٨ بهمن ٨٤ ساعت ٤/٣٠ بامداد هنوز هوا تاریك بود. هر روز صبح اولین ترددكنندگان شهر تهران، رانندگان شركت واحد هستنند كه با اتوبوس های سرویس از دورافتاده ترین نقطه تهران به محل كارخود می روند. معمولا اولین اتوبوس سرویس رانندگان در ساعت ده دقیقه به پنج صبح به توقفگاه اتوبوس ها می رسند. آن روز با روزهای دیگر فرق داشت. طبق اطلاعیه سندیكای كارگران شركت واحد، رانندگان قرار بود اعتصاب كنند. قرار براین بود با حاضر شدن در محل كار، خود بطور آگاهانه دست از كار بكشند. از آنجایی كه مقامات اطلاعاتی و امنیتی و مدیر عامل شركت واحد و حراست شهرداری با مذاكره كنندگان سندیكایی به توافق نرسیده بودند، اكثر اعضای هیات مدیره سندیكا و بخشی از فعالین را دو روز قبل از اعتصاب بازداشت كرده بودند.
سال ها بود كه تهران چنین فضای امنیتی را در سطح شهر به خود ندیده بود. شاید بتوان گفت بعد از وقایع كوی دانشگاه در سال ٧٨ این اولین باری بود كه حضور گسترده ای از یگان های ویژه و مامورین لباس شخصی ها در خیابان های تهران به چشم می خورد. توقفگاه های شركت واحد در مناطق ٢٢ گانه شهر تهران قرار دارد، به دلیل این پراكندگی و اهمیت سركوب این اعتصاب كه بسیار مهم بود، شاید بتوان گفت ده ها هزار نیروی یگان ویژه در سركوب این اعتصاب شركت داشتند. به طور مثال هر چند توقفگاه منطقه یك و دو در آن زمان در خیابان هنگام بعد از میدان رسالت قرار داشت، اما حضور ماموران و لباس شخصی ها از پل سید خندان به طور پراكنده و فشرده در كل بزرگراه رسالت تا درب توفقگاه به چشم می خورد.
در میدان رسالت از رهگذران كارت شناسایی می خواستند و هر كه راننده سندیكایی شركت واحد بود، قبل از رسیدن به محل كارش بازداشت می شد. در مناطق مختلف اتوبوسرانی در داخل توقفگاه ها حضور یگان های ویژه حتی از تعداد رانندگان بیشتر بود. در منطقه چهار اتوبوسرانی در محله نازی آباد، تونل بزرگی از مامورین یگان ویژه در مقابل درب توقفگاه درست شده بود و رانندگان باید از این تونل عبور می كردند و به داخل می رفتند. از تک تک آنها سوال می شد آیا كار می كنی یا نه؟ آنهایی كه كار نمی كردند تا ته صف برسند زیر ضربات باتون قرار می گرفتند و داخل اتوبوس هایی انداخته می شدند که از قبل آماده شده بود. معمولا اكثرا از این ضربات بی نصیب نمی ماندند. در منطقه ۹ اتوبوسرانی آنقدر حضور مامورین یگان ویژه زیاد بود كه سطح توقفگاه از این حضورسیاه رنگ به نظرمی رسید.
البته این مطالب را از این جهت عنوان كردم كه بگویم چقدر برای عوامل اطلاعاتی مهم بود كه این اعتصاب صورت نگیرد و به همین دلیل از تمام نیرو و امكان خود استفاده كرده بودند و حتی تعدادی از نیروهای سپاه و بسیج به عنوان راننده در روز ٨ بهمن ٨٤ به جای رانندگان در خطوط كار می كردند. اكثر كارخانه ها هم سرویس های خودشان را در اختیار شركت واحد گذاشته بودند، اما آنقدر همكاری رانندگان سندیكایی و تلاش كار جمعی منظم و حساب شده بود كه باز هم این اعتصاب شكل گرفت. تردد مردم در بخش هایی از شهر با مشكل مواجه شده بود.
مطابق خاطرات رانندگان، در داخل توقفگاه ها مامورین لباس شخصی بعد از شناسایی سندیكایی ها، گونی های مخصوصی را که داشتند از سر تا پای راننده می كشیدند که با كشیدن نخش بسته می شد و سپس رانندگان اعتصابی بسته بندی شده را داخل اتوبوسهایی می انداختند که به همین منظور آماده کرده بودند. به همین ترتیب صدها نفر از رانندگان معترض بازداشت شدند و صدها نفر هم محل كار خودشان را ترك كردند. این نوع برخورد هم نتوانست باعث عقب نشینی رانندگان از خواسته هایشان شود، بلكه آنها را مصمم تر كرد تا بروی خواست هایشان پافشاری كنند. البته با وجود با تدابیری كه انجام داده بودند و بازداشت اكثریت اعضای هیات مدیره سندیكا و فعالین سندیكایی دو روز قبل از شكل گیری اعتصاب، تا ساعت ده صبح در سطح شهر كمبود اتوبوسها به وضوح به چشم می خورد.
این حرکت خود نشانه ای از كار جمعی و تشكیلاتی بود. اعتصاب دوم رانندگان سندیكایی ثابت كرد كه سندیكای كارگران شركت واحد علیرغم آگاهی از برخورد نیروهای امنیتی، به اتفاق آراء تصمیمی آگاهانه و یك پارچه گرفت. از دو روز قبل از اعتصاب، اكثریت اعضای هیات مدیره صدها ساعت مورد بازجویی و تهدید قرار گرفتند تا از اعتصاب جلوگیری شود، اما هیأت مدیره سندیكا پایبندی خودش را به تصمیم و خرد جمعی نشان دادند و هیچكدام از این اعضا حاضر به متوقف كردن اعتصاب نشدند. به همین دلیل در ساعت١١شب پنج شنبه مورخ ٨٤/١١/٦ اعضای هیات مدیره از دادگاه انقلاب (كه تنها مشتریانش در آن وقت شب بود) مستقیم به بند ٢٠٩ اوین منتقل شدند. در این اعتصاب بیش از ۵٠٠ تن دستگیر شدند و بیش ۴٠٠ تن از كار اخراج شدند كه با پایداری و تلاش اعضای سندیكای شركت واحد تقربیاً اكثرا از زندان آزاد و بعد از مدتی به سر كار خود بازگشتند.
این اعتصاب ثابت كرد كه سندیكای كارگران شركت واحد متكی به فرد نیست و با وجود زندانی شدن اكثریت اعضای هیات مدیره اش، باز هم بدنه این تشكل واقعی كارگری از حركت نایستاد و تا امروز با تمام فشارها و سركوب ها به حیات خودش ادامه داده و می دهد.
گرامی باد نام تمامی كسانی كه با از خودگذشتگی و تلاش خود باعث تغییراتی عظیم و باورنكردنی در شركت واحد و جامعه كارگری كشور شده اند و هرگز نامشان در جایی شنیده نشده است. ما به تمام این انسانهای گمنام و تلاشگر درود می فرستیم.
به امید آینده ای روشن برای كارگران و حق آزادی تشكل های واقعی كارگری دركشور
داوود رضوی فعال سندیكایی- ١٣٩١/١١/٠٨
سنديكای كارگران شركت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه