جعفر عظیم زاده

اول ماه مه روزی متحول کننده در جنبش کارگری


دوم خرداد ماه هشتاد و پنج


سایت شورا :

بیش از یک قرن است که در روز اول ماه مه (11 اردیبهشت) در اقصی نقاط جهان کارگران خیابانها را مال خود کرده و بر آرمانهای انسانی خویش پای میفشارند. اول ماه مه، نقطه اوج مبارزه دهها ساله طبقه کارگر برای کاهش ساعات طولانی کار در اواخر قرن نوزده بویژه در کشور آمریکا بود که طی آن در نهایت، کارگران توانستند 8 ساعت کار در روز را به نظام سرمایه داری تحمیل کنند. اما کاهش ساعت کار تنها گوشه ای از مطالبه طبقه کارگر برای یک زندگی انسانی بود. در طول بیش از یک قرن پس از اول ماه مه، با وجود پیشرفتهای غول آسای علمی و تسلط شگفت انگیز انسان بر طبیعت برای تولید کوهی از ثروت و نعمت، تلاش فقط برای زنده ماندن به مانند عهد بربریت، امر هر روزه انسانها در چهارچوب نظام سرمایه داری بوده است.

نسل بشر هزاران سال است که در تقلای چیرگی بر طبیعت برای تولید بیش از پیش نعمت، طوق بردگی را بر گردن خویش افکنده است و نظام سرمایه داری بمثابه نقطه ی اوج تاکنونی این تقلا، در عین دست یابی بشر به وفور نعمت، همه مصائب زندگی هزاران ساله جامعه بشری را یکجا در خود متبلور نموده و هر روزه با باز تولید این مصائب بر عمق و دامنه آنها بطور وحشیانه ای افزوده است. نظام سرمایه داری وفور نعمت و تسلط انسان بر طبیعت را که حاصل تلاش مشقت بار بشر در طول هزاران سال است به وفور فقر و فلاکت، اعتیاد، تن فروشی ، بردگی کودکان، جنگ و آدمکشی و اسارت و از خود بیگانگی بیش از پیش انسان تبدیل نموده و نسل بشر را در هاله ای از تباهی و فلاکت فرو برده است. با اینحال امید و انگیزه انسانها برای ساختن دنیایی پر از شادی و رفاه، در برابر اینهمه تباهی ناشی از مناسبات نظام سرمایه داری سر فرود نیاورده است، حتی فرو پاشی بلوک شرق و پایکوبی اربابان سرمایه بر گورستان شکست تلاش طبقه کارگر در روسیه برای رهایی انسان از مشقات نظام سرمایه داری، راه به جایی نبرد و امروزه آرمانهای انسانی طبقه کارگر و بشریت متمدن در زوایای مختلف در حال سر برآوردن از جهنمی است که نظام سرمایه داری بر سرنوشت و مقدرات انسان امروز حاکم کرده است. در چنین شرایطی بیش از هر زمان دیگری اول ماه مه و مبارزه کارگران تجسم عینی امیدها و آروزهای کل بشریت برای رهایی انسان از طوق زنجیرهایی است که نظام سرمایه داری بر گرده انسان قرن بیست و یک افکنده است. تظاهراتهای میلیونی ضد جنگ، اعتصابات کارگری در انگلیس و آمریکا، مبارزات کارگری در ایران و حمایت جهانی از این مبارزات ، خیزش میلیونی دانشجویان، دانش آموزان و کارگران فرانسه و به زانو در آوردن یک دولت قدرتمند سرمایه داری توسط آنها و... نشان از طوفان سهمگینی دارد که طبقه کارگر جهانی و بشریت متمدن اجزای تشکیل دهنده آنند.

اینبار و پس از شکست انقلاب کارگری اکتبر، دو صف اصلی در یک بعد جهانی متعین تر از هر زمان دیگری رو در روی هم ایستاده اند و هجوم سرمایه به سطح معیشت طبقه کارگر در همه نقاط جهان ، خصلتی تعیین کننده تر از همیشه به خود گرفته و به همین نسبت طبقه کارگر جهانی پس از انقلاب اکتبر سر راست تر از همیشه در برابر هجوم سرمایه در حال عرض اندام کردن است.

پیشرفت غول آسای تکنولوژی در دهه های گذشته و سرعت حیرت انگیز شکوفایی آن در شرایط حاضر، دنیا را در حال گذار به دهکده کوچکی قرار داده است که در آن تقسیم جغرافیایی جهان به حوزه های نفوذ دول بزرگ سرمایه داری متعین تر از همیشه، به سمت حاکمیت بی مرز شرکای هر چه کمتر و بزرگتری از سرمایه داران فراملیتی حرکت میکند، چنین وضعیتی ضرورت هجوم سرمایه به حقوق انسانی کارگران را در گستره جهانی با اشکال و سطحی نسبتا یکسان، به ضرورتی گریز ناپذیر برای سرمایه تبدیل نموده و خصلتی سرنوشت ساز به کارزارهای موجود در جامعه بشری بخشیده است. هجوم سرمایه در کشورهای اروپایی و سایر نقاط جهان به زندگی کارگران و جنگهایی با خصلت لشکر کشی های چند ملیتی در دوره حاضر، مولود چنین روندی است .

در این بین مخالفت برخی دول مانند چین و روسیه و های و هوی برخی کشورها با ماهیت و سنتهای دوران جنگ سردی در مقابل کشور گشایی های دول قدرتمند، نخواهد توانست مانعی سرنوشت ساز بر سر راه این روند ایجاد نماید و بتدریج از سر راه به کناری خواهد رفت و فقط یک مانع بیش از پیش و به صورت سرنوشت سازی بر سر راه فرجام نهایی چنین پروسه ای قرار خواهد گرفت: طبقه کارگر و بشریت متمدن. طبقه کارگر و بشریت متمدن در یک طرف و سرمایه جهانی در طرف دیگر، دو اردوی اصلی دنیای حاضر، متعین تر و سر راست تر از همیشه، متخاصمین و میدانداران اصلی تعیین تکلیف ماهیت دهکده ی جهانی پیش رو خواهند بود.

بر بستر چنین شرایطی، اول ماه مه به عنوان یگانه سنت جهانی طبقه کارگر که از یکصدو شانزده سال پیش تاکنون، هر ساله میلیونها کارگر در آن، سیمای تنفر انسان امروزی را از نظام سرمایه داری به نمایش گذاشته اند، میتواند نقشی به سزا در گذر بشریت از اسارت و بردگی نظام ضد انسانی سرمایه داری ایفا کند. با توجه به اعتراضات میلیونها کارگر دراول ماه مه و خصلت جهانی آن باید پتانسیل موجود در این روز را با طرح خواسته های مشترک جهانی از طرف طبقه کارگر در اول ماه مه، به نیرویی دگرگون سازنده مبدل نمود و توان موجود در آن را، از نیرویی بالقوه به نیرویی بالفعل برای پیشروی طبقه کارگر در یک بعد جهانی سمت و سو داد. اول ماه مه این پتانسیل را یکبار در بیش از یک قرن پیش در شرایطی که خصلتی اینچنین جهانی به خود نگرفته بود از خود نشان داد و در یک بعد نسبتا وسیع جهانی کاهش ساعت کار را به نظام سرمایه داری تحمیل نمود، امروز و پس از گذشت بیش از یک قرن و در روند حرکت سرمایه به سمت یک دهکده واحد جهانی، چرا نباید از اول ماه مه توقع تعیین کننده تری داشت؟

اول ماه مه را باید بر روی پاهای خود یعنی خصلت متحول کننده اش بر گرداند، باید خواسته های مشترک جهانی و کشوری طبقه کارگر را در دستور اول ماه مه گذاشت و آنرا همچون یکصد و بیست سال پیش به روزی دگرگون سازنده در کارزار طبقاتی تبدیل نمود.

به عنوان مثال در چهار چوب کشوری، اگر کارگران در ایران قادر نشدند حمایت عملی از اعتراضات کارگران شرکت واحد و خواسته های بر حق آنان بنمایند این روز پتانسیل لازم را برای تحقق چنین ابراز وجودی در خود دارد، اگر فعالین و تشکلهای عملا موجود نتوانستند دوشادوش هم حمایت کارگران سایر بخشها را بطور عملی تری برای دفاع از خواسته های کارگران شرکت واحد جلب نمایند این روز پتانسیل لازم را برای تحقق چنین امری در خود دارد.

باید با درک بیش از پیش پتانسیل موجود در این روز، همه مراسمهای اول مه از کوچک و بزرگ را به یک روز بزرگ همبستگی با کارگران شرکت واحد تبدیل نمود، مطالبات کارگران شرکت واحد مطالبات همه کارگران ایران است، آزادی فعالیت تشکلهای کارگری، انعقاد پیمانهای دسته جمعی، افزایش دستمزدها تا سقف حداقل پانصد هزارتومان، بر چیده شدن قراردادهای موقت و سایر خواسته های کارگران شرکت واحد، خواست همه کارگران است.

اینک پس از دو مرحله اعتصاب و سایر اعتراضات کارگران شرکت واحد، دولت وکارفرما با بلاتکلیف گذاشتن و اخراج و تعقیب قضایی آنها، در پی تحمیل یک مبارزه فرسایشی جهت به استیصال کشاندن مبارزات بر حق آنان است. در چنین شرایطی حمایت کارگران سایر بخشها از کارگران شرکت واحد میتواند توازن قوا را به نفع آنان تغییر داده و روند کشمکش موجود را به پیروزی کارگران شرکت واحد و بطریق اولی، به پیروزی کارگران ایران تبدیل نماید. اول ماه مه آن فرصتی است که بر بستر آن میتوان حمایت عملی کارگران سایر بخشها را از مبارزات کارگران شرکت واحد به درجه نسبتا موثری متحقق و زمینه حمایتهای عملی تر بعدی را در این روز فراهم کرد. این امر قبل از هر چیزی مستلزم آنست که ابتدا به ساکن محور اصلی همه مراسمهای کوچک و بزرگ، حمایت از کارگران شرکت واحد و طرح گسترده ضرورت حمایت از آنان باشد، باید در این روز توجه همه کارگران را بطور ویژه ای به مسائل کارگران شرکت واحد جلب نمود و به همه مراسمها به درجه بالایی رنگ و بوی کارگران شرکت واحد را داد.

46 نفر از کارگران شرکت واحد اخراج و حدود150 نفر از آنان در لیست اخراجها قرار گرفته اند، عده کثیری از آنان مستاجرند و خود و خانواده هایشان تحت فشارهای شدید مالی قرار دارند، جمع آوری کمک مالی گسترده برای هم سرنوشتهایمان میتواند یکی از جوانب تحقق حمایت گسترده ما در مراسم اول ماه مه امسال از کارگران شرکت واحد باشد. از طرفی طرح برجسته مسئله کارگران شرکت واحد در مراسمهای اول ماه مه و جلب توجه بیش از پیش کارگران به مبارزه آنان و اعلام همبستگی گسترده با کارگران شرکت واحد میتواند سنگ بنای حمایتهای عملی تر بعدی کارگران سایر بخشها را از کارگران شرکت واحد بنا نهد. بی تردید تحقق عینی و گسترده چنین امری در اول ماه مه، صفوف ما کارگران را به هم فشرده تر خواهد کرد و نیرویی دو چندان به همه ما کارگران خواهد بخشید.

ما کارگران به مانند زنجیری به هم متصلیم و هم سرنوشتی ما در تولید ثروت و نعمت و عدم برخورداری از این نعمات، بنیاد همه فلاکتهایی است که نظام سرمایه داری آنرا بر پیشانی همه ما حک کرده است، اول ماه مه بیش از هر زمان دیگری یادآور چنین هم سرنوشتی ای در میان ما کارگران است از این رو باید، اینروز تجسم عینی قدرت اتحاد و همبستگی ما با هدف عینیت بخشیدن به گذار از وضعیت فلاکت باری باشد که نظام سرمایه داری بر طبقه کارگر تحمیل کرده است.