یک اصلاحیه
اخیرا باخبر شدیم که در مورخ ۱۱ جولای ۲۰۱۸، سایت ایرانارشیسم اقدام به چاپ مقاله ما با عنوان «از کمونیسم تا کمونالیسم» کرده است. (لینک دسترسی)
همانطور که ملاحظه میکنید ادمین سایت مربوطه تنها اقدام به چاپ بخشی از مقاله نموده که به معرفی نظریات بوکچین اختصاص دارد بیآنکه:
۱) منبع و ماخذ انتشار مقاله را آورده باشد
۲) توضیحی پیرامون دلایل حذف دلبخواهی مطالب مقاله داده باشد
۳) دلیل برای حذف زیرنویسهای بخشهای نقل شده ارائه کرده باشد
٤) علتی برای نامیدن «نوشتار» بعنوان «ترجمه» ذکر کرده باشد.
از آنجا که مرسوم شدن چنین سنتی ناپسند و ناشایست است، اقدام به نگارش این اصلاحیه کردهایم و محترما از شما (و دیگر سایتهای جدی و متعهد) درخواست میکنیم تا عین مقاله را (به پیوست) با توضیح حاضر در صفحه نخست خود چاپ کنید.
پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم
نازنین و یامین
از کمونیسم تا کمونالیسم
نوشتار حاضر در گذاری نظری- تاریخی به چگونگی پاگیریِ ایده کمونالیسم میپردازد؛ ایدهای که از جانب بعضی چپها٬ آنارشیستها و کمونیستهایِ سابق٬ به عنوان یک راهکارِ سیاسیِ متکامل و مدرن تبلیغ میشود.
نازنین و یامین
مقدمه
از دهه ۸۰ میلادی حملهی کاپیتالیسم به اردویِ کار بطور فزایندهای گستردهتر شده؛ حیات و محیطزیست بطرز جبرانناپذیری رو به ویرانی گذاشته؛ شکافِ طبقاتی٬ فقر٬ بیکاری٬ قحطی٬ جنگ و مهاجرت ... در ابعاد افسانهای گسترش یافتهاند. حتی آکادمیست های بورژوا نیز با ارقام و اعداد٬ اذعان میکنند که «فقیرزادهها فقیرتر میمیرند و آقازادهها٬ ثروتمندتر از دنیا میروند!»
به تناسبِ افزایشِ تصاعدیِ ثروتِ سرمایهداران٬ برخورداریِ کارگران از تسهیلات اجتماعی و دولتی کاهش یافتهاست. دولتها بیوقفه درپی پسگیری دستاوردهایِ طبقۀ کارگر و تحمیل ریاضتکشیِ اقتصادی به زحمتکشان هستند. در دهههای گذشته تقریبا در اکثر کشورهای جهان از هزینههای درمانی٬ بهداشتی٬ ورزشی و رفاهی کاسته و بر هزینههای نظامی افزوده و از مالیات بر ثروت کاسته شده؛ و همزمان بر دامنه تجاوزِ حکومتها و گروههایِ فشار به آزادیهای فردی و اجتماعی افزوده شدهاست. حتی در مرفهترین کشورهای جهان نیز میتوان مصایبِ انسانیِ مناسباتِ کاپیتالیستی را بوضوح دید: آمار فحشا٬ اعتیاد٬ ناامیدی٬ بی اعتمادی و خودکشی در بین جوانان و نوجوانان دهشتناک است. قاچاقِ دختران جوان٬ سوءاستفاده جنسی از کودکان و خرید و فروش بردگان٬ دائما در حال گسترش است. حتی وضعیت حیوانات و محیط زیست نیز بمراتب وخیمتر شده و ابعادِ تخریب طبیعت٬ به حد جبرانناپذیری بالارفتهاست. دامنه کنترلِ پلیسیِ حکومتها بقدری وسیع و گسترده گشته که حتی در فانتزی داستاننویسان هم نمیگنجد. افشاگریهای چلسی مانی Chelsea Elizabeth Manning٬ ادوارد اسنودن Edward snowden و اشکان سلطانی تنها گوشههایی از این حقایق دهشتناک را برملا میکنند.
اینها در برههای از تاریخ بشر رُخ میدهند که نیروهای مولده در مرحله بالایی از رشد و تکامل قرار دارند؛ امکانات لازم برای تولیدِ مایحتاجِ حیاتیِ جمعیت کره زمین فراهم است؛ و بشر - بیش از هر زمان دیگر- فرصت٬ موقعیت و صلاحیت آنرا را یافته تا در جامعهای انسانی و بینیاز زندگی کند. پس مشکل چیست؟ چرا این حقیقتِ ممکن٬ حتی در رویا و خیال نیز ممنوع و ناممکن جلوه می کند؟
پاسخ نظریهپردازانِ کاپیتالیسمِ جهانی چنین است: در دنیای آزاد٬ هر کس به اندازه استعداد و فعالیتاش٬ از ثروت اجتماعی بهره می برد! تفاوتِ درآمد و نابرابری٬ عین عدالت است! رقابت٬ لازمه رشد و تعالی جامعه است! ... کاپیتالیسم شاید بدترین سیستم اقتصادی باشد٬ اما بیگمان بهترین انتخاب است!
پاسخ کنشگران جنبشِ ضدکاپیتالیستی متفاوت است. بواقع فعالین این جنبش در دو گروه اصلی جای دارند: ۱- باورمندان به مبارزه طبقاتی و نگرشِ مارکسی (بدور از مرزبندیها و گرایشات نظری-سیاسی) ۲- چپهای غیرمارکسی. در درون گروهِ بزرگ و ناهمگنِ دوم٬ دو گرایش اصلی وجود دارند: آنارشیستها و سبزهایِ چپ. در بین سبزهایِ چپ٬ یک جریان برجسته وجود دارد که کمونالیسم Communalism نامیده میشود.
نوشتار حاضر به معرفی و نقد نظرات موری بوکچین Murray Bookchin٬ بنیانگذار کمونالیسم اختصاص دارد. بواقع قرار است تا با نگاهی نقادانه٬ به بررسی راهکارهای نظری و عملی کمونالیستها برای خلاصی از مصایب حاضر بپردازیم.
متن کامل را
اینجا مطالعه کنید.
نقد آنارشیسم
(لینک دسترسی در سایت افق روشن)