افق روشن
www.ofros.com

قطع یارانه ها، تحمیل فقر و فلاکت بر مردم


آیت نیافر                                                                                                             شنبه ۱۵ آبان ١٣٨٩

سال هاست که دولت ها یکی پس از دیگری برطرح تحول اقتصادی و یا ((قطع یارانه ها ))پرداخته اند و لایحه هایی با تغییراتی به مجلس فرستاده ، کارشناسان خود را به صف کرده ودر رسانه هایشان برای مردم سخن ها گفته اند.
اینک این رویداد که برخی آن را رویداد تاریخی و تحولی بزرگ می انگارند وزمان اجرایش را نزدیک می دانند و اجرای این طرح را اجتناب ناپذیر نیز قلمداد می کنند و چگونگی آن را در هر بخش و روستایی جار زده و توضیح آن دیگر بر کسی پوشیده نیست .و اجرای این طرح در دولت فعلی ما سرعت گرفت اما این سرعت همیشه یکنواخت نبوده ،گاهی کند و گاهی به ساعت شماری نیز رسید، زیرا که انها به خوبی می دانستند که این طرح یک طرح وسیع وعمیق اقتصادی وسیاسی است و حتما پیامدهایی در پی خواهد داشت که پیامد سیاسی آن بسیار مهمتر از پیامد اقتصادی برایش بوده، زیرا می دانست با اجرای این طرح مستقیما دست در سفره مردمی می برد که، کارگران و زحمتکشان اش با چالشی بزرگ مصادف شده و آن حذف یارانه هاست و خطر مرگبار و تدریجی گرسنگی، گرانی مسکن و بهداشت و...........٩٠% مردم زحمتکش و طبقه کارگر را تهدید کرده، مردمی که:
١- سطح معیشت آنان فوق العاده پایین است، چنانکه بارها خودشان در سازمان برنامه و بوده ،سازمان تامین رفاه، بانک مرکزی ،ودیگر نمایندگان دولت اعلام کرده اند که در آمد مردم به زیر خط فقر کاهش یافته است.
٢- در امد میانگین اکثریت مردم، کارگران و زحمتکشان و مزد بگیران زحمت کش پایین تر از هزینه زندگی شان است واین میزان در آمد متفاوت ،با لغزش هایی در زیر خط فقر و گاهی نزدیک آن خط فقر می چرخد به طوریکه حداقل دستمزد تعیین شده کارگری در سال جاری ٣٠٣٠٠٠ تومان اعلام شد و از آنجایی که اکثریت مردم جامعه را کارگران و زحمتکشان تشکیل می دهد یعنی ٩٠% جامعه زیر خط فقر به سر می برد.
٣-با طرح تعدیل نیرو در مراکز تولیدی و صنعتی ،خدماتی ،خصوصی و دولتی ویا در هر شکل از مراکز کاری ،نیروی کارمشاغل را به حداقل رسانده اند واین رویه را بیش از دو دهه اخیر است که اجرا می کنند، در نتیجه بخش عظیمی از کارگران و مزد بگیران را بیکار کرده و این یعنی، آن بیکاران از همان حداقل حقوق نیز برخوردار نمی شوند.
۴- با توجه به گرانی و تورم هر روزه ای که در جامعه جاری است ،آن هم به یک امر بسیار عادی تبدیل شده واز طرفی در آمد مردم نسبت به تورم دقیقانسبت معکوس داشته و به دلیل افزایش بیکاری، نرخ دستمزدها بسیار کاهش یافته.
۵-با این نسبت معکوس اقتصادی، یعنی کاهش نرخ دستمزدها وافزایش بیکاری ،هزینه ها کاملا سیری صعودی داشته، چنانکه در یک خانواده ۴ یا ۵ نفره باید دو نفر کار کنند تا در آمدی داشته باشند ودر خیلی از موارد آمار مردان سرپرست خانواده به سه شغل هم رسیده.
٦- از انجایی که تمامی کارگران و کارکنان اکنون با قرار داد سفید امضاکار می کنند ،سطح دستمزدشان همان حداقل دستمزد است در نتیجه با رشد فزاینده هزینه ها ،نرخ دستمزدها کاهش یافته ودر پی آن بیکاری نیز که رشد فوق العاده ای داشته، بنابر این خط فقر بسیار گسترده و به خط مرگ نزدیک شده است، در چنین شرایط اقتصادی جامعه، دولت می خواهد یارانه ها((سوبسید ))را از مردم پس بگیرد ،یعنی آن سفره بی رونق و خالی اکثریت مردم جامعه را جارو کند.

و اما این طرح چرا اجرا شد
بحران اقتصادی سالهای ۵۵ که منجر به انقلاب شد ،بعد از انقلاب این بحران اقتصادی نه تنها حل نشد بلکه موقتا هم مهار نگردید، بلکه روز به روز دامنه وسعت آن بر دوش مردم هموار گردید واین از آنجا بر ما آشکار است که پس از گذشت سه دهه از تغییر رژیم سیاسی و حکومتی ایران ،نه تنها تغییری در افزایش سطح زندگی و در آمد مردم دیده نشده بلکه پروسه فقیر تر و غنی تر شدن در جامعه با سرعت پیش رفته ،تا جایی که اکنون این بحران به اوج خود رسیده است، مراکز تولیدی یکی پس از دیگری تعطیل شده و کارگران بسیاری شغل خود را از دست داده اند ودر نتیجه نرخ سود حاصل از کار و نیروی کار در سطح کل جامعه کاهش یافته واین تنها رویداد جامعه نیست، دولت که مخارج دستگاه عریض و طویلش را از طریق این نرخ سود کل جامعه تامین می کرده ،آن را از دست رفته دید و سعی در جایگزین کردن آن شد ،بنابر این کمبود بوده و هزینه های گوناگونش را در حذف یارانه ها دید و تمامی بار بحران مالی اقتصادی اش را در تحمیل کردن شرایط سخت زندگی بر مردم جستو کرد.

واما تعلل و این پا وآن پا کردن در اجرای طرح حذف یارانه ها بر علیه مردم به چه معناست
مردمی که با تمام توان وتلاش خود در سالهای اخیر سختی و گرانی را بر خود هموار کرده که بتوانند زنده بمانند و نه زندگی کنند واین رویارویی دولت ومردم به انتهای خود رسیده، گرفتن حق زنده ماندن!!!
دولت برای مصاف دنبال فرصت سازی است برای همین نیز از هیچ تلاشی فرو گذار نبوده و ابتدا به ساکن از طریق رسانه ها سالهاست که تحمیل این شرایط سخت را پیشاپیش در اذهان عمومی آماده ساخت.
١- از طریق سهام عدالت که اینک کهنه شده
٢- طرح خانه دار شدن مردم از طریق مسکن مهر واز این دست عملکردها خود را به خط پایان نزدیک تر کرد و هم اینک به خود قبولانده که باید نقطه پایان را کلید بزند.
با پرداخت یارانه ها با ماهی ٨٠ هزار تومان که چند ماه پیش عنوان شد، امروز به ۴٠ هزار تومان در ماه رسیده - دستورالعمل این کلید و اجرای این طرح با تشویق مردم در کم کردن هزینه شان و اینکه باید با این طرح دولت کنار بیایند ودر خاتمه نیز اعلام کردند که ما برای مقابله با هر فتنه ای آماده ایم.
مردم زحمتکش و کارگران ما، پس از سالها تجربه خود به خوبی می دانند چه آینده ای در انتظارشان است ،سطح دستمزد پایین، بیکاری میلیونی، بیداد کردن تورم و گرانی و اینها را مردم ما تجربه کرده اند، آیا به سفره خالی تن خواهند داد ؟؟؟؟
اجاره مسکن نیز که با این دستمزدها قابل قیاس نیست.
ایا با دو شغله شدن مردان و زنان و کودکان را به هر قیمتی به کار گماشتن که هنوز هم برای پر کردن شکم کافی نیست ،با تمام اینها ،پرداخت قبوض که چندین برابر شده و افزایش سعودی داشته، ایا این فشارها و بی حقوقی ها را تحمل خواهند کرد . آنچه مسلم است اجرای این طرح بر ٩٠% مردم زحمتکش و کارگران و مزد بگیران تحمیل خواهد شد و آن ١٠ % جامعه نیز ککشان با این گرانی و نابسامانی نمی گزد.

آیت نیافر - ٨/١٢/ ٨٩

www.komitepeygiri.blogfa.com

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری - شنبه پانزدهم آبان ١٣٨٩