شورش و بی باکی مردم ایران در خیزش اخیر در برابر وحوش سرمایه داران اسلامی، به موازات نداشتن برنامه ای برای انقلاب و چگونگی سرنگونی جمهوری اسلامی، بعلاوه نبود یک تشکیلات منسجم و کارآمد، من را برآن داشت تا بیانیه ای که بلشویکها برای تأیید به مجلس مؤسسان بردند (البته با اعتراض نمایندگان مجلس مؤسسان که پیش از انقلاب کارگری تأسیس شده بود و شامل نمایندگان بلشویک و منشویک و اس آر و خرده بورژوازی و بورژوازی بود هنوز انقلاب پرولتری را درک نکرده بودند و لذا با اعتراض نمایندگان بجز نمایندگان بلشویک شد. لذا حکومت شوراها با لغو مجلس مؤسسان و جانشینی شورا بجای پارلمان مجلس مؤسسان برچیده شد.) را، ترجمه کنم و با این کار گامی در جهت روشن شدن برنامه کوتاه مدت و دراز مدت بلشویکها و رابطه واقعی یک حزب انقلابی، به طور خاص با کارگران و به طور عام با مردم؛ برداشته و شاید یک سری ابهاماتی که بعضی از کمونیستها در رابطه با چگونگی رابطه حزب کمونیست با قدرت شوراها دارند را برطرف نمایم. چه سالهای سال است که تشکلات مختلف کمونیستی این ساز را می نوازند که گویا حزب کمونیست می تواند به نیابت از طبقه کارگر قدرت را در دست گیرد. متاسفانه بعد از قدرت گیری استالین قدرت شوراها به سخره گرفته شد و آن شد که هم اکنون ما به جای اعتلای جنبش کمونیستی شاهد افت شدید آن هستیم تا جایی که در هیچ یک از جنبش های انقلابی مردم سراسر جهان، یا حضور ندارد و یا آنقدر حضورشان کم رنگ است که ندیده گرفته می شود.
بابک فرزام
بیانیه حقوق کارگران و استثمار شوندگان
مجلس مؤسسان مقرر می دارد که:
I.
۱ـ روسیه، به عنوان جمهوری شورا های نمایندگان کارگران، سربازان و دهقانان اعلام می شود. تمام قدرت، در مرکز و در شهرستانها، در اختیار این شورا ها است.
II.
٢ـ جمهوری شوروی روسیه، بر اساس اصل اتحاد ملل، به عنوان فدراسیون جمهوری ملی شوروی بنا گردیده است.
هدف اساسی آن لغو هرگونه استثمار انسان از انسان، حذف کامل تقسیم جامعه به طبقات، در هم شکستن بی رحمانه مقاومت استثمار گران، بنا نمودن سازماندهی سوسیالیستی در جامعه و دست یابی به پیروزی سوسیالیسم در همه کشورها است.
مجلس مؤسسان همچنین تصمیم می گیرد که:
۱ـ محو مالکیت خصوصی بر زمین. کلیه زمینها به همراه کلیه ساختمانها و ادوات کشاورزی به عنوان مالکیت کل طبقه کارگر اعلام می شود.
٢ـ قوانین شوروی در مورد کارگران: بدینوسیله، نظارت شورای کارگران و شورای عالی اقتصاد برای تبدیل کامل کارخانجات، معادن، راه آهن و سایر وسایل تولیدی و حمل و نقل به دارایی دولت کارگران و دهقانان.، به عنوان اولین گام به منظور تضمین قدرت کارگران بر استثمار گران تضمین می گردد.
٣ـ بدین وسیله مقرر می شود: تبدیل تمام بانکها به مالکیت دولت کارگران و دهقانان به عنوان شرط رهایی کارگران از یوغ سرمایه.
۴ـ فراگیری کار برای همه، به منظور محو عناصرانگلی جامعه.
۵- در راستای، تضمین حاکمیت کارگران و برای محو هرگونه امکان احیای قدرت استثمار گران، مسلح کردن کارگران، ایجاد یک ارتش سرخ سوسیالیستی از کارگران و دهقانان و خلع سلاح کامل استثمارگران در دستور کار قرار می گیرد.
III.
۱ـ مجلس مؤسسان با ابراز عزم راسخ خود برای بیرون آوردن انسانها از چنگال سرمایه مالی و امپریالیسم، که در این جنگ جنایتکارانه (جنگ جهانی اول م)، جهان را به خاک و خون کشیده است، از صمیم قلب سیاست حکومت شوروی را در محکوم کردن معاهدات پنهانی تأیید می کند و گسترده ترین برادری با کارگران و دهقانان درگیر در جنگ را سازماندهی می نماید و به هر قیمتی خواهان انقلابی، رسیدن به یک صلح دمکراتیک بین ملت ها ست، صلحی بدون پرداخت غرامت و یا الحاق سرزمینها، و تنها بر اساس حق آزادانه تعیین سرنوشت ملل.
٢ـ با همین هدف، مجلس مؤسسان بر گسست کامل از سیاست وحشیانه تمدن بورژوایی، که در آن سعادت چند ملت برگزیده استثمارگر، به قیمت به بردگی کشاندن صد ها میلیون کارگر در آسیا و به طور کلی در مستعمرات و کشور های کوچک بنا شده است؛ اصرار می ورزد.
مجلس مؤسسان از سیاست شورای کمیسرهای خلق در اعلام استقلال کامل فنلاند، آغاز تخلیه نیروها از ایران و اعلام آزادی تعیین سرنوشت برای ارمنستان، استقبال می کند.
٣ـ مجلس مؤسسان، قانون شوراها، مبنی بر لغو وام هایی که توسط حکومت تزار، زمین داران و بورژوازی منعقد شده است را به عنوان اولین ضربه به بانکداری بین المللی و سرمایه مالی، محترم می شمارد، و این اعتقاد را ابراز می کند که قدرت شوروی با قاطعیت این مسیر را تا زمانی که قیام بین المللی کارگران علیه یوغ سرمایه به طور کامل پیروز شود، دنبال خواهد کرد.
IV. مجلس مؤسسان با در نظر گرفتن اینکه منتخبین (این مجلس) که بر مبنای لیست هایی که احزاب، قبل از انقلاب اکتبر تنظیم کرده اند، یعنی زمانی که مردم هنوز در موقعیت قیام عمومی علیه استثمار گران نبوده و هنوز قدرت مقاومت کامل خویش را در دفاع از خود و امتیاز طبقاتی خود تجربه نکرده و هنوز در عمل قدرت خویش را برای ساختن جامعه سوسیالیستی اعمال نکرده بودند، اساساً اشتباه، و حتی از لحاظ قانونی غلط است که خود را در مقابل قدرت شوراها قرار دهد.
در اصل مجلس مؤسسان این موضوع را در نظر می گیرد که، وقتی مردم آخرین مبارزه خود را بر علیه استثمار گران خویش انجام می دهند، جایی برای استثمارگران در هیچ یک از ارگانهای دولتی وجود نخواهد داشت. قدرت باید به طور کامل و تماماً در اختیار کارگران و نمایندگان مجاز آنها ـ شوراهای نمایندگان کارگران، دهقانان، و سربازان باشد.
در حمایت از قدرت شوروی و احکام شورای کمیساریای خلق، مجلس مؤسسان بر این باور است که اقدامات خود را در جهت پایه ریزی و بنا ساختن جامعه سوسیالیستی متمرکز سازد.
در عین حال، در جهت تلاش برای ایجاد یک اتحاد واقعاً آزادانه و داوطلبانه، و بنابراین اتحادی هرچه بیشتر استوار و پایدار بین طبقه کارگر و تمام ملل روسیه، مجلس مؤسسان فعالیت خود را برای تنظیم اصول اساسی جمهوری شوروی روسیه متمرکز می کند. درحالی که این تصمیم گیری، که آیا می خواهند در دولت فدرال و سایر نهاد های اتحاد جماهیر شوروی شرکت کنند را به کارگران و دهقانان هر ملتی واگذار می نماید که در کنگره معتبر شورا ها مستقلاً تصمیم بگیرند و شرایط خویش را مطرح نمایند.
سوم ژانویه ۱۹۱٨ـ ترجمه به فارسی از روی متن انگلیسی آرشیو اینترنتی لنین
اولین بار به تاریخ ۱۹٢۹ در پراودا شماره دوم و ایزوستیا شماره دو به چاپ رسید.
مجموعه آثار لنین جلد بیست و ششم
___________________________________________
١ـ پیش نویس اعلامیه، قبلا در سوم ژانویه سال ۱۹۱٨ در مقابل کمیته اجرائی مرکزی کل روسیه قرار گرفت و با اکثریت آرای موافق، دو رای مخالف و یک رای ممتنع به تصویب رسید و برای تدوین به کمیسیون اجرائی ارجاع شد. این بیانیه توسط کمیتۀ اجرایی مرکزی تمام روسیه به تصویب رسید و در چهارم ژانویه در ایزوستیا منتشر شد. در اولین نشست مجلس مؤسسان در پنجم ژانویه، به توسط سودولف به نمایندگی از طرف کمیته، قرائت و درخواست تإ ئید کرد. اکثریت ضد انقلابی نمایندگان مجلس طرح بحث در مورد آن را رد کردند. در دوازدهم ژانویه توسط سومین کنگره سراسری شوروی تصویب شد و متعاقباً پایه قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت. پاراگراف ٢ توسط استالین تغییر داده شد. پاراگرافی را که با عبارت « در حمایت از قدرت شوروی...» شروع می شود را بوخارین نوشته و توسط لنین تصحیح شده است.
٢ـ در ششم دسامبر ۱۹١٧ رژیم فنلاند اعلامیه استقلال فنلاند را تصویب کرد. مطابق با سیاست ملی دولت شوروی، در هجدهم دسامبر ۱۹١٧ شورای کمیسریای خلق فرمان استقلال فنلاند را صادر کرد. در جلسه هیئت دولت، لنین شخصاً متن فرمان را به نخست وزیر فنلاند به رهبری یک هیئت همراه را برعهده داشت تسلیم کرد. در بیست و دوم دسامبر ۱۹١٧، فرمان استقلال فنلاند توسط کمیته مرکزی اجرائی روسیه به تصویب رسید.
در نوزدهم دسامبر ۱۹١٧ مطابق با معاهده ای که بین روسیه و آلمان، اتریش ـ مجارستان، ترکیه و بلغارستان در برست ـ لیتوفسک در دوم دسامبر منعقد شده بود، دولت شوروی به دولت ایران پیشنهاد طرح مشترک برای خروج نیرو های روس از ایران را داد.
در بیست و نهم دسامبر ۱۹١٧ دولت فرمانی در مورد ارمنستان صادر کرد که در پراودا شماره ٢٢٧ منتشر شد.