درج مطلبی با امضای فردی به نام محسن مهدیان در ستون "سایتهای دیگر" سایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، منجر به این شد که جمعی که خود را "کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری" می نامد، با انتشار بیانیهای، ظاهراً به نتایج دلخواه خود رسیده و مدعی شوند که ما رفرمیست و تا مغز و استخوان " وابسته به سرمایه "ایم. ما در اینجا قصد نداریم که به چگونگی درج این مطلب در سایت و اشتباهی که باعث آن شده، بپردازیم، زیرا که اطلاعیهای که دوستان در این رابطه منتشر کردند، صادقانه و روشن در این باره توضیح داده و ما نیازی به تکرار نمیبینیم. اما در باره اتهامهای سنگینی که این جمع به ما وارد کرده ، لازم میدانیم نکاتی را یادآور شویم.
اول- در سالهای اخیر و با شکلگیری و ایجاد تشکلهایی که هر یک در جایگاه خاص خود و به نوعی در ارتباط و درگیر مبارزات کارگری بودهاند، همواره دو تفکر و رویکرد در نقد آنها وجود داشته است : یکی نقد منطقی و بر اساس مستندات واقعی و عینی و برای کمک به انسجام بیشتر جنبش کارگری و دیگری نقدی مغرضانه، بر اساس شنیدهها، فرضیات و ایدههایی از پیش تعیین شده ، صرفاً برای تخریب فعالین و تشکلهای کارگری. بدون تردید هر دوی این نوع تحلیلها، کمابیش در کنار یکدیگر وجود داشته و تاثیرات مثبت و منفی خود را بر شرایط و وضعیت فعالین کارگری گذاشته است. به نظر ما مهمترین گامی که پیشروان کارگری باید در این زمینه بردارند، پرهیز از اهانت، توهین و اتهام زنی و تلاش برای نقد مواضع و کارکرد معین این تشکلهاست. باید از سنت ضد کارگری حزب توده که کارگران منتقد خود، از جمله یوسف افتخاری را دشمن "احزاب برادر شوروی و عامل امپریالیسم"، معرفی میکرد، فاصله گرفت و آن را برای همیشه به تاریخ سپرد.
علاوه براین، برای بررسی و ارزیابی عملکرد هر تشکلی، باید پیش از هر چیز به سراغ مواضع رسمی و اعلام شده و کارکرد اجتماعی و عینی آن در جامعه رفت. در تحلیل تشکلها و نیروهایی که هر یک به نوعی ما به ازای اجتماعی دارند و متعلق و متاثر از جامعه و گرایشهای موجود آن می باشند، باید با تحلیلی علمی و جامعهشناسانه، به شرایط و موقعیت و مبانی نظری و پراتیک مشخص آنها پرداخت. داشتن نگرشها، باورها و رویکردهای متفاوت برای پاسخگویی به معضلات اجتماعی، امروزه امری طبیعی و پذیرفتنی است و نباید افراد و جریانات را صرفاً به این خاطر مورد تهمتهای ناروا قرار داد. در دنیای متمدن کنونی، فقط با سلاح نقد و دیالوگ است که میتوان حقانیت اندیشهی درست را از نادرست تمیز داد و برای عینیت دادن و به عبارتی تبدیل کردن آن به یک نیروی مادی تلاش کرد. در شرایطی که بورژوازی، تلاش میکند که اصل تکثر و تحمل نظرات و گرایشهای فکری درونی خود را نهادینه کند، چرا باید گرایشهای مدعی نزدیکی به طبقه کارگر، با ایجاد بحث های نطری اصولی و نه بی پایه و اساس ، پیرامون مسائل مختلف، راههای کهنه و قدیمی را مسدود نکنند؟
دوم- با این مقدمه کوتاه میخواهیم این پرسش را طرح کنیم که چرا بیانیه مورد نظر، ما را " تا مغز و استخوان وابسته به سرمایه " میداند؟ آیا مطلبی که غیر عمد در سایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری درج گردیده، میتواند دلیلی بر این ادعا باشد؟ مسلما برای تدوین کنندگان آن بیانیه و هر ناظر آگاه و بی طرفی که مسایل جنبش کارگری ایران را دنبال می کند، این استدلال کافی نیست و نیاز به دلایل دیگری برای اثبات آن است. این نوع حرکات را فقط باید " مچ گیری " نامید که البته از طرف ما پاسخ روشن خود را گرفت. چرا کسانی که دورهای در کنار یکدیگر بودیم و با معضلاتی، همچون تشکیل کمیته دفاع از دستگیر شدگان اول ماه مه ٨٣ سقز، و...همراه بودیم، امروزه ما را به چنین القابی متهم می کنند ؟ پاسخ کاملا روشن است : اختلاف و تفاوت در نوع نگاه، نگرش و رویکرد متفاوت هر یک از ما نسبت به طبقه کارگر و مسایل جاری جنبش کارگری و به طور مشخص امر سازمانیابی طبقه کارگر و تشکل های کارگری آن را توجیه می نماید . ما در اینجا قصد نداریم به این مباحث بپردازیم، اما همین قدر باید بگوییم که این جمع به دلیل یک سری اختلاف نظرات با ما ، به دنبال تشکل مورد نظر خود رفتند. تا اینجا به نظر ما این امر طبیعی بود، چرا که همان طوری که در اساسنامه کمیته آمده است عضویت در کمیته هماهنگی داوطلبانه است و خروج از آن هم آزادانه و حق مسلم اعضاست. اما آیا به دلیل داشتن اختلاف در رویکردها و با وجود نگرش متفاوت به جنبش کارگری، باز هم هر کسی میتواند از ابزارهای نامناسب استفاده کند و تهمتهای ناروا بزند؟ قطعا نباید چنین باشد.
سوم- برای رد ادعای بیانیهای که ما را رفرمیست و وابسته به سرمایه می داند، نیاز چندانی به استدلال نیست، زیرا که مواضع وعملکرد " کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری " بر کسی پوشیده نیست. این مواضع همیشه و در همه جا ، آشکارا در مقابل گرایشات راست و چپ غیر کارگری به ویژه در رابطه با امر خطیر تشکل یابی کارگران بوده است . و در خصوص عملکردهای آن نیز ، حتی اگر مرور خود را از همین یک ساله اخیر آغاز کنیم، باید بگوییم که از همان ابتدای سال، یعنی از فروردین ٨٨ تاکنون، دهها نفراز اعضای ما محاکمه و زندانی شده و مورد ضرب وشتم قرار گرفته اند . برخی از دوستان ما به دلیل شرکت در مراسم اول ماه مه محکوم و زندانی شده و شلاق خورده اند و برخی دیگر هنوز در زندان بسر میبرند و یا زیر وثیقهی سنگین قرار دارند. در این مدت فعالین کارگری عضو کمیته هماهنگی در حد توان و امکان خود، همه جا در کنار کارگران و اعتراضات آنها بوده و رو در روی سرمایه داران ، از خواستههای و مطالباتشان حمایت و پشتیبانی کردهاند. سایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، همواره تلاش کرده است تا خبرها و گزارشهایی از شرایط کار و زیست کارگران را انعکاس داده و در جهت دستیابی به مطالبات آنها کوشش کند.
همچنین ما در جنبش کارگری، همیشه از همبستگی و اتحاد کارگران حمایت کرده و در این راه تلاش کردهایم که در کنار دیگر تشکل های موجود و علیرغم اختلاف نظرات و موانع بسیار، همکاریهای خوبی از جمله در مراسمهای اول ماه مه داشتهباشیم . ما همواره از ایجاد انواع تشکلهای مستقل کارگری که به نیرو و اراده خود کارگران تشکیل شده، پشتیبانی نموده و از کارگران هفت تپه و شرکت واحد و سندیکاهای آنها و همچنین کارگران زندانی این تشکل ها و همه کارگران زندانی حمایت کرده ایم و در همه جا پیگیر اخبار و فعالیت های آن ها بوده ایم . این اقدامات ما بر خلاف تصور برخی از اعضای سندیکا، ناشی از این نیست که ما به دنبال "یار گیری و استفاده ابزاری" از کارگران هستیم، بلکه ما این فعالیتها را از وظایف طبقاتی خود میدانیم. ما به دنبال هیچ منافعی، جز منافع کلیت طبقه کارگر نیستیم و از هر حرکت کارگری که بتواند در جهت دستیابی کارگران به مطالبات شان باشد و راه پایان دادن به مصائب نظام سرمایه داری را هموار کند، حمایت میکنیم.
و بالاخره چهارم اینکه ما اعتقاد نداریم که در امر کار و فعالیت کارگریمان، ضعف و یا ایرادی نیست و از خطا و اشتباه در امانیم. ما از هر گونه انتقاد سازنده که به قصد بهتر شدن باشد، استقبال میکنیم و از آن میآموزیم و همچنین سعی میکنیم هر چه بیشتر از نگاهها و تفسیرهای مغرضانه و مخرب ، دور شده و فاصله بگیرم. زیرا که چنین رویهای، جز ایجاد بدبینی و کینهتوزی، هیچ منفعتی برای طبقه کارگر در بر ندارد.
جمعی از اعضای کمیته هماهنگی
برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
١٧ دی ١٣٨٩