مقدمه: سال ١٣٩٧ را باید سال اعتراض های کارگری نامید. با توجه به آمار و ارقام در دسترس، با اطمینان می توان گفت که از اوایل دهه شصت به این سو تعداد و ابعاد اعتراض های کارگری هیچگاه به این اندازه و دراین سطح نبوده است. حتی در مقایسه با چند سال گذشته که شاهد روند افزایش یابنده اعتراضات کارگری بودیم، باز هم سال ١٣٩٧ را می توان استثنایی در این میان بشمار اورد. ارقام خود گویاست: در طول سال گذشته در مجموع ١٧٠٠ مورد اعتراض کارگری در مراکز تولیدی و خدماتی و توسط بازنشستگان در بخش های مختلف، به وقوع پیوست. این رقم در مقایسه با سال ٩٦ که بیشترین تعداد اعتراض ها را در سالهای پیش یعنی حدود ١٣٤٠ مورد را به خود اختصاص داده بود، نشان دهنده افزایش حدود ٢٧ درصدی است. به بیان دیگر، در این سال بطور میانگین هر روز ٤/۵ اعتراض کارگری به وقوع پیوست. این رقم در سال ١٣٩۵ حدود ٣ مورد و در سال ١٣٩٦ حدود ٣/۵ مورد بود.
سال اعتراض های کارگری فقط از لحاظ تعداد اعتراض ها نیست که شایسته این نام گذاری است. بلکه به این دلیل هم هست که برای اولین بار طی چند دهه گذشته، فضای سیاسی جامعه تحت تاثیر مبارزه کارگران قرار گرفت و مسئله کارگران در سطح وسیع مطرح شد و اقشار و نیروهای اجتماعی مختلف به آن واکنش نشان دادند. و این هنگامی بود که چندین هزار کارگر در دو مجتمع بزرگ صنعتی یعنی نیشکر هفت تپه و مجتمع فولاد اهواز در پاییز این سال بطور همزمان و به مدت طولانی اعتصاب کردند و در شهرهای شوش و اهواز بارها به راه پیمایی و تجمع اعتراضی دست زدند. این اعتصاب دو موضوع بسیار مهم را در ابعاد اجتماعی طرح کرد: اول انکه نشان داد که مسئله ای که کارگران این دو مجتمع با ان روبرو هستند یعنی خصوصی سازی ها و پیامد های آن، از جمله نپرداختن دستمزد ها و تعطیل و یا نیمه تعطیل شدن مراکز تولیدی و در نتیجه نا امنی شغلی فقط مشکل کارگران این دو مجتمع نیست بلکه معضلی است که بخش های زیادی از کارگران با ان روبرو هستند. و دوم این که این اعتصاب و اعتراض ها در همان سطح خود قدرت کارگران به عنوان یک طبقه برای تغییر وضعیت موجود را نشان داد. به همین دلیل بسیاری از جریان های سیاسی و اجتماعی و رسانه ها با گرایش های متفاوت و متضاد لازم دیدند که به این اعتراض ها بپردازند و نسبت به آنها البته در راستای اهداف و منافع خود واکنش نشان دهند. اگر مهم ترین رویداد سیاسی سال ٩٦ خیزش فرودستان و مردم اعماق در دی ماه بود، تقویم سال ٩٧ با داغ مهر اعتراض کارگران هفت تپه و فولاد اهواز بسته شد. اما هیچکدام از این دو رویداد، غرش ناگهانی رعد در آسمان بی ابر نبودند. هم خیزش دیماه و هم اعتراض های همزمان کارگران در این مجتمع بزرگ تولیدی، در متن و بطن اعتراض ها، اعتصاب ها، تجمع ها و راهپیمایی های بخش های مختلف کارگران در اقصی نقاط کشور سر بر آوردند و ریشه و علل مشترک داشتند. بحران ساختاری سرمایه داری ایران و به بن رسیدن سیاست های اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی، به ویژه در سالهای گذشته، شرایط کار و معیشت را برای کارگران و اکثریت مردم، تحمل ناپذیر کرده است. اعتصاب ها و اعتراض ها در اساس و در وجوه کلی خود اعتراض به این شرایط غیر انسانی و تحمل ناپذیر است. کارگران با اعتراض های خود نشان داده اند که حاضر نیستند قربانی خاموش نتایج فلاکت بار وضعیت موجود باشند. همچنان که خود در شعار های خود بارها بیان کرده اند: می رزمند و ذلت نمی پذیرند.
١ - علل و عوامل اعتراضات کارگری
بطور مشخص ریشه و علل اعتراضات کارگری در سال ٩٧ را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: نپرداختن دستمزد ها، نداشتن امنیت شغلی، سطح پایین دستمزد ها و خصوصی سازی ها و پیامدهای آن. در زیر به هر کدام از آنها اشاره می کنیم:
- نپرداختن دستمزد ها: اعتراض به عدم پرداخت بموقع دستمزد و یا نپرداختن دستمزد مانند سالهای پیش، علت اصلی بیشترین اعتراضات کارگری بود. در هر مقطع از سال، دهها هزار کارگر و بازنشسته واحدهای تولیدی و خدماتی با معضل دستمزدهای معوقه و یا بالا کشیدن دستمزد توسط کارفرماها دست و پنجه نرم می کردند. علاوه بر این، اعتراضات کارگران شهرداری ها در نقاط مختلف کشور نسبت به عدم پرداخت به موقع دستمزد ها برجسته بود.
- نداشتن امنیت شغلی: اخراج کارگران به بهانه اتمام قرارداد و یا به دلیل تعطیل و یا نیمه تعطیل شدن مراکز تولیدی و خدماتی و یا پایان یافتن قرارداد های موقت و عدم تبدیل وضعیت با بستن قرارداد مستقیم با کارفرمای اصلی، از دیگر عوامل مهم اعتراضات کارگران بود. به بیان دیگر خواست کارگران، حفظ شغل و داشتن امنیتی شغلی بود. همچنین شاهد اعتراض بخش هایی از کارگران نسبت به اجحافات آشکار شرکت های پیمانکاری بودیم . کارگران خواهان برچیدن این شرکت های واسط و بستن قرارداد با کار فرمای اصلی بودند. گفتنی است که با پیش برد سیاست های اقتصادی نئولیبرال توسط دولت های مختلف از دهه ١٩٧٠به این سو، در حال حاضر بیش از ٩٠ درصد از کارگران با قرارداد های موقت کار می کنند و امنیت شغلی ندارند.
- سطح پایین دستمزد ها: سطح پایین دستمزد ها و بنابراین خواست افزایش آن اگر نه با همین عنوان اما زیر عناوین دیگر یکی دیگر از دلایل اعتراض ها بود. خواست اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، رفع تبعیض در پرداخت دستمزد تحت قراردادهای مختلف آن هم در یک واحد تولیدی و خدماتی، و همسان سازی دستمزد ها، بخشی از خواست کارگران برای افزایش دستمزد بود که برای تحقق ان دست به اعتراض زدند. این اعتراض ها نسبت به سال های گذشته برجستگی بیشتری داشت.
- خصوصی سازی ها و پیامدهای آن: اعتراض به خصوصی سازی ها و پیامدهای آن در سال گذشته نسبت به سال های پیش از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار بود. خصوصی سازی و یا شبه دولتی سازی ها یا انچه "خصولتی" سازی نام گرفته در اکثر موارد منجر به تضعیف موقعیت کارگران شده است: بستن واحد های خصوصی شده و اخراج کارگران و سپس فروش زمین و تجهیزات ( در بسیاری موارد بعد از کسب وام های بانکی) ، و یا اخراج عده ای از کارگران تحت عنوان تعدیل نیروی انسانی، گسترش قرارداد های موقت و ورود شرکت های پیمانی، افزایش شدت کار، نپرداختن دستمزد ها و یا بالا کشیدن ان به بهانه های مختلف از جمله پیامدهای خصوصی سازی و شبه دولتی سازی ها برای کارگران بوده است. با تشدید بحران سرمایه داری ایران پیامدهای مخرب این سیاست اقتصادی بیش از پیش آشکار گردید و موجب اعتراض کارگران شد. کارگران هفت تپه و فولاد اهواز همچون کارگران برخی معادن در سالهای گذشته بطور مشخص و صریح تر در اعتصاب های سال گذشته مخالفت خود را با خصوصی سازی اعلام کردند و خواهان باز پس گیری واحدی های خصوصی شده از کارفرمای خصوصی شدند.
٢- اشکال و ویژگی های اعتراضات کارگری
شیوه و اشکال اعتراضات کارگری در سال ٩٧ را می توان به چند دسته تقسیم کرد: اعتصاب و تجمع در محیط کار، تجمع در مقابل مراکز دولتی، راهپیمایی در سطح شهر، تجمع در محل تردد و تجمع در برابر مجلس شورای اسلامی . این اعتراضات همچمون سال های گذشته در پاره ای موارد جنبه سراسری گرفتند و یا اینکه کارگران چند واحد و مرکز تولیدی بطور همزمان دست به اعتراض زدند. در مواردی نیز اعتراضات نسبت به سال گذشته طولانی تر بودند. در زیر به طور فشرده، اشکالی که اعتراض های کارگری به خود گرفتند و نیز بعضی از خصوصیات و ویژگی آنها را بر می شمریم:
- اعتصاب و تجمع : همچون سال های پیش، وجه غالب اعتراضات بصورت اعتصاب و تجمع در کارخانه و مقابل مراکز دولتی در شهرستان ها، مراکز استان ها و تهران بود. حدود ٩٠ درصد از اعتراض ها به این شکل بود.
- راهپیمایی: راهپیمایی در سطح شهر علیرغم کاهش تعداد ان در سال ٩٦ نسبت به سال ٩۵ بار دیگر در سال ٩٧ رشد چشمگیری یافت. در اشاره به نمونه برجسته این شکل از اعتراض، می توان از راهپیمایی مکرر کارگران فولاد اهواز در سطح شهر توام با سخنرانی های آتشین کارگران نام برد. نمونه های دیگر آن، راهپیمایی چندین باره بازنشستگان صنایع فولاد در اصفهان و بازنشستگان در حد فاصل مجلس و سازمان برنامه و بودجه بود.
- تجمع در محل تردد: تجمع در خیابان، راههای بین شهری و خطوط راه آهن، و مقابل ورودی واحدهای تولیدی و جلوگیری از آمد و شد وسایل نقلیه و بارگیری همچون سال ٩٦ با روندی رو به رشد ادامه یافت. در اشاره به نمونه های برجسته از این شکل اعتراض می توان از تجمع کارگران کارخانه هپکو در جاده، تجمع کارگران خطوط ابنیه فنی راه آهن در مسیر ریل ها در مناطق مختلف، تجمع کارگران و بازنشستگان مجتمع نیشکر هفت تپه و تجمع بازنشستگان صنعت فولاد نام برد.
- اعتراضات سراسری: اعتراض در سطح کشوری درسال گذشته افزایش یافت. از جمله این اعتراض های سراسری می توان از تحصن سراسری معلمان در چهار نوبت ( اردیبهشت ، مهر، آبان و اسفند) ، اعتراض سراسری بازنشستگان در چند نوبت و همینطور اعتراضات سراسری و مکرر کارگران خطوط ابنیه فنی راه آهن در مناطق مختلف کشور نام برد.
- اعتراض همزمان کارگران در چند مرکز: در این رابطه شاهد تجمع اعتراضی همزمان دو و یا چند واحد تولیدی و خدماتی مقابل مراکز دولتی در شهرستان ها و مقابل مجلس بودیم. همانطور که در بالا اشاره شد اعتصاب، تجمع و راهپیمایی اعتراضی همزمان کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه از نمونه های برچسته این شکل از اعتراض بودند.
- تجمع نمایندگان کارگران در مراکز دولتی در تهران: این شکل از اعتراض یعنی روانه شدن نمایندگان کارگران به تهران و تجمع در مقابل مجلس، سازمان برنامه و بودجه، سازمان خصوصی سازی و وزارتخانه مربوطه، مانند سالهای قبل روند رو به رشد داشت. برای نمونه می توان به تجمعات نمایندگان کارگران پست های فشار قوی برق، کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی، کارگران وزارت جهاد کشاورزی و کارکنان تعاونی های سهام عدالت اشاره کرد.
- طولانی شدن مدت اعتراضات: طولانی تر شدن اعتراضات کارگران در راه دستیابی به مطالباتشان از ویژهگی های دیگر اعتراضات بود. در سال گذشته تداوم اعتراض ها در واحد ها و مراکز تولیدی از لحاظ تعداد روزها، افزایش قابل توجهی داشت .
٣- هماهنگی بیشتر فعالیت ها، گسترش فضای همبستگی و تلاش برای تشکل یابی.
تلاش برای تشکل یابی، هماهنگ کردن اعتراض ها و گسترش فضای همبستگی در میان بخش های مختلف کارگران و حمایت تشکل های مستقل کارگری از مبارزات کارگران در بخش های دیگر از ویژگیهای مهم مبارزه و اعتراض های کارگری در سال گذشته بود. همچنین شاهد حمایت و همبستگی اقشار دیگر مردم از مبارزات و اعتراض های کارگری بودیم. در زیر بطور فشرده به چند مورد می پردازیم و در پایان به کاستی ها در این زمینه نیز اشاره می کنیم.
- کارگران فولاد اهواز و هفت تپه: کارگران این دو مجتمع تولیدی، هم توانستند که اعتراض های خود را بطور همزمان سازماندهی کنند و هم اینکه در جریان اعتراض ها از یک دیگر حمایت کردند و در همان حال گام های بلندی برای تشکل یابی بر داشتند. بعلاوه این اعتصاب و اعتراض ها موجی از همبستگی سراسری را به دنبال داشت: تشکل های مستقل کارگری، تشکل های بازنشستگان، بخشی از دانشجویان، نویسندگان و وکلا با انتشار بیانیه و اطلاعیه از این کارگران حمایت کردند. همچنین بخش هایی از مردم بویژه مردم اهواز و شوش به اشکال مختلف از این اعتصاب و مبارزه پشتیبانی کردند.
- معلمان: در سال گذشته کانون های صنفی معلمان موفق شدند که اعتراض های خود را بهتر و هماهنگ تر از قبل سازماندهی کنند. همچنین شاهد بودیم که که دیگر تشکل های مستقل کارگری با انتشار بیانیه و اطلاعیه، همبستگی خود را با مطالبات معلمان اعلام کردند.
- بازنشستگان: بازنشستگان توانستند گامهای بلندی در جهت تشکل یابی بر دارند. افزون بر آن تشکل های بازنشستگی با درایت، همبستگی خود را از مبارزه بخش های شاغل کارگران و از جمله معلمان اعلام داشتند و از آنان پشتیبانی کردند. به همین گونه معلمان در بیانه های خود به مسئله بازنشستگان و صندوق های بازنشستگی توجه در خور نشان دادند.
- پرستاران: اعتراضات پرستاران و کارکنان بیمارستان ها در سال گذشته همچون سال ما قبل ان آدامه یافت. پس از افول اعتراضات پرستاران در سالهای ٩٤ و ٩۵ (که ریشه ها یش را باید در سازمان نظام پرستاری و هیئت مدیره های این سازمان جستجو کرد که اصلاح طلبان حکومتی در آن اکثریت دارند.) شاهد روند رشد یابنده اما پراکنده این اعتراضات در سالهای ٩٦ و ٩٧ بودیم .
- بیکاران: اعتراضات جوانان متقاضی کار و فارغ التحصیلان دانشگاه ها در سال گذشته در همان سطوح و کم و کیف سال ماقبل جریان داشت و نشانه هایی از هماهنگی، تلاش برای تشکل یابی و سازماندهی اعتراض به بیکاری با خواست حق داشتن کار، مشاهده نشد.
- همبستگی بین المللی: پشتیبانی و اعلام همبستگی از مبارزات کارگران در ایران توسط تشکل های بین المللی کارگری بطور فزاینده ادامه داشت. در این میان بویژه اعتصاب و تجمع اعتراضی کارگران فولاد و هفت تپه ازانجا که برای اولین بار بود که دهها هزار کارگر در دو مجتمع بزرگ صنعتی دست به اعتصاب و اعتراض طولانی می زدند، موجی از همبستگی بین المللی به دنبال داشت. دستگیری کارگران اعتصابی و سپس پخش برنامه تلویزیونی " اعتراف گیری" از اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و اقدام شجاعانه آنان در افشای اینکه در هنگام دستگیری و بازداشت مورد شکنجه قرار گرفته اند، بازتابی بسیار گسترده و کم سابقه داشت. بسیاری از تشکل های کارگری بین المللی این اقدام رژیم جمهوری اسلامی را به شدت محکوم کردند و ضمن اعلام همبستگی با کارگران و به ویژه با فعالین کارگری زندانی، خواستار آزادی بدون قید شرط آنان شدند.
- نکته منفی: در سال گذشته رقابت های زیان آور بین تشکل های حامی کارگران و تشکل های مستقل و فعالین کارگری تشدید شد. نه تنها شاهد هماهنگی کمتری بین این تشکل ها در پیش برد منافع کلی کارگران و جنبش کارگری بودیم بلکه حتی دیدیم که کم بها دادن به این منافع و اقدام های خود محورانه ، دامنه اش به مبارزات کارگری نیز کشیده شد و بطور مشخص تاثیر زیان باری در ارتباط با اعتصاب کارگران هفت تپه از خود بجا گذاشت. با این وجود فراخوان های جداگانه اما همزمان اکثریت قریب به اتفاق تشکل های مستقل کارگری به تجمع در یک مکان معین یعنی مقابل مجلس شورای اسلامی به مناسبت روز جهانی کارگر در سال٩٨ اقدامی مثبت و گامی در جهت هماهنگ کردن فعالیت ها بود.
٤ - اعتراضات اقشار اجتماعی دیگر
- دانشجویان: پس از رکود دوساله بار دیگر اعتراضات دانشجویان به ویژه در مخالفت و مبارزه علیه خصوصی سازی ها در دانشگاه و کالا سازی آموزش دانشگاهی، تنزل سطح آموزش و امکانات آموزشی و کاهش امکانات رفاهی از جمله کیفیت بد و پایین غذای سلف سرویس و وضعیت نابسامان خوابگاه ها به خصوص در بخش دختران افزایش یافت. در سال گذشته مسائل کارگری نزد دانشجویان اهمیت و جایگاه بیشتری پیدا کرد که در شعار "فرزند کارگرانیم ، کنارشان می مانیم" بازتاب داشت. در همین رابطه بارها شاهد همبستگی بخش هایی از دانشجویان از مبارزات کارگران بودیم.
- کامیون داران و صاحبان وسایل نقلیه عمومی: در سال گذشته کامیون داران، تاکسی داران و صاحبان مینی بوس و اتوبوس ها (خویش فرما و کارفرمایان کوچک) نسبت به افزایش هزینه ها از جمله قیمت لاستیک و دیگر وسایل یدکی و عدم دریافت حمایت دولتی در این زمینه، اخاذی ماموران دولتی و نیز نسبت به اجحافات و زورگویی شرکت های باربری و فساد انجمن های صنفی وابسته به دولت، بارها دست به اعتراض زدند. در این ارتباط به ویژه کامیون داران چند بار در سطح سراسری اعتصاب کردند و از بارگیری و حمل محموله ها خودداری کردند. لازم به تذکر است که اعتراض صاحبان وسایل حمل نقل را نباید با اعتراض کارگران راننده (مشمول قانون کار) مخدوش کرد و هر دو را یکی دانست . ان دسته از راننده ها که در این اعتراضات شرکت کرده بودند، در واقع در جهت تحقق مطالبات کارفرمایان خود بودند. به بیان دیگر خواسته های مشخص کارگران راننده در این اعتراضات جایگاهی نداشت. البته درچند سال گذشته شاهد اعتراضات رانندگان کامیون ها بودیم؛ از جمله اینکه رانندگان در شرکت حمل و نقل بینالمللی خلیج فارس نسبت به خصوصی سازی، نداشتن امنیت شغلی و عدم پرداخت مطالبات خود به اعتراض دامنه داری دست زدند.
- کشاورزان: بخش هایی از کشاورزان از جمله در اصفهان نسبت به کم آبی و عدم توزیع " عادلانه" آب، چندين بار دست به تجمع زدند که با سرکوب و خشونت دولتی روبرو شدند. همچنین بخش هایی از کشاورزان نسبت به پایین بودن سطح درآمد خود، حمایت نشدن از سوی دولت و نقش واسطه ها و دلال ها در به جیب زدن حاصل دسترنج شان بارها تجمع اعتراضی برپا کردند.
۵ - بازتاب اعتراضات کارگری در رسانه ها و واکنش نیروها ی سیاسی به این اعتراضات
با افزایش اعتراضات کارگری در سال گذشته، این اعتراضات بازتاب بیشتری در رسانه ها یافت. در خارج از کشور علاوه بر رسانه های متعلق به نیروهای مدافع منافع کارگران که در قبل نیز مسائل کارگری بخشی ثابت از برنامه هایشان بود، رسانه های وابسته به دولت ها و یا وابسته به نیروهای اپوزیسیون ارتجاعی نیز اعتراضات کارگران، معلمان و بازنشستگان را بارها در صدر اخبار خود قرار دادند و برنامه های بیشتری نسبت به سال های قبل در مورد مسایل کارگری پخش کردند.
در رسانه های داخل علیرغم غلبه کامل سانسور، در مواردی اعتراضات کارگری در صدر اخبار قرار گرفت. از جمله اعتراضات کارگران هپکو، فولاد اهواز، نیشکر هفت تپه و کارگران راه آهن در این رسانه ها به شکلی بازتاب داده شد.
در داخل کشور نیروهای وابسته به بسیج در چند مورد در اعتراضات کارگری با ماسک حمایت از کارگران حضور یافتند. در خارج از کشور هم نیروهای اپوزیسیون ارتجاعی و مدافع سرمایه داری به یک باره مدافع کارگران شدند.
٦ - سرکوب دولتی و توازن قوای طبقاتی
اذیت و آزار فعالین کارگری و معلمان در سال گذشته همچون سال های پیش ادامه یافت. تعداد زیادی از اعضای تشکل ها و نهادهای مستقل کارگران و معلمان در سال گذشته احضار، بازداشت، دادگاهی و به زندان های طولانی مدت، یا جزای نقدی و حتی تحمل ضربات شلاق محکوم شدند. از تعیین وثیقه های سنگین نیز همچنان به عنوان اهرم فشار استفاده شد.
شیوه دیگر سرکوب که رژیم جمهوری اسلامی بیش از قبل به آن متوسل شد، دستگیری های فله ای سازمان دهندگان اعتراضات کارگری بود. به عبارت دیگر در سال گذشته از یکطرف شاهد رشد چشمگیر احضار، بازداشت، زندانی کردن و جریمه سازمان دهندگان اعتراضات کارگری به صورت انفرادی ( حتی در واحدهای کوچک تولیدی و خدماتی) و از طرف دیگر شاهد بازداشت های دسته جمعی و همزمان سازمان دهندگان ویا نمایندگان کارگران یک واحد تولیدی بودیم .بازداشت دست جمعی سازمان دهندگان اعتراض های کارگری در کارخانه هپکو، مجتمع نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز و نیز بازداشت ١٧ نفر از معلمان بعد از تحصن روزهای ٢٢ و ٢٣ ابان ، نمونه هایی از این گونه بازداشت های دست جمعی بودند. از موارد دیگر فشار به کارگران معترض، اخراج از کار بود که مانند سال های پیش ادامه یافت.
٧- سخن پایانی
افزایش اعتراض های کارگری در سال گذشته نشان می دهد حکومت اسلامی به رغم توسل به سرکوب و خشونت عریان برای ایجاد فضای وحشت و ترس، نتوانسته است از تداوم و افزایش اعتراض های کارگری جلوگیری کند. مشکلات کارگران آنچنان عمیق و گسترده و شرایط کار و معیشت چنان سخت و طاقت فرساست که کارگران برای ادامه زندگی توام با کرامت، چاره ای جز اعتراض و مبارزه علیه این شرایط غیر انسانی تحمیل شده از سوی حکومت و طبقه حاکم ندارند. کارگران توانسته اند اعتصاب و تجمعات اعتراضی خود را به حاکمیت تحمیل کنند . به بیان دیگر سلاح سرکوب، این اصلی ترین ابزار حاکمیت، به تدریج دارد کارایی مورد دلخواه حاکمیت یعنی بر قراری سکوت گورستانی بر گستره ای از فقر و بی حقوقی را از دست می دهد. از این لحاظ می توان گفت توازن قوای سیاسی و طبقاتی به زیان حکومت، به تدریج در حال تغییر است. با این حال اما مبارزات و اعتراض ها ی کارگری به دلیل ضعف در هماهنگی و سازماندهی چه در سطح محلی و چه بطور سراسری هنوز به مرحله ای نرسیده که آنچنان تغییری در این توازن قوا ایجاد کند که وجود، سوخت و ساز طبیعی و فعالیت آزاد تشکل های مستقل کارگری بر حکومت تحمیل شود. بالا گرفتن گفتمان تشکل یابی مستقل بین سازماندهندگان اعتراضات کارگری و تلاش های بازنشستگان برای تشکل یابی مستقل وهماهنگی های بیشتر بین کانون های صنفی معلمان، گامهای بلند و امید بخش در جهت به عقب راندن حاکمیت و تغییر توازان قوا به نفع کارگران است. رژیم اسلامی اما کماکان تمام قد در برابر تشکل یابی مستقل کارگران ایستاده است. یکی از دلایل بازداشت های دسته جمعی سازماندهندگان اعتراضات کارگری، احساس خطر حاکمیت از تلاش های آنان برای ایجاد تشکل مستقل کارگری بوده و هست. اما با در نظر گرفتن مبارزات کارگران در سال گذشته و توانمندی جنبش کارگری، اکنون با اطمینان بیشتری می توان گفت که وضعیت موجود ناپایدار است. کارگران برای بهبود حتی اندک در وضعیت خویش راه دیگری جز به عقب راندن رژِیم و تغییر توازن قوای طبقاتی موجود به نفع خود، ندارند.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۶ ماه مه ۲۰۱۹
http://etehadbinalmelali.com/ak
www.workers-iran.org
info@workers-iran.org