افق روشن
www.ofros.com

سیاست آلمان - اسرائیل


فریده ثابتی                                                                                                                           پنجشنبه ۲٣ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴ دسامبر ۲۰۲٣

آلمان برای یهودی بودن مکان خوبی است، مگر این که شما مثل من یهودی ای باشید که به اسرائیل انتقاد می کنید. دبورا فلدمن

اجماع سیاسی هوادار اسرائیل همه ی صداهای دارای اختلاف با حکومت اسرائیل را ساکت کرده اند - مانند من در یک بحث تلویزیونی با معاون رئیس جمهور[ آلمان] که می باید به اطلاع می رسید که بحت دوشنبه ۱۳ نوامبرساعت ٨ شب به ٨:٢٨ دقیقه عقب کشیده شد. تقریبا ده سالی است که من در آلمان زندگی می کنم اما طی این مدت با تنها کسانی که توانستم در مورد درگیری های خاورمیانه صحبت کنم فلسطینی یا اسرائیلی بوده اند. آلمانی ها تمایلی به هر گونه صحبت سازنده در این باره ندارند و با عبارت محبوب "مساله خیلی پیچیده است" از صحبت امتناع می کنند. در نتیجه دریافت هایی که من در باره ی تکامل ژئوپولتیک سی سال گذشته کسب کرده ام، به عنوان نتیجه ی گفتگوی خصوصی مطرح می شود وازچشمان قضاوت کننده ی یک جامعه ی آلمانی با امنیت خاطر پنهان می شود. به ما ابلاغ می شود که هرگونه انتقاد از اسرائیل به معنای ضدیت با یهود است.

من همین مطرح کرده ام که نمایش عمومی یهودی ها در آلمان از یک رابطه ی بده بستانی می آید، و این که این رابطه دیدگاه یک اکثریت نامرئی یهود را که به انجمن های یهودی ای که از طرف دولت آلمان از نظر مالی حمایت می شوند تعلق ندارند، و آن هایی که به طور مداوم مشروعیت بدون قید و شرط منحصر به فرد دولت اسرائیل را تایید نمی کنند، پنهان می کند. اما صداهای نهادهای رسمی و انجمن ها به دلیل قدرت فوق العاده ای که دارند به سکوت کشانده یا بی اعتبار نمی شوند و یا با صداهای بلند ترآلمانی ها جایگزین نمی شوند. عقده ی گناه هولوکاست باعث این می شود که یهودی بودن را تا به یک تجسم اجباری، عبودیت بدهند.

وقتی به تازگی یک کتاب در باره ی این سرکوب بسیار گسترده یهودیان در آلمان به وسیله ی فرصت طلب های هدفمند منتشر کردم، عکس العمل مشخص بود: یک روزنامه نگار که برای یک روزنامه ی آلمانی یهودی قلم می زند؛ نوشت: همه چیز را و ناآرامی تراومای قبلی ام به عنوان زنی که انجمن فوق افراطی اورتودوکس را ترک کرده است، به نفرت از اسرائیل منتقل کرده است. شبح وراثت یهودی همواره برای مقاصد قدرتی به کار برده می شود؛ زیرا یهودیت خود مقدس و غیرقابل لمس است. من مانند اغلب یهودیان سکولار در آلمان، در پرخاشگری هایی زندگی کرده ام که قدرت مندان مورد حمایت دولتی یعنی " یهودیت رسمی" علیه ما جهت داده اند. نمایش تاترهایی که در نیویورک و تل آویو با تشویق ایستاده تماشاچیان مواجه می شوند، در آلمان به خاطر محتوایش لغو می شوند، دعوت از نویسنده ها پس گرفته می شود. جوایز برنده شده یا پس گرفته می شوند یا زمان شان به تاخیر کشانده می شود. شرکت های رسانه ای تحت فشار قرار می گیرند. صداهای ما از برنامه های شان حذف می شود. از ٧ اکتبر به این طرف هرکس که عکس العمل آلمان روی مساله ی حملات وحشتناک سازمان تروریستی حماس را مورد انتقاد قرار دهد، محرومیتی شدیدتر از حد معمول دریافت خواهد کرد.

زمانی که من متوجه شدم که چگونه فلسطینی ها و مسلمان ها به طور کلی در آلمان به خاطر حمله ی حماس به طور جمعی مسئول شناخته می شوند، همراه با ١٠٠ نفر از آکادمیسین ها، نویسنده ها، هنرمندان و متفکران یهودی یک نامه ی سرگشاده را امضا کردم که در آن از سیاستمداران آلمانی درخواست کردیم که آخرین فضای باقیمانده امن را که در آن انسان سوگواری اش و ناامیدی اش را می تواند بیان کند، تصرف نکنید. فورا انجمن یهودی رسمی در آلمان به آن عکس العمل نشان داد. در اول نوامبر، وقتی که من در یک شوی تلویزیونی با معاون رئیس جمهور روبرت هابک می خواستم شرکت کنم، یک اسکرین شاتی( تصویری از صفحه کامپیوترشان در باره مطلب) دریافت کردم که نظر همان روزنامه نگار روزنامه آلمانی یهودی در باره من در آن نوشته به کتاب من به عنوان فانتزی های من در باره غزه حمله کرد، آمده بود. ناگهان همه چیز برای من روشن شد. همان مردم که درخواست کرده بودند که هر مسلمان در آلمان حمله ی حماس را باید محکوم کنند، تا اصولا اجازه ی گفتن چیزهای دیگری را داشته باشند با کشته شدن شهروندان موافق بودند تا جایی که با قربانیان به عنوان انسان های دارای نظرات مخالف برخورد می کردند. حمایت بدون قید و شرط حکومت آلمان از اسرائیل نه فقط از محکوم کردن کشتار شهروندان در غزه جلوگیری می کند – بلکه حتی به او اجازه ی ندیده گرفتن آن را می دهد، که یهودیان دگراندیش ساکن در آلمان را در همان اتوبوسی سوار کنند که در اسرائیل می کنند.

انسان هایی که در ٧ اکتبر به طور بیرحمانه کشته و حتک حرمت و اسیر شدند، چپ ها، سکولارهای بخشی از جامعه ی اسرائیلی و بسیاری از آن ها فعالین یک زندگی صلح آمیز با هم یهودیان و مسلمانان بودند. حمایت نظامی از آنها به سود ساکنین افراطی سرزمین جنوب اردن تمام شده است که بسیاری از آن ها افراطیون میلیتانت هستند. برای بسیاری از لیبرال های اسرائیلی، قول دولت به امنیت برای همه ی بهودیان، فقط انتخابی است وبه طور مشروط رد شده است. شبیه همین در آلمان حفاظت از یهودیان به طور انتخابی این طور تفسیر می شود که این امر فقط برای کسانی صادق است که به حکومت راست ناسیونالیست اسرائیل وفادار باشند. در اسرائیل گروگان های اسیر در دست حماس را از دست رفته حساب می کنند. یعنی به عنوان قربانی ضروری ای که فقط در این زمینه دارای معنی است، که در خدمت توجیه جنگ خشونت بار باشند که راست های مذهبی از آن انتظار داشته اند. برای ناسیونالیست های اسرائیلی ٧ اکتبرروز مجهول شخصی شان بود، روز شروع تکمیل معاد شناسی بیبلی نبوت از گوگ و ماگوگ(یاجوج و ماجوج)، روز شروع جنگی که همه ی جنگ ها را پایان می دهد و همه ی مردم بیگانه را از بین خواهد برد.

بسیاری از وابستگان قربانیان ٧ اکتبر خواهان پایان مدار این جنگ ترسناک، نفرت و خشونت بوده اند که به حکومت اسرائیل التماس کرده اند که به نام آن ها انتقام نگیرد، که این خواهش ها در اسرائیل شنیده نمی شود. و چون آلمان به خاطر هولوکاست به طور بی قید و شرط به اسرائیل گره خورده به نظر می رسد، قدرتمندان و افراد موثر در جامعه می کوشند چنین شرایطی را برای گفتمان عمومی در کشور خود ایجاد کنند.
بعضی از گروگان ها که توسط حماس دستگیر شده اند شهروندان آلمانی هستند. وقتی من از یک سیاستمدار ائتلاف حکومتی پرسیدم که نظر حکومت راجع به این افراد چیست، وقتی که جوابش رو در رو مقابل چهار چشم طنین انداز شد دچار شوک شدم: این ها که دیگر آلمانی خالص نیستند. او یکی از بسیاری از مفاهیم قابل قبول را برای آلمانی های دوملیتی، انتخاب نکرد. او یک بار صفتی مانند " درست" یا " واقعی" را برای اشاره به این موضوع که مثلا آن ها آلمانی های مهم یا با ارزش نیستند استفاده نمی کند - برعکس او مفهوم قدیمی نازی ها را به کار می گیرد تا بین آریایی ها و غیر آریایی ها تفاوت بگذارد.
در منظر عام همین مفهوم را سیاستمدار چپ میانه در رسانه ها درهر فرصتی با رفتار اسرائیل دوستانه ی آلمان در بوق می دمد، اما همزمان به نظر می آید دارید فرمان راست افراطی ضد یهود را می شنوید، که او آلمان را به پذیرش مطالبات اسرائیل ناچار قرار می دهد، خود اگر نتیجه بمبارانش از دست رفتن بسیاری از شهروندان غزه است.
آیا آن جا تعجب انگیزاست که یهودیان در آلمان می ترسند که وسواس کشور نسبت به اسرائیل بیش تر با جسم آلمانی ها کار دارد تا با احساس شان از امنیت و ملیت. در شروع این ماه هابک یک ویدیو دولتی در باره ی یهود ستیزی پر کرد. در آن ویدیو او به آلمانی ها اطمینان داد که حفاظت از زندگی یهودیان را دارای الویت در نظر می گیرد. خیلی ها این گفته را به عنوان کوششی برای تقویت کیفیت رهبری خودش تفسیر کردند، مطمئنا این کوششی روشن برای اشغال یک فضای تاثیرگذار بود که رئیس دولت اولاف شولتز و دیگر وزرای مهم مانند آنالنا بربوک را به نحوقابل توجه ای نگران کننده برجای گذاشت.

صحبت ده دقیقه ای را که من به خاطر مناظره ی تلویزیونی ام با هابک انجام دادم، از قبل آماده نکرده بودم اما با این اسکرین شات وحشتناک چیزهایی رخ داد: من فیلمنامه را دور انداختم و همه چیزهایی را گفتم در جایی که قلبم چنان تند می تپید که صدایش در گوشم می پیچید، تنفسم کوتاه بود و صدایم می لرزید. من همه چیزهایی را که در قلبم بود و روی قلبم سنگینی می کرد گفتم: یعنی ناامیدی در باره ی این جنگی که نمی خواهند پایانی داشته باشد و بی قدرتی ما در مقابل وحشت آن، ترس از درهم شکستن تمدن ما به خاطر ضعف های گسترش یابنده ی سیستم ارزشی ای که آن ها را باهم نگه می دارد، سوگواری در باره ی شقه شقه شدن یک گفتمان که بندهای اتصال بین دوستان، خانواده ها و همسایه ها را پاره می کند؛ ناامیدی در باره ی دورویی آشکار با صداهای انتقادی جهت به سکوت کشاندن آن ها …
من در باره بازماندگان از هولوکاست، که با آنان بزرگ شده بودم، و درآموزش های آن ها که من از طریق ادبیات بازماندگانی چون پریمو لوی، جین امِری، جورج سمپرون وخیلی های دیگربدست آورده بودم، از معاون رئیس جمهوربرای درک موضوع خواهش کردم که تنها آموزش مشروع از وحشت هولوکاست، دفاع بی قید و شرط حقوق بشر برای همه است، که ما ارزش های مان را آماده ی مشروعیت زدایی می کنیم اگر ما آن ها را فقط به طور موقت بکار بندیم.

به او گفته ام : " شما باید بین اسرائیل و یهودیان تصمیم بگیرید". زیرا این چیزها باهم قابل معاوضه نیستند و حتی گاهگاهی متضادند. آن جا چشم اندازهای زیادی از زندگی یهودیان توسط مشروعیت بدون قید و شرط در مقابل دولت مورد تهدید قرار دارند، دولتی که تنها بعضی از یهودیان را دارای ارزش محافظت می بیند. من باور ندارم که او انتظار سخنرانی مرا داشت. اما بیش ترین سعی اش را کرد و جواب داد، که البته می فهمد که نظرمن به طورقابل تحسین ازنظراخلاقی روشن است، اما او به عنوان یک سیاست مداردرآلمان، کشوری که هولوکاست را شروع کرده است ، حق ندارد این حالت را نمایندگی کند. و این چنین ما در این لحظه به نقطه ای در گفتمان آلمانی وارد شده ایم که در آن آشکارا اعتراف می کنیم که هولوکاست برای توجیه وظایف شفاف اخلاقی به کار گرفته می شود.
...

دسامبر ۲۰۲٣، فریده ثابتی