افق روشن
www.ofros.com

:نگاهی به تجمع پیشکسوتان خانۀ کارگر در ٢٦ دی جاری مقابل مجلس

!چـو بـیـشـه تـهـی مـانـد از نـره شـیـر ... شـغـالان درآیـنـد آنـجـا دلـیـر

ناهید قادری                                                                                                                          چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۹ ژانویه ۲۰۲۲

 در ضعف و فقدان تشکل های مستقل و سراسری بازنشستگان، پیشکسوتان خانۀ کارگر که شاخۀ کارگری حزب جمهوری اسلامی و سپس حزب کارگزاران سازندگی است، از این ضعف استفاده و بعنوان یک تشکل اجتماعیِ حکومتی، اقدام به برگزاری تجمع بزرگی از بازنشستگان در ٢٦ دی ماه جاری مقابل مجلس نمود. تجمعات آنها همواره با حمایت و لجستیک بسیار گسترده از نقاط مختلف تهران و شهر های مجاور و در هماهنگی با کل نظام و حفاظت نیروهای امنیتی برگزار می شود.
 در مرامنامه خانۀ کارگر، اهداف بدین شرح زیر بیان شده است: " به منظور نیل به اهداف والای اسلام ناب محمدی (ص) خانه کارگر به عنوان یک تشکیلات معتقد به ولایت فقیه وملتزم به قانون اساسی برای هدایت وسازماندهی نیروهای مدافع حقوق محرومین ومستضعفان تشکیل میگردد تا در راستای تحقق اهداف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .... در راه استمرار بخشیدن به انقلاب اسلامی و نظام قسط الهی و اجرای احکام الله وتداوم راه حضرت امام خمینی « قدس سره الشریف» ......... تا ظهورحضرت مهدی«عج» با تاکید برموارد زیرتلاش خواهد نمود"
 بنیانگذاران خانۀ کارگر مثلث علی ربیعی، علی رضا محجوب و حسین کمالی از عناصر کلیدی و یک پایۀ اعمال قدرتِ حاکمیت قبل از بهمن ۵٧، طی این ۴٢ سال تا امروز بوده و عناصر چند وجهیِ در نظامند: سازمانده در ساختار اداری حکومت، سازمانده نیروهای اجتماعی ناآگاه و متوهم، بوروکرات، عضو تشکیلات امنیتی، دارای مشاغل کلیدی، عضو هیأت مدیرۀ شرکت های شستا و دارای مجموعه های عظیم هزاران میلیاردی بوده و در ضمن سخنور از نوع آخوندی و عوامفریب هستند. آنها در دولت های مختلف (اصلاح طلب-اصولگرا از سال ۱۳۵٨، دولت رفسنجانی،خاتمی تا دوران اخیر) همواره حضور و نقش ایفا کرده اند....
 از نظر این جناح، کلیّتِ عملکردِ ارکان نظام اعم از ولایت فقیه و شورای نگهبان و ... کل ساختارها در اقتصاد، سیاست، فرهنگ در درون جامعه، انحصار و استبداد سیاسی و سیستم سرکوب، زندان و کشتار، نفی آزادی های مدنی، اجتماعی و سیاسی، گسترش فقر و فلاکت و اعتیاد و تن فروشی، کارکرد نظام طبقاتی سرمایه در تحمیل گرسنگی شدید و بیکاری و فقر به اکثریت ٨٠ در صدی مردم، همچنین سیاست خارجی و مداخله نظامی در قالب نیروهای مدافع حرم و حافظان امنیت پایدار در سوریه، محور مقاومت وکشور های دور و نزدیک، صحیح و درست است. تمامی مشکل بازنشستگان و کارگران و سراسر جامعه مربوط به عملکرد یک شخص درجه سوم در نظام در یک مقطع زمانی است. نقش این جریان فروکاستن مطالبات تاریخی و اجتماعی، سیاسی و طبقاتی و آزادی تشکل های مردم نهاد به تغییر یک خط در تبصره از یک ماده در بودجه است. در واقع سقف مطالبات و اهداف کلان برای رهائی مردم از این شرایط را به هیچ و پوچ تبدیل می کند.
 علاوه بر قدرت های شرق که این نظام را در همین کلیّتش مطلوب می دانند، تلویزیون های خارج “B.B.C- VOA. Iran, Int “.... که هدفشان تنها تغییراتی سطحی در رفتار و کارکرد رژیم و حفظ اصل نظام است، مثل همیشه به بزرگنمایی این تجمعات پوچ و توخالی می پردازند، آنها هیچگاه با مضمون و محتوای واقعی این تجمعات و نقشی که در تحکیم وضع موجود داشته و بیان کنندۀ اهداف و مطالبات تاریخی - اجتماعی مردم ایران نیستند، را همواره با آب و تاب منعکس می کنند..در حالیکه در واقعیت هیچ اتفاقی رخ نداده و تغییری در توازن مبارزات ایجاد نمی کند
 عملکرد مستقل بازنشستگان و بر پایی تجمعات اعتراضی آنان، با رویکرد " فقط کف خیابون بدست می آد حقومون" درست در تقابل با سیاست های خانه کارگر قرار دارد و لذا خانۀ کارگر بشدت مخالف با آن است. در طی سال ۹۹خانۀ کارگر به چند تجمع حاشیه ای و بی اثر بسنده کرد. تجمع ٢٦ دی نیز در راستای خنثی کردن شکل گیری مجدد تجمعات اعتراضی است، در حالیکه حتی ۵% امتیازاتی که بازنشستگان طی یکسال در ۹۹ کسب کردند را قادر نیست برای بازنشستگان تأمین کند.
با توجه به شرایط اجتماعی و گسترش اعتراضات حتی در مؤسساتی که سابقه نداشت، امروزه امکان برقراری شوراها و ایجاد تشکل ها، اتحادیه ها و سندیکاهای مستقل در صنایع، کارخانجات واحدهای اقتصادی تولیدی - خدماتی در تمامی مؤسسات دولتی و خصوصی و بازگشایی سندیکاها و اتحادیه هایی که قبلا کارکنان در آن ها متشکل بوده و طی سال های متمادی بجهت عدم امکان برگزاری مجامع عمومی و سازماندهی به تعطیلی کشیده شدند، توسط بدنه و کارکنان در محل کار امکانپذیر است. در این مقطع لازمست تشکل های مستقل جایگزین شوراهای اسلامی کار و دیگر تشکل های تحمیلی شوند.

بررسی عملکرد خانۀ کارگر جمهوری اسلامی
رسالت و مسئولیت خانۀ کارگر در نظام حکومتی این است که تمامی ستم ها، بی حقوقی ها، فقر و بیکاری و بی خانمانی و گورخوابی و فروش اجزای بدن و فرزند ، سرکوب و زندان و اعدام و در یک کلام تمامی جنایات را اولاً کاملا صحیح و درست جلوه داده و ثانیا ً نظام را از این فجایع مبری کرده و فلان مسئول دست سوم و چهارم را منشأ تمامی این فجایع نشان دهد. و ثالثاً همین نظام قادر شود سرکوب و بی حقوقی را تا به آخر تداوم داده تا هر چه بیشتر حاکمیت بر حقوق مردم مسلط تر شود. حسن صادقی در همین سخنرانی می گوید: نمایندگان مجلس پشت کارگران باشند؟!!!؟ . کمیسیون محلس از منتخبان و برجستگان مردم در مجلس شورای اسلامی هستند، بودجۀ آقای میر کاظمی ( رئیس سازمان برنامه) ظلم بزرگی بر کارگران است" .ظاهرا این نمایندگان که همگی با چنان سوابق مؤثر در این وضعیت فقر و بی حقوقی، که از صافی شورای نگهبان گذر کرده اند، نیستند که با تصویب قوانین تحت امر ولی فقیه، و تصویب بودجۀ سالیانه و حذف ارز ۴٢٠٠ تومانی برای کالاهای اساسی و فقر و بی حقوقی، خود از پایه های تمامی این فجایع هستند. ایشان با فریب طبقۀ کار و زحمت و بازنشستگان و کارگران از ریشۀ تمامی عوامل وضع موجود به یک موضوع حاشیه ای سوق می دهد تا اصل نظام را برای تداوم بی حقوقی و فقر و فلاکت کارگران حفظ کند.
اما واقعیت این است که سازمانیابی جنبش های اجتماعی از جمله بازنشستگان و کارگران علی رغم تلاش ها و کوشش ها هنوز انسجام نیافته و از مشکل پراکندگی بینهایت رنج می برند. این ضعف و سستی دلایل ریشه ای دارند، از جمله عدم شناخت و آگاهی عمیق تاریخی و طبقاتی و علل و ریشه های بی حقوقی و غارت ثروت ها و دارائی های ناشی از کار، تقسیم سرمایه ها و سود خارج از اراده و خواست تولید کنندگان آن، وحدت و اتحاد جناح های سیاسی، قضائی، مقننه و فرهنگی طبقات حاکم در تاریخ اجتماعی و نظام های توتالیتر و انحصار طلب جهانی و سرمایۀ بین الملل، وحدت عوامل سرکوب آزادی های انسان و منشأ ظلم و ستمی که بر طبقات کار و زحمت می رود. همچنین ضعف در ساخت و طرح مقولات، مفاهیم و گفتمان ها در انطباق با جنبش ها و مبارزات طبقاتی جاری و عدم درک و شناخت انضمامی از روابط اجتماعی برای ارتباط با بدنه کارگران و اقشار اجتماعی و فقدان شکل سازماندهی مناسب از طرف فعالین است. همچنین گروه گرایی و پراکندگی، نداشتن برنامۀ عمل که برای فعالیت های میان تا بلند مدت برنامه ریزی نماید. تلاش با برنامه برای آنکه به اهداف و نتیجه اصلی که همان سازمانیابی سراسری بازنشستگان و کارگران در برابر نظام غارت حاکم است دست یابد. حتی در این دوران بجای وحدت سراسری، دچار انشعاب شده و گروه های درخود تشکیل می شود. با توجه به عوارض فوق و دیگر عوامل، خانۀ کارگر که یکی از ارکان سرکوب است صدای بخشی از ناراضیان می شود. لذا توجه به اهداف و ریشه ها و نقش خانۀ کارگر بر علیه زحمتکشان و بازنشستگان ضروری است.
خانه کارگر بخش کارگری حزب جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵٨ تشکیل شد. از همان ابتدا با سندیکاها، اتحادیه ها و تشکل های مستقل کارگری در تقابل و رویارویی قرار گرفت. در یک مبارزه قهر آمیز و با پشتیبانی کمیته و سپاه توانست محل خانۀ کارگر فعلی ر ا از دست سندیکاها، اتحادیه و تشکل های مستقل، خارج و آنرا تصرف کند. پس از سرکوب های سال های ٦٠ و حذف تشکل های مستقل از صحنه اجتماعی، بخش مسلطِ حاکمیت یعنی جناح رفسنجانی که از قبل اقدام به ساخت، تقویت و گسترش این تشکل سراسری بعنوان سوپاپ اطمینان و ضربه گیر حاکمیت نموده بود، آنرا تجهیز کرده و گسترش داد. با تشکیل شوراهای اسلامی کار در تمامی کارخانجات و کارگاه های بیش از ٣۵ نفر در سراسر کشور، تمامی عناصر مستقل کارگری را خلع ید و حذف نمود. حاکمیت با هزینه های زیاد عناصری از جمله علی رضا محجوب و عده ای دیگر را به سفرهای رسمی خارجی و کسب تجربیات کشورهای مختلف در کنترل مبارزات کارگری از طریق ایجاد تشکل های موازی، زرد و حکومتی فرستاد. محجوب نماینده مجلس از دوره اول تا مجلس دهم، مشاور وزیر کار و سازمان تأمین اجتماعی و از اعضای هیأت مدیره شرکت های شستا بعنوان رئیس مادام العمر خانۀ کارگر جمهوری اسلامی بوده است.
نفر دوم خانۀ کارگر، علی ربیعی در ابتدا به سپاه پاسداران پیوست و طی ٦۵ ماه دوران جنگ در غرب کشور در جبهه‌های غرب به قلع و قمع و خونین ترین روش های کشتار و سرکوب مخالفان داخلی مبادرت کرد. وی وزیر کار دولت روحانی و سخنگوی وی و قبلا با نام مستعار عباد در نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات فعالیت داشت. همزمان مسئول شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ و عضو شورای مرکزی خانه کارگر از بدو تأسیس تا امروز است وی مشاور اجتماعی محمد خاتمی در دوره هشت ساله بوده ‌است. ربیعی با فرمان خمینی به وزارت اطلاعات رفت. وی در زمان تصدی دبیر شورای عالی امنیت ملی توسط حسن روحانی مسئول اجرایی دبیرخانه و ریاست کمیته سیاست‌گذاری تبلیغات و کمیته امنیت داخلی شورای عالی امنیت ملی را نیز عهده‌دار بود.
حسین کمالی دبیر کل حزب اسلامی کار، یکی از سه بنیان‌گذار خانه کارگر و مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده مردم تهران در سه دوره اول مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق کار و امور اجتماعی ایران در دولتهای ششم، هفتم و هشتم بود. یکی از نامزدهای مطرح ریاست جمهوری دوره یازدهم از طرف احزاب خانه کارگر و حزب اسلامی کار بود که با حضور هاشمی رفسنجانی درانتخابات از حضور خود به نفع وی انصراف داد. در مقطعی رئیس سازمان فنی و حرفه ای بود.
همۀ آنها دارای مشاغل متعدد کلیدی پیدا و پنهان از جمله عضو هیأت مدیره های شرکت های مختلف شستا هستند.
خانۀ کارگر براي ادامه فعاليت، پس از درخواست مجوز از وزارت كشور در دي ماه سال ۱۳٧١ و بر اساس موافقت كميسيون مربوطه در اين وزارتخانه (موسوم به كميسيون ماده ١٠ احزاب و جمعیتها) دور جديدي از فعاليتهاي خود را پي گرفت. اين تشكيلات بزرگترين و فعالترين سازمان دولتي ايراني از حيث تعداد اعضا، وسعت و گستردگي مراكز تابعه در سراسر كشور، تنوع و تعدد ارائه خدمات به اعضا، ميزان تأثير گذاري بر نهادهاي دولتي و حكومتي، تجربه كار تشكيلاتي و نيز تنوع و سطح روابط با سازمانهاي بين المللي دولتي و غير دولتي بشمار مي رود خانه كارگر( بعنوان كنفدراسيون عالي كارگران حکومت ساخته)مجموعه ايست از اتحاديه هاي كارگري که از نظارت استصوابی گذشته اند، شوراهاي کار اسلامی دارای امکانات و استراحتگاه هایی در بسیاری از شهرهاست که گاه قیمت هر مجموعۀ آن به هزاران میلیارد تومان می رسد. خانۀ کارگر همچنین دارای مراکز آموزش متعدد حتی دورۀ تحصیلات عالی "مرکز آموزش علمی- کاربردی خانۀ کارگر" است. بسیاری از فرزندان خانواده های کارگری با آموزش و جذب در این واحد ها، پذیرای ایدئولوژی خانه کارگر که در اساس همان نظریۀ انقلاب اسلامی بعنوان حکومت عدل و الهی بوده و در فضای گفتمانی آن پرورشی می یابند. خانه کارگر رسانه و منابع مالی دولتی و مستقل، مراکز آموزشی و تفریحی و گردشگر و حج و زیارت و غیرو دارد. خانه کارگر "روز جهانی کارگر" را به "هفتۀ کارگر" با تقسیم بندی زیر تبدیل کرد:
روز اول با عنوان «کارگران، تجدید میثاق با آرمان‌های امام و رهبری، گام دوم انقلاب» با برنامه اصلی «تجدید میثاق با آرمان‌های امام راحل (ره)» و «دومین مسابقه قرآنی جامعه کارگری» روز دیگری را با عنوان «کارگران، جوانان، معنویت، ورزش و امنیت شغلی» با برنامه اصلی «حضور کارگران در نمازهای جمعه سراسر کشور» و روزی با عنوان «کارگران، بسیج و تشکل‌های کارگری» یک روز ........ و روز ١١ اردیبهشت که راهپیمایی با مجوز و کنترل توسط نیروهای امنیتی است.
چکیدۀ عملکرد خانۀ کارگر روغنکاری ساز و کار و سلطۀ هر چه بیشترِ ارکان نظام ولایت فقیه و تمامی سیاست های طبقاتیِ فقر، بیکاری، سرکوب، کشتار و سلب آزادی های مدنی و اجتماعی و تشکل های صنفی مستقل و ماحصل آن وضعیت عینی و واقعی است که در جامعه شاهدیم. نقش کلیدی در از بین بردن تشکل های مستقل از ابتدا را داشته است. در سال های ٨۴ و ٨۵ با بازگشاییِ سندیکای شرکت واحد، که در حال شکل گیری و گسترش بود خانۀ کارگر نقش بسزایی در سرکوب آن داشت و حتی اقدام به حمله به محل تجمع، رأی گیری و بریدن زبان رئیس وقت سندیکا - اسانلو - نمود در خنثی سازی سندیکای هفت تپه و ضربه زدن به همۀ جنبش های مستقل کارگری نقش بسزائی ایفا کرده است. خانۀ کارگر تنها وقتی به صحنه می آید که خطراعتراضات خیابانی و گسترش سازمان ها و تشکل های صنفی و مدنی مستقل را پیامد تداوم وضع موجود می بیند. آموزش ها و توانایی زیادی در به انحراف کشاندن و خنثی کردن جنبش های کارگری و معترضین دارد. در تجمع روز ٢٦ دی ماه مقابل مجلس به گفتۀ حسن صادقی رئیس پیشکسوتان " با انجام توضیح یک مطلب ذیل بند به ٣ تبصره ۱۹ لایحۀ بودجه سال ١۴٠١" ، تمامی مطالبات بازنشستگان حل و فصل می گردد. همچنین خواهان تقسیم بودجه متناسب سازی برای همۀ بازنشستگان در کل کشور، که خود می داند - امری که هرگز محقق نخواهد شد- و پرداخت بخشی از بدهی دولت به سازمان بود، در مورد همین خواست ها و مطالبات سطحی می باید پرسش کرد وقتی هیچ کدام از درآمدها و اقلام درآمد بودجه ای تحقق نخواهد یافت و یک سوم بودجه هم اکنون کسری و سیاست دولت و مجلس و کل نظام آزاد سازی همه قیمت ها تا سطح جهانی هستند، دولت از کدام محل بدهی خود به سازمان تأمین اجتماعی را پرداخت می کند؟. این یک وعدۀ پوچ و تهی بود که جمعیت حاضر نیز از این وعده های تو خالی بی سرانجام سر مست می شدند.
هم اکنون با فقدان تشکل های مستقل و سراسری و پراکندگی نیروها و در زمانی که جنبش های اجتماعی و صنفی – به استثنای جنبش معلمان آگاه و مبارز - با آگاهی های تاریخی و طبقاتی حضور ندارند، خانه کارگر ابتکار عمل که همان قربانی کردن منافع کارگران و زحمتکشان به پای منافع رژیم، کلان سرمایه داران و رانت خوران را در دست دارد. داشتن تشکل سراسری بازنشستگان و منتخبین واقعی می بایست در یک فضای دمکراتیک اجتماعی و آزادی تمامی تشکل های مردم نهاد صورت گیرد، بطوری که کارگران در هر بخش و واحد تولیدی، صنعتی و خدماتی تشکل های مستقل خود را داشته و بدنۀ کارکنان، اهداف، برنامه ها و سبک کارها را تعریف و نمایندگان واقعی را از درون خود انتخاب و تشکل آزاد خود را راه اندازی و پشتیبانی کنند.
متأسفانه برخی فعالان بازنشستگان و کارگری بجای تلاش و فعالیت در صحنه واقعی اجتماعی و امر سازماندهی به ایجاد گروه های تلگرامی مبادرت و برای تعداد معدود خود پیام های گردشی می گذارند، در حالیکه میلیون بدنۀ واقعی و زنده غایب اند. در تقابل با سرکوب و پدیده های بی حقوقی، بجای اعتراضات زنده و واقعی و سراسری، صرفاً در عرصه فضای مجازی آنرا محکوم و یا حداکثر بصورت گروهی پیام محکومیت می دهند و از اینکه در فضای مجازی و وسایل ارتباطی خارج از کشور و “B.B.C- VOA. Iran, Int با آب و تاب بازگو و منتشر می شود، کاملا راضی و خشنود می شوند، گویا به اهداف خود دست یافته اند. در حالیکه کار این رسانه ها، با فعالیت، عمل و اقدام واقعی و طبقاتی فاصله عمیق و در تضاد قرار دارند. امروزه امکان و فضای فعالیت تشکیلاتی و سراسری بیش از هر زمان دیگری مهیاست. تمامی اقشار اجتماعی و کارکنان بخش های های تولیدی – خدماتی در سراسر کشور می توانند دست به کار ایجاد تشکل های واقعی و سراسری شوند. بخصوص بخش های بزرگ و متوسط صنعتی و خدماتی و بخش هایی که سوابق ایجاد و برقراری تشکل های منسجم در گذشته را دارند. بعنوان مثال شرکت واحد اتوبوسرانی که اولین سندیکای خود را در سال ۱۳۳٧ تشکیل داد و در سال ۱۳٨۴ آنرا بازگشایی و مبارزات تعیین کننده و مؤثری داشت، امروزه می تواند با استفاده از تجربیات گذشته و با برقراری مجدد مجمع عمومی پس از ١۵ سال، بار دیگر اقدام به بازگشایی سندیکای خود کند. علی رغم اینکه کارکنان و رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی مثل بقیۀ اقشار و کارکنان دارای تنگناهای حقوقی هستند، هنوز اقدام به برگزاری مجامع عمومی و ایجاد تشکل و سازماندهی توسط کارکنان نکرده اند. در چنین شرایطی اقدامات فضای مجازی و حاشیه ای بر ابهامات می افزاید. یک اطلاعیه در فضای مجازی بنام سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی منتشر شد، که طی آن روز شنبه ۱٨ دی ماه جاری، رانندگان خطوط شرکت واحد برای کسب مطالبات و برگرداندن شش اخراجیِ شرکت واحد در یک حرکت اعتراضی چراغ های اتوبوس ها را روش و با سرعت مطمئنه حرکت خواهند کرد. اما چنین پدیده در سطح شهر تهران اساسا مشاهده نشد و بوقوع نپیوست. ظاهرا این تصمیم و اراده از درون و حاصل تصمیم گیری کارکنان و رانندگان شرکت واحد شکل نگرفته بود. اما چنین پدیده در سطح شهر تهران اساسا مشاهده نشد و بوقوع نپیوست. ظاهرا این تصمیم و اراده از درون و حاصل تصمیم گیری کارکنان و رانندگان شرکت واحد شکل نگرفته بود. صرفا تصاویری در فضای مجازی از دو سه اتوبوس در یکی از پایانه ها با چراغ روشن منتشر شد. در حالیکه پلاک آنها کلا حذف و نا معلوم، زمان هم قابل تأِیید نبود، ضمناً راننده ای هم در اتوبوس مشاهده نمی شد.. اینگونه انعکاس به معنی آن بود که رانندگان در حین کار چراغ ها را به اعتراض روشن نکرده بودند.
حرکت های اجتماعی بر اساس اهداف و مطالباتِ درونیِ کل کارکنان، بصورت واقعی و حقیقی صورت می گیرد و تصمیم گیرندگان پای خواست و مطالبات خود می ایستند. همچنین عمل جمعی و اعتصاب بدنۀ کارکنان در طبیعت خود علنی و برای تحقق اهداف کل کارکنان آن بخش صورت می گیرد. در مورد این فراخوان، هیچ تحلیل و گزارش مستندی در خصوص اینکه چرا این فراخوان با بی تفاوتی و بی عملی رانندگان و کارکنان شرکت واحد روبرو و هیچ استقبالی از آن نشد، تحلیل و منتشر نشد، چرا صادر کنندگان اطلاعیه، هیچ جمع بندی و تحلیل و گزارشی ارائه نمی دهند؟ توضیح دهند اشکال کار و خطا در کجا بود و چرا حرکت اعتراضی با بی اعتنایی و شکست کامل مواجه شد؟ آنان فقط به انتشار اطلاعیه ها توسط ارتباطات جمعی در فضای مجازی بسنده کردند. تراژدی اینجاست که کنشگران اجتماعی و سیاسی در داخل و خارج نیز هیچگونه انگیزۀ پیگیری، ردیابی، علت جوئی، جمع بندی و هیچ پرسش در مورد کنش اعتراضی، میزان کسب اهداف و دستاوردها و نتایج فراخوان ها نشان نداده و هیچ تجزیه و تحلیل و جمعی بندی در مورد تعمیق شناخت خود انجام نمی دهند.. گویا نظام جمهوری اسلامی بطور عموم آموزش داده که گفتار و وعده ها و ادعاها مطرح شود، اما هیجکس هم بدنبال نتیجه گیری، پرسش و پاسخ مسئولانه و جمع بندی و کاربست آن در عمل نباشد. در حالی که تفاوت ها در عملکرد، مسئولیت، شفافیت، روش کار و صداقت است که خط فاصل عمیقی بین عملکرد مردم مبارز؛ کشنگران اجتماعی و دشمنانش ترسیم می کند. ضروری است در سبک کار تغییرات جدی صورت گیرد زیرا روز به روز استخوان های طبقۀ کار و زحمت زیر فشار فقر و فلاکت و تورم و بی خانمانی خرد می شود.
بعبارت دیگر مبارز و انقلابی برای اهداف، ارزش ها و روش های عملی کار و مبارزه می کند که زمین تا آسمان با دشمنانش در تضاد است و برای همین اهداف و .. نه تنها چیزی کسب نمی کند بلکه جانش را هم در دست می گیرد. تا وقتی که آگاهی های تاریخی و طبقاتی شکل نگرفته و تشکل های سراسری جنبش های اجتماعی به عمل اجتماعی و سازماندهی واقعی تبدیل نشود روند بی حقوقی و سرکوب طبقۀ کارگر تداوم خواهد داشت. تمامی فعالین و انسان هایی که امروزه از این جهنم سوزان در رنج هستند ضروری است بصورت واقعی و مسئولانه درون جامعۀ هدف به سازماندهی و تشکل سراسری اقدام نمایند. با جسارت در عمل، از ناکامی و عدم فوری به نتایج نباید نگرانی داشت. زیرا اقدامات نافرجام و تلاش ها، خود، تجربیات، دستارودها و ارزش هایی هستند که با جمع بندی آنها می توان سبک کارها را بهتر کرد و اهداف را به پیش برد. شناخت انضمامی، برنامه و کار اصولی در لایه های زیرین جامعه با برنامه، مسلما با کارهای تبلیغاتی قابل قیاس نبوده و آنها اثر خود را در دراز مدت در جامعه بصورت نهادهای مختلف بر جای می گذارند.

ناهید قادری