افق روشن
www.ofros.com

عریانی سرمایه داری در نگاه تیز توده های کارگر، در پاندمی کرونا؟


بیژن شفیع                                                                                                              یکشنبه ٨ تیر ۱۳۹۹ - ٢٨ ژوئن ۲۰٢٠

قتلگاه کرونا در سطح وعمق حیطه بهداشت و سلامت چند میلیارد انسان کره زمین، تصویر کوچکی است از لحظه کنونی سرشت کارکرد سرمایه داری. آیا شالوده بروز این لحظه در حافظه توده مردم جهان ماندگار میماند تا دنیای سرمایه داری را به چالش رادیکال بکشاند و آنرا زیر و رو کند و به بربریت سرمایه پایان بدهد؟ آیا چند میلیارد توده طبقه کارگر جهان خلع سلاح کامل بهداشتی، معیشتی، درمانی و داروئی خویش توسط سرمایه در مقابل کووید ۱۹ را عمیق و رادیکال نگاه خواهند کرد و این بی سلاحی را به سلاحی علیه سرمایه داری تبدیل خواهند نمود؟ موضوعی است که باید دید و صدالبته برایش کوشید.
پس از اینکه ویروس کرونا در سراسر جهان شیوع پیدا کرد و مشخص شد که ماهها انسان ها را مبتلا و قربانی خواهد کرد، در بهترین حالت باید تا یک سال برای تهیه واکسن و داروی علاجش منتظر ماند، بیکاری های میلیونی ناشی از طوفان همزمان بحران سرمایه داری را هم تحمل نمود. آری هنگامی که چنین شد، تم «دنیای بعد از کرونا»، مدیای جهانی را عرصه مهندسی افکار نمود. بررسی ها، تحلیل ها بصورت مقالات و مصاحبه ها و اظهار نظرات همه جا و هر روزه وارد رسانه ها شد. زرادخانه مهندسی افکار سرمایه داری با تمام توان بکار گرفته شد تا تصور آینده پس از پاندمی کرونا از هم اکنون محرز و سلطه سرمایه تضمین گردد. این مهندسی افکار را نباید در ایجاد ذهنیت لازم برای جلوگیری از مخاطرات آتی جنبش کارگری خلاصه کرد بلکه شروع از پیش و کاملا سازمان یافته چالش آن مخاطرات در همین لحظه حاضر نیز هست و صد البته که این فقط آغاز کار است. دولتهای سرمایه داری، اقتصاددانان بورژوازی، مشاطه گران سوخت وساز سرمایه، گردانندگان بازارهای بورس و ژورنالیستهای مزدور رسانه های امپریالیستی، کاهش تولید و رکود اقتصادی بیشتر نسبت به قبل از پاندمی کرونا را در صدر معضل حیاتی روز جهان قرار داده اند. دولتها، بسته های حمایتی را سخاوتمندانه از سرمایه اجتماعی برای شرکتها و سرمایه گذاری های مراکز تولیدی در نظر گرفته اند تا سهام داران نگرانی امنیت سودبری سرمایه ها را نداشته باشند. سازمان های بین المللی سرمایه از قبیل بانک جهانی و صندوق بین المللی پول آمارهای رشد منفی تولید نا خالص داخلی کشورها را در مغز چند میلیارد توده کارگر جهان حک میکنند تا فقر و گرسنگی، بی خانمانی، آوارگی و دیگر مصیبت های شیوه تولید سرمایه داری، به فراموشی سپرده شود وعزم محو سرمایه داری نکنند. هیچ اشاره ای در مدیای سرمایه جهانی، به خصوصی کردنهای مراکز درمانی وآموزشی با پیامد سلاخی بهداشت و درمان و امر آموزش ابتدایی و دستاوردهای دانش بشری مشاهده نمی شود. هیچ نشانی از اهداف شرکتهای شیمیایی و آزمایشگاه های بیوتکنولوژیک مؤسسه های تحقیقاتی با بکارگیری مهندسی ژنتیک در رابطه با مواد کشاورزی، غذایی و دارویی که از یکطرف بیکاری های میلیونی را دامن زده است و از طرف دیگر امراضی را پدید آورده که بازار مصرف تولیدات کنسرنهای غول پیکر داروسازی را رونق داده است گزارش نمیشود. از سوء تغذیه ، گرسنگی مطلق روزانه کودکان و مرگ و میر ناشی از آن در صورتیکه میلیون ها تُن مواد غذایی چال میشود تا سود سرمایه ها تضمین شود در رسانه های امپریالیستی سخنی در میان نیست، اگرهم بصورت یک خبر حاشیه ای جایی درج شود، دلایل آن هرگز بازگو نمیشود و جزء اسرار مگو است. با دامن زدن به جنگها توسط دولت های سرمایه داری، بازار فروش تولیدات صنایع تسلیحاتی را رونق میدهند، برتل اجساد قربانیان جنگ ها سرمایه دارها جشن کسب سود های نجومی را برپا میکنند، درعوض آوارگی، بی خانمانی، قحطی، فقدان امکانات بهداشتی و درمانی و فجایع زیست محیطی را برهستی انسانها و طبیعت تحمیل میکنند. چنان از رکود اقتصادی که فضای مدیای جهانی را در اختیار گرفته است آمار و گزارش داده میشود که گویا شیوع ویروس کرونا شرایط بحرانی زیست و فعالیت انسانها را باعث شده است و نه اساس نظام مبتنی بر کسب سود هر چه بیشتر سرمایه داری که از شیره استثمار طبقه کارگر سیراب میشود و طبیعت را به نابودی میکشاند.
سرمایه داری جهانی با تمامی امکاناتش به «دنیای پس از کرونا» می پردازد تا سیاست ها، تدابیر و تصمیمات لازم برای زمینگیری باز هم مرگبارتر جنبش کارگری از حالا به بعد را با شتاب و توان و وسعت و تدارک کافی از همین حالا پی گیرد. به هر اقدامی دست می یازد، هر نوع شستشوی مغزی را به اجرا می گذارد، تا کارگران تمامی تهاجمات اختاپوسی روزهای آینده این نظام به زندگی خویش را بسیار عادی تلقی کنند، تا همدل سرمایه در بمباران زندگی خویش با هدف حفظ نظام گردند. از جمله اینکه بیکارشدن را، گرسنه شدن را و بی سرپناه شدن را کاملا عادی پندارند. افزایش قیمت مواد غذایی و دیگر کالاهای ضروری مصرفی را تضمین ثبات جامعه ببینند، تقدیم انبوه بسته های حمایتی به سرمایه داران را لازمه بقای نوع بشر بیاندیشند، بدهکار شدن خویش و نسلهای آتی خود به بانک ها برای سودآوری هر چه عظیم تر سرمایه ها را کرامت سرمایه در حق خود پندارند. دراین ایام که همچنان بیماری مهلک ادامه دارد دولت های سرمایه داری سعی کرده اند صورت مسئله در رابطه با علت شیوع ویروس کرونا و کمبودها در حیطه بهداشت و درمان را ازحافظه توده های مردم پاک کنند - پنهان کاری ها در رابطه با پدید آمدن و شیوع بیماری که از چین شروع شد و در پی آن دیگر کشور های سرمایه داری هم تا آنجایی که میتوانستند ماجرا را مخفی نمودند، دستکاری آمار مبتلایان و قربانیان، پائین نگهداشن ظرفیت بیمارستان ها در رابطه با بخش های آی سی یو و تجهیزات پزشکی و تخت های بیمارستانی که نتیجه سیاستهای دولت ها به نفع طبقه سرمایه دار اتخاذ شده است، هزینه نکردن بودجه ها در رابطه با آموزش کادر پزشکی و درمانی و تهیه دارو و مواد بهداشتی و لوازم پیشگیری در رابطه با اوضاع اپیدمی بیماری ها، نمایشات افتضاح آمیز ناکارآمدی ارتش ها در همین کشورهای پیشرفته صنعتی حتی در برپایی کمپ های پزشکی مناسب شرایط پاندمی که بودجه های نجومی والبته مخفی را مصرف میکنند تا امنیت سرمایه را تأمین نمایند، بی مقدار بودن بودجه ها برای رفاه، تجهیزات بیمارستانی و تحقیقات پزشکی در رابطه با سلامت آحاد انسانها وآموزش کادر درمانی مورد نیاز رفع آسیب های روانی و فیزیکی ناشی از فقر، گرسنگی، آوارگی ، بیخانمانی، تبعیض ها، محرومیت ها، فقدان آسایش و صدها نابسامانیهای مصیبت بار اجتماعی نظم سرمایه که برهستی انسانها آوار شده است. تمام مواردی که در رابطه با پنهانکاریها و عیان شدن دروغپردازی ها و درکل رو شدن تمامی کاستی ها و سیاستهای مخرب سرشتی سرمایه داری در اوضاع پاندمی که بطور مختصر اشاره شد، در جهنم جمهوری اسلامی سرمایه داری ایران بمراتب فاجعه بارتر به وقوع پیوسته است و هر روزه ابعاد بیشتری می یابد. حاکمان فاشیست اسلامی هر اعتراض معیشتی علیه کمبودهای حیاتی کارگران را با دستگاه سرکوب مورد یورش قرار داده اند و احکام شلاق و زندان را در بیداگاههای خود برایشان صادر کرده اند. رژیم اسلامی در همین دوره با هدف ایجاد رعب و وحشت توسط وحوش نیروهای سرکوبش در سطح شهرها به مانور پرداخته است، نیروهای بسیجی را در پایگاهها و محلات تجدید سازمان داده است تا آمادگی مقابله با خیزش های توده های ستمدیده، نظیر آنچه که در آبانماه ۹۸ روی داد را بالا ببرد . ناهید تاج‌الدین نماینده مجلس میگوید «اگر از تبعات اقتصادی کرونا غافل شویم، ممکن است پس از کرونا شاهد شکل‌گیری جنبش‌های کارگری جدید و مخدوش شدن امنیت اقتصادی باشیم». ازین نوع هشدارها هر روزه در رسانه های جمهوری اسلامی توسط دست اندرکاران رژیم منعکس میشود که دغدغه رژیم اسلامی را از وقوع شورش های توده های مردم گرسنه بازتاب میدهد.
درشیوه تولید سرمایه داری همیشه صاحبان سرمایه سعی داشته اند تا هزینه های تولید و پروسه تحقق ارزش اضافی را به حداقل برسانند، چه از طریق تحمیل هرچه ارزان تر خرید نیروی کار کارگران و چه با کاهش زمان کار لازم و به تبع آن افزایش زمان کار اضافی و یا توأمان بویژه در دوره های بحران ذاتی سرمایه داری برای جلوگیری از سقوط بیشتر نرخ سود. طبقه سرمایه دار از زمانی که توانست، ماشین را در رابطه با افزایش بارآوری کار مورد استفاده قرار بدهد و درحال حاضر که به پیچیده ترین تکنولوژی ها دسترسی دارد کوشش کرده است تا میتواند کار زنده را در عرصه تولید کاهش بدهد و کارگران بیشتری را به خیل بیکاران گسیل بدارد. اقتصاد دانان، پژوهشگران و ایدوئولوگ های بورژوازی بارها روند زوال نیروی کار را اعلام کرده اند و درباره چگونگی تأثیرات انقلابات تکنولوژیک و خودکارسازیهای خطوط تولیدی، بکارگیری روبوت ها و نرم افزارها پیشرفته و نیز سیستم های هوشمند کامپیوتری گزارش و کتب منتشرنموده اند، اما کارگران می دانند و باید بدانند که آنچه سود وانباشت سرمایه را می زاید و متحقق می کند نه تکنولوژیهای پیشرفته که فقط حاصل استثمار آنها و تصاحب محصول کارشان توسط طبقه سرمایه دار میباشد. درهمین ایام شیوع ویروس کرونا، سرمایه داران و دولت های سرمایه داری با داد و فغانی که در رابطه با آسیب اقتصاد سر داده اند، سوای تآئید بر مبرمیت شدت بیشتراستثمار کارگران هیچ چیز دیگر نیست. سرمایه داری تمامی دستآوردهای دانش بشر را ساز و کار استثمار شدید تر کارگران کرده است. حاصل آن همه انقلابات تکنولوژیکی که سرمایه در انحصار خود دارد، در همین شرایط رعب آور هجوم کرونا هیچ سر سوزنی از مشکلات و بدبختی های بشر نکاست. در همین چند ماهه پس از شیوع ویروس کرونا در پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری غرب، در بخش های تولیدی که کاملترین سیستم های خودکار مجهز به تکنولوژی های پیچیده را دارا میباشند تصویری که نقش بسته است، براین واقعیت انکار ناپذیر صحه گذاشته است که وقتی همان نیاز حداقل کار زنده، بیرون از پروسه تولید قرار میگیرد، تولید سرمایه داری متوقف میشود و از پس آن شریان کسب سود سرمایه مسدود میگردد. به بیانی دیگر پاشنه آشیل شیوه تولید سرمایه داری در رابطه با عدم دستیابی به کار اضافی رخ می نماید. ازین واقعیت به خودی خود روند زوال سرمایه داری صورت نمیگیرد و حتی میتواند چنانکه طی چند دهه اخیر در کشورهای صنعتی غرب پیش رفته است، دستاوردهای گذشته جنبش کارگری به دلیل سلطه سرمایه مورد تعرض واقع شود، مگر اینکه طبقه کارگر با گسست قطعی از رفرمیسم، با قدرت شورایی سازمانیافته برای تحقق هرخواست اقتصادی - سیاسی در مبارزه طبقاتی سرشت سرمایه را هدف بگیرد.
تا کنون دراین چند ماهه که از پاندمی کووید ۱۹ میگذرد، از میلیارد ها توده کارگر جهان که با فقدان امکانات بهداشتی، پزشکی و تخریب زیست محیطی بعلت سود بری سرمایه، با اوضاع معیشتی فرساینده روبرو هستند، بیش از نیم میلیون قربانی گرفته شده است. سرمایه داران توسط دولتهای شان برای به انحصارگرفتن تولید واکسن به رقابت کثیف ضد انسانی پرداخته اند که در صورت عملی شدن میتواند به افزایش سود انحصاری سرمایه ها وعدم درمان تهیدستان جوامع بیانجامد. سرمایه داران و دولت هایشان بدون تردید براین امر واقفند که با چالش های اردوی کار پس از پایان بیماری کووید ۱۹ روبرو خواهند شد. و در این میان جمهوری اسلامی باید در انتظار خیزشهایی نظیر آبان ۹۸ باشد، زیرا اعتراضات جنبش کارگری درهمین ایام شیوع ویروس کرونا به اشکال مختلف تداوم داشته است. رژیم اسلامی سرمایه داری ایران با اجتناب از تأمین معیشتی کارگران و بدون اینکه امکانات تشخیص ابتلا به بیماری و لوازم پیشگیری را در اختیار گذاشته باشد، اجبار به کار را به آنها تحمیل کرده است و آنها و خانواده هایشان را در معرض خطر جانی قرار داده است. با اینکه مبارزه کارگران با رژیم اسلامی در مقایسه با دیگر کشورهای سرمایه داری چشمگیرتر جریان دارد، اما راهکارها، از نقش مخرب گرایش رفرمیسم متأثر است و مطالبات در سطح نازل بدون دستاوردی تکرار میشود. در بالا به تصاحب محصول کار طبقه کارگر توسط صاحبان سرمایه که مارکس موشکافانه آنرا بیگانگی محصول کار از کار با مفهوم کار بیگانه شده تبیین کرده است، اشاره شد. ازین زاویه وقتی به اعتراضات کارگری در ایران که برای گرفتن دستمزدهای معوقه مکرر صورت میگیرد توجه شود، علاوه براینکه اعتراضات در پیوند با هم قرار نمیگیرند تا وزن سنگین تری به مبارزه مشترک بدهند، راهکارهای توهم آمیز رفرمیستی مثل طومار نویسی، نامه نگاری، مراجعه به نهادها و مسئولین جنایتکار رژیم بارها اتفاق میافتد. اگرهم از چند ماه و حتی یکسال دستمزد معوقه با ترفند و وعده دروغین کارفرما، بخشی از آن پرداخت گردد بقیه به اضافه دستمزد های ماههای آتی جمعاً بازمعوقه باقی میمانند. وقتی مطالبه کارگران بطور نمونه در رابطه با همین دستمزد ها معوقه از خاستگاه منافع طبقاتی دنبال نشود، به بیانی دیگر، عزم خود را در میدان کارزار طبقاتی علیه سرمایه برای تصاحب محصول کارش سازمان ندهد و فقط به دستمزدهای پرداخت نشده، محدود گردد مسلم است که در همین مبارزات نیز به هیچ کجا نمی رسیم. این را در دو دهه اخیر، جنبش کارگری تجربه کرده است که جز استیصال و به بیگاری کشاندن کارگران، حاصلی به بار نیاورده است. اما در صورتیکه قدرت طبقاتیش، برای تصاحب محصول کارش سازمانیابی شده باشد، به نتیجه منطقی تاکتیک تصرف کارخانه میرسد و توان مبارزاتی اش در پیچ و خم «خصوصی کردنها و دولتی شدنها» فرسوده نمیشود.
دنیای بعد از کرونا دنیای گذشته و حال سرمایه داریست با تمامی فجایعی که بر سر میلیاردها انسان و محیط زیست این کره خاکی آورده است، دنیای بالا بردن حجم اضافه ارزش ها از استثمار شدیدتر کارگران است. دنیای بعد از کرونا مستقل از اینکه تئوریسین ها و آکادمیسین های بورژوایی چه می گویند و به چه مواعظی می پردازند دنیای توحش بیشتر سرمایه علیه کارگران است. مستقل از اینکه آکادمیسین و یا فعال سیاسی مدعی «چپ» به کدام تعریف از «نئولیبرالیسم »متوسل میشود، به چه تعبیری از شعار «ضد نئولیبرالیسم» دل می سپارد دنیائی است که کارگران حتی برای نفس کشیدن، برای زنده ماندن هیچ راهی سوای جنگ متحدتر علیه سرمایه چاره دیگری ندارند، در دنیای بعد از کرونا بهای نیروی کار درمعرض سقوط هر چه بیشتر توسط سرمایه قرار میگیرد. رفرمیست ها می توانند شب و روز در باره نئولیبرالیسم، جهانی شدن، خصوصی و دولتی بودن و فراوان چیزهای دیگر بنویسند اما کارگران اگر قرار است نمیرند باید راه جنگ واقعی علیه بنیاد وجود سرمایه داری پیش گیرند. آنچه طبقه کارگر با آن روبرو است و خواهد بود، شدت استثمار، فقر و فلاکت بیشتر، گرسنگی و سایر تبعات فاجعه آمیز سلطه سرمایه است. این واقعیت دیروز، امروز و فردای زندگی کارگران در سیطره بردگی مزدی است، با توجه به عریان شدگی هر چه بیشتر سرشت سرمایه داری در همین ایام شیوع بیماری ویروس کرونا که زنده بودن آحاد طبقه کارگر در سراسر جهان را مخاطره آمیزکرده است، فرصتی هم برای جنبش کارگری پدید آمده است تا با گسست قطعی از راهکارهای رفرمیستی به استراتژی و تاکتیک ضد سرمایه داری بیآویزد، مبارزه طبقاتی را سازماندهی کند و به ایجاد دنیایی انسانی اهتمام نماید. درغیراینصورت کمترین عقب نشینی را نمیتواند به طبقه سرمایه دار و دولتهایش تحمیل نماید.

بیژن شفیع - ژوئن ۲۰۲۰ میلادی