پاریس همچنان دراندوه است. تمامی انسانهای آزاده با پاریس همدرد هستند. قتل حدود ۱۳۰ انسان بی گناه ومصدومیت بیش ازسیصد تن که می خواستند ساعتی ازفراغت را با شادی بگذرانند، اندوه دارد. جنایتکاران اسلام گرا دیوانه وارآتش مسلسل را برروی صدها انسان بی گناه گشودند تا به باورمتحجرانه خود درپی قتل دگراندیشان، با گذربی دغدغه ازپل صراط، درکنارجویهای شهد وشراب به عیش ونوش با حوریان بهشتی سرگرم شوند. اما آیا کشتاردرپاریس، یگانه جنایت داعشی بوده است که گوئی جهان غرب رابه حرکت درآورده است وچندین روزاست که جامعه راواداربه ماتم درآن باره کرده اند. جنایت داعشی درپاریس محکوم وانزجاربرانگیزاست. اما مگرهمین داعش دربیروت بیش از۴۰ تن رابه قتل نرسانید، مگرهمین داعش چند صد تن رادرسنجاردرگورهای دسته جمعی دفن نکرده است، مگرهمین داعش درسوریه قتل وعام به راه نیانداخته است، مگرهم پالگی های داعش همچون النصر، بوکوحرام، الشباب وانواعهم هزاران انسان بی گناه را به قتل نرسانیده اند، مگرصهیونیستهای اسرائیلی کودک و بزرگسال فلسطینی را کشتارنکرد ند، مگرفاشیستهای دست نشانده اردوغان به قتل عام آزادیخواهان کردوترک درهمین چند هفته پیش د ست نزدند و....؟ چرا باید براساس تصمیم گیری سردمداران سرمایه داری اروپا تنها به سوگ درازمدت قربانیان جنایت داعشی درپاریس نشست؟ سردمداران سرمایه داری جهانی تلاش دارند، چه برزبان آرند وچه نیاورند، به انسانها حقنه کنند که بین انسان اروپائی با انسان خاورمیانه وآفریقائی تفاوت هست، برقتل اولی می بایست اندوهگین بود وبه قتل دیگری با بی تفاوتی نگریست. این نگرش به انسانها، تبلوری ازنژاد پرستی است. انسان آزاده وبویژه کمونیستها می باید این چنین نگرشی را افشا و طرد کنند وبه روشنی تمام اعلام دارند که مابین قربانیان داعش درپاریس، بیروت، کوبانی، سنجارو.... ودیگرقربانیان دارودسته های متحجرمذهبی و فاشیستی درسایرنقاط جهان هیچگونه تفاوتی نیست .
*
بورژوازی حاکم درکشورهای اروپائی تلاش دارد با ایجاد ترس ووحشت دربین اهالی این کشورها وتحت عنوان دروغین دفاع ازدموکراسی ومبارزه با تروریسم ، با برقراری شبه حکومت نظامی ، دموکراسی بورژوائی موجود را محدود ترگرداند. این محدودیت ، چه به صورت کنونی وچه به صورت گسترده تر با تغییراتی درقانون اساسی ، هدفِ جلوگیری ازاعتراضات واجتماعات ضد بورژوازی وسیستم بورژوائی حاکم رادارد وبهیچوجه متوجه داعش وداعشها وعملیات تروریستی آنها نیست . مگرقتل کارکنان نشریه طنز ٌ شارلی هبدو ٌ وقتل عام تروریستی کنونی درپاریس درپی یک تظاهرات ، یک میتینگ یا یک نشست عمومی قانونی انجام یافته بود ؟ مگرقاتلان ترورهای گذشته وکنونی درتجمعی قانونی اعلام کرده بودند که نیت برچه عمل تروریستی دارند ، تا برخی محدود سازیهای قانونی ضرورت داشته باشد ؟ مگر برخی ازاین قاتلان با گذرنامه های قلابی یا به شکل مخفیانه ازفرانسه خارج وبه آنجا داخل نشده بودند ؟. مقامات دولتی وامنیتی به جای اینکه پاسخ بدهند که چرا موفق به جلوگیری ازخروج وورود این قاتلان که برخی ازآنها شناسائی شده وتحت تعقیب بودند نشده اند ، می کوشند اوضاعی راحاکم گردانند وقوانینی رابگذارند که بهیچوجه روبه جلوگیری از فعالیت قاتلان حرفه ای وبویژه تغییرنابسامانیهای اجتماعی که عاملی برای پرورش تروروتروریسم میباشند، ندارند . مگرعناصر داعشی ومشابه ، تصمیم براین دارند که با نام ونشانی مشخص خود وبا اعلام رسمی وقانونی ، آزادانه رهسپارمحل مورد نظرگردند که این یا آن قانون بتواند جلوگیرآنها وعقیم ماندن نیت ونقشه ی آنها گردد؟ واقعیت براینست که بورژوازی کشورهای اروپائی ، زمان را به بهانه حملات داعشی ، برای محدود سازی آزادیهای اجتماعی وسیاسی که دستاورد مبارزات چند دهه کارگران وسایرانسانهای آزادیخواه بوده است مناسب تشخیص داده است . بورژوازی فرانسه ، آلمان، بلژیک ودیگرکشورهای اروپائی قصد دارند به بهانه ی خطرداعش وترور ، آزادیهای بورژوائی موجود را نه برای عناصرداعشی وتروریستهای مذهبی وفاشیستی ، بلکه برای کارگران وسایرزحمتکشان و آزادیخواهان معترض به سیستم حاکم محدود گردانند . علیه بانکها نباید تظاهرات کرد ، علیه بیکارسازی نباید میتینگ برگزارکرد، علیه سیاست جنگی وصدورتسلیحات جنگی برای مرتجعانی چون حاکمین عربستان سعودی نباید اعتراض کرد ، برای افزایش دستمزد وحقوق وبازنشستگی نباید تجمع نمود و.... زیرا گویا داعش سوء استفاده می کند!!! چه استدلال مسخره ای که باورکنندگان را بایستی فریب خورده واحمق اجتماعی ـ سیاسی دانست . وظیفه هرانسان آزادیخواه بویژه کمونیستها ست که این ترفند بورژوازی راافشا کنند وازاجرای آن جلوگیرند .
*
داعش وانواعهم زائیده امپریالیسم بویژه امپریالیسم آمریکا هستند . دراین باره به کرات گفته ونوشته شده است که ضرورتی به تکرارمکررات نیست ، بطوریکه امروزه حتی اکثرژورنالیستها و کارشناسان آکادمیک بورژوازی نیزمجبوربه اذعان این واقعیت شده اند . داعش وانواعهم نه تنها زائیده امپریالیسم بوده اند بلکه زائده آن نیز می باشند . این نیروهای متحجرمذهبی دارای اهداف ومنافع مشترک با امپریالیسم می باشند . تمامی آنها خواهان نابسامانی اجتماعی ـ سیاسی وهرج ومرج درمنطقه نفوذی خود هستند . تمامی آنها خواهان عقب ماندگی سیاسی ـ اجتماعی وجلوگیری ازرشد نیروهای کارگری وآزادیخواهی هستند . تمامی آنها درپی منافع اقتصادی ومالی خود می باشند . تمامی آنها خواهان حاکمیت دیکتاتوری وبه خصوص دیکتاتوری مذهبی که عقب مانده ترین نوع دیکتاتوری می باشد هستند .
تمامی آنها نیت برحفظ سیستم استثمارانسان ازانسان دارند . تمامی آنها دشمن سوگند خورده کارگران وبرابری انسانها می باشند . تمامی آنها درنفاق افکنی قومی ، ملی ، فرهنگی ومذهبی هم زبانند . و.... بیهوده نبود که تشکلات سلفی سالیانی چند آزادانه وبا اجازه ی مقامات دولتی و امنیتی برخی کشورهای اروپائی ، هرهفته چند بار با برپائی چادرهای تبلیغاتی وپخش قرآن ، چای وشیرینی واوراق تبلیغاتی درمراکزپرجمعیت شهرهای این کشورها ومساجد به جمع آوری نیرو می پرداختند وبرخی هشدارها به آن مقامات دولتی وامنیتی ، کاری نشد . این عقب گرایان مذهبی سالیانی چند درکشورهای اروپائی به شکل علنی به جمع آوری نیروپرداختند ولی گویا مقامات امنیتی بی خبرمانده بودند !، درچند ده کیلومتری نیروهای آمریکائی درعراق به تجهیز تسلیحاتی وانسانی مشغول شدند ولی گویا ماهواره ها ورادارهای آمریکائی ازکارافتاده بودند ! ، سالیان متمادی پولهای عربستان سعودی وقطر توسط افرادی که حتی نام آنها نیزفاش شد واریزبه جیب های داعشی واسطه شد ولی گویا آن اسکناسها پاره کاغذ بودند ! ، سالیانی چند وهرروزه عناصرداعشی ازمرزهای ترکیه وزیرنظرمقامات مرزی واردخاک سوریه شدند ولی گویا این جنایتکاران توریست هائی بودند که به تماشای صحراهای شن زارمی روند ! ، ودرتمامی این سالها واین موارد درکشورهای غربی سخن از رزمندگان !! ضد اسد بود . تنها زمانی که این نیروهای متحجرمذهبی پا را ازخط قرمز تعیین شده برای آنها فراتر نهادند ، سزاوار یک گوشمالی ملایم ازسوی پروردگان خود شدند . روشن بود که نیروهای مرتجع مذهبی با تمام هم هدفی با امپریالیستها دریک مورد بسیارمهم با پروردگان خود درتضاد بودند وهستند وآنهم، مذهب ، می باشد . روشن بود کسی که نه تنها درپی بهره وری ازنعمات مادی زندگی کوتاه مدت برروی زمین خاکی بلکه بنابرباوربه ترهات مذهبی عمدتاً درپی لذت ابدی ازمواهب بهشت آرزوئی درکنارحوریان وجویهای شهد وشراب میباشد روزی روزگاری به پروپاچه ی آفریننده ی ٌکافرٌ مسلک خود خواهد پیچید . طالبان والقاعده چنین عمل کردند وازسوی آفرنده گوشمالی شدند . روایت داعش نیز چنین است . اما این گوشمالی حد وحدود دارد ونباید به انحلال واضمحلال دست ساخته بیانجامد . ازهمین روست که تمامی کمکهای یاران ودست نشاندگان منطقه ای امپریالیسم به داعش همچنان ادامه دارد . عربستان وقطرهمچنان به کمکهای خود به داعش ادامه میدهند وحتی وزیرامورخارجه عربستان به روشنی تمام درآخرین نشست وین اعلام میدارد که درصورت ادامه ی حاکمیت اسد درسوریه ، کشوروی همچنان به کمک به داعش ادامه خواهد داد . دیکتاتوری ترکیه درحالیکه مرزها ی خود رابرروی رزمندگان کوبانی می بندد ومانع کمک نظامی ومعیشتی به آنها میشود ، راه رابرای عبورومرورعناصرداعشی ومداوای زخمیان داعشی دربیمارستاهای ترکیه بازمی گذارد. همین دیکتاتوری به منظورتضعیف نیروهای ضد داعشی به بمباران نیروهای مسلح پ.ک.ک. درسوریه وعراق تحت عنوان دروغین مبارزه با ٌ تروریست ٌ دست می زند . نیروهای داعش دهها چاه نفتی درسوریه وعراق را درتصرف خود دارند وبنابرگزارش حتی منابع غربی، ماهیانه حدود 50 میلیون دلارازطریق صدورنفت ، درآمد دارند . نفت صادراتی داعش با آفتابه ولگن وبه صورت قاچاق وارد ترکیه نمی شود بلکه به وسیله خودروهای نفت برحمل می گردد. درتمامی مدتی که هواپیماهای آمریکائی وفرانسوی گویا به بمباران مواضع داعشی درسوریه وعراق مشغولند ، حتی یک چاه نفتی داعشی ویا یک خودروی نفت بر مورد اصابت گلوله ها وبمب های هواپیما ها قرارنگرفته اند. تنها درهفته ی اخیر چندین خودروی نفت برازطریق بمباران سوخته شدند واین بمبا ران ازسوی روسیه بود ونه ازجانب آفرینندگان داعش . برخی ازمنابع مطلع غربی ازجمله یورگن تودنهوفر که به سوریه ومنطقه تحت نفوذ داعش سفرداشته است خبرمی دهند که دیگرنیروهای دست ساخته ی امپریالیستی درسوریه که علیه رژیم دیکتاتوری اسد ، به منظور جایگزینی دیکتاتوری متمایل به امپریالیستهای غربی درگیرجنگ هستند، ازجمله خریداران نفت ازداعش می باشند . دریک کلام : منطق امپریالیستی بر اینست: تا آنجائی که جنایات داعش وانواعهم درمحدوده ی منطقه ای باقی بماند وبه منافع امپریالیستها لطمه ای وارد نشود، پسندیده ونیکوست ، تنها عبورازخط قرمزممنوع است ومجازات دارد، بگذارهریک سهم خود را داشته باشیم ، ازنفت ارزان هردوسود ببریم ، اسلحه های ما مدرن هستند وبرائی دارند وبه بهای مناسب به تومی فروشیم ، بکُش ، ویران کن ، ترس ووحشت را حاکم ساز ، تجاوزکن ، عقب گرائی را اشاعه بده، دگراندیش راگردن بزن و.... اما فراموش نکن که آفرنده برایت حد وحدودی را قائل شده است که خط قرمزنام دارد ، ازآن عبورمکن.
*
آن دسته از جوانان سرخورده ازنابسامانی های اجتماعی ـ اقتصادی ـ فرهنگی جوامع اسلامی ودل چرکین ازبیکاری وتبعیض نژادی درکشورهای اروپائی که ناکام ونا امید ازآینده ای روشن بوده اند وچه بسا برای گذران زندگانی به این یا آن کثافتکاری اجتماعی نیزدست یازیده اند ، بهترین ومناسب ترین طعمه برای سردمداران گروههای تروریستی بوده اند . اگرتصورشود که نیروی داعشی وانواعهم تنها شامل چند هزارتنی است که دربخشی ازعراق وسوریه درمحدوده سرزمین ٌ خلافت اسلامی ٌ گرد آمده اند ، به زمینه مادی واجتماعی امکان رشد چنان نیروهای متحجرمذهبی بی توجه میباشیم . آن نابسامانی که دربالااشاره رفت وهمچنان موجود است وتازمانیکه امپریالیستها وارتجاعیون حاکم درقدرت هستند ، کماکان وجود خواهد داشت ، تنها با قدرت گیری نیروی زحمتکشان تحت هدایت ورهبری پرولتاریا ازبین خواهد رفت ، زیرا کاهش وازبین بردن تفاوتهای طبقاتی ، رفع بیکاری وسرخوردگی اجتماعی ، رفاه عمومی وامید به آینده روشن اززمره برنامه های پرولتاریا برای هرجامعه انسانی است . بنابرآمارمقامات دولتی غربی که تا اندازه ای نیزرنگ وروغن کاری شده است، درفرانسه حدود ده هزاروپانصد نفر ودرآلمان حدود چهارهزاروپانصد تن اظهارهمدردی علنی با عملیات وحشیانه داعش میکنند . این تعداد درکشورهای عربی وحتی ترکیه وبرخی ازدیگرکشورهای اسلامی فراوان تراست . نابسامانی های اقتصادی ـ اجتماعی وتبعیض نژادی برای جوانان مهاجردرکشورهای اروپائی وبیکاری ونگرانی وناامیدی ازآینده درکشورهای خاورمیانه وآفریقائی ، زمینه ساز گرایش به داعش وانواعهم میباشند .مزید براین بایستی به سطح نازل فرهنگی آنانیکه به داعش می گرایند ، اشاره داشت . امروزه متأسفانه انتقاد ازدین ومذهب ، حتی دربین نیروهای وفاداربه مارکسیسم ، به صورت یک تابو درآمده است. ازبورژوازی انتظارچنین انتقادی راداشتن ، بیهوده است . بورژوازی برای تضمین حاکمیت خود محتاج به عقب ماندگی فکری بخشهای وسیعی ازجامعه است وازافیون دین برای این منظوراستفاده می کند. این وظیفه برشانه ی مارکسیستهای واقعی سنگینی می کند . ازبورژوازی نمی باید انتظارداشت که به دوعامل مهم زمینه سازتمایل وهمراهی و همکاری با گرایشات داعشی ، یعنی نابسامانیهای اقتصادی ـ اجتماعی و سطح نازل فرهنگی بخش وسیعی ازاین انسانهای سرخورده ازآن نابسامانی ها ، توجه داشته باشد ودررفع آنها بکوشد . تا زمانیکه حاکمیت بورژوازی برپا است ، تبعیض طبقاتی ، نابسامانی اقتصادی ـ اجتماعی وکمبود شعورفرهنگی نیزپابرجا می ماند ، زیرا هردوازضرورتهای ادامه ی حیات بورژوازی حاکم وبویژه بورژوازی امپریالیستی هستند. بورژوازی برای ادامه ی حیات احتیاج به تبعیض طبقاتی واستثمارانسان ازانسان دارد وبا کودن نگهداشتن توده هائی وسیع ، نگاهها راازبررسی علل نارسائیهای اقتصادی ـ اجتماعی ، ریشه های آن وراهیابی علمی وانسانی برای رفع آنها به دورنگه میدارد. روشنگری دراین زمینه ها ازجمله وظایف مارکسیستهای راستین است . به انتظارروزی نشستن که توده های سرخورده وعقب نگه داشته شده بخودی خود به علل این نارسائی ها وراهیابی علمی وانسانی برطرف سازی پی برند ، آب درهاون کوبیدن وفراموشی وظیفه ی انقلابی است .
*
زمانیکه ازعلل ریشه ای گرایش به داعش وانواعهم سخن به میان می آید، نباید به توجیه عمل جنایتکارانه آن کسانی که دست به اعمالی ضد انسانی می زنند، بیانجامد . ریشه یابی برای رهیابی جلوگیری درآینده است نه یافتن توجیه ای برجنایت انجام شده و تبرئه جنایتکار. قتلِ انسانهای بی گناه درسوریه وعراق، بیروت وپاریس ودیگرنقاط به دست نیروهای داعشی ، عملی ارتجاعی وانزجاربرانگیز است. طراحان ودست اندرکاران این جنایات سزاوارمجازات هستند. فراموش نکنیم که حتی مسببین نابسامانی هائی که علتی برهمراهی وهمکاری با داعش وانواعهم شده اند ، مورد حمله ی داعشیان ومشابه قرارنگرفته اند. به سخنی دیگرعلت اقدامات وحشیانه داعشیان ( باریشه ی زمینه سازاشتباه نشود ) بهیچوجه مضمون وحتی رنگ سیاسی ندارند. هیچ یک ازاین نوع اقدامات داعشی متوجه سیاست مداران درقدرت ویا حتی نیروهای نظامی وامنیتی نبوده ونیستند که بتوان مدعی شد ، آنها دشمن خود را هدف قرارداده اند. هدف تمامی جنایات داعشی متوجه انسانهای عادی دگراندیش بوده است ، که چه بسا برخی یا بسیاری ازکشته شدگان مخالف نابسامانیهای اجتماعی ویا دولتهای کشورخودی هستند. ازاینروزمانیکه داعشیان به قتل عام اهالی کوبانی اقدام می کنند، صرفنظرازاینکه چه توجیهی برای آن می آورند، درعمل به دولت اردوغان و مرتجعین کرد به مانند بارزانی یاری می رسانند. زمانیکه این داعشیان صدها انسان بی گناه را درپاریس به گلوله مسلسل می بند ند، یاری رسان امپریالیسم فرانسه درمحدود سازی کوتاه یا بلند مدت آزادیهای اجتماعی می شوند. چنین جنایات وحشتناکی بهیچوجه قابل فراموشی یا بخشش ویا تخفیف درمجازات نیستند. آن کسانیکه که با توجه به نابسامانیهای اجتماعی به عنوان علتی برگرایش به داعش واقدام به قتل، در صدد توجیه اعمال این جنایتکاران هستند وفراموشی، بخشش یا تخفیف مجازات را توصیه می کنند، درعمل چه بخواهند وچه نخواهند، مشوق ادامه ی چنین جنایاتی می باشند.
آورده شد ، بایستی شرایط واوضاعی رابه وجود آورد که درجامعه چنین جنایتکارانی آفریده نشوند واین مهم ازعهده ، خواست وبرنامه بورژوازی خارج است . اما آیا بایستی پذیرفت که هرفردی به علت گرفتاری ناشی ازنابسامانیهای اقتصادی ـ اجتماعی ، مجازبه قتل انسانی دیگر میباشد. بهیچوجه.
*
مختصراینکه بایستی علل روی آوردن انسانها به جنایت را که نهفته درجامعه هستند، شناخت وبرطرف ساخت، امری که نه خواست بورژوازی است ونه درپی آن میباشد واین مهم تنها ازعهده ی پرولتاریای درقدرت سیاسی برمی آید . تا آن زمان وحتی درآن زمان نمی بایست به توجیه اعمال جنایتکارانه افرادی که به حقوق دیگران تجاوزمی کنند ودگراندیش رابه قتل می رسانند ، پرداخت وازمجازات مناسب چشم پوشی کرد. درنظرداشته باشیم که تعدادی هرچند دراقلیت ازجنایتکاران مذهبی، حاصل نابسامانیهای اقتصادی ـ اجتماعی نبوده ونیستند . بن لادن، آن پزشک مصری وآن مهندس سومالیائی به عنوان معاونان بن لادن هیچکدام ازسرخوردگان فقروبیکاری جامعه نبودند. هم اکنون صدها مهندس وپزشک وتکنیسین کامپیوتری وحتی تنی چند ازفرزندان فلان وبهمان بانکدارعربی ، بازیکن حرفه ای تیم فوتبال وخواننده آهنگهای رپ ازآلمان اززمره داعشیان جنایتکارهستند. اگرنابساما نیهای اقتصادی ـ اجتماعی را نه به عنوان یک علت اساسی بلکه به عنوان توجیه جنایات اکثریت داعشیان بدانیم وازاینروبخشش یا تخفیف مجازات را توصیه کنیم ، برای آن عده قلیلی که درگیردرهیچگونه آن نوع نابسامانی نبوده اند ، چه مجازاتی رابایستی درنظرداشت . نتیجه ی آن استدلال نادرست که متأسفانه اشخاصی تحت عنوان نظریه ای ٌچپ ٌ توصیه میکنند ، بدانجا می انجامد که بایستی برای یک جنایت کاملاً مشابه، دوبرخورد ومجازات کاملاً متفاوت را درنظرداشت . این همان چیزی است که بورژوازی انجام می دهد وبرآن انتقاد هست . یکی ازبرادران کندی خانمی رابه قتل می رساند ولی دردادگاه بورژوازی با توجیهات گوناگون تبرئه میشود درحالیکه انسانی بدون پشتوانه سیاسی ـ اقتصادی برای قتلی مشابه حداقل به حبس ابد محکوم میگردد. یا فلان بزرگ بانکداروسیاستمدارفرانسوی به جرم تجاوزجنسی به یک زن ، تنها به پرداخت جریمه ای برای وی اندک محکوم می شود ولی انسانی دیگرکه چنین عمل ضد بشری را انجام میدهد ازآنروکه مقام ومنصبی وپشتوانه ای ندارد، محکوم به چندین سال زندان می گردد. لذا تمامی جنایتکاران داعشی وانواعهم سزاوارمجازات به نسبت جنایتی که انجام داده اند ، می باشند . مسلماٌ درفردائی فرضی اگر ٌ خلافت اسلامی ٌ برچیده شود، بورژوازی فاتح بین داعشیان دستگیرشده با وجود تشابه کامل جنایت تفاوت قائل خواهد شد، آن داعشی که پشتوانه ای دارد وبه نحوی مورد احتیاج برای امپریالیسم می باشد یا بخشوده می شود ویا مجازاتی اندک ترمی گیرد درحالیکه دیگری بدون پشتوانه ، مجازاتی سنگین تر را بایستی تحمل کند . بایستی علیه چنین تفاوت گذاری موضع گرفت واعتراض را سرداد.
*
مدت زمانی است که امپریالیسم آمریکا مدعی بمباران مواضع داعش در ٌ خلافت اسلامی ً شده است. امپریالیسم فرانسه نیزچند گاهی بعد هواپیماهای خود را درآنجا به پروازدرآورد. روسیه نیزچند هفته است که بمباران مواضع داعشی رادرحمایت ازدولت دیکتاتوری اسد درپیش گرفته است . هریک ازاین کشورها درپی منافع خود می باشند . این واقعیتی است که بمبارانهای آمریکائی وفرانسوی نقشی درتضعیف نیروهای داعشی نداشته اند زیرا حمله هوائی به شریانهاتی حیاتی داعش نبوده اند ، درحالیکه بمباران توسط هواپیماهای روسیه ضرباتی رابرداعش وارد ساخته است . آیا به علت اندک کاربردی بمبارانهای توسط روسیه می باید ازاین نوع اقدامات جانبداری کرد ؟ کمونیستها زمانی ازیک اقدام پشتیبانی می کنند که درجهت منافع توده های زحمتکش وبدون آزمندی باشد. ضربه زدن به داعش سودمند است اما به شرطی که ضربه زننده درپی جایگزینی ودفاع ازمرتجعی دیگرنباشد. روسیه درپی تحکیم دیکتاتوری اسد می باشد وامپریالیستهای آمریکا وفرانسه درپی جایگزینی ارتجاعی دیگرودیکتاتوری متمایل به خود هستند. زحمتکشان وآوارگان سوریه درحاکمیت هیچکدام ازاین دوجناح سودی ندارند. راه چاره تحکیم دیکتاتورموجود یا جایگزینی با دیکتاتوری دیگرنیست . مسلم است که کمونیستها خواهان حاکمیت پرولتاریا واستقرارسوسیالیسم هستند اما به علت ضعف شدید نیروهای کارگری وانقلابی درسوریه چنین امکانی موجود نیست . در چنین اوضاعی بایستی به رأی عمومی مردم درانتخاباتی آزاد وبا نظارت کامل وبدون تقلب اشاره داشت ، هرچند که به قدرت رسیدن پرولتاریا درپی چنین انتخاباتی حاصل نشود . در پی چنین انتخاباتی ، وظیفه ی پرولتاریای سوریه نه تنها پایان نمی گیرد بلکه دربُعدی دیگربرای بسیج کارگران وسایرزحمتکشان به دوربرنامه های پرولتری وتشکل دهی بمنظورکسب قدرت سیاسی آغازمی گردد . هم اکنون دولت امپریالیستی فرانسه ازاوضاع جنگی دم می زند. گوئی تا کنون آنچه که در سوریه وخاورمیانه روی داده است ، جنگ نبوده است !! جنگ نیابتی درسوریه چندین سال است که جریان دارد . طرفین جنگ هم مشخص اند . شاید منظورامپریالیسم فرانسه ومتحدان آن فراترازجنگ نیابتی وفراترازبمباران باشد، زیرا بالاخره متوجه شده اند که می تواند آینده ای ناروشن تروچه بسا خطرناک تر ازاکنون درپیش باشد. احتمالاً منظورگسیل نیروهای زمینی به منطقه برای ازمیان برداشتن داعش و ٌ خلافت اسلامی ً است.
یکی دانستن داعش و ٌ خلافت اسلامی ٌ نادرست است . داعش جریانی ارتجاعی ، ضد انسانی وجنایتکار است که درتمامی جنایات این متحجرین مذهبی ، چه درسرزمین ٌ خلافت اسلامی ٌ وچه درمکان ها وکشورهای دیگردست داشته ودارد. درحالیکه در سرزمین ٌ خلافت اسلامی ٌ بسیاری انسانهای دیگر زندگی می کنند که با وجود مسلمان وحتی مسلمان متعصب بودن ، درجنایات داعشی دست نداشته وندارند. برداشت نا درست نشود که گویا ٌخلافت اسلامی ٌ محق است ومی باید دوام یابد. نه بهیچوجه . این غده را می باید برید وبه دورانداخت ، زیرا اشغال بناحق بخشهائی ازدوکشورعراق وسوریه است ، مرکزومقر داعش می باشد ومکانی برای جلب ، جذب ، تربیت وارسال جنایتکاربه سایرنقاط است . در ٌ خلافت اسلامی ً اقوامی سنی مذهب زندگی می کنند که به علت سیاست تبعیض دینی دولت شیعی مذهب عراق درنتیجه ی دخالت رژیم اسلامی ایران وموافقت امپریالیسم آمریکا ، به همکاری نظامی با نیروهای داعشی تن داده اند . چه بسا که این اقوام وافراد با گرفتن برخی امتیازات ازدولت عراق وشرکت درسیاست دولتی واداره ی کشور ، ازنیروهای داعشی فاصله گیرند . درنظرگرفتن این اختلاف ازآنروست که میتواند انواع مقابله وراه حل را در پی داشته باشد.
چه ازطریق ادامه ی بمبارانها، چه ازطریق گسیل نیروهای زرهی زمینی، چه ازطریق امتیازدهی به اقوام سنی مذهب ًخلافت اسلامی ً وبرخی سران وفرماندهان سابق صدام حسین، چه ازطریق سازشهای امپریالیستی وایجاد کشوری سنی مذهب درخاک عراق وبدون سیاست وبرنامه داعشی و.... معضل ومشکل کنونی موجودیت داعش حل نخواهد شد واین جرثومه ی مذهبی همچنان به جنایت ادامه خواهد داد. مبارزه با داعش وجلوگیری ازگرایش داعشی می باید درسه زمینه پیگیری شود. یکم : قهردرمقابل قهرواسلحه دربرابراسلحه. با جنایتکارانی که ازکشتن هزاران انسان بی گناه ابائی ندارند واین را راه مستقیم جلوس دربهشت آرزوئی شان می دانند، چاره ای جزتوسل به قهرنیست. دوم: با قهرواسلحه شاید بتوان صدها داعشی جنایتکار را ازمیان برداشت و دیگرداعشیان را به مجازات رسانید. ولی تازمانیکه زمینه رشد داعشی یعنی بهبود ضروری نابسامانی های اقتصادی ـ اجتماعی برطرف نشوند، اگرحتی تمامی داعشیان کنونی هم دستگیرشوند، داعشیان جدید جای خالی آنها را پرخواهند کرد. و سوم: فعالیت فرهنگی درزمینه ی روشنگری وزدودن خرافات مذهبی است. باید به روشنی بدانیم که هیچ نیروی بورژوازی وامپریالیستی تمایلی به زدودن گرایش داعشی ندارد. امپریالیسم درزمانیکه دست ساخته اش ازخط قرمزعبورمی کند، درصدد تنبیه برمی آید وبه قهرمتقابل نیزدست میزند، همانگونه که در برابر دیگردست ساختگان خود چون طالبان والقاعده انجام داد، ولیکن درپی ایجاد شرایطی که زمینه ساز داعشی سان جدید نباشد نیست. بهبود ضروری نابسامانیها برای مهاجرین حاشیه نشین درفرانسه و دیگرکشورهای امپریالیستی و بهبود شرایط زندگی سرخوردگان جوامع زیرنفوذ امپریالیستها به معنای لغو و بازپس گرفتن امتیازات از سرمایه داران می باشد و این بزرگترین گناه و جنایت برای بورژوازی است که هیچگاه به آن تن نخواهد داد. روشنگری مذهبی ومبارزه علیه خرافات مذهبی بویژه درکشورهای اسلامی نیزرا نباید از بورژوازی انتظار داشت، زیرا او را بدان برای تحمیق توده ها احتیاج مبرم است. این را بایستی ازهم اکنون بدانیم که حتی اگرداعش کنونی نابود گردد، امپریالیسم درفردائی نه چندان دور و حتی چه بسا دردامان همین داعش، داعشهای دیگری را خواهد آفرید. این نوع تشکلات جنایتکاران از ضرورتهای سیاستهای امپریالیستی است. بشریت تنها زمانی ازشرجنایتکاران مذهبی و یا غیرمذهبی رها خواهد شد که آفرنده آنها یعنی امپریالیسم و سرمایه داری از قدرت را ساقط کند و بر رشد آنها مهار زند.
علی رسولی (ف.ک.)