افق روشن
www.ofros.com

چرا سندیکای کارگری براجرای قانون اساسی تاکید دارند؟


مازیارگیلانی نژاد                                                                                                چهارشنبه ١ دی ١٣٨٩

سندیکاهای کارگری سازمان هایی علنی،دموکراتیک وغیرایدﺌولوژیک وطبقاتی هستند.می گویم طبقاتی یعنی جزکارگران آن واحد تولیدی ویا خدماتی کسانی دیگر حق عضویت دراین سندیکاها را ندارند.دموکراتیک هستند ،یعنی خرد جمعی براین سازمان حاکم بوده وتمامی قدرت خود را ازرای کارگران گرفته وبه آنان پاسخگوست.غیرایدﺌولوژیک هستند،یعنی هرکارگربا هر بینش سیاسی، مذهبی می تواند عضوسندیکا شود.علنی است یعنی مبارزه ای برای براندازی حاکمیت سیاسی نمی کند واین به عهده حزب طبقه کارگر است .سندیکاها بدلیل فراگیر بودن می توانند بسیاری ازکارگران را درخود متشکل کرده ودست به مبارزه اجتماعی واقتصادی برای بهبود شرایط کاروزندگی خود بزنند.سندیکاها درهرکشوری،قوانین کشورخود را پایه ای برای تغییرات قرارداده وبا این حداقل ها دست به مبارزه برای کسب خواسته های حداکثری خود می زنند.
متاسفانه بسیاری ازگرایشات درون جنبش کارگری سندیکاها را باحزب طبقه کارگراشتباه گرفته وسعی می کنند تمامی وظایف حزب طبقه کارگررا ازسندیکاهای کارگری توقع داشته باشند. سرفرازی طبقه کارگر ایران این است که«توانسته مهرخودرا حتی به گونه ای کمرنگ»درتمامی مبارزات کارگری وآزادیخواهانه بزند وهمیشه درخط اول مبارزات عدالت خواهانه قرارداشته باشد، واین را شهدای سرافرازاین طبقه ازسیدمرتضی حجازی کارگرسندیکای چاپ شهادت ١٣٠٧ تا محمد جانجانیان کارگرسندیکای بافنده سوزنی شهادت ١٣۵٧،ازیکصدسال پیش تاکنون گواهی می دهند.
گرایشات غیرسندیکایی مارا همیشه به«رفرمیست بودن،عجزدرمقابل سرمایه وتن دادن به سرکوب وپایمال شدن حقوقشان توسط دولت سرمایه داران»متهم کرده اند.این دوستان نمی گویند توانایی شان درمقابل سرمایه چیست؟وچه کرده اند که حقوقشان پایمال نشود وغیررفرمیست بودن چگونه است؟
سندیکاها علنی هستند یعنی همه می توانند اعضای هیات مدیره وفعالین سندیکایی رادرمحیط کاروزندگیشان ببینند.اینها درخطوط اتوبوسرانی تهران یا درمجتمع نیشکرهفت تپه ویا درکارگاههای تراشکاری وجوشکاری وریخته گری ویادرکارخانه های ماشین سازی کارمی کنند وبه حل مشکلات همکارانشان کمک کرده ودرحد توانایی اشان حتی مشکلات خانوادگی وخصوصی آنانرا رفع می کنند.یعنی قابل دسترسی برای همه بخصوص همکارانشان هستند.وقتی ما علنی هستیم،مسلما باید با قوانین جامعه امان زندگی کنیم ونمی توانیم آن را نادیده بگیریم.اگردرخانه ماسرقتی صورت بگیرد چه باید بکنیم؟منتظرانقلاب کارگری باشیم یا به کلانتری رفته بدنبال سارق اموال مان باشیم؟ما که درمتن زندگی هستیم«نمی توانیم زندگی را وارونه نشان داده وآنرا تحریف کنیم».
حال اشاره ای به آنچه گرایشات غیرسندیکایی آنرا توانایی کارگران می دانند،می کنیم.آیا شورش های کوروسازماندهی نشده کارگران مس خاتون آباد شهربابک،اعتصابات پی درپی کارگران لاستیک سازی البرزرا می توان توانایی این کارگران دانست؟وبا اعتصاب متشکل کارگران شرکت واحد مقایسه کرد؟آیا این شورشها دستاوردی برای این کارگران داشته ویا فقط حظ ولذت را برای کسانی که خبرندارند برسر این کارگران پس از آن چه آمد وچه هزینه هایی را پرداخت کرده اند،رابرانگیخت؟آیا حمله کارگران خاتون آباد به فرمانداری وکشته شدن 4کارگربی گناه را می توان ارتقا جنبش کارگری دانست؟واقعا دستاورد این حمله چه بود؟چهارخانواده داغدارکارگرپس ازاین چه کردند؟آیا به جنبش کارگرپیوستند ویا درفقروبیکاری به سرمی برند؟
اعتصاب کارگران شرکت واحد وتظاهرات وراهپیمایی کارگران نیشکرهفت تپه با سازماندهی سندیکا صورت گرفت.ودقیقا دو سندیکا بدنبال کسب حقوق صنفی اشان دست به این حرکتها زدند وتوانایی اشان رادرمقابل سرمایه نشان داده موقعیت خود رادرجامعه تثبیت کردند.آیا مبارزه جنبش کارگری فقط دراعتصاب ودرگیری وراهپیمایی وحمله خلاصه می شود؟آیا کوشش سندیکای کارگران شرکت واحد درمنع کسر مبلغی ازحقوقشان برای شورای اسلامی کاروبازگرداندن این مبلغ که به مدت ١۵ سال ازحقوق کارگران کسرمی شد،به آنان، توانایی جنبش کارگری وسندیکایش نیست؟ویا اگرمدیریت شرکت واحد با کارگران کاراداری دارد باید دروقت کاری این ﻤﺴﺌله صورت بگیرد ویا گرفتن کت وشلواروحق داشتن سرویس بهداشتی درپایانه ها وارتقا شعورکارگران با انجام سخنرانی ها ودادن اعلامیه های روشنگرانه وکسب شخصیت برای اعضای سندیکایی دربرابرکارفرما وکمیته های انظباطی وحتی کوشش کارگران سندیکایی شرکت واحد درحل مشکلات کاری که به مذاکره با رییس پلیس تهران شهردارتهران ومدیرعامل شرکت واحد صورت گرفت،که همه به استناد به قانون اساسی وقانون کاربود،نشان عجزاست یا توانایی؟تحقیرآمیزوتحریف مبارزه کارگران است؟
دوستان غیرسندیکایی ناراحت می شوند اگرایران را میهن عزیزمان بگوییم.فرق ما با آنها دراین است که ما ایران را میهن زحمتکشان می دانیم وآنان متعلق به سرمایه داران.آنچه ما می دانیم این است که میهن سرمایه داران مبالغ بانکی اشان است که هرگاه بخواهند با خود برداشته وگورشان را ازمیهن زحمتکشان گم می کنند.ما قضاوت را به خوانندگان وامی گذاریم که ایران را متعلق به چه کسانی بدانند.
افشانکردن ماهیت 2سازمان امپریالیستی،سازمان تجارت جهانی وصندوق بین المللی پول که توسط سرمایه داران چند ملیتی اداره می شوند وبه غارت منابع خلقهای زحمتکش دست یازیده اند،ازطرف دوستان غیرسندیکایی قابل تامل است ومتاسفانه این دوستان به تبین دیدگاههای خود از سرمایه داری جهانی ومبارزه با آن درداخل وخارج از کشوروشیوه های مبارزاتی خود سخن نمی گویند.و اسفبارتراینکه هیچ تحلیل طبقاتی از مبارزه لایه های مختلف سرمایه داری درداخل کشوربرای ما بازگونمی کنند.واین ازعدم شناخت آنان ازلایه های طبقاتی،آمال وظرفیت های مبارزاتی هرطبقه وشرایط کشور می باشد.ما امروز سرمایه داری انگل تجاری را سد اساسی درمبارزات اجتماعی و تغییرات اجتماعی واقتصادی به نفع زحمتکشان می دانیم.واردات اهرم اصلی غارت ارزهای با ارزش منابع ملی توسط سرمایه داری انگل تجاری است.آنان با واردات منابع مالی که متعلق به زحمتکشان است غارت می کنند،صنایع کشوررا به رکود کشانده،کارگران را بیکارکرده به گسترش فقروفحشا واعتیاد وطلاق وخود کشی کمک می کنند.نمونه زنده این روند توقف تولید درلاستیک سازی البرز وکاهش تولید درصنایع نیشکر هفت تپه می باشد.حذف سرمایه داری انگل تجاری اولین قدم درراه تحولات اساسی کشوراست.سندیکاها دشمن دلالان وواسطه ها هستند وبه همین دلیل سندیکاها درگسترش تعاونی ها وقدرتمندی آنان وحذف دلالان ازعرصه اقتصادی واجتماعی می کوشند.
مبارزات ما علیه سرمایه داری انگل تجاری،واسطه صندوق بین المللی پول وسازمان تجارت جهانی دقیقا درراستای تقویت مبارزات کارگران دنیا وجنبش کارگری جهانی است.ما وبرادران وخواهران کارگرمان درآسیا،آفریقا،آمریکا،اروپا،واقیانوسیه درد شلاق نسخه های این سازمانهای امپریالیستی را فراموش نکرده ایم.این سازمانها با ارایه سیاست درهای باز به غارت سرمایه زحمتکشان مکزیک و برزیل دست زده وبا بدهکارکردن این کشورها وشیوع ایدزدرآفریقا وهندوستان با همدستی سرمایه داران خاﺋن این کشورها ثروت ملی وسلامت زحمتکشان این کشورها را به یغما برده اند.دوستان غیرسندیکایی در مورد این غارت ها ودزدی های آشکارهیچ نمی گویند.طبقه کارگربرای حفظ ثروت ملی درحذف سرمایه دارانگل تجاری«سیاهی لشکر»هیچ طبقه ای نیست.امروزنسخه صندوق بین المللی پول یعنی هدفمند سازی یارانه ها ویا به دیگرسخن گرسنگی دادن به طبقه کارگروغارت منابع ملی کشوردردست اجراست.ما عقایدمان رادررابطه با هدفمندی یارانه ها وسازمان تجارت جهانی وصندوق بین المللی پول گفته ایم،شما چه می گویید؟
اما این همه تاکید ما برروی قانون اساسی برسر چییست؟درقانون اساسی اصولی وجود دارد که مورد پذیرش ماست.ولی پذیرش این اصول مانع از آن نیست که ما قوانین رابه سمت خواسته های حداکثری خود نبریم.حال بخشی ازاین اصول را مرور می کنیم:
درمقدمه قانون اساسی دربخش شیوه حکومت دراسلام چنین نوشته شده است:«قانون اساسی تضمین گرنفی هرگونه استبداد فکری واجتماعی وانحصار اقتصادی می باشد ودرخط گسستن از سیستم استبدادی،درسپردن سرنوشت مردم بدست خودشان تلاش می کند»آیا سندیکا وخود شما درسپردن سرنوشت مردم بدست خودشان تلاش نمی کنید؟
«آموزش پرورش وتربیت بدنی رایگان برای همه،درتمام سطوح وتسهیل وتعمیم آموزش عالی وتامین آزادی های سیاسی واجتماعی درحدود قانون،پی ریزی اقتصاد صحیح وعادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه ورفع فقروبرطرف ساختن هرنوع محرومیت درزمینه های تغذیه ومسکن وکاروبهداشت وتعمیم بیمه»(اصل سوم قانون اساسی)آیا شما با اجرایی شدن این اصل مخالفید؟
«هیچ مقامی حق ندارد بنام حفظ استقلال وتمامیت ارضی کشورآزادی های مشروع را هرچند با وضع قوانین ومقررات،سلب کند»(اصل نهم)آیا خواست شما وما این نیست؟
«مردم ایران ازهرقوم وقبیله که باشند ازحقوق مساوی برخوردارند ورنگ ونژاد وزبان ومانند اینها سبب امتیازنخواهند بود»(اصل نوزدهم)آیا دراین اصل اشکالی می بینید؟
«تفتیش عقاید ممنوع است وهیچکس را نمی توان بصرف داشتن عقیده ای مورد تعرض ومواخذه قرارداد»(اصل بیست وسوم)آیا شما غیرازاین می خواهید؟
«برخوداری ازتامین اجتماعی ازنظربازنشستگی،بیکاری،پیری،ازکارافتادگی،بی سرپرستی،درراه ماندگی،حوادث وسوانح ونیازبه خدمات بهداشتی ودرمانی ومراقبت های پزشکی بصورت بیمه وغیره حقی است همگانی.دولف مکلف است طبق قوانین ازمحل درآمدهای عمومی ودرآمدهای حاصل ازمشارکت مردم،خدمات وحمایتهای مالی فوق رابرای یک یک افراد کشورتامین کند»(اصل ٢٩)آیا این اصل ضد کارگری است؟
«دولت موظف است وسایل آموزش پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد ووسایل تحصیلات عالی راتا سرحد خودکفایی کشوربطوررایگان گسترش دهد»(اصل ٣٠)آیا این اصل به نفع سرمایه داران است؟
«داشتن مسکن متناسب با نیاز،حق هر فردوخانواده ایرانی است.دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند بخصوص روستانشینان وکارگران زمینه اجرای این اصل رافراهم کند»(اصل31)آیا اجرای این اصل به نفع زحمتکشان نیست؟
«هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرارویاکسب اطلاع ممنوع است.اجبارشخص به شهادت،اقراریا سوگند مجازنیست وچنین شهادت واقراروسوگندی فاقد ارزش واعتبار است.متخلف ازاین اصل قانون مجازات می شود»(اصل ٣٨)آیا شما با این اصل موافق نیستید؟
«برای تامین استقلال اقتصادی جامعه وریشه کردن فقرومحرومیت...١- تامین نیازهای اساسی:مسکن،خوراک،پوشاک،بهداشت،درمان،آموزش وپرورش وامکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه.2- تنظیم برنامه اقتصادی کشوربصورتی که شکل ومحتوا وساعات کارچنان باشد که هرفرد علاوه برتلاش شغلی،فرصت وتوان کافی برای خودسازی معنوی،سیاسی واجتماعی وشرکت فعال دررهبری کشوروافزایش مهارت وابتکارداشته باشد.3- رعایت آزادی انتخاب شغل،وعدم اجبارافراد به کاری معین وجلوگیری ازبهره کشی ازکاردیگری»(اصل ۴٣)
آیا این اصول مغایربا خواسته های طبقه کارگراست؟آیا این اصول بخشی ازدستاوردهای طبقه کارگرنیست؟جنبش کارگری همدوش جنبش آزادیخواهی از مشروطیت تاکنون برای بند بند این اصول مبارزه کرده کشته وزندانی گشته ودربدری واخراج ازکاررا به جان خریده است به همین دلیل این اصول را دستاورد خویش می داند.
شما می گویید:«اگردرقانون سرمایه داری ماده ای به سود کارگران وجود داشته باشد واستناد به آن بتواند به افزایش مادی وفکری برای مبارزه با سرمایه داری منجرشود،باید به آن استنادکرد»آیا ما غیرازاین انجام داده ایم.حال چگونه توقع دارید که ما با استناد به اصول بالا مبارزه برای رفاه بیشترطبقه کارگرراعملی نکنیم؟آیا اگراین توصیه شما را راهنمای عمل خود کرده ایم،رفرمیست هستم؟اما بهتر است به آنچه که کنه این مسایل است وازدید دوستان سندیکایی پنهان نمانده اشاره کنیم:
ما با این گونه تحلیل ها وعقاید آشنایی داریم وهمسانان شما رادردهه بیست ودرهیات کرروژوک ها درسندیکای کارگران کفاش مشاهده نموده ایم.واگرکمی هم کتابخوان باشید می توانید اعقاب خودرا درقرن نوزدهم میلادی که از هرتشکل کارگری گریزان وبدنبال انقلاب کارگری خالص بودند، بشناسید.دوستان عقاید ورفتار شما با تشکل های دیگر کارگری،همسانی بسیارباعقایدپردون وبا کونین دارد.هر چند اصلاح شده این به ظاهر انقلابیون،امروز هم درکشور های اروپایی با نام آنارشیست ازهمان کیف وحظی که شما ازشورشهای کورمی برید،درفرانسه وایتالیا واسپانیا دست به غارت فروشگاهها،شکستن شیشه ها وبه جنجال کشیدن هرتظاهرات کارگری ومردمی مبادرت می ور زنند.آنچه که تمایز بین ما وشماست نه درایده آل ها که خواهان جامعه ای کارگری،حکومتی ضدسرمایه داری وتقسیم قدرت وثروت درجامعه هستیم،بلکه درشیوه رفتاری ما وشماست.
هزاران کارگرآمال وآرزوهایشان رادرعضویت سندیکاهای کارگری دیده اند واین باعث افتخارما سندیکالیست هاست که چنین محبوبیتی وعلاقه ای درمیان طبقه کارگرداریم واین نشان ازدرستی راه ما وپدرانمان دریکصد سال اخیراست.امیدواریم که شما هم بتوانید درکارخانه ها شوراهای کارگری وکنترل کارگری ایجاد کنید. واین راهم بدانید حتما ما هم درآنجا یارویاورشما خواهیم بود زیرا پایه این دوتشکل سندیکاست.

با آرزوی موفقیت برای جنبش کارگری

مازیارگیلانی نژاد - ٩/٩/١٣٨٩

كارگران فلزكار مكانيك

http://felezkar3.blogfa.com
skfelezkar@gmail.com