گسترشِ اعتراضات، تعدّد اعتصابات و اجتماعاتِ اعتراضی کارگری درهمین دوره کوتاه بعد از کنفرانسِ۱۴ سازمان، بر صحت تحلیل سازمان ما در مورد تشدید بحران، ناتوانیِ رژیم در برآورده ساختن مطالباتِ کارگران، تعمیق نارضایتی تودههای کارگر و زحمتکش و چشمانداز اعتلای مبارزات کارگران مُهر تائید زد. چندین اعتصاب و اعتراض کارگری تنها در هفته آخر آبان وهفته نخستِ آذر گویای همین واقعیت است. تشدید بیشازپیشِ فشارهای اقتصادی و معیشتی برگُرده کارگران، تشدید فشارهای سیاسی و سرکوبگرانه علیه کارگرانِ پیشرو و فعالانِ کارگری، بیاعتنائی حکومت به کارگران و ناتوانی آن در پاسخگویی به دهها مطالبه کارگری، نشان دهنده آناست که روحانی و کابینه وی، مانند روسایجمهور و کابینههای پیشین، نهفقط دغدغه کارگر ندارند و در فکروخیالِ برآورده ساختنِ خواستهای کارگری نیستند، بلکه اساساً وظیفهای جز سازماندهیِ بهرهکشی بیشتر از کارگران،کسب سودهای بیشتر توسط سرمایهدارن و سفتتر کردن زنجیرهای ستم و استثمار بردستو پای کارگران و تهیدستان نداشتهاند و ندارند.گسترشِ اعتصابات و تجمعاتِ اعتراضیِ کارگران برای دست یابی به مطالبات خود وبرای تغییر وضع موجود و شرکت هزاران کارگر دراین اعتراضات و اعتصابات، نوید بخش اعتلای بیشتر مبارزات کارگری و جنبش طبقاتی کارگران است.
ازجمله اعتصابات و تجمعات اعتراضی کارگری در ظرفِ این دوهفته، میتوان به اعتصابِات مکرر۱۵۰۰ کارگر پتروشیمی بسباران با خواست افزایشِ دستمزد در ۲۷ آبان و ۹ آذراشاره کرد که حلقهای از سلسله اعتصابات کارگری در پتروشیمیهای بندرامام از جمله اعتصاب کارگران شرکت فراورش اعتصاب کارگران خوارزمی، اعتصاب کارگران پتروشیمیهای مارون و اروند به حساب میآیند ومجموعا بازگوکننده آغاز دوره جدیدی از اعتصابات کارگری در پتروشیمیهای این منطقه را نوید میدهند. اعتصابات کارگران مجتمع گازپارسجنوبی و تجمع اعتراضی دهها تن از کارگران به نمایندگی از ۵۰۰ کارگر تعمیرکاراین مجتمع در سوم آذر ماه، اعتصاب صدها کارگر حمل و نقل و حفرتونل وابسته به متروی اهواز، تجمع گروهی از کارگران و نمایندگان سندیکائی شرکت واحد در ۲۶آبان در وزارت کار و اعتراض به اخراجها و نیز اعتراض نسبت به برگزاری به اصطلاح انتخابات شورایاسلامی کار درسامانههای اتوبوسرانی، تجمع اعتراضی گروهی از کارگران و فعالان کارگری در برابر وزارتکار در سوم آذرماه، اجتماع اعتراضی کارگران نکاسفال دربرابرفرمانداری شهر نکا در سوم آذر،تجمع اعتراضی ۲۰۰۰ کارگر نیبُرکشت و صنعت کارون شوشتر،اعتصابِ۸۰۰ تن از کارگران مجتمع معدن سنگآهن چادرملو در اردکان یزد به نمایندگی از طرف ۱۴۰۰ کارگر پیمانی این شرکت، اجتماعات اعتراضی و مکرر بیشاز ۷۰۰ کارگرکارخانه پلیاکریل اصفهان،ازجمله اعتراضات کارگری در ظرف تقریباً دو هفته هستند که خبرآنها نیز دررسانه های خبری انتشار یافته است. بنا به اهمیت و ویژگی های اعتصابات و اجتماعات اعتراضی کارگران درمعدن چادرملو و کارگران کارخانه پلی اکریل اصفهان،این دو مورد را از نزدیک مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم.
انجمن صنفی و اعتراض کارگری در معدن چادرملو
بعدازظهر روز سهشنبه ۵آذر۹۲ ،۸۰۰ تن ازکارگران شرکت پیمانکاری آسفالت طوس از پیمانکاران اصلی زیر مجموعه مجتمع معدنسنگآهن چادرملو در اعتراض به اخراج یکی از همکاران خود به نام" بهرامحسنینژاد "به مدت یک ساعت دست به اعتصاب و تجمع اعتراضی زدند. لغو قراردادهای سفیدامضا، افزایش حقوقپایه، افزایش تعطیلات رسمی ماهانه، بازبینی اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، اجرای قانون مشاغل سخت و زیانآور و پاداش تولید، از دیگر مطالبات کارگران بود. شرکت معدن سنگآهن چادرملو یکی از بزرگترین معادن سنگ آهن ایراناست و نزدیک به۲۰۰۰ کارگر دارد. بیشاز ۱۴۰۰ تن از کارگران تحت پوشش شرکتهای پیمانکاری و با قراردادهای یکطرفه وسفیدامضا مشغول بهکارهستند. در این شرکت نهفقط بدیهیترین حقوقِ کارگران رعایت نمیشود، بلکه اغلبِ کارگران که از شهرها و روستاهای اطراف و یا حتی از استانهای دیگر برای کار به این شرکت آمدهاند، فاقد مسکن و خوابگاه مناسب هستند و مجبورند در اماکنی غیر بهداشتی و فاقد لوازم ضروری زندگی بهسر ببرند. در این مجتمع همچنین فعالیت پیمانکاران متعدد و خردهکار که همکار پیمانکار اصلی هستند نیز بهشدت رایج است و این موضوع نیز استثمار و بیحقوقی کارگران رابسی تشدید کرده است. کارگران معدنِ سنگِ آهن که نسبت به شرایطِ کار و بیحقوقیهای تحمیلی کارفرما شدیداً معترض هستند، مدتهاست که برای بهبود شرایط کار و زندگیِ خود در تلاش و مبارزهاند. در جریانِ این مبارزات "انجمن صنفی کارگران شرکت آسفالت طوس" که از اوائلِ اسفند سالِ گذشته فعالیتهای رسمی خود را آغاز کردهاست، خود را همراه کارگران نموده و بخشاً پیگیر مطالبات آنان بودهاست. در جریان همین مبارزات و پیگیری مطالباتِ کارگران بود که "محمود نوریان" مدیر عامل شرکت معدن چادرملو در شهریور سال جاری از کارگران دو ماه مهلت خواست و در ضمن وعدههایی نیز به کارگران و انجمن صنفی شرکت دادهشد. اما بعد از سپری شدن مهلتِ مقرر، نه فقط مطالبات کارگران محقق نشد بلکه بهرام حسنینژاد دبیر انجمن صنفی شرکت آسفالت طوس نیز از کار اخراج گردید. اعتصاب یک ساعته و تجمع اعتراضی روز۵ آذر کارگران، در اعتراض به این اخراج آغاز گردید و بازگشت به کار این کارگر اخراجی به لیستِ مطالبات کارگران اضافه شد. افزون بر این، در جریان حرکت اعتراضی اخیر کارگران، سهتن دیگر از اعضای انجمن صنفیِ شرکت به نامهای "ناصرشیخی"،"علیهمتچراغی" و "حسین جناحی" توسط دستگاه امنیتی که بهتازگی به "نهادنظارتی" تغییر نام دادهاست احضار شده و تحت عنوان ایجاد "اغتشاش و بینظمی"! مورد ارعاب و تهدید قرار گرفتند! بههرحال بیآنکه کارگر اخراجی بهسر کار بازگشته باشد، موضوع رسیدگی به مطالبات کارگران به شورای تامین شهرستان اردکان حواله دادهشد که در تاریخ ۹ آذر در این مورد تصمیمگیری نماید. ایلنا ۱۰آذر از قولِ حسین جناحی" رئیس انجمنِ صنفی شرکت اعلام کرد جلسات اعضای انجمن صنفی با مسولانِ نظارتی، ادارهکار، پیرامونِ مطالبات کارگری ادامه دارد. کارگران هشدار دادهاند چنانچه به مشکلاتِ آنها رسیدگی نشود، تجمعات اعتراضی گستردهتری را سازمان خواهند داد.
تجمعات اعتراضی کارگران پلیاکریل و شورای اسلامی کار
کارگران پلیاکریلِ اصفهان که از هفته دوم آبانماه، به منظور تحقق مطالبات خود به اعتراضات گستردهای روی آورده و در روزهای ٨-١١- ١٢و ١۴آبان تجمعاتِ اعتراضیِ بزرگی را در محوطه کارخانه سازمان داده بودند، پساز مذاکره با مسولان و وعدههائی که از سوی آنان از جمله فرماندار شهرستان مبارکه به کارگران دادهشد، به تجمعات اعتراضی خود پایان دادند. آنان مدت۱۰ روز از ۱۵ تا ۲۵ آبان به مسئولان مهلت دادند که به مطالبات کارگران رسیدگی شود و در این فاصله نیز از هرگونه تجمعی خودداری کردند.با پایان مهلتِ دهروزه و عدم رسیدگی به مطالبات کارگران، دوردوم اجتماعات اعتراضی کارگران از صبح روز ۲۶ آبان ماه آغاز گردید. ۷۰۰ تن از کارگرانِ پلیاکریل در چندین روز متوالی با تجمع در محوطه کارخانه خواستار تحقق خواستهای دهگانه خود شدند. کارگران دوشنبهشب (۲۷آبان) را نیز در کارخانه ( مسجد کارخانه) بهصبح رساندند. یکی از مطالبات اصلی کارگران پلی اکریل حفظ یکپارچگی کارخانه است. کارگران مخالف تکهتکه کردن این واحد و واگذاری آن به شرکتهای گوناگونِ پیمانکاری هستند. ۱۵۰۰ کارگر پلیاکریل اصفهان سالهاست در قالبِ شش شرکت زیر مجموعه تحت مسئولیت شرکتِ مادر کار میکنند. اما برطبقِ سیاستهای دولت مبنی بر واگذاری شرکت، جداسازی و کوچکسازی کارخانه، قرار است آزمایشگاه به شرکت "نیکآزمون"، نیروگاه به "انرژی گستران" ، پلیاستر به "پلیاسترهشتبهشت"، اکلیت۲ به "الیافِ زایندهرود"، اسکلهسازی به "شرکت خدماتبندری" و بخشِ خدمات نیز به شرکتِ "پهنگستر" منتقل گردد. با این واگذاریها و نقلو انتقالها نه فقط کارگران کارخانه پلیاکریل، تکهتکه و از هم جدا میشوند بلکه از لحاظ حقوق و مزایا نیز با محدودیتهای بیشتری روبرو میگردند و از همه مهمتر آینده شغلی آنها نیز با مخاطره جدی روبرو میشود. از همین رو کارگران پلیاکریل اصفهان با این طرح دولت وتکهتکه کردن کارخانه مخالف و خواهان حفظ یکپارچگی آن هستند. علاوهبراین خواستِ کارگران، استعفا و برکناری برخی از اعضای هیات مدیره کنونی کارخانه، حفظ و بررسی اسناد مربوط به عملکرد آنها، بازگشت به کار کارگرانی که به خاطر فعالیتهای صنفی از کار اخراج شدهاند، افزایشِ دستمزد، قراداد دائمی، حق سنوات، با زبینی طرحطبقه بندی مشاغل، اجرای قانون مشاغل سخت و زیانآور و برخی مزایا و امکانات رفاهی، از جمله مطالبات دیگر کارگران پلیاکریل اصفهان بودهاست. افزون بر اینها و البته آنطور که در سایت ایلنا از قول اولیا علیبیگی و حسن صادقی ازسران خانهکارگر وشوراهای اسلامی کارو نیز از قول فرماندار شهرستان مبارکه اعلام شدهاست یکی دیگر از خواستهای کارگران، بازگشائی “شورای اسلامی کار” این کارخانه بوده است که پائینتر به آن خواهیم پرداخت.
بهرغم تجمعات اعتراضی و هر روزه کارگران در ساعات اولیه روز قبل از آغاز کار و در پایان ساعات کار به نحوی که توقفی در روند تولید ایجاد نشد، اما مسئولان مربوطه نه فقط از پذیرش مطالبات کارگران خودداری کردند، بلکه دور دوم اعتراضهای کارگران از همان آغاز با خبرهائی مبنی بر اعمال تهدید و ارعاب علیه کارگران و فعالان آنها همراه بود. گرچه "مهدی سلیمانی" فرماندار مبارکه در جریان اعتراضات کارگران روز ٢٧ آبان در گفتگو با ایلنا شایعات مربوط به ارعاب و تهدید کارگران را تکذیب کرده بود، اما ساعت چهار بامداد پنجشنبه ٣٠ آبان، چهار تن از کارگران به نامهای جواد لطفی، عباس حقیقی، کیومرث رحیمی و احمد صابری که به عنوان نمایندگان کارگران در مذاکرات با مقامات و مسئولین انتخاب شده بودند، بازداشت و به زندان دستگرد در ١٣ کیلومتری شمال اصفهان منتقل شدند. بعداً معلوم شد که فرماندار مبارکه در همان دیدارهای نخستین خود با نمایندگان کارگران، آنها را مورد تهدید قرار داده و خواسته بود به تجمعات اعتراضی پایان داده شود. فرماندار مبارکه در گفتگو با ایلنا در حالیکه منکر تهدید کارگران شد اما با گفتن اینکه: "در فضای غیرصنفی ممکن است عدهای بخواهند اخلال ایجاد کنند و فضای کارخانه را به هم بریزند" در واقع به طور غیرمستقیم به اعمال تهدید علیه نمایندگان کارگران اعتراف کرد! این در حالیست که او در ١۴ آبان یعنی آخرین روز دور اول اعتراضات کارگران پلیاکریل در جمع کارگران حاضر شده و از آنها خواسته بود که نمایندگان خود را برای مذاکره و پیگیری مطالباتشان انتخاب کنند و در همان جا امنیت نمایندگان کارگران را نیز به اصطلاح تضمین کرده بود!
به هر رو، مدیریت کارخانه و مسئولین دولتی سعی کردند با دستگیری و بازداشت چند تن از کارگران و مشروط کردن آزادی آنها به پایان تجمعات اعتراضی، در صفوف کارگران معترض تفرقه و دو دستگی ایجاد کنند و حرکت اعتراضی یکپارچه کارگران را به شکست بکشانند. از این رو اعلام شد که بازداشت شدگان تا پایان تجمع اعتراضی آزاد نخواهند شد.
برخی از اعتراضکنندگان نیز تحت این عنوان که آزادی کارگران بازداشت شده از اهمیت بیشتری برخوردار است، زمزمه پایان تجمعات اعتراضی را سر دادند. به رغم این موضوع اما کارگران هوشیاری خود را حفظ کرده و اراده جمعی آنان بر ادامه تجمعات اعتراضی قرار گرفت و خواست آزادی کارگران بازداشتی را نیز بر خواستهای پیشین خویش افزودند. آنها اعلام کردند که کارگران بازداشتی نقشی بیش از سایر کارگران در شکلگیری و استمرار حرکت اعتراضی کارگران نداشتهاند و بدین وسیله تلاش مذبوحانه کارفرما و مسئولان دولتی برای ایجاد تفرقه و دودستگی در میان کارگران وبه شکست کشاند ن اقدام اعتراضی خود را خنثا ساختند. به رغم آنکه کارگران کارخانه پلیاکریل، پیش از شروع کار و یا پس از پایان ساعات کار اقدام به تجمع اعتراضی کرده بودند به نحوی که حتا مزدور شناخته شدهای به نام اولیا علی بیگی "رئیس هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور" نیز نتوانست انکار کند که "تجمعات کارگران پلیاکریل با رعایت نظم و آرامش و استمرار فعالیت خطوط تولیدی برگزار شده است" با این وجود اتهام کارگران بازداشتی "اخلال در نظم" عنوان شد و دادستان شهرستان مبارکه، البته بعد از پیگیری خانوادههای کارگران بازداشت شده، اعلام کرد برای کارگران قرار بازداشت دوماهه صادر شده است. به رغم این موضوع اما در اثر پیگیری کارگران و استمرار تجمعات اعتراضی آنها، سرانجام رژیم مجبور شد در شامگاه روز چهارشنبه ۶ آذر، آنها را از زندان آزاد نماید.با اینوجود آخرین خبرهای انتشار یافته حاکی از آن است که هنوز هیچیک از خواستهای کارگران برآورده نشده است. بازگردیم به شورای اسلامی کار کارخانه پلیاکریل اصفهان و به این پرسش پاسخ دهیم که آیا تشکیل شورای اسلامی کار یا بازسازی آن مطالبه توده کارگران این کارخانه بوده است یا نه؟ و مقاله را جمعبندی کنیم.
پاسخ به یک سوال و جمعبندی:
پیش از پاسخ به پرسش فوق و اینکه ببینیم ایجاد و یا بازگشائی شورای اسلامی کارکارخانه پلیاکریل اصفهان، خواست توده کارگران این کارخانه بوده است یا نه، لازم است به این نکته اشاره کنیم که در جریان اجتماعات اعتراضی کارگران این کارخانه، برخی از سران خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار، به دخالت پرداخته و سعی کردند خود را طرفدار کارگران معترض جا بزنند و از این رُخداد به سود خود بهرهبرداری کنند. اینان که خود مایلند و تلاش میکنند در این یا آن کارخانه شورای اسلامی ایجاد کنند، در پوشش حمایت از مبارزات کارگران، موضوع خواست شورای اسلامی کار را نیز مطرح کردند. به عنوان مثال سه روز بعد از بازداشت کارگران، "ایرج پاکنهاد" نماینده هیات تشخیص صلاحیت شورای اسلامی کار کارخانه پلیاکریل اصفهان، طی نامهای به رئیس اداره کار شهرستان مبارکه، از سمت خود استعفا داد! این اقدام سمبلیک به اصطلاح حمایتی از کارگران بازداشتی به خودیخود، به نوعی منجر به ایجاد شبههی ارتباط لااقل برخی از کارگران بازداشتی با شورای اسلامی کار میشد. بهغیر از این، اولیا علیبیگی "مسئول کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار کشور" با گفتن اینکه هر چهار کارگر بازداشتی به وظیفهای که کارگران برعهده آنها گذاشتهاند عمل کرده و در جریان اعتراضات "منافع ملی" و استمرار خط تولید نیز رعایت شده است، عنوان کرد که با "استخدام وکیل دادگستری "به این کارگران کمک خواهد کرد!(تأکید ها همه جا ازماست) در عین حال مدعی شد که بازگشائی شورای اسلامی کار یکی از مطالبات کارگران است. او گفت: "کارگران پلیاکریل در آذرماه سال گذشته درخواست کتبی خود برای تشکیل شورای اسلامی کار را به اداره کار اصفهان تحویل دادهاند".
تاکنون دهها بار کارگران پیشرو و نمایندگان کارگری در کارخانههای مختلف برای نمونه در کارخانه نیشکر هفتتپه یا در شرکت واحد بازداشت و روانه زندان شدهاند. کسی ندیده و نشنیده بود که مسئول شوراهای اسلامی کار کشور، کلامی در حمایت از آنها و یا برای کمک به آنها گفته باشد! اینکه اکنون حاضر است برای کارگران بازداشتی وکیل استخدام کند! این نیز شائبه ارتباط فوق را تقویت میکند و در هر حال از زبان خود سران شوراهای اسلامی کار است که خواست بازسازی شورای اسلامی کار کارخانه پلیاکریل مطرح میشود و نه از زبان کارگران. حسن صادقی معاون شهرستانهای خانه کارگر نیز میگوید یک سال از طرح خواست کارگران برای تشکیل شورای اسلامی کار میگذرد اما دولت قبلی نسبت به این خواست بیتوجه بوده است. علاوه بر اینها، آنطور که در یک فایل صوتی متعلق به فرماندار مبارکه در سایت ایلنا آمده است، وی در سخنان خود درجمع کارگران در ١۴ آبان یعنی آخرین روز دور نخست اجتماعات اعتراضی کارگران پلیاکریل، ضمن آنکه وعدههائی در مورد توقف سیاست کوچکسازی و تامین امنیت نمایندگان کارگران میدهد، میگوید: "یکی از مطالبات کارگران شروع به کار مجدد شورای اسلامی کار این واحد است" و چنین اضافه میکند: "شاید اگر این مطالبات از طریق شورای اسلامی کار مطرح میشد به تجمعات اینچنینی نیاز نبود"! وی در ادامه سخنان خود و خطاب به کارگران میگوید: "در جلسهای که با نمایندگان شما داشتیم مقرر شد با همکاری مدیران شرکت و رئیس اداره کار شهرستان مبارکه، شورای اسلامی کار ظرف ۴۵ روز آینده تشکیل شود".
تمام آنچه که پیرامون بازگشائی شورای اسلامی کار کارخانه پلیاکریل به عنوان خواست کارگران این کارخانه مطرح شده، نه توسط کارگران، بلکه اتفاقا توسط کسانی مطرح شده است که ربطی به کارگران ندارند و نه فقط در سمت کارگران این کارخانه نایستادهاند، بلکه درست در سمت مقابل کارگران قرار دارند. بنابر این روشن است که خواست بازگشائی شورای اسلامی کار در کارخانه پلیاکریل خواست توده کارگران این واحد نیست ولو آنکه در میان کارگران کسانی هم پیدا شوند که چنین خواستی را مطرح کنند. این خواست پیش از آنکه مطالبه توده کارگران این واحد باشد، خواست سران خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار و حداکثر خواست اعضای شورای اسلامی کار منحل شده کارخانه است. سالهاست که ماهیت ضد کارگری شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر بر اکثریت کارگران روشن شده است. وظیفه اصلی این نهادهای دولتی و ضد کارگری از همان آغاز حیات خود، اساسا کنترل کارگران آگاه و پیشرو، ممانعت از تشکلیابی کارگران، انحراف و مهار مبارزه کارگران بوده است. عملکرد ضد کارگری این نهادها، موجب شده است که حتا آن دسته از کارگرانی که در مراحل اولیه نسبت به این تشکلها متوهم بودند، صفوف آن را ترک کنند. از اینروست که این تشکلها، به رغم صرف پول و هزینههای زیاد، پیوسته لاغرتر و محدودتر شدهاند. روند تضعیف و ریزش و انحلال شوراهای اسلامی کار در دهه هشتاد تشدید و تقویت شد. باند احمدینژاد در رقابت با باند رفسنجانی، سعی کرد انجمنهای صنفی وابسته به خود را تقویت کند. رقابتی که در این مورد بین تشکلهای رژیمی بوجود آمد، کموبیش تاکنون ادامه یافته است. نه خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار، نه انجمنهای صنفی به عنوان ارگانهای وابسته دولتی، هیچگاه مورد اعتماد کارگران بودهاند و نه سران و اعضای موثر این نهادها. کارگران ایران فراموش نکردهاند که افراد وابسته به همین نهادها و امثال حسن صادقیها و علیبیگیها بودند که یورش وحشیانه به دفتر سندیکای کارگران شرکت واحد، ضربوشتم فعالان این سندیکا، تخریب و غارت وسائل واموال و اسناد سندیکای کارگران را سازماندهی و اجرا کردند و هم اکنون هم به انحاء مخلتف چوب لای چرخ این سندیکا میگذارند. این البته فقط یک نمونه است به دهها نمونه کوچک و بزرگ دیگر نیز میتوان اشاره کرد که نیازی به ذکر آن نیست. چرا که خود کارگران، هر جا که این تشکلها فعال بودهاند، شاهد چنین مسائلی بودهاند و عملکرد این نهادها را از نزدیک دیدهاند. نقش اصلی تشکلهای رژیمی، علاوه بر جاسوسی و خبرچینی علیه کارگران آگاه و پیشرو، کنترل مبارزات کارگران، انحراف آن و به شکست کشاندن آن از طریق زدوبند با سرمایهداران است. در همین نمونهی اعتراضات کارگران کارخانه پلیاکریل اصفهان، علاوه بر سخنان فرماندار مبارکه؛ که اگر شورای اسلامی کار در این واحد وجود میداشت نیازی به تجمع نبود! سران خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار نیز هنگام اظهار نظر پیرامون بازسازی شورای اسلامی کار در این واحد، کموبیش به نقش این نهاد نیز اشاره کردند.
اولیاء علی بیگی میگوید: "چنانچه اداره کار استان اصفهان شورای اسلامی کار را در این کارخانه ایجاد میکرد، خواستهای صنفی کارگران این واحد تولیدی از طریق نمایندگان این کارگران (یعنی اعضای شورای اسلامی کار) به مسئولان منتقل میشد و از برگزاری تجمعات اعتراضی خبری نبود" یا حسن صادقی معاون شهرستانهای خانه کارگر که در این مورد میگوید "اگر شوراهای اسلامی کار در چنین کارخانههائی فعالیت داشته باشند، میتوان از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری کرد"!
این نقلقولها به اندازه کافی روشن است و نیازی به تفسیر آن نیست. انصافا از این بهتر نمیتوان در یک جمله کوتاه، کاراکتر پلیسی- جاسوسی شوراهای اسلامی کار، نقش آنها در جلوگیری از مبارزات کارگران و تقابل آنها با خواستها و مبارزات کارگران را بیان داشت. خبرگزاری ایلنا مورخ ٩ آذر در مورد پایان حرکت اعتراضی کارگران پلیاکریل از قول یکی از کارگران این کارخانه نوشت: "اگرچه خواستهای صنفی کارگران هنوز برآورده نشده است، اما با توجه به توافقاتی که میان کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان با کارفرما و مسئولان دولتی انجام شده است، برگزاری اجتماعات اعتراضی کارگران پلیاکریل اصفهان تا اطلاع ثانوی متوقف خواهد شد"
همانطور که میبینیم، شورای اسلامی کار، بیآنکه خواستهای کارگران محقق شده باشد، از فراز سر کارگران کارخانه پلیاکریل وارد عمل شده و از طریق زدوبند با کارفرما و مسئولان دولتی، سر کارگران را شیره مالیده و سبب شده است که اجتماعات اعتراضی چند روزه کارگران این کارخانه بینتیجه بماند! اگر تاکنون کسی از ماهیت شوراهای اسلامی کار اطلاعی نداشت همین اقدام کافیست تا هر کارگر ولو نه چندان آگاهی به ماهیت ارتجاعی و ضد کارگری آن پی ببرد.
بنابر این روشن است که طرح خواست شورای اسلامی کار در جریان اعتراضات کارگران پلیاکریل، قبل از هر چیز توسط افراد و تشکلهای وابسته به حکومت و عوامل نفوذی آن در میان کارگران مطرح شده و این در اساس خواست سران خانه کارگر و شورای اسلامی کار است. اگر کارگران پلیاکریل خواهان شورای اسلامی کار میبودند، چرا یک سال و نیم قبل جلوی انحلال آن را نگرفتند؟ تشکلی را که کارگارن خودشان ایجاد کرده باشند و آن را متعلق به خودشان بدانند، اجازه نمیدهند به سادگی منحل شود! گواه این مدعا سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران هفتتپه است.
سالهاست که رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را برای نابودی قطعی این دو تشکل مستقل کارگری به کار برده است و در این راه از همین نهادهای به اصطلاح کارگری وابسته به خود امثال شورای اسلامی کار و خانه کارگر نیز استفاده کرده است.اما این تشکلها از آنجا که توسط خود کارگران و معتمدین و فعالان و نمایندگان آنها بهوجود آمدهاند و متعلق به خود کارگران و مستقل از دولت و کارفرما هستند، تاکنون در برابر این یورشها مقاومت کرده و آنها را حفظ کردهاند. گفتن ندارد که تشکل کارگری، بهطور قطع یکی از خواستهای مهم کارگران کارخانه پلیاکریل اصفهان است، اما نه شورای اسلامی کار! نه تشکل وابسته به دولت و کارفرما! بلکه تشکل کارگری مستقل از اینها! تشکلی که خود کارگران آن را ایجاد کرده باشند. تشکلی که برای تحقق مطالبات کارگران تلاش و مبارزه کند!
گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری و چشمانداز اعتلای جنبش طبقاتی کارگران از یکسو، تشدید بحران اقتصادی و ناتوانی نظم حاکم دربرآورده ساختن مطالبات کارگران از سوی دیگر، رژیم سیاسی پاسدار منافع سرمایهداران و مرتجعین را واداشته است که با تشدید بیش از پیش سرکوب، به مقابله با کارگران برخیزد. فعالتر شدن تشکلهای جاسوسی و شاخکهای حسی امنیتی رژیم در کارخانهها و محیطهای کارگری، تکثیر و بازسازی این نهادهای سرکوب را اساسا باید در همین رابطه ارزیابی نمود. رقابت باندهای حکومتی در زمینه مسائل کارگری در دوره احمدینژاد منجر به تقویت انجمنهای صنفی وابسته به وی و تضعیف شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر شد. با وزیر شدن یک مقام درجه اول امنیتی که در عین حال عضو شورای مرکزی خانه کارگر نیز هست، چرخشی به سوی تقویت شوراهای اسلامی کار و تضعیف انجمنهای صنفی وابسته به باند مقابل آغاز شده است. هر یک از این تشکلها برای تقویت جایگاه و پیشبرد امیال خود سعی میکنند توده کارگران را نیز با خود همراه سازند و بدین منظور برخی ازعناصر وابسته به این ها نیزتا محدودهای بعضا در مبارزات کارگران مشارکت مینمایند. تمام این تلاشها برای آن است که مبارزات کارگران را به کانالهای مورد نظر خویش سوق دهند، آن را وجهالمصالحه قرار داده و ضمن بندوبست با کارفرمایان و سرمایهداران، این مبارزات را با شکست و بنبست روبرو سازند. بنابر این مستقل از اینکه بازسازی شورای اسلامی کار کارخانه پلیاکریل اصفهان توسط چه کسی مطرح شده باشد، کارگران کارخانه پلیاکریل - و همه کارگران دیگر – بویژه در مقطع کنونی بایستی هوشیاری و استقلال خویش را حفظ کنند و مبارزات خود را از زیر نفوذ احتمالی تشکلهای وابسته به رژیم از هر نوعش خارج سازند. کارگران ایران میبایستی بهطور قاطعانه وهمانطور که تاکنون نیزانجام داده اند، دست رد به سینهی هر گونه تشکلی که دست آن در دست جناحهای حکومتیست بزنند و کمیتهها و تشکلهای مستقل خود را ایجاد کنند. یکی از پیششرطهای مهم پیروزی تجمعات اعتراضی و اعتصابات کارگری در کارخانه پلیاکریل اصفهان و مجتمع معدن سنگآهن چادرملو، استقلال مبارزه کارگران از تشکلهای دولتی است. پیش بهسوی ایجاد تشکلهای مستقل و مبارزه مستقل کارگری!
سازمان فدائیان(اقلیت) - نیمه اول آذر۱۳۹۲