با وجود آن که طبق مادّۀ یک "قانون بیمۀ اجباری کارگران ساختمانی"[١] (مصوّب ٢١ آبان ماه ۵٢ مجلس شورای ملی و با اصلاحیۀ مورّخ ١٧ آبان ٧٩ مجلس شورای اسلامی)، کارگران شاغل در کارهای ساختمانی-اعم از ایجاد یا توسعۀ ساختمان، و یا تجدید بنا و تخریب آن- باید نزد سازمان تأمین اجتماعی در مقابل حوادث ناشی از کار بیمه شوند، و با وجود آن که پس از دو سال مسکوت ماندن قانون بیمه های اجتماعی کارگران ساختمانی (مصوّب ٩ آبان ٨٦ مجلس شورای اسلامی)، سرانجام آیین نامۀ اجرایی موادّ ٣ و ۵ این قانون در اردیبهشت ماه سال جاری تصویب و ابلاغ شد، امّا شاهد بوده ایم که ظرف مدّت بسیار کوتاهی- تقریباً ۴ ماه- از تصویب قانون مذکور، شهرداران ٨ کلان شهر طی نامه ای به احمدی نژاد، خواستار مسکوت ماندن قانون بیمۀ کارگران ساختمانی شده اند؛ چرا که به گفتۀ این آقایان، افزایش ٣٠ برابری حقّ بیمۀ پرداختی از سوی سازندگان، موجب کاهش تقاضای صدور پروانه و رکود بازار ساخت و ساز مسکن می شود، و به همین جهت توقف قانون مزبور، "به نفع و صلاح کشور" است.[٢]
در بحبوحۀ جنجال های به وجود آمده بر سر بیمۀ کارگران ساختمانی و کارزار تمام عیار شهرداران علیه آن، به ناگهان حسن صادقی- رئیس مجمع پیشکسوتان جامعۀ کارگری، رئیس پیشین کانون عالی شوراهای اسلامی کار و از لمپن ها و قدّاره بندان بنام رژیم در عرصۀ کارگری- وارد صحنه می شود و برای دفاع از حقوق کارگران ساختمانی معرکه می گیرد.
به گزارش خبرگزاری ایسکانیوز[٣]، صادقی می گوید "هیچ مقامی حق ندارد جلوی اجرای قانون بیمۀ اجباری کارگران ساختمانی را بگیرد" و این که "شهرداران و اعضای شورای شهر، اگر دلسوز فعّالیت های ساختمانی هستند، از هزینه های تحمیلی خود به پروژه های ساختمانی بکاهند و کاری به مطالبات قانونی و حقوقی کارگران نداشته باشند."
حسن صادقی، به گونه ای صحبت می کند که ممکن است خواننده یا شنونده برای لحظه ای فراموش کند که این صادقی، همان "حاج صادقی" است که روز ١٩ اردیبهشت ١٣٨۴ و در پی یورش بیش از ٣٠٠ نفر از عوامل خانۀ کارگر و شوراهای اسلامی کار به سندیکای کارگران نانوا (محلّ برگزاری جلسات آموزشی هیأت مؤسّس سندیکای کارگران شرکت واحد)، همراه با جلال سعید منش، یکی دیگر از چماق داران خانۀ کارگر، به منصور اسالو حمله ور شدند و با تیغ، زبان او را حین درگیری در دهانش بریدند.[۴] امّا حالا کار به جایی کشیده است که این جناب در سخنان اخیرش، وقیحانه از تقدّم رعایت حقوق انسانی بر هر چیز دیگری صحبت می کند!
با این حال به نظر می رسد آن چه که صادقی در پوشش دفاع از حقوق کارگران گفته است، به واقع نوعی هشدار ضمنی به خود دولت و دو تا از نهادهای به شدّت بدنام آن، یعنی خانۀ کارگر و شورای اسلامی کار، است. جلوگیری از اجرای بیمۀ کارگران ساختمانی و پیامدهای آن، مسائلی هستند که صادقی و همپالگی های او، به خوبی به آن واقف اند و به همین خاطرست که برای دفاع از اجرای قانون بیمه، چنین داد سخن می دهند؛ صادقی زمانی گفته بود: "اگر تشكل هاى كارگرى (خانۀ كارگر و شوراى اسلامى كار) و قوانينى كه از جيب كارگران تصويب می شود، نبود، تاكنون خيابان هاى تهران زير پاى كارگران گرسنه مى لرزيد."[۵] (ایلنا، ٧ اردیبهشت ٨۴) همین یک عبارت، علاوه بر نقش و ماهیّت این دو نهاد رژیم، ترس از ناآرامی های کارگری را هم به وضوح نشان می دهد.
امّا مسأله آن جاست که وضعیّت اقتصادی- اجتماعی ایران، به درجه ای از بحران رسیده است که شکل گیری اعتراضات شدید اجتماعی و به خصوص کارگری را بیش از پیش، به ضرورتی بی چون و چرا بدل کرده.[٦] به عنوان نمونه، اخیراً دیدیم که چه گونه افزایش ۴ برابری بهای بلیط های اتوبوس بی آر تی خطّ ١ آزادی به تهران پارس (بدون آن که در رسانه های عمومی مطرح شود)، به اعتراضات و درگیری مردم با مأمورین کنترل بلیط ختم شد.[٧] حالا همین واقعۀ به ظاهر ساده و بی اهمیّت را در مقیاس بزرگ تر در نظر بگیرید: افزایش بهای آب، برق، گاز، تلفن، آموزش، درمان و حمل و نقل و غیره به دنبال طرح هدفمند سازی یارانه ها؛ یعنی دسترسی محدودتر به اساسی ترین اقلام مورد نیاز یک خانوار. تمامی این ها بی تردید، به معنای افزایش پتانسل شکل گیری خیزش های اجتماعی است.
جنبش کارگری، طی سالیان گذشته و با وجود سرکوب های فراوان دولت، همراه با افت و خیزهایی به مسیر خود ادامه داده و در تمامی این دوران، ماهیّت و نقش به غایت ارتجاعی تشکلات زردی از قبیل خانۀ کارگر و شورای اسلامی کار (و در رأس آن ها، کسانی از قماش علیرضا محجوب و حسن صادقی و غیره) را افشا کرده است. امّا عموماً به دلایل زیادی هم چون ضعف های موجود در تشکلات مستقل کارگری (که خود جای بحث مجزّایی دارد)، نبود یک اپوزیسیون چپ و کارگری منسجم در داخل و غیره، می بینیم که بسیاری از اعتراضات کارگری به درستی کانالیزه نشده و در برخی موارد، با محدود شدن به "راهکارها"ی تشکلاتی از نوع خانۀ کارگر، به هدر رفته است. در شرایط فعلی، که از یک سو سرکوب شدید و رکود در مبارزات توده ای و از سوی دیگر زمینه برای خیزش های آتی اجتماعی و به ویژه کارگری به چشم می خورد، لازم است تا فعّالین کارگری و مارکسیست های انقلابی روی مسألۀ سازماندهی، تشکل، برنامه ریزی و فعّالیّت های تئوریک (در مورد مسائل بسیار مهمّی مثل شیوۀ کنترل کارگری در کارخانه ها، تجربیات اعتصاب های عمومی و غیره) تمرکز کنند.
آرمان پویان - ١۵ شهریور ٨٩
ملیتانت - چهارشنبه هفدهم شهریور ١٣٨٩
--------------------------------------------------------------------------------
[١] http://www.jobportal.ir/s1/default.aspx?id=9_2_1482_10_308
[٢] برای اطلاع بیش تر، به مطلب زیر با عنوان "حمله به حقوق کارگران: مصلحت کشور یا سرمایه داران؟" رجوع کنید:
http://militaant.blogfa.com/post-114.aspx
[٣] http://iscanews.ir/fa/ShowNewsItem.aspx?NewsItemID=385347
[۴] http://www.newsmanager.gooya.com/politics/archives/028730.php
[۵] www.socialist-forum.com/manabe/MesdaghiIraj/IrajMesdaghi_ILO5.doc
[٦] در این خصوص، به مطلب زیر نگاه کنید:
http://militaant.blogfa.com/post-99.aspx
[٧] http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=21400