کلیات لایحه ای که "هدهمند کردن یارانه ها" نام گرفته است، بالاخره ماه گذشته بعد از جدل های طولانی در مجلس ایران به تصویب رسید. اگر بخواهیم از این لایحه و تاثیرات آن بر زندگی مردم بیشتر بدانیم، کافی است که در کوچه و خیابان، کارخانه و اداره، ایستگاه اتوبوس و صف نانوایی عبور کرده و به صحبت های مردم گوش کنیم. افزایش سالیانه و حتی ماهیانه بهای مسکن، مواد غذایی، پوشاک، لوازم مدرسه و دیگر نیاز های زندگی، امروزه امر طبیعی و تثبیت شده ای است که مصائب و آسیب های اجتماعی فراوانی را به مزد بگیران و اقشار کم درآمد و فقیر جامعه تحمیل کرده است. آنهایی که هر روزه با مشکل تامین معاش دست به گریبانند، می دانند که سال هاست تصویب قوانین و لایحه ها نه تنها بار سنگین فشار تورم و گرانی را از دوش آنها کم نکرده، بلکه هر چه بیشتر زندگی شان را با مشکلات جدی مواجه کرده است. طبقه کارگر در ایران بیاد دارد که تصویب قراردادهای موقت و اصلاحیه های قانون کار و حذف کارگاه های کوچک از شمول قانون کار، چه سختی هایی را برای امرار معاش خود و خانواده های شان بوجود آورده است.
اما ببینیم لایحه ای که قرار است یارانه ها، یا همان سوبسیدها را به اصطلاح " هدفمند" کند، چه اثرات سویی بر زندگی طبقه کارگر، یعنی جمعیت چند میلیونی مزدبگیران و خانواده های آنها بر جای می گذارد؟ همان طوری که همگان می دانند هدف اساسی طرح مذکور، آزاد سازی قیمت هاست. بر این اساس ابتدا حذف سوبسیدها از حامل های انرژی آغاز می شود و سپس به آب و نان و دیگر اقلام موردنیازمردم می رسد. حرکت واقعی این روند چنین است که با افزایش بهای مواد سوختی و به تبع آن بالا رفتن هزینه های حمل و نقل، بطور طبیعی قیمت کالا ها به شکل سرسام آوری افزایش پیدا می کند. هم چنین در ادامه این "هدفمند" شدن، کالاهایی که چندین دهه در ایران سوبسید دریافت می کرده اند، مشمول طرح آزاد سازی می شوند و از این پس، بازار قیمت ها را تعیین میکند. نتیجه منطقی اجرایی شدن این طرح، بنابر اظهار نظر برخی از مقامات رسمی، افزایش تورم ٦٠ درصدی است و البته رقم واقعی بیش از اینها خواهد بود. برای نمونه خبرگزاری رسمی ایلنا، چندی پیش نوشت که:" نان سنگک به هزار تومان می رسد و روغن نباتی کیلویی دو هزار تومان را نیز داغ می کند. هر لیتر شیر هم تا هزار تومان قد می کشد و شکر نیز حداقل یک هزار تومان را شیرین پشت سر می گذارد."
اما طراحان این لایحه، چه پاسخی برای افزایش گرانی، تورم و کاهش قدرت خرید مزد بگیران و توده های کم درآمد و فقیر دارند؟ آنها در مقابل وخیم شدن اوضاع معیشتی مردم، پرداخت نقدی "یارانه ها" را به اجرا در می آورند. در این رابطه ذکر این نکته ضروری است که در سال های گذشته نیز سوبسید برخی اقلام اساسی، مانند مرغ و پنیر (که با کوپن عرضه می شد) و یا پودر شوینده، قطع شده و اعلام کرده بودند که گویا برای بهبود زندگی مردم، در جاهایی دیگر هزینه می شود. اما تجربه نشان داد که نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد، بلکه افزایش قیمت ها سیر صعودی پیدا کرد و باعث فشار بیشتر بر اقشار کم درآمد شد.
علاوه بر این دولت پیش از این اعلام کرده بود که ماهیانه ۵٠ هزار تومان یارانه نقدی به مردم پرداخت می شود، اما نمایندگان مجلس از ٢۴ هزار تومان، صحبت می کنند. امروز هر زن خانه داری که دخل و خرج خانوارش را با یک حساب سرانگشتی محاسبه کند، متوجه می شود که با دریافت نقدی "یارانه"، باید مبالغ زیادی از جیب نان آور خانواده اش ( البته اگر پولی باقی بماند!) را بردارد و به آن اضافه کند تا بتواند قبض های گاز، آب و برق و دیگر کالاها را بپردازد.
نکته مهم دیگر که طبقه کارگر باید بداند این است که یارانه، دستمزد پرداخت نشده ی اوست که اگر آن را حذف می کنند، باید به دستمزد افزوده شود. با اجرای طرح "هدفمند کردن یارانه ها" و همگام با آزاد سازی و افزایش قیمت کالاها و تورم، بهای نیروی کار و به عبارتی دستمزد کارگر افزایش نمی یابد. معنای واقعی ثابت ماندن حقوق مزدبگیران این است که آنها ناچار به تحمل مشقات فراوان شده و دچار انواع ناملایمات و نابسامانی های اجتماعی می شوند. از سوی دیگر نرخ سود و انباشت سرمایه برای سرمایه داران، سیر صعودی طی می کند. بر این اساس و در نتیجه این سیاست گذاری، فاصله طبقاتی روز بروز بیشتر و بیشتر می شود.
در گیر و دار لایحه " هدفمند کردن یارانه ها"، در بین محافل و مجامع سرمایه داران مباحث زیادی صورت گرفته است. کارشناس های بسیاری از بیماری اقصاد ایران و ضرورت شکوفایی آن و یا چگونگی اجرا و یا به تعویق افتادن این طرح و از اجرای "عدالت" سخن زیادی گفته اند. حتی مقامات حکومتی از گسترش ناآرامی ها با عملی شدن این طرح سخن می گویند و با اجرای مانور، خود را آماده مقابله با آن می کنند. اما در هیچ یک از این بحث ها از سهم طبقه کارگر، این سازندگان همه نعمت های بشری، صحبتی به میان نیامده است. طبقه ای که با کار و تلاش خود چرخ تولید جامعه را به حرکت در می آورد و سودهای هنگفت به جیب کسانی سرازیر می کند که صاحب سرمایه اند و هیچ زحمتی به خود نمی دهند.
بی تردید مناقشه درونی سرمایه داران و اجرا شدن و یا به تعویق افتادن لایحه ها برای درمان اقتصاد ایران ادامه پیدا می کند، اما آنچه برای ما کارگران از همه مهم تر است، تامین معیشت و داشتن یک زندگی انسانی و امروزی است. زیرا در مقابل آن همه ثروتی که برای سرمایه داران خلق می کنیم، دستمزد دریافتی ما آنقدر ناچیز است که کفاف اداره خانواده های مان را نمی دهد. ما باید خواستار امنیت شغلی و لغو قرارداد های موقت و افزایش حداقل دستمزد بر اساس اعلام نظر کارگران باشیم. ما نمی خواهیم که دیگر کودکان مان از کلاس درس محروم شده و به بازار کار روی بیاورند. ما خواهان ایجاد تشکل های مستقل کارگری هستیم تا بتواند در برابر تعرض و تعدی کارفرمایان به حقوق و مطالبات مان، پشتیبان و مدافع ما باشد. شرط رسیدن به این خواسته ها و دیگر مطالبات کارگری، اتحاد و همبستگی طبقاتی ما کارگران است.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
١۵/٨/١٣٨٨
www.komitteyehamahangi.com
www.komitteyehamahangi.blogfa.com
komite.hamahangi@gmail.com