فرهنگ نیروی کار فرانسه و همسرش ژاک پارس متهم شدند که هر دو نفر با ویزای گردشگری به ایران آمده و هنگام خروج بازداشت شدند. و به همین بهانه مقام‌های امنیتی جمهوری اسلامی اتهام تلاش «برای براندازی نظام» را علیه این افراد مطرح کرده‌اند.
قرارگاه سایبری عمار رضا شهابی و آنیشا اسداللهی را متهم کرد که قصد «تشکیل هسته ضد امنیتی با هدف تحریک کارگران، معلمان و مردم برای ایجاد آشوب» در کشور را داشته‌اند.
آنیشا اسداللهی ۳۳ روز را در سلول انفرادی گذراند و بعد از آن به سوییت‌های (سلول‌های دو سه نفره) بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. چهارشنبه ۱۸ خرداد مادر آنیشا بالاخره موفق شد با او ملاقات کوتاهی داشته باشد. بنا به گفته اعضای خانواده، روحیه آنیشا خوب بود و به بازداشت‌اش اعتراض داشت. اما از زمانی که به قرنطینه منتقل شد از حق ملاقات با خانواده محروم شده است.
اما بعد از این ملاقات به گفته علی اسداللهی، برادر آنیشا دیگر آنها هیچ تماسی نداشتند و تماس‌ها و ملاقات قطع شده است. خانواده این زندانی سیاسی در بی‌خبری محض به سر می‌برند و این شرایط باعث ایجاد نگرانی درباره وضعیت او و بقیه فعالان بازداشتی شده است.
در حالی که آنیشا اسداللهی تحت بازجویی و فشار برای اعتراف اجباری و پذیرش سناریوی نهادهای امنیتی قرار دارد، نیلوفر، یکی از دوستان آنیشا در رابطه با بازداشت و اتهام‌هایی که متوجه او شده، به «زمانه» می‌گوید:
»جمهوری اسلامی علاقه شدیدی به توهم توطئه دارد و وصل کردن هر چیزی به چیز دیگر. در این فیلم [اشاره به مستند صدا و سیما] هم قصد داشت چنین چیزی را نمایش بدهد و بهانه‌ای برای بازداشت آنیشا و بقیه بتراشد. این فیلم مثل بقیه فیلم‌ها و اعترافات اجباری جمهوری اسلامی که در این سال‌ها پخش کرده، نتیجه معکوس داشته است.
نیلوفر می‌گوید هر دیکتاتوری وقتی که به پایان کار نزدیک‌تر می‌شود، شدیدتر به جداره‌های چاه چنگ می‌اندازد تا خودش را بالا بکشد و «در نتیجه شروع به بازداشت کسانی می‌کند که ممکن است برایش مشکلی ایجاد کنند. ولی مشخصاً مسئله جمهوری اسلامی زن‌ها هستند، بسیار از زن‌ها می‌هراسد و آنیشا هم انسانی است که دغدغه کارگران را داشته و نظام حاکم فکر می‌کند ممکن است این فعالیت‌ها هزینه‌ای را برایش در برداشته باشد. فکر می‌کنم به همین دلیل بازداشت شده است.»
دوست آنیشا اسداللهی می‌گوید با توجه به شناختی که از او دارد، می‌داند که مقابل بازجوها سر خم نمی‌کند و شاید به همین دلیل است که مدت زمانی طولانی او را در سلول انفرادی نگه داشته‌اند.
ششم تیرماه نیز شفیقه عالمی، مادر آنیشا اسداللهی در پیامی ویدئویی خواهان آزادی بی‌قید و شرط آنیشا و همسرش کیوان مهتدی شد و از همه خواست هم‌صدا با او این خواسته را مطرح کنند.

مادر آنیشا در پیام ویدئویی خود دلیل مطرح‌شده از سوی حکومت برای بازداشت فرزند خود را به پرسش کشید:
«چرا [آنیشا و کیوان بازداشت شدند]؟ برای کار ترجمه؟ برای ترجمه صحبت‌های دو فرانسوی که با مجوز جمهوری اسلامی وارد کشور شدند و فعالیت‌شان در حوزه‌های کارگری بوده؟ مگر ایران عضو سازمان جهانی کار نیست و به این عضویت مباهات نمی‌کند؟»
مادر آنیشا در پایان این ویدیو ضمن درخواست آزادی فوری دختر و کیوان مهتدی، تاکید کرد تنها گناه فرزندان آنها «نوع‌دوستی و وطن‌پرستی» است.
کانون نویسندگان ایران ۳ تیر ۱۴۰۱ با انتشار بیانیه‌ای از افزایش فشارها بر زندانیان سیاسی و دستور به ممنوعیت ملاقات با آنها به ویژه با کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی انتقاد کرد.
بیانیه کانون نویسندگان ایران خواهان عدم سکوت نسبت به سرکوب‌ها از سوی نویسندگان و آزادی‌خواهان مستقل جهان شد:
«کانون نویسندگان ایران ممنوعیت ملاقات با زندانیان سیاسی از جمله کیوان مهتدی و آنیشا اسدالهی و پرونده‌سازی برای آنان را محکوم می‌کند، حمایت خود را از حق تشکل‌یابی و ارتباط با نهادهای همسو اعلام می‌دارد و از نویسندگان و آزادی‌خواهان مستقلِ سراسر دنیا می‌خواهد صدای رسای اعتراض به این سرکوب‌ها و آزارها باشند.»

***********

نگاهی به برخی تجمع‌های اعتراضی روز در تهران، تبریز و اهواز

بازنشستگان تامین اجتماعی با راهپیمایی در اهواز خواستار استعفای دولت «قانون شکن» شدند. اهالی منطقه کرکج تبریز بار دیگر در اعتراض به عدم ساخت و تکمیل پل عابر پیاده، جاده تبریز-تهران را مسدود کردند. کارکنان رسمی نفت نیز در پی بی‌نتیجه ماندن مذاکرات با مسئولان درباره مطالباتشان، مقابل ساختمان وزارت نفت در تهران تجمع کردند.
چهارشنبه ۸ تیر ۱۴۰۱ است. اعتصاب کارگران داربست‌بند عسلویه که به چند مرکز دیگر نفتی نیز گسترش یافته، ادامه دارد. از اعتصاب کارگران اورهال پالایشگاه نفت تهران که دوشنبه ۶ تیر آغاز شده و دیروز نیز ادامه داشت امروز خبر جدیدی منتشر نشده است.
بازنشستگان تامین اجتماعی که تجمعات و راهپیمایی آن‌ها در شهرها از ۱۷ خرداد آغاز شده، امروز نیز در اهواز به خیابان آمدند. دو تجمع تازه امروز مربوط است به کارکنان رسمی نفت و اهالی محله کرکج تبریز؛ یکی در اعتراض به عدم اجرای مصوبه‌ای که ۱۰ سال از صدور آن می‌گذرد، دیگری در اعتراض به عدم تکمیل پل عابر پیاده که سال‌هاست ساکنان محله و کودکانشان را در معرض مصدومیت و مرگ ناشی از تصادف قرار داده است.

تجمع اعتراضی کارکنان نفت مقابل وزارت نفت در تهران
کارکنان رسمی نفت به عدم اجرای آئین نامه‌ای که به افزایش پایه حقوق متناسب با تورم، پست سازمانی، تحصیلات و.. که سال ۱۳۹۳ تصویب شده معترض‌اند. آن‌ها همچنین خواستار رسیدگی به وضعیت صندوق بازنشستگی نفت و وضعیت کارکنانی هستند که در شرکت‌های تابع وزارت نفت کار می‌کنند و با واگذاری این شرکت‌ها به لحاظ شغلی بلاتکلیف مانده‌اند.
خواست دیگر آن‌ها بهبود بهداشت و درمان صنعت نفت است. همچنین خواستار پایان دادن به سیاست‌ها و سخنان تفرقه افکنانه مسئولان هستند که تلاش دارند به هر شکل ممکن مانع از اتحاد کارکنان و مطالبه گری آن‌ها شوند.
مدیران نفت درپی باخبر شدن از تصمیم به برگزاری تجمع کارکنان رسمی نفت در تهران، روز یکشنبه ۵ تیر نشستی با کارکنان معترض برگزار کردند که به نتیجه نرسید. کارکنان نفت که بیشتر آن‌ها با گرفتن مرخصی و یا استفاده از روز تعطیل به تهران سفر کرده بودند، ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه در خیابان طالقانی مقابل ساختمان وزارت نفت تجمع کردند.

ساکنان منطقه کرکج تبریز جاده را بستند
ویدیوهایی از تجمع ساکنان منطقه کرکج تبریز در مسیر تبریز به تهران در فضای مجازی منتشر شده است.
ل عابر پیاده که سال‌ها پیش ایجاد آن تصویب و آغاز شده و قرار است امنیت ساکنان محله و کودکان آن‌ها را تامین کند هنوز نیمه کاره است. مردم کرکج به نشانه اعتراض مسیر عبور و مرور اتومبیل‌ها را مسدود کردند.
ساکنان کرکج آبان سال ۱۴۰۰ نیز با خواست تکمیل پل در خیابان تجمع کردند.

بازنشستگان تامین اجتماعی اهواز، امروز با شعار «دولت قانون شکن، استعفاء استعفاء»
بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان امروز نیز در اهواز پس از راهپیمایی تجمع کردند. بازنشستگان تأمین اجتماعی در اهواز امروز با شعار دولت قانون شکن استعفاء استعفاء پس از راهپیمایی در شهر مقابل فرمانداری اهواز تجمع کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی به مصوبه ۱۵ خرداد هیات وزیران معترضند که مطابق آن مستمری بازنشستگان غیرحداقل بگیر تامین اجتماعی، ۱۰ درصد افزایش می‌یابد حال آن که طبق مصوبه شورای عالی کار ۳۷ درصد است. بازنشستگان تامین اجتماعی عموما کارگرانی هستند که پس از ۳۰ سال کار و پرداخت بخشی از حقوق خود برای دوران بازنشستگی، حال با مشکلات معیشتی متعددی دست و پنجه نرم می‌کنند و قادر به تامین هزینه سرسام آور معیشت و درمان نیستند.
بازنشستگان تامین اجتماعی گرچه تا کنون موفق نشده‌اند با تجمعات روزانه در گرمای طاقت فرسای تابستان دولت را وادار به ابطال مصوبه ۱۵ خرداد کنند اما در هر تجمع با ابداع شعارهای تازه گنجینه ابتکارات جنبش‌های اعتراضی را غنی‌تر کرده‌اند.
چند نمونه از شعارهای بازنشستگان تامین اجتماعی:دولت حیا کن، بدهی‌تو ادا کن؛ حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون؛ رئیسی حیا کن، ریاست رو رها کن؛ دولت" مردم‌فریب، استعفاء استعفاء؛ مرگ بر این دولت قانون‌شکن؛ خجالت خجالت، مدعی عدالت؛ هم مجلس هم دولت، دروغ میگن به ملت؛ مخبر بی لیاقت، استعفاء استعفاء؛ تامین اجتماعی، چه نام اشتباهی؛ تاکی سرافکندگی، یا مرگ یا زندگی؛ دولت انقلابی، فقط شعار خالی؛ دولت شش‌کلاسه، همین روزا خلاصه."

***********

اعتصاب کارگران اورهال پالایشگاه تهران، گسترش اعتصاب کارگران داربست‌بند عسلویه

اعتصاب کارگران نفت به مراکز بیشتری گسترش یافته است. علاوه بر کارگران داربست‌بند ۱۱ مجتمع پتروشیمی عسلویه، کارگران اورهال پالایشگاه تهران، و کارگران و رانندگان نفت و گاز دهلران نیز دست به اعتصاب زدند.
اعتصاب کارگران داربست‌بند پتروشیمی‌ها در عسلویه که از اول تیر ۱۴۰۱ با خواست افزایش دستمزد و ۲۰ روز کار و ۱۰ روز مرخصی آغاز شده به شرکت‌های بیشتری گسترش یافته است.
دوشنبه ششم تیر کارگران اورهال پالایشگاه نفت تهران در اعتراض به اضافه کاری اجباری دست از کار کشیدند. در دهلران نیز کارگران و رانندگان در محل شرکت نفت و گاز غرب در اعتراض به تعویق حقوق اعتصاب و تجمع کردند.
علاوه بر کارگران پروژه‌ای نفت، کارگران قرارداد موقت و کارگران رسمی صنعت نفت نیز در هفته‌های اخیر با اعتصاب و یا سایر اشکال اعتراضی، خواستار تحقق مطالبات خود شده‌اند.

بیش از یک هفته اعتصاب در مراکز مختلف نفتی
اعتصاب کارگران پروژه‌ای داربست‌بند در عسلویه در تداوم اعتصاب کارگران پروژه‌ای صنعت نفت صورت می‌گیرد که اردیبهشت امسال برای سومین سال متوالی با خواست افزایش دستمزد و افزایش روزهای مرخصی در ده‌ها مرکز صنعت نفت آغاز شد. کارگران در مراکز زیادی موفق شدند خواست‌های خود را به پیمانکاران بقبولانند. برخی پیمانکاران کارگران را با وعده پذیرش خواست‌هایشان به سر کار بازگرداندند اما به وعده خود عمل نکردند.
کارگران پروژه‌ای داربست‌بند اعتصاب خود را چهارشنبه اول تیر با فراخوان قبلی آغاز کردند. در این روز بخش‌هایی از کارگران داربست‌بند در پیمانکاری‌های آپادانا، فراسکو، ساختار صنعت، رستاک پویا، اکسیر صنعت و ایده‌سازان اعتصاب را آغاز کردند. شورای سازماندهی کارگران پروژه‌ای نفت در گزارش اعتصاب نوشت کارگران پایپینگ اعم از برق و ابزار دقیق، جوشکاری، فیترها و لوله گذار هم که در نتیجه اعتصاب داربست‌بندها، کارشان متوقف شده بود محل کار را ترک کردند.
دوم تیر، کارکنان دستگاه حفاری ۳۷ فتح متعلق به شرکت ملی حفاری ایران از شرکت‌های بالادستی تابع شرکت ملی نفت ایران در اعتراض به کمبود غذا و آب آشامیدنی دست از کار کشیدند. آن‌ها در نامه‌ای به مسئولان شرکت ملی حفاری اعلام کردند به دلیل کمبود مواد غذایی و آب آشامیدنی قادر به ادامه کار در دمای بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد نیستند. در نامه آمده است:
«به دلیل فقدان بیش از دو ماه مواد غذایی و آب آشامیدنی که کارکردن پرسنل حفاری را در دمای بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد غیرممکن ساخته است، کارکنان دستگاه فتح قادر به ادامه کار نمی‌باشند. لازم به ذکر است پرسنل دستگاه ۳۷ فتح تاکنون با جان و دل در این شرایط سخت دمایی و کمبود شدید مواد غذایی و بهداشتی همکاری کرده‌اند. اما ادامه حفاری بر روی سکو و دیگر بخش‌های عملیاتی نه تنها امکان‌پذیر نیست بلکه سلامتی کارکنان را به خطر می‌اندازد و امکان بروز حوادث جانی و مالی را فراهم می‌سازد.»
چهارم تیرماه کارگران چند شرکت پیمانکاری در فاز دو پالایشگاه آبادان نیز اعتصاب کردند.
پنجم تیرماه کارگران عایق‌بند شاغل در پتروشیمی هنگام به اعتصاب پیوستند.
اعتصاب در روند خود به مراکز بیشتری گسترش یافت. شورای سازماندهی کارگران پروژه‌ای صنعت نفت دوشنبه ۶ تیر اعلام کرد کارگران داربست بند در ۱۱ مجتمع پتروشیمی و در مجموع بیش از ۲۰ شرکت پیمانکاری دست از کار کشیده‌اند.
بنا بر این گزارش، پیمانکاران کارگران را برای بازگشت به کار تحت فشار گذاشته و برخی از آن‌ها قصد دارند برای درهم شکستن اعتصاب، کارگران تازه‌ای را به کار بگیرند.
دوشنبه ۶ تیر، کارگران اورهال شاغل در پالایشگاه نفت تهران نیز در اعتراض به اضافه کاری اجباری دست از کار کشیدند و در محوطه پالایشگاه تجمع کردند.
اعتصاب دیگر مربوط به کارگران و رانندگان شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب واحد دهلران است. رانندگان این واحد ۵ ماه است حقوق نگرفته‌اند و کارگران ۳ ماه حقوق معوقه دارند. آن‌ها با تجمع در محل شرکت در دهلران خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.

***********

بازجویان معلمان و کارگران زندانی را برای «اعتراف ساختگی» تحت فشار گذاشته‌اند

فشار بازجویان و نهادهای امنیتی بر فعالان کارگری و معلمان بازداشت‌شده افزایش یافته است. محمد حبیبی، رضا شهابی و حسن سعیدی ممنوع‌الملاقات شده‌اند. ریحانه انصاری‌نژاد و اسکندر لطفی هم برای اعتراف ساختگی همچنان در زندان نگهداری می‌شوند. لطفی در زندان به خانواده‌اش گفته در برابر فشار بازجوها «حاضر است از جانش هم مایه بگذارد».
اسکندر (سوران) لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران پس از ۵۰ روز در زندان با خانواده‌اش ملاقات کرده است.
به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های معلمان این ملاقات روز پنجشنبه ۲۶ خرداد انجام شده است. این تشکل محل دیدار لطفی که از ۱۱ اردیبهشت ماه در بند ماموران امنیتی است و از زندان مریوان به مکان دیگری منتقل شده است را اعلام نکرد.
بنا بر این گزارش در این ملاقات در «کابینی» که ماموران زندان اسکندر لطفی و خانواده‌اش را «وادار به مکالمه به زبان فارسی، از طریق گوشی و از دو سوی شیشه کرده بودند»، این معلم زندانی به خانواده‌اش گفته «در این مدت با وجود بازجویی‌های زیادی که داشته اما همچنان برای تمدید مجدد تفهیم اتهام نشده است».
لطفی، شعبان محمدی و مسعود فرهیخته سه عضو انجمن صنفی معلمان کردستان هستند که از یازدهم اردیبهشت ماه به دنبال فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان به تجمع در روز جهانی کارگر در مریوان بازداشت شدند.
ماموران امنیتی یک روز پیش از آن، دهم اردیبهشت ماه، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، رسول بداقی و علی‌اکبر باغانی را هم در تهران دستگیر کردند. باغانی در خرداد ماه به قید وثیقه آزاد شد اما سه تَن دیگر همچنان در زندان نگهداری می‌شوند و همانند اعضای انجمن صنفی معلمان مریوان با فشار ماموران امنیتی برای «اعتراف ساختگی» روبرو هستند.
ماموران امنیتی محمد حبیبی را ممنوع‌الملاقات کرده و به خانواده جعفر ابراهیمی هم اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت جسمانی او نمی‌دهند. ماموران زندان دو را به همراه رسول بداقی یک روز پیش از تجمع ۲۶ خرداد معلمان به زندان انفرادی منتقل کردند.
وزارت اطلاعات، قوه قضاییه و بازوهای رسانه‌ای انها از جمله صدا و سیما، خبرگزاری فارس، باشگاه خبرنگاران جوان و روزنامه رسمی دولت (ایران)، در یک سناریوی ساختگی معلمان بازداشت شده را به دلیل دیدار برخی از انها با سیسل کولر و ژاک پاریس، دو عضو اتحادیه آموزش و تحصیلی فرانسه که به ایران سفر کرده بودند، به ارتباط با نیروی خارجی متهم کرده‌اند.
تشکل‌های صنفی معلمان پیش از این ادعای وزارت اطلاعات و رسانه‌های حکومتی را «سناریوی نخ‌نما شده‌ای که مرغ پخته را به خنده وا می‌دارد»، توصیف کرده بودند.
بنا بر گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان، اسکندر لطفی نیز در دیدار با خانواده‌اش گفته که دیدار او با دو شهروند فرانسوی «یک دیدار دوستانه بوده و نه هیچ چیز دیگری».
لطفی که خانواده‌اش وضعیت او را «مانند همیشه محکم و دارای روحیه خوب» گزارش کردند، تاکید کرده است «با این سناریوسازی‌ها نمی‌توانند او را از مسیر باور و عمل به فعالیت صنفی معلمان منحرف کنند. چرا که تمام فعالیت‌های او صرفا صنفی و در راستای مقابله با خصوص‌سازی آموزش و حق بدیهی آموزش رایگان، عدالت اجتماعی برای دانش‌آموزان و حفظ کرامت و حقوق معلم در جامعە بودە است.»
سخنگوی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران به نهادهای امنیتی و قضایی هشدار داده است: «اگر ‎روال بازجویی به سمت اعترافات ساختگی و غیر قابل قبول پیش برود حاضر است از جانش هم مایە بگذارد» و «وزارت اطلاعات را در خصوص سناریو ساختگی رسوا خواهد کرد».
لطفی ۹ خرداد در آخرین تماس تلفنی با خانواده‌اش گفته بود که در اعتراض به بازداشت غیرقانونی و فشار بازجوها برای اخذ اعتراف اجباری اعتصاب غذا خواهد کرد. صالح نیکبخت، وکیل مدافع او نیز در ۲۰ خرداد از مکان نگهداری موکلش اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت که جان او در خطر است.

تداوم اعتصاب غذای رضا شهابی
علاوه بر اسکندر لطفی، محمدعلی زحمتکش از معلمان بازداشت شده و رضا شهابی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران هم در اعتراض به تداوم بازداشت غیرقانونی خود دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
کانال تلگرامی سندیکای کارگران اتوبوسرانی روز شنبه چهارم تیر به نقل از خانواده رضا شهابی و حسن سعیدی، دیگر عضو بازداشت شده این سندیکا، گزارش کرده بود که مسئول دادسرا به آنها گفته «تحقیقات پرونده به پایان نرسیده و همچنان در حال رسیدگی است و تا تحقیقات بازپرسی به پایان نرسد این دو کارگر زندانی نه می‌توانند ملاقات داشته باشند و نه حق استفاده از تلفن را خواهند داشت».
ماموران زندان به دستور ماموران امنیتی در روز دوم تیر مانع ملاقات خانواده شهابی با او در زندان شده بودند.
شهابی از ۱۴ روز قبل با بیان اینکه «عمودی به زندان آمده‌ام، افقی بیرون می‌روم»، در اعتراض به تمدید قرار بازداشت موقت خود، دست به اعتصاب غذا زد. او نیز همانند معلمان بازداشت شده به «ارتباط با نیروی خارجی» متهم شده است.
حسن سعیدی هم بر اساس اعلام کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل‌های کارگری در اعتراض به «بازجویی‌های مکرر و طولانی»، اعلام کرده است «از این پس در هیچ‌یک از بازجویی‌ها حاضر نخواهد شد و به هیچ سئوالی در این رابطه پاسخ نخواهد داد.»
آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی، پژوهشگر و مترجم مدافع حقوق کارگران هم به اتهام مشابه از ۱۹ اردیبهشت در زندان نگهداری می‌شوند.

فشار بازجویان بر ریحانه انصاری‌نژاد
در یک خبر دیگر در پیوند با سرکوب فعالان کارگری در ایران، کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل‌های کارگری از فشار بازجویان بر ریحانه انصاری‌نژاد، فعال کارگری که ۲۲ اردیبهشت ماه بازداشت شد، پرده برداشته و نوشته است او «نه تنها علی‌رغم تودیع وثیقه تعیین شده همچنان در زندان به‌سر می برد، بلکه تحت فشار بازجویان و بازجویی‌های سنگین وطولانی قرار داشته و شرایط سختی را سپری می‌کند.»
این کمیته هدف بازجویان از «افزایش فشار» بر ریحانه انصاری‌نژاد را «پرونده‌سازی علیه او جهت تن در دادن به سناریوی ساختگی و بی‌پایه و اساس» دانسته و نسبت به سلامت او در دوره بازجویی و بازداشت هشدار داده است.

***********

امیرسام گودرزی: چرا کارگران شرکت داروگر تهران معترض‌اند؟

کارگران کارخانه داروگر تهران در اعتراض به تأخیر چندماهه‌ در پرداخت دستمزدهایشان اعتصاب کردند. امیرسام گودرزی در این گزارش با چند تن از این کارگران معترض گفت‌و‌گو کرده است.
صبح روز شنبه ۴ تیرماه ۱۴۰۱، بیش از ۱۰۰ نفر از کارگران شرکت داروگر تهران مقابل ساختمان مرکزی این شرکت در کیلومتر ۱۷ جاده قدیم کرج - تهران دست به تجمع و اعتصاب زدند. اعتراض آنان به معوقات مزدی خود است. پرداخت دستمزدشان بین سه تا شش ماه به تأخیر افتاده است.
کارگران کارخانه داروگر تهران پیش‌تر در ۷ و ۲۱ خردادماه سال‌جاری نیز تجمعات اعتراضی برپا کرده بودند، اما با وعده مسئولین شرکت تا اول تیر به آنان مهلت دادند. حال و پس از گذشت دو هفته از برگزاری آخرین تجمع، دوباره کارگران شرکت داروگر دست به تجمع زده‌اند تا پیگیر مطالبات خود باشند.

مشکلات یک شرکت قدیمی
شرکت داروگر تولیدکننده انواع صابون، شامپو و سایر موادشوینده محسوب می‌شود و از زیرمجموعه‌های کارخانجات «تولی‌پرس قزوین» است و در مجموع شامل ۱۲ شرکت زیرمجموعه در بخش‌های غذایی، دارویی، بهداشتی و شوینده است.
آنطور که در وبگاه این شرکت آمده، شرکت داروگر در سال ۱۳۰۷ اولین کارخانه صنعتی تولید صابون را در اصفهان تأسیس و اولین محصول خود را با نام صابون «سوبلمه» وارد بازار کرد. سیزده سال بعد این شرکت در سال ۱۳۲۰ به منظور گسترش برنامه‌های تولیدی از اصفهان به تهران منتقل شد و در ادامه تولید صابون مبادرت به تولید محصولات دیگر بهداشتی و آرایشی کرد و سرانجام در سال ۱۳۳۶ شرکت داروگر به ثبت رسید. این شرکت به عنوان یکی از قدیمی‌ترین واحدهای تولیدی، سهم عمده‌ای از بازار کشور را در اختیار دارد اما در سال‌های اخیر با مشکلاتی بسیار روبه‌رو بوده که باعث اعتراض کارگران این کارخانه شده است.
در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ خبرهایی از تعطیلی داروگر منتشر شد که بعداً تکذیب شدند. با این‌حال در تابستان ۱۳۹۷ اعلام شد کارگران این شرکت برای حدود یک ماه به مرخصی اجباری می‌روند و دلیل آن نیز برنامه نوسازی سالیانه شرکت ذکر شد. هرچند مدیران داروگر تعطیلی این شرکت را تکذیب کردند، اما تعدیل و اخراج ۵۰۰ کارگر در ماه‌های بعد از آن و عدم پرداخت معوقات مزدی کارگر در یکی دو سال اخیر نشان می‌دهد اولین کارخانه تولیدکننده صابون در کشور با مشکلاتی جدی روبروست که برطرف نکردن آنها باعث اعتراض کارگران این واحد تولیدی شده است.

در یک سال گذشته که فشارهای اقتصادی بیشتر شده و نرخ تورم هم افزایش داشته، دستمزد ما کارگران با چندین ماه تأخیر و آن هم بصورت ناقص و بدون مزایا پرداخت می‌شود. به این دلیل ما کارگران از ماه قبل تصمیم گرفتیم تا در اعتراض به این رویه ناعادلانه تجمع و اعتصاب کنیم. یک کارگر معترض داروگر

مضمون اعتراض‌های کارگری
یکی از کارگران معترض درباره دلیل برگزاری تجمع چهارم تیرماه می‌گوید:
"شرکت داروگر در سالهای اخیر با مشکلات زیادی روبرو بوده. کاهش تولید، کمبود سرمایه و بدهی مالیاتی بخشی از این مشکلات است. در واقع در ۵ سال اخیر، این مشکلات شدت بیشتری پیدا کرده است و در تمام این مدت پنج ساله، حقوق‌های ما یا نصف و نیمه و بصورت ناقص پرداخت شده یا پرداختی‌ها تأخیر داشته است. تأخیرها هم از چند روز بوده تا چندین هفته و حتی چندین ماه. اما در یک سال گذشته که فشارهای اقتصادی بیشتر شده و نرخ تورم هم افزایش داشته، دستمزد ما کارگران با چندین ماه تأخیر و آن هم بصورت ناقص و بدون مزایا پرداخت می‌شود. به این دلیل ما کارگران از ماه قبل تصمیم گرفتیم تا در اعتراض به این رویه ناعادلانه تجمع و اعتصاب کنیم. اعتصاب هم کردیم و حتی کارگران شرکت تولی‌پرس قزوین که آنها هم زیرمجموعه هلدینگ داروگر هستند، هم به اعتصاب ما پیوستند و تجمع موفقی هم داشتیم تا جایی که شخص مدیر بخش تولید و معاون شرکت آمدند و قول‌هایی دادند که تا اول تیرماه تمام معوقات مزدی ما از ابتدای امسال پرداخت خواهد شد، اما با اینکه ۴ روز هم از تیرماه گذشته اتفاق مثبتی نیفتاد و این باعث تجمع امروز ما شده است.
کارگر دیگری نیز درباره تجمع ۴ تیرماه می‌گوید: «در یک ماه اخیر، این سومین دفعه است که ما جمع می‌شویم و اعتراض می‌کنیم. ماه قبل هم دو بار تجمع داشتیم. اعتراض ما هم نه سیاسی است و نه چیز دیگر. کل حرف ما این است که مگر در رادیو و تلویزیون نمی‌گویند که تا عرق کارگر خشک نشده، باید دستمزدش پرداخت شود؟ الان این بچه‌هایی که اینجا جمع شده‌اند از ۳ تا ۶ ماه دستمزد معوقه دارند. خود من ۳ ماه است که یک ریال هم حقوق نگرفته‌ام آن هم در این شرایط که قیمت کالاها هر روز افزایش می‌یابد. از طرفی از ابتدای سال هم سرویس ایاب و ذهاب شرکت هم تعطیل شده و برای رفت و آمد هم ما مشکلات زیادی داریم. آیا خود مدیران این مجموعه هم حاضر هستند سه ماه حقوق نگیرند؟ تازه آن‌ها از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند و حتماً هم پس‌انداز دارند. اما ما نه پس‌اندازی داریم و نه دستمزدی دریافت می‌کنیم.»
کارگران جملگی از عدم تحقق وعده‌های مدیران گله‌مندند. یکی دیگر از کارگران هم بیان می‌کند: «اگر مدیریت مجموعه داروگر، نمی‌توانست تا اول تیر حقوق ما را بدهد، خب چه بهتر بود که وعده نمی‌داد و این موضوع را به صراحت عنوان می‌کرد. اینکه مدام بگویند تا اول تیرماه، تمام معوقات شما را پرداخت می‌کنیم اما با گذشت ۴ روز، هیچکس پاسخگو نیست، بیشتر یک اهانت بزرگ به ماست.»

یک کارگر دیگر هم با اشاره به سابقه بد مدیران شرکت در پرداخت دستمزدها می‌گوید:
من ۱۲ سال است که در شرکت داروگر مشغول فعالیت هستم. مشکلات مالی همیشه بوده اما در دو−سه سال اخیر این مشکلات بسیار بیشتر شده؛ به طوری که شرکتی که زمانی ۵۰۰ قلم مواد شوینده مختلف تولید می‌کرد، تولیدی آن اکنون تنها به ۱۰ قلم رسیده است. سال ۱۳۹۹، مجموعاً ۸ ماه معوقات مزدی داشتیم که با تأخیر فراوان و بعد از اینکه چند بار نامه امضا کردیم و برای دیدار با مدیران نماینده فرستادیم، به مرور زمان واریز شد. در سال ۱۴۰۰ هم حقوق ۶ ماه، حدود ۲۰۰۰ کارگر این مجموعه پس از چندماه تأخیر پرداخت شد. حالا هم که از ابتدای سال میزان تولیدات شرکت کاهش زیادی پیدا کرده و به جز شامپو، عملاً تولیدی دیگر نداریم و به این بهانه هیچکس حقوقی دریافت نکرده است. خیلی از این بچه‌ها بخصوص کارگران بخش بسته‌بندی از سال قبل هم ۲ تا ۳ ماه حقوق طلبکارند. حق بیمه‌ها هم هنوز پرداخت نشده است. آنهم در این وضعیتی که هزینه‌های درمان کمرشکن است.
او در ادامه بیان می‌کند: «متوسط حقوق کارگران شرکت داروگر ۳,۵ میلیون تومان است که با مزایایی که تعلق می‌گیرد جمعاً به ۴ میلیون می‌رسد. یعنی ما کارگران این شرکت عملاً کف حقوق را دریافت می‌کنیم. از افزایش حقوق امسال هم فعلاً چیزی به ما نرسیده و نمی‌دانیم که آیا دستمزد ما بیشتر شده است یا نه.»
به جز معوقات مزدی و پرداخت حق بیمه، راه‌اندازی مجدد سرویس ایاب و ذهاب هم از مطالبات کارگران معترض شرکت داروگر است. یکی از کارگران که نزدیک به ۲۰ سال سابقه کار دارد می‌گوید:
موضوع ایاب و ذهاب به چند دلیل اهمیت دارد. یکی اینکه کارخانه در بیرون از شهر قرار گرفته و چون در جاده قدیم واقع شده و همچنین اکثر کارگران هم وسیله نقلیه ندارند، رفت‌وآمد به این محل بسیار سخت شده است. دلیل دیگر هم این است که کارگران این کارخانه عمدتاً از شهرهای حومه تهران به اینجا می‌آیند. مثلاً بسیاری از همکاران از پاکدشت یا شریف‌آباد و ورامین می‌آیند که بیش از ۱۰۰ کیلومتر تا محل کارشان فاصله دارد. محل سکونت اکثر کارگران این مجموعه دهها کیلومتر با اینجا فاصله دارد. خودم ساکن ورامین هستم. برای اینکه ساعت ۸ صبح در محل کار حاضر باشم باید از ساعت ۴ صبح حرکت کنم، با قطار به تهران بیایم. چند خط مترو و اتوبوس عوض کنم و در نهایت هم با تاکسی به سرکار برسم. خب شما ببینید این فرآیند چقدر زمان‌بر است و چه هزینه‌ای هم می‌طلبد. تقریباً روزی حداقل و در کمترین حالت، ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان خرج رفت‌وآمد ما می‌شود که این مبلغ را قرار بوده شرکت بصورت جداگانه به ما پرداخت کند اما زیر وعده‌هایشان زدند. در حالیکه قبلاً سرویس ایاب و ذهاب برقرار بود و از این نظر مشکل چندانی نداشتیم.
او در ادامه بیان می‌کند: «چند بار این مشکل را به گوش مدیران شرکت رساندیم. آنها مشکلات مالی را بهانه کرده‌اند و می‌گویند که حتی برای خرید مواد اولیه تولید هم به مشکل خورده‌اند و برای همین تولید چندین نوع از مواد شوینده فعلاً متوقف شده است. در حالیکه همه ما خوب می‌دانیم که اینطور نیست و مواد اولیه بسیار در دسترس است و به راحتی تهیه می‌شود و این حرف‌ها صرفاً بهانه است.»

متوسط حقوق کارگران شرکت داروگر ۳,۵ میلیون تومان است که با مزایایی که تعلق می‌گیرد جمعاً به ۴ میلیون می‌رسد. یعنی ما کارگران این شرکت عملاً کف حقوق را دریافت می‌کنیم. از افزایش حقوق امسال هم فعلاً چیزی به ما نرسیده و نمی‌دانیم که آیا دستمزد ما بیشتر شده است یا نه. یک کارگر معترض داروگر

تداوم اعتراضات
شرکت داروگر که زمانی نه چندان دور، یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌های تولیدی در ایران و همچنین بزرگ‌ترین کارخانه تولید و صادرات مواد شوینده در کشور محسوب می‌شد، این روزها با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند، مشکلاتی که باعث شده صدها کارگر این مجموعه در روز ۴ تیرماه دست به اعتصاب و تجمع بزنند.
آنان می‌گویند تا زمان تحقق مطالبات‌شان به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.