بنا به خبری که از سوی «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری منتشر شده است» کارگران خباز سنندج تصمیم گرفته اند در صورتی که به وضعیت آنها رسیدگی نشود دست به اعتصاب خواهند زد!
بر اساس این خبر، از آنجایی که مبارزات تا کنونی کارگران خباز سنندج حول افزایش دستمزدهای شان بی نتیجه بوده و جلسات متعددی هم که تا کنون با فرماندار و استاندار در سنندج داشته اند، سرانجامی نداشته اند؛ کارگران خباز این شهر بعد از یک تصمیم متحدانه، هشدار داده اند که اگر تا پایان روز یکشنبه سوم آبان ماه به مطالبه قانونی آنها رسیدگی نشود و دستمزد های شان افزایش پیدا نکند، همه کارگران تمامی ۴۵۰ واحد نانوایی در سطح شهر سنندج، دست به اعتصاب عمومی خواهند زد.
این تصمیم کارگران در هر پروسه ای حاصل شده باشد نشانه بی اعتنایی کارفرمایان و دولت نسبت به یک خواست اولیه و اساسی کارگران و حاصل همبستگی کارگری کارگران خباز این شهر و قاطعیت آنها برای رسیدن به مطالبات برحق شان است؛ که ستودنی است و باید مورد پشتیبانی همگانی قرار گیرد.
اعتصاب کارگری شکلی از اعتراض است که علاوه بر افشاگری و اعتراض به وضعیت غیر قابل قبولی، کارفرما و دولت را به چالشی جدی می کشاند.
اعتصاب کارگری، نه تنها اعتراضی به سلب حق و حقوقی کارگری و مطالبه یک سری خواست معین است، در عین حال گردش سرمایه را مختل، میدان شدت استثمار را محدود، و عرصه سودآوری سرمایه داران را ولو محدود، برای مدتی متوقف می کند.
اعتصاب کارگری تنها به منافع اقتصادی صاحبان سرمایه لطمه نمی زند، این اقدام علاوه بر اینکه عالیترین شکل مبارزه متحدانه بخشی از کارگران را به نمایش می گذارد، در عین حال یک تهدید سیاسی هم علیه دولت حامی سرمایه، دولتی که به شدت سرکوبگر و بشدت مدافع منافع سرمایه داران است هم، هست.
اعتصاب کارگری همچنین بستر تقویت همبستگی و اتحاد بیشتر کارگران و کلاسی برای آموزش و پروردن و رو آوردن رهبران و فعالان کارگری جوان تر، نیز هست.
اگرچه سرمایه داران و دولت های حامی شان هیچ شکل از اعتراضات کارگری را خوش ندارند، اما حساسیت شان نسبت به اعتصابات کارگری بسیار بیشتر است. حتی در کشورهایی هم که اعتصاب قانونی است، خیلی وقت ها دولت ها با توسل به پارلمان های شان و گذراندن قوانینی، به تکاپو می افتند که اعتصاب کارگران را به شکست بکشانند.
جمهوری اسلامی که به هیچ موازینی پایبند نیست و عملاً و قانوناً اعتصاب را ممنوع اعلام کرده است، حساسیت بسیار بیشتری به اعتصاب کارگری دارد.
رژیمی که همه اقتدارش در قبضه نیروی سرکوبگرش «سپاه پاسداران» است و این دستگاه مافیایی سرکوب، بر همه ارکان اقتصادی جامعه چنگ انداخته است و نقش بزرگ ترین و مقتدر ترین کارفرمای این مملکت را پیدا کرده است، اگر زورش برسد هر اعتراض و هر اعتصابی را در نطفه خفه می کند، و اجازه نمی دهد هیچ اعتراض و هیچ اعتصابی به سرانجام برسد.
اینجاست که همبستگی کارگری کارگران خباز سنندج و اعلام تهدید به اعتصاب عمومی آنها، در خور تحسین است و جا دارد که چنان مورد حمایت همگانی قرار گیرند که از گزند نیروهای سرکوب در امان باشد و بتوانند با یک اعتصابی کوتاه مدت و موفق، به خواست های برحق کارگری شان برسند.
کارفرما و دولت در برخورد به هر اعتصاب و کارگران اعتصابی، نقشه مند به میدان می آیند و متناسب با هر وضعیتی در جهت به شکست کشاندن اعتصابات، تاکتیک ویژه ای را به اجرا در می آورند: «سر می دوانند، وعده و وعید می دهند، در میان کارگران تفرقه می اندازند، به کمک رسانه های مزدورشان احساسات مردم را علیه اعتصاب کنندگان بر می انگیزند، و سرانجام تلاش خواهند کرد به ضرب قهر و سرکوب، اعتصاب شان را در هم شکنند.»
یکی از تاکتیک هایی که ممکن است کارفرما و دولت بیش از هر تاکتیکی که در جریان اعتصابی که کارگران خباز در دستور دارند، بکار گرفته شود، «که بسیار هم شناخته شده است» تاکتیک تفرقه اندازی در میان کارگران از سویی و شوراندن مردم علیه اقدام کارگران اعتصابی از سویی دیگر است.
اگر تا پایان مهلتی که کارگران تعیین کرده اند، از سوی کارفرما و دولت اقدامی به نفع کارگران خباز سنندج صورت نگیرد، و این بخش کارگری همچنان بر سر پیش بردن مبارزه شان به شکل اعتصاب مصمم باشند؛ حتماً کارفرما و دولت از رسانه های مزدورشان بهره می گیرند و تلاش خواهند کرد که بنام '' دفاع از مصرف کنندگان و مردم و جامعه '' ، اقدام کارگران اعتصابی را اقدامی '' ضدمردمی '' جا بیندازند و مردم را علیه اعتصاب کنندگان تحریک کنند و بشورانند!
طبعاً «نان» به عنوان یکی از اساسی ترین مایحتاج روزمره همه مردم و یکی از اصلی ترین غذای هر وعده غذایی خود کارگران و زحمتکشان و اقشار تهیدست جامعه، از نیازهای غیر قابل صرفنظر کردنی است که نبود و کمبود آن در سفره مردم ولو کوتاه مدت و تنها برای چند روز هم، دشوار است!
به احتمال زیاد جمهوری اسلامی نبود و کمبود نان در دوران اعتصاب کارگران خباز، را بهانه می گیرد و به این بهانه که گویا از حقوق مصرف کنندگان و شهروندان دفاع می کند، با تحریک احساسات مردم و با شوراندن آنها علیه کارگران اعتصابی، فشار سازمان یافته ای را به کارگران اعتصابی تحمیل خواهد کرد.
اینجاست که مردم باید هوشیار باشند و به دام نقشه های مزورانه دولت و کارفرمایان نیفتند و با بردباری نشان دادن از خود، اولاً نقشه های شوم و ضد انسانی این دو را نقش بر آب کنند.
دوماً با حمایت و پشتیبانی از کارگران اعتصابی موفقیت این اعتصاب را تضمین کنند و در عمل با دخالت جانبدارانه خود به نفع کارگران، دوران این اعتصاب را کوتاه و کوتاهتر کنند.
مردم باید این واقعیت را بپذیرند که اگر کارگران وادار شده اند که از تولید این نیاز حیاتی و هر روزه آنها «نان» خودداری کنند، قصدشان تنبیه کردن مردم و گرسنگی دادن به آنها نیست، بلکه چون کارفرماها و دولت حقوق آنها را نادیده می گیرند و می خواهند آنها را گرسنه رها کنند و راه های دیگر مبارزه برای تحقق مطالبات برحق شان را بر آنها بسته اند، به این شکل از مبارزه متوسل شده اند.
مردم باید به کارگران اعتصابی حق بدهند و با پشتیبانی همگانی شان دوره این اعتصاب را کوتاه تر و کارگران را هم در رسیدن به مطالباتشان همراهی کنند.
فعالان کارگری و انسان های آزادیخواه هم وظیفه دارند که با حضور یافتن در میان مردم و توضیح واقعیات و خنثی کردن سمپاشی های دولت و کارفرمایان، ضمن بالا بردن تحمل و بردباری مردم در دورانی که با کمبود این کالای اساسی و حیاتی روبرو می شوند، با جلب حمایت و پشتیبانی و احساس همنوعی آنها، زمینه های موفقیت مبارزه کارگران اعتصابی را بیشتر و قطعی تر کنند.
در این میان همه بخش های کارگری هم که صاحب شکلی از اشکال تشکل هستند، سندیکاهای کارگری، کارگران واحدهای کارگری شهر سنندج، محافل کارگری این شهر و شهرهای دیگر، کارگران مجتمع های کارگری در کردستان و دیگر شهرهای ایران، بویژه کارگران نانوایی ها، لازم است از این اقدام کارگران خباز سنندج حمایت و پشتیبانی کنند.
پیش برد چنین اعتصاب مهمی که از حساسیت زیادی برخوردار است و حتماً برای رژیم و صاحبان سرمایه و کارفرمایان گران تمام می شود، به حمایت همه جانبه اهالی شهرسنندج، گارگران بخشهای دیگر کارگری و تشکل های موجود کارگری در سراسر ایران و جریانات سیاسی مدافع حقوق کارگران بستگی دارد.
همه این واحدهای کارگری متشکل و غیر متشکل و جریانات سیاسی، لازم است با انتشار بیانیه هایی از خواست و مطالبات کارگران خباز سنندج، حمایت و پشتیبانی کنند و با توضیح حقانیت اقدام این کارگران در میان اهالی شهر، و تشکیل صندوق اعتصاب برای حمایت مالی از آنها، و بکارگیری هر شکل دیگر ابتکاری، به پشتیبانی های خود جنبه عملی ببخشند.
پیروزی کارگران خباز سنندج در جریان این اعتصاب، تنها پیروزی این کارگران نیست، پیروزی همه کارگران است.
پیروزی در این اعتصاب، اعتماد به نفس کارگران بخش های دیگر را در شهرهای دیگر و بویژه کارگران همین صنف را برای استفاده کردن از عالیترین شکل مبارزه برای تحقق هر مطالبه ای، بیشتر و بیشتر می کند.
اعتصاب، این سنت کار ساز مبارزاتی؛ در شرایطی که رژیم با تصویب طرح ضد انسانی «حذف سوبسیدها»، زمینه گرانی های بازهم بیشتر همه کالاهای اساسی مردم را فراهم کرده است و نان یکی از این کالاهای روز مره مردم است، باید به شکل رایج و عمومی هر بخش کارگری در اعتراض به این طرح و تورم و گرانی های ناشی از اجرای آن تبدیل شود!
ادامه مبارزه کارگران نانوایی های سنندج در شکل اعتصاب عمومی برای افزایش دستمزدهای شان که پروسه ای طولانی را از سرگذرانده است، در شرایطی که همزمان با به اجرا درآمدن طرح حذف سوبسیدها و گران شدن قیمت نان است، در عین حال که مبارزه برای افزایش دستمزدهاست، علیه گرانی و تورم و طرح حذف سوبسیدها هم هست که باید از یک حمایت و پشتیبانی عمومی برخوردار باشد!
عطا خلقی - یکم آبان ماه ۸۸
ata.kholghi@gmail.com