۱.علی مطهری کوچک تر از آنی است که برای پاسخ به "سخنان گهربارش" وقت تلف کنیم. ایشان تمام اعتبار سیاسی خود را از پدرش گرفته است و از نسبتی که با علی لاریجانی دارد. پدر علی مطهری به ایده ئولوگ فلسفی و به یک مفهوم پایه ریز اساس نظری حکومت اسلامی مشهور شده است. می خواهم برای ورود به افاضات آقای علی مطهری ابتدا به نکته یی اشاره کنم.
دوستان می دانند که کتاب مبسوطی از من منتشر شده است تحت عنوان" در آمدی به اگزیستانسیالیسم و حکمت متعالیه".این کتاب ابتدا توسط سانسورچیان محترم وزارت ارشاد غیر مجاز اعلام شد. سال ١٣٨۴ من و ناشرم زنده یاد ناصر ایجادی(مدیر و صاحب امتیاز انتشارات قصیده سرا) به همین دلیل از وزارت ارشاد شکایت کردیم. باری پس از کشیده شدن دعوا به رسانه ها روزی آقای حمید زاده(معاون وقت کتاب) ناصر خان رو صدا کرده بود و گفته بود این صد صفحه رو حذف کنید و تمام. صد صفحه مربوط به بخشی از کتاب بود که من به تناقض های نظری مرتضا مطهری پرداخته بودم و نشان داده بودم با وجودی که او را بزرگترین حکیم متاله می دانند اما آثارش سرشار از تناقض است. حمید زاده در اعتراض به زنده یاد ایجادی گفته بود" این کتاب شالوده و اساس نظری حکومت را هدف گرفته" باری کتاب با سانسور شدید منتشر و نایاب شد. فقط خواستم عرض کنم که در یک شرایط دموکراتیک ما در پاسخ به بحث های فلسفی جواب های منسجم فلسفی داریم و این گونه نیست که مانند فرخ نگهدار در جواب یک سئوال ساده ی مصباح یزدی پیرامون ماهیت تغییر و فلسفه ی حرکت انگشت به دهان بمانیم! می خواهم بگویم آن که آیت الله مرتضا مطهری بود برایش جواب داریم حالا این که علی مطهری است.
٢. سی و پنج سال پس از انقلاب و در آمدی بیش از هزار میلیارد دلار مردم ایران از همیشه گرسنه تر و فقیرتر و بیکارتر و بیمارتر و گرفتارتر و بدبخت تر و خانه خراب تر هستند. میلیاردها دلار پول صرف یک جنگ ارتجاعی شده است. میلیاردها دلار دیگر صرف غنی سازی اورانیومی شده است که حالا دارد ذره ذره مفتول می شود! این است تدبیر کشورداری. این است حکمت و مدیریت!آقای وزیر کار از سونامی بیکاری سخن می گوید. دستمزد کارمندان فقط ١٨ درصد افزایش یافته است حال آن که به اذعان خود همین دولت کذایی تدبیر و امید نرخ تورم در سال گذشته از ۴٣ تا ۵٧ درصد نوسان داشته است. دستمزد کارگران هم بیش از این اضافه نخواهد شد. در چنین روزگار ادبار زده یی دولت دست راستی حسن روحانی اقدام به توزیع سبدکالا کرده و وضعی اسفبار به وجود آورده که به راستی یک توهین آشکار به مردمی خسته و شکسته است.از ساعت ۴ صبح در هوای سرد برفی مردم کارگر و زحمت کش را به صف کرده اند تا شاید در میانه های روز چند کیلو آذوقه گیرشان بیاید.تصاویر موجود به اندازه کافی اعصاب خرد کن هستند. انگار که یک قحطی چند ده ساله بر کشوری فقیر و جنگ زده و فاقد هرگونه منابع(مانند موزامبیک و تانزانیا) حاکم بوده است. انگار نه انگارهمین چند روز پیش بازرگان بسیجی بابک زنجانی به جرم بالا کشیدن چند میلیارد دلار ناقابل نفتی راهی یک استراحتگاه شده است...
٣.در چنین شرایطی که به راستی مردم کشورم بیش از همیشه در غم نان سوگوارند؛ آقای مطهری در انتقاد از بی تدبیری دولت تدبیر و کذا نطق فرموده است. این آقا با استفاده از همان ضرب المثل احمقانه ی "اگر طناب مفت باشه مردم خودشون رو دار می زنن" به ایفای نقش خطیر نماینده گی مردم تهران اهتمام ورزیده است. آقای مطهری می فرمایند"اگر جارو هم توزیع شود همه ی مردم می آیند و صف می کشند" خبر گزاری دست راستی جهان نیوز می نویسد:"این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در مورد دلیل این رفتار مردم گفت: این رفتار ریشههای فرهنگی دارد باید بررسی و ریشه یابی کرد علاوه بر آن نیز باید با عنایت به شناختمان از مردم ایران برنامه ریزی کنیم. زمانی ما برای مردم سوئیس برنامهریزی می کنیم که طبیعتاً آن برنامه با برنامه ریزی برای مردم خودمان فرق دارد دولت باید تمامی این موارد را در نظر میگرفت...
اینجا کلیک کنید.
در این جا لازم است چند نکته ی بدیهی به این آقای مطهری گوشزد شود.
الف. به راستی اگر شما از رانت پدر استفاده نمی کردی با این درجه تحلیل سیاسی نه فقط نمی توانستی در رشته ی پزشکی به مدرک دکترای عمومی دست یابی بل که شک دارم می توانستی لیسانس پشمک سازی بگیری!
ب. بدون این رانت و با وجود یک انتخابات شبه دموکراتیک هم قادر نبودی به عضویت شورای مرده شورخانه ی کن سولوقون برسی! چه رسد به نماینده گی در عالی ترین مجلس قانون گزاری!
پ.البته اگر جارو توزیع شود و مردم برای جارو کردن امثال تو به این وسیله ی مفید نیاز داشته باشند در صف های طولانی هم تجمع خواهند کرد. من شخصا نفر اول صف خواهم بود. اما از این که بگذریم اگر تو نیز مانند آن میلیون ها انسان گرسنه معطل نان شب بودی، صف که سهل است هم میهن ات را می دریدی تا یک لقمه نان برای کودکانت ببری. آقا جان حیا بد چیزی نیست!
ت. اولا که این رفتار(صف طولانی و با فشار و ازدحام مردم) بیش از آن که ریشه ی فرهنگی داشته باشد همان طور که گفتم ریشه ی گرسنه گی دارد. چرا آن مردم شکم چران و شکمباره یی که توله های شان هم مازراتی و پورشه سوار می شوند تو این صف ها نمی لولند؟ علی آقای "فرهنگی" تو که نمی خواهی بگی اونا از این مردم شریف جوادیه و شوش و آریانا و مرتضوی با فرهنگ ترند؟ دوما یه جوری از بی فرهنگی مردم صحبت می کنی و به ریشه یابی وارد می شوی که انگار معلم ژرژ گورویچ بوده یی. شما که آن جملات گهر بار را در پلمیک با همکار گرامی تان(آقای کوچک زاده) رد و بدل کرده اید و همه ی مردم شنیده اند لطفا از "با فرهنگی" صحبت نفرمائید که حال مان بد می شود. مضاف به این که اگر استدلال شما را هم بپذیریم و مردم زحمت کش و شریف و بلازده ی ایران را دچار فقر فرهنگی بدانیم باز هم ما به تاسی از استادمان کارل مارکس این استدلال را پیش می کشیم که" اخلاق و فرهنگ حاکم بر هر جامعه اخلاق و فرهنگ طبقه ی حاکم است". حتما خواهید فرمود که مارکس.... بسیار خوب من یک جمله را شفاها و به یاری ذهن نسیان زده ام از - اگر اشتباه نکنم- ازامام اول شیعیان نقل می کنم که گفت" الناس علی دین ملوکهم" امیدوارم اشتباه ننوشته باشم. به گمانم " طبقه ی حاکم" در روایت مارکس و "ملوک" در روایت مذهبی؛ شماها باشید؛نه؟
کاش تو نیز مانند آن کارگری که هفده ماه دستمزد زیر خط فقر نگرفته شکم ات از گرسنه گی به قار و قور بیفتد تا معنای واقعی جاروی مفت را بفهمی.
۴. آقای مطهری از برنامه ریزی سخن گفته است. چه خوب! برنامه ریزی آن هم برای مردم سوئیس! به به چه عالی! من که فیلم یاد دوست اصول گرا و متحد و همسنگر و رییس جمهور سابق علی آقا افتاد. از محمود برنامه های زیادی برای اداره و مدیریت جهان دیده بودیم حالا خوب است که شما به سوئیس بسنده فرمودید. البته شما اشتها و اعتماد به نفس احمدی نژاد را ندارید اگر داشتی حالا دست کم وزیر می شدی.فقط خواهش من به عنوان کسی که یکی دوبار از سوئیس رد شده از جضرتعالی این است که بی خیال این کشور شو و از برنامه ریزی برای مردم سوئیس کوتاه بیا! به دو دلیل ساده.یکی این که مردم سوئیس علاقه یی ندارند که با برنامه ریزی جنابتان به عهد عتیق رجعت کنند. دیگر این که این ژنو هر چه باشد میزبان مذاکرات حیاتی شما با سردمداران استکبار جهانی! است و برنامه ریزی شما ممکن است بلایی سر این شهر بیاورد که برگزاری اجلاس های مورد نظر غیر ممکن شود.کوتاه بیا دکتر جان!
۵. من فعلا وارد معقولات جامعه شناختی نمی شوم. چرا که طرف صحبتم آقای مطهری و دوستانش هستند اما در دفاع از فرهنگ و شعور و متانت و زجردیده گی و در همدردی با همه رنج هایی که بر مردم ایران رفته است بد نیست به عنوان کسی که کشورهای مختلف و دانشگاه های مختلف را دیده است این را هم اضافه کنم که اگر دو سه نفر مثل آقای مطهری در مجلس سوئیس تشریف داشتند کار و بار مردم با فرهنگ این دیار هزار بار به دارالمجانین کشیده بود.ببین فرهنگ مدارا - به تعبر زنده یاد مختاری- در میان مردم تا کجاست که علی مطهری را تاب آورده و هنوز به کوه نزده اند!
٦.آقای مطهری که لابد دکترای پزشکی خود را از دانشگاه گرفته است به تجربه هم می داند که در صورت مجانی شدن جراحی آپاندیسیت یا مثلا رایگان شدن کشیدن دندان های سالم هیچ آدمی که یک جو عقل در کله اش مانده باشد به همکاران محترم ایشان مراجعه نخواهد کرد چه رسد به این که صف بایستد. آقا جان! به مردم توهین نکنید. والله به پیر و پیغمبر قسم اگر در این مدت ٣۵ سال این همه در آمد نفت و گاز با وجود این نیروی کار و این منابع عظیم مادی در اختیار یک مجموعه از مدیران متوسط منطقه یی قرار گرفته بود حالا نه علی مطهری نماینده ی مجلس بود، نه روحانی از تدبیر و امید حرافی می کرد و نه نیازی به صف و سبد کالا بود، نه نیازی به خصوصی سازی آموزش و پرورش و درمان و بهداشت و حمل و نقل و ارتباطات و.....من البته از یک مدیریت متوسط متعارف سالم سخن می گویم و از سوسیالیسم حرف نمی زنم.
بعد از تحریر
آقای مطهری از جمله اصول گرایانی است که از یکی دو سال پیش و با کلید گیر دادن به احمدی نژاد به صف اصلاح طلبان محافظه کار نزدیک شده است. می خواهم بگویم ادبیات سیاسی آقای مطهری چندان هم جای شگفتی نیست.ما به یاد می آوریم که سلف اصلاح طلب و مشارکتی آقای مطهری که از قضا اقتصاد هم خوانده بود در مجلس "رادیکال" ششم در تعبیری مشابه از "مرگ موش" رایگان برای بی فرهنگ نشان دادن مردم ایران استفاده کرد. منظورم آقای رجب علی مزروعی است. از آقای مطهری چه انتظاری می توان داشت؟
محمد قراگوزلو - ٢٠ بهمن ١٣٩٢
Qhq.mm22@gmail.com