روز ۲۷ می دوشنبه، در پارک میدان تقسیم استانبول، گروهی که اکثرا از جوانان و مردم قشر متوسط و بالا تشکیل میشد، در اعتراض به نقشه دولت برای تخریب پارک، بریدن درختها و ساختن یک مرکز تجاری، دست به اعتصاب زدند. میدان تقسیم استانبول جایی است که معمولا هر روز چندین تظاهرات از سوی گروههای ۲۰-۳۰ نفر برگزار میشود و این یک روند عادی و معمول در این مکان است. در واقع این جنبش محیط - زیستی نیز در ابتدا تظاهرات نسبتا خلوت و محدودی بود اما بعد از حملهی شدید پلیس به معترضان در ۲۸ می، این اعتراض از سوی جوانان و قشر متوسط بالا مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از هنرپیشهها و خوانندههای مرفه، همراه با عدهای از فعالین و دانشجویان چپ و مردم غیر سیاسی اما ناراضی، در اعتصاب شرکت کردند
مطالباتی که از سوی جنبش در ابتدا اعلام شد، کلا ويژگی رفرمیستی داشتند. مطالبات اصلی معترضین، صرفنظر کردنِ حکومت از تخریب پارک برای ساختن یک مرکز تجاری و نیز بریدن درختها در این منطقه بود. در کنار مطالبات محیط - زیستی، جنبش به قانون جدیدی که برای محدود کردن فروش و مصرف مشروب اعلام شد، اعتراض کرد و در عین حال به اعتراضی که از سوی جوانان در آنکارا (پایتخت کشور) به خاطر تذکر دادن مسئولین مترو به معاشقه و معانقهی جوانان صورت گرفت نیز اشاره کرد. این جنبش خواستار پایان یافتن دخالت آ.ک.پ ( حزب حاکم ترکیه) در زندگی مردم شد و خواستار دخالت بیشتر و جدیتر مسولین مخالفان قانونی، از جمله CHP - حزب خلقی جمهوریخواه - سکولاریست ناسیونالیست و از MHP حزب جنبش ملیگرای سنتی، به عرصهی سیاسی شدند. اما شاید مهمترین خواستهی این جنبش، روشن شدن علت و مشخص شدن عاملین انفجار شهر hatay ( شهر نزدیک مرز سوریه که در تاریخ ۱۱ می انفجار باعث مرگ بیش از ۱۵۰ نفر شد) بود.
در واقع، سیاست حکومت ترکیه در رابطه با مسالهی سوریه، یکی از مهمترین موارد اعتراضی بخشهای مختلف جامعه، از جمله جنبش چپ و دانشجویی، جنبش ملیگرا و حتا قشر مرفه و سکولار میباشد. در حالی که این نارضایتی، از ابتدای جنگ داخلی سوریه و مطرح شدن مهاجرت پناهندگان سوری به ترکیه، وجود داشت، این تضاد اولین بار به طور علنی، با درگیریای که در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲، در دانشگاه صنعتی خاورمیانه صورت گرفت، مطرح شد. هزاران دانشجوی این دانشگاه (که در پایتخت آنکارا قرار دارد و با فضای چپ و رادیکالاش شناخته میشود)، روزی که نخست وزیر طیب اردوغان به محوطه دانشگاه آمد، با شعار "طیب، جنگطلبِ امپریالیست، دشمن علم، از دانشگاه برو" به حکومت اعتراض کردند و با خشونت شدید پلیس رو به رو شدند. حملهی پلیس به معترضان حتا به کلاسها و اتاقهای استادان دانشگاه هم کشیده شد و باعث زخمی شدن دها دانشجو شد. اما آن تظاهرات، باعث تغییر فضای ترکیه شد و به بسیاری از مردم ناراضی، احساس جرات و امید را تزریق کرد.
با سخنان تهدیدآمیز اردوغان علیه دانشجویان و مدیریت این دانشگاه و حمایت مدیران دانشگاههای دیگر از حکومت، جنبش دانشجویی در تمام ترکیه به حرکت درآمد و در چندین شهر، از جمله استانبول، دانشجویان با جمعآوری دهها هزار امضا، اشغال کردن اتاق مدیران دانشگاه و تظاهراتهای گسترده، حمایت خود را از تظاهرات دانشگاه صنعتی خاورمیانه اعلام کردند. بلافاصله بعد از این اتفاقات، دولت این بار به سرکوب دانشجویان، روزنامهنگاران، کارگران، فعالین سندیکایی و هنرمندانی که با یک حزب غیر قانونی و چپگرا (DHKP - C حزب جبههی رهاییبخشِ انقلابی خلق) ارتباط داشتند پرداخت و از ۱۸ ژانویه تا آوریل، صدها نفر با خشونت بسیار دستگیر شدند. DHKP - C که خواستار نشان دادن قدرت خود، علیرغم این سرکوب بود، در ماه فوریه در مقابل کنسولگری آمریکا یک حملهی انتحاری را سازماندهی کرد و در ماه مارس، به مرکز آ.ک.پ در آنکارا و ساختمان وزارت دادگستری، با موشک حمله کرد. با این حال حکومت به بهانهی مبارزه با این حزب، تشکلهای قانونی کارگری و فعالین دانشجویی را نیز تحت سرکوب شدید قرار داد و این در حالی بود که عملا بعد از انجام صلح با جنبش کُرد، در کشور مخالفت رادیکالی غیر از این چند نیرو باقی نمانده بود.
تضاد شدیدی که بین حکومت و جنبش چپ و رادیکال پیش آماده است، با قدغن شدن تجمع ۱ می ۲۰۱۳ در میدان تقسیم بار دیگر خود را نشان داد. در نتیجه ی حملهی وحشیانهی پلیس به فعالین چپ و کارگری در ۱ می، صدها نفر زخمی شدند و تنفر و نگرانی جامعه از حکومت کنونی و قدرتگیری نهادِ پلیسِ تحتِ این حاکمیت، افزایش یافت. ۱۰ روز بعد از درگیریهای روز جهانی کارگر، مردم ترکیه با یکی از خونینترین اتفاقات تاریخ خود رو به رو شدند: در اثر انفجارهایی که در شهر HATAY صورت گرفت، صدها نفر کشته شدند و در حالی که عامل اصلیای که پشت این حمله بود مشخص نبود - و هنوز هم نشده است- دولت به جای پاسخگویی به مردم، خبررسانی دربارهی این اتفاق را برای ۴۸ ساعت قدغن کرد.
قتلعام شهر HATAY باعث شد که جنبش رادیکال و چپ دانشجویی، بار دیگر در دانشگاه صنعتی خاورمیانه اعتراضات را آغاز کند. در این تظاهراتها، شعار " حکومت، استعفا" مطرح شد و پس از این ترکیه باز هم شاهد حملهی شدید پلیس به دانشجویان معترض شد.. این بار اکثر جامعه، باور داشتند که حکومت یا شخص احمد داوود اوغلو( وزیر امور خارجه) باید استعفا بدهد، اما به دلیل خشونت پلیس و سرکوب، اعتراضات گستردهتر نشد.
بعد از این اتفاقات، در ۲ هفتهی گذشته، آ.ک.پ قوانین جدیدی را برای محدود کردن فروش و مصرف مشروب، مطرح کرد. هفتهی گذشته، فروش مشروب از ساعت ۱۰ِ شب تا ۶ِ صبح، رسما قدغن شد و در عرض همین هفته، اتفاقی که در متروی آنکارا پیش آمد باعث نگرانی بیشتر اقشار سکولار جامعه شد: مسولین مترو، به جوانانی که همدیگر را میبوسیدند تذکر داد که رفتار "غیر اخلاقی" نداشته باشند. در تظاهرات اعتراضی که پس از این اتفاق صورت گرفت، افرادی با شعار "الله و اکبر" به جوانان معترض با چاقو حمله کردند.
تظاهراتهای پارک تقسیم، در حالی که ظاهراً از طرف جنبش محیطزیستی رهبری میشدند، در چنین شرایطی شکل گرفتند. بعد از خشونت پلیس در ۲۸ می، تظاهرات گستردهتر شد. گروههای مختلفی از جمله چپهای رادیکال، ناسیونالیستهای سکولار و حتا قشر کوچک از اسلامیهای مخالف به تظاهراتها پیوستند و شعارهای رادیکالتری از جمله" حکومت، استعفا" رایج شد. در عرض ۳ روز گذشته، خشونت پلیس بیش از حد افزایش یافت و باعث کشته شدن چندین جوان و زخمی شدن صدها نفر شد. سکوت کامل رسانهها در مقابل این اتفاق، آتش خشم خفتهی جامعهی ترکیه را شعلهور کرد و موجب گسترش تظاهراتها به مناطق دیگر استانبول و شهرهای بزرگ از جمله آنکارا، ازمیر و اسکیشهیر شد.
البته سخنان اردوغان در مورد قوانین منع مصرف مشروبات الکلی، در روز ۲۸ می نیز روی تغییر شکل این اعتراضات تاثیر داشت. اردوغان در پاسخ به اعتراض مخالفان گفته بود: " چطور برای قانونگزاری دو نفر مست اعتبار قائل هستید اما قوانین دین اسلام را - در باب مشروبات الکلی - نمیپذیرید؟" در حالی که اردوغان اسمی از کسی نبرد، به نظر میرسد که منظور او از "دو نفر مست" کمال آتاتورک، بنیانگزار جمهوری ترکیه، و همرزم او، ایسمت اینانو، بوده است که در قانون اساسی ترکیه توهین علنی به آنها جرم محسوب میشود و این باعث شده است که اردوغان بدون اسم بردن، از آنان چنین یاد کند.
این سخنان نخست وزیر، برای اقشاری از جامعهی ترکیه که اکثرا به طبقهی متوسط یا بالا تعلق دارند و به آتاتورک، مخصوصاً در ارتباط با رفرمهای سکولار آن، احترام شدیدی قائل هستند، غیر قابل پذیرش بود. این اتفاق در کنار ادامهی روند صلح با جنبش کُرد و فاصلهای که بین دو جامعهی ترک و کُرد ایجاد شده است، باعث یک انگیزهی ناسیونالیستی سکولار شد و در نتیجه اکثر مردم به تظاهرات میدان تقسیم پیوستند.
دیروز رسانههای غربی و منابع خبری اینترنتی، از "بهار تُرک" سخن به میان آوردند و مردم، علیرغم عقبنشینی ظاهری حکومت از طرحِ ساختن مرکز تجاری در میدان تقسیم، با روحیهی رادیکالتری به تظاهراتها پیوستند. امروز صبح هزاران نفر در آنکارا به سمت مجلس راهپیمایی برگزار کردند و درگیریها هنوز در جاهای مختلف ادامه دارد.
در این شرایط، پیشبینی برای آیندهی این جنبش سخت است اما ساختار پیچیده و بیرهبر بودنِ کنونی این جنبش و خصلت طبقاتی بخش گستردهایی از معترضان که با انگیزههای ملیگرایانه و سکولار به میدان آمدهاند، نشان میدهد که برای جلوگیری از یک سرخوردگی عمومی، جنبش چپ و کارگری باید فرصت تاثیرگذاری روی این. فضا را هرگز از دست ندهد.
سولماز بهرنگ - ۱ ژوئن ۲۰۱۳
منابع:
خبر ترکی، لیست مطالبات جنبش:
http://www.haberself.com/h/۸۷۳/