افق روشن
www.ofros.com

بازنگری زمينه های شکست انقلاب ١٣۵٧


مراد عظيمی                                                                                                       پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۳۰ مه ۲۰۱۹

١- با اصلاحات ارضی اوائل دهه ١٣٤٠ از ميليونها دهقان سلب مالکيت شد، اينان روانه شهرها شدند تا نيروی کارشان، تنها وسيله امرارمعاش، را به سرمايه بفروشند. بدين ساق، طبقه کارگر ميليونی برده مزدی ايران پديدار گرديد.
٢- بموازات اصلاحات ارضی، مناطق صنعتی توليد سرمايه داری در: تهران، کرج، شهرک البرزقزوين، رشت، تبريز، مشهد، اصفهان، اهواز، شيراز، زنجان، کرمانشاه و اراک ايجاد شدند.
٣- با اصلاحات ارضی وآغاز فرايند توليد سرمايه داری، ايران کشوری سرمايه داری گرديد. از اين پس، تناقضات کار وسرمايه يا مبارزه طبقه کارگر عليه طبقه سرمايه دار محور تمام تناقضات اجتماعی گرديد. به سخن ديگر، با اصلاحات ارضی و فرايند رشد سرمايه داری طبقه کارگرمی بايستی هم زمان برای برپائی اداره شورائی جامعه يا دموکراسی مستقيم ، زدودن آوار ذهنيت های جامعه سرماداری و لغو بردگی مزدی متشکل می شد. ولی، عجبا، نسل کهنه طبقه کارگر آلوده به سياست های حزب توده رفرميسم بود ونسل نوپا بی بضاعت از هر آگاهی طبقاتی.

شرائط جهانی
با تسلط سازش طبقاتی و رفرميسم در سرمايه داری های غرب و روسيه ˮشوروی“ مبارزات استقلال طلبانه و ضد امپرياليستی تجاوزگر در آسيا، آفريقا و آمريکای لاتين مراکز ثقل راديکاليسم جهانی گرديدند. و چين خلقی يا پوپوليستی پرچمدار مبارزه با امپرياليست های متجاوزگرگرديد. در چنين اوضاعی ،عجيب نمی نمود که به تاسی از به اصطلاح راديکاليسم کشورهای پيرامونی گروه های مبارزمسلحانه نظيربادرماينهوف ،Baadermeinhov، و بريگاد سرخ Red Brigade,، درکشورهای آلمان و ايتاليا تا خرخره سرمايه داری سربکشند.

سلطه نظرات خلقی و ايدئولوژی مذهب شيعه دردهه های ١٣٤٠ و ١٣۵٠
الف- با تاسيس سلسله صفوی وتئوريزه شدن ايدئولوژی مذهب شيعه، از همان زمان آخوند ها پيگيرانه در درون مردم و در هيات حوزه های طلبه گری، منابرمساجد، مراسم مذهبی عمومی وخانوادگی و تکيه ها ايدئولوژی مذهب شيعه را تبليغ و ترويج و ذهنيت سازی کردند.
ب- اما،طبقه کارگر چطور؟ متاسفانه در فقدان حرکتی برای پرورش همبستگی، همياری، روشنگری و ذهنيت سازی با افق رهائی ازآرا و نظرات غير کارگری و بردگی مزدی، جريانات خلقی خرده بورژوازی ملی گرا وضد امپرياليست تجاوزگربه مبارزات مسلحانه بی ربط به شرائط عينی جامعه سرمايه داری ايران دست زدند. با اين مختصر، عاقبت شکست انقلاب کارگری محتوم گرديد.

بحران سرمايه داری سال ١٣۵۵ و دگرسانی اش به بحران سياسی
درپی آمد قيام بهمن ١٣۵٧ و با گشايش فضای آزاد رخدادهای نوينی پديدار شدند: کارگران خود جوش درموسسات توليدی-خدماتی تشکلات شورائی سامان دادند. مردم اينجا و آنجا خودجوش با پاسداری از محلات نمونه جنينی از خودگردانی يا تشکل کمونی* در محلات را بوجود آوردند. در سنندج بنکه ها يا کمون های محلات و باز خودجوش تشکيل گرديدند. اين چند نمونه، مظاهر جنينی از اداره شورائی جامعه و يا اعمال قدرت مستقيم مردم بودند. اين اشکال جنينی اداره شورائی جامعه ممکن بود در فرايند تکاملشان به کمون های محلات، شوراهای موسسات توليدی-خدماتی و شوراهای نواحی، شهر... گسترش يابند. ولی، اين جوانه های جنينی اعمال اراده مستقيم مردم زير آوار سلطه ديدگاه های خلقی و ايدئولوژی مذهب شيعه دفن شدند
آيا، امروزازشکست هولناک و دردآور انقلاب ١٣۵٧ تجربه ياد گرفته ايم، که ديگر دنبالچه اين يا آن بديل تشکيل دولتی با خصلت عريان سرمايه داری و يا مآلن سرمايه داری نگرديم؟.
از شکست انقلاب ١٣۵٧، و تشکيل نهادهای جنينی دخالت مستقيم کارگران و مردم ايران ۴١ سال می گذرد. آيا، اکنون نبايد از هر امکان و فرصت در موسسات توليدی-خدماتی، فضاهای مجازی، منازل کارگران و هر شکاف ديگری برای ذهنيت سازی اداره شورائی جامعه استفاده کنيم؟

مراد عظيمی - ٢٠١٩/٠٤/١٩


* حد اقل در ١۵٠ سال گذشته مفهوم کمونيست نه در معنای لغوی بلکه در معنای آرمانی فهميده می شد. به سادگی، معنی واژه کمونيست يعنی باورمند به کمون.