دوست دارم شروع نوشتهام را با نقل یك گفتگو آغاز كنم كه در یك كارگاه كوچك ساعت ناهاری با همكاران خود داشتم. در اوضاع واحوال بعد از انتخابات واعتراضات بعد از آن، من در یك كارگاه كوچك با حدود ١۵ نفر از كارگران آنجا آشنا شدم. در موقع ناهار تلاش میكردم كه مسائل سیاسی بیرون را بین كارگران به بحث بگذارم. بعد از كشته شدن ندا نظر آنها را در مورد این اعتراضات جویا شدم.
كارگر»الف«- به نظر من نباید نسبت به وضعیت بیرون بیتفاوت باشیم وباید در اعتراضات شركت كنیم.
كارگر»ب«- این اعترضات برای ما چه چیزی دارد ایا نفعی برای ما دارد یا نه؟ چرا ما باید برویم و كشته شویم.
كارگر»ج«- من میترسم بروم تظاهرات اینها بیرحم هستند و همه را میكشند. اگر برای من اتفاقی بیافتد تكلیف زن وبچه من چه میشود؟ چه كسی از آنها مراقبت میكند؟
كارگر»دال«- ولی واقعا شجاعت میخواهد كه جلوی اینها بایستی. دمشان گرم! حیف كه ما نمیتوانیم برویم و درتظاهرات شركت كنیم.
در ادامه این گفتگو و تحلیلها در مورد اینکه روزبروز اوضاع كارگران بدتر میشود صحبت كردیم . وبعد از اینكه ساعت نزدیك ۱، یعنی پایان وقت ناهار شد، یكی از كارگران گفت بحث سیاسی را تمام كنید. در هر صورت هركسی كه حكومت كند، ما باید با همین وضعیت كار كنیم. شرایط برای ما تغییر نخواهد كرد.
نمیخواهم با طرح گفتگويی كه در بالا آمد، این نظریات را به كل طبقه كارگر تعمیم دهم. كارگاهی كه مثال زدم كارگرانش حتی قراردادی هم نیستند و به شكل پروژه ای كار میكنند. یعنی اینكه با شروع پروژه جدید كارفرما آنان را با خبر میكند وبا شرایطی كه خودش تعیین میكند، تا اتمام پروژه با انها كار میكند و وقتی پروژه تمام شد با آنها تصفیه حساب میكند. این كارگران از ساعت ٧ صبح تا ٨ شب، حتی روزهای تعطیل وجمعهها نیز كار میكنند. نمونه های زیاد وبدتری از اين كارگران با این شرایط كاری در جامعه ما وجود دارد. در این جنبش نیز بودند كارگرانی كه علیرغم دشواری كار وامكان بیكاری ودادن هزینههای زیاد شركت داشتهاند .سوال كارگران از این جنبش اساسی است. این جنبش چه چیزی را برای ما به ارمغان دارد. اگر این جنبش، جنبش اصلاحطلبان است كه ما نیش آنها را از همان به قدرت رسیدن خاتمی كه با رای ما به قدرت رسید تجربه كرده ایم. آن زمانی كه خاتمی رئیس جمهور بود ومجلس نیز در دست اصلاح طلبان، قراردادهای سفید امضا را تجربه كردیم. قلع وقمع فعالین كارگری را شاهد بودیم و اخراجهای دسته جمعی، تعدیلهای گسترده وتصویب واجرای قانون خروج كارگاههای ِزیر ده نفرازشمول قانون كار را هم شاهد بودیم . اگر این جنبش طرفداران رفسنجانی هستند كه ما در اوج قدرت ایشان -در زمان رئیس جمهوری او- شاهد تصویب بخشنامههای قرارداد موقت بودیم كه زندگی طبقه كارگر را به نابودی كشاند وبازخریدهای گسترده واجباری وتعدیل نیروی ده هزار نفری را تجربه كرديم. مالیاتهای سنگین و دستمزدهای حداقلی و...
طبقه كارگر ایران در این سی سال شاهد همه جور جریانات از لیبرالهای اول انقلاب گرفته تا اصولگراهای ضد كارگر واصلاحطلبها بوده است. در دوره اوج قدرت اصلاح طلبان كه اداره تشكلهای كارگری وكارفرمایی وزارت كار در دست ِهوشمند رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران بود، این آقایان حتی با انجمن صنفی كارگران نیز كه خود آن را در مقابل شورای اسلامی خانه كارگر علم كرده بودند، به واسطه اینكه اين تشكل كارگری مستقل بود، آن را نپذیرفتند. كارگر ستیزی اين آقایان برای ما كارگران، حال به هر رنگ و لباسی كه در بیایند، شناخته شده است. اين جنبش با وضعيت فعلی چه آینده ای برای كارگران رقم میزند؟
ما میگوییم هیچ چیز. در كل مناظرههای تلویزیونی انتخاباتی، آقای موسوی چند بار از حق وحقوق كارگران صحبت كرد؟ آیا درمورد قراردادهای موقت كار كه عامل بدبختی كارگران ایران بوده وهست، سخنی به میان آورد؟ آیا در مورد افزایش حقوق كارگران حرفی زد؟ نباید هم میزد! چون ایشان نماینده قشر خود بودند و هستند، نه كارگران. در همان رقابتهای انتخاباتی، فعالین كارگری در زندانهای جمهوری اسلامی به خاطر دفاع از خواستهای به حق كارگران وایجاد تشكلهای مستقل كارگری در زندان بودند، ایا ایشان واصلاح طلبان جنبش سبز، تا بهحال خواستار آزادی این زندانیان شده اند؟ حتی وقتی در تظاهراتهای بعد از انتخابات، شعار آزادی زندانیان كارگر داده میشد، اقایان با بغض واخم با این شعار برخورد میكردند. در این سی سال حكومت اسلامی در ایران این كارگران بودند كه در اوج خفقان واستبداد درمقابل اخراجها، تعدیلها، تعطیلی كارخانجات و دستمزدهای عقب افتاده وخواست ایجاد تشكلهای مستقل كارگری اعتراض اعتصاب وتظاهرات كردند وهمین آقایان دستور سركوب ودستگیری كارگران وفعالین كارگران را صادر میكردند. روز ١١ اردیبهشت، به شكل علنی تظاهرات ضد دولتی برگزار میكردند.
همان سالی كه اقای مهاجرانی كه امروز از خارج بیانیه میدهد وخط مشی برای جنبش تعیین میكند، در مجلس شورای اسلامی استیضاح میشد كارگران از میدان بهارستان تا جلوی مجلس تظاهرات كردند وپشت درهای بسته مجلس سركوب شدند .١١ اردیبهشت ٨٨ -روز كارگر امسال- كارگران وفعالین كارگری در پارك لاله مراسم علنی روز كارگر را برگزار كردند كه حدود ٢٠٠ نفر با كتك وتوهین دستگیر شدند. چرا این آقایان مدافع حقوق بشر از این زندانیان دفاع نكردند؟
واقعیت این است كه جنبش سبز باید پا سخگوی سوالات اساسی كارگران باشد. آیا آن آزادی ودموكراسی كه نویداش را میدهد، در زندگی كارگران تغییری ایجاد خواهد كرد؟ آیا این ازادی كه مد نظرشان است، تحمل وجود تشكلات مستقل كارگران را خواهد داشت؟ آیا به لغو هرگونه قرارداد موقت رای مثبت خواهد داد؟ ما میگوییم نه! اگر این جنبش به اصلاحطلبان، اصولگرایان و لیبرالها تعلق خاطر دارد، برای ما چيزی ندارد. چرا كه تجربه به ما نشان داده است كه همه اين گرايشها دشمن قسم خورده طبقه كارگر هستند.ما كارگران اگر در این جنبش شركت كنیم، به امید نشانه رفتن به قلب نظام سرمایه داری است وبا پرچم مستقل خود ومطالبات طبقاتی خود مشاركت كرده وهزینه خواهيم داد. ما كارگران به تمامی شهدای این جنبش درود میفرستیم وامید داریم كه آرمان این شهدا، دستمایهای برای معاملات پنهانی بین كسانی كه خود را رهبر این جنبش مینامند نشود. آزادی ودمكراسی از نظر كارگران یعنی عاری شدن جامعه از هرگونه تبعیض طبقاتی ومذهبی و.... كه انسانها بتوانند بدون هیچ گونه ارعاب وسركوب و ترس از زندان، از حق آزادی بیان و داشتن يك زندگی انسانی برخوردار باشند. و اطمینان خاطر داریم كه این امكان نه از دروازه اصلاح طلبان میگذرد و نه از حامیان نظام سرمایه داری كه زندان هایشان مملو از فعالین كارگری وسیاسی، بوده و خواهد بود.
این جنبش بدون حضور طبقه كارگر وحذف مطالبات كارگران تبدیل به ابزار سهم خواهی جریانات درون حكومتی و در بهترين حالت افتادن در دامان سرمايهداری ليبرال خواهد شد.
عليرضا خباز
کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
http://www.komitteyehamahangi.com/