افق روشن
www.ofros.com

«ویروس کرونا و رابطه آن با «فاشیزم نو


یاشار آذری                                                                                                    پنجشنبه ٧ فروردین ۱۳۹۹ - ۲٦ مارس ۲۰٢٠


جرج برنارد شاو:

تمام حقایق بزرگ در ابتدا توهین به مقدسات تلقی می شوند و سپس به مسخره گرفته می شوند و در نهایت به عنوان امری بدیهی پذیرفته می شوند.

جامعه ی سرمایه داری تا به امروز سه بار وارد مرحله ی افول(یا بحران ساختاری یا آخرین مرحله ی) سرمایه داری شده است. بار اول جنگ جهانی اول و بار دوم جنگ جهانی دوم و بار سوم از سال ۱۹٨۰ با تغییر کیفی در سرمایه داری که با لیبرالیزم شروع شده و وارد مرحله ی گلوبالیزاسیون یعنی جهانی شدن سرمایه داری می شود و تا به امروز به تکامل خود در این زمینه پرداخته است. در مراحل اول و دوم افول سرمایه داری جنگ های جهانی و دوم برای تقسیم و باز تقسیم جهان رخ دادند اما در مرحله ی سوم افول سرمایه داری از آنجایی که در این مرحله ما وارد دوران جدیدی از سرمایه داری شده ایم که دیگر جنگ ها و ویرانی ها نه بخاطر تقسیم و باز تقسیم جهان، بلکه به دلیل فقط بدست آوردن هر چه ارزان تر[یا مفت] مواد خام در جهان رخ می دهند. حکومت هایی که وابستگی کامل به سرمایه ی جهانی دارند با شراکت هم اقدام به جنگ می کنند، مانند حمله به عراق، افغانستان، لیبی و... در این میان تقریباً تمام حکومت های سرمایه داری عروسک های خیمه شب بازی بیش نیستند که بوسیله ی سرمایه ی مالی به بازی گرفته می شوند و هر کاری که سرمایه مالی بخواهد این حکومت ها مجبور به انجام اش هستند و اگر غیر از این بکنند، مانند یاسرعرفات در فلسطین، اجوید در ترکیه، چاوز در ونزوئلا، لولا در برزیل و... به هر وسیله ای ممکن از سر راه برداشته می شوند.
پشت تمام این حکومت ها(که اغلب هر چهارسال یک بار به اصطلاح انتخاب می شوند) دولت های سرمایه داری خوابیده که عوض شدنی نیستند و انتخاب کنندگان اصلی حکومت ها هستند، مانند نیروهای امنیتی، ارتش، پلیس، رادیو و تلویزیون، روزنامه و مجلات، مدارس، دانشگاه ها، مساجد، کلیساها و... که اجزاء پایدار دولت های سرمایه داری هستند. و مستقیم و غیرمستقیم به سرمایه ی مالی وصل اند. اما این سرمایه ی مالی را چه کسانی و یا چه حکومت هایی اداره می کنند، باید خاطر نشان کرد که با تراکم و تمرکز سرمایه این سرمایه ها هر روز هر دقیقه متراکم تر و متمرکزتر می شوند و به آنجایی رسیده است که تقریباً کنترل جهان در دست تعداد خیلی کمی از افراد قرار گرفته و آن ها کسانی نیستند جز افرادی که دستگاه چاپ اسکناس دلار را از زمان فروپاشی شوروی و یا قبل از آن در دست داشته اند و هر چقدر می خواهند شبانه روز دلار چاپ می کنند و در این جهان هم کسی یا مرجعی نیست که از این افراد بتواند بازخواست کند. یکی دیگر از دلایل بحران ساختاری سرمایه داری کنونی این است که آنقدر دلار چاپ کرده و در اختیار گروه های داعشی و نیروهای ضربت و پلیس های مخفی در سطح بین المللی قرار داده اند که از حد و حساب خارج شده است و اگر چنانچه بخواهند این پول ها را در بانک ها بگذارند، هیچ بانکی آن توانایی مالی را ندارد که به این سپرده ها حتی یک درصد بهره ی بانکی بدهد.
این سرمایه ی مالی در جهان از سال ها قبل در تلاش است تا از سه طریق کارگران و زحمتکشان و در واقع کل بشریت را به خود محتاج نماید. این سه طریق که شامل «مواد خوراکی و آشامیدنی» و «دارو بهداشت و درمان» و «نفت و گاز و برق» است را در دست خود متمرکز کرده و از این رو شریان و نبض جامعه را در کنترل خود دارد. سرمایه ی مالی از جمله شروع به خرید تمام کنسرن هایی که مربوط به خرید، حمل و نقل، موادغذایی، آشامیدنی، بهداشت، دارو و درمان می شدند را در سطح بین المللی زیر کنترل خود درآورده است. سرمایه ی مالی این سه مورد بالا را به این دلیل تحت کنترل خود گرفته است که قادر باشد در یک روز میلیون ها انسان را بدون شلیک گلوله یا از گرسنگی و تشنگی(در نتیجه ی قحطی) و یا با بیماری های مختلف(مانند ویروس کرونا) از پای درآورد. برای رسیدن به این هدف پول مفت را هم هر چقدر بخواهد شبانه روز چاپ می کند. در این سطح از تبادلات سرمایه داری نیازی به اسکناس و پشتوانه بانکی (طلا و غیره) هم نیست، زیرا که اینگونه مبالغ اغلب همه مجازی هستند. با این پول های مفتی که بدست می آورد حتی می تواند چندین برابر قیمت اصلی این کارخانجات و مارکت های بزرگ جهان را خریداری کرده و در دست خود متمرکز کند.
واقعیت این است که سرمایه ی مالی سلطه بر تولیدات دارویی و مواد غذایی را همچنان حفظ خواهد کرد و در نتیجه منطق سرمایه ی مالی بی توجه به جان انسان ها و شیرازه ی جامعه از هم می پاشد، زیرا باید برای حفظ موقعیت اقتصادی خود حاضر است از جان انسان ها مایه بگذارد، حتی اگر به کشتار میلیاردها انسان ها و نابودی جامعه ی بشری بیانجامد!... و اینجاست که تقدیسِ مالکیت خصوصی به تقدیس جنایتِ مقدس فاشیزم نو مبدل می شود. بارها شاهد بوده ایم که انحصارات دارویی، حتی در کمال بیرحمی دست روی دست گذاشته و منتظر ماندند تا دامنه ی بیماری و مرگ و میر(ایدز، ایبولا، کرونا) چنان وسعتی پیدا بکند که همه ی مردم جهان فقط و فقط به فکر جانشان بیفتند. این در حالیست که هر بیماری جدیدی از بیماری قبل از خود خطرناک تر می باشد. سرمایه ی مالی در سایه ی جوّ ترس و وحشتی که از واگیری این بیماری ها ایجاد می شود، برای سایر مقاصد خود استفاده می کند. برای مثال در سایه ی قرنطینه کردن مردم در خانه هایشان حکومت های وقت جوّی نظامی حاکم می کنند که از قبال آن بهره برداری هایی می شود از قبیل:
١- به بهانه ی مانور نظامی و آمادگی برای مقابله با حمله ی روسیه، نظامیان ناتو ٣٧ هزار نفر را در آلمان مستقر کردند (٧ هزار نفر آن ها فقط در هامبورگ قرار دارند). در حالی که این شایعه ی حمله ی روسیه تنها بهانه ای است برای ایجاد هر چه بیش تر پایگاه های نظامی آمریکا در اروپا و دیگر نقاط جهان و... و دامن زدن به فاشیزم نو در سطح بین المللی.
٢- سال ها بود که سرمایه ی مالی در فکر جایگزینی کارت بانکی با اسکناس بود و به دنبال راه چاره ای طبیعی می گشت تا این عمل را وجهه ای انسان دوستانه ببخشد و ویروس کرونا دقیقاً عاملی شد برای جمع کردن نقدینه در دست مردم تا از شیوع این بیماری جلوگیری شود و تشویق مردم به استفاده از کارت بانکی که با پذیرش مردم روبرو گردد. در حالی که هدف اصلی نه خدمت به مردم بلکه کنترل مالی تمام افراد جامعه است و به این ترتیب هیچکس نمی تواند پولی را در جایی به غیر از بانک پس انداز کند و در نتیجه تمام تبادلات حساب بانکی یک فرد اعم از پس انداز، خرید و انتقال پول تنها از طریق این کارت میسر می گردد. در نتیجه دولت به راحتی می تواند این حساب ها را کنترل کرده و حتی این حساب ها را به روی صاحبانشان ببندد و یا حساب آن ها را صفر بکند.(مانند حساب بانگی مایکل جکسون که بعد از مرگش صفر کرده و او را ۵٠٠ میلیون دلار هم بدهکار کردند). اما در دوران فاشیزم نو برای بستن حساب کسی منتظر مرگ او نمی شوند و به ویژه به آسانی مخالفان خود را به زانو در می آورند... نوع جدید بردگی.
٣- ایجاد تلفن های ۵G که در سوئیس انجام گرفت و پرندگان روی هوا مردند و روی زمین ریختند. با این وجود این تلفن های همراه را در آمریکا و برخی کشورهای جهان تبلیغ می کنند.
۴- جلوگیری از آمدن پناهندگان به بهانه ی ویروسی کرونا که وسیله ای شد برای شلیک به پناهندگان.
۵- جلوگیری از تمام آکسیون ها و راهپیمایی ها که داشت در جهان وسعت میلیونی می گرفت. اکنون با شیوع این ویروس برای جلوگیری از این مبارزات و بدون دخالت پلیس و با رضایت مردم آن ها را خانه نشین کرده و در برخی از کشورهای اروپایی حکومت نظامی برقرار کردند.
٦- صدها تست دیگر در زمینه های مختلف از قبیل کنترل مواد غذایی جهان به وسیله ی شرکت ها و کنسرن های بزرگ جهان و فروشگاه های زنجیره ای، کنترل مواد مصرفی ضروری مواد شوینده و ضدعفونی کننده، کنترل داروها و بهداشت عمومی و صدها موارد دیگر که در حال حاضر از انظار پنهان می باشد.
٧- آنچه که بر هیچکس پنهان نیست این است که دولت های سرمایه داری همیشه نوکران حلقه بگوش متخصص را برای انجام کارهای تخصصی به خدمت گرفته اند. نمونه ی آخری که فاش شده دو دکتری هستند که بعد از جریان یازده سپتامبر، تمام زندانیان سیاسی(به اصطلاع در رابطه با القاعده) را با روش های تازه ای شکنجه می کردند. این دکترها در خدمت سازمان جاسوسی «سی آی ای»(سیا) آمریکا بوده اند.
با رشد فاشیزم نو سرمایه ی مالی نیز به متخصصانی مانند این دکترها نیاز دارد، با این تفاوت که اینبار این گونه متخصصان فراملیتی عمل خواهند کرد و وابسته به هیچ دستگاه دولتی یک کشور خاص نخواهند بود.
سرمایه ی مالی از طریق دولت ها[نه حکومت ها] و ارتش ها(ناتو)، صنایع تولید دارویی خود را جدا از صنایع داروسازی جهانی دارند که در آن ها تحقیقات(بمب های شیمیایی، مواد سمی و بیولوژیکی در ایجاد و دفع بیماری ها) انجام داده و مقاصد نظامی خود را دنبال می کنند. ارتش آمریکا از دهه ی ١٩٩٠ میلادی تاکنون، ظرفیت تولید واکسن، آن هم به قیمت نازل را داشته است.١ حتی بنا به گزارشات منتشر شده، حکومت آمریکا، طی ٢٠ سال گذشته بالغ بر ۵٠٠ میلیون پوند(حدود ٦٠٠ میلیون دلار) روی تحقیقات کرونایی سرمایه گذاری کرده٢ و چه بسا که واکسن و داروی ضد آن را هم تهیه کرده است؛ اما این قرار نیست برای درمان "جمعیت مازاد" استفاده شود، بلکه قرار است فقط برای نیروهایی مخصوص سرمایه ی مالی که در پخش ویروس کرونا همکاری می کنند ذخیره شده شود. ناگفته نماند که بی دلیل نیست که پنتاگون آمریکا حدود دو سال پیش مبلغی بالغ بر ٢١ تریلیون دلار را به اصطلاح گم کرد. از آنجا که ناتو زیر نظر پنتاگون اداره می شود بعید نیست که این مبلغ در راه مقاصد فاشیزم نو در زمینه های گوناگون به مصرف رسیده است، ولی آن ها نمی خواهند بیلان کارشان را در رابطه با این پول به خارج از پنتاگون نشان بدهند حتی به گرداندگان حکومت وقت. یعنی یک نمونه ی بسیار دردناک، پولی است که «پنتاگون» در سال گذشته میلادی «گُم» کرده است. پنتاگون که مغز ماشین جنگی امپریالیزم جهانی است در سال ٢٠١٨ اقرار کرد که مبلغ ٢١ تریلیون دلار را «گم» کرده٣ و در محاسباتش نتوانسته پیدا کند که به چه مصرفی رسیده.
چند شرکت بزرگ جهانی، بذرهای کشاورزی و غذای مردم کل جهان را کنترل می کنند. آن ها مالکان جهانند. آن ها همه چیز مردم، حتی جمعیت مردم جهان را کنترل می کنند، این خطر بدتر از هر بمب و سلاحی است که ساخته شده است. هر کسی که غذای مردم را کنترل می کند، جهان را کنترل می کند.
سازمان ملل هم یکی از ابزاریست که در اختیار سرمایه مالی می باشد. پیش بینی سازمان ملل متحد(UN)، برای آینده نزدیک چیست؟ کشته شدن حداقل ٣ میلیارد انسان از جمعیت (اضافی) جهان. این سازمان ها عبارتند از WHO و AFO یعنی سازمان بهداشت جهانی و دیگری سازمان کشاورزی و خواربار.(فیلم با زیرنویس فارسی)٤
در دوران افول سرمایه داری، نیروهای مولد به نیروهای مخرب تبدیل می شوند، در زمان جنگ جهانی اول و دوم، از خودبیگانگی تا بدین حد رشد و نمو نکرده بود و جان انسان ها ارزش داشت ولی سرمایه داری کاری کرده که مردم به این کشتارها عادت بکنند، برای نمونه مقایسه میزان از خودبیگانگی مردم در زمان جنگ ویتنام با امروز است...
این همه کشتار و تجاوز به افغانستان، یوگسلاوی، لیبی، عراق، کوبانی، فلسطین و... را می بینند ولی عکس العمل مردم آن موقع کجا و عکس العمل امروز مردم کجا.
فرق «فاشیزم» دوران هیتلر با «فاشیزم نو» امروز در چیست؟
فرق دوران لنین و تروتسکی با امروز در چیست را نیز باید بیان کرد. جنگ ها در آن دوران به خاطر تقسیم جهان رخ می دادند. ولی امروزه کشورهای امپریالیستی مشترکاً وارد جنگ می شوند(مانند جنگ های لیبی، عراق، افغانستان و...). در این جنگ ها کشورهای امپریالیستی برای رسیدن به مقاصد مالی خود سرکوب حکومت های وقت می پردازند و نه سرکوب دولت سرمایه داری این کشورها و رژیم ها را برداشته و با نوکران حلقه بگوش مناسب تری را جایگزین می کنند. (مانند عراق و افغانستان) تا جوّ را برای آمدن فاشیزم نو هموار گردانند.
کشورهای بزرگ را که کنترل شان برای سرمایه ی مالی سخت می باشد یا از طریق مذهب و یا ناسیونالیزم به هر وسیله ای که باشد می خواهند هر چه کوچک تر و کوچک تر بنمایند. لذا در این دوران کشورها هر چقدر کوچک تر باشند به همان حد می توان خیلی راحت تر سرکوب اشان کرد. «حق تعیین سرنوشت» برای سرمایه ی مالی امپریالیستی به این معنا است که کشورهای کوچک را با کمک عوامل داخلی به آسانی تحت کنترل خود در بیاورند.
در دوران افول سرمایه داری کنونی، نیروهای مولد کاملاً به نیروهای مخرب تبدیل شده اند و تمام پیشرفت بشریت در علم فقط به این خلاصه می شود که چطور و به چه طریق توده های کارگر و زحمتکش که اکثریت جمعیت بشر را تشکیل می دهند، می توان سرکوب و کنترل کرد. مثلا کنترل کارهای مردم در اینترنت، موبیل و سایر مدیای اجتماعی، دوربین های خیابان ها به منظور شناسائی چهره های مردم و کنترل فعالیت های آن ها و نیز وسایل شکنجه و اعتراف گیری، جمع آوری تمام داروهایی که در گذشته خیلی سریع سلامت انسان را به او برمی گرداندند، کشف ویروس های جدید مانند ایدز، کرونا و اشاعه ی آن ها در جهان و... تا بتواند انسان را از فکر کردن به مسائل اجتماعی باز داشته تا او بر فرهنگ فردگرایانه ی سرمایه داری فقط و فقط به فکر جان خود باشد.
مثالی زنده در مورد ویروس کرونا: وقتی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی مطمئن شد که مردم ایران به صورت خیلی وسیع در انتخابات شرکت نخواهند کرد و موقعیت انقلابی در ایران در حال ایجاد شدن بود این ویروس را با نظر و تأیید سرمایه داری جهانی وارد ایران کرد. از طرف دیگر سرمایه ی مالی جهانی نقداً ناظر بر این بود که در دیگر کشورهای جهان، اعتراضات گسترده ای در روزهای جمعه با تعطیل شدن مدارس در جریان بود که به حرکت های میلیونی ضدسرمایه داری در سطح بین المللی تبدیل شده بود، سرمایه ی مالی جهانی را بر آن داشت تا با انتشار ویروس کرونا به همه ی این حرکت ها در سطح جهانی پایان داده و مردم تحت ستم را خانه نشین نماید. به این ترتیب دیگر لازم به آوردن نیروهای نظامی برای سرکوب این حرکت ها نداشت و به اصطلاح بیگناه گردید. ناگفته نماند که سرمایه ی مالی با پخش ویروس کرونا به حکومت های سرمایه داری فهماند که باید مطیع او باشند تا عمرشان طولانی تر شود. البته تمام این معاملات بین سرمایه ی مالی و دولت سرمایه داری را پشت صحنه انجام می دهند.
البته این اولین باری نیست که سرمایه ی مالی به نجات دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی شتافته است: در سال ١٣٨٨ زمانی که قیام می رفت تا از کنترل دولت(موسوی و کهروبی، سبزها) خارج شود، سرمایه مالی به کمک رژیم شتافته و قیام مردم را در پرده ی قربانی کردن مایکل جسکون، به دور از تمام دوربین های خبری سرکوب نمود. همان شب که مایکل جکسون را گشتند آدرس صدای آمریکا را در اینترنت تغییر دادند در نتیجه مردمی که از تمام صحنه های سرکوب فیلمبرداری کرده بودند نتوانستند آن ها در صدای آمریکا پخش کنند. چند طول کشید تا مردم آدرس جدید را یافتند و در آن زمان تنها موضوع روز مرگ مایکل جکسون شد. از طرف دیگر روز قبل از کشته شدن مایکل جکسون، احمدی نژاد با مرکل رئیس حکومت آلمان دیدار کرد و روز بعد از آن مرکل با اوباما ساعت ١٢ ظهر دیدار نمود و شب هنگام مایکل جکسون مرد و ایران سه روز از تمام خبرها محو شد و جمهوری اسلامی همه را کشت و یا به زندان انداخت و حتی دستگیر شدگان را در کانکس ها می چپاندند. یعنی سر پا تا جایی که می شد انسان ها را مثل گوسفند در آن کانکس ها پر می کردند.
در نتیجه سرمایه ی مالی اگر بخواهد قیام های مردم تحت ستم را سرکوب نماید و زمینه ی هرگونه انقلاب را علیه نظام سرمایه داری در ریشه خشک کند، با پخش ویروس و یا هر بیماری دیگری به راحتی این عمل را انجام می دهد بدون اینکه نشانه ای از خود بجای بگذارد.
افول سرمایه داری در دوران کنونی شکلی گلوبالیزه دارد لذا باید نتیجه گرفت که فاشیزم آن هم باید شکل جهانی داشته باشد و از این رو، این فاشیزم با فاشیزم ماقبل خودش(آمدن هیتلر در آلمان در جنگ جهانی دوم) فرق اساسی دارد. فاشیزم زمان جنگ جهانی دوم شکل ناسیونالیستی داشت زیرا برای تقسیم مجدد جهان بوجود آمده بود. در حالی که فاشیزم نو در سطح جهانی در حال فعال شدن است ما با کمک نوعی بیماری(ویروس، میکروب) در یک روز شاهد کشتاری خواهیم بود که در جنگ جهانی دوم ظرف چهار سال صورت گرفت. این است نتیجه ی پیشرفت علم در سیستم سرمایه داری؟ به قول مارکس علم در سیستم سرمایه داری به نوعی ایدئولوژی تبدیل می شود که در خدمت طبقه ی حاکم است.
آینده ی نظام سرمایه داری بسیار شوم است: رباط های اسلحه بدست، انسان های جان به سلامت دربرده را قلاده های الکترونیکی به گردن کرده و به کار می گیرند. برده داری با پیشرفته ترین تکنولوژی ها!
داشتن یک زندگی خوب حق تمام بشریت می باشد! اما سرمایه داری نه تنها سد راه چنین زندگی ای است بلکه امروز دارد حتی حق حیات را هم از انسان ها به وسیله ی جنگ و کشتار و هم به وسیله ی ویروس هایی که کشف و در جهان پخش کرده و می کند، می گیرد.
نتیجه ی نهایی اینکه تمام انسان هایی که خواهان یک زندگی واقعاً انسانی هستند باید آستین هایشان را بالا بزنند تا هر چه زودتر این سیستم سرمایه داری را در سطح ملی و جهانی پایین بکشند، زیرا فاشیزم نو هم چیز را در سطح جهانی به نابودی خواهد کشید و جان میلیاردها انسان بیگناه را خواهد ستاند.
کل بشریت امروز با رهبری طبقه ی کارگر در تمام کشورها و جهان است که هنوز می تواند با یک انقلاب کارگری -سوسیالیستی به عمر ننکین نظام سرمایه داری پایان بخشد. زیرا در غیر این صورت بحران ساختاری سرمایه داری که آن را آماده ی سرنگونی می سازد در صورت غیاب انقلاب سوسیالیستی، در سطح ملی و بین المللی، که وجه تولید سرمایه داری را به وجه تولید سوسیالیستی تبدیل می نماید، زمینه را برای آمدن فاشیزم نو آماده می نماید.
« فاشيزم آخرين حربه ی طبقه ی سرمايه دار است. جوهر يک نهضت فاشيستی[جهانی]- در طول بحران اجتماعی طولانی و شديد- بسيج بخش های خرده بورژوازی و لومپن پرولتاريا است و هدف آن متلاشی کردن سازمان ها و قدرت طبقه ی کارگر. تشکيل جبهه ی واحدی از تمام سازمان های کارگری؛ گارد دفاعی کارگران؛ و دفاع مبارزه جويانه از قدرتی که هم در زمينه های اقتصادی و هم در زمينه های سياسی به دست طبقه ی کارگر» خواهد افتاد- اين ها پيشنهادات تروتسکی برای مقابله با تهديد فاشيزم بود. اين برنامه به طور اجتناب ناپذيری مسأله ی انقلاب سوسياليستی را طرح می کند، که در نهایت تنها راه خاتمه دادن به تهديد فاشيزم است.» برنامه انتقالی برای انقلاب سوسیالیستی
به همین دلیل تدارک مبارزه با سرمایه داری در سطح شروع کرد و تا سطح بین المللی باید پیش برد. این تدارک می تواند به قرار زیر باشد.
تدارک کار کاملاٌ مخفی از طرف رهبری برای اجرای اهداف زیر. در غیر این صورت یا آن رهبری خریده شده و خیانت خواهد کرد و یا آن رهبری کشته خواهد شد. لذا لازم است تا این رهبری شورایی عمل کند:
تدارک جنبش سراسری کارگری هم در سطح ملی و هم بین المللی
تدارک هسته های کارگری - سوسیالیستی و از آن طریق تدارک حزب کارگران سوسیالیست/کمونیست
تدارک تسلیح کارگران و زحمتکشان [اردوی کار] و تبدیل آن به میلیشیای شهری
تدارک مبارزه با بوروکراسی و دفاع از دموکراسی کارگری که تنها راه تبدیل منافع فردی به منافع جمعی می باشد.
تدارک انقلاب سوسیالیستی به رهبری طبقه ی کارگر در سطح بین المللی برای انتقال به جامعه ی کمونیستی

یاشار آذری - ٢٠٢٠/٠٣/٢٦


١ - https://www.technologyreview.com/s/401423/should-the-government-make-vaccines

٢- https://www.citizen.org/article/blind-spot

٣- https://www.rt.com/usa/426643-lee-camp-pentagon-theft

٤- http://www.nashr.de/musik/sazemanMelal.mp4