افق روشن
www.ofros.com

کارگران ایران بردگان فراعنه مصر و امپراطوریهای دوران باستان نیستند


جعفر عظیم زاده                                                                                                    شنبه ۴ تیرماه ١٣٩٠

کارگران ایران در طول سی سال گذشته و در دوره های قبل از آن هیچگاه از حقوق برسمیت شناخته شده بین‌المللی کارگران در سایر کشورها برخوردار نبوده اند.نه حق برپایی تشکلی را برای دفاع از حقوق صنفی و اجتماعی خود داشته‌اند و نه به عنوان فروشندگان نیروی کار دخالتی در چگونگی تعیین دستمزد و شرایط کار و زیست خود داشته اند.نه قرارداد دسته‌جمعی، نه حق اعتصاب و نه برپایی تجمعات اعتراضی، هیچگاه بمثابه بخشی از شرایط روتین و جا افتاده زندگی اجتماعی کارگران ایران متحقق نبوده است و اگر در دوره هایی مانند دهه بیست و اوایل انقلاب ۵۷ کارگران ایران موفق به پیشبرد گوشه‌هایی از مطالبات خود شدند این امر اساساً ناشی از خلع قدرت سیاسی متمرکز در ایران درآندوره ها بوده است و نه نتیجه ساختار سیاسی اجتماعی و اقتصادی حاکم بر ایران.
اینها و بسیاری دیگر از واقعیتهایی که بیانگر شرایط برده وار کارگران ایران است تماماً مسایلی هستند که هزاران صفحه در مورد آن‌ها نوشته شده است. اما واقعیت این است که امروز کارگران ایران در چنان شرایط جهنمی ایی قرار گرفته‌اند که ابعاد بی حقوقی و ستم بر آنان بسیار فراتر از آن چیزهایی است که بتوان آن‌ها را در چهارچوبهایی همچون نبود برخی حقوق برسمیت شناخته شده ین المللی کارگران قرار داد.
همین دیروز بود که کرایه وسایل نقلیه شهری راپس از گذشت سه ماه از افزایش آن در اوایل سال، بار دیگر بیش از دو برابر کردند و قرار است بزودی شیر یارانه ای را از سبد زندگی میلیونها خانوار کارگری حذف کنند.اجاره بهای منازل مسکونی طی همین دو ماه گذشته از ۳۰ تا ۵۰ درصد، بسته به انصاف صاحبخانه ها افزایش پیدا کرده است.نان و انرژی تا سه چها ر برابر افزایش قیمت داشته‌ اند و قرار است بزودی تمامی کالاهای اساسی زندگی با قیمتهای جدید و البته با قیمتهای چندین برابری عرضه شوند. همین یکسال پیش بود که دولت با عقب نشینی در برابر اعتصاب تجار و طلا فروشان، دریافت۳ درصد ارزش افزوده را از محل در آمد معاملات آنان، بی سر و صدا و بطور مستقیم بر دوش مصرف کنندگان انداخت و با اعمال آن بر روی کلیه اقلام مصرفی موجود در جامعه از طلا و آهن تا مواد غذایی و مواد شوینده و آب و برق و گاز و … و با افزایش آن به چهار درصد در سال جدید، میلیاردها تومان از نان شب من کارگر تا آبی که می نوشم و لباسی که می پوشم را به جیب دستگاه عریض و طویلش ریخت و از این طریق اقدام به اخذ پول از من کارگر به دلیل زنده ماندنم، آب نوشیدنم، نان خوردنم و لباس پوشیدنم کرد.
وضعیتی که در طول یکسال گذشته با اجرای طرح قطع یارانه ها بر شرایط زیست طبقه کارگر ایران تحمیل شده است تنها محدود به اخذ پول تحت عنوان ارزش افزوده توسط دولت از نان شب کارگران و مسیله بالا رفتن چندین برابری هزینه‌های حمل و نقل و خوراک و نوشاک و پوشاک و سر پناه و...نیست.
هر کسی در این مملکت جز کارگران مجاز است هر کاری که منافع اش ایجاب میکند انجام بدهد.دولت مجاز است گران کند، تجار و طلا فروشان مجازند از محل درآمد معاملات میلیونی و میلیاردی خود پرداخت ارزش افزوده به دولت را قبول نکنند، صاحبان وسایط نقلیه درون شهری وبرون شهری میتوانند برای جبران هزینه‌های قطع سوبسید انرژی کرایه های خود را افزایش دهند.کارفرمایان و کارخانه داران مجازند بدلیل افزایش قیمتهای حامل انرژی تعدیل نیرو کنند و از گرده کارگران باقیمانده کار بیشتری بکشند آنان مجازند و میتوانند قیمتهای تولیدات شان را برای حفظ سود خود افزایش دهند و در صورت عدم سودهی درب کارخانه های خود را تخته کنند و صدها و هزاران کارگر را از کار بیکار سازند.مالکین منازل مسکونی مجازند و میتوانند بدلیل تورم عمومی ناشی از اجرای طرح قطع یارانه ها اجاره بهای منزل مسکونی خود را تا ۵۰ درصد و بیشتر و آنگونه که دل شان میخواهد افزایش دهند و خلاصه همه کسانی که سودشان و فقط سودشان با اجرای طرح قطع یارانه ها دچار چالش شده است مجازند و میتوانند شرایط لازم را برای حفظ سودشان اعمال کنند و اما میلیونها کارگر برای زنده ماندن و فقط برای بقای خود و خانواده هایشان حق ندارند خواهان افزایش دستمزدهای خود شوند و شرایط فروش نیروی کار خود را آنگونه که خود میخواهند، اعمال نمایند.
به موازات تحمیل این بی حقوقی مفرط بر کارگرانایران، بالا رفتن چندین برابری هزینه‌های زندگی بطور بی سابقه ای بر عمق و دامنه استیصال کارگران جهت تأمین حداقلهایی برای زنده ماندن افزوده است و همین امر به موازات خود میدان و زمینه‌های لازم را برای کارفرمایان و صاحبان سرمایه جهت تحمیل بردگی بیش از پیش بر کارگران مهیا تر کرده است.بطوریکه طی سال گذشته و بویژه از آغاز سال ۹۰ به این سو قراردادهای موقت علاوه بر تمهیدی از سوی کارفرمایان برای اخراج کارگران بعنوان یک امر معمول، به وسیله‌ای بیش از پیش تعیین کننده و مهم برای زدن وبردن میلیاردها سود از قبال رنج و محنت میلیونها کارگری تبدیل شده است که نان شب شان با افزایش چندین برابری هزینه های اولیه زندگی به بی سابقه ترین نحوی به گرو گرفته شده است.تحت این شرایط صاحبان سرمایه بطور سیستماتیکی دستمزدهای کارگران را تا ماهها پرداخت نمیکنند، حین استخدام کارگران پیشاپیش اعلام میکنند ما دستمزدها را سه ماه به سه ماه می‌پردازیم، اگر میتوانید تحت این شرایط کار کنید و تازه با قبول این شرایط از سوی کارگران از آنان برای استخدام سفته و چک طلب میکنند و هیچ سیاه برگه ای به نام قرارداد و غیره در اختیار آنان قرار نمیدهند، تا هر ساعتی که بخواهند از کارگران کار میکشند، از ناهار و سرویس آنان میزنند و بطور سیستماتیکی با عدم تمدید گاه به گاه قرارداد کارگران با سابقه و اخراج آنان، سایه ترس از عدم تمدید قرارداد را بر بالای سر دیگر کارگران قرار میدهند تا کارگری در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد و تحمیل دیگر شرایط برده وار صدایش در نیاید.
در شرایطی که مسیله تعطیلی کارخانه ها و اخراج کارگران بدلیل قطع سوبسید حاملهای انرژی در حال اوج گرفتن است دست بکار تدوین قوانین تازه‌ای برای بیمه بیکاری شده اند تا با زدن از همین حداقل های بیمه بیکاری موجود و کاهش هزینه‌های زنده ماندن کارگران بیکار از بار آن بر دوش سرمایه در ابعاد ملی بکاهند تا کارفرمایان در آشفته بازاری که قطع یارانه های انرژی برخی حوزه های سود آوری سرمایه را به چالش کشیده است قادر به اخراج تعداد هر چه بیشتری از کارگران شوند بدون اینکه موج این اخراج سازیها منجر به افزایش بار مالی بیمه بیکاری در یک بعد اجتماعی بر دوش سرمایه بشود.در حال تدوین قانون کار تازه‌ای بر بستر شرایط برده وار موجود تحمیل شده بر کارگران هستند تا ضمانتی قانونی را برای تضمین و تداوم این بردگی دست و پا کنند.
تمامی اینها و دیگر شرایط بسیار مشقت باری که سرمایه داری ایران فی الحال و با اجرای طرح قطع یارانه در حال تحمیل آن بر طبقه کارگر است چیزی جز به خاک کشیدن هر آنچه که کارگران ایران از طریق آن‌ها تاکنون قادر به زنده ماندن و نفس کشیدن بوده‌اند نیست.
به نظر من کسانیکه امروزه چنین شرایط زیست و کاری را برای کارگران ایران قایل شده اند بطور قطع و یقین حافظه تاریخی خود را از دست داده‌اند و کارگران ایران را با بردگان فراعنه مصر و امپراطوریهای دوران باستان اشتباه گرفته‌اند، اشتباهی که به هیچ روی و حتی در عالم خیال به فرجام مورد نظر طراحان و مجریان شرایط موجود منجر نخواهد شد.

جعفر عظیم زاده - چهارم تیر ماه ۱۳۹۰

اتحادیه آزاد کارگران ایران