افق روشن
www.ofros.com

سرمایه، هاروی را اجاره کرده است؟


بابک جوان                                                                                                                          سه شنبه ٦ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۲٦ آوریل ۲۰۲۲

استاد پیر این بار، در قامت فیلسوفی که کاشف و مبلغ تز صلح جهانی است قدم به میدان سیاست گذاشته، جهان را موعظه‌های ماوراطبیعی می‌کند. هاروی اصلاح‌طلبانه، هم نظر با پاپِ سفیدپوش خواهان خلع سلاح چاقوکشی‌ست که به رویارویی غربِ - نفوذ کرده در شرق - می‌رود. وی براستی نیز شایسته دریافت جایزه صلح جهانی است. اما عملاً و نهایتاً این صالح صلح طلب، ناتو - این خلع سلاح کننده - را لازم می داند!
در مقاله‌ای با نام «ملاحظاتی درباره رخدادهای اخیر در اوکراین ...» ترجمه و منتشر شده توسط سایت نقد اقتصادسیاسی به نقل از دیوید هاروی آمده:
«مشکلی که نخبگان سیاسی غرب در موقعیت‌هایی از نوع کنونی در اوکراین با آن مواجه‌اند این است که مشکلات کوتاه مدت و فوری باید به گونه‌ای مورد توجه قرار گیرد که ریشه‌های بنیادی منازعات را تشدید نکند. ... ما۱ نمی‌توانیم با کسی که به چاقو به سمت ما می‌آید با کلماتی آرامش بخش مقابله کنیم تا اضطراب‌شان را کاهش دهیم. آنها۲ باید ترجیحاً خلع سلاح شوند که به نگرانی‌شان افزوده نشود. هدف ما باید پایه‌ریزی نظم جهانی صلح‌آمیزتر، مشارکتی‌تر و غیرنظامی شده‌تر باشد..»
«... همانطور که رقابت بینادولتی در اروپای پس از سال ۱۹۴۵ می بایست غیرنظامی می‌شد، امروز نیز رقابت‌های تسلیحاتی بین بلوک‌های قدرت باید از بین برود و نهادهای قدرتمند مشارکت و همکاری جایگزین آن شوند. ...
جنبش‌های مردمی برای صلح باید دوباره شعله‌ور شود تا بار دیگر بر اهدافش پای فشارد. مردم در همه جا باید حق خود را برای مشارکت در ایجاد نظم نوین جهانی، مبتنی بر صلح، مشارکت و همکاری به جای رقابت، اجبار و منازعات تلخ، ابراز کنند.»
لازم است دقت کنیم که این نظم در رابطه‌ی دول سرمایه در جهان(چه به هم ریخته باشد، چه مرتب باشد)، بی شک استوار بر حفظ نظم طبقاتی حاکم در هر کدام از این دولت‌هاست.
باید تذکر داد که پیشروان طبقه تحت استثمار، در تمامی لحظات و همین‌طور در وقایع پیش آمده، راه رشد مبارزاتی‌اش را جستجو می‌کند(و نه راه صلح طبقاتی را). جنگ یا صلح دول سرمایه از رهگذر مبارزه طبقه‌های اجتماعی و تاثیری که بر آن می‌نهد می‌تواند برایش معنادار باشد.
در بحران‌های سرمایه‌داری ایدئولوژی محکم سرمایه‌داران ضعیف می‌شود و تک صدایی‌اش کم رنگ شده است. صداهای دیگری – صدای طبقات بی‌صدای کارگران جهان - نیز وجود دارد که باید تک‌روایت سرمایه‌داران را پس بزند و افشا کند. اما هاروی با موعظه‌ی جنبش‌های مردمیِ غرب برای خلع سلاح چاقوکشی که به سمت‌شان رفته است، احوال نظم طبقاتی را لاپوشی یا درجه دو کرده است.
مسئله رمانتیسم تراویده این است که «جنگ» خوب است یا بد؟ «خشونت» خوب است یا بد؟ بی‌شک پاسخ به این سوال نیز رمانتیک و انتزاعی است که "جنگ و خشونت خوب نیست". ولی پراتیک کردن رویکرد رمانتیسم (رمانتیسم در ایده بی‌طرفانه و زیبا) آنهم در واقعیت رویارویی نیروهای اجتماعی تاثیرگذار، معادل سمت یکی از آنها قرار گرفتن است. رمانتیسم همیشه نالان است.
بطور کوتاه می‌توان ملاحظه کرد که تعیین تکلیف کننده جهانیِ ضدکارگری و ضدکمونیستی امروزه - نهادهای جهانی اتحاد غرب از جمله ناتو - به جای فتحی تازه، در حال پس نشستن است.٣ باید تفاوت بین خطر بالفعل و خطر بالقوه‌ - ی آمریکا شدنِ چین - را دید. ناتو در حال عقب نشینی است. و در این حالت امکان تدارک مبارزات پیشرفته طبقاتی - جهانی - از یک شرایط بسیارسخت در حال گذر است.
هارویِ غیرسوسیالیست، کمبود دوران بربریت امروز را اصلاحات می بیند. امروز او در قامت مشاوری‌ست که به دول سرمایه(و نخبگان سیاسی غرب) اندرز می‌دهد: نظم جهانی باید حفظ شود اما صلح آمیزتر، غیرنظامی‌تر.
این پیغام اوست: بیایید صلح آمیز با هم رقابت کنید. با هم دوست باشید، برای همه شما جا برای چاپیدن طبقه کارگر جهانی هست، چرا دعوا؟ بیایید همانگونه که از جنگ جهانی دوم به بعهد عمل کرده‌ایم بر جنبش‌ها سوار شویم، وجه طبقاتی اعتراضات را از بین ببریم و موج اعتراضات و مبارزات طبقه کارگر و دیگر جنبش‌ها را به نیرویی برای ایجاد نظمی که در آن سرمایه‌داران دوستانه و بدون جنگ به استثمار و سود‌اندوزی و... بپردازند تبدیل کنیم. جهانی که در آن صلح‌آمیزتر و غیرنظامی‌تر بتوان کارگران را استثمار کرد.

بابک جوان


______________________

١ منظور باید همان سرمایه داران متحد در غرب، دول متحده سرمایه و نهادهای جهانی اش از جمله ناتو و در گوشه ای جمعیت هم زحمتکشان - خلاصه همان مردم باشد. پانویس را ما اضافه کرده ایم.

٢ هر کسی به غیر از مای متحد غربی

٣ یادآوری می‌شود نیروی موجوده ی تاثیرگذار در جنگ اوکراین هیچ کدام انقلابی نیستند. اما این به معنی این نیست که در هر حالتی از برآیند این نیروها برای ما کارگران جهان فرقی ندارد!