افق روشن
www.ofros.com

آیا دفاع از عفرین یک عمل انترناسیونالیستی پرلتری است؟


مترجم ن - دانش                                                                                             یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹٧ - ۲۲ آپریل ۲۰۱٨

دوستان و رفقا عزیز بیش از هر چیز من هر جنگ امپریالیستی را چه از طرف امپریالیستهای بزرگ چه کوچک محکوم میکنم اما دفاع از مبارزات ملی را سمی برای مبارزات پرولتری میدانم. مبارزات ملی به معنای دفاع از بوزژوازی خودی به دیگر سخن دفاع از یک دولت سرمایه داری نوظهور و گر فتن جانب بورژوازی است. به دیگر سخن شرکت در جنگ امپریالستی به مقصود دفاع از یک امپریالیست و دولت بورژوازی در مقابل دیگری است. من از مبارزات انترناسیونالیستی کارگران و همچنین کارگران روجاوا علیه بورژوازی جهانی دفاع میکنم . کارگران وطن ندارند و برای دولت ملی مبارزه نمیکنند . آنها در دفاع از بورژوازی خودی به جنگ با برادران کارگر خود نمیروند. کارگران در این جنگهای خانمان برانداز که جز کشتار و نابودی برای انسان چیزی به ارمغان نمی آورد به همکاری با امپریالیست های نمی پردازند و دست یاری به سوی آدام کشان خود دراز نمیکنند بلکه در مقابله با هر جنگ امپریالیستی و نابودی سرمایه داری و برقراری دنیای بهتر به سوی هم طبقاتی های خود رو میکنند و دست یاری به سوی آنها دراز میکنند. این ترجمه از زاویه دیگر به مسئله ملی و جنگ درعفرین, روجاوا می پردازد. امیدوارم مورد تعمق قرار گیرد.

آیا دفاع از عفرین یک عمل انترناسیونالیستی پرلتری است؟
تهاجم ترکیه به سوریه با هدف روشن خروج کردها Y PG از مرز ترکیه منجر به واکنش های مختلفی ازسوی سازمان هایی شده که به آنارشیسم، سوسیالیسم یا کمونیسم منتسب هستند. به طور کلی، آنها تهاجم ترکیه را محکوم کردند و از "کردها" دفاع نمودند. گروه های چپ بورژوایی شناخته شده بر اساس برنامه هایی که برای دهه ها مورد استفاده قرارداده اند واکنش نشان دادند که چگونه دراین جنگ شرکت کنند و در کنار کدام جبهه جنگ بایستند و در مقابل کدام در جنگ های امپریالیستی شرکت کنند. و این چیز جدیدی نیست. اما در حمله ترکیه به سوریه، ما می بینیم که گروه ها و افرادی که خود را چپ کمونیست {1}میدانند تحت تاثیر نظرات چپ بورژوایی قرار گرفته اند. حتی گروههایی که از انترناسیونالیسم پرولتری در جنگ جهانی دوم دفاع کردند، در گرفتن موضع پرولتری یعنی مبارزه علیه جنگ امپریالیستی مشکل دارند. همانطور که خواهیم دید، این تا حدی دید میکروسکوپی از روجاوا, تصور دنیای کوچک سوسیالیستی در یک استان است.
اما صرفنظر از توهمی که در مورد روجاوا وجوددارد,مشکل اصلی دیدگاه چپ کمونیست این است که ر شرایط کنونی درک درستی از مسئله تعویض مداوم شرکای امپریالیستی با دولتهای مختلف و این که این پدیده محدود به یک منطقه نیست و مرتب تکرار میشود را ندارند و این نه تنها باعث سردرگمی چپ بورژوایی میشود بلکه چپ کمونیست را نیز متاثر کرده است.
از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان دیگر به دو بلوک محدود دولتی تقسیم نشده است. روند فعلی روند افزایش تعداد دولتها ست که هر چه بیشر در ائتلافهای متغییر شرکت میکنند و این منجر به سردرگمی چپ بورژوایی است. دشمنان امروز دوستان جدید هستند. کسانی که به عنوان امپریالیستهای متجاهم مطرح بودند، دوستانی شدند که با تغییرشریک در جنگ به دوست تبدیل شده اند. برای کسی که ایالات متحده را بزرگترین امپریالیست و در نتیجه به عنوان دشمن بزرگ، میدانست حالا این دشمن بزرگ از حمله ترکیه انتقاد میکند. از سوی دیگر، بنظر میرسد که روسیه پوتین ( که برای برخی از چپهای بورژوازی جانشین مشروع اتحاد جماهیر شوروی "سوسیالیست" ، و یا دولت، کارگری بوروکراتیک است که باید دفاع شود) از ترکیه فاشیستی اردوغان در تلاشش برای اخراج ایالات متحده از سوریه حمایت میکند و همزمان YPG را ساقط میکند. و سپس امپریالیسم هایی مانند آلمان، که بیش از صد سال در اتحاد با ترکیه میباشد و یش از هر چیز مسئله معامله پناهندگی با ترکیه برایش مهم است , همچنین در تلاش است که در دراز مدت، نفوذ خود را در خاورمیانه، از طریق دولتهایی مانند ترکیه و همچنین ایران، در برابر ایالات متحده افزایش دهد. جبهه های متغییر همچنین اتحادهای دردناک پنهانی را آشکار میکند. کرد های YPG به دنبال حمله ترکیه به اسد روی می آورند و خیلی آشکار با پیمان عدم تهاجم ضمنی خود به حاکم بی رحم سوریه می پیوندد.
در این مقاله ما نمیتوانیم به تجزیه و تحلیل کامل تنش های امپریالیستی در خاورمیانه بپردازیم {2}. در نمونه های فوق می خواهیم روشن کنیم که یک دیدگاه جدی نمی تواند بر اساس یک نظریه میکروسکوپی تنها از یک ایالت یا بخش کوچکی از کشورهای موجود و منافع آنها حرکت کند. لازم است هر درگیری را در زمینه گسترده ای از اتحاد های امپریالیستهای کوچک, متوسط و بزرگ غارتگر درک کنیم. فقط به این وسیله است که طبقه کارگر می تواند درک کند که به عنوان یک طبقه مورد حمله قرار گرفته است و وقتی میتواند جنگ های امپریالیستی را متوفف کند که مبارزه اش را حتی در خارج از مرزها متحد کند و در مقابل همه امپریالیستها و همچنین جنبش هایی که همین مسیر را طی میکنند قرار بگیرد.

1.توهم در باره ROJAV
تجزیه و تحلیل اکثر آنارشیست ها و آنارکوسندیکالیست های جنگ بر اساس پرنسیپ آرمان های زیبایی مانند صلح، آزادی و برابری است. آنارشیست ها اغلب (استثنائات وجود دارد) آن حزبی را که در جنگ نزدیک به آرمان های آنارشیستها است انتخاب میکنند. در تعارض میان ترکیه و YPG / PYD، این به ویژه آرمانهای اشتراکی و فمینیستی رهبر بزرگ اوجالان است که باعث آن گردیده که اکثریت قریب به اتفاق آنارشیست ها جانب «روجاوا» که به YPG / PYD مرتبط با PKK ترکیه است بگیرند.این روش آرمان گرا در درگیریهای امپریالیستی , واقعیت سخت دولتی که بر روژاوا حاکم است, تداوم پدرسالاری، بقای طبقات و استثمار، به خصوص استفاده از پرولترهای کرد ( "هورا، شرکت بسیاری از زنان ") به عنوان گوشت دم توپ را نادیده می گیرد ، که YPG / پ ک ک به امید افزایش قلمرو خود و در نهایت تشکیل یک دولت کرد (اگرلازم باشد تحت نام دیگری ) در آن شرکت میکند. اکثر گروه های کمونیست چپ مدتهاست که اسطوره Rojava. را حل کرده اند{3}. اما برخی از گروهها که بخشا و یا کاملا خود را مارکسیست و کمونیست چپ میخوانند هنوز هم هیجان زده و یا مردد با گفتن "بله، اما" ، به ایده آل Rojava اعتقاد دارند.

الف ) شورای کمونیستی کارگران RKAB
در روز 29 ژانویه، RKAB در فیس بوک، عکس هایی از معترضان- بخشا در لباس نظامی - که پرچم های YPG و پرتره از Öcalan را حمل میکردند با عنوان زیر از " Bad Kids Rostock به اشتراک میگذارد: "در روز شنبه، تعداد بی شماری از مردم در مکلنبورگ- فورپومورن Mecklenburg-Vorpommern ، با دو اقدام در رابطه با وضعیت شمال - سوریه عفرین جنگ تجاوزگرانه ترکیه علیه مردم محلی ودیگری کمک آلمانی به این کشتار را محکوم کردند. تقریبا 400 نفر در تظاهرات در روستوک شرکت کردند". زنده باد همبستگی بین المللی ! " در 28 ژانویه به همین شیوه فراخوان زیر پخش گردید: "ناسیونالیسم جایگزین نیست
هشدار ضد فاشیستها! آلمان در جنگ رژیم فاشیستی اردوغان علیه دولت خود مختار عفرین# درگیر است. سلاح های آلمانی به ارتش ترکیه تحویل داده شده است، پلیس آلمان علیه جنبش کرد در این کشور است. امروز، در تظاهرات بیش از 30 هزار نفر در کلن بر علیه جنگ عفرین توسط پلیس دستگیر شدند - چرا که «پرچمهای ممنوعه» حمل میکردند. مسئولیت این امر حداقل بعهده #SPD است که وزیر امور خارجه آن صادرات سلاح را تایید کرده و قرارداد را با اردوغان حفظ کرده است. در روزهای اخیر، در هامبورگ، لایپزیک، هانوفر، بیلیفلد و غیره، فعالان به ادارات محلی SPD رفتند. این نمی تواند آخرین باشد. {4 }.
هر کسی که چنین فراخوانهای را بدون توضیح منتشر می کند، ظاهرا با محتوای آن موافق است. استفاده از زبان احساسات برانگیزی مثل «جمعیت محلی»، «خودمختاری در عفرین» و «جنبش کردی»، بر اساس تصاویری که در این گزارش نشان داده شده، مانع ازاین نمیشود که دنباله روهای این فراخوان همراه با "مبارزان " و پرلتاریا پشت نمادهای YPG راهپیمایی نکنند, "مبارزان" و پرولتاریایی که توسط پ.ک.ک در چهارچوب ناسیونالیسم کردی محبوس شده است. من قبلا اعلام کردم که این فراخوانها شامل فریب هایی است که در دو جنگ جهانی شناخته شده است، به علاوه این فریبی است که در آلمانی بکار برده شد. قسمت دوم این مقاله به این فراخوانها توجه خواهد شد. ابتدا ما شیوه ای را که اسطوره روجاوا در آن بازی می کند، بررسی می کنیم.

ب ) Kosmoprolet
Kosmoprolet نشریه "دوستداران جامعه بی طبقه" است که گروهایی در سوئیس، برلین، هامبورگ، فرانکفورت و فرایبورگ با آن فعالیت میکنند{5}. این گروه ها به طور کلی خود را به آنارشیسم، کمونیسم شورایی و کمونیسم منتسب می کنند. علاوه بر این، تأثیراتی که آنها از خودمختاری و "کمونیستهای" اطراف خود مثل Gilles Dauve گرفته اند قابل روئت است. ااسطوره روجاوا تأثیر زیادی بر فضای این گروه ها و گروه های نظیر آنها داشته است. جای شادمانی است که Kosmoprolet در تاریخ 27 ژانویه تحت عنوان "حزب کارگران کردستان روژوا و دولت اسلامی" {6}, یک بررسی انتقادی از پ ک ک انجام داد که در چهار متن به همین موضوعات پرداخت و در یک مقدمه کوتاه آنرا انتقادی از چپ کمونیست قلمداد کرد. اما بلافاصله معلوم شد که نویسندگان این متون به سختی می توانند ادعا کنند که متکی به کمونیسم چپ تاریخی همچون گروهایی چون KAPD در آلمان و GIC در هلند، و یا جناح چپ ایتالیایی در اطراف بوردیگا و دامان هستند. به نظر می رسد که این بررسی , متنی برای بحث و گفتگو و نه اینکه اتخاذ یک نظر خاصی است. عبارت بعدی از مقدمه نشان می دهد که اخبار حمله ترکیه ازاین بحث پیشی گرفته است ، و داشتن نظریه ای روشنتر اهمیت بیشتری داشت:
"عملیات نظامی ترکیه که از طرف آلمان حمایت میشود در حال حاضر مناطق کردی اطراف عفرین را تهدید می کند. (...) صرفنظر از محکومییت تلاش های کردها برای خودمختاری، باید یک چپ رادیکال در کشور صادر کننده اسلحه آلمان باید این سئوال را مطرح کند که در شرایط کنونی ضد نظامیگری و همبستگی چه معانی میتوانند داشته باشند"
این متن به خودی خود نظری مستقل از ارزیابی معنای روجاوا نشان نمی دهد. پس از ارائه بسیاری از این سو و از سوی دیگر، و بله , اما ,در مورد روجاوا، بلاخره توجه ای به دولت اسلامی میشود و این دومی به عنوان «ضد انقلابی» شناخته می شود {7}. در عمل مبارزات در آلمان در مورد حمله ترکیه به روجاوا دلیلی بود برای بسیاری از خوانندگان که جانب "Rojava" را بگیرند. نویسنده حتی فراتر از این میرود به نظر اودرمتن کنونی تاریخ جهانی این احتمال وجود دارد که پدیده هایی مانند داعش
("صادرکننده ترور") و روژاوا ( "ضد مدل، وابسته به حمایت خارجی است") تکرار شوند. به گفته وی، اینجا, فمینیسم طرفدار زنان چریک YPG، این تفاوت را ایجاد می کنند.
این مطمئنا اشتباه نیست، اما این با آنچه نویسنده ادعای آنرا دارد , متضاد است. در شرایط کنونی، به طور فزاینده ای بخش هایی از جمعیت جهان به دام جنگ های امپریالیستی میافتند. در مقاله Kosmoprolet، این جنگ ها و قدرت های پشت آنها, به ویژه در مورد «دفاع» از کردها گذارا هستند. در متن"تاریخی جهان" هیچ " ضد مدلی" وجود ندارد. پرولتاریا بیشتر و بیشتر به گروه های مسلح پیوسته اند تا متعاقب آن به خاطر منافع استثمارگرانشان به کشتارگاه ها فرستاده شوند. بنابراین از اهمیت زیادی برخوردار است که هم به افشای اسطوره داعش و هم YPG / پ ک ک به مثابه ایدئولوژی جنگی پرداحته شود به جای اینکه با کلماتی از قبیل از این طرف...و از آنطرف ..دچار سردرگمی شویم

ج) مارکسیست انسانگرای انترناسیونالیست
دو مقاله درباره تهاجم ترکیه به سوریه در وبسایت گروه "مارکسیست انسانگرای انترناسیونالیست " منتشر شد. این وبسایت متعلق به سازمان Humanist Marxist Internationa ( IMHO) است که در سال 2013 تأسیس شد. مارکسیستهای انسانگرا, جریان بین المللی آمریکایی است که بر اساس کار ریا دانایوفسکایا است {8} دیگر سازمان مارکسیست-اومانیست کمیته های اخبار و نامه ها (NLC) است و انشعابی از آنهاMarxist-Humanist Initiative (MHI) است. از این سه گروه تا کنون تنها IMHO در مورد حمله ترکیه به سوریه نوشته است.NLC (اخبار و نامه ) به شکل فردی داستانهای مشتاقانه ای در مورد روژاوا
نوشته اند. دو مقاله در مورد درگیری ها در عفرین به نام CPRSJ است، ائتلافی برای صلح، انقلاب، و عدالت اجتماعی، پلاتفرمی از شاخه های محلی (لس آنجلس و یا کالیفرنیا) از سازمان های مختلف، از جمله IHMO. نقل قول از یک سخنرانی و مقاله ای که در این پلاتفرم آمده است و توسط گروه" مارکسیست انسانگرای انترناسیونالیست " اتخاذ گردید، نباید ساده به IHMO نسبت داده شود چه رسد به دیگر سازمان های مارکسیست-اومانیست . اما آنها نیز با این موضع مخالفت نکردند.
یک فراخوان از CPRSJ در 21-1-2018 به شرح زیر است:
"اگر چه در انقلاب روجاوا تضادهایی است، همانطور که در روابط بین کردها و امپریالیست های آمریکایی و روسیه دیده می شود- آن تعهداتی که امروزه به نظر می رسد شکسته می شوند – با این حال ما باید از عفرین دفاع کنیم! دستاوردها و انتظارات انقلاب روجاوا، از جمله حکومت دموکراتیک، فمینیسم و زندگی اشتراکی ، به آن بستگی دارد! ما باید علیه اردوغان، یک مستبد نئولیبرالی که رویای تشکیل امپراتوری عثمانی را توسط نسل کشی کردها، فریاد می زند، بجنگیم!
ما از همه مردم با وجدان میخواهیم که از این اعتراضات که توسط جوامع تبعیدی کرد و یا تظاهرات های اضطراری در مقابل کنسولگری های ترکیه و سفارتخانه های سراسر جهان و همچنین در ترکیه علیه کشتار نظامی برگزار می شود، حمایت کنند. در لس آنجلس، ائتلاف صلح، انقلاب و عدالت اجتماعی (CPRSJ) اعترضات فوری امروز را در ساعت 13:00 در ساختمان فدرال در وستوود برگزار میکند. "{9}
در طی این جلسه معترضانه علی کیانی سخنرانی خواهد کرد، که خلاصه آن در سایتهای CPRSJ و IHMO منتشر خواهد شد، از این رو در رابطه با اسطوره روجاوا ذکر شده است: "(...) یک جنبش چند ملیتی و دموکراتیک از زنان آزادیخواه با سازمانی ساده که به طور تصادفی در روجاوا ریشه دارد(...). (...) شکلی از آلترناتیو دموکراتیک-فمینیستی خودمختار در خاورمیانه (...) (...) حداقل کاری که ما می توانیم اانجام دهیم اعلام همبستگی با جمعیت مترقی چند ملیتی شمال سوریه است که یک امکان جایگزینی دموکراتیک در خاورمیانه بر اساس عدالت و آزادی در آینده است، چیزی که می تواند تکامل یابد یک جایگزین انسانی ضد سرمایه داری. مردم کرد عفرین تنها می توانند به همبستگی بین المللی و همدلی نیروهای پیشروی که برای جایگزین ضد سرمایه داری مبارزه میکنند، متکی باشند. "{10}.
اینها به نام همان "آرمانهایی " که آنارشیستها از جنبه دیگر در " تحلیلشان مثل عدالت، آزادی، آزادی زنان ، دموکراسی (توجه داشته باشید، صحبتی از دموکراسی پرولتری نیست)، اومانیسم و ترقی استفاده میکنند ,استناد میکنند به همین موضوعاتی که بدون هیچ تردیدی , پوششهای ایدئولوژیک حکومت YPG / PYD / PKK در سیستم کمونی"مردم" کرد, در دفاع از مردم کرد است . در اینجا تفاوتی که آنها با آنارشیسم و پیروان آن دارند این است که مارکسیست های انسانگرا از "دیالکتیکی" که ظاهرا در جنبش های "مردم "تحت ستم و اقلیت های مانند آفریقایی-آمریکایی ها و زنان است حمایت میکنند. این بدان معنی است که این جنبش، به رغم ستایش از رزا لوکزامبورگ، حق ملل لنین را برای خودمختاری اتخاذ کرده اند. من انتقاد خود را از این نظرات مارکسیست های انسانگرا تکرار نمی کنم اما شما را رجوع میدهم به مقالات نامیده شده در یاداشت {8.} به جای آن، ما به اسطوره روژاوا و برخی توجیهات کلاسیک برای شرکت در جنگ امپریالیستی بعنوان "دفاع از عفرین" از طرف بعضی از گروهای مارکسیست های انسانگرا میپردازیم.

2) استدلال مشترک برای شرکت در جنگ امپریالیستی
در پی وقوع حوادث پس از حمله ترکیه به سوریه، بعضی گروه هایی که تا به حال به نظر می رسد انترناسیونالیست هستند، به بیراهه رفتند. این گروه ها معمولا ابرقدرت ها را یا بعضی از آنها را نظیر ( ایالات متحده , چین و روسیه) که سرنخ این درگیری ها در دستانشان است محکوم نمیکنند. همچنین آنها قدرت های اصلی امپریالیستی در حال ظهور در سرتاسر جهان (ترکیه، ایران، عربستان سعودی) و یا دولتهای درون مرزی که در آن جنگ رخ می دهد (سوریه، عراق، و غیره) و همچنین شرکای آنها را (YPG، ارتش آزاد سوریه و غیره) محکوم نمیکنند. در عوض، جانب یک مبارزه درون امپریالیستی را انتخاب می کند و کسی متوجه نمی شود که در واقع آنها در جنگ امپریالیستی شرکت کرده اند. آنها دردفاع از مردم «کرد» ، در حقیقت از YPG مزدور آمریکا که بدون مزدی در مقابل خدمتگزاریش اخراج شده است دفاع میکنند. به جای آنکه به آلمانی ها، ترکها، کردها و غیره، بدون توجه به "وطنشان" برای آزاد شدن از سلطه طبقه سرمایه دارشان , به مبارزه طبقاتی فراخوان دهند ، این گروه ها بوسیله آهنگ آژیر جنگ دفاعی و کمک به "مردم تحت ستم" و به ویژه در آلمان - با یک درک اشتباه از مبارزه علیه بورژوازی خودی ,به بیراهه میروند.
تحت شعار "دشمنان دشمنان من دوستان من هستند"، "کردها" (در واقع YPG) که دشمنان دشمنان من هستند یعنی (آلمان و ترکیه) دوستان این گروه های راه گم کرده میشوند. واقعیت این است که این تهاجم ترکیه به سوریه که همچنین جنگی است میان روسیه (که به طور فزاینده با چین متحد است) و ایالات متحده، اغلب نادیده گرفته میشود. این گروه ها اغلب با تغییر متحدین امپریالیستها دچار سر درگمی میشوند، اغلب دوراندیش نیستند ، حتی خودشان متوجه توجیه ایدئولوژیکی که برای مشارکت در جنگ دارند نیستند و نه تنها درگیری های محلی، جانب امپریالیستهای کوچک یا در حال امپریالیست شدن را میگیرند بلکه در این درگیریها میان حامیان آنها یعنی امپریالیست های بزرگ و متوسط موضع میگیرند. این مسائل جدید نیستند .انتخاب سازمان های پرولتاریایی برای یا علیه مشارکت در جنگ امپریالیست، برای یا علیه انقلاب پرولتری، با خون نوشته شده است که از سال 1914 نسل های زیادی از کارگران در این جنگ ها ریخته اند.
لغزش گروه های فعلی پرولتری در مشارکت در جنگ، به دلیل عدم آشنایی آنها به مبارزات عملی و نظری است که توسط کمونیستها علیه سازمان های سوسیال -دموکراتیک و آنارشیست در مشارکتشان در جنگ جهانی اول صورت گرفته است. علاوه بر این، ناآگاهی عمومی آنها نسبت به مواضع چپ کمونیستی است که انترناسیونالیسم پرولتری را در جنگ جهانی دوم بر روی پا نگه داشت. در موارد دیگر، این امر, مسئله ناآگاهی نیست, بلکه کم بها دادن به تاریخ پذیرش اپورتونیسمی است که به سردرگمی درون این گروه ها منجر شده است . در هر صورت، آنها از دیدگاه های آنارشیستی و با استدلالات پیچیده ای که حزب کمونیست روسیه در دفاع از سیاست خارجی خود بر اعضای کمینترن اعمال میکرده است و توسط استالیینسم و تروتسکیسم ادامه یافته است متاثر گردیده اند. ما از دیدگاه جناح چپ{11}، به نقش انحرافاتی مثل مردم تحت ستم، جنگ دفاعی، ضد فاشیسم، گناه ذاتی آلمان و اهمیت صنعت تسلیحات در انحرافات در رابطه با عفرین میپردازیم

الف) مردم تحت ستم
در اینجا تمام متون نامبرده شده اعلام میکنند که می خواهند از "کردها" به عنوان "مردم تحت ستم" حمایت کنند. حمایت از مردم تحت ستم بدون تردید در جنبش کارگری به معنای حمایت از آزادی ملی است . روزا لوکزامبورگ و لنین قبل از جنگ جهانی اول، ازحیث نظری در مورد رفتاری که سوسیال دموکراسی نسبت به استقلال لهستان که در آن زمان بخشی از امپراطوری تزار بود گرفته بود مخالف یکدیگر بودند. لنین موافق این استقلال و لوکزامبورگ مخالف بود.در دوران جنگ جهانی اول , لنین در طرح قطعنامه چپ سوسیال دمکراسی برای اولین کنفرانس در تاریخ 5 تا 8 سپتامبر 2015 در زیمروالد , با احتیاط بسیار بر روی حمایت از مردم تحت ستم تاکید کرد.
با آغاز دوران تاریخی امپریالیسم , بورژوازی ضد انقلابی گردید ( طبق نظر عمومی پذیرفته شده انقلابیون ) و تنها انقلاب سوسیالیستی میتوانست راه به سوی صلح و آزادی برای ملتها را هموار سازد {12}. از سوی دیگر رزا لوکزامبورگ به صراحت اعلام کرد:
جنگ جهانی هرگز نه به آزادی ملی و نه به منافع سیاسی اقتصادی مردم خدمت نکرده است؛ آن صرفا محصول رقابتهای سرمایه داری بین طبقات سرمایه دار کشورهای مختلف است که بتوانند بر جهان سلطه یابند و به انحصار استثمار و ستم بر مناطقی که هنوز سرمایه داری نشده اند بپردازند. در دوره امپریالیسم , دیگر نمیتواند جنگهای ملی وجود داشته باشد. منافع ملی تنها داروی مخدری است برای اینکه توده های کارگر در خدمت دشمن مرگ آور خودشان یعنی امپریالیسم باشند. از سیاست دولتهای امپریالیستی و جنگهای امپریالیستی، آزادی و استقلال برای هیچ ملت تحت ستمی نمیتواند بوجود آید. ملت های کوچکی که طبقات حاکمه آنها وابسته و همدست هم طبقاتی های آنها در کشورهای بزرگ هستند، تنها شخصیت های شطرنج در بازی ابرقدرت امپریالیستی هستند و توده های کارگر این قدرت های بزرگ در دوران جنگ به عنوان ابزاری برای جنگ مورد سوء استفاده قرار میگیرند که بعد از جنگ برای منافع سرمایه داری قربانی شوند {13}.
واقعیت مبارزه برای استقلال کردستان، دیدگاه های لوکزامبورگ را برای کسانی که این دیدگاه را از زاویه مبارزه طبقاتی می بینند تایید کرده است. طبقه حاکمه کردستان در واقع تنها وابسته به هم طبقاتی های سرمایه دار خود در میان ابرقدرت ها میباشند و خودشان را در خدمت آنها میگذارند و پرولتاریا را به عنوان گوشت دم توپ به آنها میفروشند و سرانجام فریب میدهند. گرایش به تغییر متحد های امپریالیستی , تشکیل دولتهای هر چه بیشتر - که خیلی تیزبینانه توسط مقاله ای در Kosmoprolet اشاره شد - هیچ دلیلی برای پرولتاریا برای اتخاذ این تاکتیک هایی از قبیل تاکتیک "ضد مدل" ندارد، برعکس. علی کیانی در مورد YPG / PYD وضعیت این تغییرشرکا را شرح می دهد: کردها سزاوار احترام همه مردم جهان را به خاطر شجاعت مبارزانش که داعش را شکست دادند ,دارند
"حمله اردوغان نمی توانست بدون موافقت روسیه، که کنترل حریم هوایی عفرین را داشته است, شروع شود. در واقع، روسیه نیروهای خود را از عفرین نقل مکان داد و ترکیه با هواپیماهای جنگنده خود گروهای مبارز کرد سوریه YPG و سازمان مادر او یعنی pYD را بمباران کرد.
"از نظر مقامات عفرین روسیه پیشنهاد حمایت ازعفرین در ازای انتقال کنترل آن به رژیم اسد را داد اما زمانی که این پیشنهاد رد شد، روسیه چراغ سبز حمله به ترکیه را داد. در همین حال، ایالات متحده، که کردها را سال های اخیر به عنوان "نیروهای زمینی قابل اعتماد" در سوریه به عنوان بخشی از ائتلاف بین المللی ضد داعش استفاده کرده بود , در مورد جاه طلبی های متحد خود در ناتو سکوت کردند تا قهرمانان جنگ علیه داعش را قربانی کنند. تنها کاری که او کرد به ترکیه هشدار داد تا از تلفات غیرنظامیان اجتناب کند".14
این قطعه که از نقطه نظر ملی گرایی نوشته شده اگر از دیدگاه طبقه کارگر همانطور که رزالوکزامبورگ در بالا بیان کرده است ,خوانده شود تکان دهنده است. کیانی در تلاش برای مقابله با هر دو ابرقدرت، تاکید می کند که روسیه و ایالات متحده هر دو کردها را ترک کردند. در نتیجه، او توجه نمیکند که در پشت حمله به عفرین، کاملا منافع متضاد امپریالیستی هر دو ابرقدرت قرار دارد: روسیه می خواهد که ترک ها , ایالات متحده را از سوریه اخراج کنند . این قطعه که از نقطه نظر ملت گرایی نوشته شده اگر از دیدگاه طبقه کارگر همانطور که رزالوکزامبورگ در بالا بیان کرده است ,خوانده شود تکان دهنده است . کیانی در تلاش برای مقابله با هر دو ابرقدرت، تاکید می کند که روسیه و ایالات متحده هر دو کردها را ترک کردند. در نتیجه، او توجه نمیکند که در پشت حمله به عفرین، کاملا منافع متضاد امپریالیستی هر دو ابرقدرت قرار دارد: روسیه می خواهد که ترک ها , ایالات متحده را از سوریه اخراج کند .
تشویق کردن "مبارزان شجاع راه آزادی" و "قهرمانان", پنهان کردن این واقعیت است که پرولتاریای کرد به عنوان یک سرباز زمینی استفاده شده که از منافع امپریالیستی ایالات متحده و روسیه و قدرت های مختلف منطقه ای علیه ظهور امپریالیسم جدید در منطقه و دولت اسلامی، که محافظ منافع سرمایه داری دارودسته صدام بعد از کنار گذاشتن آن میباشد ,محافظت کند . انسانگرایان مارکسیست باید میدانستند که چگونه استالینیست ها، به بهانه حمایت از مردم ستمدیده، سعی کردند که کارگران را تحت تسلط بورژوازی خودی در آورند. پس از لیتوانی، ترکیه و چین، به نوبه خود ایالات متحده در جنگ جهانی دوم بودند. در ابتدای جنگ، آنها سعی کردند پشت این پرنسیب راست افراطی " America first ", پیمان استالین-هیتلر را پنهان کنند و مانع از دخالت آمریکا شوند. تهاجم آلمان به روسیه همه چیز را تغییر داد: طبق نظر استالینیست ها، جنگ امپریالیستی تبدیل به جنگی برای آزادی ملی گردید. دونایوسکایا در دام فریب آنها نیفتاد اما پیروانش چه میخواهند وقتی که فراخوان به دفاع از عفرین میدهند؟ ادامه دارد

نوشته از Fredo Corvo, 20-3-2018

از سایت" صدای کارگران"

مترجم ن-دانش 21-4-2018


یاداشت ها:


 چپ کمونیست متشکل از جنبش های چپ است که مخالف تاکتیک های اصلاح طلبانه هستند که حزب بلشویک در داخل بین المللی کمونیست اعمال کرده است. کمونیسم شورایی، که نقطه نظرات Arbeidersstemmen بر اساس آن است، یکی از آن جنبش های چپ بود.

 به عنوان مثال، نگاه کنید به آخرین تحلیلها از D. سوریه: جنگ طولانی که هرگز به پایان نمی رسد.

 یکی از آنها فناوری ICT در روجاوا: جنگ مردم یک جنگ طبقاتی نیست، جنبش کمونیستی روژوا : تقلب یک انقلاب غیر سوسیالیستی مخدوش میکند یک ناسیونالیسم کردی را که کاملا با رژیم مرگبار اسد سازگاری می کند، در سایه های خاکستری آلمانی: ". Rojava, der „Spirit of 36“ und das Wolkenkuckucksheim der „Linken“.

 RKAB blog, Facebook-pagin.

 "دوستان جامعه بی طبقه": Cosmoprolet، La Banda Vaga، Surplus Klub، Eiszeit.  Cosmoprolet. چهار متن سخنرانی هستند: Il Lato Cattivo، مسئله کرد. ای اس، ایالات متحده آمریکا و خیلی بیشتر، شروع لحظه اجباری - کانتون سیزیر، روجاوا، جیل دوو، روجاوا: واقعیت و سخنان، در: داک اسپرتلو (ویرایش)، روجاوا. آیا قیام می آید؟ کتابهای باهو، وین 2015، تریستان لونی، خلافت و بربریت. دولت اسلامی چگونه کار می کند؟ کتاب های باهو وین 2016.

 نگاه کنید برای تجزیه و تحلیل IS از نقطه نظر چپ ایتالیا، به عنوان مثال ،در تجزیه و تحلیل از Damen (ICT) عراق، خلافت نو، IS و مجهز ترین ماموریت امپریالیستی، در آلمان Der Irak und Das neue Kalifat des "Islamischen Staats "(ISIS).

 نگاه کنید به C. چپ کمونیست و انسانگرائی مارکسیست - قسمت 1 در Trump و Neo-Fascism و چپ کمونیست و انسانگرای مارکسیستی - قسمت 2/2 "انقلاب ناتمام آمریکایی "

 عفرین تحت حمله اردوغان نئو-عثمانی: ما باید از افین دفاع کنیم!

 علی کیانی پشت حمله تركیه به كردهای عفرین: عملیات امپریالیسم در خاورمیانه

 علاقمندان مپرسند که انترناسیونال پرلتری چیست؟ جهانی شدن انقلاب پرلتری چیست؟ تعدادی از متون پرلتری، به خصوص در مورد «دفاع از سرزمین پدری»، «ملت تحت ستم» و بین المللی شدن پرولتاریا در جنگ امپریالیستی، اشاره کرده اند.

 آثار لنین، جلد 21، ص 348. همچنین در مجموعه بال.

 ژوئن، ps. از رزا لوکزامبورگ، "بحران سوسیال دموکرات". ضمیمه وظایف سوسیال و دموکراسی بین المللی. 1915-1916.

 Nuevo Curso آیا ترکیه یک جنگ جهانی را آغاز کرده است؟