اکنون نوبت کارگران شرکت واحد است که برای رای که داده اند ارزش و احترام قائل شوند، رهبران شما در اسارت رژیم اند، موجودیت تشکل شما که گل سر سبد یک دوره از جنبش کارگری و محصول آن است با خطربقاء روبروست. وقت آن رسیده به سیانت از آراء و دفاع از رهبران منتخب تان بپردازید. هرگونه حمایتی از آنها، هر گونه مبارزه ائی برای آزادی آنها و حفظ سندیکا از کانال مبارزه شما و حمایت دیگران از مبارزه شما خواهد گذشت. شما در بوته آزمایش قرار گرفته اید.
فرهاد شعبانی
با دستگیری سعید ترابیان و رضا شهابی از اعضای هئیت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه، در حالیکه دو تن دیگر از رهبران این سندیکا ( منصور اسالو و ابراهیم مددی) در زندان هستند، یکبار دیگر این تشکل مستقل کارگری را در مرکز توجه رسانه های خبری و نهادهای بین المللی کارگری قرار داد.
در ضرب اول دستگیریهای جدید تشکلهای کارگری داخل، فعالین جنبش کارگری در خارج و نهادهای بین المللی کارگری و عفو بین الملل این تعرض را محکوم و خواست آزادی دستگیر شده گان یکبار دیگر محوری و در دستور کار قرارگرفت.
اما به موازات پیشبرد مبارزه و کمپین برای آزادی دستگیر شده گان دو نکته اساسی باید عمیقا" بررسی و پاسخ بگیرد. چرا جمهوری اسلامی نوک حمله خود را روی سندیکای شرکت واحد متمرکز کرده؟ و پاسخ کارگران شرکت واحد در وحله اول و کل جنبش کارگری ایران به این تهاجم سازمانیافته و متمرکز بر سندیکای واحد چه باید باشد؟
تشکیل سندیکای کارگران شرکت واحد و انتخاب رهبری آن توسط کارگران در انتخاباتی دموکراتیک، علی رغم تمام ضعفها، کمبودها و ملاحظات وارده بر آن، در کنار حرکتهای مستقل طبقه کارگر و فعالین جنبش کارگری، از جمله شجاعت کارگران سقز در برگزاری مراسم اول ماه مه و گسترش آن به دیگر نقاط ایران، جنبش کارگری ایران را وارد فاز دیگری از موجودیت؛ آنهم ایجاد تشکلهای مستقل و سربرآوردن رهبرانش کرد. سندیکای شرکت واحد در عصر یکه تازی تشکلهای دولتی ضد کارگری" شوراهای اسلامی کار" و "خانه کارگر" به نماد تشکلهای مستقل کارگری در محیط کار تبدیل شد و الگوی دیگری از سازمانیابی در محیط کار را پیش پای کارگران قرار داد. این تشکل در کنار دیگر تشکلهای مستقل کارگری موجودیت رژیم و تشکلهای ضد کارگری محیط کارش را به چالشی جدی طلبید، و به موتور محرک چنین سنتی در جنبش کارگری تبدیل شد، روندی که همچنان در حال گسترش است.
حرکت مستقل کارگران و فعالین کارگری نه تنها در بعد داخلی بلکه در بعد جهانی نیز توجه ها را بخود جلب کرد و طی سالهای گذشته امواجی از حمایت ها به سمت جنبش کارگری ایران و فعالین کارگری سرازیر شد. از جمله در اجلاس سازمان جهانی کار مشروعیت نمایندگان رژیم زیر سئوال رفت و خواست اخراج نمایندگان این رژیم در حال گسترش است. اگر کمپین ها و مبارزات کارگران و فعالین جنبش کارگری در داخل و خارج برای اخراج نمایندگان جمهوری اسلامی به خواست شمار بیشتری از نمایندگان در این نهاد تبدیل شود، تردیدی نیست این خواست در دستور این اجلاس قرار خواهد گرفت. در این صورت کرسی اشغالی کارگران توسط جمهوری اسلامی بازستانده خواهد شد و یکی از تشکلهائی که می تواند کاندید احراز چنین کرسی شود، سندیکای شرکت واحد است. مهمتر از این موقعیت جنبش کارگری در داخل است که رژیم و سرمایه داری ایران در کلیت خود را دچار کابوس کرده است.
فشارهای چند سال گذشته جمهوری اسلامی بر رهبران و فعالین سندیکای واحد، نیشکر هفت تپه و دیگر فعالین و رهبران جنبش کارگری از جمله محمود صالحی مانع گسترش حرکت مستقل کارگران برای ایجاد تشکلهای کارگری نشده و این حرکت روندی برگشت ناپذیراست. سندیکای شرکت واحد محصول این مبارزه ویکی از تشکلهای مستقل محیط کار است که از آغاز تشکیل خود تاکنون صحنه های پرشوری از مبارزه علیه جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است. به اسارت گرفتن رهبران این تشکل و در هم شکستن این سندیکا سرآغازی خواهد بود برای تهاجم سازمانیافته علیه تشکلهای موجود کارگران و فعالین جنبش کارگری، از این زاویه سرنوشت سندیکا ی واحد و رهبرانش به کل جنبش کارگری مربوط است و این جدال؛ اگر نگویم سرنوشت ساز اما یکی از جدالهای مهم جنبش کارگری با رژیم است. اگر آنها پیروز این صحنه شوند، گامهای بعدی را بسوی هفته تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، فلز کاران کرمانشاه، خبازان سقز، شوراهای تازه تاسیس مجتمع پتروشیمی ماهشهر و اصفهان برخواهند داشت. جنبش کارگری باید خاکریز مقاومت را اینجا بسازد، اما در مقطع کنونی بار اصلی این مبارزه بر دوش کارگران شرکت واحد است.
نقش کارگران شرکت واحد در این مبارزه
صحنه های پرشور ایجاد سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه را فعالین جنبش کارگری از یاد نبرده اند. این کارگران شرکت واحد بودند که با مشتهای گره کرده منصور اسالو، مددی، ترابیان و دیگران را با آراء خود بعنوان رهبران سندیکا انتخاب کردند و با این شجاعت موجودیت تشکلهای ضد کارگری دولتی نه تنها در شرکت واحد بلکه در سراسر ایران را به زیر سئوال بردند و الگوی ایجاد تشکلهای مستقل کارگری را در جنبش روبه گسترش کارگران بدست دادند. رهبران منتخب هم با مشتهای گره کرده و با علم به تمام ناملایمات و دشواریهای پیش رو رسالت دفاع از حق و حقوق کارگران شرکت واحد را بعهده گرفته و پرچم استقلال این تشکل را بر دوش گرفتند. آنها طی این سالها، زندان رفتند، شکنجه شدند، محرومیت اجتماعی کشیدند، خانواده و فزندانشان تحت شرایط دشوار اقتصادی قرار گرفتند اما همچنان ثابت قدم و استوار در سنگر دفاع از جنبش کارگری و سندیکای واحد برجای ماندند و هیچیک از این فشارها سر آنها را در مقابل رژیم فرود نیاورد. اکنون نوبت کارگران شرکت واحد است که برای رای که داده اند ارزش و احترام قائل شوند، رهبران شما در اسارت رژیم اند، موجودیت تشکل شما که گل سر سبد یک دوره از جنبش کارگری و محصول آن است با خطر بقاء روبروست. وقت آن رسیده به صیانت از آراء و دفاع از رهبران منتخب تان بپردازید. هرگونه حمایتی از آنها، هر گونه مبارزه ائی برای آزادی آنها و حفظ سندیکا از کانال مبارزه شما و حمایت دیگران از مبارزه شما خواهد گذشت. شما در بوته آزمایش قرار گرفته اید. اطرافتان را نگاه کنید همین چند روز پیش یک عده طلبه انگل، مفت خور و شکم برآمده حوزه علمیه قم که نه تنها نقشی در تولید نعمات مادی ندارد بلکه تمام امکاناتشان حاصل رنج ماست برای دفاع از رهبرانشان سینه خود را چاک و زمین و زمان را به جنگ فراخواندند. ما کارگران را چه شده که رژیم اسلامی رهبرانمان را دستگیر، زندانی، شکنجه و موجودیت تشکلمان را با خطر بود و نبود روبرو می کند اما حرکتی از خود نشان نمی دهیم. مگر همین چند روز پیش نبود که با متوقف کردن اتوبوسهای تندرو خط ١ از پارکنیک توانستیم مانع تغییر ساعت کارمان شویم و ومدیریت را وادار به عقب نشینی کنیم.
از همه اینها نتیجه می گیرم که رسالت مبارزه برای آزادی رهبران زندانی سندیکای شرکت واحد در وهله اول بر دوش کارگران این شرکت است. انتخاب یک دستگاه رهبری موقت برای جانشینی آنها، آغاز یک مبارزه برای آزادی آنها که بدون تردید در شرایطی که نفرت از رژیم جمهوری اسلامی اجتماعی تر از هر زمانی است می تواند سنگر محکمی در مقابل این تعرض همه جانبه به موجودیت این تشکل باشد. نباید فرصت مانور را به حاکمیت داد. مبارزات کارگران شرکت واحد بدون شک مورد حمایت داخلی و در بعد بین المللی قرار خواهد گرفت و با استقبال گرم مردم جان به لب رسیده تهران روبرو خواهد شد. راه آزادی رهبران زندانی سندیکای شرکت واحد، حفظ سندیکا و جلوگیری از تعرض رژیم به دیگر تشکلهای کارگری از مسیر چنین مبارزه ائی می گذرد و کارگران شرکت واحد با دست زدن به چنین مبارزه ائی اعتبار و وجه خود در جنبش کارگری را به اوج خواهند رساند.
تردیدی نیست که بدون چنین حرکتی نیز مبارزه برای آزادی رهبران دستگیر شده و دفاع از موجودیت سندیکای واحد همچنان توسط کل جنبش کارگری ادامه خواهد داشت، اما جایگاه کارگران شرکت واحد در این حرکت ویژه و تاریخی خواهد بود.