افق روشن
www.ofros.com

ضرورت تغییر ساختار


جوانمیر مرادی                                                                                                    شنبه ۵ آذر ماه ١٣٩٠

ساختار تشکلهای از نوع اتحادیه ای و سندیکائی از آنجا که متناسب با ساختارهای ادارات و مؤسسات دولتی و خصوصی معمول و مافوق توده ای است،و یک عده کارمند و در رأس آنها یک رئیس مشغول اداره شان هستند،عملا میدان را برای شکل گیری سیستم بوروکراسی و مافوق اجتماعی باز می گذارد. این اشکال هر چند در بدو ایجاد تشکلهای تاکنون موجود از سوی فعالینشان همواره مورد توجه جهت دوری گرفتن و گرفتار نشدن به آنها بوده است، اما متأسفانه در عمل به درجاتی گرفتار عارضه ساختار کارمندی و بوروکراسی گرائی گردیده اند. با گذر زمان نمودهائی از مرکزیت محوری و قیومیت اکثریت توسط اقلیت در تشکلها بروز کرده است. گرچه ساختار عمومی اتحادیه ها و سندیکاها در سراسر دنیا از نوعی معین است که ضرورت دخالت عموم اعضاء را منتفی می کند، ولی در ایران علاوه بر این به خاطر شرایط ویژه ای که بر طبقه کارگر از قبیل محدودیتهای شغلی، عدم وقت کافی جهت دخالت مستمر در سوخت و ساز تشکلها، فضای پلیسی،.......تحمیل شده، باعث گشته تا بخشهائی از هیئتهای مدیره و رؤسای هیئتهای مدیره تشکلها خود را با این توجیهات از فاصله گرفتن روزافزون از بدنه کارگری و عدم ایفای نقش جدی در سازماندهی مبارزات کارگری راضی نگه دارند. متکی شدن به همین توجیهات و عدم درک عامل نگه دارنده در تبدیل شدن تشکلها به ابزار قدرتمند مبارزات کارگری توسط فعالان باعث شده که تاکنون بعضی از تشکلها یا عملا موجودیتشان حذف گشته یا تبدیل به محافلی بی تحرک شده اند.
تا اینجا، بحث به طور کلی در رابطه با همه تشکلهای موجود است که هر یک به درجاتی گرفتار چنین وضعیتی شده اند و امیدوارم بتواند اعضاء و فعالین آنها را متوجه این اشکال اساسی کند و برای رفع آن اقدام نمایند. اما برای ما که عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران هستیم و از آنجا که فکر می کنیم با اتکاء به دستاوردهای تا امروزش می تواند با تغییر در ساختارش جایگاه و موقعیت تأثیر گذاری در جنبش کارگری پیدا کند، اهمیت نقد موقعیت کنونی و ارائه طرحی جایگزین را برایمان ضروری ساخته است و تلاش می کنیم تا همه دوستان فعال در اتحادیه را به این امر قانع کنیم.
ساختار فعلی اداره اتحادیه مانند دیگر تشکلهای موجود، هیئت مدیره ای و در رأس آن رئیس هیئت مدیره قرار دارد، در نتیجه گرفتار همان معضل عمومی است. اگر چه نسبت به بقیه تشکلها حضوری پررنگ تر در انعکاس اخبار و گزارشات کارگری دارد ، ولی با این وجود نتوانسته است رسالتی که برایش در اساسنامه اش تدوین و تصویب شده را به عمل در آورد. عملکرد تاکنونیش بخصوص در دو سال گذشته نشان می دهد که در راستای تعمیق بخشیدن به مبارزات کارگری و همچنین ایجاد اتحاد و انسجام مطلوب، دارای اشکالات جدی بوده است. ادامه روند حاضر برای اتحادیه آزاد کارگران ایران می تواند خطر فاصله گرفتن بیشتر از وظایف تعیین شده اش را سریع تر کرده و در نهایت، با خوشبینانه ترین دید تبدیل به یک جمع کوچک خبرنگاری شود. ما به عنوان کسانی که در اتحادیه فعالیت داریم اصلی ترین عاملی که مانع شده تا نتوانیم جایگاه واقعی خود را در جنبش کارگری پیدا کنیم، ساختار موجودش بوده است. ایجاد نوعی تمرکز گرائی و انحصارطلبی که در موارد زیادی مانع تصمیم گیریها و اعمال اراده جمعی بوده و اختیارات به یک محفل در مرکزیتی خود بخود شکل گرفته اختصاص داده، حاصل نحوه اداره کنونی است.
بنابراین به نظر من برای قرار دادن اتحادیه بر مسیری که بتواند در مبارزات کارگری نقش دخالتگر و سازمانده ایفا کند، اولین واقدام باید تغییر ساختار باشد. تنها ساختار مطلوب این است که نه تنها به افراد از تمام رده های موجود در اتحادیه امکان دخالت مستقیم دهد، بلکه آنها را وادار به ایفای نقش کند. شاید بعضی افراد در هیئت مدیره اتحادیه نسبت به موضوع دخالتگری افراد، بگویند ما مانع کسی برای دخالتگری نشده ایم، اما این توجیهی برای تبرئه خود است. برای دخالتگری نیاز به استفاده از امکانات موجود است. وقتی امکانات به طور مساوی در اختیار همه نباشد طبیعی است که از تأثیرعده خیلی زیادی خودبخود کاسته وحتی مجبور به انفعال کند.
ساختار شورائی، در تقابل با موانع فوق می تواند راهگشا و حلال باشد. با چنین ساختاری اتحادیه دارای شعبات مستقل در شهرها و حتی چند شعبه در یک شهر خواهد شد. با تقسیم اتحادیه به شعبات متعدد، اولین تغییری که حاصل می شود تقسیم امکانات به طور مساوی بین شعبات خواهد بود، و این مهمترین و اصلی ترین ایراد کنونی را که همانا محرومیت عده زیادی از افراد را در پی داشته، رفع می کند. دومین تغییر، تبدیل اعضاء هیئت مدیره به یک کمیته هماهنگ کننده است که وظیفه اش ایجاد هماهنگی و نظارت بر فعالیت شعبات می باشد. این تغییر نیز باعث می شود که تصمیم گیری چند نفری در هیئت مدیره کنونی جای خود را با تصمیم گیریهای جمعی که از طریق مجامع عمومی مستقل شعبات میسر می شود، عوض کرده و افراد انتخاب شده در کمیته هماهنگ کننده به عنوان ناظر بر اجرای تصمیمات گرفته شده انجام وظیفه نمایند. بنابراین اقدامات و اجرای طرح و برنامه های شعبات، دیگر منوط به اجازه یا حتی موافقت چند نفر در رأس تشکل تحت عنوان رئیس و اعضاء هیئت مدیره نیست. هر شعبه می تواند مستقلا با توجه به توان و ظرفیتش در حوزه خود اقداماتی را که ضروری می داند به انجام برساند. البته این بدان معنا نیست که به مثابه تشکلی جدا عمل کند، بلکه به معنای آنست که اگر شعبات دیگر در مورد مشخص شده توسط یکی از شعبه ها، به هر دلیلی دارای ملاحظات و معذورات بودند، شعبه پیشنهاد دهنده حق داشته باشد در حوزه فعالیت (شهری یا منطقه ای) خود طرحش را عملی کند، و از امکانات تشکل برای پیشبرد کارش بدون محدودیت استفاده نماید.
موارد زیر بخش کلی ای از طرح پیشنهادی برای تغییر ساختار تشکیلاتی اتحادیه است. طبعا برای تغییر ساختار باید به طور ریزتر و دقیقتر بر سر تقسیم کار، ایجاد کمیته ها و ارگانهای آن بحث و تبادل نظر شود. من اینجا فقط به رئوس اصلی برای تغییر ساختار می پردازم :
١- اتحادیه به شیوه شورائی اداره میشود. در رأس هرم اداری اتحادیه، کمیته هماهنگی کننده قرار دارد.
٢- وظیفه کمیته هماهنگی کننده، نظارت بر انجام وظایف مصوب، ایجاد هماهنگی بین کلیه شعبات، اداره سایت، تعیین سخنگو و تشکیل کمیته هائی مانند کمیته انتشار نشریه ، کمیته مالی و غیره و همچنین دادن فراخوانها و بیانیه های سراسری است
٣- کمیته هماهنگی کننده متشکل از نمایندگان شعبات است، هر شعبه یک الی دو نفر را به آن کمیته می فرستد. در صورتی که برای ایجاد کمیته ها نیاز به افراد بیشتر باشد، کمیته می تواند افراد بیتشتری را به همکاری دعوت نماید، بدون اینکه آن اشخاص اعضاء کمیته محسوب شوند(در ابتدا چون هنوز شعبات ایجاد نگردیده اند، اعضاء کمیته هماهنگی کننده از بین اعضاء در شهرهای مختلف و به نسبت تعداد افراد در هر شهر انتخاب می شوند).
۴- اعضای هر شهر در صورت در حد نصاب بودن تعداد افراد برای ایجاد شعبه، موظف به تشکیل شعبه مربوطه هستند.
۵- شعبات، اعضاء کمیته اداره کننده خود را از طریق مجمع عمومی بر می گزیند
٦- شعبات، از میان اعضاء خود افرادی را برای وظایف مشخص، مانند کمیته ها بر می گزیند. هر شعبه کمیته مالی خواهد داشت و از امکانات مالیش برای انجام وظایف خود استفاده می کند. بخشی از منابع مالی هر شعبه در اختیار کمیته هماهنگی کننده برای تأمین هزینه هائی مثل اداره سایت و انتشار نشریه یا مواردی دیگر قرار می گیرد.
٧- هر شعبه متناسب با شرایط محیط فعالیتش و تشخیص ضرورتهای مبارزاتی حق دادن فراخوان و صدور بیانیه دارد و کمیته هماهنگی کننده موظف است متون فراخوانها و بیانیه ها را با نام همان شعبه در سایت درج کند.
٨- هر شعبه حق دارد در حوزه فعالیت خود اقدام به ایجاد حرکت اعتراضی یا هر فعالیت مبارزاتی د یگر کند، اما قبل از اقدام به عمل، جهت هماهنگی با شعبات دیگر باید کمیته هماهنگی کننده را از قصد خود آگاه سازد.

نویسنده: جوانمیر مرادی - ٦/٧/١٣٩٠

اتحادیه آزاد کارگران ایران