توضیح: مقاله ی پیش رو، قبلاً (بلافاصله بعد از بپایان رسیدن اعتصابات...)، بصورت دستنویس برای چند رفیق دست اندرکار مبارزات کارگری، وهمچنین « سایت کمونیستهای انقلابی » ارسال گردید. اینک بصورت تایپ شده در اختیارتان قرار میگیرد. با سپاس فراوان.
شهاب حمیدی
shehab.hmidi@yahoo.com
______________________
تنها اتحاد جهانیِ طبقه ی کارگر، قادر به مبارزه با نظام سرمایه داری و انجام انقلاب سوسیالیستی است.
بیش از ۵ هزار کارگر از ١٧ پالایشگاه نفت، مراکز انرژی و تولیدات شیمیائی، در روز جمعه ٣٠ ام ژانویه ٢٠٠٩ دست به اعتصاب و راه پیمائی زدند. بانیان و سازمان دهنده گان این اعتصاب کارگران معروف به « وایلد کت wildcat »* ها بودند.
اعتصاب از پالایشگاه نفتِ لندزی ) Lindsay )، واقع در استان لین کلنشایر) Lincolnshire ( انگلیس آغاز شد و بعد از دو روز کارگران پالایشگاه های نفت و مراکز انرژی اتمی و تولیدات شیمیائی اسکاتلند، ولز، ایرلند شمالی،منا طقی از شمال انگلستان و همچنین حدود ٩٠٠ کارگر مقاطعه کار مرکز انرژی اتمی شهر صنعتی شفیلد، به کارگران اعتصابی پیوستند.
موجبات اصلی این اعتصاب
بحران اقتصادی در مقیاسی ویران کننده سر تا پای وجود نظام استثمارگر و ضد انسانی سرمایه داری را فرا گرفته است. هر روزه هزاران و شاید میلیونها کارگر نه تنها در کشورهای « جهان سوم » که در کشورهای پیشرفته امپریالیستی نیز به لشکر بیکاران می پیوندند. تنها در طول ٦ ماه گذشته ٣٢ میلیون کارگر در چین کارشان را از دست داده اند. ٣٠٠٠٠٠ کارگر در انگلستان تنها در طول ٣ ماه گذشته بیکار شده اند. افزون بر این، در این کشور، شرکت ماشین سازی نیسان ١٢٠٠، هوندا ۴٢٠٠ و شرکت فولاد کوراس ) Corus )،٢۵٠٠ کارگر را در چند ماه گذشته، بیکار کرده اند.
در ماه های اخیر درصد بیکاری در لین کلنشایر که اعتصاب مورد بحث از آنجا آغاز گشت، به ۴٨ درصد رسید. بنا به آمار و ارقام خودِ دولت مرکزی انگلیس، هر روزه بطور متوسط ٢۵٠٠ کارگر در این کشور کارشان را از دست میدهند. و باز بنا به آمار و ارقام داده شده از جانب مقامات دولت این کشور، هر هفته ٦٠٠ شرکت کوچک ورشکسته شده و در نتیجه همه ی کارگران شان بیکار میشوند. در سایر نقاط جهان وضع بیکارسازی کارگران بمراتب وخیمتر از نمونه های داده شدۀ بالاست.
در طول و عرض جهان سرمایه داری امروز، کارگران از طرُق اعتصابات، اعتراضات، گردهمائیها و بهر نحو و شکل ممکن چه قانونی و چه « غیر قانونی » بیزاری، تنفر و خشم شانرا نسبت به این نظام ظلم و ستم بنمایش میگذارند. اعتصابات و راه پیمائیهای میلیونها کارگر در چین، یونان، ایتالیا.......، هر روزه ادامه دارد. درهمین چند روز گذشته ۵/٢ میلیون کارگر در فرانسه در دفاع از حق داشتن کار و علیه بیکارسازیها به اعتراض واعتصاب برخاستند. اعتصاب کارگران پالایشگاه های نفت انگلیس نه منحصر به یک نقط از دنیا که یک نمونه و تنها یک نموبه از صدها اعتصاب و اعتراض کارگریست که امروزه سرتاسر جهان بحران زدۀ سرمایه داری را فراگرفته است.
شعار ناسیونالیستی- نقش اتحادیه ها
« گرُدن براُن » نخست وزیر بریتانیا طبق روال معمول هر ساله که نخست وزیر وقت درکنفرانس سالیانه « کنگره اتحادیه های کارگری » ) T.U.C. )** شرکت میکند و سخن ران اصلی کنگره میباشد، شرکت کرد. در کنفرانس سپتامبر ٢٠٠٧ ) T.U.C. )، آقای براُن در سخن رانی خود در بخش - کاریابی برای بیکاران - شعار" بریتانیائیها اول " را سر داد. این شعار نه تنها مورد تقبیح ) T.U.C. ) قرار نگرفت، که اتفاقاً سبب شعف و خوشحالی ) T.U.C. ) نیز گشت.
از حدود ٢ سال قبل از این سخن رانی، شعار فوق در واقع به نوعی از جانب « حزب ملی بریتانیا -B.N.P. »، که یک حزب فاشیستی ست، تحت عنوان " کارگران خارجی شغل های ما میدزدند " تبلیغ میشد.
در کنفرانس سالیانۀ حزب حاکم انگلیس ( حزب کارگر) در نوامبر ٢٠٠٧، آقای براُن شعار" بریتانیائیها اول " را به شعار " کار انگلیس برای کارگر انگلیسی " تبدیل کرد و مورد کف زدنهای ممتد حضار که صد البته رهبران اتحادیه های کارگری را نیز شامل میشد، قرار گرفت.
در سال گذشته کمپانی توتال که پالایشگاه نفت لندزی متعلق به این کمپانی است، قراردادی به ارزش ١٧ میلیون پوند انگلیس با شرکت پیمانکار ایتالیائی IREM، بمنظور « گوگرد زدائی » این پالایشگاه به امضاء رساند. بر طبق این قرارداد IREM، ١٤٠ کارگر " ماهرِ" ایتالیائی را به انگلیس آورد و آنها را در یک کشتی قدیمی شناور در همسایگی لندزی در دریای شمال، که در گذشته از آن به عنوان زندان استفاده میشد، اِسکان داد. متعاقب ورود کارگران ایتالیائی، و باز بنا برهمان قرارداد می بایست ٣٠٠ کارگر " ماهرِ " پرتقالی هم در سال جدید به کارگران ایتالیائی می پیوستند.
برای کارگران این پالایشگاه و پالایشگاه ها و مراکز انرژی دیگر، کاملاً روشن بود که امضاء قرارداد توتال با IREM، نه برای بکارگیری کارگران " ماهر " از ایتالیا و پرتقال ----- چرا که کارگران محلی به اندازه کافی برای انجام کار« گوگرد زدائی » پالایشگاه تجربه داشته و خیلی هم ماهر هستند ----- بلکه تنها و تنها بهدف اجیرکردن و استثمار هر چه بیشتر کارگرانی است که از تمامی مزایای استخدامی، حقوقی، مدنی و انسانی محرومند. توتال که خود یکی از بزرگترین غارتگران و استثمار کننده گان نیروی کار ارزان میلیونها کارگر در سطح بین المللی است، خوب میداند که حقوق کارگر محلی ( بنا بر قوانین کاری و مدنی ) کشور مربوط اش، بمراتب بیشتر از حقوق کارگر مقاطعه کار، مهاجر و از همه چیز محروم، میباشد. اگر غیر این میبود، توتال نمی توانست تنها در یک سال گذشته 20 میلیارد پوند سود، به جیب خود سرازیر کند.
در جنبش کارگری، جرقه ای آتش خشم زیر خاکستر کارگران را شعله ور میکند. آن جرقه ایکه سبب خشم و اعتراض و اعتصاب کارگران پالایشگاه لندزی و بلا فاصله به خیابانها آمدن هزاران کارگر در اکثر بریتانیا انجامید، این بود که به شرکت مقاطعه کار انگلیسی بنام « شاُز» ( Shaw's ) که برای پالایشگاه مورد بحث، کارگران ماهر بویژه در بخش گوگرد زدائی آن، استخدام مینمود، گفته شد که در آغاز سال ٢٠٠٩ یک سومِ ظرفیت کاری خود در این پالایشگاه را از دست خواهد داد. مضافاً، زمزمه های گوشخراش امضای قرارداد توتال با IREM، در رابط با آوردن کارگران " ماهر " از ایتالیا و پرتقال هر روز بیشتر از روز قبل به واقعیت عینی می پیوست، لذا، کارگران محلی در تلاش بمنظور حفظ کار خویش و داشتن یک زندگی انسانی برای خود و خانواده هایشان، چاره ای بجز اعتراض و اعتصاب نداشتند.
همانگونه که قبلاً اشاره شد، این اعتصاب " غیر قانونی " ؟! به ابتکار کارگران « وایلد کت »، تنها و تنها علیه شرکت توتال و بمنظور حفظ مشاغل شان و نه علیه کارگران ایتالیائی و یا کارگران کشوری دیگر، سازماندهی شده بود. اگر غیر این میبود، چرا وچگونه است که در روز دوم اعتصاب، کارگران لهستانی نیز به اعتصابیون پیوستند؟؟ به مصاحبه ی روزنامه « گاردین آنلاین، بتاریخ ٢٠/٠١/٢٠٠٩ » با یکی از کارگران شرکت کننده در این اعتصاب توجه کنید. این کارگر که خود بریتانیائی است میگوید:
" .....من بعد از ١١ سال کارکردن، همین چند هفته قبل کارم را از دست دادم.... من امروز به اینجا آمده ام و امیدم این است که با دیگر رفقای کارگرم بتوانیم دولت را به لرزه درآوریم. من فکر میکنم که تمام کشور باید اعتصاب کند، چرا که تمام صنایع انگلیس یکی پس از دیگری از دست رفته است. اماّ من هیچ چیز علیه کارگران خارجی ندارم؛ من نمی توانم آنها را به این خاطر که، هر کجا که کار هست، میروند ملامت کنم."
آنانیکه شعار ناسیونالیستی و تفرقه افکنانه ی " کار انگلیس برای کارگر انگلیسی " را وارد صحنه اصلی اعتصاب نمودند، نه کارگران « وایلد کت » و نه هیچ کارگر دیگر، که اتفاقاً دو اتحادیه ی کارگری، مشخصاً اتحادیه ی« Unite » واتحادیه ی « GMB » بودند. این اتحادیه ی « Unite » بود که با خود پرچم ملی بریتانیا را که شعار مذکور با رنگ قرمز بر روی آن نقش بسته بود، با خود به محل اعتصاب آورد. دو نقل قول زیر از « Unite » به درستی و حقانیت بحث ما کمک خواهد کرد. « Unite » چند روز قبل از اعتصاب در اطلاعیه مطبوعاتی خود چنین میگوید:
" از نقطه نظر اقتصادی، آوردن کارگران غیر محلی ] منظور خارجی [ عقلانی نیست..... اماّ اگر ما نتوانیم شرکتهای مقاطعه کار را به این واقعیت قانع کنیم، آن وقت این بستگی به دولت دارد که آیا خودش میخواهد این کار را انجام دهد یا نه."
بنا به گزارش روزنامه « میل Mail »، رهبر « Unite » آقای « دریک سیمپ سون — Derek Simpson » سه هفته قبل ] دو هفته قبل از اعتصاب [ به نخست وزیر برُان هشدار داد که:
" اگر چنانچه جلوی هجوم کارگران خارجی گرفته نشود، آشوبهای کارگری رخ خواهد داد."
در روز دوم اعتصاب، این اتحادیه ی GMB بود که پلاکاردهای از قبل آماده و نوشته شده ی، کار انگلیس برای... را بدست تنی چند از کارگران شرکت کننده در اعتصاب داد و از این طریق به راست ترین و راسیستی ترین میدیای انگلیس که همچون روباه های پیرمکار سالها در انتظار « تظاهرات ضد کارگران خارجی »؟!! نشسته بودند، امکان داد تا آنرا به دید و به گوش همه ی بریتانیائی ها برسانند. همین روزنامه ها و دیگر رسانه های دست راستی که قتل عام صدها کودک، زن حامله، پیر و جوان غزه ای توسط فاشیستهای صهیونیست اسرائیلی را در صفحه ۵ یا صفحه ١٠ روزنامه شان آنهم فقط در یک ستون انعکاس میدادند، به ناگهان، شعار کار انگلیس برای کارگر انگلیسی، ذینت بخش صفحات اول روزی نامه ها شان شد. راستی!! این اتحادیه های به اصطلاح کارگری قادر به انجام چه خدمتی بهتر از این برای اربابان سرمایه پرست خود بودند؟!؟! ( به تصویر ضمیمۀ همین نوشته توجه کنید ).
این اولین بار نیست و یقیناً آخرین آن هم نخواهد بود که اتحادیه های کارگری بریتانیا آشکارا سیاستها و اهداف ضد کارگری امپریالیسم انگلیس را که از جانب نخست وزیر مورد پسند همین اتحادیه ها دیکته میگردد، علی رغم میل و ارادۀ کارگران اعتصابی به شعار مرکزی اعتصاب تبدیل میکنند.
در سال گذشته یک شرکت پیمان کار انگلیسی به ناگاه بیش از ٦٠ درصد کارگران بخش ساختمانی خود در یکی از مراکز انرژی شهر پلی مُث (( Plymouth، در جنوب انگلیس را از کار بر کنار کرد. کارگران شاغل این بخش در حمایت و همبستگی با رفقای کارگر اخراجی خود، دست ازکار کشیدند و اعتصاب نمودند. بحث و « استدلال » اتحادیه ها درنفی این اعتصاب این بود که – کارگران لهستانی کارهای « انگلیس » را اِشغال میکنند. یا بعبارتی - " کار انگلیس برای...."، یعنی همان حرف آقای براُن نخست وزیر انگلستان.
پوچ و بی معنی بودن این ادعا زمانی آشکارتر شد که خودِ کارگران لهستانی به این اعتصاب پیوستند و اتحادیه ها که دم از دفاع از کارگران انگلیسی می زدند، بدون مشورت با اعتصابیون، با کارفرمای بخش مربوط کنار آمدند، و نتیجه آن شد که تنها کارگرانی که از کار برکنار نشده بودند به سرکارخود باز گشتند و آنانیکه از کار بر کنار شده بودند، بیکار ماندند.
بحث مانرا مختصر کنیم
• هیچ کارگر آگاه به منافع طبقاتی خود – چه عضو اتحایه و یا غیر – و هیچ کمونیست صادقی نمی تواند و نباید مروج و مُبلّغ سیاست ویا شعاری باشد که به وحدت انترناسیونالیستی طبقه کارگر جهانی لطمه و یا خللی وارد آورد.
• ما در این نوشته، تنها و تنها بر پایۀ آنچه که حقیقتاً در این اعتصاب رُخ داده، و نه آنچه که در سر می پرورانیم، نشان دادیم که این اتحادیه ها بودند که شعار " کار انگلیس برای کارگر انگلیسی "، شعار ناسیونالیستی و تفرقه افکنانه را شعار محوری اعتصاب کردند، نه کارگران. با وجود بر این:--
• پلاکارد مربوط به این شعار، چه در دست کارگر عضو اتحادیه باشد و چه در دست کارگر وایلد کت، شدیداً محکوم است.
• کارگرانی در گوشه ای از این دنیای " کوچک " بالاخره به این نتیجه رسیده اند که شرط اول رهائی از یوغ این نظام ضد انسانی، قبل و مهم تر از هر چیز دیگر، دوری جُستن از مبارزه عبث، نافرجام و فرسوده کنندۀ تریدیونیونیستی، و رهائی خود از چنگال و یوغ اتحادیه های دروغین کارگریست. این کارگران میگویند: اگر آینده در دست ماست، چرا حال مان در دست اتحادیه ها باشد؟!؟!
• وایلد کت های پالایشگاه های نفت و مراکز انرژی بریتانیا، گامهای اولیه و شادی آفرینی را برداشته اند. باشد تا شمعی را که این عزیزان بر افروخته اند، چراغ راهنمای نبردهای پیشاروی طبقه کارگر جهان گردد.
توضیحات و یک نکته
* وایلد کت ها ( گرُبه های وحشی ) به آن گروه از کارگرانی اطلاق میگردد که قوانین دست و پا گیر و فرامین رهبران اتحادیه مربوطه شان را زیر پا میگذارند، و در بیرون اتحادیه به گونه ی شورائی تصمیم به اعتصاب میگیرند.
** ( T.U.C. = کنگره اتحادیه های صنفی ) بریتانیا، دربر گیرندۀ اکثریت اتحادیه های « کارگری » این کشور، هر ساله از قِبِل اتخاذ حق عضویت از کارگران، صدها هزار پوند به حزب امپریالیستی حاکم فعلی ( حزب کارگر ) کمک بلاعوض میکند. در دوره های انتخاباتی برای تعیین نخست وزیر، T.U.C. از مردم و کارگران میخواهد که در انتخابات شرکت کرده و به حزب کارگر رأی دهند. رأی دادن به حزب امپریالیستی یعنی رأی دادن به بقاء امپریالیست و یعنی رأی دادن به جنگ افروزانی همچون « تونی بِلِیر ». جنایت کاری که دستش به خون صد ها هزار بیگناه عراقی، افغانی ووو آغشته است.
سندیکالیست های ( وطنی ) مُدام صفات « نیکو؟! » و تعداد اعضای کارگر « البته به میلیونِ » T.U.C. را به اطلاع کارگران ایران میرسانند. امّا هیچوقت دیده و یا شنیده نشده که این جماعت به کارگران ایران بگویند که T.U.C. به حزب امپریالیستی ( کارگر )، یعنی به تونی بِلِیرهای آدم کُش و جنگ افروز، رأی میدهد.
یک نکته
سکوت مرگ بار سندیکالیستها و همقطاران فعال ضد کارگری ایرانی شان در بازتاب این اعتصاب، نه غیر منتظره بود و نه تعجب برانگیز. این سکوت در حقیقت میخ دیگریست بر تابوت دروغ پردازی های دوستان دروغین طبقه کارگر.
این جماعت خوب میدانند اگر قرار باشد که واقعیت ها گفته شود، موضع صادقانه، درست و طبقاتی، همانا موضع علیه اتحادیه هاست که مُبلغین سیاستهای ضد کارگری و از آن جمله شعار ناسیونالیستی و تفرقه افکنانه ی " کار انگلیس برای کارگر انگلیسی " ، در این اعتصاب بودند. امّا، برای آنانیکه دفاع از اتحادیه ها است و دفاع از کارگران فرع، موضع گیری علیه اتحادیه ها بمنزله ناقوس های بصدا در آمده ای هستند که میدانند در عزای مرگ سیاسی چه کسانی می زنند. لذا « صلاح » در این است که سکوت شود، تا در آینده چه پیش آید.
شعار نوشته شده روی هر دو پلاکاردی که این دو دختر زیبارو در دست دارند، چنین است:- کار انگلیس برای کارگر انگلیسی- و عالیجناب مربوط: آقای دریک سیمپ سون، رهبر اتحادیه Unite میباشند.
[ معمولاً صاحبان سرمایه برای غالب کردن کالاهای بُنجل خود از دختران زیبارو، استفاده میکنند. رهبر اتحادیه " کارگری " و محبوب سندیکالیستهای ایرانی چرا ؟!؟!]
شهاب حمیدی
shehab.hmidi@yahoo.com