مثلی است شاه مرد زنده باد شاه، مشابه اش بهارعربی مرد زنده باد بهارروجاوا.
دربهار ٢٠۱۱ تقريبا درتمام کشورهای عربی صدها هزارمردم بويژه نسل جوان به پاخاسته وسيلواردرخيابان ها حرکت کرده وميادين پايتخت ها را اشغال کردند و خواهان دموکراسی،تحول جامعه وسرنگونی ديکتاتوری شدند.کافی است به نمونه مصر قلب جهان عرب نگاه کنيم.دربهارعربی مردم مصرقيام و ماه ها ميدان التحرير را اشغال کردند.ولی، بواسطه نبود توشه برنامه ای از پيش برای تحول روابط سرمايه داری و تبليغ وترويج مردم برای برپائی کمون ها يا انجمن های محلات، شوراهای نواحی وشهر وشوراهای موسسات توليدی-خدماتی درگشايش فضای آزادی؛ اخوان المسلمين درکمين کسب قدرت انتظارمی کشيد.حسن البنافقيه مصری با راهنمائی شعبه خارج ازکشورامپرياليسم انگلستان،MI6،جريان مذهبی اخوان المسلمين را در سال ۱۹٢٨باهدف تشکيل دولت اسلامی باايدئولوژی مذهب سنی،شريعه، درمصرپايه گذاری کرد، سپس،دربسياری از کشورهای عربی نيزاخوان المسلمين تاسيس شدند.جوهر جريان مذهبی اخوان المسلمين کمونيسم ستيزی بود. اخوان المسلمين با بهره گيری از زمينه نفوذ پيشين مذهب درجامعه مصر، طی تقريبا يک قرن گذشته توانست ذهنيت اش را درميان مردم تبليغ و ترويج کند. دربرآمد جنبش توده های مردم، بويژه نسل جوان، دربهار عربی ٢٠۱۱ ، اخوان المسلمين با حمايت آمريکا،انگلستان و فرانسه به قدرت رسيد و آنهمه شجاعت وشوروشوق مردم برای دموکراسی، تحول جامعه وسرنگونی ديکتاتوری مصرناکام ماند.
پيش ازخيزش بهارعربی و تاثيرآن برديکتاتوری ˮجمهوری عربی سوسياليستی بعث سوريه“،درسال ٢٠٠۴ˮحزب اتحاددموکراتيک“ روجاوا براساس انديشه هاواستراتژی عبداله اوجالان٢ درحلب تاسيس شد.حزب اتحاد دموکراتيک بنابه شرائط سرکوب رژيم بعث سوريه مجبوراز فعاليت زيرزمينی گرديد. عبداله اوجالان دردهه ۱۹۹٠ مبارزه آزاديبخش برای برپائی يک دولت مستقل سوسياليستی کردستان ترکيه را نقد کرد.اوجالان بانفی ناسيوناليسم به نفی دولت رسيد.اوجالان می گفت ما می خواستيم با تشکيل يک دولت مستقل کرد، بجای شکنجه گرترک تباردولت ترکيه،شکنجه گرکرد دولت کردستان آزادیخواهان کرد را شکنجه کند.امروز،ما حقيقت گفته عبداله اوجان را دردولت اقليم کردستان عراق به سرکردگی مسعود بارزانی شاهديم.
حزب اتحاد دموکراتيک نه با هدف کسب قدرت به کنش زيرزمينی ادامه داد، بلکه،حزب بمثابه محمل،بسترو تسهيل کننده آگاهگری توده ها زيرزمينی به تبليغ وترويج تشکل يابی مردم فعاليت کرد.درسال٢٠۱۱ نسيم بهارعربی درسوريه نيز وزيدن گرفت.
اوضاع کردستان سوريه،روجاوا.دربحبوجه جنگ جهانی اول،در سال ۱۹۱٦، سرپرسی سايکس مستشارانگليسی وسرهنگ پکتوافسرفرانسوی به نمايندگی از سوی دول مطبوع مخفيانه متصرفات خاورميانه امپراطوری محتضر عثمانی را بين خود تقسيم کردند.دراين طرح کردستان به چهارشقه بين ترکيه،ايران،عراق و سوريه تقسيم می شد.آنچه مورد نظرماست،دراين طرح امپرياليستی باايجاد مرزی بين ترکيه وسوريه بخشی ازکردها درشمال سوريه ازکردهای ترکيه جدامی شد.درسال ۱۹٦۵، حزب بعث با کودتا درسوريه به قدرت رسيد وˮجمهوری عربی سوسياليستی سوريه“ تاسيس شد.دولت سوريه تصميم به ادغام،ذوب، کردها درجامعه عرب کرد ويک کمربند امنيتی درشمال کشور وکردستان ترکيه ايجادکرد.دولت سوريه باقهرصدهاهزار کرد را ازدهات بيرون کرد و جمعيتی ازاعراب را ازمناطق عرب نشين در روجاوا اسکان داد.توده های کشاورز بی خانمان روانه شهرهای عربی شدند و تحت شرائط تحقيرنژادپرستی...عموما دربخش ساختمانی ومشابه کارکردند.
دربهارعربی ٢٠۱۱ نسيم آزادی به سوريه رسيد. مردم سوريه عليه ديکتاتوری حزب بعث سوريه به پاخاسته و شروع به تشکيل کميته های مردمی کردند.ولی با ورود اخوان المسلمين سوريه به درون جنبش مردمی و دخالت قدرت های خارجی، از يک سوبرای سرنگونی بشر اسدوازطرف ديگر،درحمايت از حکومت سوريه، جنگ داخلی شعله ورشد.حزب اتحاددموکراتيک با گشايش فضای آزاد ازفعاليت زيرزمينی به کنش علنی روی آورد.حزب اتحاد دموکراتيک وفعالين اجتماعی برای گردهمائی توده های مردم، تشکيل شوراهای غير قانونی، تسليح مردم و تشکيل نيروی حفاظت برای حمايت از راه پيمائی های مردم وبنياد ˮشورای مردم کردستان غربی“ پيگيرانه فعاليت کردند.با قيام جولای ٢٠١٢،کنفدراليسم دموکراتيک رجاوا، متشکل ازسه کانتن3 جزيره،کوبانی وعفرين اعلام وجود کرد.اردوغان ازهمين لحظه مصمم شد انقلاب روجاوا را به خاک وخون بکشد.
سياست خارجی وراه سوم.
روجاوا درجنگ داخلی سوريه نه ازدولت سوريه حمايت کرد ونه از قدرت های دخالتگر خارجی، بلکه با گزينش راه سوم منشاء وجودی اش را به قدرت وتکيه به مردم روجاوا قرار دادوهمچنان نستوه وپايدار اين سياست را درعرصه جهانی حفظ کرده واز شکاف های درون قدرت های منطقه و جهانی استفاده می کند.
سامان يابی کمون ها،شوراهای ناحيه، شهر، و شورای مردم کردستان غربی،روجاوا، تعاونی های توليدی وکشاورزی.
روجاوا منطقه ای درسوريه با تکثر قومی،مذهبی و زبانی همچون ايران رادربرمی گيرد.درروجاوا کرد،عرب،ارمنی،چچن،آسوری،آراميان وسيرياک،مذاهب سنی،علوی،مسيحی اورتودوکس،ايزدی وزبان های کردی،عربی،آسوری وارمنی وجوددارند.باپذيرش اصل دموکراسی مبتنی براحترام وبرابری جنسی،باورشخصی،تعلق قومی وفرهنگی وزبانی، انقلاب روجاوا مردم را تبليغ وتشويق به شرکت درکمون های محلات،شورای ناحيه و شهر وديگر نهادهای اجتماعی کرد.
نهاد کمون. عموما،کمون هادرمحلات با شرکت ساکنان بالغ مردوزن ازسی وپنج تا هفتاد خانوار در يک خيابان تشکيل می شود.علاوه برکمون های مختلط، کمون های زنان حول مسائل ويژه زنان سامان يافتند.مردم با شرکت در جلسات کمون آگاهی کسب کرده وبموازات آن کمون بستری برای دخالت مستقيم مردم در سوخت وسازمحيط زندگی رافراهم می کند. کمون درظرفيت وامکانات محلی پروژه های رفاهی واجتماعی را بمورد اجرا می گذارد. برای اولين بار وبويژه زنان محبوس درمنزل وبدورازجامعه فرصت يافتند درمجامع عمومی،کمون ها،شرکت کرده وآغاز سخن بگويند.کمون های کشاورزی ازبهم آمدن دو ده ايجاد شده اند.بالاخره،جمعی ازحاميان بريگاد بين المللی به عنوان هديه به روجاوا يک کمون کشاورزی داير کرده اند.
تعاونی ها
تعاونی به مثابه سازه ای دموکراتيک با شرکت و تصميم گيری مستقيم کارگران درفرايند توليد وتوزيع فراورده ها سابقه ديرين دارد. درروجاوا تعاونی های شهری مختلط و مختص زنان در عرصه های اقتصادی وتعاونی کشاورزی زنان سامان يافته اند.
نيروهای حفاظت خلقی زنان ومردان.
تاسال ٢٠۱۳، اردوغان بانيت پليد وارد مذاکره با اوجالان زندانی شده بود که با دادن وعده هائی اورا متقاعد کند که نيروهای دفاعی جنبش برای آزادی،پ ک ک، سلاح بر زمين بگذارند.ولی، اوجالان باهوش تراز آن بود که وعده سرخرمن رژم را باور کند،وخواهان تحقق شرائطی را برای انحلال پ ک ک مطرح کرد.مايوس ازفريب اوجالان،دولت ترکيه يک جانبه مذاکرات را قطع کرد.با گشايش فضای آزاد و روی آوری حزب اتحاد دموکراتيک به فعاليت علنی تشکيل نيروی حفاظت خلقی امری حياتی پذيرفته شد. دردهه ۱۹۹٠هزاران زن ومرد ازروجاوا به کردستان ترکيه رفته وبه نيروهای پ ک ک پيوستند تا باارتش ترکيه بجنگند.دربهار عربی اين مبارزان باتوشه تجارب نظامی وايدئولوژيک وراهبرد رهائی زنان به روجاوا برگشتند و نقش مهمی درسازمان يابی نيروهای حفاظت خلقی ايفاکردند.روجاوابه جای واژه پيشمرگه که عميقا آلوده به سنت کردياتی،ناسيوناليسم کرد، بود ترجيحا واژه نيروی حفاظت خلقی را برگزيد.درابتدا نيروی حفاظت خلقی مختلط ازمردان وزنان تشکيل شد.سپس، برای تقويت فرايند استقلال ورهائی زنان نيروهای حفاظت خلقی بدو سازمان مستقل نيروهای حفاظت خلقی زنان ومردان تفکيک شدند.نيروهای حفاظت خلقی مردان وزنان تحت فرمان شوراها فعاليت می کنند.نيروهای حفاظت خلقی هستی هائی غيرسياسی وبه هيچ حزبی يا جريانی تعلق ندارند، وافراد داوطلب،احيانا با پيوند حزبی، باورود به نيروهای حفاظت خلقی تعلق حزبی شان تعليق می کنند.درسال ٢٠۱۵بخشی ازنيروهای نظامی سکولار اسد به فرماندهی سرهنگ طلال به نيروهای حفاظت خلقی زنان ومردان پيوستند. به پاس دموکراسی واحترام به سهم آنها نيروهای حفاظت خلقی ˮنيروهای دموکراتيک سوريه“ ناميده شد.البته،هنوزبدنه اين نيروها را همچنان نيروهای حفاظت خلقی زن ومرد تشکيل می دهند.همسوبااين تحول ˮشورای مردم سوريه“با شرکت روجاوا وجزئی از اپوزيسيون سکولار دولت اعلام وجودکرد.همچنين، به درخواست مردم مناطق عرب نشين برای آزادی ازستم داعش ازسال ٢٠۱۵ تا سال ٢٠۱٨ نيروهای دموکراتيک سوريه شهرهای منبيج،الشدادی،طبقا،رقه-پايتخت داعش-وشرق ديرازور را آزادکردند. مردم عرب اين مناطق باآغوش بازدر سيستم شورائی سامان يافتند.دراينجانيزبرای ادای پايبندی به دموکراسی واحترام به سهم مردم عرب ونه ادغامشان درکنفدراليسم دموکراتيک روجاوا، نام ˮخودمختاری دموکراتيک شمال وشرق سوريه“ گزيده شد.
رهائی زنان
نصف جمعيت هرکشوری را زنان تشکيل میدهند.همه کشورها کم وبيش و با گوناگونی مردسالارند.گفته می شود سوئد قوانين پيشرفته به سودزنان تصويب کرده است. درحقيقت تادهه ۱۹٧٠زنان سوئدازنابرابری جنسی زيادی رنج می بردند. زنان سوئد با درس آموزی از انقلاب جنسی دهه ۱۹٦٠اروپا و آمريکا توانستند به پشتوانه مبارزاتشان اصلاحاتی را به دولت سوئد تحميل کنند.چارلزفوريه ˮرهائی زنان را شرط رهائی جامعه“ دانست. اوجالان به تاسی ازوی و يا مستقل از اوشعار رهائی زنان شرط رهائی جامعه را محور جنبش آزادی کردها تعريف کرد.پ ک ک به رهبری اوجالان اقدامات عملی برای فرايند آزادی زنان معمول کرد، و جينولوژی يا دانش زنان درکوههای قنديل ابداع گرديد. شرکت حداقل %۴٠ زنان درتمام مجامع عمومی و يک نفرمرد و يک نفرزن به عنوان مجریان هر نهادی رسميت يافت. همين رويکرد پ ک ک را روجاوا اجرامی کند. کنفدراليسم دموکراتيک روجاوا هم قوانين برابری جنسی چونان ازدواج چند همسری، ازدواج زيرسن هيجده را غيرقانونی کردو خشونت درخانواده پيگرد قانونی گرديد.نهادهای گوناگون اقتصادی نظيرکمون کشاورزی زنان، تعاونی های توليدی،توزيعی،صنايع ظريف دستی،کارگاه های نمايش، نقاشی،تاسيس ايستگاه راديوبا پرسنل زنان،کانون های فرهنگی و تشکيل سالانه کنگره زنان بنيادشدند.شايد انقلاب روجاوا اولين نمونه درتاريخ باشد که زنان دربنياد انقلاب ايفای نقش کردند.آنها درصف اول جبهه ها با جنايت کاران داعش جنگيدند،درسمت فرمانده کنش کرده ودرفرايند توليد شرکت کردند.درمعنائی انقلاب روجاوا رابايد انقلاب زنان ناميد.
اقتصاد خ د ش وش س،
حکومت نژادپرست عرب سوريه،روجاوا، کردستان غربی،را مستعمره کرد.ازهمان زمان کسب قدرت درسال ۱۹٦۵ وبعد،دولت هيچ کارخانه ای درروجاوا نساخت.روجاوا معروف به انبارغله سوريه بود، گندم به شهرهای عربی بار می شدوسپس آرد گرانتربه مردم روجاوا فروخته می شد. همينطور، نفت ازچاه های روجاوا درˮرميله“ استخراج و برای تصفيه به شهرهای عرب نشين حمل می شد وسپس مردم روجاوا نفت وگازوئيل گرانتررامی خريدند.ازاينرو،روجاوا سرزمينی است عمدتا کشاورزی.
خودمختاری دموکراتيک شمال وشرق سوريه ازچهارسوتوسط اردوغان، مسعود بارزانی و دولت سوريه محاصره اقتصادی شده است.نقش بدخواهانه دولت ترکيه بسيارمهم است.خ د ش و ش س با ترکيه ٨٠٠ کيلومترمرزمشترک دارد.ترکيه درسراسراين مرز ديوار بتنی بلند با برج های ديدبانی نظامی احداث کرده است. عليرغم محاصره اقتصادی وادامه تجاوز نظامی ترکيه،درروجاوا قحطی،بيکاری وبی خانمانی وجود ندارد.آيا،درهمين هستی عمدتا کشاورزی بنا کردن نهادهائی برای تامين نيازهای مردم ونه انباشت سرمايه امکان پذيراست؟بلی،کمون ها وتعاونی ها تجلی چنين سازه هائی هستند.ولی،خ د ش و ش س مخالف تکنولوژی نيست،بلکه دسترسی ندارد.يکی ازاهداف خ د ش و ش س برپاکردن سيستم تحقيقات داروئی،پزشکی وبهداشتی کوبادرخاورميانه است.
قرارداد اجتماعی
درپی اعلام کنفدراليسم دموکراتيک روجاو در جولای ٢٠١٢ نه قانون اساسی بلکه ˮقراد داد مردم“ تدوين شد.قانون اساسی چه ازراه دموکراتيک ويا استبدادی نوشته شود،دولت دستگاهی فراز جامعه مجری قانون اساسی و مردم مطيع آن.درقرارداد مردم ،شوراها، حقوق ووظايف متقابل آحاد جامعه تعريف واجرا می شود.
دستگاه قضائی
انقلاب ٢٠١٢ روجاوا،نه تنها دستگاه دولت،بوروکراسی،سازمان های امنيتی،جاسوسی و قضائی باکارمندان اش رابرچيد،بلکه، به همان درجه ازاهميت،با جاروکردن سيستم مطرود،انقلاب برآن شد سيستم نوينی را برپاکند.
يکی از جنبه های برجسته انقلاب بنياد کميته های صلح (به کردی کميته آشتی)، بعضی مواقع کميته های صلح واجماع ناميده می شوند،درخيابان های مسکونی ومحلات ˮسامانه شورای مردم کردستان غربی“ تاسيس گرديد.اين کميته ها امنيت وآرامش درخيابان های مسکونی،محلات وکمونهای دهات راتامين کرده وبموارد تخطی وجنائی رسيدگی می کنند.دردهه ۱۹۹٠ تحت رژيم بعث فعالين روجاوا اولين کميته های صلح را درشهرهای سوريه با اکثريت جمعيت کردتاسيس کردند.دولت سوريه کميته های صلح را تهديدی به سيستم قضائی مشاهده کرد.ازاينرو، کميته های صلح زيرزمينی به موازات سيستم قضائی دولت به حياتشان ادامه دادند.حتی، عليرغم سرکوب دولت، بويژه بعداز ٢٠٠۴ کميته های صلح درتعدادکمتری خدماتشان را به مردم ارائه دادند.بعدازخيزش مردم سوريه درماه مارس٢٠١١ توانستند تعدادزيای ازکميته های صلح را درسطح محلات ودهات وبعداز قيام سال ٢٠١٢ درخيابانهای مسکونی نيزدايرکنند.درشهرها ودهاتی که تجربه کميته های صلح را داشتند، اکنون درارائه خدمات کميته های صلح بدون برخورد با هرج ومرج وسردگمی مکان هائی برای حل موارد مدنی وجنائی گرديدند.کميته های صلح عموما بسرعت پاگرفتند.هدف کميته های صلح نه محکوم کردن يک طرف و يا هردوطرف، بلکه رسيدن به اجماع بين طرفين شاکی ومجرم.تنها درموارد کمی درسطح محله بعداز بحث دراز، حکم بااکثريت آرا صادرمی شود.اگرممکن بودمتهم را نه ازمحله بيرون ويا زندانی کرد، بلکه مجرم، زن يامرد،را مجاب به فهميدن کرد که عمل اش باعث بی عدالتی،خسارت ياصدمه گرديده است.موضوع به تفصيل باهردوطرف بحث می شد،وشايد ازمنزل شاکی با شاهدان ديدن کرد، تا اعتقاد به اجماع وآشتی منجربه آرامش و صلح دائمی گردد.
اگر کميته صلح کمون نتوانست به اجماع برسد موضوع به کميته صلح ناحيه ارجاع خواهد شد.کميته های صلح به موارد قتل رسيدگی نکرده وپرونده را سرراست به سطح قضائی بالاارسال می کنند.
درخلال چند هفته بعداز انقلاب ٢٠١٢، باتشويق ˮجنبش جامعه دموکراتيک،Tev-dem،“ کميته های عدالت(کردی ديوان عدالت)درهرناحيه متشکل از وکلا وافراد آگاه وبصيردر محلات دايرشدند .اولين اقدام کميته های عدالت آزادی تمامی زندانيان سياسی بود.سپس،پرونده های زندانیان غيرسياسی مانند موارددزدی(بجزقتل) را بررسی کردند. درچنين مواردی،کميته های عدالت با برگزاری جلسه يا جلساتی با شاکی و مجرم وباتشويق دوطرف برای رسيدن به اجماع زندانيان آزادشدند.بدين ترتيب زندان ها راخالی کردند...
بالاخره،ضروری است به پذيرش اصل برائت تا اثبات جرم، دادرسی با حضور هيات منصفه درسطوح بالای قضاوت وهم چنين اضافه کرد که درسيستم قضائی سرمايه داری فوق جامعه،صندلی قاضی دردادگاه بالاترازديگران قراردارد، درخودمختاری دموکراتيک شمال وشرق سوريه صندلی قاضی درسطح حاضرين درجلسه.
سئوالات
س۱- موضوع دولت، سرمايه داری، کارگران وکارکنان و نيروهای حفاظت خلقی حقوق می گيرند؟
جواب.روجاوا منطقه ای صنعتی نيست،ولی دليل نيست که درهمين جامعه روابط انسانی و بدوراز استعمارتشکيل نداد.دولت درمعنای عام نهادی است سلسله مراتبی وسلطه گربرفراز جامعه.جامعه می تواند خود نيازها وروابط آحاد اش را براساس اصل اخلاق توليد وتنظيم کند.ميدانيم دولت،درمعنای عام قانون را به جای اخلاق دوران پيشا-تاريخ برپايه مالکيت می نويسد.کنفدراليسم دموکراتيک برپايه شوراها، نه دولت يا حکومت، بلکه نهاد مستقيم مردم دراداره جامعه است.البته می شود درمفهوم دولت بحث نمودکه خارج ازموضوع است. شاغلان ادارات،افراد متاهل نيروهای آسايش،معادل واژه پليس ولی بامعنائی انسانی تر،وافراد کمی از نيروهای حفاظت خلقی متاهل وبزرگ سال حقوق دريافت می کنند.مابقی نيروهای خلقی زن ومرد داوطلبانه برای آرمان برابری وآزادی می جنگند.
س٢- ارتباطات باخارج.
ج، تاکنون هيچ دولتی روجاوارا به رسميت نه شناخته است.البته،درکشورهائی دفترنمايندگی روجاوا افتتاح شده است.ولی، اين به معنای به رسميت شناسی خودمختاری دموکراتيک شمال وشرق سوريه نيست، ولی بی فايده نيزنمی باشد. فراترازاين،فعالان زن ومرد روجاوا دربسياری ازکشورها حضورداشته وفعاليت می کنند.همچنين، فعالين اجتماعی دل سوز ازاقصی نکات دنيا ونماينده های مجالس کشورها ازروجاوا ديدن می کنند.روجاوا توانست با امکانات محدود نفت،نامرغوب، تصفيه کند وآرد تهيه.عليرغم تحريم اقتصادی ازطريق قاچاقچيان کالاهائی وارد می شود.
س ۳- آزادی زنان.
ج،من فکرمی کنم درمحدوده صحبتم جنبه های گوناگون فرايند رهائی زنان را شرح دادم.واقعه ای بيماند درجهان.
س-۴،
ج، درروجاوا خدمت سربازی اجباری وجود ندارد، بلکه افراد داوطلبانه برای حفاظت ازانقلاب ودستاورد هايش وارد نيروهای حفاظت خلقی گرديده وهرزمان تشخيص دادند می توانند به زندگی شخصی خود برگردند.
س-۵،
ج متاسفانه من صحبت رفيق رانشنيدم.
س- ٦،
ج،من به سهم خود دلسوزی شما به روجاوا را تمجيد می کنم.ولی،روجاوا درمحاصره جهانی وزير حملات روزانه اردوغان فاشيست ومزدوران جهادی نفس می کشد.حتی اگرروجاوا توانائی داشت انقلاب صادراتی نيست،همبستگی با روجاوا به اين معناست که انقلابيون کشورهای ديگر ازتجارب روجاوا بهره برده، اگرامکان داشت کمون ها، شوراها وتعاونی هارا درکشورخود پياده کنند، ويا زمينه های آگاهی اش را.بالاخره، همين لطف ومحبت ايران شورا دربرگزاری اين جلسه بی اغراق به سهم خود برای انتقال تجربيات روجاوا ارزشمنداست.
س-٧،دررابطه باسازمان های بين الملی وان جی اوها.}،
چنين روابطی وجود ندارد.روجاوا درمحاصره است.تنها مسيرورود به روجاوا پل نظامی سيمليکا درمرز اقليم کردستان عراق و روجاوا شديدا توسط پيشمرگه های حکومت اقليم کردستان عراق به رياست مسعودبارزانی کنترل شده وحتی درمواردی جوانان داوطلب ازکشورهای خارج را زندانی می کنند.
س٨- ريشه های شجاعت وفداکاری زنان روجاوا چيست؟
ج،اوجالان بافراتررفتن از جامعه شناسی دوران روشنگری اروپا،پايه واساس ايدئولوژی سرمايه داری،بدوران پيش ازتاريخ،قبل از۵٠٠٠ سال میرود. اوجالان با استفاده ازتحليل گفتمانی،اسطوره شناسی، بهره گيری ازآثارباستانی باقی مانده از١٢٠٠٠ سال به بعدريشه مردسالاری وافول موقعيت محترم زنان دردوران نوسنگی را می يابد وتوضيح می دهد. اوجالان تاکيد می کند که درحقيقت زنان بانيان انقلاب کشاورزی در١٢٠٠٠ سال پيش بودند واين زمان دوران مادرسالاری بابرابری اجتماعی بود.قديم ترين کتيبه سنگی کشف شده درهلال حاصلخيز،،مسوپوتوميا يا بين النهرين،معروف به حماسه گيل گمش درحقيقت شرح انتقال قهری دوران مادرسالاری با ساختار برابری اجتماعی واحترام والا به زنان وظهوردولت،طبقات، قتل وغارت،استعمارو مردسالاری يا پدرسالاری با برتری مرد وتحقيروتبديل زن به لذت جنسی مرد را بانخوت بيان می کند.بدين ترتيب ۵٠٠٠ سال است که مردسالاری برابری جنسی را لگدمال کرده است.زنان درجنبش آزادی پ ک ک ودرروجاو اين تاريخ را مطالعه کرده وبرای خاتمه دادن به نابرابری جنسی شجاعانه در جبهه های جنگ با اردوغان فاشيست وجانيان داعش جنگيده وهنوز می جنگند.
س-،٩حفظ محيط زيست.
ج،روجاوا صميمانه وعميقا نگران بحران اضطراری محيط است، ولی بواسطه محاصره اقتصادی ومعضل مالی قادرنيست سهم اش درمبارزه عليه بحران بوم زيست راشايسته وار انجام دهد.
ياددادشت
١- کنفدراليسم دموکراتيک واجد دوشکل ودومعنای متفاوت.الف،آمريکا يک کشورواحد از پنجاه ايالت تشکيل گرديده ودرظاهرموجب عدم تمرکز قدرت شده است. ولی،تمام ايالت ها همان سيستم سرمايه داری دولت مرکزی را اجرا می کنند.سهم دخالت مردم درسياست به يک روز رای دادن برای انتخاب رئيس جمهور محدود شده است.ب، درکنفدراليسم دموکراتيک روجاوا/خودمختاری شمال و شرق سوريه،مردم مستقيما جامعه را اداره می کنند، ازسوی ديگرنه خواهان استقلال ملی بلکه جزئی ازخاک سوريه را تشکيل می دهند.
٢- عبداله اوجان درسال ۱۹۹۹توسط سازمان جاسوسی آمريکا ومحتملا باهمدستی موساد ازکنسولگری يونان درنايروبی، پايتخت کنيا، ربوده وتحويل دولت ترکيه دادند.اکنون ٢١ سال است که عبداله اوجالان درسلول انفرادی درجزيره ايمرلی زندانی است.
٣- روجاواواژه کانتون را از کشور سويس اقتباس کرد.کشورسويس از ٢٦ کانتون يا بخش تشکيل شده است.
مراد عظيمی