افق روشن
www.ofros.com

خدنگ مارکُش با مار شد جفت - سخنی در باب مذاکره جمهوری اسلامی و آمریکا


کانال منشور آزادی، رفاه برابری                                                                                             پنجشنبه ۲٨ فروردین ١۴٠۴ - ١٧ آوریل ۲۰۲۵


خدنگ مارکُش با مار شد جفت - سخنی در باب مذاکره جمهوری اسلامی و آمریکا

دیدیم که ولیِ فقیه جمهوری اسلامی بالاخره مذاکره با آمریکا را پذیرفت، مذاکره‌ای که به‌نظر او نه «عاقلانه» بود، نه «هوشمندانه»، و نه «شرافتمندانه». چرا؟ زیرا نظام‌اش را در خطر سقوط می‌بیند و نجات این نظام برایش فریضه‌ای دینی است که «اوْجَبِ واجبات» است؛ وقتی پای نجات جمهوری اسلامی در میان باشد، مذاکره با آمریکا که سهل است، راه انداختن حمام خون هم جایز است. این را جمهوری اسلامی بارها نشان داده است. اکنون هم که دعوا بر سر «مستقیم» یا «غیرمستقیم» بودنِ این مذاکره است، قاعدتاً کار بر اساس همان اصل حفظ نظام پیش خواهد رفت، یعنی اگر آمریکا بر «مذاکره مستقیم» پافشاری کند، جمهوری اسلامی به احتمال قوی تسلیم خواهد شد؛ در واقع، برای کسی که به هر دلیل به کاری «غیرشرافتمندانه»‌ای تن داده است قاعدتاً نباید فرق کند که این کار را «مستقیم» انجام ‌دهد یا «غیرمستقیم». وانگهی، مذاکره با آمریکا حتی اگر مطابق نظر جمهوری اسلامی به‌شکل «غیرمستقیم» پیش رود و حتی اگر، آن‌گونه که جمهوری اسلامی می‌خواهد، به رفع تحریم‌های آمریکا نیز بینجامد، ولو آن‌که مطابق معمولِ جمهوری اسلامی در لفافه‌ای از جنجال‌ها و هیاهوهای «ضداستکباری» پیچیده شود، کمترین خدشه‌ای به این حقیقت وارد نمی‌کند که نتیجه قطعی و بی‌چون و چرای مبارزه ارتجاعی با استعمار تسلیم‌شدن در مقابل استعمار و سائیدنِ سر بر آستان آن است. کلی‌تر و جامع‌تر بگوییم، سرانجامِ مبارزه واپسگرایانه با سلطه سرمایه‌داری فقط و فقط ریختنِ آب به آسیاب سرمایه‌داری است.

اما آسیاب سرمایه‌داری ایران فقط با آب مبارزه ارتجاعیِ روحانیت نچرخیده است و نمی‌چرخد. نقطه قوت اصلیِ سرمایه داری ایران وجود استبداد شرقی است که میراث عهد عتیق است و اکنون به شکل استبداد دینی همچون سد سکندر از رابطه استثمارگرانه سرمایه حفاظت می‌کند، به‌ویژه آن‌که این استبداد به یُمن هشت سال جنگ ارتجاعی ایران با عراق به نیروی نظامیِ قدرتمندی مجهز شده است که حتی استبداد سلطنتیِ پهلوی نیز خواب آن را نمی‌دید، استبدادی که ژاندارم منطقه خاورمیانه شمرده می‌شد و زمانی برای سرکوب مخالفانِ پادشاهیِ عُمّان به این کشور لشکرکشی می‌کرد، عُمّانی که اکنون به دولتِ مورد اعتماد جمهوری اسلامی تبدیل شده است، به‌طوری که بدون ‌وساطتِ او با آمریکا مذاکره نمی‌کند. باری، سرمایه‌داری استبدادی ایران با جمعیتی تقریباً ۹۰ میلیون نفری بازار مستحکم و در عین حال سودآوری است که، خاصه در بحران کنونیِ سرمایه جهانی، هیچ حکومت سرمایه‌داری نمی‌تواند به‌راحتی از آن چشم بپوشد. مسئله استفاده از این بازار فقط رام کردن یک حکومت چموش است، حکومتی که این سرمایه‌داری استبدادی را در جریان یک «انقلاب»! به‌عنوان غنیمت جنگی به تصرف خود درآورده است. حال اگر این حکومت چموش به علت شکست‌های سختی که در تمام زمینه‌های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی خورده است خود را در معرض سقوط ببیند و برای نجات خود از این خطر به کمک دولت‌های سرمایه‌داری نیاز داشته باشد، حتی اگر آن دولت «دشمن»‌ی چون آمریکا باشد، بدیهی است که رام کردن‌اش به‌مراتب ساده‌تر می‌شود. آن‌چه را که ترامپ بارها درباره ضعیف‌شدن جمهوری اسلامی به زبان آورده ناظر بر همین واقعیت است. هارت و پورت و رجزخوانیِ جمهوری اسلامی بر ضد آمریکا همیشه بوده است و پس از این هم خواهد بود. اما این بار اوضاع فرق می‌کند. این بار خطر سرنگونی از رگ گردنِ جمهوری اسلامی به او نزدیک‌تر است. ممنوع کردن شعار «مرگ بر آمریکا» در مراسم سالگرد ۲۲ بهمن و پاک کردن این شعار از در و دیوار و کفِ زمین معنای بسیار روشنی دارد. یکی دیگر از چراغ سبزهای جمهوری اسلامی به آمریکا را پزشکیان کلید زد آن‌گاه که پس از دیدار با خامنه‌ای اعلام کرد که جمهوری اسلامی هیچ مخالفتی با سرمایه‌‌گذاری آمریکا در ایران ندارد. اینها اگر سرکشیدنِ جام زهر نیست، پس چیست؟ تفاوت فقط در این است که خمینی شهامت آن‌ را داشت که به‌صراحت اعلام‌اش کند، حال آن‌که خامنه‌ای این شهامت را ندارد.

اما جبر جفت و جور شدن مذاکره مورد بحث بین جمهوری اسلامی و دولت آمریکا آن‌گاه حیاتی‌تر می‌شود که ببینیم طرف دیگرِ این مذاکره یعنی دولت آمریکا نیز وضعیت چندان مناسبی ندارد. در واقع دولت آمریکا اکنون برای رهایی از چنگ بحران عمیق اقتصادی‌اش به پیروزی بر رقیب‌اش، چین، نیاز دارد. آن‌گونه که ترامپ خود گفته است هدف‌اش از مذاکره با جمهوری اسلامی بیرون کشیدن بازار ایران از انحصار چین است. پس، به یک معنا دولت آمریکا نیز به کمک جمهوری اسلامی نیاز دارد. اما فقط اوضاع اقتصادی نیست که دو حکومت را به یکدیگر نزدیک کرده است. در زمینه‌های سیاسی و فرهنگی نیز این دو حکومت تا حدودی به یکدیگر نزدیک شده‌اند. بحران اقتصادیِ سرمایه‌داریِ آمریکا باعث شده که در این کشور نیز در زمینه‌های سیاسی و فرهنگی گرایش‌های آزادی‌ستیزانه، غیرسکولار، و شبه‌فاشیستی رشد کند. ترامپ در همان آغازِ کارش چند فرمان صادر کرد که بیشترشان اقتصادی بود اما برخی از آنها جنبه فرهنگی و سیاسی داشت، از جمله این‌که در قوانین (دولت فدرال) فقط باید دو جنسیت مردانه و زنانه به‌رسمیت شناخته شود. به‌عبارت دیگر، ترامپ جنسیت‌هایی را که نه زنانه هستند و نه مردانه و به‌اصطلاحqueer ‎ یا بیناجنسیتی هستند و در برخی ایالت‎های آمریکا از نظر قانونی به‌رسمیت شناخته شده‌اند، از حمایت قانونی محروم کرده است. یا طبق فرمان دیگری، دولت موظف شد به کلیساها و دیگر نهادهای مذهبی کمک کند. افزون بر اینها، دولت ترامپ آزادی بیان را نیز لگدمال کرده و جنبش حمایت از مردم فلسطین که عمدتاً در دانشگاه‌های آمریکا بر ضد کشتار مردم غزه توسط اسرائیل شکل گرفته، سرکوب کرده است و همچنان به این سرکوب ادامه می‎دهد. همین چند روز پیش، بودجه دولتی دانشگاه هاروارد را قطع کرد و دیروز نیز از دانشگاه‎ها خواست که نام استادان و دانشجویانی را که از مردم فلسطین حمایت می‌کنند، که به‌زعم او «یهودستیز» هستند، به دولت اعلام کنند، اقدامی شبیه سرکوب استادان و دانشجویان ایران توسط جمهوری اسلامی در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی». البته بسیاری از دانشگاه‌ها با این دستور ترامپ مخالفت کرده و آن را مغایر آزادی بیان دانسته‌اند.

می‌ماند حرف آخرِ این وجیزه که غرض از طرح نکته بالا این زنهار است که دو سوی این مذاکره امامزاده‌هایی هستند که مطلقاً شفا نمی‌دهند. دوراهی «مذاکره یا عدم‌مذاکره؟» و «مستقیم یا غیرمستقیم؟» مسئله ما مزدبگیران نیست و پرداختن به آنها رفتن به دنبال نخودسیاه است. ما باید درد خود را خود چاره کنیم و در مبارزه برای دست‌یابی به خواسته‌هایمان فقط و فقط روی پای خود بایستیم، که شرط اساسیِ آن سازمان‌یابی شوراییِ سرمایه‌ستیزانه است. گام نخست پس از‌ این سازمان یابی، خلاصی از چنگ استبداد دینیِ حاکم، رهایی سیاسیِ جامعه، و برپایی دموکراسیِ شورایی برای تقویت نیروی طبقه مزدبگیر و تداوم مبارزه برای برانداختن قطعی و نهایی رابطه اجتماعیِ سرمایه است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۸ فروردین ۱۴۰۴


___________________________

برای مطالعه مجموعه مقالات و مطالب از ۳ مهر تا ٩ اسفند ۱۴۰۳ (اینجا) کلیک کنید.

برای مطالعه مجموعه مقالات و مطالب از ۱۳ اردیبهشت تا ۲۲ شهریور۱۴۰۳ (اینجا) کلیک کنید.

برای مطالعه مجموعه مقالات و مطالب از ۶ دی تا ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ (اینجا) کلیک کنید.

برای مطالعه مجموعه مقالات و مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری از اردیبهشت تا ٢۵ آذر ۱۴۰۲ (اینجا) کلیک کنید.