افق روشن
www.ofros.com

تعرض ضد انقلاب در مصر


بهمن فیروز                                                                                                       دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹٢

خبرگزاریها (نیویورک تایمز، دمکراسی نا) خبر از حلقه زدن نیروهای سکولار، لیبرال، و "چپ" به دور ارتش و دولت دست نشانده کودتا و پا گیری روحیه "وطنپرستانه" و شبه فاشیستی در میان جبهه مخالفین دولت اخوان المسلمین میدهند: نشان چنین روحیاتی در میان بخشی از فعالین ضد اخوان المسلمین چنین باز مینماید: "مردم و ارتش، شانه به شانه، در مقابل تروریزم ایستاده اند"، "اخوان المسلمین بایست منحل شده و تمام رهبران آن دستگیر شوند"، "کودتا خواندن عزل مرسی، هم صدا شدن با اخوان المسلمین است"
از طرف دیگر حدودا دو هفته پس از کودتای ارتش به ریاست ژنرال السیسی و تداوم مقاومت و اعتراضات طرفداران دولت مرسی، علیرغم سرکوب خونین آنها توسط ارتش و نیروهای مسلح نشان داده که آنها نه بخش کوچک، بلکه بخش قابل توجهی از نیروهای اجتماعی را تشکیل داده و از پایه در میان زحمتکشان مصر برخوردارند - هر چند که این زحمتکشان همانند توده های محروم پشتیبان نیروهای اسلامی در انقلاب ۱۳۵۷ دارای تمایلات عقب مانده و ارتجاعی هسنتد.
جریانهایی در میان "چپ" که "نزده میرقصند" و هر چالش توده ای -نظیر جنبش های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ در ایران - را "انقلاب" مینامند، کودتای ارتش را با دلایلی بی مایه و پایه کودتا ندانسته و به استقبال آن شتافتند. دلایلی نظیر اینکه چون اقدام ارتش در برکناری مرسی به دنبال اعتراضات مردمی بود پس کودتا نبود، و یا اینکه چون با اقدامات خشن نظامی، نظیر تصرف رسانه ها و اماکن دولتی همراه نبود دلیلی بر کودتا نبودن آن و نتیجه "اجبار" نیروهای مسلح در "تمکین" به اراده مردم را داشت. شمار دیگری از "چپ" های غیر کارگری ما هم که به دنیا از دریچه تجربه دردناک و سیاه خود با جمهوری اسلامی مینگرند نیز اعتراض میلیونی توده ها پیش از کودتای ارتش را خروش و ضدیت با اسلامی بودن و یا ضد زن بودن حکومت مرسی تعریف کردند و به این خاطر به استقبال سرنگونی حکومت اسلامی در مصر رفتند.
هم نظران این جریانها امروز در مصر در مقابل سرکوب بخشی از جمعیت، یعنی مخالفین کودتا و طرفداران اخوان المسلمین، توسط نیروهای مسلح یا به تشویق ارتش دست زده و با دولت دست نشانده نظامیان در سرکوب نیروهای مخالف همکاری میکنند، و یا در بهترین حالت در مقابل آن سرکوب سکوت اختیار کرده اند. اما بیاد بیاوریم که همین نظامیان بودند که مخالفین دولت مرسی را در طول یک سال گذشته سرکوب کرده، از زنان بازداشت شده امتحان بکارت گرفته، مسیحیان و مسلمانان را به گلوله بسته و هزاران نفر را روانه شکنجه گاه ها کردند
(بی اختیار به یاد واکنش توده و اکثریت و مائویست ها در برابر گروگانگیری سفارت امریکا از طرف نیروهای ج.ا.، و تبعات آن ماجرا میافتیم
آنچه که در پی مانور حساب شده نظامیان در "به آغوش کشیدن" انقلاب توده های معترض رخ داده از یک طرف به خانه فرستادن همان توده های معترض است. توده هایی که تنها در مسیر ادامه و پیشروی مبارزه خود در خیابان و محل های کار میتوانستند به سطح بالاتری از درک و آگاهی طبقاتی و انقلابی دست پیدا کنند. به این مضمون، آن "در آغوش گیری" حساب شده به سقط جنین - امیدواریم مقطعی - انقلاب انجامیده. از طرف دیگر، کودتای ارتش به انسجام نیروهای مخالف اخوان المسلمین (از جمله جریان سلفی حزب النور، لیبرالها، بازمانده های رژیم مبارک و سایرجریانهای ارتجاعی به همراه نیروهای بینا بینی سکولار و "چپ") پشت سر حکومت نظامیان و دولت دست نشانده ایشان (که مورد تایید امریکاست) منجر شده. هر دو نتیجه این اقدام نظامیان به ضرر تداوم انقلاب و رسیدن به خواستهای پایه ای "نان، آزادی، عدالت اجتماعی" است.
اما فرای سیاست های اسلامی و زن ستیز و متحجر دولت اخوان المسلمین، این بحران اقتصادی و فزونی فقر و بیکاری، که به بحران اجتماعی و سیاسی انجامید، بود که توده های میلیونی را در تقابل با حکومت مرسی و اخوان المسلمین به خیابان کشید. مرسی در طول دوران حکومتش در حیطه اقتصاد اساسا پا جای پای حکومت مبارک در ادامه سیاست های نئولیبرالی گذاشته و دست به هیچ گونه رفرم اقتصادی برای بهبود شرایط محرومانی که به او امید بسته بودند نزد.
در این اوضاع، حکومت نظامیان و لیبرال ها برای مهار شعله های زیر خاکستر خواست های نان و آزادی مجبور به گرفتن وام از نهاد های بین المللی هستند. این یعنی ادامه روال سابق و رشد فقر و بیکاری در میان توده های میلیونی. توده هایی که در این ۲ سال اخیر طعم قدرت را با برکناری دو حکومت چشیده اند و به این سادگی از خواسته های خود دست بر نمیدارند.
اینکه دولت های ارتجاعی منطقه (عربستان، کویت و امارات متحده عربی*) با ارسال مبلغ هنگفتی - اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۱۲ میلیارد دلار- به کمک حاکمان اقتصاد بحران زده مصر شتافتند دلیل آن است که به عمق بحران و پتانسیل رادیکالیزه شدن جنبش زحمتکشان در صورت ادامه اوضاع به روال سابق واقف بوده و تصمیم به خفه کردن آن پتانسیل را - گیرم به تصور شندرغازی که جلوی محرومان میگیرند- دارند.
امید ما، به عنوان هم زنجیران طبقه کارگر مصر، به تشکل و آگاهی کارگران و سوسیالیستهای کارگری مصر است که در مقابل تلاش های سرمایه جهانی و ارتجاع منطقه در خفه کردن انقلاب به مقاومت دست زده و با رهبری جنبش زحمتکشان انقلاب نیمه تمام خود را به پیش هدایت کنند.
ما هم وظیفه داریم در این امر به یاری هم طبقه ای های خود شتافته و به افشای دامی که عاملین سرمایه برای طبقه کارگر در مصر پهن کرده دست بزنیم.

بهمن فیروز - هفدهم ژوئیه ۲۰۱۳

منابع
http://www.counterpunch.org/2013/07/17/egypts-democratic-coup/
https://www.nytimes.com/2013/07/16/world/middleeast/egypt-morsi.html?pagewanted=2&_r=2&hp&


* تصحیح و پوزش، در نوشته در پارگراف "اینکه دولت های ارتجاعی منطقه (عربستان، کویت و قطر*)" نوشته شده بود که اشتباه می باشد. (عربستان، کویت و امارات متحده عربی) صحیح است.