کار در معدن پر خطرترین شغل دنیا محسوب میشود به همین خاطر وقتی میخواهند از سختیهای یک شغل بگویند همیشه میگویند این شغل بعد از کار در معدن دومین شغل پر خطر دنیاست ، اما چه عواملی باعث شده تا این شغل را پر خطرترین شغل دنیا بنامند!
اصلیترین عامل این است که کار صنعت معدن در اکثر کشورها بالاترین نرخ مرگ و میر ناشی از حوادث محیط کار را به خود اختصاص داده است، معدن کاری در جهان به دو روش صورت میگیرد، یکی روش سطحی و دیگری زیر زمینی که باز از میان این دو روش زیر زمینی پر خطر تر و آمار مرگ و میر ناشی از آن بیشتر است که باز در میان معادنی که زیر زمینی هستند بیشترین آمار حوادث محیط کار مربوط به معادن ذغال سنگ است در تمام کشورهایی که معدن ذغال سنگ وجود دارد و حتی با پیگیری اخبارات روزانه شاهد هستیم که اغلب اوقات حوادث معادن ذغال سنگ تلفاتهای انسانی زیادی را به همراه میاورد.
در معادن ذغال سنگ اصلیترین عامل حادثه که منجر به مرگ کارگران میشود انفجار است ، منظور از این انفجار ، انفجار مواد منفجره نیست بلکه منظور انفجار گاز ذغال یا گرد ذغال است، گاز ذغال که همان متان است یکی از هیدور کر بورهایی است که در اثر تغییرات بیو شیمیایی روی اندامهای گیاهی طی فرایند تشکیل ذغال سنگ پدید میاید.
انفجار آمیزترین حالت متان زمانی است که این گاز در هوا به غلظت ۹ تا ۹/۵ درصد برسد و غلظت بیش از ۱۰ درصد گاز ذغال در هوا به سختی موجب انفجار میشود و عموما با ترکیب با اکسیژن محیط ، ایجاد خفگی میکند.
البته همیشه احتمال وزش جریان باد و کاهش این غلظت به زیر درصد خطرناک وجود دارد ، بنا بر این عیار ایمنی در نظر گرفته شده برای گاز ذغال یک درصد است تا احتمال وقوع حادثه به کمترین حد خود برسد.
جدای از این حوادثی که در هنگام کار در وجود دارد بد نیست بدانیم که کار در معدن عواقب خطرناکی را هم برای کارگر دارد به لحاظ جسمی که میتوان به ، بیماریهای تنفسی، کاهش شنوایی و اختلالات اسکلتی و عضلانی اشاره کرد ، یعنی اگر کارگری خوش شانس باشد و در هنگام کار دچار حادثه نشود ولی بعد از چند سال کار در معدن دچار مشکلات جسمی فراوانی میشود که به چند مورد آن اشاره کردم.
با این توضیحاتی که در بالا دادم بد نیست اشاره ائی هم داشته باشم به حوادث ماه گذشته معدن در سراسر دنیا که منجر به مرگ کارگران شد و اغلب آنها هم بر اثر انفجار گاز متان بود که در معدن ذغال سنگ یال شمالی در طبس ۸ کارگر را به کم مرگ کشید و همچنین در ترکیه و چین.
اما با تمام خطراتی که این شغل به همراه دارد و سعی کردم در شروع مطلب به آن بپردازم که اصلیترین آن هم انفجارهای گاز متان میباشد و تلاش از نوشتن دلیل انفجار هم این بود تا برای خوانندگان روشن شود که علت انفجارها چیست باید گفت که این شغل پر خطر دنیا همواره کمترین دستمزدها را هم برای کارگران شاغل در معدن پرداخت کرده است و همین امر باعث اعتراضات کارگران معدن در بسیاری از نقاط جهان شده است که در اغلب موارد هم با سرکوبهای شدید از طرف حامیان سرمایه روبرو گردیده.
کارگران معدنچی بریتانیایی در سال ۱۹۸۴ علیه سیاستهای ضدّ کارگری دولت محافظه کار تاچر اعتصابی را سازمان دادند که بیش از یک سال به طول انجامید ، دولت تاچر موجی از بیکار سازی ، خصوصی سازی و کاهش خدمات عمومی و رفاهی را به راه انداخته بود.موجی که اندکی بعد از آن به عنوان نو لیبرالیسم یاد میشود ، تاچر با برنامه بی حقوقی و فلاکت به طبقه کارگر اعلام جنگ داده بود ، کارگران معدنچی برای یک سال با لشکری از نیروهای پلیس ، ارتش و اعتصاب شکنان جنگید و تمام دستگاه سرکوبگر سرمایه داری را به مصاف طلبیدند. کارگران معدنچی برای یک سال هیچ حقوقی نگرفتند و شاهد قطع خدمات دولتی برای خانوادهها و حتی فرزندان خردسالشان بودند ، میزان سرکوب و خشونت اعمال شده توسط دولت بریتانیا بی سابقه بود ، نیروهای نظامی ۱۰ نفر را کشتند و ۱۲ هزار نفر را نیز دستگیر کردند ، با همه این فشارها و سرکوبها بود که این بزرگترین اعتصاب تاریخ انگلستان به پایان رسید.
اما در بهمن ماه سال ۱۳۸۲ و در دوران اصلاح طلبان حکومتی در ایران و زمان رئیس جمهوری محمد خاتمی کارگران معدن مس خاتون آباد از توابع شهرستان شهر بابک در استان کرمان که با خواست برخورداری از حق داشتن شغل برای گذران زندگی و در اعتراض به بیکار سازی و اخراج کارگران دست به اعتراض زده بودند و جاده شهر بابک را مسدود کرده بودند از هوا و زمین مورد سرکوب نیروهای نظامی قرار گرفتند و در پی آن شروع به راهپیمایی به سمت فرمانداری شهر کردند با سرکوب شدیدی روبرو گردیدند و چندین هلیکوپتر برای سرکوب آنان به پرواز درامد و این کارگران و خانواده آنان را به گلوله بستند که ۴ کارگر با اسامی، مهدوی، ریاحی ، مومنی و جاویدی و همچنین کودک دانش آموزی به نام پور امینی در این سرکوب خونین جان خود را از دست دادند و این لکه ننگ برای همیشه بر پیشانی اصلاح طلبان ماند ، همین اصلاح طلبانی که امروزه وب سایتهای کارگری راه میاندازند و میخواهند خود را مدافع کارگران و زحمتکشان نشان دهند اما فراموش کردند که هنوز یک دهه هم از سرکوب کارگران خاتون آباد که در زمان زمامداری آنها بود نگذشته است.
در سال گذشته میلادی هم ما شاهد مبارزات گسترده کارگران معدن در اسپانیا و آفریقای جنوبی بودیم، در شمال اسپانیا بخش عظیمی از کارگران معادن ذغال سنگ در پی ریاضتهای اقتصادی دولت اسپانیا و تحمیل شرایط ضدّ کارگری دست از کار کشیدند و اعتراضهای و اعتصابات عظیمی را شکل دادند، رفته رفته با دخالت پلیس ضدّ شورش و نیروهای سرکوبگر این اعتراضات به یک نبرد طبقاتی تمام عیار تبدیل شد و در یک طرف کارگران با سلاحهای دست ساز و اتحاد طبقاتی خود قرار گرفتند و در طرف دیگر پلیس تا دندان مسلح وابسته به سرمایه داری اما با گذشت چند روز رفته رفته به تعداد کارگران معترض افزوده میشد و مبارزه آنها اشکال واقعی تری به خود میگرفت و خواسته آنها هم افزایش حقوق و شرایط کاری بهتر بود که این اعتراضات علی رغم گسیل زیاد نیروهای سرکوبگر به هیچ عنوان فروکش نکرد و حتی این کارگران یک مارش طبقاتی عظیم را هم به راه انداختند و با طی مسیر چند صد کیلومتری از شمال اسپانیا خود را به مادرید رساندند و در آنجا هم بخشهای دیگری از کارگران به آنها پیوسته و اعتراضات خود را سازمان دادند!
در سالی که گذشت یکی از خونینترین سرکوبهای کارگری در طول تاریخ مبارزات طبقه کارگر علیه سرمایه داری از جانب نیروهای حامی سرمایه به وقوع پیوست که سرکوب کارگران اعتصابی معدن پلاتین ماریکانا در آفریقای جنوبی بود که بعد از دوران آپارتاید (۱۹۹۴) در این کشور بی سابقه بود، معدن پلاتین ماریکانا که در ۱۰۰ کیلومتری شمال ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی قرار دارد متعلق به سرمایه داران انگلیسی ، آمریکایی و آفریقای جنوبی است، این معدن پلاتین ( طلای سفید ) بزرگترین معدن پلاتین در آفریقای جنوبی و همچنین سومین معدن بزرگ پلاتین در جهان است که بیش از ۱۵۰۰۰ کارگر دارد، در تابستان سال گذشته بیش از ۳۰۰۰ کارگر مته کار این مجتمع معدنی در اعتراض به پایین بودن دستمزدهایشان دست از کار کشیدند و در تپههای اطراف معدن با خواست افزایش دستمزد دست به اعتصاب زدند، قابل ذکر است که دستمزد دریافتی این کارگران ۴۸۰ دلار در ماه بود یعنی چندین برابر زیر خط فقر در آفریقای جنوبی که خود بیانگر این است که اگر بر روی کاغذ دوران آپارتاید در آفریقای جنوبی به سر رسیده است اما در واقع همچنان وجود دارد اما به اشکال دیگر.
این کارگران محق بودند تا زمانی که با افزایش دستمزد آنها موافقت نشود به اعتصاب خود ادامه میدهند اما در روز ۱۶ آگوست پلیس آفریقای جنوبی این کارگران معترض را به گلوله بست و ۳۶ نفر از آنان را کشته و ۷۸ نفر دیگر را زخمی کردند در ادامه هم ۲۵۹ نفر از این کارگران را بازداشت کردند هر چند که این جنایت در نوع خودش کم نظیر بود و خونینترین سرکوب بعد از آپارتاید شمرده میشود اما پلیس آفریقای جنوبی این عمل را دفاع از خود نامید و کارگران بازداشتی را هم محاکمه کرد.
هر چند این اعتصاب کارگران معدن در آفریقای جنوبی به خاک و خون کشیده شد اما همچنان اعتراضاتی برای افزایش دستمزد در آنجا شکل داده شده که در چند مورد هم کارگران موفق شدند تا مبلغی را به حقوقهای خود بیفزایند.
اگر مبارزات کارگران معدن در انگلیس، ایران و یا آفریقای جنوبی با سرکوب مواجه شد اما کارگران معدن در کشور دیگری پرچم مبارزات را بالا میگیرند و جسورانه با اتکا به نیروی طبقاتی و اتحاد خودشان به مبارزه ادامه میدهند تا رسیدن به هدف نهایی.
بی شک روزی طبقه کارگر ثمره این رزمندگیها و مقاومتها را خواهید دید، روزی که کارگران جهان با پیروزی بر طبقه سرمایه دار به جشن و سرور بپردازد و گرامی بدارد یاد تمامی عزیزانی را که در راه رهایی طبقه خود ( پرولتاریای جهانی ) جانشان را فدا کردند.
تیکا کلاکی - ژانویه ۲۰۱۳