زن کارگر در متن زندگی کارگری
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
آنچه در زیر میآید بخشهایی از مقالۀ جایگاه زنان نوشتۀ سلما جیمز در سال ۱۹۵۲ است، که در کتاب او با عنوان جنسیت، نژاد، طبقه در سال ۲۰۱۲ بههمت انتشارات MP Press در آمریکا منتشر شد.
سلما جیمز نویسنده و فعال اجتماعی به سال ۱۹۳۰ در خانوادهای کارگری در آمریکا متولد شد. از کودکی در کارخانهها و در محلات کارگری...
متن کامل را
اینجا کلیک کنید.
***********
پاسخ به یک پرسش
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری
اینجا کلیک کنید.
یکی از دوستانِ عضو کانال پرسش زیر را مطرح کرده و خواهان پاسخ کانال شده است:
«در مورد مطلب مربوط به روز کارگر یک سوال پیش میآید. این سوال در چند گروه کارگری وبازنشستگان مطرح شده است. در جوامعی که هنوز مناسبات اجتماعی و اقتصادی پیش از سرمایهداری حاکم است، یا اینکه حداقل سرمایهداری بهطور کامل تسلط نیافته، ممکن است در جنبشهای ضداستبدادی علیه حاکمان، سرمایه داران هم شرکت کنند. آنها طبیعتا مخالف استثمار نیستند و به دنبال گسترش و تسلط کامل اجتماعی و اقتصادی سرمایهداری هستند. در این صورت، آیا باید آنها را از مبارزه ضداستبدادی اخراج کرد؟؟ یا میشود آنها را در این مرحله متحد با جنبش ضداستبدادي دانست؟ در صورت امکان، جواب دهید یا راهنمایی کنید. ممنون میشوم».
پاسخ:
پیش از پاسخ به پرسش فوق لازم است روشن کنیم که ظاهرا در این پرسش این نکته مفروض گرفته شده که در جامعه ایران «مناسبات اجتماعی و اقتصادیِ پیش از سرمایهداری حاکم است، یا اینکه حداقل سرمایهداری بهطور کامل تسلط نیافته». باید اعلام کنیم که ما چنین نظری نداریم. بهنظر ما، در ایران رابطه اجتماعی سرمایه یعنی خرید و فروش نیروی کار دههها است که بهطور کامل تسلط یافته است. منتها از آنجا که این رابطه نه به گونه انقلابی-دموکراتیک بلکه به شیوه ارتجاعی-بوروکراتیک یعنی در سازش با مناسبات پیشاسرمایهداری و با هدف ارزان و بیحقوق نگهداشتن نیروی کار حاکم و مسلط شده، از همان آغاز دارای روبنای سیاسیِ استبدادی بوده است. این استبداد تا انقلاب ۱۳۵۷ استبداد سلطنتی بوده و پس از آن استبداد دینی شده است. در اینجا میرسیم به پاسخ به پرسش این دوست عزیز.
در جنبش ضداستبدادیِ کنونی هم گرایش سرمایهدارانه وجود دارد و هم گرایش ضدسرمایه داری. اولی از موضع سرمایهداری با استبداد مبارزه میکند، دومی از موضع ضدسرمایهداری. تاریخ معاصر ایران نشان داده که جریانی که از موضع سرمایهداری با استبداد مبارزه میکند نمیتواند تا آخر مبارز ضداستبدادی باشد و استبداد را از میان بردارد، چون درنهایت برای حفظ سرمایهداری، مشخص ایران یعنی نیروی کار ارزان و بیحقوق به استبداد نیاز دارد. به همین دلیل است که ضدیت این جریان با استبداد گذرا و موقت است و سرانجام از مبارزه با استبداد دست بر میدارد و طرفدار و مدافع آن میشود. این طرفداری ممکن است نه از استبداد دینی بلکه از شکلهای دیگرِ استبداد باشد. اما به هر حال طرفداری از استبداد است، و نشان میدهد که در ایران، سرمایهداری در دراز مدت نمیتواند بدون استبداد وجود داشته باشد. مثلا اکنون مخالفت بسیاری از سرمایهداران با استبداد مخالفت با استبداد دینیِ جمهوری اسلامی است، و گر نه آنان با استبداد غیردینی و سکولارِ سرمایه داری، چه سلطنتی و چه جمهوری، مشکلی ندارند و آن را برای حفظ سرمایه و موقعیت برتر خود لازم میدانند. برای شناخت نمونههای این واقعیت در تاریخ معاصر ایران میتوان به مقاله «چرا دموکراسی شورایی سرمایهستیز؟» در «کتاب یکم منشور آزادی، رفاه، برابری» (از انتشارات کانال) مراجعه کرد.
بنابراین، بر اساس آنچه که تاریخ معاصر ایران نشان میدهد تنها جریان پیگیر ضداستبدادی گرایش ضدسرمایهداریِ طبقة کارگر است. بدیهی است که دوجریان فوق نمیتوانند متحد یکدیگر باشند. یعنی اساسا بین آنها اتحادی وجود ندارد که یکی بخواهد دیگری را از این اتحاد «اخراج» کند. این دو جریان هر کدام از زاویه منافع خود با استبداد مبارزه میکنند. اماَ، بهنظر ما، جریانی که تا آخر میتواند با استبداد مبارزه کند و به عمر آن پایان دهد فقط جریان ضدسرمایه داری است. این ادعای ما نیست. چنانکه گفتیم، این را تاریخ معاصر ایران نشان میدهد.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
____________________________
برای مطالعه مجموعه مقالات و مطالب از ۶ دی تا ۲۴ اسفند ۱۴۰۲
(اینجا) کلیک کنید.
برای مطالعه مجموعه مقالات و مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری از اردیبهشت تا ٢۵ آذر ۱۴۰۲
(اینجا) کلیک کنید.