نامه اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به سازمان جهانی کار دل هر کارگری را به درد می آورد. این نامه از دو جهت دردناک و رقت بار است: نخست از این جهت که از بی حقوقی مطلق کارگران این شرکت حکایت می کند. از حقوق های معوقه ی چند ماهه، از عدم پرداخت اضافه کاری کارگران، از زمینه سازی برای واگذاری شرکت به بخش خصوصی و تعطیل آن و در نتیجه بیکارسازی وسیع کارگران و کابوس فقر و فلاکت و گرسنگی که در انتظار خانواده های آنان است.
اعضای سندیکا در نامه خود می گویند که کارگران در سال های ٨٦،٨۵، ٨٧ و ٨٨ دست به تجمع و اعتراض زدند و به انواع روش های مسالمت آمیز به مراجع قضایی و قانونی شکایت بردند اما نتیجه ای حاصل نشده، حقوق معوقه آنان پرداخت نشده و حتی تعدادی از کارگران بیکار شده اند. کارگران نیشکر هفت تپه در آبان ماه ٨٧ با برگزاری مجمع عمومی و انتخاب نمایندگان خود سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را تشکیل داده اند. اما ٩ نفر اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه که به ادعای این نامه نماینده چهار هزار کارگر شرکت هفت تپه هستند با اخراج و احکام زندان مواجه شدند.( طبق آخرین خبری که امروز پنج شنبه ١۴ ابان ٨٨ منتشرشد، دو تن از این ٩ نفر به نام های فریدون نیکوفرد و جلیل احمدی دستگیر و به زندان انداخته شدند.)
این وضعیت دردناک نه تنها وضع کارگران نیشکر هفت تپه بلکه وضعیت دردناک و اسف بارکارگران در بیش از ٦٠٠ کارخانه و کارگاه تعطیل و درمعرض تعطیل است. از طرف دیگر، "نمایندگان" این کارگران نیز با وضعیت بسیار دردناکی روبه رو هستند : "پلیس در حال ایجاد رعب و وحشت برای خانواده هایمان است و در شهر های شوش و اندیمشک به گونه ای برخورد می کنند که گویا ما جنایتکاریم و در حال فرار. اسامی ما به عنوان افراد خاطی بر سر در ورودی شرکت نیشکر هفت تپه درج شده است و اجازه ورود به محل کارمان را نداریم. اگر برویم دستگیر می شویم و زندانی و سپس اخراج و اگر نرویم غایب محسوب می شویم و سپس اخراج و بعد در کوچه و خیابان دستگیر و روانه زندان می شویم" . این هم وضعیت دردناک و اسف بار اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه است که ظاهرا با ادعای "نمایندگی" از سوی چهار هزار کارگر این شرکت برای احقاق حقوق خود و این کارگران تلاش کرده اند.
اما سئوال اینجاست که این کارگران که در اعتراضات خود بارها به اقداماتی نظیر اعتصاب ، تظاهرات و بستن جاده دست زده اند اکنون چرا در حمایت از نمایندگان خود اقدام نمی کنند؟ چرا در پشتیبانی از نمایندگان خود، برای بازگشت به کار آ نان و برای لغو احکام زندان آنان دست به اعتصاب و تظاهرات و بستن جاده نمی زنند؟ چرا این نمایندگان از چهار هزار کارگری که به آنان رای داده اند نمی خواهند که با اقداماتی نظیر آنچه تا کنون برای احقاق حقوق خود انجام داده اند و در ادامه همان اقدامات برای بازگشت به کار نمایندگان خود به تلاش جمعی و جدی دست بزنند؟ نه تنها باید از کارگران نیشکر هفت تپه که نمایندگانشان در خطر اخراج و زندان قرار گرفته اند ، بلکه از سایر کارگران و هم طبقه ای هایمان ، از کارگران شرکت نفت ، از کارگران حمل و نقل ، از کارگران شرکت واحد که نمایندگان خود آن ها به چنین وضعیتی گرفتار شدند، از کارگران خودروسازی ها و سایر کارگران در هر کجا که هستند بخواهیم که از کارگران نیشکر هفت تپه و نمایندگان آن ها حمایت کنند. این وضعیتی است که همه ما گرفتار آنیم و این شتری است که دیر یا زود در مقابل خانه همه ما خواهد خوابید. بدون این همبستگی که برای ما از نان شب واجب تر است سرنوشت همه ما بیکاری ، گرسنگی، اخراج و زندان است و جز این نخواهد بود اگر ما به کمک هم نشتابیم.
اما جهت دیگری که نامه اعضای سندیکای هفت تپه را دردناک و اسف بار می کند رویکرد اعضای هیئت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه است. پرسش این است که چرا اعضای هیئت مدیره سندیکا به جای این که رو به کارگران و هم طبقه ای های خود از آ ن ها کمک بخواهند و به نیرو و قدرت جمعی هم طبقه ای های خود برای احقاق حقوق خود تکیه کنند به سازمان جهانی کار روی می آورند؟ این نکته است که واقعاً اسف بار است. سازمان جهانی کار یک سازمان سرمایه داری است. نماینده سرمایه جهانی است نه نماینده کارگران جهان. سازمان جهانی کار تا کنون چه گلی به سر ما کارگران زده که ما با نادیده گرفتن نیروی خودمان و با ناله و شکایت به این امامزاده بی معجزه ببریم و به آن دخیل ببندیم؟
اعضای هیئت مدیره سندیکا از سازمان جهانی کار می پرسند : "سوال ما از سازمان جهانی کار این است که آیا دولت ایران مجاز به زیر پا گذاشتن مقاوله نامه های بنیادین سازمان از جمله مقاوله نامه های ٩٨ و ٨٧ می باشد؟"
پاسخ روشن و بدیهی این سوال این است که خیر. ایران طبق این مقاوله نامه ها که آن ها را امضا کرده مجاز به زیر پا گذاشتن آن ها نیست. اما این کار را می کند و هیچ اتفاقی هم نمی افتد. از این مقاوله نامه ها دولت ایران و بسیاری دولت های سرمایه داری دیگر امضا کرده اند و انداخته اند یک گوشه و کار خودشان را می کنند. این امضاها هیچ ضمانت اجرایی ندارد. دولت ایران اعلامیه جهانی حقوق بشر را هم امضا کرده است. کجا یکی از بندهای آن را رعایت می کند؟
اعضای هیئت مدیره سندیکا از سازمان جهانی کار می پرسند : "آیا ایران عضو پیوسته سازمان جهانی کار نیست؟"
بله، هست. اتفاقا می بینیم که ریاست دوره ای این سازمان را هم با کمال افتخار تقدیمش می کنند و بر صدر می نشانندش.
می پرسند: "آیا هرگز از دولت ایران خواسته می شود که پاسخگو باشد؟"
بله، خواسته می شود. اما این خواستن ها هرگز چیزی بیش از نامه نگاری به مسئولان دولتی یا در بهترین حالت سفر بازرسان آن سازمان و مذاکره با نمایندگان دولتی و شبه دولتی مثل خانه کارگر وسرانجام ارائه گزارشی برای خالی نبودن عریضه نبوده و نیست. این کار تا الان چه نتیجه ای برای ما کارگران داشته است؟ آیا چیزی جز نمایش صرف برای فریب کارگران بوده تا این توهم را در میان کارگران ایجاد کند که سازمان جهانی کار از حقوق کارگران دفاع می کند؟ تذکر سازمان جهانی کار یا گزارش های اتحادیه های جهانی مثل ITUC(ICTFU) و نامه های آنان به رئیس جمهوری و مقامات قضایی کجا توانسته حقوق پایمال شده کارگران را به آن ها برگرداند؟ از تعطیل کدام کارخانه و کارگاه و بیکاری کدام کارگری جلو گیری کرده و کجا از محکوم شدن و زندانی شدن فعالان کارگری امثال اسالو، مددی، نجاتی، صالحی، امیری، حکیمی، نمایندگان معلمان و امثال آن ها جلوگیری کرده است؟
اعضای هیئت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه می پرسند: "آیا کارگران می توانند چشم امیدی به سازمان جهانی کار داشته باشند؟"
نه، معلوم است که نمی توانند داشته باشند. کارگران چرا باید دچار این توهم باشند که سازمانی که از ابتدا و اصولا برای حفظ سرمایه جهانی از تعرض کارگران و برای حفظ شرایط بردگی مزدی کارگران ساخته شده باید به کارگران کمک کند تا با این شرایط یعنی با شرایط نفرت انگیز زندگی خود که نتیجه استثمار سرمایه داری است مبارزه کنند؟ کارگران چرا نباید چشم امید به همبستگی طبقاتی هم طبقه ای های خودشان داشته باشند؟
اعضای هیئت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه می گویند : "ما چشم انتظار خواهیم ماند تا ببینیم اقدامات شما چه خواهد بود." "ما و بسیاری از کارگران ایران منتظر خواهیم ماند تا نتیجه عملی این اقدام شما را ببینیم." "آیا اقدامی در کار خواهد بود؟"
این نهایت استیصال کسانی است که از یک سو خود را نماینده چهار هزار کارگر می دانند که اعتصاب می کنند و تظاهرات می کنند وجاده می بندند و از سوی دیگر به سازمانی دخیل می بندند که نقش آن درخدمت گزاری ودفاع از سرمایه جهانی برای هر کارگر آگاهی رو شده ونزد اکثریت کارگران کاملا بی آبروست. واقعا دردناک است.
دوستان عزیز اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کارگران، هم طبقه ای ها !
ما چرا باید چشم انتظار بمانیم، بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و انتظار بکشیم تا ببینیم سازمان جهانی کار چه اقدامی برای ما خواهد کرد؟ آن هم با این همه تردید که آیا اصلا اقدامی در کار خواهد بود یانه. یعنی این که حتی خودمان هم باور نداریم که سازمان جهانی کار حتی یک نامه خشک و خالی به فلان مسئول مملکتی بنویسد که تو را سر جدت این مقاوله نامه ها را که امضا کرده ای رعایت کن !
کارگران نیشکر هفت تپه، هم طبقه ای ها !
ما هیچ راهی برای نجات خود و سایر هم طبقه ای هایمان نداریم جز این که به نیروی خودمان تکیه کنیم. به نیروی خودمان وهم طبقه ای هایمان چشم امید داشته باشیم. به نیروی خودمان متشکل شویم. شوراهای ضدسرمایه داری خودمان را به وجود آوریم تا بتوانیم متحد و قدرتمند علیه سرمایه داران اعمال قدرت کنیم. تا وقتی چنین نکنیم هیچ نهاد و سازمان سرمایه داری امثال سازمان جهانی کار و هیچ قانون و مقاوله نامه ای هیچ محلی به ما نخواهد گذاشت و هیچ مشکلی از ما حل نخواهد کرد. این ما هستیم که باید از یکدیگر پشتیبانی کنیم. اگر بیکاریم یا فعلا سر کاریم، اگر آزادیم یا در زندانیم سرنوشت ما یکی است. سرنوشت ما به هم گره خورده است. حتی اگر قرار باشد به نهادهای سرمایه داری یا اتحادیه های همدست سرمایه داران هم نامه بنویسیم این نامه فقط و فقط با اتکا به قدرت متشکل ضدسرمایه داری ما می تواند ثمری برای ما داشته باشد و لاغیر.
کارگران شرکت نفت و گاز، کارگران برق و آب و تلفن، کارگران خودروسازی ها، کارگران فلزکار، معدنکاران، کارگران حمل و نقل، راننده ها ، کارگران خدمات، معلمان، پرستاران !
ازکارگران نیشکر هفت تپه حمایت کنید !
کارگران نیشکر هفت تپه از نمایندگان خود حمایت کنید !
نگذارید آن ها را اخراج کنند و به زندان بیندازند !
تنها نیروی متحد،سراسری، شورایی و ضدسرمایه داری ماست که می تواند جلوی بیکاری وگرسنگی ما و خانواده هایمان و شلاق خوردن و زندانی شدن نمایندگان و فعالان ما را بگیرد. نیروی خود را به میدان آوریم و سرمایه و دولت سرمایه داری را به قبول خواسته هایمان وادار کنیم.
کارگران علیه سرمایه متشکل شویم!
منیژه گازرانی
١۴ آبان ٨٨
کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری