افق روشن
www.ofros.com

بازنشستگان و ضرورت ایجاد یک تشکل فراگیر و سرتاسری


گروه اتحاد بازنشستگان                                                                                                                  شنبه ۱٣ خرداد ۱۴۰۲ - ٣ ژوئن ۲۰۲٣

وضعیت اقتصادی و معیشتی مستمری‌بگیران و بازنشستگان کشوری، لشکری و تامین اجتماعی که جمعیتی بالغ بر ۶ میلیون نفر را تشکیل می‌دهند، روز به روز وخیم‌تر شده است. نزدیک به ۶۵ درصد این جمعیت حداقل‌بگیر هستند و اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها زیر خط فقر زندگی می‌کنند. به‌رغم اعتراضات متعدد و مکرر بازنشستگان طی چند سال اخیر اما دولت های بر سرکار جز یک رشته وعده‌های پوچ و توخالی، هیچ اقدامی برای بهبود وضعیت زندگی بازنشستگان انجام نداده و از پذیرش خواست‌های آن‌ها سرباز زده است.
بازنشستگانی که پس از ۳۰ سال کار و زحمت اکنون باید به دور از دغدغه‌های معیشتی در آرامش زندگی کنند، قادر به تامین نیازها و مخارج اولیه زندگی نیستند و در سال‌های پایانی عمر خود نیز در استرس دائمی به‌سر می‌برند. افزایش مداوم و سرسام‌آور قیمت‌ها و رشد فزاینده و افسارگسیخته نرخ تورم و در نتیجه دغدغه نان و شرایط سخت و دشوار زندگی، جایی برای آرامش خاطر آن‌ها باقی نگذاشته است.
سال‌هاست که بازنشستگان برای بهبود وضعیت زندگی و تحقق مطالبات خود بویژه یکسان سازی دریافتی بازنشستگان با شاغلان و افزایش مستمری ماهانه به بالای خط فقر، به عرصه فعال مبارزه روی آورده‌اند. دست کم از سال ۹۵ تاکنون هر ساله و حتی هر روزه در اشکال گوناگون از برپایی تجمعات سراسری در برابر نهادهای حکومتی گرفته تا راهپیمایی و تظاهرات خیابانی دست به اعتراض زده و خواستار رسیدگی به خواست‌های خود شده‌اند. در اثر این اعتراضات و تجمعات سراسری و پرشور بازنشستگان، حاکمیت سیاسی وعده‌هایی به بازنشستگان داده و مجلس نیز در همین رابطه طرح‌هایی را به تصویب رسانده است. اما هر بار با افزایش رقم بسیار ناچیزی بر دریافتی‌ها، از پذیرش خواست‌های اصلی بازنشستگان از جمله خواست هم‌سان سازی درست و واقعی دریافتی بازنشستگان با شاغلان طفره رفته و آن را به بعد موکول ساخته‌اند. افزایش قطره چکانی مستمری‌ها که بسیار پایین‌تر ازنرخ تورم و افزایش قیمت‌ها بوده و حتا یک سوم آن را نیز جبران نمی‌کرده است، نه فقط هیچ‌گونه بهبودی در وضعیت معیشتی مستمری‌بگیران ایجاد نکرده بلکه اوضاع اقتصادی و معیشتی آنان سال به سال بدتر و وخیم‌تر شده است.
اما بازنشستگان که اکثریت بسیار بزرگی از آنان در زمره فقیرترین اقشار جامعه بحساب می‌آیند و پیگیرانه خواهان تحقق خواست‌های به حق خود بوده و همیشه گفته‌اند “تا حق خود نگیریم - از پا نمی‌نشینیم” به مبارزه ادامه داده و طی سال های اخیر ، اجتماعات اعتراضی باشکوه و چند هزار نفره برپا کردند. در چند ماهه گذشته شاهد تجمع و راهپیمایی های اعتراضی به ویژه در خوزستان بوده ایم.
چند سال است که بحث همسان سازی به خواست بازنشستگان تبدیل شده است. اما اثری از هم‌سان سازی واقعی حقوق‌ها که خواست اصلی بازنشستگان و مصوبه مجلس هم هست، در میان نیست.
واقعیت این است که عملکرد دولت ها و کل حاکمیت در رابطه با بازنشستگان چیزی جز یک مشت وعده‌های پوچ و توخالی، دروغگویی، شارلاتانیسم، کلاهبرداری و سردواندن آن‌ها نبوده است. شواهد موجود نیز نشان می‌دهد رویه دولت و مجلس در برابر بازنشستگان به همین شکل ادامه خواهد داشت و بنابراین به جز تشدید مبارزه و گسترش آن، به جز اتحاد و سازماندهی اعتراضات متحدانه و سرتاسری و در عین‌حال اتحاد و پیوند جنبش اعتراضی بازنشستگان با جنبش طبقه کارگر و سایر جنبش‌های اعتراضی راه دیگری در برابر بازنشستگان باقی نمانده است.
متولیان و نهادهای رنگارنگ حکومتی اعم از کابینه یا مجلس که زمان اوج‌گیری مبارزات بازنشستگان با وعده و وعید سعی کردند میلیون‌ها انسان گرسنه ناراضی و معترض را آرام کنند، پای مصوبه ای رفتند که می‌دانستند نمی‌خواهند آن را اجرا کنند و در هر حال بر این خیال بودند و هستند که به هدف خویش نائل گشته‌اند و بازنشستگان را از کف خیابان به خانه‌ها بازگردانده‌اند. آن‌ها نه تنها حتا یک گام عملی کوچک به سود بازنشستگان برنداشته‌اند، بلکه کماکان بر این پندارند که با جلسه و حرافی‌های بی‌مقدار در دولت و پرگوخانه‌ای به نام مجلس و امثال آن می‌توانند صورت مساله را پاک و بازنشستگان را از اعتراض بازدارند.
سیستم قدرت حاکم که هرساله و به هر بهانه ای هر ساله صدها هزار میلیارد تومان را برای خاصه خرجی های خود در جاهای مختلف هزینه می کند ، اما به بهانه ناتوانی مالی و کسری بودجه، از پذیرش خواست‌های بازنشستگان و خواست محوری آن‌ها، همسان‌سازی و افزایش حقوق خودداری نموده است. دولت دست در دست مجلس نه فقط یک گام عملی برای تحقق خواست‌های میلیون‌ها مستمری‌بگیر و بازنشسته برنداشته‌اند، بلکه عملاً آنان را به فقر و گرسنگی بیشتری سوق داده‌اند. اینان در بهترین حالت، گاه در اطراف خواست‌های بازنشستگان فقط حرف زده‌اند، جلسه گذاشته‌اند ، به فریب‌کاری پرداخته اند، وعده‌های پوچ و توخالی تحویل بازنشستگان داده‌اند و میلیون‌ها مستمری‌بگیر و بازنشسته را به نتایج این “اقدامات” حواله داده‌اند.
اما مبارزات پیگیرانه و مستمر بازنشستگان و تحرک چشمگیر آن‌ها برای دستیابی به مطالبات خود نشان داده است که آن‌ها منتظر نتایج این حرافی‌ها و جلسات بی‌نتیجه نمانده‌اند و نمی‌مانند. گروه‌های مختلف بازنشستگان در ادامه مبارزات و پیگیری خواست‌های خود، عموم بازنشستگان را در دفعات مکرر به برپایی تجمع های اعتراضی در مقابل مجلس و وزارت کار و سازمان برنامه و بودجه و در شهرستان ها مقابل سازمان تامین اجتماعی و فرمانداری ها فرا خوانده‌اند. “گروه اتحاد بازنشستگان” به همراه سایر تشکل های بازنشستگان با صدور اطلاعیه ها و فراخوان های متعدد همواره مشوق برگزاری اعتراض ها و تجمع ها بوده است. در این اطلاعیه ها از حق بازنشستگان برای تجمع، تحصن و تشکل مستقل نیز دفاع به عمل آمده و تاکید شده است “تا رسیدن به مطالبات بر حق‌مان اعتراضات هم‌چنان ادامه دارد”.
جنبش بازنشستگان که بعضاً از حمایت معلمان و تشکل های فعالان کارگری و زنان و همچنین سایر تشکل های بازنشستگان هم برخوردار بوده است؛ پویایی خود را در جامعه نشان داده است. این پویایی باید با خلاقیت و طرح مطالبات و همچنین با ایجاد همبستگی طبقاتی میان جنبش های اجتماعی تقویت گردد.
میزان اثربخشی مبارزات و اعتراضات بازنشستگان در گرو استمرار مبارزه و مهم‌تر از آن در گرو اتحاد وسیع‌تر، انسجام بیشتر و سازماندهی گسترده شمار بیشتری از بازنشستگان با محوریت کارگران بازنشسته و زحمتکش ترین بخش‏های بازنشستگان است.
هم اکنون تشکل‌های گوناگونی در بخش‌های مختلف بازنشستگان شکل گرفته‌اند که به صورت مجزا از هم فعالیت می‌کنند. این فعالیت‌های مجزا بازتاب چندانی ندارند. وقت آن رسیده است که به این پراکندگی پایان داده شود. بازنشستگان آگاه و پیشرو و سایر فعالان می‌توانند و باید برای ایجاد یک تشکل واحد سرتاسری که منافع عموم بازنشستگان را نمایندگی و برای آن مبارزه کند، تلاش کنند. یک چنین تشکلی قادر خواهد بود اعتراضات متعدد اما جدا جدا و پراکنده کنونی را متحد سازد و با سازماندهی تجمعات و اعتراضات گسترده و هماهنگ سرتاسری، مسئولان، نهادها و حتی دولت را که نسبت به خواست های بازنشستگان بی تفاوت هستند را در مقیاس سراسری به چالش بکشد و آن را به پذیرش خواست‌های خود وادار نماید.
موضوع دیگری که می‌تواند موجب تقویت جنبش اعتراضی بازنشستگان شود، تلاش برای جلب حمایت شاغلین و ایجاد پیوند و ارتباط مستمر و فعال با سایر جنبش‌های اعتراضی و جلب حمایت آن‌هاست. اتحاد و همکاری و هماهنگی با تشکل‌های کارگری و جنبش طبقه کارگر، تشکل‌ها و جنبش اعتراضی معلمان و جنبش دانشجویی می‌تواند در انعکاس گسترده‌تر صدای اعتراض بازنشستگان نقش بسیار مهمی ایفا کند و اردوی بازنشستگان را تقویت کند.
جز اتحاد و همبستگی، جز مبارزه متشکل و سازماندهی اعتراض‌های سرتاسری راه دیگری وجود ندارد.
پس پیش به سوی ایجاد تشکل واحد و فراگیر سرتاسری! پیش به سوی سازماندهی گسترده اعتراضات سرتاسری!

گروه اتحاد بازنشستگان