افق روشن
www.ofros.com

تکلیف چیست؟

شاید، آغاز نقطه ای بر آسیب شناسی جنبش کارگری

فعالان کارگری ضد سرمایه داری                                                                            پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹٢

ما نمی توانیم واکنش همراه با شادی عمومی مخصوصاً جوانان را به بهانه پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری مانند پیروزی تیم ملی فوتبال برتیم کره جنوبی که در آن شعارهای مبنی بر "آزادی زندانی سیاسی" و یا "ما رایمان را پس گرفتیم" و ...را نادیده بگیریم.
مقدمه:

قصد ما موشکافی رفتارهای جزیی و کلی اقتصاد سیاسی نظام سرمایه داری در ایران و جنبش کارگری نیست، بلکه ابتدا به ساکن با نگاهی گذرا به تجربیاتمان در رفتار شناسی جنبش کارگری از نگاه ضد سرمایه داری به طرح مسئله ای هر چند تکراری در مورد موقعیت جنبش کارگری جنبش اجتماعی سیاسی فی الواقع موجود می پردازیم. در این رهگذر دست دوستی بسوی تمامی کارگران فعال و فعالان کارگری دلسوز جنبش کارگری و جنبش اجتماعی واقعا موجود جهت رایزنی و نقد پذیری دراز می کنیم تا شاید نقطه ای آغازین گردد بر پایان مبحث واگرایی موجود در جنبش کارگری بشود و بسوی همگرائی علیرغم تجارب گذشته و فراز و فرودهایی که در این مسیر طی شده است گام هایی هر چند کوچک ولی عملی برداریم.
ابتدا به انتخابات اخیر ٢۴ خرداد و بسامد های آن اشاره ای خلاصه داریم.

شرح مسئله:
پس از تصرف پست ریاست دولت توسط معتدله آنهم در ائتلاف با ، اصلاح طلبان که از طریق ایجاد و توهم سیاسی بین طبقات پایین دست ناراضی جامعه آنهم در فضای اجتماعی در حال عبور از شرایط دلسرد کننده حاکم بر جامعه پس از سرکوب جنبش اجتماعی و قیام 88 بودیم.
نتایج بدست آمده از شمارش آرا نشاندهنده چه چیزی است جز هوشیاری رهبران سیاسی جناحی از سرمایه داری از این انتخابات استبدادی سیاسی؟ این جناح سرمایه داری ائتلاف اصلاح طلبان - معتدله ، (میانه روها) - با ژست لیبرالی بر نمایندگی از بخش خصوصی سرمایه های صنعتی، تجاری و خدماتی، کشاورزی توانست این پست ریاست را در حاکمیت دولت سرمایه داری بدست آورد. این اپوزیسیون رسمی با توجه به نفوذش در بخش هایی از نهادهای تصمیم گیری ارشد جامعه مانند تشخیص مصلحت ، مجلس و قوه قضائیه توانست از بحران اقتصادی اجتماعی موجود جامعه با مانورهای تبلیغاتی و رسانه ای و سازماندهی شبه حزبی از شکاف موجود در جناح مقابل اصول گرایان و اصول گرایان افراطی بهره برداری کند.
اینک جناح معتدله که خود را نمایند ه انحصاری بخش خصوصی سرمایه میداند جهت مقابله و کاهش و تعدیل بخش دولتی طیف های سرمایه داری وارد میدان شد زیرا بخش خصوصی ناراضی صنعت که با ظرفیت نازل ۴٠ درصد آنهم با کف ظرفیت خود در حال تولید است بخش خصوصی تولید در صنعت،کشاورزی ، خدمات و حتی تجارت همواره نسبت به هیولای واردات کالاهای خارجی هشدار می داد در حالیکه همزمان اختاپوس رانت خوار دولتی حتی بنگاه های صنعتی دولتی را نیز ورشکستگی کشانده و باعث خانه خرابی صدها هزار کارگر و مزد بگیر نیز شده و به سفره معیشت کارگران و سایر مزد بگیران و حتی لایه های پایینی قشر متوسط خرده سرمایه نیز حمله کرده است.
اعتراض اپوزیسیون نیمه رسمی بخش خصوصی سرمایه مانند اتاق بازرگانی و اصناف سنتی و مدرن همواره از طریق نمایندگان پارلمانیشان در سطح رسانه های رسمی و نیمه رسمی مطرح می شد.
این اپوزیسیون نیمه رسمی توانست با بهره گیری از بستر گسترده نارضایتی عمومی و از طریق رسانه ها و نشر افکار ایدئولوگهای خود با نفوذ در افکار لایه های متوسط و پایینی قشر متوسط شهری و روستایی و لایه های گسترده و فراگیر ناراضی ملتهب از شرایط اقتصادی طبقه کارگر اعم از کارگران صنعتی و کشاورزی و خدماتی توانست در لحظه های پایانی هفته منتهی به ٢۴ خرداد تاریخ انتخابات موج سواری کند و تکخال سیاسیش را با سیاست "برد-برداصلاح طلبان" بر زمین بازی کوبیده و نام وی را ثبت کند.آری روحانی با شعار" عاملان وضع اقتصادی موجود باید محاکمه شوند"(١) و به کمک اصلاح طلبان شبه حزب این پست را بدست آورد.
در این نبرد جناح های سرمایه داری ، نصیب کارگران و اقشار پایین طبقه متوسط چیزی جز سیاهی لشکر و پیاده نظامی "نبرد نرم افزاری" نبود.در حالیکه آرایش سیاسی ائتلاف معتدله و اصلاح طلبان در تعریف دفاع جانبدارانه از "خاندان خمینی" و هزینه مالی "خاندان هاشمی" و استفاده وسیع از سنگر وپرچم خمینیسم علیه خاندان اشراف درباری ولایت خامنه ای بود خاندان خامنه ای در رأس هرم الیگاریشی ثروت و قدرت قرار دارند - که بافت اشرافی این الیگاریشی مرکب از روحانیان ارشد با ریشه های سنتی در بازار(ریزه خواری) – نظامیان ارشد سپاه پاسداران مدیران ارشد وزارت اطلاعات بوده و خانواده های سنتی در بخش تجاری بازار با رانت خواری از بودجه های نظامی و طرح های عمرانی کلان – قاچاق اسلحه و کالا و مافیای مواد مخدر با مدیران ارشد وابسته به دربار و وابستگان عشیره ای خامنه ای با هوارادان خود در نهادهای حکومتی نظامی و شبه نظامی و قوه قضائیه و مقننه با نهادهای اقتصادی قدرتمندی همچون بنیادهای، مستضعفان ، سازمان اطلاعات ، مسکن ، ١۵ خرداد ، کمیته امام ، بنیاد شهید، اوقاف ، سازمان شهرداری ها و ... ونظامی اقتصادی مانند قرارگاه خاتم الانبیا سپاه و صنایع تسلیحات نظامی شکست فاحشی را متحمل شد این نهادها اینک دچار موریانه زدگی بوروکراتیسم شده این تراستهای خودسر سالهاست که در بازار سرمایه به اختلاس و سهم خواهی هر چه بیشتر پرداخته اند.
این نهادها با دست اندازی در بورس و خرید و فروش شرکت های ورشکسته دولتی از طریق رانت اطلاعاتی توانسته اند به سرمایه های هنگفتی برسند همانگونه که احمدی نژاد گفت" در حدود ۵٠٠،٢٠٠٠ ویا ٣٠٠٠ نفر اقتصاد این مملکت را در دست خود گرفته اند و بقیه ملت کارگر آنها هستند" (٢).آری این سرمایه سالاران و جنگ سالاران سرمایه دار ترکیب الیگارشی مالی قدرت و سیاسی را در جامعه ایجاد کرده اند. مهمترین عاملی که گلوگاه اقتصاد سرمایه داران را می فشرد و به عنوان آشکارساز بحران پنهان شده ساختاری جهان سرمایه در سال ٩١ بود کاهش درآمدهای نفتی و رشد کسر بودجه دولت بود.
این "کاهش درامد نفتی" که تحت فشار کارتلهای بزرگ نفتی با توجه به کاهش تقاضا در بازار جهانی به وجود آمد سیاست اقتصادی آن در رقابت انحصاری کارتلهای نفتی علیه ایران بصورت تهدید" تحریم خریداران نفت ایران" "تحریم بانک های ایرانی در مبادلات بین المللی" و" تحریم و تحدید قراردادهای نفت و گاز در سطح صنایع بالادستی" بود . البته سیاست های رقابتی در بازار انرژی توسط کارتلها از طریق آژانس بین المللی انرژی اجرایی می شود و سیاست های نو استعماری و غارتگرانه امپریالیست ها در چارچوب جهانی شدن نئولیبرالیسم توسط ریگان- تاچریسم توسط سه نهاد بزرگ جهانی اقتصاد – بانک جهانی صندوق بین المللی پول ، سازمان تجارت جهانی - دچار سیر نزولی و اینک به بن بست و سقوط نظام اقتصادی نئوکلاسیک خود رسید که از نظر شرایط اقتصادی در ورطه رکود نسبی نزدیک به رکود مطلق بسر می برد و در حال حاضر چشم انداز رونق اقتصادی در کوتاه مدت ضعیف بنظر می رسد کافیست به تحریم های نفتی با منشأ جنگ در بازار انرژی که با روی کار آمدن "جمهوری اسلامی" فاز جدیدی را بخود گرفته و جنگ ارتجاعی نفت کش ها بین ایران و عراق که شاهد این مدعاست دقت کنیم.
در دوران ریاست جمهوری ٨ ساله احمدی نژاد با ظاهری عوام فریبانه نماینده افراطی ترین جناح سیاسی اقتصادی اصول گرایان بازار سرمایه و قرطاس بازی دلال های کمپانی های بزرگ تجاری رانت خوار مخصوصاً در سطح مدیران ارشد نظامی سپاه پاسداران نظام بود بازار سرمایه با چرخش بطرف انحصارات اقتصادی دلال بازی و چرخه سرمایه گذاری در بخش موهوم سرمایه یعنی – بورس یا اقتصاد کازینویی – بود.
آنان با ترکیب سرمایه در بورس به سیاست جذب سرمایه از طریق رانت اطلاعاتی می پرداختند و با نوسان در سیاست پولی انقباضی و انبساطی و خرید و فروش سهام اوراق قرضه( اوراق مشارکت) توانستند کالسکه چند چرخه (دولت در دولت) یا دولت دو طبقه را با استفاده از نهادهای پولی ، بانک ها و موسسات اعتباری مانند انصار و قوامین و... دادن سودهای زیر نرخ بازار سرمایه به پس انداز هابه جذب سرمایه پولی و سرمایه گذاری در طرح های پارس جنوبی و بخش عمرانی و تجاری (دلالی) بپردازید. در این میان نهاد مالی ای مانند بانک آریا و نهادهای اقتصادی وی را در یک مچ گیری اختلاسی از چرخه رقابت خارج کردند مانند - باند رفیق دوست دوران هاشمی و جریان شهرام جزایری در دوران اصلاح طلبان- اعلام سودهای غیر واقعی و حبابی علیرغم فریب خریداران سهام در اثر فشارهای اقتصادی از بیرون و تزریق نقدینگی در داخل سبب رشد تورم با بیشترین پایه نقدینگی شد که این نیز آثار منفی سیاست پولی انبساطی بانک مرکزی بود.
به گونه ای که این رفتار بانک مرکزی ، بازار سرمایه را متوحش کرد بناچار بانک مرکزی در جهت رهانیدن دولت از کسر بودجه عظیم ناشی از هزینه های جاری و عمرانی به آزاد سازی قیمت ها و حذف یارانه ها و تحمیل هزینه پرداخت صدقه به عنوان "هدفمندی یارانه" که هدف دروسیله گم گشت - دست به اقدام زده بانک مرکزی این بار در کسوت دلالی از طریق شبکه مافیای توزیع ارز وابسته به خود را در چاه راه های فروش ارز منجمله چاهراه استامبول یا هر مغازه ای ، طبق گفته بهمنی رئیس بانک مرکزی ، به فروش ارز و سکه های طلا پرداخت آنهم با نرخ گذاری جدید، مانند همان اتفاقی که در سال های ٧٣ و ٧۴ در زمان ریاست جمهوری هاشمی نیز افتاد.
دستمزد و پس انداز اندک کارگران و سایر مزد بگیران و زحمتکشان ارزش خود را از دست داده و به غارت رفت . توسن وحشی نرخ تورم افسار گسیخته سفره معیشت مزد بگیران را لگدکوب می کند . در این میان باز سرمایه با ساز و کار اقتصاد سرمایه داری و بر پایه استثمار نیرو و توان کارگری چرخه خود را همچنان لنگ لنگان ادامه می دهد .گفتنی است بخش کشاورزی نیز از این آسیب های جدی سالهاست رنج می برد ورود برنج های مختلف از کشورهای فرا منطقه با آلودگی های مختلف خود داستان دیگریست ورود چای و گندم و میوه جات با ذائقه های مختلف از طریق بالا نگه داشتن قیمت محصولات داخلی سودهای هنگفتی را نصیب رانت خواران و دلالان دخیل بسته به دربار ولایت کرده است . حاصل این تصویر پردازی بازگشت به مطالب اولیه و شخص روحانی و اعتدالیون که می توان آن را نقطه اشتراک گرایش اصول گرایان میانه رو و اصلاح طلبان میانه بود دانست که این نقطه بانتظار طرفین آیا تبدیل به فصل مشترکی از ائتلاف میانه روها جهت بیمه کردن بخش خصوصی سرمایه در مجموعه صنعت و کشاورزی خدمات ، تجارت خواهد شد یا نه؟!
آیا واقعیت و توقعات جنبش اجتماعی و عمومی با نگاه به بالا منتظر تغییرات مخملی ( بنفش) در بالا در همین حد باقی خواهد ماند و یا نه مطالبات پایه ای جنبش شرایط وحشتناک معیشتی طبقه کارگر با تمامی حواشی اش خواهد توانست علیرغم پراکندگی و سازمان یابی بسوی یک رودررویی تمام عیار در آینده نه چندان دور سوق دهد؟ چرا جوانان و فارغ التحصیلان بیکار قابلیت جنبشهای خصلتاً اصلاح طلب سرمایه داری را پذیرفته و به عنوان پیاده نظام آن وارد صحنه های نبرد جناحهای سرمایه داری می شوند ؟ آیا تحلیلها و تاکتیک های فعالان کارگری و روشنفکران طبقه کارگر پاسخگویی لازم را در افشای سیاستگذاری های جناح های فریبکار معتدل و اصلاح طلب سرمایه داری ندارد؟ ویاهمچنین قادر به عمق بخشیدن مبارزات مستقل کارگری و تنیدن شبکه های سازماندهی در بین طبقه کارگر نیستند؟
چرا کارگران فعال و فعالان کارگری با توجه به سرکوب"نظام سرمایه داری ولایت مدار اسلامی" گام های زیادی نسبت به احیا جنبش اجتماعی عمومی سرکوب شده در سال ٨٨ عقب مانده اند؟ آنهم علیرغم هزینه های سنگین انسانی و مالی و ... که پرداخته اند.چرا؟ علت پراکندگی و عدم کارایی مفصل بندی در بین تشکل ها و گروه ها و محفل های پراکنده کارگران فعال و فعالان کارگری چیست ؟ چگونه می توان جنبش کارگری را آسیب شناسی کرد؟
چگونه می توان تحقیق میدانی و فراگیری برای این آسیب شناسی ساماندهی و سازماندهی کرد؟
آری بنظر ما فعالان کارگری ضد سرمایه داری سالهاست "زنگها بصدا درآمده است" بستن گوش نیوش و هوشمند فعال کارگری به صدای این زنگ ها پرداختن به حصار کشی چیزی جز انحصار طلبی با ریشه فرقه گرایی نمی تواند باشد.
این بیماری مزمن و طاعونی علاج پذیر است که در سایه همت و اتحاد کارگری و کنکاش و کندوکاو آسیب شناسی جنبش کارگری و جنبش اجتماعی موجود آنهم از طریق یک تحقیق میدانی گسترده با کمک و همیاری یکدیگر درمان پذیر است دستمان را رفیقانه بسوی شماکارگران فعال و فعالان کارگری دراز کرده و صمیمانه از نقد و انتقادات کارگری و بی غرضانه و واقعاً انقلابی شما استقبال کرده و صمیمانه پذیرفته و در جهت عملی ساختن آن گامی عملی می پردازیم.
در ضمن با اعلام این دو خبر و با وضعیت حساستری در اعلام سیاستهای داخلی و سیاست اقتصاد انرژی در آینده روبرو خواهیم شد با خبر شدیم که(خبر اول) عارف نماینده سیاسی اصلاح طلبان تصمیم به راه اندازی حزبی اصلاح طلب به نام امید ایرانیان گرفته بدو دلیل به نظر ما این تصمیم گرفته شده فشار اصول گرایان به روحانی در آینده در جهت اثر گذاری بر سیاست های داخلی و خارجی اش در نتیجه کمرنگ شدن نفوذ اصلاح طلبان ٢ استفاده اصلاح طلبان از حزب جهت فشار از پایین و چانه از بالا آنهم با توجه به امکانات شبکه های خبررسانی و اطلاعاتی که اصل مهمی در ساختار حزبی است . در اختیار دارد جای تعجب هم ندارد. خبر دوم اینکه : تشکیل مجمع سازمان کشورهای صادر کننده گاز در مسکو با هدف اثرگذاری بر روی بازار انرژی و تشکیل اوپک گازی بطور جدی بنام اوجک در آینده نه چندان دور که دست صادرکنندگان گاز مانند ایران و روسیه و قطر و ... در تنظیم بازار انرژی بیشتر باز خواهد شد. موفق باشید.

فعالان کارگری ضد سرمایه داری

پانویس:
انتخابات استبدادی یعنی تعیین لیستی برای انتخابات و حذف افرادی که مورد نظرشان نیست و در آوردن اسامی کاندیداهای مورد نظر نمایندگی استبداد
١)٩٢/٣/٨ شرق
٢) ٩٢/١/٢۴ روزنامه اطلاعات