افق روشن
www.ofros.com

مردسالاری ريشه ستم بر زنان


مراد عظيمی                                                                                                     دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۴ دسامبر ۲۰۲۰

پيش سخن
دستگاه دولت جمهوری اسلامی نه جزئی از ساختارجامعه، بلکه قدرتی سلسله مراتبی وسلطه گری است بالای جامعه. به عنوان يک اصل، دستگاه دولت قادرنيست جامعه را صرفا باتوسل به جنگ افزار فيزيکی يا قهرو سرکوب، بلکه، ومهمتر نياز به کاربرد افزارهای فکری دارد تا سلطه اش برجامعه را، باهدف استثمارطبقه کارگرو زحمتکشان، تحميل کند. بخشی ازاين افزارهای فکری ريشه اش در روابط عام سرمايه داری- برای نمونه، بردگی مزدی، ملت و ناسيوناليسم - و قسمت ديگر محصول سلطه دستگاه قدرت جمهوری اسلامی است. يک وجه مهم رهائی جامعه ازسيطره دولت جمهوری اسلامی مستلزم کسب آگاهی ازمعضلات محوری جامعه:
شرائط اضطراری بوم زيست، شوراها، شهرداری ها، تعاونی ها، مبارزه کارگران وزحمتکشان، مردسالاری، دولت،ملت وملی گرائی يا ناسيوناليسم، دموکراسی - آزادی بی قيد و شرط بيان، نوشتارو تشکل برای تمام گرايشات اجتماعی و آحاد مردم-همبستگی،اخلاق، ايدئولوژی، مذهب، جنگ، نافرمانی مدنی مسالمت آميز و اعدام، تا درپديداری گشايش فضای سياسی آزاد جامعه دولت جمهوری اسلامی را بزير کشيده ومردم جامعه را اداره کنند.
زنان نصف جمعيت ايران را تشکيل می دهند. درسال ۱٨۴١چارلز فوريه بيان کرد آزادی زنان شرط آزادی جامعه، گفتاری اغراق آميزنيست.
جمهوری اسلامی مردسالار با روايت از ايدئولوژی اسلام برتری اجتماعی مرد و خوارداشت وستم برزنان را تحميل کرده است. قرآن و موقعيت اجتماعی زن. آیه ۳۴ از سوره نساء، زنان، چنين می گويد:
"مردان بر زنان قیمومیت و سرپرستی دارند، به خاطر این‌که خدا بعضی را بر بعضی برتری داده‌، و به خاطر این مردان از مال خود نفقه زنان و مهریه آنان را می‌دهند. پس زنان صالح و شایسته باید فرمانبر شوهران در کام گیری و تمتعات جنسی و محافظ ناموس و منافع و آبروی آنان در غیابشان باشند. همانطوری که خدا منافع آنان را حفظ فرموده، و زنانی را که بیم دارید نافرمانی ‌تان کنند ( نشوز)، نخست اندرز دهید، اگر به اطاعت در نیامدند، با آن‌ها قهر کنید و در بستر خود راه ندهید و اگر این نیز مؤثرنشد، بزنیدشان. اگر به اطاعت در آمدند، دیگر برای ادامة زدنشان بهانه‌جویی مکنید." طی ۵٠٠٠ گذشته، درپی انتقال از دوران مادرسالاری به پدرسالاری نقش اسطوره،Mythology ، و ايدئولوژی در توجيه برتری مرد وتمکين زن به مرد بسيارمهم ترازحربه زور وسرکوب بوده است٢. آيه ٣۴ ازسوره نساء نقش ايدئولوژی را دربه زنجيرکشيدن زنان به صراحت بيان می کند:
١- مردان برزنان قيموميت يا سرپرستی دارند. اين ادعا دوجنبه دارد:
١-١ معاش واقتصاد منزل.مرد دربيرون ازمنزل کارمی کند. اگرارزش ساعات کارمرد دربيرون ازمنزل را بامعيارمادی يا پولی بسنجيم، به همان سياق ساعات کارزن در منزل نيز ارزش پولی دارد. ولی، شوهربااين ادعا که به زن مهريه داده و يا خواهد داد و نان آور منزل است، زن را همچون برده بی مزد ومواجب می بيند که وظيفه دارد کار منزل را انجام دهد واميال جنسی شوهررا تامين کن. اما، مهريه چيست؟؟ مهريه حاصل صيغه يا معامله بين زن ومرد برای ازدواج است.
درلغت نامه يا فرهنگ دهخدا آنچه آخوند در صيغه عقد انکحتو... را می خواند، گوهر اين عقد يا معامله اين است که مرد می گويد: من درقبال مهريه شماراخواهم x. اما، بانگرش اخلاقی و برابری خواهانه، شوهر دربيرون ازمنزل کارمی کند و زن درمنزل. ازاينرو، دستمزد ياحقوق مرد به او وهمسراش تعلق دارد. اين را نيز اضافه کنم که نه تنها درايران با ايدئولوژی شيعه، بلکه درسطح جهان ارزش کارزنان خانه دارهنوز به رسميت شناخته نشده است.(سرمايه دار دستمزد کارگر را به چيزی معادل خريد مواد غذائی به کارگرمی پردازد و نه بااحتساب غذای آماده، تا آنها دررستوران غذا تناول کنند. ازاينر، زن خانه دار بايد مواد غذائی را خريده وغذا به پزد.).
٢-۱خدا قيموميت وسرپرستی زنان را به مردان داده است. چرا خدا چنين تصميی گرفته است.
درحقيقت، مرد برای تحکيم سلطه اش از ايدئولوژی يا خدا سازی استفاده می کند. معنای قيموميت و سرپرستی زنان به اين معناست که خدا زنان را کم عقل تراز مردان آفريده، وزنان بايد درک کنند که اين تشخيص و تصميم خدارا بی چون و چرا به پذيرند و مرد همچون رفتارش با جوانان نابالغ از زنان سرپرستی کنند. شگرد بسيارزيرکانه
٢- زنان صالح و شایسته باید فرمانبر شوهران در کام گیری و تمتعات جنسی و محافظ ناموس و منافع و آبروی آنان در غیابشان باشند. اگر زن عقل اش کم است، چگونه می تواند زن صالح وشايسته ...باشد؟ ولی، دراينجا چون موضوع حظ جنسی مرد مطرح است، اگرزن اميال جنسی مرد را تامين کند صالح و شايسته خواهد بود.
۱-٢زنان صالح وشايسته بايد فرمانبر شوهران درکام گيری وتمتعات جنسی باشند. زنان صالح وشايسته... به اين معناست که آنها بدون اما وشايد ميل جنسی مرد را تامين کنند.احساس جنسی زنان محلی ازاعراب ندارد.
٢-٢ زن محافظ ناموس و منافع وآبروی مردان درغيابشان باشند. درسنت مردسالاری بدن زن به شوهرش تعلق دارد. مزيد براين کالای خريداری شده بايد بی عيب و نقص، باکره يا پرده بکارت سالم باشد. مرد درحضورزن خيالش آسوده است. ولی، او درغيبت اش اززن نگران است. چه بايد کرد؟. مرد ازحربه فيزیکی ونرم افزارروانی- سنت سازی ناموس وآبرو- برای سلطه اش بربدن زن استفاده کند، تا آنجاکه افراد خانواده نيز برای اعاده به اصطلاح ناموس وآبرومجری مجازات زن گردند. ولی، مرد ازهرقيودی آزاد است...اما، بانگرش اخلاقی، ممکن است به دليل بيولوژيکی زن يامرد تمايلات جنسی طرف مقابل را ارضا نکند، و کمبودجنسی درخارج ازحلقه ازدوج تامين شود ويا ازهم جداشوند. تجربه نشان میدهد که اين زن است که با کمبود جنسی اش بايد بسوزد وبسازد ونه مرد.
٣- همانطوری که خدا منافع آنان را حفظ فرموده، و زنانی را که بیم دارید نافرمانی ‌تان کنند( نشوز) ، نخست اندرز دهید، اگر به اطاعت در نیامدند، با آن‌ها قهر کنید و در بستر خود راه ندهید و اگر این نیز مؤثرنشد، بزنیدشان. اگر به اطاعت در آمدند، دیگر برای ادامة زدنشان بهانه‌جویی مکنید." اين پاراگراف نياز به توضيح ندارد.تنها به يک داستان- فکرمی کنم شايدازگلستان سعدی باشد- اکتفامی کنم سعدی ی گويد: اگرشاه درعبور ازباغی سيبی بکند سربازان اش به ميوه قتاعت نکرده ودرخت ها را ازريشه خواهند کرد. نسخه ای که محمد به مردها می دهد،کم اتفاق نمی افتد، آنها زنان را لت وپارکرده و حتی زيرمشت ولگد می کشند، پايان تحليل آيه ٣۴. نقل قول ازقر.
عقل زن نصف مرد است وزنان احساساتی يا عاطفی هستند. دراسطوره سومر مرد ازمدفوع خدا وزن از پهلوی چپ مرد آفريده شد٢. عقل زن نصف مرد يک ادعای سخيف است. اما زنان احساساتی وعاطفی هستند، نه ضعف زنان بلکه نقطه قوتشان درمقابل مردان است. سلول زنده با حس تماس يا هوش حسی ،Emotional intelligence، با محيط اش درارتباط است. درفرايند تکامل تکامل سلول، تکياخته، در حوزه حيوانات به پنج هوش حسی گسترش می يابد. بلاخره با تکامل شامپانزه به انسان، و باوروداش به طبيعت اجتماعی علاوره بر هوش حسی هوش تحليلی،Analytical Intelligence٣،پديدار می شود. درزنان هوش احساساتی به نسبت مردان قوی تراست. چرا؟ به اين دليل که زن حامله می شود، ازحرکت نطفه درشکمش لذت می برد...اوفرزند می زايد. اوست که با احساس وعاطفه، حتی بچه اش زشت هم باشد دوست اش دارد. زن نه تنها فرزند می آورد، بلکه با اين عمل بقای بشر به او بستگی دارد. مرد کمتراحساساتی وعاطفی است. واين خصيصه برترمردان به نسبت زنان نيست. جمهوری اسلامی مردسالار ادعا می کند عقل زن نصف مرداست و شايسته داوری و قضاوت نيست، بهانه ایست تا علاوه برترفند های ديگر ازايده نادرست زن نصف مرد واحساساتی و عاطفی بودن زن نابرابری جنسی را توجيه کند.

مراد عظيمی


ملاحظه


١- نشوز به معنای عدم انجام وظايف زناشوئی از جانب زنان

٢- مدرنيته دموکراتيک بديل مدرنيته سرمايه داری، جلد دوم، عبداله اوجالان

٣- همانجا