افق روشن
www.ofros.com

مبارزه با جنگ افروزان در غزه، جدا از مبارزه علیه سرمایه نیست


امید خرم                                                                                                       دوشنبه ٦ مرداد ۱۳۹۳

در جنگ جهانی دوم که در پی بحران جهانی سرمایه به وقوع پیوست، ده ها میلیون انسان جان خود را از دست دادند. بسیاری یهودی ها در بدترین شرایط به انواع مختلف کشته شدند که موجب جریحه دار شدن افکار عمومی شد. پس از جنگ ، تولید ارزش اضافه و انباشت سرمایه به طور سرسام آوری افزایش یافت. گر چه بسیاری از مردم کشته شدند اما جنگ جهانی دوم برای کشورهای امپریالیستی نعمت بود. چرا که پس از جنگ، سرمایه داری جهانی توانست دوران رونق تولید ارزش اضافه را از سر بگیرد. بحران زاییده نظام سرمایه داری است و تا سرمایه داری وجود دارد، بحران ها هم در پی یکدیگر به وجود می آیند.
پس از جنگ، کشورهای سرمایه داری پیروز به بهانه دلجویی از یهودیان، دولت اسرائیل را بنیان گذاشتند. طرح تشکیل دولت اسرائیل به وسیله ی کشور های پیروز در جنگ جهانی دوم، در جهت تأمین منافع سرمایه های امپریالیستی پی ریزی شد و طی این سال ها تحت حمایت دولت های سرمایه جهانی بوده است.
به پشتوانه ی حمایت های مادی و سیاسی و نظامی بورژوازی آمریکا و غرب، بورژوازی حاکم در اسرائیل و دولت حاکم از نظر مالی و نیروی نظامی از قدرتمند ترین دولت های سرمایه داری منطقه است. از سوی دیگر در فلسطین گروه های ارتجاعی مسلحی چون حماس و غیره وجود دارند که از سوی تعدادی از کشورهای مرتجع منطقه به ویژه جمهوری اسلامی حمایت می شوند. در این میان، مردم فلسطین در رقابت دولت های سرمایه داری ریز و درشت گلوله ی دم توپ این دولت های سرمایه داری و گروه های مرتجع وابسته به دولت های سرمایه داری منطقه شده اند. هم اکنون بیش از هزار نفر ازمردم فلسطین که بسیاری از آنها کودک بوده اند، کشته و چند برابر این تعداد زخمی شده اند.
دولت های سرمایه داری جهان نیز در رقابت با یکدیگر و هر یک در جهت دفاع از منافع خود موضع گیری می کنند و سالهاست بعد از آنکه بسیاری به خاک و خون افتاده اند از دو طرف می خواهند که آتش بس اعلام کنند. هیچ کدام از این دولت های سرمایه داری و گروه هایی چون حماس که از سوی کشورهای مرتجع منطقه امکانات مالی و تجهیزات نظامی می گیرند، در راستای حل معضلات ساکنین غزه که اکثریت و قریب به اتفاق از راه فروش نیروی کار زندگی می کنند، قدمی بر نمی دارند. واقعیت این است که بورژوازی از زاویه ی منافع خود به کشتار ساکنین غزه نگاه می کند. ساکنین غزه مانند دیگر کارگران خواست و مطالبه شان زندگی مرفه، آزادی و داشتن سرپناه است. فلسطینی هایی که آواره ی کشورهای دیگر شده اند عمدتا در جستجوی کار بوده اند اگرچه ترس از جنگ و خونریزی هم عامل دیگریست.
موضع گیری هایی که کشور های سرمایه داری در مورد فلسطین دارند برخاسته از منافع مادی و سیاسی این کشورهاست. آنها رسالتشان حفظ مناسبات کارمزدی است، یعنی حفظ مناسباتی که با خرید نیروی کار کارگران، تولید ارزش اضافی کند. طبیعی است که جنگ بین دولت اسرائیل و دولت فلسطین و گروه های وابسته به دولت های سرمایه داری از تضاد کار و سرمایه نشأت می گیرد و از این رو که دولت های سرمایه داری و گروه های مرتجع وابسته، به نفعشان نیست که در راستای منافع مردمی که از راه مزدی زندگی می کنند حرکت کنند، اینجاست که می گوییم کسانی می توانند از مردم غزه حمایت کنند که با آنها هستی مشترکی داشته باشند. یعنی آنان که تنها سرمایه و کالایشان نیروی کارشان باشد. از این نگاه اکثریت ساکنین غزه نیز بخشی از خیل عظیم کارگران جهان هستند و شاید نزدیکترین کارگران به آنها از جهت منافع طبقاتی، کارگران اسرائیلی باشند. کارگرانی که از راه فروش نیروی کارشان امرار معاش می کنند و برای سرمایه داران اسرائیلی تولید ارزش اضافه و انباشت سرمایه می کنند. به دنبال آن دولت اسرائیل و دیگر دولت های سرمایه داری از پیوند و اتحاد کارگران غزه نشین و اسرائیلی وحشت دارند که موجب می شود بخشی از تبلیغات دولت سرمایه داری اسرائیل و دیگر دولت های سرمایه داری در جهت ایجاد دشمنی و اختلاف بین کارگران اسرائیل و غزه باشد. اتحاد و همبستگی کارگران باید بر علیه دولت های سرمایه داری اسرائیل و گروه های مرتجع باشد نه اتحاد و همبستگی در قالب تشکل و احزاب رفرمیستی که سال هاست به وسیله احزاب و گروه ها تبلیغ و ترویج می شود. تشکلی که در برگیرنده اکثریت کارگران باشد، تشکلی که به وسیله خود کارگران از میان آگاه ترین و مبارزترین کارگران تشکیل شود که به شکل شورایی اداره شود. تشکلی که سرمایه را آماج حمله قرار دهد، یعنی تشکلی شورایی و ضد سرمایه داری که دربرگیرنده کلیه کارگران اسرائیلی و فلسطینی باشد. دیگر راه کارهایی که داده شده و هم اکنون هم داده می شود عملا رفرمیستی است که با حمایت از یکی از جناح های سرمایه داری به استقلال طبقاتی طبقه ی کارگر ضربه می زند.
سال هاست جنگ بسیاری از مردم این منطقه را به کام مرگ، نیستی و آوارگی کشانده است. نظام سرمایه داری اسرائیل بارها در این منطقه هولوکاست آفرینی کرده و دست به قتل عام مردم زده است. نمونه ی چنین کشتاری را در قتل عام های جنگ جهانی دوم می توان دید که یهودیان و انسان های بسیار دیگری که هیچ منافعی از این جنگ نداشتند، جان خود را از دست دادند. نظام سرمایه داری اما بیشترین بهره برداری را از این جنگ به چنگ آورد. بحرانی که نظام کار مزدی را به خطر انداخته بود، بعد از جنگ توانست با استثمار نیروی کارگرانی که در جنگ تمام دارایی های خود را از دست داده بودند و جویای کار بودند، خود را بازسازی کند. از این جهت بود که در بالا گفتیم که جنگ برای سرمایه داری جهانی «نعمت» بود. این جنگ نیز برای سرمایه دارانی که مستقیم و غیر مستقیم در جنگ شرکت دارند و از مواهب جنگ بهره مند می شوند نعمت است. اسلحه و تجهیزات خود را به فروش می رسانند و قدرت منطقه ای و جهانی خود را تحکیم می کنند. جنگی که بایستی در مسیر مبارزه با سرمایه -که سرمنشا تمام خونریزی ها، اعتیاد و فساد و ... می باشد - شکل بگیرد، به جنگی ناسیونالیستی تبدیل می شود، به جنگ گروه هایی که از سوی سرمایه داران منطقه تغذیه می شوند. در حالی که اسرائیل و دولت سرمایه داری حاکم و کشورهایی چون ایران و دیگر کشورهای منطقه نظیر عربستان و قطر و ... در ضدیت ، با کارگران همسو هستند.
از این جهت است که تنها راه پایان دادن به این جنگ که سالها دامن گیر عمده ی مردم غزه و اسرائیل شده است، اتحاد کارگران ساکن در اسرائیل و کارگران غزه بر علیه نظام سرمایه داری اسرائیل و بورژوازی حاکم بر فلسطین می باشد. گرچه این جنگ بیشترین ضربه و خونریزی و خرابی و آوارگی را به مردم فلسطین تحمیل می کند اما اکثریت مردم اسرائیل یعنی فروشندگان نیروی کار نیز از این جنگ ضربه می خورند و ناگزیرند که هزینه ی جنگ را بپردازند، اگرچه نسبت به مردم غزه کمتر کشته می شوند اما همیشه در دلهره ی گسترش جنگ، روز را سر می کنند. هزینه ی این جنگ را کارگران اسرائیل تامین می کنند و از سوی دیگرکارگران کشورهای سرمایه داری منطقه هزینه گروه هایی که به نام مردم فلسطین در روشن کردن فتیله ی جنگ از هیچ توطئه ای فروگذار نمی کنند، تامین می کنند. هزینه ی جنگ افروزی هایشان حاصل نیروی کار کارگران می باشد.
دولت سرمایه داری ایران که در سرکوب کارگران و تحمیل بی حقوقی و فقر به آن ها از هیچ جنایتی ابایی ندارد، در برخورد با مسئله ی جنگ میان بورژوازی اسرائیل و فلسطین تنها بر طبل جنگ می کوبد و برای تامین هزینه های آن از کیسه ی خالی طبقه ی کارگر، دست و دلباز عمل می کند. دولت سرمایه داری ایران با کمک به گروه هایی چون حماس می خواهد در مذاکره با دولت های سرمایه داری غرب دست بالا داشته باشد و حاکمیتش را در تولید ارزش اضافی کارگران محکم کند. اگر دولت سرمایه داری ایران با بسیاری از کشورهای سرمایه داری جهان بر سر سهم بری از ارزش اضافی و متد مهندسی تولید ارزش اضافی اختلاف دارند، چیز بعیدی نیست. این مسئله برخواسته از ماهیت نظام مزدی است.
اما در یک چیز همه ی این کشورهای سرمایه داری از چین و روسیه گرفته تا آمریکا و ایران و اسرائیل و .... مشترکند: حفظ نظام سرمایه داری و سرکوب کارگران و منحرف کردن مبارزات کارگری از مبارزه با سرمایه. چنانکه هر کدام از این کشورها در مقاطع مختلف بنا به منافعشان از گروه های مشابه القاعده و حماس حمایت کردند و آن ها را با پول و اسلحه تقویت کردند. اکنون نیز این جنگ با پول و تجهیزات دولت های سرمایه داری تقویت می شود و حاصلش برای کارگران منطقه، تنها فقر و کشتار و بی خانمانی است اما برای دولت ها و صاحبان سرمایه، دستیابی به سود و انباشت بیشتر سرمایه است. در چنین شرایطی وظیفه ی هر کارگری است که با اتکا به نیروی کارگری، ماهیت این جنگی که مردم را به کام مرگ می برد افشا کند. با نگاه مبارزه با سرمایه، در تشکل های شورایی ضد سرمایه داری، دولت هایی چون اسرائیل انسان کش، آمریکا، ایران و دیگر دولت های سرمایه داری که گروه هایی چون حماس را به جنگ افروزی تشویق و ترغیب و حمایت می کنند را افشا و محکوم کند. صرف بیانیه کفایت نمی کند. از هر موقعیتی برای تجمع کارگران بر علیه جنگ و برای محکوم کردن این جنگ ارتجاعی باید استفاده کرد. باید از کارگران غزه نشین و کارگران اسرائیل خواست با ایجاد تشکل های ضد سرمایه داری خود بر علیه این دولت های ضد کارگری و ضد انسان به پا خیزند. با وجود سالها سیطره دیدگاه های ناسیونالیستی و فرقه ای بورژوازی جهانی و رفرمیسم چپ و راست بر جنبش کارگری سازماندهی چنین جنبشی کار مشکلی است. اما تنها راهی است که می تواند هجوم نظام سرمایه داری حاکم بر اسرائیل را به عقب نشینی وادار کند. مبارزه با جنگ افروزیهای اسرائیل و حماس و فتح جدای از مبارزه ضد سرمایه داری شورایی، علیه سرمایه نیست.

امید خرم