رضا مقدم

بیطرفی" در مبارزه برای رسمیت یافتن سندیکای واحد "


چهارم تیر ماه هشتاد و پنج


سایت کارگر امروز

مخالفان رسمیت یافتن سندیكای واحد قاعدتا برای همه شناخته شده اند، اما مشكل این است كه عده ای در پوشش چپ تلاش می کنند جلوی این سندیكا سنگ بیندازند، و یا با سكوت و "بیطرفی" از مبارزات آنها حمایت نكنند. نمونه افرطی این نوع مخالفان رسمیت یافتن سندیکای واحد آنها هستند كه نام "فعالان لغو كار مزدی" بر خود گذاشته اند. فعالان گروه لغو کار مزدی علیه سندیکای واحد از پای نمی نشینند. هنگامی که کارگران واحد درگیر یک نبرد نابرابر با رژیم اسلامی بودند که چرا بدون اجازه و علیرغم میل و اراده دولت و کارفرما تشکل دلخواه خود را ایجاد کرده اند، فعالان گروه لغو کار مزدی نیز با انتشار یک مطلب به نام "به رانندگان واحد" که ١٧ نفر آنرا امضا کرده بودند یک جبهه سیاسی _ ایدئولوژیک علیه کارگران واحد باز کردند و اقدام کارگران واحد در تشکیل سندیکا را تقبیح نمودند. اقدام آشکار بعدی فعالان گروه لغو کار مزدی مخالفت با تظاهراتهای 15 فوریه امسال بود. هنگامیکه تشکلهای کارگری بین المللی در یک اقدام بیسابقه در تاریخ جنبش کارگری ایران، در دفاع از کارگران واحد و ایران فراخوان به یک تظاهرات بین المللی در مقابل سفارتخانه های رژیم اسلامی دادند، فعالان گروه لغو کارمزدی مجددا یک جبهه علیه این تشکلهای فراخوان دهنده باز کردند و خود و فراخوانشان را به باد حمله گرفتند. اما تازه ترین اقدام اعجاب آور اینها علیه سندیکای کارگران واحد، مطلبی از ملک پیرخضری است در انتقاد به قطعنامه اول ماه مه امسال کارگران سنندج که از سندیکای واحد دفاع کرده است.

ملک پیر خضری از فعالان گروه لغو کار مزدی، در مقاله خود نارضایتی این گروه را از اینکه امسال در سنندج کارگران متحد شدند و در روز کارگر یک مراسم و یک قطعنامه مشترک داشتند ابراز می دارد. حتی نام مطلب وی، "اول ماه مه سنندج و ائتلافی ناخواسته" نشان می دهد که آنها آرزو داشتند که چنین ائتلافی صورت نگیرد و به همین دلیل آنرا "ائتلاف ناخواسته" نامیده اند. بهرحال مخاطب این مطلب هر که باشد ما هم تائید می کنیم که اتحاد کارگران سنندج در روز کارگر امسال علیرغم آرزو و خواست گروه لغو کار مزدی صورت گرفته است و اینها از این بابت تقصیری ندارند!

علت اصلی مخالفت ملک پیرخضری ظاهرا با بندی از قطعنامه ای است که کارگران سنندج علیرغم آرزوی گروه لغو کار مزدی حول آن متحد شدند و بر خلاف انتظار فعالین این گروه، در روز کارگر یک مراسم واحد گرفتند. وی نوشته است "قطعنامه که در سنندج منتشر شد، مقدمه اش همان مقدمه قطعنامه کمیته هماهنگی است، اما تغییر دادن محتوی بند ١١ قطعنامه کمیته هماهنگی در بند ١٩ قطعنامه سنندج عملی کاملا آگاهانه است." اگر خواننده به دو قطعنامه کمیته هماهنگی و کارگران سنندج رجوع کند متوجه میشود که تفاوت مورد نظر گروه لغو کارمزدی در بند ١١ و ١٩ خواست "رسمیت یافتن سندیکای واحد" است که در قطعنامه روز کارگر سنندج به درست هست و در قطعنامه روز کارگر کمیته هماهنگی متاسفانه نیست.

هم اکنون، در یک طرف رژیم اسلامی، شهردار تهران _ سردار پاسدار قالیباف بعنوان کارفرما، و همچنین چاقو کشان شوراهای اسلامی و خانه کارگر با رسمیت یافتن سندیکای واحد مخالف هستند و در طرف دیگر کارگران واحد، جنبش کارگری ایران و فعالینش، و همه نیروها و جنبشهای آزادیخواه و ترقی خواه، خواهان رسمیت یافتن سندیکای کارگران واحد هستند. در این جدال که کارگران واحد با از خود گذشتگی و شجاعت خود و خانواده و حتی کودکانشان پیشقراول ساختن تشکلهای کارگری بدون اجازه از دولت و کارفرما شده اند، کمیته هماهنگی در قطعنامه روز کارگر خود خواست "برسمیت شناسی سندیکای واحد" را مسکوت گذاشته که معنای عملی آن اعلام "بی طرفی" در این جدال طبقاتی است. اگر "بی طرفی" در یک جدال طبقاتی معنا داشته باشد، موضع کمیته هماهنگی بدین معنی است که کارگران واحد و جنبش کارگری ایران در مبارزه برای تحمیل سندیکای واحد به رژیم اسلامی و کارفرماها نباید انتظار حمایت و پشتیبانی از فعالین کارگری که در کمیته هماهنگی متشکل شده اند، داشته باشند.

اگر کمیته هماهنگی جایگاه خود را در جناح چپ جنبش کارگری میداند، این اعلام "بی طرفی" در مبارزه کارگران و رژیم، در چارچوب مواضع افتخار آمیز مبارزاتی جناح چپ جنبش کارگری نیست و یک بدعت گذاری ناپسند، خطرناک و غیر قابل قبول در سنتهای دیرینه مبارزاتی جناح چپ جنبش کارگری است. درست برعکس، فعالین گرایش راست در مبارزه کارگران و رژیم بکرات مواضع "بی طرفی" اتخاذ کرده اند که یکی از جدیدترین موارد آن در قبال دستگیری کارگران در روز کارگر سقز بود. "هیات موسس سندیکاهای ..." که یکی از تشکلهای گرایش راست جنبش کارگری است موضوع دستگیری فعالین کارگری در روز کارگر سال ١٣٨٣ سقز را مسکوت گذاشت و به اعتراضات سایر بخشهای جنبش کارگری در مبارزه برای آزادی کارگران سقز نپیوست.

فعالین گرایش راست در پاسخ به انتقاداتی که به مواضع "بی طرفانه" آنها شد، علت را مخالفت با نحوه به اصطلاح "تندروانه" و "زیانبار" برگزاری مراسم روز کارگر سقز اعلام کردند. البته تاریخ سیاسی و جنبش کارگری ایران مواضع فراتر از "بی طرفانه" بودن فعالین گرایش راست را فراموش نخواهد کرد. بعد از قیام ١٣٥٧ و به مرور مواضع فعالین گرایش راست جنبش کارگری از مواضع مقامات رژیم غیر قابل تفکیک شد و تا آنجا امتداد یافت که آن بخش از فعالین گرایش راست جنبش کارگری که فعال اکثریت و حزب توده بودند همراه و مطابق با سیاستهای سازمان و حزب سیاسی خود حتی به همکاری با نیروهای اطلاعاتی رژیم برای دستگیری فعالین گرایش چپ و سوسیالیست جنبش کارگری پرداختند.

البته اکنون دیگر از فعالین جنبش کارگری پنهان نیست که فعالین کمیته هماهنگی نظرات متفاوتی دارند و مسکوت گذاشته شدن خواست "برسمیت شناخته شدن سندیکای واحد" در قطعنامه روز کارگر کمیته هماهنگی، نتیجه و برآیند این نظرات متفاوت بوده است.

در غیر این صورت گروه لغو کار مزدی مطابق با مقاله پیرخضری، کل کمیته هماهنگی را در این جدال طبقاتی نه به سمت "بی طرفی" بلکه به سمت تقابل مستقیم با کارگران واحد و کل جنبش کارگری ایران می برد.

گروه لغو کار مزدی با مطلب پیرخضری بنام "اول ماه مه سنندج و ائتلافی ناخواسته"، فعالین کمیته هماهنگی در سنندج را بخاطر موافقت با قطعنامه ای که بند ١٩ آن صریحا خواستار "رسمیت یافتن سندیکای واحد" شده، مورد انتقاد قرار داده و بدین ترتیب حتی از مرز "بی طرفی" کمیته هماهنگی نیز عبور کرده و علیه کارگران واحد و جنبش کارگری ایران وارد عمل شده است. مسکوت گذاشتن خواست "رسمیت یافتن سندیکای واحد" در قطعنامه کمیته هماهنگی در چارجوب "بی طرفی" است (البته اگر در جدال کارگران رژیم اسلامی "بی طرفی" معنا داشته باشد) اما اعتراض و انتقاد به کارگران سنندج که در جدال شورانگیز و غرور آفرین کارگران واحد با رژیم اسلامی در کنار کارگران واحد ایستاده اند، تقویت صف مقابل است.

آیا کسی باور می کند که دلیل این مواضع آنطور که در مطلب پیرخضری آمده، "مروج و مبلغ شیوه متشکل شدن سندیکایی" نبودن است؟

آیا سرکوب بیرحمانه سندیکای کارگران واحد و رسمیت نیافتن آن، به ایجاد تشکلهای مورد نظر گروه لغو کار مزدی در محلهای کار کمک می کند؟!

همانطور که در بالا تر به کوتاهی اشاره شد چنین مواضعی در سابقه گرایش راست جنبش کارگری ایران جدید نیست آنچه جدید است اتخاذ این مواضع آشنای گرایش راست تحت نام گرایش چپ جنبش کارگری است؛ آنچه جدید است جمع کردن عده ای تحت لوای مبارزه برای "لغو کار مزدی" اما سازمان دادن آنها علیه احزاب و سازمانهای چپ و سوسیالیست، علیه روز همبستگی با جنبش کارگری ایران در 15 فوریه، علیه رسمیت یافتن سندیکای واحد و علیه جنبش کارگری ایران و برای ممانعت از دادن "شعارهای تند و تیز" علیه رژیم اسلامی است.

رضا مقدم

خرداد ١٣٨٥