افق روشن
www.ofros.com

...در حاشیه خبرها، وعده و وعیدهای تو خالی کارفرمایان


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                            پنجشنبه ١۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۵

در حاشیه خبرها، وعده و وعیدهای

توخالی کارفرمایان برای ما نان و آب و زندگی نمی شود

تجمع دوباره کارگران مس سرچشمه در مقابل وزارت صنعت تهران

در روزهای ۱۴و ۱۵ شهریور ماه کارگران مس سرچشمه در مقابل وزارت صنعت در تهران دست به تجمع زدند. این تجمع ها درپی خواست دریافت دستمزدهای معوقه و تغییر نکردن شرایط محیط کار صورت گرفته است.
روند جدید اعتراضات کارگران مس سرچشمه که به تهران کشیده شده است از خرداد ماه ۱۳۹۴ شروع شده و ادامه پیدا کرد.
کارگران این واحد ، بارها پس از تجمع های ۲ یا ۳ روزه، صرفاً با شنیدن وعده های مسئولین به تجمعات خود پایان داده و بر سر کارهای خود بازگشتند. اما با بازگشت آنان به سر ِ کار و سپری شدن موعد مقرر، هیچ کدام از وعده های داده شده به مرحله اجرا گذاشته نشده است.
کارگران خود به دفعات شاهد و ناظر وعده های توخالی مسئولین و صاحبان سرمایه، برای پاسخ گویی به خواست ها و مطالبات شان بوده اند. آنان دیده و شنیده اند که جماعت سرمایه دار وقتی اعتراضات کارگران را می بینند همه ی سعی و تلاش خود را به کار می گیرند تا به اعتراضات خاتمه داده و با استفاده از ترفندهای مختلف، به ویژه وعده و وعیدهای پوچ و تو خالی کارگران را متفرق کنند. هدف اول آنها این است که کاری کنند تا حتی المقدور روند کار طولانی شود. به این معنی که با وعده های پی در پی، کارگران معترض را خسته و ناامید کنند. چرا که می دانند ناامیدی و یاس باعث خواهد شد که هر روز از تعداد کارگران در روند اعتراضات کاسته شود و کفه ترازو به تدریج به نفع کارفرما سنگینی کند، که در صورت ایجاد چنین شرایطی، کارفرما دیگر نه تنها جواب گوی خواست ها و مطالبات کارگران نخواهد بود، بلکه حتی به خود اجازه می دهد که برخی از آن ها را که بیش از دیگران پیگیر کارها بوده اند از کار اخراج نماید.
تجربه نشان داده است که معمولاً کارگرانی که کم تر با تجارب مفید و مؤثر هم طبقه ای های شان در جنبش های اعتراضی این طبقه آشنایی دارند و یا اساساً با آن تجارب بیگانه اند، کم تر موفق بوده و علی العموم و شاید ناخواسته، اغلب تجارب ناموفق گذشته را تکرار می کنند. تجاربی که بارها و بارها امتحان شده و صرفاً باعث تلف شدن وقت و انرژی ما کارگران می شود.!
و حال آن که در صورت بروز یک اعتراض مشخص کارگری، معقول و منطقی این است که قبل از هر چیز، پیشروان و گردانندگان آن جنبش اعتراضی، با دقت نظر و برنامه ریزی نسبی، نخست اهداف اعتراض و شکل و چگونگی روند حرکت آن را مشخص نمایند و آن را برای کارگران تشریح نموده و کارگران را از زیر و بم ها و پیچیدگی های راه آگاه نمایند. کارگران آگاه و فعالان مورد نظر باید حتی المقدور کارگران بیش تری را به حرکت اعتراضی مورد نظر جلب نموده و با ارزیابی زوایای مثبت و منفی کار، توازن قوای موجود و در صورت امکان استفاده از نمونه ها و مثال های زنده ای که کم و بیش در جنبش کارگری موجود می باشند و برجسته کردن نقاط ضعف و قوت آن ها، جهت درس آموزی هرچه بیش تر کارگران، شرایط پیش برد کار و دلایل موفقیت احتمالی آن اعتراض مشخص را در حد امکان بررسی و توضیح دهند. به عنوان مثال می توانند به این مسئله اشاره کنند که، کارفرمایان معمولاً سعی خواهند کرد تا میان بخش ها و گروه های مختلف کارگری، از جمله کارگران زن و مرد، کارگران قرار دادی و رسمی، کارگران شیفت های مختلف کاری و ... اختلاف بیاندازند. کارفرمایان همچنین تلاش خواهند کرد که از افراد ابن الوقت، سست عنصر و منفعت طلب، به نفع خود استفاده نمایند. بدین نحو که این افراد را وا می دارند تا با شایعه پراکنی و دامن زدن به بحث های بی پایه و اساس و اغلب غیرواقعی و در مواردی نیز ایجاد ترس و هراس بی مورد در بین کارگران، در ارتباط با اخراج تعدادی از آنان و از این طریق ایجاد فضای یاس و نامیدی و ... در بین کارگران تشتت و پراکندگی ایجاد نموده، آن ها را نسبت به هم بدبین نمایند و حتی المقدور کاری کنند تا کارگران به این بیاندیشند که اگر برای دریافت خواسته ها و حل مشکلات شان انفرادی عمل نمایند و به تنهایی و یا چند نفره وارد صحبت با مدیریت شرکت یا کارخانه و محل کار مورد نظر شوند بهتر نتیجه می گیرند و زودتر می توانند مسائل و مشکلات خود را حل و فصل نمایند. پیشروان کارگری باید بتوانند توضیح دهند که حرکت های خود به خودی و پراکنده، به ویژه در مشکلات و نابسامانی هایی که به طیف هرچه گسترده تری از کارگران ربط پیدا می کند، هیچ گاه به شکل انفرادی و نامنسجم به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
ما کارگران باید این را بیاموزیم و عمیقاً درک نمائیم که اگر در صفوف واحد و منسجمی حرکت کنیم بیش تر این امکان برایمان فراهم خواهد شد که به خواست ها و مطالبات مان دست یابیم و یکی بعد از دیگری آن ها را به کرسی بنشانیم.
در سال های اخیر، عمدتاً به دلیل تشدید بحران جهانی سرمایه و متأثر از آن شدت یابی بحران اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ایران و در این رابطه فشارهای مضاعف و خرد کننده ای که از جانب صاحبان و حامیان سرمایه در ایران، به کارگران وارد می شود، متقابلاً بر میزان اعتراضات کارگران جهت دست یابی به خواست ها و مطالبات شان نیز افزوده شده است که این اعتراضات - که اغلب اقتصادی و معیشتی هستند - گاه به شکست کشانده شده و گاه نیز با پیروزی و موفقیت قرین هستند.
در این ارتباط و در واقع متناسب با رشد و گسترش اعتراضات کارگران - اگر چه عمدتاً خود به خودی، کارگران آگاه و پیشروان کارگری باید با اعتراضات کارگری و کارگران معترض در دیگر مراکز کار و تولید ارتباط برقرار کرده و حتی المقدور آن را با برنامه ریزی از پیش تعیین شده و نقشه مند گسترش دهند. در شرایط کنونی بخش وسیعی از خواست ها و مطالبات کارگران فرا کارخانه ای و فرا محلی بوده و بیش از آن که خواست و مطالبات یک کارگاه یا کارخانه بخصوص را مد نظر قرار دهد، مسائل و موضوعات مبتلابه کل طبقه کارگر همچون افزایش حداقل دستمزد کارگران، پرداخت حقوق های معوقه، جلوگیری از اخراج و بیکارسازی کارگران، لغو قراردادهای موقت و سفید امضای کار، ایجاد تشکل های مستقل کارگری، آزادی کارگران بازداشت شده و ده ها مورد دیگر را شامل می شود و حرکت های اعتراضی کارگران در این قبیل موارد موجب می گردد. کارگران آگاه و فعالان کارگری باید بتوانند برای رسیدن به این خواست ها و مطالبات فعالیت های خود را در مقیاس وسیعتری متمرکز کرده و حتی المقدور چنین اعتراضاتی را سازماندهی کنند. به عنوان مثال در همین هفته ما شاهد چندین اعتراض و تجمع کارگری در ارتباط با حقوق های معوقه بوده ایم که اکثراً با وعده های توخالی سرمایه داران و مسئولین مربوطه بی نتیجه مانده و عوامل سرمایه توانسته اند هربار کارگران را با توسل به وعده های پوچ، از پیگیری خواست های خود منصرف کرده، پراکنده نمایند، که نمونه بارز و مشخص آن، اعتراض چندباره کارگران مس سرچشمه است که برای دو روز متوالی در برابر وزارت تعاون صورت گرفته است. در ادامه اعتراضات کارگری همچنین ما شاهد بوده ایم که از روزهای نهم شهریور تا به امروز (۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۴) کارگران فازهای ۲۰ و ۲۱ منطقه ویژه عسلویه، کارگران پیمان کاری معدن البرز شرقی، کارگران پتروشیمی بسپاران، کارگران تولیدی تهران، کارگران شیشه آبگینه، کارگران معدن زغال سنگ همکار، کارگران صنایع دریایی، کارگران پیمان کاری مخابرات نیشابور، کارگران اردل وکارگران کاشی کویر در راستای مطالبات خود هر کدام جدا جدا و بدون ارتباط با یکدیگر دست به اعتراض زده و یکی بعد از دیگری با همان وعده و همان ترفندها از جانب سرمایه و حامیان آن مواجه شده اند.
واقعیت این است که این گونه خبرها و گزارشات تنها گوشه ای از اعتراض های موجود کارگران را - آن هایی را که از سانسور خبررسانی ها گذشته و بصورت رسمی، از سایت های وابسته ی دولتی و شبه دولتی منعکس شده اند - انعکاس می دهند. همان گونه که می بینیم در همه این اعتراضات خواست ها و مطالبات مشترک بسیاری از کارگران، مثل حقوق های معوقعه، دستمزدهای ناچیز و زیر خط فقر آنان و ناامنی شغلی در صدر مطالبات بخش های مختلف کارگری قرار داشته است. تمامی تجارب جنبش کارگری و اعتراضات و مبارزات کارگران در گذشته و حال، آشکارا حکایت از آن دارند که بخش های مختلف کارگری اگر نخواهند اعتراضات خود را منسجم و متحد نمایند و یکپارچه و در صفوفی واحد مطالبات خود را طرح و پیگیری کنند همچنان باید شاهد وعده های توخالی و بی پایه و اساس کارفرمایان و حامیا ن آنان بوده و در حالی که خود در زیر خط فقر زندگی می کنند، برای پر کردن جیب های گشاد سرمایه داران و عوامل آنان تلاش نمایند. زندگی ما کارگران با وعده های اینچنینی نه تنها بهبود نخواهد یافت، بلکه هر روز بیش از روز پیش به منجلاب فقر و فلاکت و بی حقوقی و دربدری در خواهد غلطید. چرا که، با وعده و وعید، شهریه مدرسه و دانشگاه فرزندان مان پرداخت نمی شود؛ با وعده وعید شکم خالی ما و خانواده های مان سیر نخواهد شد؛ با وعده های توخالی، اجاره مسکن ما پرداخت نمی شود و خلاصه این که با وعده های سرخرمن، ویزیت دکتر و پول دارو ودرمان و هزار درد بی درمان دیگر پرداخت نخواهد شد و ... پس باید تلاش و فعالیت کنیم تا آن جا که ممکن است صفوف پراکنده و متفرق خود را متحد و یکپارچه کنیم. در محل کار و زیست خود با دیگر کارگران و هم طبقه ای های خود ارتباط برقرار کرده، با یکدیگر همسو وهمصدا شویم و با ایجاد تشکل های مستقل و متکی به خود کارگران پیگیر حقوق و مطالبات خود شویم و گول صاحبان سرمایه و حامیان و نظریه پردازان مواجب بگیر آنان را نخوریم. می دانیم که این امر، به ویژه در شرایط کنونی کاری بس سخت و به قول معروف نفس گیر است، اما مطمئنیم که با ارتباط گیری وهماهنگی و ایجاد تشکل و همبستگی طبقاتی می توان آن را در ابعاد وسیعی متحقق نمود و در بعد وسیع، کار بسیار سختی است اما به این معنی نیست که غیر ممکن باشد .
تجارب کارگری و روند مبارزات هم طبقه ای های مان در دو قرن گذشته به ما آموخته است که باید حرکت کرد، در جریان این حرکت موانع را شناخت و با خرد جمعی آن ها را یک به یک از سر راه برداشت و مسیر را هموار و هموارتر نمود. آری برای نجات از شرایط سخت و طاقت فرسای زندگی و فقر و فلاکتی که سرمایه داری و سرمایه داران به مثابه یک طبقه، برای کارگران و مردم به جان آمده مهیا دیده اند و زندگی در شرایطی انسانی چاره ای جز گذر از این راه های پر پیچ و خم و ناهموار و عبور از آن ها با توسل به شیوه های آگاهانه و متشکل اعتراض و مبارزه وجود ندارد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

۱۳۹۴/۰٦/١٧