آنکس که هوس سوختن ما می کرد کاش بود از دور تماشا می کرد
اززمان بازگشایی مجدد سندیکای واحد در سال ٨۴، شورای اسلامی شرکت واحد به روال معمول سعی کرده با برگزاری انتخابات در شرکت واحد حضور خود را تثبیت کند که در تمامی دوره های قبلی به شکست انجامید اما انتخابات ١٧ مهر نشان داد که مانند ضرب المثل معروف اختلاف بیانداز و حکومت کن چگونه شورای اسلامی توانست سیاستهای نیروهای امنیتی را به پیش ببرد و در کوتاه مدت خط انحرافی خود را به کرسی بنشاند.
از ٢٣ اردیبهشت ٩۵ شورای اسلامی شرکت واحد تلگرامی را راه اندازی کرده با نام شورای شرکت واحد که در نگاه اول هر کسی می تواند تصور کند که در شرکت واحد در کنار فعالیتهای سندیکای یک شورا هم بوجود آمده است که می باید طرفداران نظریات شورائی این کاررا انجام داده باشند ولی با کمی دقت می توان فهمید که علیرضا محجوب و حسن صادقی چه خوابی برای تشکل کارگری شرکت واحد دیده اند.
اغلب فعالین سندیکای شرکت واحد همانند من هنوز ماجرای حسن صادقی فر سر دسته خانه کارگری ها در حمله به سندیکای خبازان در خیابان حسن آباد را که با اکبر عیوضی مسلح به بی سیم و عده ای دشنه بدست اقدام به حمله كردند را بخاطر دارند. " خانه کارگری ها ، پلیس امنیت و اطلاعات دست به حمله سازمان یافته با بلند گو و بوق کرنا و چوب و چماق و پنجه بوكس دست به حمله به ساختمان سندیكا زدند كه یك كارگر خباز به نام گودرزی میهمان آقای بید گری عضو دیگر سندیکایی کارگران خباز که نگهبان ساختمان سندیکا هم بودند كشته شد."
در همان زمان بود که اسماعیل حق پرست در مصاحبه با ایلنا اعلام کرد: مطابق قوانین كشورمان، سندیكا و فعالیت آن بعد از انقلاب غیر قانونی بوده و مسوولان مربوطه در ابتدای انقلاب از این تشكل به عنوان گروه مرتبط با ساواك یاد كرده اند. وی گفت: "از آنجایی كه اسناد و مدارك كافی برای رد سندیكا و غیر قانونی بودن فعالیتش وجود دارد؛ حمایت برخی وزارتخانه ها از فعالیت اعضای آن و پرداختن به مباحثی مردود و فرعی به جای رسیدگی به مشكلات حساس كارگران كشور، سوال بر انگیز شده است."
اینجا کلیک کنید.
شورای اسلامی کار شرکت واحد در چند سال گذشته زیرکانه فعالیتهای خود را تغییر داده تا بتواند سندیکای واحد را حذف کند که تا حدودی توانسته درگیری های فعالین سندیکا را که شاید علنی نبود، علنی کند و دشمن بسیار شاد است. اینکه شورا در این چند سال هیچ اخراجی را تایید نکرده است حتی افرادی را که در حین رانندگی تحت تاثیر مواد مخدر بوده اند و حمایت از مسکن راننگان را دنبال كرده است ، تا حدودی جای خودش را در کارگران بعنوان نهاد مستقل باز كرده است كه جای سوال باید باشد، چرا فعال سندیکای سوال نمی کند که چرا شورای اسلامی در دهها کارخانه، معادن این کارها را نمی کنند که نمونه روشن آن ضرب و جرح کارگران هپکو و آذرآب اراک در چند هفته گذشه شواهد بسیار کوچک آن است.
هفته گذشته دو درک در فعالین سندیکای برجسته شد. فعالین سندیکا با اطمینان از اینکه کاندیدشان آقای قره گوزلو برنده انتخاباتی است در انتخابات شرکت کردند و آقای رسول طالب مقدم کسی که خود از حراست می آید و در طول تمامی سالهای زندان و غیر هیچ گاه در کنار سندیکا نبود و شورای اسلامی با شناخت از او و فعالیت اش توانست با ناظر کردن ایشان در انتخابات به آن انتخاب فرمایشی مهر تایید بزند و دوستانی که این افراد را ناشایست می دا نستند با شرکت در محل انتخابات و گرفته شدن عکس اشان در آن محل، عملا بعنوان کسانی شناخته شدند که کارگران را تشویق به شرکت در انتخابات می کردند. اما شق سوم این قضیه که اصل است را باید گفت که هر دو گروه بازیچه دست شورای اسلامی کار قرار گرفتند و هیچکدام حاضر نیستند عمل خودشان را نقد کنند.
شرکت کنندگان كه در كانال شورای اسلامی عكس انها امده است اینطور عمل خود را توضیح می دهند "ما نه در انتخابات شرکت کردیم و نه کسی را تشویق به شرکت کردیم . اینکه ناظر" سندیکا واحد" اقای طالب مقدم باید به عنوان امین کارگران باشد و نه تنها نگذارد تخلفی صورت گیرد خود یک پای تخلف دیده شد از طرف کسانی که در محل انتخابات بودند، زیرا ایشان اول بجای بیطرفی با وجود حمایت مصرحه از آقای قره گوزلو کاندید مورد حمایت سندیکا که در سر صندوق مستقیم به همه ی حاضرین اعلام می کرد به قره گوزلو رای بدهید، چرا که در محل انتخابات که کسی تبلیغ نمی کند وبا این حال در مرحله اول آقای قره گوزلو تنها ۵٠ رای را کسب نمود (٨٠٠ نفر یعنی بیش از ٩٠ درصد کارکنان شرکت واحد در سامانه ٦ در انتخابات شرکت کردند و کاندید سندیکا تنها ٨ درصد رای آورد، نتیجه این انتخابات یرای شورای اسلامی یک دستاورد بود حتی بصورت نمادین و اشتباه سندیکا این شد که یا کاندید سندیکا همانند ناظرش بی اعتبار بود و یا سندیکا اعتبار سابق اش را ندارد و یا اینکه بخشی از فعالین سندیکا این نوع فعالیت فعالین جدید سندیکا را قبول دارند و در بهترین حالت نمایش شورای اسلامی که نام آنرا انتخابات گذاشته بودند را بایکوت کردند) پس وقتی مسئول وزارت کار از آقای طالب مقدم خواست تا با رضایت او ٣ رای به یکی از کاندیداها بدهند تا قائله انتخابات را تمام کنند، طالب مقدم از مسئول اداره کار به این شرط قبول می کند که ١۵۴ رای به قره گوزلو بدهند تا ایشان هم بتواند در شورا به عنوان نماینده باشد. این امر باعث شد به دلیل قبول نکردن اداره کار انتخابات به دور دوم بیفتد.
در دور دوم طالب مقدم بیش از ٢ ساعت از رای گیری ممانعت به عمل آورد و در انتها بازهم به صورت متقابلانه یا به کارگران اعلام می کرد رای باطل بدهند و یا تک رای به قره گوزلوی سندیکایی بدهند. آنقدر وجاهت او زیر سوال است که با حضور بیش از ٩٠ درصد مشارکت، که حدود ١۵ درصد رای باطله بود، حدود ۴٠ نفر به قره گوزلو رای دادند ١٠ رای کمتر از دور اول. در آخر وقتی کاندیدا ها مثل دور قبل دیدند یکی از کاندیداها که باعث می شود كه انتخابات به تعویق بیفتد، درخواست کردند ۴ رای به نفر اخر بدهند، که ابن امر به مانند دوره قبل كه باعث شد طالب مقدم از مسئولین اداره کار بخواهد تا بیش از ١۵٠ رای به کاندید سندیکا بدهند ،تا ۴ قطعه رای را قبول کند، در ساعت ١٢ شب روز انتخابات بود و وقتی کاندید ها این موضوع را دیدند شروع کردند به بد و بیراه گفتن به سندیکا و شخص طالب مقدم وقتی بد و بیراه گفتن های کاندیدا را مبنی برتخلف این شخص به اصطلاح سندیکایی دیده شد، در حضور مدیران که منتظر حصول نتیجه بودند و به برخورد میان فعالین سندیکا کشیده شد.
با وجود دستاوردهای بسیار سندیکا در مقاطعی اشتباهاتی هم داشته است و حتما می توان اشتباه مقطعی را آگاهانه و با حمایت خود کارگران درست کرد و نهاد صنفی را به مسیر دوباره انداخت مگر اینکه بنیان گزاران این نهاد کمر به از بین بردن این نهاد بسته باشند. که در این دوره اخیر با معرفی چنین افرادی به عنوان نماینده سندیكا اینطور بنظر می رسد. باید بسیار حساس بود، اینکه پیشرفت و پسرفت هر نهاد صنفی به عملکرد نمایندگان اش بستگی دارد خود یک اصل است که ما نباید تاثیر این امر مهم را نادیده بگیریم، در این شکی نیست از زمان آمدن رسوا کارانه آقای اسانلو به خارج، کسی که برای بسیاری قهرمان ملی بود و تاریخ نشان داد که اطلاعیه سندیکا چرا درست بود و روح جمعی سندیکا می دانست که اسانلو چقدر منفی است و می تواند ضربه زننده باشد و استفاده نیروهای امنیتی از اعمال ایشان و در ادامه اش کارهای بسیار ناشایست ایشان از تخریب سندیکا (از فرستادن فایل صوتی، نامه نگاری روزانه، تماس تلفنی و خریدن افراد از قول گرفتن پناهندگی تا فرستادن پول تا سایت و برنامه های روزانه ) تا گذران زندگی و ارتزاق از کمکهای نهادهای بوده است که زیر نظر نهادهای امنیتی غربی کنترل شده است، همان نهادهای که در حفظ نظام اسلامی تا به امروز از هیچ عمل رذیلانه ای کوتاهی نکرده اند.
سیاست نهادهای که اسانلو از آنها کمک مالی می گیرد همیشه سرکوب نیروهای ملی و عدالتخواه بوده است، اسانلوئی که حتی تا یک هفته مانده به انتخابات اول روحانی در مصاحبه اش می گفت باید رفتارشان را دید و همان طوری که شیفته کروبی بود شیفته روحانی هم بود و امروز ساز سرنگونی و رادیکال نمایی اش تنها برای عشوه به یاران ترامپ است والا هیچ تفاوتی با گیلانی نژاد ندارد و اگر ولش کنیم تاریخ سندیکا را همانند او می نویسد.
اینجا کلیک کنید.
پس باید دید که چرا نیروهای امنیتی برای انشقاق بیشتر در سندیکای واحد فعالیتهای اسانلو را در جهت تخریب سندیکا استفاده می کنند.
سندیکای واحد در تمام این سالها سعی کرد خودش را از همکاری با حراست دور نگه دارد اما در چند هفته گذشته با در آمدن اطلاعیه شورای اسلامی کار نگرانی از تغییری که پیش بینی می شد علنی شد، من در مقاله قبلی ام تا حدودی به آن اشاره کردم که زمانیکه حراستی سابق سخنگویی سندیکا در کنفرانس کیسک باشند می توان انتظار داشت که سندیکا کاندید هم برای انتخابات شورای اسلامی بدهد و شخص طالب مقدم زیر عنوان ناظر این عمل سندیکا را تایید کند.
اینجا کلیک کنید.
دو راه حل را می توان در نظر گرفت یا اینکه سندیکا خود اعلام و اقدام به یک انتخابات در محیط کار کند که با شرایط موجود بنفع اش نمی باشد و یا اختلافات درونی سندیکا را دوستانه با همکاری دیگر نهادهای مستقل حل کند و فعالیت سندیکا را نباید با مسائل خارج هماهنگ کرد، اینکه در خارج توصیه می شود بر علیه همکاران خود نامه نگاری کنید نه تنها دشمن شاد کنی بلکه بیشتر به اختلافات دامن می زند. این نوع نامه نگاریها رقبای در گیر در سندیکا را به انطرف هل می دهد. در سیاست کارگری رسم این است تا حداکثر ممکن از مسائلی که به اختلافات دامن بزند دوری كنیم. حال سندیکا در کشوری فعالیت می کند که اولا باید مواظب ترفندهای نیروهای امنیتی باشد و در عین حال جواب گوی محافل راست کارگری هم باشد، نیروهای که تا حدود زیادی از طرف نیروهای امنیتی کوک می شوند نیروهای که با شعارهای رادیکال هدفی جز نابودی جنبش کارگری ندارند. سندیکا واحد نمونه موفقیت آمیز یک تشکل مستقل کارگری است که بیش از ١۵ سال چراغ مبارزات را روشن نگه داشته است پس بیاییم دست در دست هم جلوی این فتنه دشمن را هم همانند سابق بگیریم.
همایون جابری
راننده شرکت اتوبوسرانی یوتا و عضو اتحادیه کارگری حمل و نقل