در ١٦ خرداد سایت شمال امروز لیستی از برادرزاده ها، خواهرزاده ها و دیگر وابستگان پوستین-دوز مدیرعامل سایپا را به نقل از سایت تابناک تحت عنوان «بیش از ١۵٠ نفر با فامیلی پوستین دوز و امیری در رده های کارمندی و کارشناسی در استخدام سایپا می باشند» منتشر می کند. سایت مذکور آورده بود که هشت نفر نیز با نام فامیلی مشایی، کوشا، پویان، امیری، جوادنیا و همچنین برادر و دو برادرزاده پوستین دوز با سمت هایی چون مدیرعاملی یا ریاست قسمت و قائم مقامی مشغول به کار می باشند. سایت خودروکار در تاریخ ١۵ خرداد نوشته ای تحت عنوان «افشاگری شرکت سایپا از آقای مدیرعامل» به امضای «جمعی از پرسنل گروه خودروسازی سایپا» منتشر می کند که علاوه بر هشت نفر ذکر شده در سایت تابناک نام دو نفر دیگر را، یعنی محمد ش. (پسر ... مجلس) مدیر ارتباطات، علی ک. (پسر ...مجلس) کارشناس ارشد بدون ذکر فامیل آن ها می آورد که استنباط می-شود از وابستگان نمایندگان مجلس باشند. در این نوشته همچنین به تأسیس بدون کارشناسی کارخانه ساخت دینام و لوازم برقی و... در مرزن آباد چالوس محل تولد پوستین دوز، عدم مدیریت او در زامیاد و عدم کیفیت خودروهای تولیدی سایپا اشاره شده و چنین آورده می شود: «پوستین دوز در بازدید رهبری از نمایشگاه صنعت خودروسازی هیچ جوابی در رابطه با عدم کیفیت تولیدات سایپا نداشت و به جای اطاعت از رهبری و بالا بردن کیفیت ماشین های تولیدی تعدادی خودروی پراید بدون ای.ب.س و ایربگ تولید نموده است.» در پایان نوشته آمده است: «با ایجاد اهرم فشار بر نیروی انتظامی در موضوعات واهی از جمله اعتصاب کارگران و...» به نظر می رسد این قسمت به اعتصاب کارگران و حمله نیروی انتظامی به آنان نظر دارد. خودروکار در صدر این نوشته اشاره دارد که پوستین دوز با حمایت جدی رئیس دفتر رئیس جمهور مدیرعامل شرکت سایپا می شود.
این که در جمهوری اسلامی هر کدام از مسئولین حکومتی عوامل و باند خود را روی کار می-آورند چیز جدیدی نیست. از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی این شیوه رایج و مرسوم بوده و هست. از سوی دیگر اختلاف بین سردمداران حکومت سرمایه داری ایران نیز چیز بدیع و تازه ای نیست. ولی چیزی که همگی روی آن وحدت داشته اند، استثمار و بهره کشی از نیروی کار ارزان و سرکوب و کشتار و زندانی کردن کارگران بوده است. حفظ نظام بهره کشی و مناسبات سرمایه داری با اتکا به نیروهای سرکوب و تبلیغ و ترویج خرافات در جهت تحکیم پایه های این نظام نیز چیز جدیدی نیست.
اما نوشته ای که با امضای «جمعی از پرسنل گروه خودروسازی سایپا» در سایت خودروکار آمده است می خواهد عدم کیفیت خودروها و باندبازی پوستین دوز و همچنین حمله به کارگران اعتصابی را یک موضوع جدید و برخاسته از طینت و شخصیت پوستین دوز بداند و این کارگزار سرمایه منشأ کاستی و بی حقوقی کارگران قلمداد کند. در حالی که این مناسبات سیستم سرمایه داری است که باعث استثمار و فقر و فلاکت کارگران است. این مناسبات به وسیله کارگزارانی چون میرحسین موسوی، رفسنجانی، کروبی، خاتمی و احمدی نژاد، و مدیرانی چون پوستین دوز تحکیم و تداوم می یابد. هر کدام از آن ها در جنگ قدرت مصالح پایداری نظام مستبد سرمایه را به خطر اندازد از گردونۀ نظام کنار گذاشته می شود.
«جمعی از پرسنل» هدفشان از افشای باند پوستین دوز افشای فساد در نظام سرمایه داری نیست، چرا که تا نظام سرمایه داری هست فساد و باندبازی را نیز با خود دارد، بلکه می خواهند با تأسی از بلندپایگان نظام و جناحی که رهبری در رأس آن است در جهت «قیچی کردن پر و بال» جناح احمدی نژاد و تطهیر نظام سرمایه آویزان کارگران شود و کارگران را از مبارزه با سرمایه به حمایت و به دنباله روی از یک جناح دیگر سرمایه سوق دهد. کارگران مطالبات مشخص خود را دارند و همۀ جناح های سرمایه را چه در قدرت و چه خارج از قدرت سر و ته یک کرباس می دانند. جمهوری اسلامی در دهه شصت برای مقابله با تشکل های کارگری تشکل های ضدکارگری و دست-ساز دولتی ای چون شوراهای اسلامی و خانه کارگر را علم کرد و سال هاست در روز اول ماه مه این تشکل ضدکارگری را برای قدرت نمایی به خیابان می کشاند. اولین مقابله جدی کارگران با این تشکل ضدکارگری سال ٧۵ قبل از روی کار آمدن خاتمی در میدان بهارستان بود که نیروهای انتظامی به حمایت از این تشکل دست ساز دولتی به میدان آمده و کارگران را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
کارگران با وجود سرکوب و اختناق در کوران مبارزات اعتراضی خود آموخته اند که فریب گفته-های امثال «جمعی از پرسنل» را نخورد. در حالی که نظام از آوردن شورای اسلامی به خیابان ها ابا دارد و چند سالی است دیگر از مراسم خبری نیست. حال ترفند جدید این است که کارگران را به بهانه «افشاگری باند منحرف» به حمایت از کیان نظام سرمایه هدایت کند. سران نظام از استیضاح احمدی نژاد نیز منصرف شده اند و بسیاری از نمایندگان با استناد به گفته های رهبری با پادرمیانی از نمایندگان می خواهند امضاهای خود را پس بگیرند. آنها به «قیچی کردن پر و بال» اکتفا کرده اند. هر دو جناح می دانند که کارگران نسبت به هیچ کدام از آن ها توهم ندارند. آنان از ترس به خطر افتادن جدی خود در فکر سازش هستند. مصلحت نظام ایجاب می کند مسایل شان را در اطاق های دربسته حل و فصل کرده، از رسانه ای شدن اختلافات جلوگیری نموده و در مقابل توده های کارگر و دیگر مزدبگیران متحد بمانند. اگر دندان روی جگر بگذارند تا دو سال باقی مانده از ریاست جمهوری احمدی نژاد به سر آید، جناح بندی جدیدی از راه می رسد. ناف این نظام سرمایه با ویژگی های خاص خودش هم چون نظام های دیگر سرمایه داری با اختلاف بسته شده است. با اوج گیری نارضایتی و اعتراضات توده های مزدبگیر اختلاف و جناح بندی گریزناپذیر است.
جناحی که تا دیروز از احمدی نژاد به عنوان ولایی ترین رئیس جمهور یاد می کرد و از رابطه مرید و مراد رئیس جمهور و رهبری داد سخن می دادند، اکنون از کارگران می خواهند در «قیچی کردن پر و بال» جناح مقابل و شاه پرش مشایی به میان بیایند. دیروز اضافه کاری چندساعته به کارگران می-دادند تا بر ضد «جریان فتنه» و حمایت از احمدی نژاد و رهبری به میدان بیایند و نهم دی را رونق بخشند. اکنون ورق برگشته و نوبت «باند منحرف» است. فردا معلوم نیست چه باندی به میدان بیایند و به چه صفتی متصفش کند. این که رهبرانِ «جریان فتنه» و «منحرف» آینده چه کسانی اند معلوم نیست، ولی آن چه روشن است این است که «فتنه ها» و «جریانات منحرف» دیگری نیز در راه اند.
نوشتۀ افشاگرانه «جمعی از پرسنل» در سایت خودروکار می ماند و خودروکار با تأیید متن افشاگری به این مطلب که پوستین دوز با «حمایت های جدی ریاست جمهوری» به این پست دست یافته است اشاره کرده و به انتقادناپذیری پوستین دوز و تنبیه و اخراج کارشناسان منتقد از سوی مدیرعامل می پردازد. سایت خودروکار با متن کوتاهی که در مقدمه این افشاگری می آورد نشان می-دهد که خودروکار آگاهانه این متن را در سایت خود گذاشته است. یکی دو سال پیش هم متن سخن-رانی مدیرعامل ایران خودرو (نجم الدین) در این سایت منتشر گردید. برای ما (تعدادی از) کارگران روشن نشد با چه هدف و مقصودی خودروکار دست به چنین کارهایی می زند. این سایت «کارگری» اگر این کار را در دهۀ شصت می کرد تعجب برانگیز نبود. اما در شرایط کنونی کسانی هم که در دهه شصت صریحاً از نظام جمهوری اسلامی و شوراهای ضدکارگری حمایت می کردند چنین نمی-کنند.
ما کارگران طی سال ها تجربه با گوشت و پوست خود دریافته ایم که این دولت هایی که آمده اند و بعضی هایشان دو دوره بر سر کار بوده اند، از همان اولین رئیس جمهوری که کنار گذاشته شد گرفته تا آخرینشان، همگی یک وجه اشتراک داشته اند و آن ضدکارگری بودنشان است. هم اکنون که جنگ قدرت در جریان است، اینان دست اندرکار اصلاح قانون کار به نفع سرمایه و بر ضد کارگران هستند، مرخصی سالیانه کارگران را از سی روز به بیست روز تقلیل داده اند، ٤٠% اضافه کاری حذف شده است، ٣ روز مرخصی فوت فامیل درجه یک حذف شده است. این ها تنها سه مورد از اصلاحیه چندده بندی قانون کار به نفع سرمایه می باشد. این در شرایطی است که قیمت مایحتاج روز به روز به طور سرسام آوری در حال افزایش است. حذف یارانه ها فشاری است بر کلیه مزدبگیران که علیرغم سرکوب شدید اینجا و آنجا اعتراض توده ای را در برابر حکومت سرمایه بر ضد آن شاهد بوده ایم. جای یک جنبش سراسری کارگری با مطالبات مستقل که بتواند در مقابل سرمایه قدرت نمایی کند خالی است. بدون چنین تشکلی خواست هایی از جمله آزادی بیان و تشکل، افزایش دستمزد، لغو اعدام و... صرفاً بر روی کاغذ باقی خواهد ماند. برای عملی کردن مطالبات مبارزه آگاهانه و همبسته و متحد کارگران اعم از شاغل، بیکار، اخراجی، یدی و فکری را می خواهد. متأسفانه بدنه کارگری به طور فعال از مبارزات کارگران حمایت نمی کند. طی اعتراضات و مبارزات کارگری دریافته ایم آنجا که بدنه کارگر به همراه پیشروان کارگری متحدانه ایستاده اند، به بعضی از خواست-های روز خود رسیده اند. هم اکنون مبارزه کارگران شهرداری خرمشهر، کارگران کاشانی و کارگرانی قزوینی (که سال هاست به اشکال مختلف مبارزه می کنند) در جریان است. حمایت دیگر کارگران می تواند در ایستادگی این کارگران در مقابل سرمایه مؤثر بوده و گامی در جهت شکل-گیری جنبش سراسری کارگران باشد.
فقدان این همبستگی ریشه در پایین بودن آگاهی کارگران است. از «جمعی از پرسنل...» با همکاری سایت خودروکار می خواهند کارگران را از ریل مبارزه با سرمایه خارج کرده و آنان را به دنباله روی از یکی از جناح های حاکم در نظام سرمایه داری کشانده و دشمن کارگران را که دقیقه ای از ضدیت با آنان کوتاه نمی آید به عنوان دوست آنان جا بزند.
ترفند ضدکارگری «جمعی از پرسنل» که اخیراً رونمایی شد، نه اولین ترفند ضدکارگری است و نه آخرین آن ها. با وجود جو اختناق و سرکوب مبارزات کارگری هرچند گسسته و بدون ارتباط با یکدیگر ادامه دارد. بدون شک اختلاف حاکمان سرمایه پایان بردار نیست، زیرا جزء لاینفک نظام سرمایه داری است. در ایران به دلیل ساختار سرمایه داری، اختلاف بین جناح های بورژوازی به این شکل بروز می کند. استبداد و دیکتاتوری حاکم بر سرمایه داری تحمل جناح رقیب را ندارد. طبقه کارگر نیز تا زمانی که مبارزه مشترکی را بر علیه سرمایه از سر نگیرد، از اختلاف و فردگرایی رنج می برد. تا زمانی که این طبقه جنبشی علیه سرمایه وارد میدان نکند، کارگران هر یک به مثابه رقیب دیگری ظاهر می شوند. سرمایه داری صرفاً با نیروی سرکوب به مقابله با کارگران وارد عمل نمی شود بلکه فرهنگ بورژوازی را هم به مثابه فرهنگ مسلط جامعه تبلیغ و ترویج می کند. سرمایه داران هم از طریق نیروهای سرکوب و هم با اعمال ایده های نظریه پردازان خود از تشکل کارگران جلوگیری می کنند، به ویژه که با توجه به ایدئولوژی مذهبی حاکم که بهترین شکل برای تولید ارزش اضافی در ایران است، بهترین زمینه را هم برای بحث های غیرکارگری فراهم آورده است؛ چنانکه بحث های فرقه ای چون شیعه و سنی، بحث های ناسیونالیستی و از سوی دیگر بحث های گروهی بازارگرمی پیدا کرده است. بارها اتفاق افتاده است افرادی که در بحث های فوق ید طولایی دارند، زمانی که مسئله خواست و مطالبات کارگران مطرح می شود خود را کنار کشیده و با طرح بحث هایی که برای کارگران در اولویت نیست به بی عملی آنان دامن می زنند.
مبارزه و مقابله با سرمایه صرفاً از راه مبارزه نظری صرف راه به جایی نبرده و از سطح مجادله گروهی فراتر نمی رود، مبارزه برای عقب راندن سرمایه، شرکت عملی و آگاهانه توده کارگران را طلب می کند، راه کارهایی که بتواند کارگرانی را که سال ها تحت نظام دیکتاتوری، مبارزه را تا سطح نق زدن و از کوره در رفتن در زیر فشار استبداد تنزل داده و هنگام طرح مطالبات از طرح آنان ابا دارند، به میدان عمل بکشاند. این جمله که «با این کارها به جایی نمی بریم» بخشی از فرهنگ رایج در میان کارگران است. در این رابطه گفته می شود در ایران خودرو از سوی مدیریت از کارگران یک قسمت خواسته می شود که دو خواست خود را مطرح کنند. اکثریت کارگران این بخش خواستار شورا می شوند. به زعم ما این حرکت برخلاف جو حاکم در میان کارگران حرکتی نویدبخش و رو به جلو است. البته طبیعی است که مسئولین ایران خودرو منظورشان از شورای کارگری شورایی همسو و همساز با سرمایه است، اما در گرفتن بحث شورای کارگران در میان کارگران خود زمینه چالش های کارگری را به وجود می آورد. در پیکار اجتماعی کارگران و با رشد عملی و فکری کارگران است که مبارزه متحد و آگاهانه آنان می تواند با حلقه های دیگر جنبش کارگری جوش خورده و زمینه ای شود برای ایجاد جنبش شوراییِ سراسری کارگران علیه سرمایه. اینجاست که گرایش های مختلف کارگری به صحنه آمده و بدنه کارگری هم در این چالش ها و پیکار اجتماعی کارگران شرکت کرده، تجربیاتش را به جنبش کارگری می دهد و هم چنین آگاه تر و بالنده تر در پراتیک اجتماعی بعدی از جمله اعتصاب و هر نوع اعتراض کارگری دیگر شرکت خواهد کرد. اکنون بدنه کارگری با بخش هایی که بر علیه اخراج یا گرفتن حقوق معوقه و... یا رفتن سر کار مبارزه و اعتراض می کنند احساس همبستگی نمی کند. اینها مطالبات روز و فوری کارگران و برحق است. سرمایه از این عدم همبستگی و اتحاد استفاده نموده و کارگران را وادار به عقب نشینی می کند. در رابطه با این بحث دیکتاتوری و استبداد سرمایه داری مفروض است، پاسیفیک بودن و بی عملی کارگران نیز با استبداد سرمایه داری ارتباط ارگانیک دارد. زمانی بحث های کارگری عمومیت پیدا می کند که کارگران پیشرو هم بازتر عمل کنند.
در پایان تأکید می شود که در مقابله با بحث های ضدکارگری که درصددند کارگران را از ریل مبارزه علیه سرمایه به بیراهه بکشانند و مبارزات کارگری را تا سطح دنباله روی از جناح های سرمایه داری بیرون حاکمیت یا تحکیم قدرت جناح حاکم تنزل دهند و در نتیجه بدنه کارگری را از مبازه برای حصول خواست های خود بازدارند، نمی شود به مبارزه نظری و قلمی اکتفا کرد، بلکه این امر مبارزه توده ای کارگران را طلب می کند، مبارزه علیه جریان هایی که با اسم کارگر دست اندرکار سازش طبقاتی هستند جدا از مبارزه علیه سرمایه نیست.
چند کارگر خودروسازی
١٧/۴/١٣٩٠