رها کردن نیروی کار در بازار وحشیانه بهره کشی؛ بوسیله قراردادهای موقت آنچنان بازار ارزان نیروی کار و کسب ارزش اضافی حاصل دستریج کارگران ایجاد نموده که برای سرمایه داران چینی بسیار جذاب است.
هتل استقلال در محدوده پارک وی اتوبان چمران در تهران تحت پوشش بک بنیاد مستضعفان و جانبازان قرار دارد باز سازی هتل به یک شرکت ایتالیایی واگذار شده و شرکت ایتالیایی نیز شرکت چینی "کتینگ شانگهای چین" را بعنوان مجری طرح انتخاب نموده است. حدود ٢٠٠ نفر چینی اعم از مهندس و تکنیسین و عمدتا کارگران ساده و نیمه ماهر چینی برای کار به خدمت گرفته و حدود دهها تکنیسین و کارگر ماهر و صنعتی و نیمه ماهر و همچنین کارگران ساده که آنان عمدتا از ترکمن صحرا و کارگران افغانی می باشند در این شرکت مشغول بکار هستند.
کارگران استخدامی غیر چینی - یعنی کارگران ایرانی و افغانی - همه با قراردادهای موقت حداکثر تا شش ماه استخدام می شوند؛ از کارگران ماهر و جوشکار ایرانی قبل از ورود تست مهارت شغلی بعمل می آید و در صورت پذیرش و قبولی با همان حداقل حقوق مصوب وزارت کار استخدام می شوند و کارگران حرفه ای؛ بجهت بیکاری گسترده در شرایط کنونی جامعه ما اجباراً تن به کار با همان حقوق های حداقل می دهند و بجهت اینکه کارگاه فاقد طرح طبقه بندی مشاغل است روال و قانونی برای افزایش حقوق آنها وجود ندارد؛ استانداردهای شغلی از جمله شرایط کار سخت و زیان آور برای کارگران جوشکار که یا ارتفاعات بالا نیز جوشکاری می کنند و یا در محوطه طبقه پایینی یکی از ساختمان ها که کارگاه بوده و جوشکاری ورق های گالوانیزه دارای فیوم ها و بخارات مضر؛ سمی و حتی سرطان زا هستند بهیچوجه رعایت نمی شود؛ در محوطه کارگاه هیچگونه تهویه ای وجود ندارد و به کارگران که همه با کارهای سخت و زیان آور سرو کار دارند هیچگونه وسایل ایمنی داده نمی شود از ماسک های مخصوص؛ با فیلتر های مناسب و لباس مخصوص جوشکاری برای جوشکاران و یا دیگرکارهای آهنگری؛ ورق کاری و غیرو که همه در همین محوطه کارگاه هستند خبری نیست؛ کارگر برشکار ورق های یک میلیمتری که بسیار برنده و خطرناک است از داشتن دستکش مخصوص و کفش ایمنی و لباس کار محروم هستند؛ اگر برای حفظ ظاهر گاهی یک دستکش نخی و یا وسیله ای دیگر می دهند فاقد استاندارد و تناسب برای کار محوله است فی المثل دادن یک دسکش نخی برای یک و یا چند ماه یکبار هیچگونه تناسبی با کار ورق کاری؛ آهنگری و یا جوشکاری و نیز میزان مصرف آن ندارد زیرا دستکش های برزنتی نیز دو یا سه روز دوام نمی آورند. یکی از کارگران که در اثر گازها و فیوم های ناشی از جوشکاری از هوش رفت پس از انتقال به پزشک و دریافت مرخصی زمان مداوا؛ با تهدید شرکت مواجه شد که در صورت عدم حضور در کار با اخراج مواجه خواهد شد؛ و او اجبارا از مرخصی درمان صرف نظر و با همان وضعیت به سرکار برگشت؛ در برخی از روزها از جمله پنجشنبه ها کارگران ساعاتی مجبور به اضافه کاری بدون دریافت حقوق آن می باشند؛ از اتحادیه و سندیکا و شورای کارگری که از حقوق اولیه کارگران حمایت کند خبری نیست و در صورت درخواست بهبود شرایط کار و رعایت امور ایمنی کارگران با تهدید به اخراج مجبور به سکوت و تمکین به شرایط موجود می شوند . کارگران با کار کردن چنین شرایطی نه تنها سلامتی دراز مدت خود را فدا می کنند و در شرایط ایمنی قرار ندارند؛ بلکه امروزه نیز با حقوق نا چیز دریافتی کفاف زندگی بخور و نمیر امروزی آنان را نداده و تنها بجهت ترس از بیکاری اجبارا" وضعیت کار را تحمل می کنند .
کارگران چینی نیز در شرایطی همانند کارگران ایرانی و افغانی قرار دارند بعنی در محیط کار فاقد استانداردهای ایمنی و کار در شرایط محیطی آلوده و سخت و زیان آور قرار دارند اما حضور آنها شاید به چند دلیل باشد یکی اینکه با توجه به گرایشات ملی و وابستگی به کارفرمایان؛ مانع از اتحاد و همبستگی و صف یکپارچه کارگران برای بهبود شرایط کاری و ارتقاء سطح دستمزدها می شوند و از طرف دیگر کارفرمایان چینی با پرداخت های صوری بالا به آنها ؛ سود شرکت را کمتر نشان داده و مالیات کمتری می پردازند و علل دیگر نیز ممکن است وجود داشته باشد که با حدس و گمان همراه است.
وقتی بحث سود و کسب ارزش اضافی مطرح است نگاه کارفرمایان و صاحبان سرمایه به انسان نیز به مثابه یک ابزار و یا یک قطعه و پیچ و مهره نگاه کرده می شود سلامتی امروز و فردای کارگر برای او مفهومی ندارد تأمین زندگی شرافتمدانه و ثبات کاری و اعتماد به آینده برای کارگر و خانواده کارگری فاقد معنی و مفهوم است.
چرا وزارت کار به مسئولیت خود در قبال استانداردها و شرایط کار هیچگونه توجهی ندارد و فقط به این فکر است که سرمایه فراری نشود؛ بررسی شرایط سخت و زیان آور با " اداره بازرسی کار" است اما عملکرد مسئولین چنان است که ظاهرا چنین سازمانی وجود ندارد؛ بررسی و پیگیری اجرای طبقه بندی مشاغل و صیانت از حقوق کار ظاهرا متولی ندارد؛ تأمین اجتماعی مکفی برای نیروی کار نیز جزو حلقه های مفقوده پس از تصویب ضد قانونی قرارداهای موقت است و این قانون؛ که ضد قانون کار و قوانین انسانی نیروی کار است شرایط کار در ایران را به دوران و نظام برده داری تبدیل کرده است و معلوم نیست که متولی اجرای قانون اساسی در حفظ و صیانت نیروی کار بعهده کیست و موادی از آن که در حمایت از نیروی کار آمده بوسیله چه کسی و چه وقت قرار است اجرا شود؟ در اصل چهل و سوم قانون اساسی آمده است: " برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد؛ با حفظ آزادگی او (یعنی انسان ) اقتصاد ج ا بر اساس ضوابط زیر استوار می شود:
١ - تأمین نیازهای اساسی: مسکن؛ خوراک؛ پوشاک؛ بهداشت؛ درمان؛ آموزش و پرورش و ....
٢ - تأمین شرایط و امکانات کار برای همه بمنظور رسیدن به اشتغال کامل (یعنی ریشه کن شدن بیکاری ) و قرار دادان وسائل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسائل کار ندارند.
٣- تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوی و ساعات کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی؛ فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی و سیاسی معنوی؛ سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد " این گونه اهداف؛ برنامه ها و وظایف حکومت در موارد زیادی طرح شده است اما کی قرار است که این موارد؛ جامعه عمل بپوشد؟ در حالیکه شاهد حرکت به سمت عقب و قهقرای حفظ و صیانت از نیروی کار هستیم؛ تاوان و هزینه بی لیاقتی ها، ندانم کاری؛ بی برنامگی های مدیران ارشد مسئول و غش کردن به سمت کارفرمایان و صاحبان سرمایه برای بدست آوردن دل آنها چرا باید توسط کارگران و زحمتکشان پرداخته شود؛ و مدیران مربوطه دائما بهم مدال بدهند و افتخار نصیب یکدیگر کنند و پاداش بی کفایتی بگیرند. شاخص کفایت و انجام وظایف جزحفظ و صیانت از نیروی کار و حقوق انسان و اجرای قوانین مصوب و بخش های قانون اساسی مربوط به نیروی کار است؟ اگر نمی توانند آنها را اجرا کنند بهتر نیست که اعلام کنند و کناره بگیرند؟ خود کارگران می توانند هم حفظ و صیانت از نیروی کار را در سرلوحه برنامه خود قرار دهند و هم ثروت بیافرینند و اقتصاد بر پایه رانت؛ سود محوری و چپاول و غارت توسط شرکت های چند ملیتی و ایرانی را یکجا بر چینند. اجرای مصوبات سازمان بین المللی کار؛ اجرای استانداردهای فنی و حرفه ای کار و قوانین کار و قانون اساسی همه یکجا به فراموشی سپرده شده اند و خوان بهترین بهشت استثمار و بهره کشی دربازار نیروی کار برای استثمارگران داخلی و خارجی پهن و گسترده شده است آیا وقت آن نرسیده است که هرسازمان؛ ارگان و فردی با مسئولیت های واقعی خود بطور جدی رفتار نماید و آنها را اجرا و یا کناره گیری نماید؟
چه کسی بفکر کارگران در "کارگاه کار اجباری" پروژه بازسازی هتل استقلال تحت پوشش بنیاد مستضغفان و دیگر کارگران است؟ بطوریکه درخواست شرایط کاری انسانی؛ ایمن و استاندارد جرم محسوب نشو ؟ و چه وقت شرایط اسفبار کار آنان مرتفع می گردد؟
حسین غلامی
٧/٦/١٣٨٨