افق روشن
www.ofros.com

تصرف کارخانه های درمعرض تعطیل گامی به سوی رهایی از سرمایه داری

کمیته هماهنگی                                                                             چهارشنبه ١٨ شهریور ۱٣٨٨

بحث اوج گیری بحران و تعطیل صدها مرکز کار و تولید در کشور بحث تازه ای نیست. اما ابعاد گسترش آن هر روز با ارقام تازه و تكان دهنده ای گزارش می شود. آخرین خبرها حاکی است که کل صنایع و مؤسسات تولیدی از کوچک تا بزرگ و از تولید مواد غذائی تا لوازم خانگی و خودروسازی و تمامی قلمروهای دیگر به طور متوسط فقط با ٣٠% ظرفیت به کار خود ادامه می دهند. منابع رسمی دولت سرمایه داری اذعان دارند که اگر به طور مثال ٦٠٠ کارخانه تولید لبنیات و فراورده های دامی تا لحظه حاضر حدود ۴۵% میزان تولیدات خود را حفظ کرده اند، بخش های دیگری از جمله صنایع لوازم خانگی یکی پس از دیگری تعطیل شده و یا درحال تعطیل شدن هستند، حتی آردسازی ها و کارخانه هایی که اساسی ترین نیازهای زندگی ساکنان جامعه را تهیه می کنند در سطحی بسیار وسیع به حالت تعطیل در آمده اند و بازمانده های آن ها نیز با ظرفیتی کمتر از 50 درصد کار می کنند. ماشین سركوب دولت سرمایه داری حتی اخبار ساده مربوط به تشدید بحران در روند بازتولید کل سرمایه اجتماعی را هم به شدت سانسور می کند. هدف از این سانسور روشن است. دولت از انتشار هر خبری که حاكی از موقعیت متزلزل سرمایه داری ایران و چشم انداز سلاخی معیشت توده های کارگر در دل این شرایط بحرانی باشد سخت وحشت دارد. با این همه، همان اخباری که به روزنامه ها راه پیدا می کند، برای نشان دادن ابعاد وخامت اوضاع کفایت می كند. واگن سازی پارس که این روزها نامش ورد زبان ها است عظیم ترین غول تولید واگن در خاورمیانه است. ایران خودرو و شرکت های تابع آن جزء چند ده تراست غول پیکر خودروسازی جهان به شمار می آیند. اولی به طور رسمی اعلام ورشکستگی کرده و حتی ماشین آلات و ابزار تولیدش را به حراج گذاشته است. دومی نیز به رغم گزارشات ضد و نقیض و وارونه پردازی های گسترده منابع دولتی در آستانه ورشکستگی است. انجمن تولید فولاد از انباشته شدن بی سابقه بیش از ۵٠٠ هزار تن فولاد در انبارهای مختلف کشور خبر می دهد و آینده تاریكی را برای روزها و ماه های آینده این صنعت پیش بینی می كند. کشتی سازی ها وضعیتی به مراتب بدتر دارند. شرکت صدرا مدت هاست که بخش اعظم تولیداتش را در چند منطقه مختلف و بیش از همه در بوشهر تعطیل کرده است. پیشینه بحران در کارخانه های تولید لوازم خانگی، لاستیك سازی، تهیه لباس و کفش و پارچه و محصولات چوبی به زمانی دورتر از صنایع بالا می رسد. چندی پیش روزنامه ها نوشتند که در سال گذشته ٢٢٨٠ واحد صنعتی بزرگ و متوسط زیر فشار معضلات حاد مالی قادر به پرداخت بدهی های بانکی خود نشده اند. دولت احمدی نژاد این خبر را تأیید کرده و راه چاره اش برای نجات شرکت های مذکور به تاخیر انداختن موعد سررسید بدهی ها بوده است. شمار این واحدها در طول ماه های اخیر از ٢٢٨٠ به ٦٦٠٠ افزایش یافته است. ۴۴٠٠ بنگاه صنعتی و تجاری اخیر فقط برای سال جاری یک هزار و چهارصد میلیارد تومان اقساط بدهی داشته اند که کل این رقم نیز به بدهی های معوقه بانکی سال های پیش اضافه شده است (بی بی سی فارسی، ١٦ شهریور ٨٨). منابع رسمی دولت سرمایه داری ایران می گویند میزان مطالبات بانک ها از شرکت های مختلف اقتصادی از ۴٠ هزار میلیارد تومان بالاتر رفته است. برای این که ابعاد وخامت اوضاع بیشتر روشن شود فقط به این اشاره می کنیم که رقم مذکور تا سال ١٣٨٣ از ۵ هزار میلیارد تومان کمتر بوده است. حوادث بالا همگی سرکشی عظیم موج بحران در ساختار باز تولید کل سرمایه اجتماعی ایران را نشان می دهد( منظور از سرمایه اجتماعی کل اقلام سرمایه های جامعه در همه حوزه های صنعت و تجارت و کشاورزی و خدمات و نوع این ها است). یک نکته مهم را فراموش نکنیم. تعداد زیادی از این واحدها حتی قبل از طغیان اخیر موج بحران دچار مشکلات اقتصادی بوده اند و دلیلش ناتوانی آن ها در رقابت با تولیدات خارجی در سطح جهانی است. شرایط بحران طبعاً این وضع را به طور جدی تشدید کرده و خواهد کرد. در مورد بخش کشاورزی و پاره ای صنایع دیگر مانند لاستیک و تولید لوازم خانگی و حتی کارخانه های قند و شکر اوضاع چنین است، موضوعی که عجالتاً جای مهمی در بحث حاضر ما ندارد. نكته مورد توجه ما در اینجا این است که تمام مراکز کار و تولید بالا و بسیاری از صنایع دیگر در معرض خطر جدی تعطیل هستند. این واقعیتی است که سران جمهوری اسلامی حتی کودن ترین و عقب مانده ترین آن ها بسیار خوب آن را درک می کنند، هر چند از وحشت اشتعال آتش خشم توده های کارگر آن را پنهان می سازند. محصول بی واسطه و محتوم این روند، گسترش عنان گسیخته بیکاری در سراسر جامعه و در ابعادی بسیار عظیم تر از دوره های پیشین است. میلیون ها کارگر به خیل بیکاران قبلی افزوده خواهد شد. میلیون ها جوان جویای کار قادر به یافتن هیچ کاری و فروش نیروی کار خود نخواهند شد. بیکاری در چنین وسعت و میزانی موج عظیمی از گرسنگی و فقر و فلاکت را در جامعه به راه خواهد انداخت، فساد و فحشا بیش از پیش افزایش خواهد یافت و سركوب و خفقان و بی حقوقی تشدید خواهد شد. همه این مصائب یکراست دامان توده های كارگر را خواهد گرفت و هست و نیست آنان را به کام خود خواهد کشید. سؤال اساسی این است که چه باید بکنیم؟
این سؤال تازه ای نیست. نزدیك به دو سال است که ما هر هفته یا حداقل هرچند هفته یک بار آن را در همین سایت و خبرنامه آن طرح کرده ایم، به این دلیل ساده که در تمامی این مدت موضوعیت داشته و بسیار هم حیاتی بوده است. پاسخ این سؤال را نیز بارها داده ایم : باید دست به کار تصرف این کارخانه ها و مراکز کار و تولید شویم. باید از تعطیل آن ها جلوگیری کنیم. باید به جای این که اخراج شویم، صاحبان سرمایه را اخراج کنیم. نباید بگذاریم سرمایه داران با تعطیل این كارخانه ها و فروش ماشین آلات آن سرمایه های خود را از آنجا خارج كرده و به دنبال سود بیشتر به حوزه های دیگر منتقل كنند. اما برای همه این کارها باید قدرت داشته باشیم، قدرتی که به اندازه کافی در ما و طبقه ما موجود است. باید این قدرت را سازمان دهیم و راه سازماندهی درست آن را عملاً و با همه توان درپیش گیریم. با حركت صرف در چهارچوب قانون و ساختن سندیكا كه جز مذاكره از بالا و بدون حضور توده كارگران راهی پیش پای كارگران نمی گذارد و مانع تصرف كارخانه و تعرض به سرمایه می شود نمی توان دست به چنین سازمانیابی زد. این نوع کارها جز درغلتیدن به گمراهی و تكرار اشتباهات گذشته چیز دیگری نیست. باید به صورت شورایی و سراسری و ضدسرمایه داری متشکل شویم. باید در هر کجا که هستیم، در کارخانه ها، محله های مسکونی، مدارس، بیمارستان ها، شبکه های حمل و نقل، کشت و صنعت ها، خیابان ها، همه از پیر و جوان، شاغل و بیکار، زن و مرد، به نام کارگران و با هدف اعمال قدرت متحد کارگری علیه سرمایه خود را به صورت شورایی سازمان دهیم.
سؤال بعدی این است که تصرف مراکز کار و تولید تعطیل و درمعرض تعطیل چه مشکلی را حل می کند؟ کارخانه ها تعطیل می شوند زیرا سرمایه به جایی می رود كه سود بیشتری داشته باشد. بنابراین، علت تعطیل كارخانه ها و بیكاری كارگران این است كه حوزه های دیگر سرمایه گذاری و استثمار كارگران ارزان تر در آن حوزه ها سودآوری بیشتری برای سرمایه داران دارد. به همین دلیل یعنی به دلیل كسب سود است كه سرمایه داران كارخانه های خود را تعطیل و سرمایه هایشان را به جاهای دیگر منتقل می كنند. اما ما كارگران کارخانه ها را با هدف كسب سود تصرف نمی کنیم. در این صنایع و کشت و صنعت ها و مراکز کار، محصولاتی تولید می شود که نیاز زندگی كل ساكنان جامعه است. برنج و گندم و پارچه، یخچال و آرد و لاستیك، قطعات مورد نیاز خودروها، خانه های در حال ساختمان، کاغذ و قلم و شیر و دارو همان چیزهایی هستند که كل جامعه به آن ها محتاج است. اگر ما كارگران متحد و متشکل شویم، اگر شوراهای ضدسرمایه داری خود را سازمان دهیم، اگر با قدرت این شوراها ٦٦٠٠ کارخانه در معرض تعطیل را تصرف کنیم، اگر با قدرت شوراها دولت سرمایه داری را مجبور به تامین تمامی نیازهای چرخه تولید سازیم، آنگاه خودمان از درون شوراهایمان برنامه ریزی کار و تولید همه این واحدها را به دست می گیریم. آنگاه خودمان بر بلندای همین شوراها تمامی نیازهای معیشتی و آموزشی و درمانی و رفاهی كل جامعه را محاسبه می کنیم و همین محاسبه را پایه برنامه ریزی کار و تولید قرار می دهیم. ما کارخانه ها را تصرف نمی کنیم تا آن ها را سودآور كنیم. ما آن ها را تصرف می کنیم تا بساط تولید سود را برچینیم. اما برچیدن بساط تولید سود نه فقط نیاز ما كارگران بلكه نیاز مبرم كل جامعه برای رهایی از چنگ نظام انسان ستیز سرمایه داری است. زیرا جامعه به طور كلی هرچه می كشد از دست سرمایه داری می كشد، از استثمار و فقر و بیكاری گرفته تا استبداد و سركوب و خفقان و بی حقوقی. بنابراین، خلاصه سخن ما با همزنجیرانمان در این سطور مختصر این است که متحد و متشکل شویم. شوراهایمان را بر پا داریم. در این شوراها شاغل و بیکار، زن و مرد، پیر و جوان، کارگر صنعتی و کشاورزی و معلم و پرستار و بهیار و راننده و روزنامه نگار و همه فروشندگان نیروی کار و محرومان از هر نوع دخالت در کار و روند کار و سرنوشت زندگی خویش، دست در دست هم گذاریم. اعلام کنیم که ما قدرت متحد و سراسری و شورایی و ضدسرمایه داری طبقه کارگر هستیم. همه کارخانه های تعطیل شده و در حال تعطیل را تصرف کنیم. کارخانه ها راسنگر کارزار علیه سرمایه سازیم. در تمامی کارخانه ها و مدارس و بیمارستان ها و همه مراکز دایر کار و تولید اعتصاب راه اندازیم. قدرت خود را در همه این جاها به هم پیوند زنیم. در این سنگرها دوش به دوش هم علیه نظام بردگی مزدی مبارزه کنیم. مطالبات جاری خود را بر این نظام تحمیل کنیم. قدرت سیاسی را به چنگ آوریم و این مبارزه را تا نابودی سرمایه داری ادامه دهیم.

كارگران علیه سرمایه متشكل شویم!

كمیته هماهنگی برای ایجاد تشكل كارگری

۱٨ شهریور ۱٣٨٨

www.hamaahangi.com
khbitkzs@gmail.com