امسال بازار پیام دادن و نام گذاری سال نو از سوی سران جنایتکار جمهوری اسلامی گرمتر از سال های قبل بود. علاوه بر خامنه ای در جلد ''رهبر'' و احمدی نژاد در پُست ''رئیس دولت'' ، سران جناح رانده شده از حاکمیت هم، به مناسبت فرا رسیدن سال نو پیام دادند و نامی بر سال جدید گذاشتند.
همه این ''بزرگان'' درپیام نوروزی شان صرف نظر از خط و نشان کشیدن ها و گله گذاری های شان نسبت به هم، از عظمت انتخابات و جمهوری اسلامی و اسلام و امام راحل شان گفتند و مردم را دعوت کردند که برای حرمت خون شهیدان و پاسداری از اسلام و ادامه راه امام در صحنه بمانند!
خامنه ای سال ۸۹ را سال ''همت مضاعف و کار مضاعف'' نامید و در توضیح آن گفت: «برای اینکه بتوانیم برطبق اقتضائات کشور و ظرفیت های کشور حرکت کنیم، احتیاج داریم به اینکه همت خودمان را چند برابر کنیم؛ کار را متراکم تر و پر تلاش تر کنیم. ما به این همت مضاعف نیازمندیم. کشور به این کار مضاعف نیازمند است.»
احمدی نژاد هم، در اوج بی شرمی و نهایت پر رویی، تقلب بزرگ و سازمانیافته انتخاباتی و کودتای سپاه پاسداران اش را پیروزی خود به عنوان ''رئیس جمهور منتخب مردم'' خواند و گفت: «رأی قاطع و بسیار روشن و بالای ملت به رئیس جمهور منتخب و خادم، مسیر روشن فردا را ترسیم کرد و آغاز جهانی شدن انقلاب را به نمایش گذاشت.»
ایشان همچنین ضمن برشماری به بهره رسیدن ''هزاران پروژه بزرگ و کوچک'' ،اوضاع اقتصادی کشور را بَری از بحران و رکود توصیف کرد و اقتصاد ورشکسته مملکت را ''رشد یابنده'' معرفی نمود و افزود: «در حالی که مناطق مهمی از دنیا با رکود و رشد منفی اقتصادی مواجه بودند، ملت ایران با رشد بالای اقتصادی و عمرانی، صنعتی و کشاورزی همراه شد. تورم مهار شد و قیمت مسکن کاهش پیدا کرد و وحدت و همبستگی ملی در سطح مطلوب و کم نظیری قرار گرفت.»
امسال علاوه بر ''رهبر'' و ''رئیس جمهور'' ، موسوی و کروبی نیز در ژستی رهبرمآبانه و به شکلی کاملاً نمایشی بمناسبت آغاز سال نو پیام دادند. در واقع پیام اینها جز روحیه بخشیدن به هم فکران و هم خط ها و همراهان و رهروان خود و یادآوری وفاداری شان به ولایت فقیه و قانون اساسی و جمهوری اسلامی و اندکی گله گذاری، چیزی در بر نداشت. شاه بیت پیام «رهبران جنبش سبز» اعلام آمادگی تمام و کمال آنها برای حفظ کلیت نظام و کیان اسلام بود
موسوی در پیام خود می گوید: «ما این قانون اساسی را در میان امواج خون شهدا به دست آوردیم و نمی توانیم آن را راحت از دست بدهیم و همه باید به آن باز گردند. ایشان با نامیدن سال جاری به سال ''صبر و استقامت'' رهروانش را به صبوری دعوت می کند.»
کروبی هم با ارائه تعریفی از نظام، غلیظ تر از موسوی در توصیف نظام و وسعت ظرفیت قانون اساسی می گوید: «نظام یعنی قانون اساسی، نظام یعنی جمهوری اسلامی است. ما مطمیناً طرفدار نظام هستیم و فدایی نظام و برای منافع ملی و کشور و اسلام و جمهوری اسلامی حاضریم جان خود را هم بدهیم. و ما معتقدیم ظرفیت قانون اساسی وسیع است و همه را در بر می گیرد و کشتی نجاتی است که ۷۵ میلیون در آن سوارند. این را نظام می گوییم.»
به این ترتیب می بینیم که هر کدام از این سران جنایتکار حاکم و رانده شده از حاکمیت، جز دادن نوید فقر و فلاکت بیشتر به توده های مردم و تباهی بازهم بیشتر زندگی آنها و دعوت به صبوری و تحمل شرایط سخت تر، چیزی برای این مردم ندارند!
خامنه ای که سال گذشته را سال ''اصلاح الگوی مصرف'' نامیده بود و کارگزاران حکومتی با الهام از پیام ''رهبر'' ریاضت اقتصادی توده های مردم را برای یک سال دیگر سازمان دادند، امسال را سال ''همت مضاعف و کار مضاعف'' نامیده است تا سی و یکمین سال ریاضت اقتصادی را زیر سایه دیکتاتوری سیاه مذهبی تداوم بخشند.
ایشان با پیام نوروزی امسال شان برای بقای سرمایه و اسلام، ''نوید'' تداوم ریاضت کشی های سال گذشته و شدت استثمار و شدت کار باز هم بیشتر را در یک عبارت: سال ''همت مضاعف و کار مضاعف'' فرموله کرده است.
توده های مردم بدرستی تعبیر این اراجیف خامنه ای را درمی یابند و می دانند که منظور از همت مضاعف و کار مضاعف ایشان، این نیست که از این پس هم و غم وکیل و وزیر و مقامات ریز و درشت حکومتی و دستگاه های اداری و اجرایی مملکت در مسیری به جریان خواهند افتاد که برای جوانان کار و شغل فراهم کنند، بوروکراسی اداری و سردواندن های مردم در کریدرهای دوایر دولتی را به حداقل ممکن برسانند، ابعاد دزدی ها و غارتگری ها و رانت خواری ها را کمتر کنند و گامی در جهت بهبود زندگی فرو پاشیده میلیون ها انسان بردارند؛ منظور این است که می خواهند ساختار جامعه را بگونه ای سازمان دهند و نهادینه کنند که سرمایه بطور اتوماتیک و برخوردار از حمایت دولت، شدت کار و استثمار را از آنچه که هست بیشتر و بیشتر کنند و به سطحی مضاعف، یعنی دو برابر آنچه که تا کنون بوده است برسانند!
به عبارت دیگر می خواهند چنان برنامه ای بریزند که براحتی بتوان از گرده هر کارگری کار چند نفر را بکشند، کارگران بیشتری را از گردونه کار و تولید خارج کنند و بیکار سازی ها را گسترش دهند.
می خواهند با همان دستمزد سیصد هزارتومانی که ماه گذشته از تصویب ارگان ضد کارگری شورایعالی کار گذراندند، شدت کار بیشتری به کارگران تحمیل کنند.
می خواهند با سازمان دادن و پیش بردن سیاست ''کار مضاعف'' ، صف میلیونی بیکاران را طولانی تر کنند و جلو روی کارگران شاغل بگیرند که مبادا به دستمزدهای نازل شان اعتراض داشته باشند.
اما آیا این رژیم خواهد توانست چنین سیاستی را پیش ببرد و کار و زندگی توده های کارگر و زحمتکش و تهیدستان جامعه را با اعمال شدت کار بیشتر، رنج آورتر کند؟!
پاسخ این سوأل، به واکنش آگاهانه و حضور متشکل و سازمانیافته کارگران بستگی دارد. بهر اندازه کارگران با خودآگاهی، اتحاد، تشکل و شیوه های رادیکالی از مبارزه در میدان حضور یابند، به همان اندازه عرصه تاخت و تاز سرمایه در تحمیل شرایط دشوارتر کار و زندگی بر آنها و اقشار فرو دست جامعه، محدودتر خواهد شد.
واقعیت این است تا جایی که به اراده ''رهبر'' و نقشه دولت سرمایه داران برمی گردد، آنها مصمم اند که به روال همیشگی شان سیاست های ضد کارگری و ضد انسانی شان، از جمله همین سیاست اعمال شدت کار بیشتر به کارگران و مزد بگیران را، که خامنه ای فرمانش را در قالب پیام نوروزی داده است؛ بی کم و کاست باجرا در آورند.
در واقع اگر جبهه سرمایه جرأت می کند اینچنین گستاخانه فرمان به استثمار مضاعف کارگران بدهد، ناشی از آن است که این جبهه هنوز طبقه کارگر را با ظرفیت طبقاتی بالایی در میدان و رو در روی خود، نمی بیند.
گو اینکه در طول سی و یک سال حاکمیت جمهوری اسلامی سرمایه، کارگران مبارزات شور انگیز و بخشاً موفقیت آمیزی هم داشته اند و هم اکنون نیز بی نام و نشان در خیزش توده ای جاری شرکت قابل ملاحظه ای دارند؛ اما از آنجایی که با اسم و رسم خودشان و بشکلی سازمانیافته و متشکل در رأس و صفوف اول این جنبش و این خیزش حضور ندارند، سر دسته این رژیم تبهکار، بمناسبت آغاز سال نو، پیام تعرض باز هم بیشتری به آنها می دهد!
بنابراین مادام که کارگران با ظرفیتی بیش از آنچه تا کنون از خود نشان داده اند سازمانیافته و متشکل به میدان نیایند و حول خواست ها و مطالبات شان، مبارزاتی متحدانه، هماهنگ، زنجیره ای و سراسری در دستور نگذارند؛ همواره از سوی این رژیم در معرض تعرض اند!
پیام خامنه ای که در واقع فتوای به بردگی کشیدن کارگر است، پرده دیگری از سناریوی تعرض ادامه دار این رژیم علیه طبقه کارگر است؛ که باید از سوی کارگران پاسخی در خور بگیرد!
در خورترین پاسخ کارگران به پیام خامنه ای، راه اندازی اتحاد عمل های مشترک آنها حول مبارزه برای فوری ترین خواست های کارگری همین امروز شان است.
چندی پیش و همزمان با اعلام میزان حداقل دستمزدها از سوی شورایعالی کار، تعدادی از تشکل های مستقل کارگری، با صدور بیانیه مشترکی، عملاً پیشگام این عرصه شدند و اتحاد عمل مشترک خود را حول مبارزه برای افزایش دستمزدها اعلام کرده اند. اقدام ارزنده و تحسین آمیز این چند تشکل مستقل کارگری، لازم است وسیعاً و به سرعت مورد حمایت وسیع ترین طیف های کارگری قرار گیرند! پیام بشدت ضد انسانی اخیر خامنه ای، ضرورت حمایت توده کارگران از این گونه اقدامات هم طبقه ای های خود و پیوستن به آنها را، دو چندان می کند.
اگر این روزها بخشی از تشکل های مستقل جنبش کارگری، در تداوم اتحاد عمل موفق برگزاری اول ماه مه سال گذشته گام برداشته اند، و با گرد هم آمدن و صدور بیانیه ای مشترک حول مبارزه برای افزایش دستمزدها می خواهند رهسپار راهی شوند که در مسیر خود کارگران بیشتری را گرد هم آورند و با قدرت بیشتری در برابر سرمایه و دولت حامی آن و تعرضات شان ظاهر شوند، باید به آنها پیوست و قدرت اتحاد و همبستگی خود را در هیئت یک جنبش وسیع و قوی به نمایش درآورد!
راه اندازی چنین تحرک های طبقاتی و پیوستن به آنها، نه تنها یکی از آن پاسخ های درخور به تعرضات جبهه سرمایه است، که پیش درآمد آرایش طبقاتی وسیع تر و منسجم تری نیز خواهد بود که کارگران بیشتر از نان شب شان به آن محتاجند!
در اوضاع و احوالی که رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، پاسخی به مطالبات کارگران نمی دهد و اعتراض و مبارزات شان را سرکوب و رهبران و فعالان جنبش کارگری را در زندان نگه می دارد،
در اوضاع و احوالی که جمهوری اسلامی به این درجه از تهاجم به سطح معیشت کارگران هم، بسنده نمی کند و می خواهد شدت کار مضاعفی را به آنها تحمیل کند، به کرسی نشاندن ابتدایی ترین خواست کارگران هم، سطح دیگری از مبارزه و اشکال مؤثرتری از سازمانیابی را می طلبد. اقدامات و اشکالی هدفمند و سراسری در قالب اتحاد عمل های مشترک و وسیعی که مستقیماً منافع مادی سرمایه را آماج گیرد و در پیامی متقابل، به جبهه سرمایه اعلام کنند که از این پس متحدانه تر، سراسری تر، سازمانیافته تر و با اشکال کار سازتری از مبارزه به میدان خواهند آمد!
قطعاً تحقق چنین پیامی در گرو این است که: ما کارگران بی وقفه برای ایجاد اتحاد و تشکل های مان تلاش کنیم و خواست ها و مطالبات اولویت دارمان را در دستور داشته باشیم و به مبارزاتمان خصلت سراسری تری بدهیم، همه تشکل های موجود کارگری و همه شبکه های محافل، مستقل از اینکه تا چه حد به لحاظ نظری و سبک کاری بهم دور یا نزدیک اند، لازم است حول هر خواستی و علیه هرسیاستی، با توقعات مشترک و از پیش توافق شده ای به میدان آیند و خود را برای اعتصابات عمومی و سراسری آماده کنند،
همه کارگران اعم از: «بیکار و شاغل، متشکل و غیر متشکل»، حول پلاتفرم واحدی برای آزادی رهبران و فعالان کارگری، برای افزایش دستمزدها، علیه بیکارسازی ها، و علیه تشدید شدت کار و استثمار که در شعار «همت مضاعف و کار مضاعف» خامنه ای بسته بندی شده است، گرد هم آیند و جنبشی وسیع و قوی حول این خواستهای ضروری و همین امروز کارگران، سازمان داده شود.
تنها با چنین روالی از مبارزه است که می توان به پیام نوروزی خامنه ای پاسخ درخوری داد، آن را بی اعتبار کرد و توطئه های این رژیم را برای در فقر نگه داشتن کارگران و توده های محروم جامعه، بی اثر کرد.
اکنون که در آستانه اول ماه مه هستیم لازم است که کارگران با اتکاء به تشکل های موجود شان، با اتکاء به اتحاد عمل های مشترک شان و با اتکاء به تجارب اقدام های مشترک سال های گذشته و بویژه سال ۸۸ خود، چشمه هایی از یک قدرت نمایی کارگری را به نمایش بگذارند و به این رژیم و این دولت و همه سرمایه داران بفهمانند که از چه قدرتی برخوردارند!
در تجمع های امسال کارگران به مناسبت اول ماه مه، کارگران لازم است به روشنی اعلام کنند که برای تحقق هر خواست شان چنان متحد و با قدرت یکپارچه ای در برابر سرمایه و این رژیم و این دولت ظاهر خواهند شد که دشمنان طبقاتی شان دریابند خطر جدی است و کارگران هیچ وعده و وعید و امروز و فردا کردنی را نمی پذیرند و همین امروز آنچه را که مطالبه می کنند، می خواهند!
تنها با این سطح از قدرت نمایی می توان رژیم را از این همه دست درازی به معیشت کارگران و تحمیل فقر روز افزون به آنها، عقب راند.
این وظیفه کارگران کمونیست و فعالان جنبش کارگری است که با تلاش پیگیرانه و تبلیغ صبورانه خود در میان کارگران، آنها را متوجه سازند که برای جلوگیری از دست درازی های روز افزون سرمایه به معیشت و زندگی شان و برای تحقق هر خواست شان، گرد آمدن در اتحاد عمل های مشترک و راه اندازی مبارزاتی در اشکالی تعرضی، بسیار ضروری و حیاتی اند.
اگر اقدام ده تشکل در اول ماه مه سال ۸۸ و قطعنامه مشترک آنها مبنای بسیاری از مبارزات مطالباتی کارگران درطول یک سال گذشته بود، با پشت سر گذاشتن خیزش وسیع نه ماهه ای که همچنان زنده است و طیف وسیعی از کارگران جوان و پرشور و فرزندان کارگران را در خود پرورده است، توقع این است که ترکیب تشکل های برگزار کننده مراسم های اول ماه مه امسال، بسیار بیشتر از سال گذشته باشند و توده های وسیعتری از کارگران را حول فراخوان های خود گرد آورند.
به پیشواز برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم های اول ماه مه برویم و در این مراسم ها با صدور کیفرخواست مشترکمان علیه سرمایه، به سران و سرمایه داران این رژیم اعلام کنیم که: با مبارزات متشکل و سازمانیافته مان، اجازه نخواهیم داد پیام خامنه ای و سیاست به بردگی کشیدن کارگران به اجرا درآید!
عطا خلقى- ٠٩-٠۴-٢٠١٠